#روضه حضرت رقیه (س)
دلخورم از شام آهم را تماشا کرده اند
چشمه ی چشمِ مرا از گریه دریا کرده اند
امشب دختردارها حرف منو بهتر میفهمند
سخت بابا به غرورِ دخترت بر خورده است
با من از بس مردمِ بی خیر بد تا کرده اند
کوچه گردی، ریسمان، نانِ تصدق، کعب نِی
خیلی از این بدترش را بد دهان ها کرده اند
هر کجا در راه افتادم سرم آورده اند
با لگد، کاری که با پهلویِ زهرا(س) کرده اند
ای بابا،ای بابا،معذرت می خوام از بی بی حضرت سکینه سلام الله علیها،از امام زمان(عج)، این روضه ها رو اگه کم بذاریم، کم کم میآن حقانیت روضه رو زیر سئوال میبرند. گفت:بابا
صورتی از من نمانده بسکه خوردم پشتِ دست
کاشکی حداقل یکی با من هم دلی میکرد، وقتی گریه میکردم
هق هقم را از سرِ لج سخت دعوا کرده اند
آه، دندان هایِ من یک در میان افتاده اند
یه پشت دست ان شاءالله از کسی نخوری،اگه محکم بخوری،دندانهای آدم بزرگم میریزه ،این بچه دندوناش شیریه،نه یه بار،نه دو بار،هر موقع گفتم بابا،هی زدند،هی زدند
آه، دندان هایِ من یک در میان افتاده اند
بی هوا تا آستینِ غیظ بالا کرده اند
تا به حدِّ مرگ بعد از آنکه هر بارم زدند
از سرِ نو از خدا مرگم تمنّا کرده اند
فهمیدی یانه؟ یعنی هی میزدند،میگفتند خدا مرگت بده،چقدر مارو به زحمت میندازی،هی از رو ناقه می اُفتی……دختردارها از اینجا رفتی هر وقت خواستی موهای دخترت رو شونه کنی یادت باشه،دختر وقتی باباش داره میآد، هی میره زود التماس مادر میکنه ، مادر بیا موهام رو مرتب کن،بابا داره میآد،میخوام منو قشنگ ببینه. بابا بابا
ریشه ریشه فرش ِ سرخِ گیسوانم ریخته
می دونی چرا؟
بر سرم با پا یهودی ها تقلّا کرده اند
شامیان ناز ِ یتیمانه نمی دانند چیست!
غیرِ اَخم و قهر و تندی کاری آیا کرده اند؟
دخترت را زَجر کُش کردند هَرزه چشم ها
غربتم را سنگ و خاکستر تسلّا کرده اند
خوب شد بابا عمو با ما نیامد تویِ کاخ
تا نبیند پای ماها را کجا وا کرده اند
بابا خیلی بهم بر خورده،بابا غرورم رو له کردند،تو مجلس یزید زن یزید سر برهنه اومد، دیدم یزید عبا شو در آورد رو سرت انداخت،بابا ما با آستین رو صورتمون رو پوشوندیم
خوب شد بابا عمو با ما نیامد تویِ کاخ
تا نبیند پای ماها را کجا وا کرده اند
مهربانِ من رفیق ِ تازه پیدا کرده ای
خیزرانها بر لبِ تو جشن بر پا کرده اند
این همه روضه شنیدیم و خوندیم،اگه از این گروه داعش ملعون این مسائل رو ندیده بودیم،باورش سخت بود
زیور آلاتِ حرم بازیچه هایِ دختران
چند سر اسباب بازیِ پسرها کرده اند……. شاعر: علیرضا شریف
سرت روی نیزه انگار تکون خورده
رو لب و دندون ِ تو خیزران خورده
زخم پیشونیت رو سنگ ها وا می کردند
روی نی سرت رو جا به جا می کردند
بابایی حسینم،بابایی حسینم
بعد تو ماها رو به اسیری بردند
بابا گوش تو بگیر
دست شمر و زجر و حرمله سپردند
نمیدونی درد این کبودی ها رو
طعم رد شدن از تو یهودی ها رو
بابایی حسینم،بابایی حسینم
حالا که بابا جون مرهمی ندارم
زخمات و میبندم با لباس پاره ام
دیگه قصه ی زخم سرم بمونه
سوختن لباس و معجرم بمونه
بابایی حسینم،بابایی حسینم
خیلی حرف ها داشت میخواست به بابا بزنه،تا میومد راه بره،تاول های پاش مزاحم بود،هر کی میومد بغلش میکرد،میگفت: برید اگه بابام بیاد به بابام میگم،همه حرف ها،درد و دل ها،کبودی ها،زخم هایی که داشت،اما تا روپوش رو از رو طبق کنار زد،نگاش افتاد به سر بابا،ای کاش فقط سر بریده بود،لب ها پاره، صورت زخمی،محاسن سوخته، همه حرف های خودش یادش رفت، صدا زد مَنْ ذَا الَّذی قَطع وَ رِیدَیْکَ، مَن ذا الذی خضّبک بدمائک؟ مَنْ ذَا الَّذی أَیتمنی علی صِغَر سِنّی؟ می خوای با رقیه هم ناله بشی بسم الله،هر کجا هستی بگو:حسین….گره تو کار ِته،شب باب الحاجات ِ،می خوای حرم رقیه بری؟کربلا می خوای؟حسین…….
الا لعنت الله علی القوم الظالمین😭😭
دانلود-مداحی-بین-تموم-اهل-بیت-غریب_ترینه-به-خدا-maheharam.info_.mp3
6.31M
حسینیا گریه کنید برای امام مجتبی
آخر آقا صحن و سرای تو رو میسازیم
با گنبد و پنجره فولادت یه عکس یادگاری میاندازیم
غریبترین جای جهان بقیع مهدی صاحب الزمان بقیع
یه روز میشن مدافعان حرم به عشق تو مهندسان بقیع
جانم غریب فاطمه حسن جانم جانم غریب فاطمه حسن جانم
حسن حسن حسن حسن
بین تموم اهل بیت از همه مادریتری
نشون دادی توی جمل از همه حیدری تری
بین تموم اهل بیت غریب ترینه به خدا
حسینیا گریه کنید برای امام مجتبی
آخر آقا صحن و سرای تو رو میسازیم
با گنبد و پنجره فولادت یه عکس یادگاری میاندازیم
غریبترین جای جهان بقیع مهدی صاحب الزمان بقیع
یه روز میشن مدافعان حرم به عشق تو مهندسان بقیع
جانم غریب فاطمه حسن جانم جانم غریب فاطمه حسن جانم
حسن حسن حسن حسن
بین تموم اهل بیت از همه مادری تری
نشون دادی توی جمل از همه حیدری تری
#شور
#تخریب_بقیع
#سیب_سرخی
#امام_حسن_مجتبی
4_5972110071847453808.mp3
589.7K
#نوحه_شهادت_امام_حسن _ع
#سبک زیبا
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
در میان خانهٔ خود ای خدایا من غریبم
داده برمن زهر مهلک. آنکه باید بود حبیبم
میزنم دست و پا در دلم آذر است
جان دهم در دلم. نالهٔ مادر است
یا حسن یا حسن ۳ یا حسن جان
◾️◾️◾️
زینبِ غمدیدهٔ من. یادگار از جان مادر
جان خواهر گوش بنما. تو وصایای برادر
کار من شد تمام می روم زین جهان
بر یتیمان من مادری کن زجان
یا حسن یا حسن ۲ یا حسن جان
◾️◾️◾️
زود حسینم. کن خبردار گو حسن جان میسپارد
گو بیاید وقت آخر. حرفهایی با تو دارد
ای برادر بیا جگرم خون شده
حسنت راحت از. چرخ گردون شده
یا حسن یا حسن ۳. یا حسن جان
◾️◾️◾️
آمده با چشم گریان در کنار بستر او
تا که دیده خون بریزد. حلق و ریزد جگر او
چه کسی این بلا. بر تو کرده روا
گو بگیرم ز او. انتقام ترا
یا حسن یا حسن ۳ یا حسن جان
◾️◾️◾️
بعد مرگم. ده تو غسلم. کن تو دفنم ای برادر
نزد جدم. خاک بسپار. نشود خون ریزی دیگر
وای که عباس من. دست به شمشیر برد
صف دشمن به یک. حمله ایی میدرد
یا حسن یا حسن ۳ یا حسن جان
◾️◾️◾️
آه که از ظلم. دست کینه تیر باران پیکرت شد
هدف تیر. پیکر تو. در کنار مادرت شد
ماهیان دریا. شد عزادارتو
(صفا) از راه دور. شده زوّار تو
یا حسن یا حسن ۳ یا حسن جان
-#سینه_زنی
#امام_حسن
004 Oghyanoos e Khaki.mp3
10.07M
نوحه امام حسن مجتبی ع
🎙با صدای حاج محمود کریمی
مدینه جایی بین ابراست
که هر ابری به دورش گریونه
.
یه اقیانوس خاکی اونجاست
که خورشید تو عمقش پنهونه
.
ملائکه توی ملکوت
سمت مدینه پر میزنن
.
تو عالم معنا تو بقیع
دارن حرم درست می کنن
.
فرشته ها از روز ازل
خادم حرم امام حسنن
.
یه روضه خون دائم بالا سرِ قبرش
می خونه از داغش ؛ می خونه از صبرش
.
مگه یادم میره من بودم و یه گل پرپر
مگه یادم میره زخم روی صورت مادر
مگه یادم میره خونابه ی بال کبوتر
.
مدینه شهری توی دل هاست
که اسمش دل رو می لرزونه
.
دلو می لرزونه قبرایی
که زیر آفتاب و بارونه
.
دلی که شد امام حسنی
دیگه زمین براش قفسه
.
آزاده و رهای رهاست
با آسمونا هم نفسه
.
یه روزی زائرش میشه و
به همه آرزوهاش میرسه
.
یه روضه خون بین مقام بالاسر
می خونه از کوچه می خونه از مادر
.
مگه یادم میره من بودم و کوچه ی غم ها
مگه یادم میره دستی سیاه که میره بالا
مگه یادم میره روی زمین ناله ی زهرا
.
مگه یادم میره من بودم و یه گل پرپر
مگه یادم میره زخم روی صورت مادر
مگه یادم میره خونابه ی بال کبوتر
.
یه روضه خون دائم بالا سرِ قبرش
می خونه از داغش ؛ می خونه از صبرش
.
منو بزنید مادرمو نزنید
.
مگه یادم میره من بودم و یه گل پرپر
مگه یادم میره زخم روی صورت مادر
مگه یادم میره خونابه ی بال کبوتر
.
مدینه ! تو با شعری که خوند
دم آخر آقا می سوزی
.
به آیینه ش روز آخر گفت
مثل روز تو نیست هیچ روزی
.
امام حسن خودش دلا رو
برده به کربلای حسین
.
بخشیده روضه ی خودشو
به اشک روضه های حسین
.
کریم عالم بود و گذاشت
دار و ندارشو برای حسین
.
با جیگر پاره با اون تن بی حال
می خونه از مقتل می خونه از گودال
.
ای کشته ی دور از وطن دور از وطن وای
ای تشنه ی صد پاره تن ای بی کفن وای
.
#سینه_زنی_امام_حسن
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
سالار زینب کو علمدارت.....
برادرم... حق نگهدارت .....
تو حسین منی...نور عین منی...
برادر من زینبم زینب
از غصه ی تو جان رسید بر لب
بنگر مرا تو از فرازِ نی
دشمن زند بر دخترانت هِی
تو حسین منی ... نور عین منی
یکسر بزن بر خواهرت یارم
بی یار و بیکس بی علمدارم
زینب کجا وُ سلسله زنجیر
ای جان خواهر بی تو میشم پیر
بزم شرابُ ناسزا بر ما
وای از یزیدُ چشم و نامردا
تو حسین منی نور عین منی
چیکار کنم با ناکسان پست
چشمای هیزُ مردمای مست
خواندندُ ما را خارجی ای ولی
گریه م گرفته ناله ام های های
خاکستر از بام بر سرم ریزند
آخه چقدر این مردما هیزند
بلبل بگو گل بگو رمز گلزارت برادر حق نگهدارت..
برادر حق نگهدارت...
زین ماجرا سود چو پروانه سوزد دل جانم حسین جانم......
تو یوسفی من خریدارت برادر حق نگهدارت....
دیگر نمانده گل به گلخانه بنشین زنم به موی تو شانه ....
کر همسفر گردم به مراهت ....
برادر حق نگهدارت..
در شام غم شوری به پا سازم .....
حاحات این جمع را روا سازم ..
شفای بیمارن بده جان جانانم ....
بردار حق نگهدارت ...
سالار زینب کو علمدارت ..
برادر حق نگهدارت
🥀
4_6003372984176218069.mp3
5.76M
📃 غمی بزرگ دارم در دلم
🎙 #شور از #حاج_محمود_كريمى
🏷 #حضرت_زینب (سلاماللهعلیها)
غمی بزرگ در دلم، مرا عذاب میدهد
تورا صدا که میزنم؛ سنان جواب میدهد
برای بار اوّل است، خودم سوار میشوم
کار رسیده تا کجا! فضّه، رکاب میدهد
مقابل نگاه یک سپاه، میخورم زمین
همینکه شمر ناقهی مرا شتاب میدهد
آیهی تطهیر! بگو چه خاک بر سرم کنم؟!
دهان قاتلان تو بوی شراب میدهد
نداشت فایده قسم به کوفیان؛ تو سوختی
نشسته دخترت، قسم به آفتاب میدهد
گرفته لکنت زبان؛ سه سالهات که اینچنین
سوال خواهر تو را دیر جواب میدهد
شیر درست میشود؛ گریه بلند میشود
همینکه برلب خودش، رباب آب میدهد
.
#سینه_زنی
#حضرت_زینب
.
#اسارت
#حضرت_زینب علیهاالسلام
#امام_سجاد علیه_السلام
◾ حکایت جانسوز سوارشدن زينب کبری سلاماللّهعلیها بر شتر بی جهاز...
⚡️وقتیکه زينب کبری عليهاالسلام نظر به قتلگاه میکند و میفرماید: کجایید ای مَحرَمانِ من؟!
راوی گوید:
ثُمَّ أمَرَ ابنُ سَعدٍ (لَعَنَهُ اللّهُ) بِأنْ تَحمِلَ النِّساءَ عَلىٰ الْأقتابِ بِلا وِطاءٍ و حِجابٍ
▪️سپس ابن سعد (لعنت الله علیه) دستور داد زنان را بر شتران بی جهاز سوار کنند، پس شترها را نزدیک زنان آوردند و گفتند:زود بیایید و سوار شوید و ابن سعد دستور حرکت داد.
زینب کبری عليهاالسلام چون این حالت را مشاهده نمود، فریاد برآورد:
سَوَّدَ اللّهُ وَجهَكَ يا ابنَ سَعدٍ! في الدُّنيا و الآخِرَةِ.تَأمُرُ هٰؤلاءِ الٍقومِ بِأنْ يُرَكِّبونا، و نَحنُ وَدائِعَ رَسولِ اللّهِ صَلّىٰ اللّهُ عَلَيْهِ و آلِهِ
▪️خدا رویَت را در دنیا و آخرت سیاه کُنَد ای ابن سعد! تو به این مردان امر میکنی که ما را سوار کنند در حالی که ما امانت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم هستیم!؟
به آنها بگو: از ما دوری شوند تا ما خودمان سوار شویم. عمرسعد دستور داد تا لشکریان از شتران فاصله گرفتند.
پس زینب کبری و أم کلثوم سلام الله علیهما جلو آمدند و هر یک از زنان و بچه ها را به اسم صدا زدند و در نهایت همه را سوار بر شتران کردند.
همه زن ها و بچه ها سوار شدند تا اینکه جز زینب کبری سلام الله علیها کسی نماند.
در این هنگام حضرت زینب علیهاالسلام نظری به سمت چپ و راست خود انداخت و کسی را جز امام سجاد علیه السلام ندید که از شدت بیماری نمیتوانست سوار شود.
پس نزدیک آن حضرت آمد و فرمود:
ای برادرزاده! برخیز و با کمک من بر شتر سوار شو.
🔻امام سجاد علیهالسلام فرمود:
عمه جانم! شما سوار شويد و من و اين جماعت را به حال خود واگذارید.
حضرت زينب کبری عليهاالسلام نتوانست از امام علیه السلام نافرمانی کند،لذا برگشت تا سوار بر محمل شود.
فَاِلْتَفَتَتْ يَميناً و شِمالاً، فَلَم تَرَ إلّا أجساداً عَلىٰ الرِّمالِ و رُؤوساً عَلىٰ الْأسِنَّةِ بِأيدِي الرِّجالِ، فَصَرَخَتْ، و قَالَتْ: وا غُربَتاه! وا أخاه! وا حُسيناه! وا عَبّاساه! وا رِجالاه! وا ضَيعَتاه بَعدَكَ يا أباعبداللّه
▪️پس به سمت راست و چپ خود نظر کرد و کسی را ندید جز اجسادی که بر روی ریگ و رمل بیابان افتاده بودند و سرهایی که بر روی نیزه در دست سپاهيان عمر سعد بود. پس فریادی کشید و فرمود:
آه از غريبي...آه ای برادر...آه ای حسین من...آه ای عباس من... آه ای مَحرمان من... چقدر بعد از تو ما خوار و ذليل شدیم ای اباعبدالله...
فَلَمَّا نَظَرَ الْإمامُ زَينُ الْعابدينَ عَلَيْهِ السَّلامُ إلىٰ ذٰلِكَ لَم يَتَمالَكْ عَلىٰ نَفسِهِ دونَ أن قامَ و هو يَرتَعِشُ مِنَ الضَّعفِ، فأخَذَ بِعَصاةِ يَتَوَكَّاُ عَلَيْها، و أتَىٰ إلىٰ عَمَّتِهِ، و ثَنىٰ رُكبَتُه،فأخَذَ لِيَركَبُها فَاِرتَعَشَ مِنَ الضَّعفِ،و سَقَطَ عَلىٰ الْأرضِ
▪️چون امام زین العابدین علیه السلام این حالت زينب کبری عليهاالسلام رامشاهده کرد، نتوانست کاری کند جز اینکه به سختی از جای برخاست و عصایی را به دست گرفت و از ضعف به خود میلرزید.
پس خود را با همان حالت به کنار محمل زينب کبری عليهاالسلام رساند و زانو گرفت و فرمود: عمه جان! بیا و سوار شو!
پس زينب کبری عليهاالسلام آمد تا سوار شود اما امام سجاد علیه السّلام از شدت ضعف لرزید و با صورت به زمین خورد.
فَلَمَّا رَآهُ الشِّمرَ (لَعَنَهُ اللّهُ) أتىٰ إلَيْه، و بِيَدِهِ سَوطٌ، فَضَرَبَهُ
▪️چون شمر (لعنة الله علیه) این حالت را دید، در حالی که تازیانه در دست داشت، به امام سجاد علیه السلام نزدیک شد و امام را با تازیانه زد.
زين العابدين عليه السلام فریاد میزد؛
وا جدّاه! وا محمّداه! وا عليّاه! وا حسناه! وا حسيناه
زينب کبری عليهاالسلام از مشاهده این صحنه گریه میکرد و به شمر میفرمود:
وای بر تو ای شمر!به باقی مانده نبوت رحم کن . و دائمًا این را فرمود تا شمر از امام سجاد علیه السلام دست کشید.
پس در این هنگام کنیز مُسنّی آمد نزد زینب کبری عليهاالسلام و او را سوار کرد.
راوی گوید:
من پرسیدم که آن پیرزن که بود؟
گفتند: آن پیرزن ،فضه، خادمه فاطمه زهرا علیهاالسلام بود.
پس سپاه عمر سعد هر جور که بود امام سجاد علیه السّلام را بر یک شتر لاغری سوار کردند و پاهایش را هم از زیر شتر به هم بستند.
📚معالي السّبطين ج۲ ص۹۰
📚وسيلة الدّارين ص۳۵۰
.
.
ایام #شهادت_امام_سجاد
🔸اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا عَلِىَّ بنِ الْحُسَیْنِ(علیه السلام) یَا زَیْنَ الْعابِدِینَ وَ یَا زَیْنَ الْمُتَهَجِّدِینَ》🔶🔸
🏴اما امام سجاد(علیه السلام) صاحب عزایی بود که حدود بیست سال برای مصیبت پدرش، امام حسین(ع) گریست و جزء بکائین عالم شد.
امام صادق(علیه السّلام) در این باره می فرماید :
📋《اَلْبَكَّاءُونَ خَمْسَةٌ : آدَمُ(ع)، و يَعقُوبُ(ع)، و يُوسفُ(ع) و فاطِمَةُ(س) بنت مُحَمّد(ص) و علىُّ بنُ الحُسَين(ع)!
..فَبَكَى عَلَىُّ بنُ الْحُسَيْنِ(ع) عِشْرِينَ سَنَةً أَوْ أَرْبَعِينَ سَنَةً ، مَا وُضِعَ بَيْنَ يَدَيْهِ طَعَامٌ إِلَّا بَكَى!
حَتَّى قَالَ لَهُ مَوْلًى لَهُ :
جُعِلْتُ فِدَاكَ! إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكَ أَنْ تَكُونَ مِنَ الْهَالِكِينَ!
قَالَ : ﴿ قَالَ إِنَّمَا أَشْكُو بَثِّي وَحُزْنِي إِلَى اللّهِ وَأَعْلَمُ مِنَ اللّهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ ﴾
إِنِّي لَمْ أَذْكُرْ مَصْرَعَ بَنِي فَاطِمَةَ(س) إِلَّا خَنَقَتْنِي لِذَلِكَ عَبْرَةٌ!》
♦️گريه كنندگان -معروف تاريخ- پنج نفرند : آدم(ع) و يعقوب(ع) و يوسف(ع) و فاطمه زهرا(س) وامام سجاد(ع)!
حضرت صادق(ع) درباره علت گريه امام سجاد(ع) فرمود : حضرت على بن الحسين(ع) مدت بيست يا چهل سال بر حضرت حسين(ع) گريست.
هيچ غذايى در مقابل آن حضرت(ع) نمى گذاشتند مگر اينكه گريان مى شد.
كار آن حضرت(ع) به جايى رسيد كه يكى از غلامانش به وى گفت :
اى پسر رسول خدا(ص)! فداى تو شوم، من مى ترسم تو خود را (به واسطه كثرت گريه) هلاك نمايى!
امام سجاد(ع) می فرمود :
چاره اى نيست، جز اينكه از غم و اندوه خود به خداوند شكايت كنم.
من چيزهايى را مى دانم كه شما نمى دانيد. من يادآور قتلگاه فرزندان فاطمه(س) نمى شوم مگر اينكه گريه راه گلويم را مسدود مى كند.(۲)
در روایتی از امام جعفر صادق(ع) نقل شده است که از على بن الحسین(ع) درباره کثرت گریه اش سؤال شد؟
حضرت(ع) فرمود :
📋《فَلاَ تَلُومُونِي فَإِنَّ يَعْقُوبَ فَقَدَ سِبْطاً مِنْ وُلْدِهِ فَبَكَى حَتَّى اِبْيَضَّتْ عَيْنٰاهُ وَ لَمْ يَعْلَمْ أَنَّهُ مَاتَ وَ قَدْ نَظَرْتُ إِلَى أَرْبَعَةَ عَشَرَ رَجُلاً مِنْ أَهْلِ بَيْتِي فِي غَدَاةٍ وَاحِدَةٍ قَتْلَى فَتَرْوَن حُزْنَهُمْ يَذْهَبُ مِنْ قَلْبِي؟》
♦️مرا ملامت نکنید! زیرا یعقوب پیغمبر(ع) یکى از اولاد خود را گم کرد، و آن قدر گریست تا دو چشمانش از حزن سفید شد، در حالى که نمى دانست که از دنیا رفته است (یا زنده است)؟!!
این در حالى است که من مشاهده نمودم چهارده نفر از اهل بیتم(ص) را که در صبح یک روز سر بریدند.
حال شما گمان کرده اید که هرگز این حزن از قلبم بیرون مى رود؟!(۳)
{وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ}
📝شعر :
يك پسر گم كرد يعقوب، از فراقش گریه کرد
چون نگريم من كه يك عالم گُهر گم كرده ام؟!
👤داوری
📚منابع :
۲)الأمالی شیخ صدوق، ص۱۴۰
۳)کشف الغُمه اربلی، ج۲، ص۱۰۲
.
🔰وای از آن پیکری که بی سر بود
🔰وای از آن پیکری که بی سر ماند
❇️وای از آن مادری که در گودال
❇️روضه های غریب مادر خواند
😭😭😭😭😭😭😭
🔸دست و پاشو گرفتند
🔸رفتن از پشت،موهاشو گرفتن
🔸با کف چکمه هاشون
🔸خون روی لباشو گرفتن
🔹خواهرش سینه میزد
🔹با کف و سوت،عزاشو گرفتن
🔹دست و پاشو بریدن
🔹طول کشید تا رگاشو بریدن
♻️با خدا حرف میزد که
♻️نیزه دارا صداشو بریدن
♻️خواهرش التماس کرد
♻️باز گلوی داداش رو بریدن
😭😭😭😭😭😭
⚠️دست و پاشو شکستن
⚠️سنگ زدن ابروهاشو شکستن
⚠️افتاد از اسب، با صورت
⚠️اینجوری دندوناشو شکستن
🌱روی سینش پریدن
🌱با لگد،دندهاشو شکستن
😭😭😭😭😭😭😭
⬅️دست و پاشو کشیدن
⬅️اینور اونور،موهاشوکشیدن
⬅️خواستن از اسب،بیفته
⬅️وحشیانه عباشو کشیدن
💢از تنور سر در آورد
💢تا کجا ماجراشو کشیدن
😭😭😭😭😭😭😭
حسین....
👌تشنه ای در گودیه گودال رفت
👌انقدر سنگش زدن از حال رفت
👌یک طرف چکمه به پهلو میزدن
👌یک طرف پنجه به گیسو میزدن
😭😭😭😭😭😭😭
#حاج_عباس_طهماسب_پور
اباصالح التماس دعا هر کجا رفتی یاد ما هم باش
نجف رفتی کربلا رفتی کاظمین رفتی یاد ما هم باش
مدینه رفتی به پابوس قبر پیغمبر مادرت زهرا
به دیدارقبر بی شمع مجتبی رفتی یاد ما هم باش
زیارت نامه که میخوانی در کنار آن تربت خاموش
به دنبال قبر مخفی از کوچه ها رفتی یاد ما هم باش
بغل کردی قبر مادر را جای ما هم او ار زیارت کن
همان لحظه که به احوالش از نوا رفتی یاد ما هم باش
شب جمعه کربلا رفتی یادما هم کن چون زدی بوسه
کنار قبر ابوالفضل با وفا رفتی یاد ما هم باش
بزن بوسه جای ما روی قبر عباس و اکبر و اصغر
سر قبر قاسم و قبر عمه ها رفتی یاد ما هم باش
به جای ما هم زیارت کن عمه ات را در کنج ویرانه
برای بوسیدن آن دردانه ها رفتی یاد ما هم باش
نماز حاجت که میخوانی از برای فرج یاد ما هم باش
شدی محرم در مراسم حج یا صفا رفتی یاد ما هم باش
دعا کردی از برای معراج التماس دعا یاد ما هم باش
به هرجا رفتی برو مهدی هر کجا رفتی یاد ما هم باش
به جای ما هم زیارت کن عمه ات را در کنج ویرانه
#مناجات_امام_زمان
#اباصالح_التماس_دعا
16-abasaleh-eltemase-doa(www.rasekhoon.net).mp3
1.57M
اباصالح التماس دعا
1_3844624337.mp3
7.31M
#مناجات_با_امام_زمان_عج📿
🎤•|#سید_رضا_نریمانی|•
از غم دوری ات ای یوسف دل، محزونم
چه کنم با غم و با غصہ ی روز افزونم؟!
بستہ شد روزنه ی نور به رویم کم کم
زیر بار گنه و معصیتم، مدفونم
حق من بی سر و پایی است ولی لطف کن و
از سرِ سفره ات ای یار نکن بیرونم
ضعف کردم سرِ بخشیده شدن تا که خدا
به مناجات تو بخشید مرا، ممنونم
خونشان ریخت ولی پرچم یا فاطمه ماند
همه ی عمر به خون شهدا مدیونم
گفت زهرا به علی خوب شدم، گریه نکن
من فقط از غم تنها شدنت دلخونم
نگذارم ز سرت تار مویی کم بشود
با همین پیکر درهم شده و گلگونم
نگرانم بروم خشک شود کام حسین
سالیانی است که از غربت او محزونم
اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج
#مناجات_امام_زمان
1_3844624936.mp3
4.32M
#مناجات_با_امام_زمان_عج📿
🎤•|#حاج_مهدی_اکبری|•
هر کی هر جا که گرفتاره بیاد
هر کی با فاطمه کار داره بیاد
چه تلخ میشود این روضه ها بدون شما
چه تلخ تر همه ی عمر ما بدون شما
منم غریبم و شب تیره و مسیرم دور
کجا روم چه کنم بی شما بدون شما
آقای من تمام لطف مناجات ما حضور شماست
چگونه بار بزنم تا خدا بدون شما
یابن الحسن آقا
کجاست خیمه ی سبزت که راه گم کردم
مرا بخوان نروم هیچ جا بدون شما
اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج
#مناجات_امام_زمان
مناجات وروضه حضرت رقیه وسینه زنی(شاهمندی).mp3
29.32M
#غزل و روضه حضرت رقیه (س) و سینه زنی
📼 پیشنهاد دانلود
✅ ای دل اگرکه خواهی دیدار آشنا را (غزل)
✅ خواهم ز خدا که پاک پاکم بکند(مقدمه )
✅ خرابه باغ وسرتوگل و منم بلبل (مرثیه)
✅ دلم سرچشمه جام حسینه (نوحه تک)
✅ بابا ببین بال و پرم شکسته (نوحه تک)
✅ وقتی دلم از هرچی عشقه توی دنیا خسته میشه (شور)
✅ سقای دشت کربلا ابوالفضل (شور)
۹مرداد ۱۴۰۲
هیات تشنگان ماءمعین _اصفهان
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
#ببین_که_گل_پسر_مجتبی_شده_داماد
#شب_پنجم_محرم_1396
#حضرت_قاسم_ابن_الحسن_ع
ببین که گل پسر مجتبی شده داماد
بگو مبارک باد
غزال خوش خط و خالش شاخه ی شمشاد
بگو مبارک باد
به گریه ی روی لب هر فرشته ای فریاد
بگو مبارک باد
◾️ واویلا مبارک باد ◾️
حرم شده غوغا
در این شب زیبا
کبوتران خدا چقدر خوشبختن
برای ماه عسل آمدند کربلا
حسین جای حسن وان یکادبخوادبه قد و بالایش
و عمه زینب او
عجب نقابی زد
به روی زیبایش
کجاست بابایش
کجاست بابایش
که بوسه ای بزند بر دوچشم زیبایش
بگو مبارک باد
◾️ واویلا مبارک باد ◾️
میان خیمه فقط بیقرار رفتن بود
به گریه و خواهش دوید سوی عمو
رسید و گفت عموجان مرا اجازه بده
به قلب خسته ی من تو جان تازه بده
علی اکبر تو رفته من چرا نروم
عمو اجازه بده
عمو اجازه بده تا به این حرامی ها
شجاعت پدرم را کمی نشان بدهم
به ذکر یا حیدر
سپاه خیره سر کوفه را تکان بدهم
عمو به قاسم گفت
توجان جان منی
امنت حسنی
دلم نمی آید ببینمت که بیفتی دست و پا بزنی
به گریه قاسم دلخسته سوی مادر رفت
برای کشته شدن میان معرکه ازیک مسیردیگررفت
گرفت نامه ی بابای خویش را آنگاه
دوید جانب شاه
عموببین پدرم سفارشم کرده
نظر به گریه و شعب و به خواهشم کرده
فدای تو بشوم
عمو اجازه بده
حسین گریه کنان بوسه زد به صورت او
و زیر لب می گفت فدای غیرت او
عمو اباالفضلش رسیده تا که بنازدبه قدوقامت او
ومادرش نجمه میان خیمه پریشان شدازمصیبت او
میان کرب و بلا
چو ماه تابیده
خدا بخیر کند
زره نپوشیده
◾️ واویلا ◾️
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
Alimi-Shab6Moharram1396[01].mp3
8.06M
ببین که گل پسر مجتبی شده داماد
بگو مبارک باد
1_5973171170.mp3
8.96M
#محرم_۱۴۴۵
#زمینه_عاشورا
ایوای پر از زخمی، ایوای پر از خونی
عطشان اگه بودی، عریان نمیمونی
نترس اگه غارت شده پیرهنت
چادرمو میندازم رو بدنت
منم شبیه خیمههات میسوختم
کاشکی خودم برات کفن میدوختم
خدای من خدای من؛
عریانه بچۀ باحیای من
خدای من خدای من؛
ببین چقد تنهان بچههای من
بُنَیَّ بُنَیَّ بُنَیَّ بُنَیَّ
...........................
دیدم توی مقتل، سینهت پر از تیره
شمر از سنان داره، خنجر رو میگیره
تیرا رو از سینهت بیرون میکِشه
میشینه روی سینه تا آماده شه
با خنجرش ضربۀ محکم میزنه
رگای نامرتبت سهم منه
خدای من خدای من؛
کشتن بچهمو جلو چشای من
خدای من خدای من؛
به هیچکسی نمیرسه صدای من
بُنَیَّ بُنَیَّ بُنَیَّ بُنَیَّ
...........................
گودال پر از خونه، خیمه تُو آتیشه
رفتید تو و عباس، زینب غریب میشه
با اینکه ریختن سرِ تو قبیلهای
ولی تو فکر خواهرت عقیله ای
ضجر که دخترا رو هر بار میزنه
سرِ تو روی نیزهها زار میزنه
خدای من خدای من؛
سربریدن بچهمو روی پای من
خدای من خدای من؛
قهقهه میزنن به نالههای من
بُنَیَّ بُنَیَّ بُنَیَّ بُنَیَّ
#حمید_رمی
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا سیدتنا رقیة علیک تحیة والسلام و رحمة الله و برکاته
السلام علیک یا بنت امیر المومنین علی ابن ابی طالب
السلام علیک یا بنت فاطمة الزهراء سیدة نساء العالمین
السلام علیک یا بنت خدیجة الکبری ام المومنین و المومنات
السلام علیک یا بنت ولی الله السلام علیک یا اخت ولی الله
السلام علیک یا بنت الحسین الشهید
السلام علیک ایتها الصدیقة الشهیدة السلام علیک ایتها الرضیة المرضیة
السلام علیک ایتها التقیة النقیة السلام علیک ایتها الزکیة الفاضلة
السلام علیک ایتها المظلومة البهیة صلی الله علیک و علی روحک و بدنک
فجعل الله منزلک و ماواک فی الجنة مع ابائک و اجدادک الطیبین الطاهرین المعصومین
السلام علیکم بما صبرتم فنعم عقبی الدار و علی الملائکة الحافین حول حرمک الشریف و رحمة الله و برکاته و صلی الله علی سیدنا محمد وآله الطیبین الطاهرین برحمتک یا ارحم الراحمین .
درود بر تو ای بزرگ ما رقیه که بر تو باد احترام و سلام و عنایات و برکات خداوندگار ما. به تو ادای احترام میکنم ای دخت امیر المومنین علی بن ابی طالب، در برابر عظمتت تعظیم می نمایم ای دختر فاطمه زهرا که مادرت بزرگ زنان دو جهان است، تسلیم مقام توام ای دختر یادگار خدیجه کبری، که سمت مادری داشت بر مردان و زنان با ایمان. سلام بر تو ای دختر ولی خدا. درود بر تو ای خواهر دوست خدا. سلامتی بر تو ای دخت حسین شهید . دعا نثارت ای که هستی راستگو و حاضر در دینت . سلام بر تو ای که از راهت راضی بودی و خدا از مسیرت خشنود. در برابرت خاضعم ای پرهیزکار و پاکیزهتن ف تحیت بر تو ای تزکیه شده برتر، تسلیم مقام توام، ای که بودی در مظالم و با ارزشت همه را تحمل کرده افشا نمودی . صلوات خداوند بر تو و بر روح تو و جسمت . خداوند تبارک و تعالی خانه و زندگی تو را در بهشت قرار داده در کنار پدران و اجداد پاک و گرامی معصومت . درود بر شما به آنچه که صبر کردید. پس چه زندگی زیبایی در انتظار شماست . و نیز به فرشتگان پاسدار حرمت که نگهبان مقامات میباشند کرنش میکنم و در خاتمه با تمام وجود به خاندان معظم رسول خدا محمد (صل الله علیه وآله و سلم) دعا کرده و الطاف و مراحم الهی را مسئلت میکنم .
سالگرد مادر غفاری.mp3
4.45M
مجلس ختم سالگرد مادر..💔🥀
#کربلایی_آقای_جاودان 🎤
یاد پدر و مادران سفر کرده گرامی با ذکر فاتحه مع الصلوات🌷🍃
#اللهم_صل_علی_محمدﷺ_و_آل_محمدﷺ_و_عجل_فرجهم
کانال ختم خوانی یا زینب(سلام الله علیها)
http://eitaa.com/joinchat/1358299167C1f58d7c92c
#امام_زمان_عج_مناجات
#حضرت_زینب_س_اسارت
همه عمر در تباهی همه عمر غرق غفلت
به دلم هزار غصه به دلم هزار حسرت
پی کار خویش بودم پی کار من دویدی
ز بزرگی تو شاها چه کنم من از خجالت
چه زیان تورا که یک دم بغلت کنم عزیزم
نظری که شام هجران برسد به صبح وصلت
دل من گرفته آقا تو بیا برس به دادم
سحری تو یاد من کن که خوشم به این حمایت
به هوای گریه هایم تو فقط بمان برایم
تو بسی برای نوکر به غریبه ها چه حاجت
نفسی که بی تو باشد برود که برنگردد
به تو بسته است جانم ز نخست تا قیامت
منِ کربلا نرفته به خودت امیدوارم
سفرم به گردن تو، تو نما قبول زحمت
**
همه روضه ها اگرچه زده آتشی به جانت
به غرور تو شرر زد غم روضه ی اسارت
شاعر: #سیدپوریا_هاشمی
#شب_نهم_تاسوعا_حضرت_عباس_ع
🏴واحد تند یا زنجیرزنی شب تاسوعای باب الحوائج حضرت ابالفضل علیه السلام
#واحد_حضرت_عباس_ع
#زنجیر_زنی
#گل_باغ_فاطمه
🏴بند اول
گل باغ فاطمه یا (ابوفاضل)۳
پادشاهه علقمه یا (ابوفاضل)۳
ابن حیدر مرتضی یا (ابوفاضل)۳
ساقیِ دشت بلا یا (ابوفاضل)۳
مدد ابوفاضل ابالفضل
سیدنا باب الحوائج
مظهر عشق و غیرت الله
صاحب لوا باب الحوائج
یل یلای عالمین،باب الحوائج
سیدی یا ذخرالحسین،باب الحوائج
ماه زمین و آسمان،باب الحوائج
ای عموی صاحب زمان،باب الحوائج
《عباس ابوفاضل مدد مولا ابالفضل》
🏴بند دوم
باوفا ای یارم عباس (ابوفاضل)۳
ساقی و سردارم عباس (ابوفاضل)۳
ای امیدِ خیمه گاهم (ابوفاضل)۳
ای علمدارِ سپاهم (ابوفاضل)۳
صاحب مشک و علم عباس
یاور و آب آورم عباس
برادر غیرتی من
ای پسر مادرم عباس
مشکتو بردار و برو،آبی بیاور
علم رو بردار و برو،آبی بیاور
علی داره جون میده و،داره میمیره
اگه براش آب بیاری،شاید نمیره
《برادرم برادرم عباس ابالفضل》
🏴بند سوم
پاشو داداشم،ابالفضل (ابوفاضل)۳
پاشو تا پاشم،ابالفضل (ابوفاضل)۳
کمرم رو تو شکستی (ابوفاضل)۳
راهِ چاره ام رو بستی (ابوفاضل)۳
کی زده تیر و به مشک تو
خونی شده چرا اشک تو
کی بریده دستاتو عباس
پیچیده تو صحرا بوی یاس
بلندشو دستمو بگیر،بی دست عالم
حالمو اینجوری نگیر،بی دست عالم
بلندشو قامتم خمید،ای دلخوشی ام
بلندشو مادرم رسید،ای دلخوشی ام
《برادرم برادرم عباس ابالفضل》
🙏التماس دعای خیر
✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
4_5838948708233774028.mp3
416.9K
نوحه حضرت ابالفضل ع
#زنجیرزنی