#روضه_اسارت
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا بَقِیَّهَ اللَّهِ فی اَرْضِهِ
اَلسَّلامُ عَلَیْكَ حینَ تَقُومُ
اَلسَّلامُ عَلَیْكَ حینَ تَقْعُدُ
اَلسَّلامُ عَلَیْكَ حینَ تُصَلّى وَ تَقْنُتُ
🔹الان کجای عالم شرف حضور داری اقاجان ... کجا داری نماز میخوانی ... کجا داری گریه می کنی ... کجای عالم داری برای ما دعا می کنی ... کجای عالم داری برا ما استغفار می کنی ؟؟؟ اونی که ما گریه کنا می فهمیم اینه ،الان تو کوفه با عمه جانت زینب داری همراهی می کنی ... بعضی ها فرمودن وقتی قافله رو از کوفه بردن تا وقتی که تو کوفه بودن یه عده ازین 84 زن و بچه که بعضی هاشونم بنی هاشمی نبودن تو کوفه فامیل داشتن . سکینه ی بنت الحسین دید بعضی ها اومدن بعضی ازاین اسرا رو از قافله جدا کردن عمه جان اینا کجا دارن میرن؟ فرمود عزیز برادرم اینا اینجا فامیل دارن ازین به بعد دیگه با ما نمیان ... " نه نمیان ،اینجا خونه دارن اینجا کس و کار دارن ...
▪️(خیلی دله این نازدانه ابی عبدالله شکست) عرضه داشت عمه جان مگه ما تو کوفه کس و کاری نداریم ؟
(الله اکبر) یه نگاهی کرد؛ دید از این به بعد لباس هاشونو رفتن عوض کردن" این بچه هایی که از گرسنگی و تشنگی رنگ به چهره نداشتن دیگه آب و غذا بهشون دادن ...
یعنی از اینجا به بعد فقط بنی هاشم تو قافله ی اسرا هستن ..." کجا دارن میرن ؟اینا رو دارن میبرن شام بلا ..." همونایی که 40 سال کینه ی امیرالمومنین و به دلاشون داشتن ..." آقا جان الان کجای عالمی ؟ از زبان خود شما روضه ی اسارت عمه جان تو بخوانیم" اون روضه ای که خودت فرمودی من خون گریه می کنم ..."روضه ای که امام زمان خون گریه کنه حیفه من و تو گریه نکنیم ..."
عمه ی من نائب الحیدر است
سیدالنساء پس از مادر است
عمه ی من سفیر خون خداست
هم دم هجده سر از تن جداست
عمه ی من اوست که در قافله
نشسته آورده به جا نافله ...
عمه ی من بر سر بازارها
دیده ز اهل ستم آزارها
این بی بی کسی هست که 56 سال آفتاب سایه اش رو ندیده بود ؛ این خانمی که 56 سال تا کربلا که بیاد، تاریخ نوشته هیچ چشمی قد و قامتشُ ندیده...
این خانمیه که وقتی حرم پیغمبر میخواست بره ، امیرالمومنین و حسنین دورش و می گرفتن ،شبانه به زیارت پیغمبر میرفت" امیرالمومنین قنبر رو میفرستاد برو چراغ های حرم رو کمتر کن ..." یه روز امام مجتبی پرسید بابا ما که زیارت میخوایم بریم روز میریم بدون هرگونه تشریفات" اما چرا زینب خواهرم که میخواد بره شب می بریمش با این همه تشریفات ؟
▪️ فرمود همه ی اینا به خاطر اینه مبادا کسی قد و قامتشُ ببینه ...." حالا این خانم محاصره شده بین نامحرما ....😭
این زینب و آوردن تو کوچه و بازار کوفه دارن میگردونن .... یه جمله فقط" این خانمو آوردن تو مجلس شراب ...."
آی حسین ...
عمه ی من اسوه ی ایوب بود
شاهد قرآن و لب و چوب بود
▪️هرچه صدا زد مزن ظالم که او مادر ندارد ....هر چی گفت نزن بچه هاش دارن می بینن " نتیجه ای نگرفت
آخر به طعنه گفت بزن ،خوب میزنی ...ظالم به بوسه گاه نبی چوب میزنی ....بأبی المستضعف الغریب
یا ثارالله ... یا اباعبدالله ... #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
❣﷽❣
🖤#روضه_حضرت_عباس_ع
💔#دفتری_عباس_ع (1)
🌾آخ دلم تنگ و غم بسیار دارم
🌾من امروز با ابالفضل کار دارم
🌾من امروز از ابالفضل توشه گیرم
🌾وای زیارت کردن شش گوشه گیرم2
⬅️امروز بریم در خانه ابالفضل، همون ابالفضلی که باب الحوائجه...
دست توسل بزنیم به بی دست کربلا....
اگه حاجت مندی بسم الله... اگه گرفتاری بسم الله... اگه مریض داری بسم الله ...اگه جوون داری بسم الله.....
⏪نمیدونم با چه نیتی اومدی تو مجلس
بخدا عباس مشکل گشاست...
مشکل گشایی میکنه...
عباس درد بی درمونو دوا میکنه...
(دشتی)
✨الا ای یارو دلدارم ابالفضل
✨شدم خسته ز افکارم ابالفضل
✨گرفتارم مدد باب الحوائج
✨گره افتاده در کارم ابالفضل
⬅️متوکل عباسی دستور داده بود، هر کی میخواد بره کربلا، باید دست راستسو از بدن جدا کنند تا بره کربلا..
مردم صف میکشیدن ، دست راستشونو میدادن تا برن کربلارو ببینن
آی حسینیا...
آی کربلائیا...
خبر دادن متوکل یه پیرزنیه تو صف ایستاده اما دست راستی نداره، آقا میخواد دست چپشو بده بره کربلا....
میگه پارسال اومدم، دست راستمو دادم ، رفتم کربلا...
امروز میخوام دست چپمم بدم برم یه بار دیگه کربلا رو ببینم ،،،، حرم امام حسینو ببینم،،،،
(الهی حسرتش به دلت نمونه)
صدا زد دست چپم رو بگیرین بزارین برم یه بار دیگه
حرم عباسُ ببینم
یا ابالفضل3
متوکل دستور داد برین دست چپشم جدا کنید بدنشو بندازید تو شریعه فرات...
دستشو از بدن جدا کردند...بدنشو انداختن تو شریعه فرات...
(سوز/اوج)
هی این بدن پایین میرفت بالا می اومد.. هی میگفت
یا ابالفضل3
آقا جون من اومدم دستمو بدم بیام حرم،،،
اما آقا ببین با من چه کردند،،
آقا جان تو که دستگیر بیچاره هایی...
تو که امید ناامیدایی...
آقا دستمو بگیر..
آقا به دادم برس...
میگه تا نامش رو بردم، دیدم یه آقایی صدا میزنه...
مادر .......ای مادر......
من عباسم مادر.....
اومدم دستتو بگیرم مادر.....
چرا؟...
صدا زد آخه من خودم دست خالی از شریعه برگشتم...
امیدم ناامید شد...
هر کی در خونم بیاد نمیزارم دست خالی برگرده...
امان امان3
آی حاجت دارا ...جوون دارا....آی ناله دارا
میدونی آقا کی امیدش ناامید شد...
ای مشک تو لااقل وفا داری کن
من دست ندارم تو مرا یاری کن
(چرا)
آخه من وعده آب تو به اصغر دادم
یک جرعه برای او نگهداری کن
✅خدا به حق اون آقایی که کربلا امیدشو ناامید کردند امید کسی ناامید نکن...
⬅️امروز ابالفضل رو قسم بده به جان مادرش ام البنین ...
کدوم مادر رو میگم...
همون مادری که میگن می اومد تو قبرستان بقیع 4صورت قبر با انگشتاش میکشید مینشست کنار قبرا ناله میکرد گریه میکرد
(میگن طوری ام البنین گریه میکرد دوست و دشمن برا ام البنین گریه میکردند...چی میگفت ام البنین.....)
(مادر دیدی حوون تز دست داده باشه
چطور گریه میکنه)
هی مشت به سینه میکوبه میگه مادر آتش گرفتم سوختم مادر.....
ای مادر ...ای مادر .....ای مادر
⏪میگفت مادر ابالفضلم مادر ...
مادر نبودم کربلا مادر...
اما برام خبر آوردن با تیر به چشم نازنینت زدن مادر...
مادر نبودم کربلا اما برام خبر آوردن با عمود آهن به فرق نازنینت زدن مادر...
(ناله میکرد گریه میکرد)
یه وقت دیدن صدای ناله ام البنین عوض شد
(فرود)
گفت مادر ابالفضلم مادر......
مادر من برا تو گریه نمیکنم مادر ....
(اوج)
مادر من برا اون حسینی گریه میکنم که مادر نداره.....
(دشتی حالت سینه زنی)
🔅مسلمانان حسین مادر ندارد
🔅غریب است و کسی بر سر ندارد
🔅ز جور ساربان بی مروت
🔅دگر انگشت و انگشتر ندارد
........حسین جانم حسین، جانم حسین جانم
.........جانم حسین جانم، جانم حسین جان
سینه زنی....
💔هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)💔
#کانال_گریزهای_محرم_و_نوحه_های_الحرمین
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
متن نوحه خون مظلوم تو را میخواند پویانفر
اللهم عجل لولیک الفرج اللهم عجل لولیک الفرج
اللهم عجل لولیک الفرج اللهم عجل لولیک الفرج
خون مظلوم تو را میخواند العجل یا مهدی
اشک معصوم تو را میخواند العجل یا مهدی
آه محروم تو را میخواند العجل یا مهدی
قلب مغموم تو را میخواند العجل یا مهدی
همه گویند بیا مهدی جان بشنو ناله ی ما مهدی جان
اللهم عجل لولیک الفرج اللهم عجل لولیک الفرج
اللهم عجل لولیک الفرج اللهم عجل لولیک الفرج
دانلود مداحی خون مظلوم تو را میخواند محمد حسین پویانفر
خون رخسار رسول دو سرا العجل یا مهدی
فرق بشکافته ی شیر خدا العجل یا مهدی
ناله های شب تار زهرا العجل یا مهدی
پرچم سرخ شه کرب و بلا العجل یا مهدی
همه گویند بیا مهدی جان بشنو ناله ی ما مهدی جان
اللهم عجل لولیک الفرج اللهم عجل لولیک الفرج
اللهم عجل لولیک الفرج اللهم عجل لولیک الفرج
ما که لب تشنه ی دیدار توایم همه نادیده خریدار توایم
نه خریدار گرفتار توایم نه گرفتار که بیمار توایم
همه گویند بیا مهدی جان بشنو ناله ی ما مهدی جان
اللهم عجل لولیک الفرج اللهم عجل لولیک الفرج
اللهم عجل لولیک الفرج اللهم عجل لولیک الفرج
پرچم سرخ شه کرب و بلا العجل یا مهدی
دانلود آهنگ #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
🏴 #سبک_زمینه_امام_سجاد_ع
#هنوز_جلو_چشامه
❌شعر روایی❌
🏴بند اول:
هنوز، جلو چشامه، خاطره های کربلا
هنوز، می بینم آتیش، روی دامنِ خیمه ها
هنوز، داره میجوشه، روی خاکا خونِ خدا
هنوز، انگاری داره، میگه یه خواهر وا اخا
کربلا خیلی، ما رو آزردن
دست و پا بسته، شهره شام بُردن
هفت مصیبت به سره ماها آوردن
الشام الشام الشام
اول، با نیزه هاشون
دورمونو می بستن
حرمت اهل بیتو
با طبل و ساز شکستن
دوم، مقابل ما
نیزه ی شُهدا رو
گرفتن و اهانت
میکردن اون سرا رو
آه و واویلا
وای از این دنیا
🏴بند دوم:
یادم، نرفته هنوز، هلهله و بزم شراب
توی، مجلسِ یزید، خیلی ما رو دادن عذاب
یادم، نرفته هنوز، خیزرون و تشت طلا
می زد، به دندون و لب، جلو چشِ ما بی حیا
با حالِ مستی، ما رو داد آزار
سهمِمون میشد، خنده ی اغیار
هفت مصیبت رو سره ماها شد آوار
الشام الشام الشام
سوم، زنای شامی
از رو بام آتیش و آب
رو سرامون می ریختن
خیس و می سوختن اصحاب
چارم، از صُب تا مغرب
ما رو تو کوچه، بازار
با زنجیرا می بُردن
میون خیلِ اَنظار
آه و واویلا
وای از این دنیا
🏴بند سوم:
شده، این زهرِ کاری، توی جیگره من اثر
ولی میسوزم هنوز، از داغِ بابا و پسر
اونجا، که بابام اومد، رو سره علی اکبرش
می دید، پسرشو که، پاره شده بود پیکرش
اما سخت تر شد، بعد از عاشورا
شد شروع تازه، غصه های ما
هفت مصیبت، سره ما اومد واویلا
الشام الشام الشام
پنجم، با دستِ بسته
بُردن ما رو با خاری
دمِ محله های
یهودی و نَصاری
شیشم، با اسم بَرده
قیمت رو ما گذاشتن
هفتم، تو یک خرابه
ما رو نِگه میداشتن
آه و واویلا
وای از این دنیا
🎵📝: #یاحسین(طاها تحقیقی)
طبق روایتی امام سجاد (ع) به نعمان بن منذر مدائنی فرمود: در شام ۷ مصیبت بر ما وارد کردند که از آغاز اسیری تا آخر، چنین مصیبتی بر ما وارد نشده بود:
1⃣ستمگران در شام اطراف ما را به شمشیرهای برهنه و استوار کردن نیزه ها احاطه کردند و بر ما حمله می کردند و در میان جمعیت بسیار نگه داشتند و ساز و طبل می زدند.
2⃣سرهای شهداء را در میان کجاوه های زن های ما قرار دادند. سر پدرم و سر عمویم عباس (ع) را در برابر چشم عمه هایم زینب و ام کلثوم (ع) نگه داشتند و سر برادرم علی اکبر و پسر عمویم قاسم (ع) را در برابر چشمان خواهرانم سکینه (س) و فاطمه (س) می آوردند و با سرها بازی می کردند و گاهی سرها به زمین می افتاد و زیر سم سُتوران قرار می گرفت.
3⃣زن های شامی از بالای بام ها، آب و آتش بر سر ما می ریختند، آتش به عمامه ام افتاد و چون دست هایم را به گردنم بسته بودند، نتوانستم آن را خاموش کنم. عمامه ام سوخت و آتش به سرم رسید و سرم را نیز سوزاند.
4⃣از طلوع خورشید تا نزدیک غروب در کوچه و بازار با ساز و آواز ما را در برابر تماشای مردم در کوچه و بازار چرخاندند و می گفتند: «ای مردم! بکُشید این ها را که در اسلام هیچ گونه احترامی ندارند!»
5⃣ما را به یک ریسمان بستند و با این حال ما را در خانه یهود و نصاری عبور دادند و به آن ها می گفتند: این ها همان افرادی هستند که پدرانشان، پدران شما را (در خیبر، خندق و.. .) کشتند و خانه های آن ها را ویران کردند. امروز شما انتقام آن ها را از این ها بگیرید.
6⃣ما را به بازار برده فروشان بردند و خواستند ما را به جای غلام و کنیز بفروشند، ولی خداوند این موضوع را برای آن ها مقدور نساخت.
7⃣ما را در مکانی اسکان دادند که سقف نداشت و روزها از گرما و شب ها از سرما، آرامش نداشتیم و از تشنگی و گرسنگی و خوف کشته شدن، همواره در وحشت و اضطراب به سر می بردیم.
📚: تذكرة الشهداء ملاحبيب كاشاني
#شعر_روضه_اربعین
#خیز_از_جای
حق روضه ادا شود😭😭😭😭
خیزُ از جای و بین برادر جان
خواهرت بر مزارت آمده است
قد کمان نیمه جان به همراه
رأس تو از اسارت آمده است
خاطرم هست در همین گودال
غرق در نیزه بود کل تنت
دیدم از روی تل برادر جان
لحظه ی تلخ دست و پا زدنت
خاطرم هست لحظهای را که
شمرِ دون پنجه زد به گیسویت
پای او روی سینه ات بودو
خنجرش را فشرد بر گلویت
این چهل روز هر کجا رفتم
روی نیزه سر تو را دیدم
دیده ام ابر نو بهار شد و
بی صدا جرعه جرعه باریدم
بعد عباس و بعد تو دیدم
عصر روز دهم جسارت را
خورده ام تازیانه و سیلی
دیده ام خیمه ها و غارت را
آه از آن کوچه ی یهودی ها
از اهالی شهر شام بلا
هدف سنگها شدیم از بام
بین شادی و پایکوبی ها
روبروی رباب حرمله بود
یک نگاهی به حال زارش کرد
با اشاره به نیزه ی اصغر (ع)
با ولع آب زهرِ مارش کرد
😭
شمر میگفت آفرین ای ضجر
حق مطلب عجب ادا کردی
لگدت را به جا زدی احسنت
اشک در دانه در آوردی
😭😭
از رقیه نپرس حسین جانم
در خرابه ز بس که هق هق کرد
نیمه شب بس که ناله زد طفلی
عاقبت روی رأس تو دق کرد #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
نوحه حضرت رقیه سلام الله 🌴🍃
سبک : خوش اومدی تو از سفر بابا
نبودی از همه کتک خوردم
یه جوری زد که عمه گفت مردم
به خاطر تو طاقت آوردم
بابا بابایی۲ 😭😭
بیابونا نمیره از یادم
تو راه کوفه جون دادم
تو خواب من از رو ناقه افتادم
رو نیزه بودی. ۲😭😭
سه سالتو چقدر دادن آزار
گوشای خونیمو دیدی انگار
بذار بگم چی شد توی بازار
رو نیزه بودی ۲😭😭
مارو بهم دیگه نشون میدن
به زور النگوهامو دزدیدن
بابا نامحرما منو دیدن
بابا بابایی ۲😭😭
#امام_سجاد_زمینه
امام حسین هنگام وداع با امام سجاد فرمودند:
«يا وَلَدي بَلِّغْ شيعَتي عَنِّيَ السَّلامَ فَقُلْ لَهُمْ: إِنَّ أَبي ماتَ غَريباً فَانْدُبُوهُ وَ مَضى شَهيداً فَابْكُوهُ»
سی ساله گریه میکنم برای بابا
إِنَّ أَبي بِکربلا ماتَ غَريبا
قَتَلوهُ عطشانا ؛ طَرَحوهُ عریانا
در پیش چشمانم ؛ سَحَقوهُ عُدوانا
مظلوم حسین جانم ؛ مظلوم حسین جانم
.......
سی ساله سقا ببینم گریم میگیره
آب خوش از گلوی من پایین نمیره
کی میره از یادم ؛ بین دو نهر آب
بابای عطشانم ؛ با نیزه شد سیراب
مظلوم حسین جانم ؛ مظلوم حسین جانم
....
سی ساله ناله میزنم هر روز و هر شب
یادِ اسیری و گرفتاری زینب
این روضه آتش بر ؛ جان و دلم میزد
نامحرمی سیلی ؛ بر مَحرمم میزد
مظلوم حسین جانم ؛ مظلوم حسین جانم
........
سی ساله بازاره مدینه رو میبینم
بازارِ شام یادم میاد میسوزه سینهم
خیلی اذیت شد ؛ عمه سرِ بازار
دورش میرقصیدند ؛ تا آخر بازار
مظلوم حسین جانم ؛ مظلوم حسین جانم #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
واحد؛ شوق وصال.mp3
1.26M
به نام خدا
#واحد
#امام_حسین_علیه_السلام
#یاران_شهید
«شوق وصال»
روزگار از تو مـــــرا جــدا کرد
به غـــــم هجـــر تو مبتلا کرد
خودم اینجــا اشک روضـــهها
هرشب دل مرا،راهی کربلا کرد
غــــم دلتنگـی، شــوق وصــال
هر روزِ این دو سال، با قلب من چهها کرد
میعادِ جـــمعِ عشــــاق شما
اربعین،امسال، در کربوبلا
((ثارالله، اباعبدالله))
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
ای خوشا آن دل که نینواییست
بیقرار از حســـرت جداییست
میرسد آخــــر به کاروان
همراه عاشقان،هر کس که کربلاییست
لحظهای از او مشــو جدا
رفتن به کربلا، آغاز آشناییست
هرکس ماند،با او،چون جون و زهیر
خـواهد شــد، آخــــر، عاقبت بهخیر
((ثارالله، اباعبدالله))
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
هر که از این قافله جدا شد
به چه غمهایی که مبتلا شد
هـر کـه با فکـــرِ گــــندم ری
هر روزش شده طی، روزش شب عزا شد
خَسِــــــرَ الدُّنیـــا وَالآخِـــرَة
آنکس که عاقبت، باز خامِ وعدهها شد
هرکس رفت،سمتِ لقمۀ حرام
راه او ، شـد دور ، از راه امام
شاعر ونغمهپرداز:#جمعی_از_شاعران
┅┅#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
|⇦•با یاد روزهای اسارت..
#روضه و توسل به راوی دشتکربلا امام سجاد علیه السلام اجرا شده به نفس حاج حسن خلج •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
ابوحمزه ي ثمالي واردِ بر آقا امام زين العابدين شد، ديد اينقدر گريه كرده سينه ي مبارك خيس شده، آقا داره زار ميزنه، قطره قطره اشك ها از محاسن آقا ميچكه، گاهي از شدت گريه مي افته صورت روي خاك ها ميذاره، خيلي بي تابي ميكنه، قرار نداره، ابوحمزه ميگه: رفتم جلو آقامو بغل كردم، گفتم: يا بن رسول الله! چرا اينقدر خودتون رو اذيت مي كنيد؟ سالها گذشته از ماجراي كربلا، در ضمن باباي شما علي رو هم شهيد كردن، مادرتون زهرا رو هم شهيد كردن، اصلاً شهادت عادتِ شما خانواده است، مالِ شماست، چرا اينقدر ناراحتي مي كنيد؟ ديد آقا شدت گريه اش بيشتر شد، فرمود: ابوحمزه! البته شهادت حقِ ماست، اما تا قبل از عاشورا كسي سراغ نداره كسي از خانواده ي ما به اسارت رفته باشه، كسي سراغ نداره كسي از اهلبيت رو دستش رو بسته باشن...
ابوحمزه ميگه: آقام زين العابدين يه جمله اي گفت منم نشستم با آقام شروع كردم گريه كردن، فرمود: ابوحمزه هر وقت چشمم به عمه هام ميوفته، هر وقت چشمم به خواهر هام ميوفته، يادم مياد اون لحظه اي كه اينا تو بيابونِ كربلا مضطرب مي دويدن به اين سمت و اون سمت... مگه ميتونم فراموش كنم، عمه هام پاي برهنه، روي اين ريگ ها و شن هاي داغ كربلا به اين طرف و اون طرف مي دويدن، مگه يادم ميره خيمه ها مي سوخت، بابام توي گودال اُفتاده بود، هي ناله ميزد...*
بین نماز، وقت دعا گریه می کنی
از صبح تا نمازِ عشاء گريه مي كني
وقت اذان، دمادمِ مغرب ميان شهر
در خانه در كوچه، در همه جا گريه مي كني
در التهاب آهِ خودت آب می شوی
می سوزی و بدون صدا گریه می کنی
هر چند زهر قلب تو را پاره پاره کرد
اما به یاد کرب و بلا گریه می کنی
اصلاً خودِ تو کرب و بلای مجسّمی
وقتی برای خون خدا گریه می کنی
آب خوش از گلوی تو پایین نمی رود
با ناله های وا عطشا گریه می کنی
با یاد روزهای اسارت چه می کشی؟
هر شب بدون چون و چرا گریه می کنی
با یاد زلفِ خونی سرهای نی سوار
هر صبح با نسیم صبا گریه می کنی
*آقا زين العابدين، آب مي ديد گريه مي كرد، غذا مي ديد، جوان مي ديد، پير مي ديد، تازه عروس مي ديد، تازه داماد مي ديد، پيرزن مي ديد، گهواره مي ديد، سه ساله مي ديد، مرد مي ديد، زن مي ديد، اسير مي ديد، غريب مي ديد گريه مي كرد... قصاب داشت گوسفند رو ذبح مي كرد، همين كه كارد رو گذاشت به حلقوم حيوان، آقا صدا زد: آبش داديد؟ عرض كرد: يا بن رسول الله! اين چه سئوالي است؟ ما مسلمانيم، مگه ميشه آب نداده ذبحش كنم، آري آبش دادم آقا، امام زار زار شروع كرد گريه كردن، گفت: آقاجان! بي ادبي كردم؟ ناراحت شديد؟ فرمودن: تو يه گوسفند رو ميخواي ذبحش كني آبش ميدي، اما نبودي كربلا ببيني، پوست صورتِ داداشم علي اصغر مثل مشك خشكيده چروكيده شد، لب ها سفيد شد، چشم هاش جايي رو نمي ديد از شدت تشنگي.... اي حسين! #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
-1512694013_-312861422.mp3
2.34M
|⇦•با یاد روزهای اسارت...
#روضه و توسل به راوی دشت کربلا امام سجاد علیه السلام اجرا شده به نفس حاج حسن خلج •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
امام سجاد علیهالسلام به وقت افطار آنقدر گریه میکردند که جلوی لباسشان، خیس از اشک میشد و مکرّر میفرمودند:پدرم را با لب تشنه کشتند...قُتِلَ اِبْنُ رَسُولِ اَللَّهِ عَطْشَاناً
📕مثیرالاحزان،ابن نما حلی، ج١ ص١١۵.
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
|⇦•چه جوری خاطره هام....
#روضه و توسل به راوی دشتکربلا امام سجاد علیه السلام اجرا شده به نفس کربلایی حسین طاهری •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
چه جوری خاطره هام یادم بره
سنگای به روی بام یادم بره
سی سالِ دیگه ام اگه گریه کنم
محاله بازارِ شام یادم بره
خرابه برامون آشیونه بود
ماجِرای غربتِ زمونه بود
حرفی از گرسنگی نمیزنم
توی "شام" شامِ ما تازیونه بود
آتیشِ قلبِ کباب حرمله بود
باعث رنج و عذاب حرمله بود
توی راه رباب به آب لب نمیزد
مأمورِ تقسیمِ آب حرمله بود
کِسی میشه ببینه و جون نده؟
آه و ناله اشُ به آسمون نده؟
میدیدم رباب و گِریه ام میگرفت
دستاشو بسته بودن تکون نده
#شاعر: محمد حسن بیات لو
کم خیره شو به نیزه علی را نشان نده
گهواره نیست دست خودت را تکان نده
بس کن رباب سر به سر غم گذاشتی
اصلا خیال کن علی اصغر نداشتی
بس کن رباب حرمله بیدار می شود
سهمت دوباره خنده ی انظار می شود
* ناله بزن: حسین!...* #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
4_5938001172454444656.mp3
14.16M
|⇦•چه جوری خاطره هام..
#روضه و توسل به راوی دشت کربلا امام سجاد علیه السلام اجرا شده به نفس کربلایی حسین طاهری•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
رهبرانقلاب: اگر تلاشهای امام سجاد (ع) نبود، شهادت امام حسین (ع) ضایع شده بود و آثار آن نمیماند
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
مناجات با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
بیا ای آخرین امید، ترنم صبح سپید
بیا عزیز فاطمه که جان ما به لب رسید
یار بی نشان بیا، منجی جهان بیا، صاحب الزمان بیا
صاحب الزمان بیا
اسیر و مبتلا منم، فقیر و بینوا منم
پناه عالمین تویی تو شاهی و گدا منم
دست خالی ام ببین، پیش من کمی بشین، ای عزیز نازنین
صاحب الزمان بیا
طلوع صبح صادقی، شمیم یاس و رازقی
بیا قرار و وعده ی دعای عهد عاشقی
به حق اشک ندبه ها، به حق سوز گریه ها، بیا قرار جمعه ها
صاحب الزمان بیا
اگر هوای انتظار گرفته با گنه غبار
به حق مادرت بزن این پرده را خودت کنار
ای طلوع بی غروب، من بدم ولی تو خوب، پاک کن از دلم رسوب
صاحب الزمان بیا
بیا امام مهربان ای آفتاب بی کران
دلم خوش است به چله ی سه شنبه های جمکران
دعای من جز این نبود، ظهور کنی تو زودِ زود، ریشه کنِ آل سعود
صاحب الزمان بیا
موضوع: #امام_زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
سبک: #بیا_نگار_آشنا #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
1.3M
#مناجات_امام_زمان
جمعه های بیقراری
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
🎤کربلایی اسماعیل محمدی
251.4K
#شور #امام_حسین
#احسان_نرگسی
عالمی دارم با این گدایی
روزی می خورم از قِبٓل تو
دوری بسه میخوام که دوباره
برگردم آقا توو بغل تو
عشقت توو دلم /جاکرده حسین
دنیا منو از حرم جدا کرده حسین
اینکه من هنوز/توی خیمه تم
یعنی مادرت منو سوا کرده حسین
بی تابم یا اباعبدالله
اربابم یا اباعبدالله
...................
از نام تو آبرو گرفتم
عشقت آقا از سرم زیاده
اسمت که میاد میون روضه
جاری میشه اشکام بی اراده
عشق تو برام/لازمه حسین
هر کیو دیدم این روزا عازمه حسین
حاشا که منو/دعوت نکنی
فکری برا نوکر رقیه ت نکنی
سامونم یا اباعبدالله
ای جونم یا اباعبدالله
.....................
من هیچ کسو مثل تو ندیدم
با خوب و بد گداش بسازه
از وقتی که یادم میاد آقا
پرچم شما در احتزازه
من با نفست/سر زنده میشم
لطف تو رو می بینم و شرمنده میشم
نبضم با غمت/تنظیمه حسین
من میام به روضه هات سراسیمه حسین
آشوبم اباعبدالله
محبوبم یا اباعبدالله
#رضاابوالحسنی #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
673.7K
نوحه
#واحد
اللهم الرزقنا ،كربلاكرببلا،كربلاكرببلا ،كربلاكرببلا
مسبب الاسباب حسین،مفتح الابواب حسین
با تیر عاشقی زدم،اولین انتخاب حسین
بند دل زهرا حسین، دریاتر از دریا حسین
ذكر دل مجنون بود،لیلی تر از لیلی حسین
تا زنده ام امون بده،كربلاتو نشون بده
لیلی من،تنگه دلم، خبری به مجنون بده
اللهم الرزقنا ،كربلاكرببلا،كربلاكرببلا ،كربلاكرببلا
یاحسین بن المرتضی،زینت دوش مصطفی
وصله ی قلب فاطمه، مقصد و منظور خدا
چی می دونید غمم چیه،غم چشم ترم چیه
از كربلا رفته بپرس،نیمه شب حرم چیه
كی میدونه بهشت كجاست،فقط می دونید باصفاست
اما خود جنت می گه،بهشت بدون از كربلاست
#رضاابوالحسنی #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#امام_زمان_عج_
#زمزمه
به سبک : دوباره مرغ روحم
دوباره جمعه اومد ولی آقام نیومد
ازهجر روی ماهت صبرهمه سر اومد
آقا دلم گرفته از دست این زمونه
برای دیدن تو هِی می گیره بهونه
یابن الحسن کجایی
داد از غم جدایی
از آسمون قلبم بارون اشک می باره
دیگه ز دوری تو صبر و قرار نداره
دلبر من تو هستی توی دلم نشستی
گِرِه باعشق نازت به قلب من تو بستی
یابن الحسن کجایی
داد از غم جدایی
بذار که من گدای در خونت بمونم
تا جون دارم همیشه اسم تو رو بخونم
آقا منو دعا کن برای خود سوا کن
این دل مضطرم رو راهی کربلا کن
یابن الحسن کجایی
داد از غم جدایی #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#امام_سجاد_شهادت
روضه برپا بود هر جا آب بود
روضه هایش ذکر بابا آب بود
مقتل جانسوز آقا آب بود:
تشنه لب بود آه اما آب بود
روضه خوانش گاه ظرفی آب شد
گاه گاهی روضه خوان قصاب شد
ماجرای آب آبش کرده بود
غصه ی ارباب آبش کرده بود
مادری بی تاب آبش کرده بود
دختری بی خواب آبش کرده بود
یا خودش بارید دائم یا رباب
روضه می خواندند هر دم با رباب
پیکری را بر زمین پامال دید
شمر را در گودی گودال دید
عمه را بالای تل بی حال دید
لشکری را در پی خلخال دید
هجمه ی شمشیرها یادش نرفت
سنگ ها و تیرها یادش نرفت
هم به تن رخت اسارت دیده بود
خیمه را در وقت غارت دیده بود
از سنان خیلی جسارت دیده بود
از حرامی ها شرارت دیده بود
آتش بی داد دنیا را گرفت
شمر آمد راه زن ها را گرفت
عمه را با دست بسته می زدند
با همان نیزه شکسته می زدند
بچه ها را دسته دسته می زدند
می شدند آنقدر خسته... می زدند
تازیانه جای طفلان خورده بود
زین جهت خیلی به زینب برده بود
با تنش زنجیرها درگیر بود
در غل و زنجیر امّا شیر بود
از نگاه حرمله دلگیر بود
اوجوان بود آه امّا پیر بود
ماجرای شام پشتش را شکست
غصه های شام پشتش را شکست
کوچه های شام پیرش کرده بود
شهر و بار عام پیرش کرده بود
سنگ روی بام پیرش کرده بود
طعنه و دشنام پیرش کرده بود
بی هوا عمامه اش آتش گرفت
مثل زهرا جامه اش آتش گرفت
درد و رنج و غصه ی بسیار دید
از زبان شامیان آزار دید
خواهرانش را سر بازار دید
عمه را در معرض انظار دید
بزم مِی بود و سر و طشتی طلا
خیزران بود و عزیز مصطفی
نیزه بازی با سرش هم جای خود
بوریا و پیکرش هم جای خود
دست بی انگشترش هم جای خود
ماجرای خواهرش هم جای خود
خاک را همسایه ی افلاک کرد
خواهرش را در خرابه خاک کرد
#وحید_محمدی
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#امام_سجاد_شهادت
شهر رفته به خواب کشت تو را
گریه ی بی حساب کشت تو را
بین خیمه عطش که جاری شد
روضه ی آب آب کشت تو را
گاه گهواره ی علی ، گاهی
لای لای رباب کشت تو را
در مسیری که داشتی تا شام
محمل بی حجاب کشت تو را
گاه بازار و کوچه گردی ها
گاه بزم شراب کشت تو را
آفتاب چهارم اسلام !
دیدن آفتاب کشت تو را
موقع ذبح گوسفندان هم
دیدن ظرف آب کشت تو را
#شهریار_سنجری
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها