eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
13.6هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.3هزار ویدیو
331 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5922676978250417947.mp3
15.88M
مناجات بسیار جانسوز 🏴💔 کربلایی سید مجتبی حسینی یا صاحب‌الزمان ادرکنی ولاتهلکنی😭😭 به حرمت حضرت مادر (س) ما را ببخش..💔🤲😭😭😭😭😭 🏴 التماس دعای فرج و عاقبت بخیری 😔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. حلال کن ای خانوم ، منو برا دردات برات بمیرم من ، نمی بینه چشمات نمی ره از یادم ، شکسته شد پهلوت بشکنه دستاشون ، (کبود شده بازوت)۲ پیش چشام میزدن تورو یه عده بی حیا فاطمه جان موندی زیر در توو هُرم شعله ها محسنمون کشته شد میون اون برو بیا منو ببخش حرمتت شکسته شد توو کوچه ها بدونه تو ، نمی تونه علی نرو بمون ، جونه علی از غم تو ، دلش خونه علی نرو بمون ، جونه علی (نرو بمون ، جونه علی) سه ماهه افتادی ، یه گوشه توو بستر چشاتو واکن که ، من حسنم مادر یه بغض سنگینی ، توی گلوم مونده غم تو ای مادر ، (دلم رو سوزونده)۲ مردک پست راهمونو توی کوچه ها که بست به جوری زد توی صورتت که گوشواره شکست نمی بینه چشمت از ضربه ی بی هوای دست نگاه بکن گرد پیری توی صورتم نشست بدونه تو ، نمی تونه حسن نرو بمون ، جونه حسن میگه بهت ، غریبونه حسن نرو بمون ، جونه حسن (نرو بمون ، جون حسن) .👇
غصمو نخور پسرم بغضتو نبُر پسرم یه دفه نگی به کسی زدنم چطور پسرم زندگی همینه حسن رسم دنیا اینه حسن نکنه یه وقت پدرت چادرو ببینه حسن فدای اشکات حسن خون شده چشمات حسن تو کوچه ترسیدی بمیرم من برات حسن پریدی امااا نشد گوشواره پیدا نشد هر کاری کردی از زمین مادر تو پا نشد غریب مادر حسین ( مادر آمده گودال ) قربون صدا زدنت خیلی بی هوا زدنت حالا روی چادرمه خاک دست و پا زدنت با قد کمون اومدم پسرم بمون اومدم من برای دیدن تو بین خاک و خون اومدم چه بی قراری حسین نفس نداری حسین من که نمردم سرتو زمین بذاری حسین تشنه و بی‌حال شدی راهی گودال شدی واجب الاحترامِ من ، چرا لگدمال شدی غریب مادر حسین 👇
شب شهادت حضرت زهرا س به سبک : ((امشب به صحرا بی کفن جسم شهیدان است)) امشب شب جان دادنِ -- ام ابیها است ، زینب معزا است فردا امیرالمومنین -- غریب و تنها است ،زینب معزا است امشب چراغِ خانه ی -- حیدر بُوَد روشن ،روشن تر از گلشن فردا ولی این خانه خاموش و غم افزا است ،زینب معزا است امشب شبِ دردِ دلِ -- زهرای اطهر است، دخت پیمبر است فردا ولی افسوسِ این -- گرمی دلها است،زینب معزا است امشب کُند بر زلف زینب شانه آهسته ، با دست بشکسته فردا خبر از شانه نیست -- این رسم دنیا است ، زینب معزا است امشب شب یاسین تلاوت کردنِ مولاست، بالا سرِ زهراست فردا ولی از سوزِ دل --آه و واویلا است، زینب معزا است امشب کنار فاطمه --ساقی کوثر هست،آن شیر داور هست فردا ولی دور از همین-- سیّدِ والا است ، زینب معزا است امشب مدینه غم فزا -- شور و نوا دارد، بوی عزا دارد فردا عزای بی بیِ -- دنیا و عقبا است،زینب معزا است امشب حسن نالد بر آن -- قباله ی پاره - به سّرِ گوشواره فردا همین سّرِ نهان --روشن به مولا است ، زینب معزا است امشب حسین بن علی - در پیش مادرش،بنشسته کنارش فردا ولی از مادرِ --غم دیده جدا است،زینب معزا است امشب زِ حال فاطمه -حیدر خبردار است، در دل عزادار است فردا کنار قبر او -- بزمی مهیا است ،زینب معزا است امشب نفس می آید از -- گلزار ولایت ،از گلشنِ رحمت فردا خزان آید به این -- گلزار طاها است ، زینب معزا است امشب زیک دستش کُند - تکیه به آن دیوار ، در محضر دلدار فردا شبانه در مزار -- مهمان خدا است ، زینب معزا است شعر : بهمن جعفری زینجناب
160.2K
کربلایی بهمن جعفری زینجناب
281.6K
کربلایی بهمن جعفری زینجناب
نوحه حضرت فاطمه (س) 🏴🏴🏴🏴🏴 سلام ای بانوی شهر مدینه  سلام ای نازنین بی قرینه الا ای مادر سادات عالم  شکسته پهلویت از ظلم و کینه به جان زینبت مادر به آوای شبت مادر به یارب یاربت مادر مرو ای جان عالم حضرت کوثر شده تنهای تنها جان پیغمبر آه واویلا واویلا واویلا(2) سلام ای مادر کل زمانها  الا ای آبروی  کهکشانها چرا از پا  فتادی در مدینه تو که منصوره ای در آسمانها میان کوچه غوغا بود نگاه تو بر مولا بود علی تنهای تنها بود از آن روزی که خوردی بر زمین مادر ندیده روز خوش  اولاد پیغمبر آه واویلا واویلا واویلا(2) پسر عم جان ببین بشکسته بالم  علی جان گریه کمتر کن به حالم شبای آخر زهرا  رسیده حلالم کن  حلالم کن حلالم تمام  عشق و دین من امام من امین من امیر المومنین من به زیر پیرهن  غسلم  بده مولا نبینی نیمه ی شب بازوی زهرا آه واویلا واویلا واویلا(2) 😭😭😭😭😭 یوسف حق پرست اشتهاردی(غریب)
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴 مه دل پرِ خونه      مه داد برسین زهرا دره شونه       مه داد برسین وه خله جوونه       مه داد برسین مه دل بی قراره     مه داد برسین وه تابوت سواره    مه داد برسین اسا که فاطمه بَهییه کفن /علی غریبه مدینه نبونه دیگه مه وطن  //    // مدینه بَیته مه جان زهرا ره مه وَچونِ مار ومن جان پنا ره بی فاطمه چتی زنده بَمونِّم زهرا دعا هاکن دیگه نَمونِّم مه دل از داغ فاطمه سروشته مره یتیمونِ زاری بَکوشته دیگه جای نفس من کشمه آه مه ناله ی جا ناله زَنّه «مداح» 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴 .
Shab3Fatemieh2-1402[05].mp3
11.64M
▪️یزیدی‌ها می‌میرند، حسینی‌ها می‌مانند (زمینه) 🎙بانوای: حاج میثم مطیعی 🏴 قصه قصه ی عزتُ قصه قصه ی غیرت است حرف مرد و مردانگی حرف ایثار و جرأت است تاریخ گواه است/ جنگ جنگ اراده هاست امروز همان دیروز است/ میدان نبرد کربلاست سبک بالانِ عاشق سرود عشق می‌خوانند یزیدی ها می‌میرند حسینی ها می‌مانند لک لبیک اباعبدالله... گرچه که پر از غصه ایم قطره قطره دریا شویم زیر خیمه ی کربلا در کنار هم ما شویم تاریخ گواه است/ جنگ جنگ اراده هاست امروز همان دیروز است/ میدان نبرد کربلاست در این دوران ها در دست علم حق می‌گیریم حسینی می مانیمُ ابالفضلی می‌میریم لک لبیک اباعبدالله... شاعر:
Golchin Fatemieh Dovom 1402 Narimani [Mohjat_Net] (12).mp3
2.06M
ایام فاطمیه دوم 1402 بعد از اون آتیش دود و خاکستر دست به پهلو راه میرفت مادر مینوشت انگار بی وفا مسمار روز مرگشو روی دیوار سخته به خدا نفس براش سخته درد پهلو داره چند وقته باز کنار علی خوشبخته درده دستو بالا ببره درده ضربه ی قنفذ نامرده آخ چیکار با مادرم کرده جوان مادر مادر مادر قد کمان مادر مادر مادر **** بعد از اون کوچه بعد از اون سیلی صورت حوریه شد نیلی سرو میبنده میخونه هر دم دیگه عمر خودمو کردم خسته ی دردم خسته ی دردم میزد بی هوا مادرمو میزد کاش یکی میگفت برا چی زد بشکنه دستی که سیلی زد برخورد به غرور حسنش برخورد پنجه تو صورت مادر خورد زد و از دیوار بدتر خورد جوان مادر مادر مادر قد کمان مادر مادر مادر **** بعد از این مادر بعد از این خونه خونواده ای نمیمونه مرتضی مهموم حسنش مسموم بعدش فبک علی المظلوم مظلوم مادرت باز میگه آخ پهلوم دست و پا بزن یه کم آروم چرا از آب شدی محروم عطشان به فدای لبت آقاجان به غبار کربلا غلطان ایهاالغریب یا عریان حسین آقام آقام آقام ایام دوم 1402
28160161097996.mp3
5.1M
|⇦• خدایا مادرم زهرا... سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج جواد حسینخانی .................. دلا بیا به سرای علی سری بزنیم به خانه ای که درش سوخته دری بزنیم خبر رسیده که این روزها علی تنهاست بیا به خانه ی بی فاطمه سری بزنیم نشد برای مریض علی گلی ببریم بیا گلاب اشک به افتاده بستری بزنیم کسی به گرد یتیمان او نمیگردد بیا به شیوه ی پروانه ها پری بزنیم کنون که جان علی خفته است در دل خاک بیا زخونابه برخاک گوهری بزنیم کسی به زینب او تسلیت نمیگوید بیا که شانه به گیسوی دختری بزنیم.
حضرت زهرا س ی(7)(13).mp3
181.5K
۱۳ (حضرت زهرا س) ‏(۷شام غریبان) شب شام غریبان گل حیدر است حسن و زینب و حسین او مضطر است علی در غم نشست دل زینب شکست وا غریبا۲ خانه ی مرتضی بی فاطمه شد خموش اهل خانه ز داغ فاطمه در خروش زینبش در محن خون بگرید حسن وا غریبا۲ از غم فاطمه جان علی بر لب است چون حسین و حسن خون به دل زینب است موسم ماتم است مرتضی در غم است وا غریبا۲ خانه ی مرتضی گشته چو ماتمسرا خانه بی فاطمه گردیده بزم عزا گل گلخانه رفت شمع کاشانه رفت وا غریبا۲ جان فدای علی و غربت فاطمه دشمنانش شکسته حرمت فاطمه گل احمد نشان قبر او شد نهان وا غریبا۲ .
Salim Moazenzade - Ya Fateme Man Oghde Del Va Nakardam (320).mp3
8.18M
یا فاطمه؛ من عقده ی دل وا نکردم یا فاطمه؛ من عقده ی دل وا نکردم گشتم… ولی قبرِ تو را پیدا نکردم چشم انتظارم مهدی بیاید؛ تا تربتت را پیدا نماید… در کودکی شد قسمتِ من؛ خانه داری هم خانه داری میکنم هم سوگواری گریم برای نورِ دو عینت هرشب دهم آب؛ دستِ حسینت مادر چرا رنگ از رخ ماهت پریده؟ مادر چرا خون از گریبانت چکیده؟! گاه دعا و راز و نیاز است؛ سجاده بگشا وقتِ نماز است… دیشب نشستی گیسویت را شانه کردی امشب در آغوشِ لحد کاشانه کردی دیشب گرفتی، اشکم ز دیده امشب ز داغت رنگم پریده دیشب دعا کردی؛ اجل جانت بگیرد! امشب دعا کن دخترت زینب بمیرد… دیشب تو بودی مادر کنارم؛ امشب به دیوار سر میگذارم… دادی به دستِ زینبت با آه و زاری… پیراهن خونینِ خود را یادگاری! آه مادر مادر… آن پیراهن را هرگز نشویم؛ تا عطر مادر را از آن ببویم دیشب حسین را نشاندی در کنارت.. ───┤ ♩♬♫♪♭ ├─── سلیم موذن زاده یا فاطمه من عقده ی دل وا نکردم
❣﷽❣ 🍁 ⚫️ شام غریبان حسین امشب است 🍁 👌👌 غلامی(مجنون) 🍁در و دیوار شیر خدا کجاودست بسته،،واویلا۲ پهلوی یار او شده شکسته،واویلا۲ 🍁واویلتا واویلتا، واویلا.۲.. دربین دیوار و‌دری،مادرم۳ فدای راه داوری،مادرم۳ 🍁واویلتا واویلتا، واویلا.۲.. دربین دیوار و در افتاده ای،مادرم۲ در ره مرتضا،توجان داده ای،مادرم۲ 🍁واویلتا واویلتا، واویلا.۲.. بین مدینه فتنه ای به پا شد،واویلا۲ مصیبت وغصه نصیب ماشد،واویلا۲ 🍁واویلتا واویلتا، واویلا.۲.. لالهٔ ای درمدینه پرپر افتاد،واویلا۲ غنچه او ز کینه پرپر افتاد،واویلا۲ 🍁واویلتا واویلتا، واویلا.۲.. 🎆🎇🎆🎇🎆 🥀کوچه دروسط کوچه بگوچه رخ داد،واویلا۲ محسن تو دروسط در افتاد،واویلا۲ 🍁واویلتا واویلتا، واویلا.۲.. آمدی وشدغم سینه حاکی،واویلا۲ به کوچه چادرت شده چه خاکی،واویلا۲ 🍁واویلتا واویلتا، واویلا.۲.. به کوچه یاست شده ازچه نیلی،یاحیدر۲ عدو زده بر رخ زهرا سیلی،یاحیدر۲ 🍁واویلتا واویلتا، واویلا.۲.. دلت پر ازسوز و پراز مِحَن شد،یازهرا۲ شاهد کوچه های توحَسَن شد،یاژچزهرا۲ 🍁واویلتا واویلتا، واویلا.۲.. گواهیت می دهداین چشم تَرَ،مادرم۲ پیرشده از غم وغصه دختر،مادرم۲ 🍁واویلتا واویلتا، واویلا.۲.. 🎇🎆🎇🎆🎇 ⚫️بستر دوباره سینه ی فلک پر غمه،واویلا۲ به بسترا فِتاده دگرفاطمه،واویلا۲ ⚫️🍁واویلتا واویلتا، واویلا.۲.. مادر زینب زچه، غمدار وشد،واویلا۲ حامی حیدر زچه بیمار وشد,واویلا ⚫️🍁واویلتا واویلتا، واویلا.۲.. شدماه رخسار ه ات ازچه نیلی،واویلا۲ نشسته بررخساره ی تو سیلی,واویلا ⚫️🍁واویلتا واویلتا، واویلا.۲.. رنج و غم ا ز رخساره پیدا بود،واویلا۲ ناله ی تو شبیه نجوا بود،واویلا۲ ⚫️🍁واویلتا واویلتا، واویلا.۲.. بازوی فاطمه شده نشانه،واویلا۲ موهای زینبت نگشته شانه,واویلا ⚫️🍁واویلتا واویلتا، واویلا.۲.. 🎇🎆🎇🎆🎇 🔳بیت الاحزان _و احد دوباره چشمان تو گریان شده،واویلا۲ که بیت الاحزان تو ویران شده،واویلا۲ ⚫️🍁واویلتا واویلتا، واویلا.۲.. شد بیت الاحزان توازچه ویران،واویلا۲ توتا أُحُد رفته بودی پریشان،واویلا۲ ⚫️🍁واویلتا واویلتا، واویلا.۲.. گریه کنای تو واون روضه هات،یازهرا۲ زینب ومجتبای نیکو سیمات،یازهرا۲ ⚫️🍁واویلتا واویلتا، واویلا.۲.. گفتی عمو جان شده ام دلخسته،واویلا۲ پهلوی زهراپشت در شکسته،واویلا۲ ⚫️🍁واویلتا واویلتا، واویلا.۲.. ای عمو جان ببین بی قراریم،واویلا۲ عمودگر یاوری مانداریم,واویلا۲ ⚫️🍁واویلتا واویلتا، واویلا.۲.. 🎆🎇🎆🎇🎆 ⚜شب شهادت مدینه باز محشر کبری شده،واویلا۲ شب شهادت توزهرا شده،واویلا۲ ⚫️🍁واویلتا واویلتا، واویلا.۲.. آمده جانِ حیدرازچه بر لب،واویلا۲ شدشبِ بی مادریِ تو زینب،واویلا ⚫️🍁واویلتا واویلتا، واویلا.۲.. توبا همان حالِت زار زهرا،واویلا۲ توکارِ خانه میکنی با أسْما,واویلا۲ ⚫️🍁واویلتا واویلتا، واویلا.۲.. شدی توا ز حقّ خلافت محروم،واویلا۲ بنماحلالَ من علیّ مظلوم،واویلا ⚫️🍁واویلتا واویلتا، واویلا.۲.. فروغ عینِ من تویی یازهر ا،یازهرا۲ جانِ حسین ِ من تویی یازهر ا،یازهرا۲ ⚫️🍁واویلتا واویلتا، واویلا.۲.. 🎇🎆🎇🎆🎇 🏴شهادت عزای توحضرت زهرا شده،واویلا۲ غریب این مدینه تنها شده،واویلا۲ ⚫️🍁واویلتا واویلتا، واویلا.۲.. روان شده اشک غم از دو دیده،واویلا۲ یاره علی،خدا شده شهیده،واویلا۲ ⚫️🍁واویلتا واویلتا، واویلا.۲.. دردل این مدینه غم نشسته،یازهرا۲ دل علی درغم توشکسته،یازهرا۲ ⚫️🍁واویلتا واویلتا، واویلا.۲.. حیدرنگرتو داغ بی یاوری،واویلا۲ زینب نگرتو غم بی مادری,واویلا۲ ⚫️🍁واویلتا واویلتا، واویلا.۲.. دشمن زهرا همگی خوشحالند،واویلا همه بر این مغیره ها می بالَند،واویلا ⚫️🍁واویلتا واویلتا، واویلا.۲.. 🎇🎆🎇🎆🎇 🍂شام غریبان بر لب مرتضی نوای زهراست،واویلا۲ دراین شب شام غریبان عزاست،واویلا۲ ⚫️🍁واویلتا واویلتا، واویلا.۲.. علی به آه وناله و زمزمه،واویلا۲ میدَهَد اوغُسلِ تنِ فاطمه،واویلا۲ ⚫️🍁واویلتا واویلتا، واویلا.۲.. بریزوتو آبِ روان ای أسْما،واویلا۲ به جسم پاکِ همسرمرتضا,واویلا۲ ⚫️🍁واویلتا واویلتا، واویلا.۲.. ببین تو بر پیکراونشانه،واویلا۲ ببین توجای ضرب تازیانه,واویلا۲ ⚫️🍁واویلتا واویلتا، واویلا.۲.. غم تودرسینه ی مانشسته،واویلا۲ پهلوی یار من چرا شکسته،واویلا۲ ⚫️🍁واویلتا واویلتا، واویلا.۲.. 🎆🎇🎆🎇🎆 ▪️بعد از شهادت من از فراق وداغ تو شکستم،واویلا۲ کنار قبر تودمی نشستم،واویلا۲ ⚫️🍁واویلتا واویلتا، واویلا.۲.. کجایی ای گل همیشه خوش بو،یازهرا۲ نگاهِ تو برای من ،آرزو،یازهرا۲ ⚫️🍁واویلتا واویلتا، واویلا.۲.. شدی تو جان نثاراین ولایت،یازهرا۲ کِشَم من از روی توبس، خجالت،یازهرا۲ ⚫️🍁واویلتا واویلتا، واویلا.۲..
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم _امشب دلم گـــرفته از آن گـریه می کنم _هم ناله با امام زمان (عج)گریه می کنم چه خبره امشب ؟،،، _یا رب رســــیده شام غریبان یاس و من _رنگِ غــــروبِ فصلِ خزان گریه می کنم ( اینجا نباش ، دلهامون رو ببریم توو خونه ی امیرالمومنین ، چه خبره امشب ؟ از فردا دیگه خونه ی فاطمه ، مادر نداره ، از فردا یه دختر سه چهارساله ، باید توو خونه مادری کنه ، باید خونه داری کنه ، این مدتی که فاطمه بیمار بود ، هر موقع می اومد توو خونه ، هر چی غم و غصه داشت با دیدن فاطمه فراموش میکرد ، اما از فردا هر کی میآد توو این خونه ، زانوی غم بغل میگیره ... _با اشکِ غسلِ نیمه شـب و گریه یِ کفن _با تُربتی که مــانده نهـان گریه می کنم _با رازِ سر گشوده یِ یک جسمِ پُر گریز _با طفل آســـتین به دهان گریه می کنم امیرالمومنین فرمود : مبادا بلند گریه کنید ، مبادا همسایه ها خبردار بشن ... مقتل میخوندم ، یه همچی شبی ، حتی اون دوتا نامرد ، اومدند درِ خونه ی امیرالمومنین ، گفتند ما شنیدیم کار فاطمه تموم شده ؟ فردا ، حتما ما باید بر فاطمه نماز بخونیم ها ... یاعلی نکنه بدون حضور ماها ، بخواهی برفاطمه نماز بخونی ؟ حالا ببین امیرالمومنین چه غُصه هایی داره امشب ؟ _همراهِ کوه صبر که امرِ سکوت کرد ( فرمود کسی بلند بلند گریه نکنه ، بچه ها ، آستین به دهان بگیرید ... ) _همراهِ کوه صــبر که امرِ سکـوت کرد _اما گریست مویه کنان گریه می کنم اسماء میگه ، من آب میریختم ، یه مرتبه دیدم صدای ناله علی بلند شد ، سر به دیوار گذاشته داره بلند بلند گریه میکنه ، آقاجان خودتون فرمودید که کسی بلند گریه نکنه ؟ صدا زد اسماء : _تو زهـــرا بینی و مـــن روی نیلی _تو صورت بینی و من جای سیلی تازه فهمیدم چرا فاطمه وصیت کرده منو شبانه غسل بدهید ؟ شاید نمیخواسته زخم ها و کبودی ها رو علی ببینه ... _تو می بینی علی را زار و خسته _نمی بینــــی تو پهلوی شکـــسته الان دستم به بازوی شکسته خورد ، تازه فهمیدم چرافاطمه از من رو میگرفت ؟ تازه فهمیدم دست بانو چرا بالا نمی اومد ؟ کار غسل فاطمه رو هر طوری بود به اتمام رسوند ، بندای کفن رو بست ، بعد صدا زد یتیمای فاطمه بیائید ... سیدا ، خدا نکنه توو این مجلس طفلی باشه ، مادرش از دنیارفته باشه ، صدا زد ، یتیمای فاطمه بیائید ، حسنین اومدند خودشون رو انداختند روی سینه ی مادر ، هر دوتا آنچنان ناله ی جانسوزی میزنند ، امیرالمومنین میگه دیدم بندهای کفن باز شد ، هر دو تا دستای فاطمه از کفن بیرون اومد ، این دوتا آقازاده رو در آغوش گرفت ... یه مرتبه دیدم از زمین و زمان یه ندایی بلند شد ، یاعلی ، بچه هارو از مادر جدا کن ، آه ، ملائکه طاقت دیدن این صحنه رو ندارند ... اما ... من یه بچه یتیمِ دیگه رو هم سراغ دارم ، نیمه های شب از خواب بیدار شد ، هی گریه میکرد ، هی ناله میزد ، هر چی عمه التماسش میکرد ، رقیه آرام باش ، گریه نکن ، صدا میزد عمه الان بابام رو توو خواب دیدم ، منو بغل گرفته بود ، خودش گفت الان میام پیشت ... لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ ، هر جا نشستی ، سه مرتبه ، از سُویدای دلت ، صدا بزن ، یا زهرا یازهرا یازهرا،،، یکشنبه28/10/1399 ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═
متن روضه شام غریبان وغسل ودفن خانم حضرت زهرا سلام الله علیها ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ پاسی از شب گذشته و سر و صداها خوابیده بود و دیدگان به خواب رفته بودند که علی(ع) از جا برداشت تا وصیت های فاطمه زهرا(ع) را عملی سازد. آری؛ آن بدن نحیف را که مصائب فراوان، چونان هلال ماه ذوبش ساخته بود؛ آری آن بدن پاک را روی دست خویش حمل کرد تا مراسم اسلامی را در موردش جاری فرماید. آن بدن پاک را روی محل غسل قرار داد. و همان گونه که حضرت صدیقه خواسته بود لباس فاطمه از تن بیرون نیاورد، زیرا که نیازی نبود جامه را از آن بدنی که خدای متعال پاکش قرار داده بیرون کند (و شاید فاطمه(ع) از فرط حیا و شرم نمی خواست شوهر بزرگوارش اثر صدمه در و تازیانه و غلاف شمشیر را به پشت و پهلو و بازوی همسرش ببیند، چنان که تا آن روز هم که علی فاطمه را غسل می داد، زهرا کیفیت حال خود را به او نگفته بود.) به ریختن آب بر روی بدن از روی جامه اکتفا فرمود؛ همان گونه که رسول گرامی اسلام(ص) را غسل داده بود. در این مراسم اسما یعنی آن بانوی با وفای پاک که در ابراز علاقه و محبت حسنه اش نسبت به اهل بیت رسول خدا(ص) وفادار و با استقامت مانده بود نیز شرکت داشت، یعنی آب به دست علی(ع) می ریخت تا حضرت فاطمه را بشوید.[۱] علی(ع) هنگام غسل فاطمه(ع) می گفت: «خدایا! فاطمه(ع) کنیز تو و دختر رسول و برگزیده تو است. خدایا! حجتش را به او تلقین کن، و برهانش را بزرگ بدار، و درجه اش را عالی کن، و او را با پدرش محمد(ص) همنشین گردان.» و سپس با همان پرده ای که بدن رسول خدا(ص) را خشک کرد، بدن زهرا(ع) را خشک نمود.[۲] آری، به واقع این مراسم تغسیل زهرا نیست، مرور مصیبت و درد، و تداعی محنت است! با مراسم غسل، همه آنچه فاطمه(ع) از علی(ع) مخفی کرده بود، آشکار شد و داغ مصیبت زهرا خانه دل همسرش را شعله ور نمود. یعقوبی در تاریخ خود گوید: «بعضی از زن های پیامبراکرم(ص) در حال بیماری فاطمه(ع) آمدند، و گفتند: ای دختر پیغمبر! در غسل دادن خود برای ما نصیبی قرار بدهد! فرمود: می خواهید درباره من حرف هایی بگویید که در حق مادرم خدیجه گفتید! من احتیاجی به شما ندارم. الان از دنیای شما بدم می آید، و از فراق شما شادم؛ خدا و رسول را ملاقات خواهم کرد با حسرت هایی که در دل دادم. حق مرا حفظ و احترام مرا رعایت، و وصیت پدرم را درباره من قبول نکردند. »[۳] گریزی به کربلا در این جا علی(ع) با غسل زهرا(ع) مصیبت های او را مرور می کند، اما چه کشید زینب(ع) آن وقتی که بدن کوچک رقیه را آن زن غساله غسل می داد و جای تازیانه های دشمن را شستشو می داد! هنگامی که زن غساله، بدن رقیه را غسل می داد ناگاه دست از غسل کشید و گفت: «سرپرست این اسیران کیست؟» حضرت زینبت(ع) فرمود: «چه می خواهی؟» غساله گفت: «این دخترک به چه بیماری مبتلا بوده که بدنش کبود است»! حضرت فرمود: «زن! او بیمار نبود و این کبودی ها آثار تازیانه ها و ضربه های دشمن است.» و به روایتی: آن زن دست از غسل کشید و دست هایش را بر سرش زد و گریست. گفتند: چرا بر سر می زنی؟ گفت: مارد این دختر کجا ست تا به من بگوید چرا قسمت هایی از بدن این دخترک سیاه شده است؟ گفتند: این سیاهی ها اثر تازیانه های دشمنان است. [۴] [۱]           - فاطمه زهرا(س)، از ولادت تا شهادت، ص ۵۹۸. [۲]         - بیت الاحزان، ص ۲۵۱. [۳]         - شیعه علامه طباطبایی، ص ۲۶۳. [۴]         - الوقایع و الحوادث، محمدباقر ملبویی، ج ۲، مرقاه الایقان، گنجوی، ص ۵۲، به نقل از «سرگذشت جانسوط حضرت رقیه» محمد.
بسم رب الحسین(۱۱) :به سمت گودال از خیمه دویدم من... ─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ شــام غریبان و  اشــک غریبـــونه یه خواهری داره مرثیه می خونه روضـــهٔ گــودال و یک سرِ بر نیـــزه تنـــی که رو خـــاکِ داغ  بیـــابــونه غریب حسینــم وای (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ روضــهٔ سقــــا و داغ علـــی اکبـــر روضـهٔ لبهـــای خشـک علــی اصغر غربت عبد الله ، قاســم و طفلانش یاد شهیـــدانِ غـــرقِ به خون پیکر وای از دل زینب (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ چشم فلک ، خون از نوحهٔ غمبارش قلب زمیــن داغ از  آه شـــرر بارش امان از این غربت ، میون نامحرم چه خالیه امشب ، جای علمدارش وای از دل زینب (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ناله تو این صحــرا شبونه غوغا کرد هر کسی یک گوشه عقدهٔ دل وا کرد یه مادری امــا با اشک خونبـــارش دامن صحــــرا رو شبیـــه دریا کرد عزیز مــادر وای (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ربــاب دلخستـــه بــدون گهــــواره تو خیمــهٔ ســـوخته بزم عزا داره تو این شب غربت نشسته تنهایی لالایی می خونه ستـــاره می باره عزیز مــادر وای (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ بخواب گل پر پر که خستهٔ خوابی گلی که از تیـــر سه شعبه سیرابی کودک بی شیرم بخواب که میدونم امشب در آغـــوش مـــادر اربـــابی لایلای علــی اصغر (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ✍رقیه سعیدی(کیمیا) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎
. مربع ترکیب بند سالگرد شهید حاج قاسم و فاطمیه داغی میان سینه ی بی تاب او بود آرامشی در دیده ی بی خواب او بود قطعا نگاه حضرت زهرا به او بود صدها غزل در چشمهای ناب او بود از چشمهای او غزل ، آرایه دارد لطف نگاهش بر سر ما سایه دارد عشقش که می شد منجلی آرام آرام می سوخت او پای ولی آرام آرام دعوت شد و بی معطلی آرام آرام رفته در آغوش علی آرام آرام این حال و این فال تماشایی او بود پاداش عمری عشق و شیدایی او بود دشمن که شعله بر تن پروانه ها زد هم بزدلانه ، وحشیانه ، بی هوا زد در سینه ی ما خیمه داغ کربلا زد باید گریز روضه بر دست جدا زد اصلا تمام روضه هایش آشنا بود بغداد آن شب شاهد این ماجرا بود او رفت و داغش بر همه دلها نشست و هم رشته های صبر ما از هم گسست و بغض عجیبی راه را بر گریه بست و از گریه ی آقا دل ملت شکست و با اشک آقا بی اراده گریه کردیم مثل پدر از دست داده گریه کردیم یکسال او رفته ... ولی باور نکردیم جز خون دل چیزی در این ساغر نکردیم آسوده خاطر لحظه ای را سر نکردیم جز اشک با خنده لبی را تر نکردیم ما مردهای غصه های نا تمامیم در انتظار رخصتی بر انتقامیم دیدیم عمری غیرت آزاده ها را واداده ها و لشگر سر داده ها را خون نشسته بر تن این جاده ها را داغ سلیمانی و فخری زاده ها را با قاتل سردار ما سازش؟! نه هرگز دشمن ببیند روی آرامش؟! نه هرگز مردم وصیت نامه ی او را بخوانید دیروز رفته خاطر فردا بخوانید این قصه را تا آخر دنیا بخوانید بالای قبرش روضه ی زهرا بخوانید او بیقرار فاطمیه بود و... ما را گفته نماند بر زمین یک حرف ( آقا) حالا که وقت روضه های فاطمیه ست چشمان خیسم آشنای فاطمیه ست سردار ما هم مبتلای فاطمیه ست حاجی کجایی که عزای فاطمیه ست حالا که پیش حضرت صاحب زمانی ما را دعا کن در میان روضه خوانی یک جمله روضه: مادری در شعله ها سوخت جان نبی اکرم و عرش خدا سوخت دستی رسید و گونه ی خیر النسا سوخت پس بیشتر از مادر ما مرتضا سوخت من معذرت میخواهم از مهدی زهرا مادر زمین خورد و علی افتاده از پا .
محرم گل گر شوی گلزار غوغا می کند بوی گل را گر بگیرد خار غوغا می کند با نگاهی میشود «سلمان منا اهل بیت» گردش چشم خدا هر بار غوغا میکند مکتب مولاست خورشید بصیرت آفرین رهرو ‌این راه چون عمار غوغا می کند میثم‌تمار در دارالولای فاطمه می شود سر دار و روی دار غوغا می کند در حریم فاطمه از بهر استشفاء خلق فضه جای خود، در و دیوار غوغا می کند لیلة القدر است زهرا و مقام مخفیش گر بیفتد پرده از اسرار غوغا میکند دم اگر «یا حضرت زهراست» بهر باز دم نغمه ی «یا حیدر کرار» غوغا میکند یا علی گویان عالم را معلم فاطمه است با هواداری خود از یار غوغا می کند یک مدینه دشمن و یک خانهٔ آتش زده فاطمه تنها در این پیکار غوغا می کند با تن مجروح هم دست از امامش بر نداشت در هجوم لشکر اغیار غوغا می کند قصه غصب خلافت غصه غصب فدک عاقبت این گفتن بسیار غوغا می کند تربت پنهان و خشم فاطمه از آن دو تن این سند درپیش هر انکار غوغا می کند یا علی و یا علی و یا علی و یا علی یکصد و ده بار این تکرار غوغا می کند شیعه بر پا خیز بهر انتظار منتظر در رکاب حضرتش پیکار غوغا میکند حاج قاسم ها فدای راه مادر کرده ایم شیعه با روحیهٔ ایثار غوغا میکند سعید نسیمی👆 مبین ز فاطمیه شورشی در عالم نیست به روضه راه ندارد دلی که محرم نیست اگر مصائب زهرا نبود می گفتم غمی عظیم تر از ماتم محرّم نیست دوباره سفرهٔ اشک و به لطف صاحب عزا برای اهل مصیبت غذا و نان کم نیست هزار شکر که در روضهٔ خصوصی تو نشسته ایم و به تن جز لباس ماتم نیست دلم به لطف تو پیوند خورده با روضه مرا بیخش که این رشته گاه محکم نیست مگر تو گریه کنی زخم دست و پهلو را به درد فاطمه جز گریه ی تو مرهم نیست بیا بگو که نیفتاد بین کوچه ی تنگ بیا بگو که رخش نیلی و قدش خم نیست محمدعلی بیابانی👆 باز هم فصلِ اشک، فصلِ عزاست صاحبِ روضه حضرت زهراست وسطِ روضه، روضه‌خوان می‌گفت: فاطمیه، شروعِ عاشوراست فاطمه انتهای احساس است معدنِ نور و کوهِ الماس است بانوی داغ‌دیده‌ی یثرب معنیِ غربتِ گلِ یاس است آه، از ختمِ روزِ فرّخِ او اشک‌های نشسته بر رخِ او سیلیِ جای‌مانده بر رخسار از سلام بدونِ پاسخِ او سایه‌ی بر روی سرِ ما بود حضرتِ عشق، باورِ ما بود ایستادن، به پای امرِ ولی، این فقط جرمِ مادرِ‌ ما بود با شما قصدِ گفت‌وگو دارد بغضِ غم‌بار در گلو دارد جلوی چشمِ بی‌تفاوتِ شهر نزنیدش که آبرو دارد گریه‌ای بی‌جواب باقی ماند سوخت خانه، خراب باقی ماند در هجومِ بلا، به پشتِ در از گلِ من، گلاب باقی ماند با مصیبت گرفته خو، زهرا سخت، رنجیده از عدو، زهرا بدترین جای ماجرا، این است: از علی هم گرفته رو، زهرا آی مردم! مقام دارد او شأنِ هم‌چون امام، دارد او پیشِ چشمِ حسن، دگر نزنید به خدا احترام دارد او بر شما قومِ پست، بادا ننگ لعن و نفرین به مردمِ صدرنگ خونِ غیرت چرا نمی‌جوشد؟ آینه آمده مقابلِ سنگ ظاهرا گرچه چادرش خاکی‌ست اهلِ این خاک نیست، افلاکی‌ست دست بر دامنش فقط بِشَوید مظهرِ‌مهربانی و پاکی‌ست آه، هنگامِ مرگِ مهتاب است دمِ آخر، چقدر بی‌تاب است از برای قتیلِ لب‌تشنه در تمنای جرعه‌ای آب است عادل حسین قربان👆 امشب دلم گرفته از آن گریه می کنم هم ناله با امام زمان گریه می کنم یا رب رسیده شام غریبان یاس و من رنگ غروب فصل خزان گریه می کنم با اشک غسل نیمه شب و گریهٔ کفن با تربتی که مانده نهان گریه می کنم با راز سر گشودهٔ یک جسم پر گریز با طفل آستین به دهان گریه می کنم همراه کوه صبر که امر سکوت کرد  اما گریست مویه کنان گریه می کنم هنگام باز کردن بند کفن چو شمع بر بی کسی مرد جوان گریه می کنم با بغض غرق غربت ایتام فاطمه بر زخم های مادرشان گریه می کنم زهرا میان خانهٔ قبر است یا علی بر مرتضی چو‌ ابر روان گریه می کنم وقتی حسین سر روی زانوی غم گذاشت من یاد رأس روی سنان گریه می کنم سعید نسیمی👆
یافاطمه یازهرا-سید محمد امین امیری.mp3
6.19M
🗓 ️ یافاطمه یا زهرا 🎤 🔻بند اول : خونین جگرم امشب ــ ازداغ غمت زهرا گِرید علیه مظلوم ــ بر عمر کَم‌ات زهرا 🔻بند دوم : دربیت علی زهرا ــ گل بودی وپژمردی مظلومه گل حیدر ــ سیلی زعدو خوردی 🔻بند سوم : ای یاس علی امشب ــ رفتی تو غریبانه بی توچه کند حیدر ــ درخانــهٔ غمـخانه 🔻بند چهارم : اطفال غـمـیـن تو ـــ گریند زغمت هرشب هرلحظه بودجاری ــ اشک از بصر زینب 🔻بند پنجم : بی مادریی زینب ــ آتش زده برجانم گـریـم زفراق تو ـــ یا برغم طفلانم 🔻بند ششم : تویاوری من بودی ــ همسنگر من بودی بی بال وپرم کردی ــ بال وپر من بودی 🔻بند هفتم : ای همسرمظلومم ــ ای شمع شبستانم آیم به سر قبرت ـــ قرآن خدا خوانم شاعر : ابراهیم ریاضی ...................................