.
#قسمت_پایانی #روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده #شبِ_سوم_محرم۱۴۰۲ به نفس سید مهدی میرداماد
●━━━━━━───────
هر وقت گفت أبتاه دل پیغمبر آرام شد. اما دو جا گفت: یا أبتاه !چه گذشت به پیغمبر نمیدونم. یه جا بین در و دیوار. یه جا هم تو کوچه ها وقتی تازیانه خورد گفت: یا أبتاه! رقیه ام هربار باباش رو صدا کرد دل بابا آروم شد..هر بار بابا رقیه رودید گُل از گُل چهره اش شکفت اما چه گذشت توخرابه ..سر رو بغل کرد یه نگاه به سر کرد. یه نگاه به خودش کرد شروع کرد با سر حرف زدن، زمزمه کردن ..بابا!...*
سوختی سوختم شبیه همیم
تو آغوش هم ضریح همیم
با تَن بی تَن برای منی
کمم که بیای بابای منی
*بابا ببین دخترتو ..*
چقدر پیر شدم تو روزای دل آزار
نبودی سرم داد کشیدن تو بازار
مگه دختر تو نداره کِس وکار
پایِ زخمم به تو نرسید
کجا بودی زجر موهامو کشید
کار دنیاست دوتا دل تنگ
به هم برسن توکاخ یزید
*بابا تو هر کجا فکر میکردم ببینمت الّا کاخ یزید..نمیتونستم باور کنم اون سری که اون وسط ملعبه دست اون بی حیا شده سر مقدس بابای منه. هی روپنجه های پا بلند میشدم هی عمه ام جلو چشمم رو می گرفت. هی دستای کوچولومو اشاره کردم عمه اون سر آشناست بگو نزنه اون لبارو نرنه ..بابا هرچی از عمه ام سؤال کردم گفتم عمه اون سر، سر کیه ؟ جوابمو نداد حالا جوابم روگرفتم...*
از باب بغداد بری به سمت بیرون کربلا جاده ی حِلّه، یه مسجد مانندیه بالاش تابلو زده "هذا مَقامٌ مُنسَلَخٍ الحُسینی"میدونی اینجا کجاست؟ اینجا همون جایی که خولی سر بریده رو برد. چیکار کرد با سر؟وقتی سر و برد برا عبیدالله تا سر و دید تعجب کرد گفت :چیکار کردید با سرِ حسین!؟ ابن زیاد تعجب کرد، عقب عقب رفت. ابن زیاد از سر ترسید جا خورد.حالا یه دختر سه ساله دید رگارو بریدن صورت سوخته، دندونا شکسته، جای سالم نداشت ..حسین .....
کاری نتونست بکنه زبونش بند اومد.کی من رو یتیمکرده؟کی رگاتو بریده؟ کی محاسنت روخضاب کرده؟ فقط تونست یه کاری کنه سر روآورد بالا لباش رو گذاشت رو لبهای بابا دیگه نفس نکشید ..
ــــــــــــــــــ
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#شب_سوم_محرم
#ویژهٔ_ایام_محرم
#ایام_صفر
#سید_مهدی_میرداماد
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
Mirdamad 1402 shab03 a.mp3
25.44M
|⇦حالا که اومدی پیشم...
#روضه و توسل حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده #شبِ_سوم_محرم۱۴۰۲ به نفس سید مهدی میرداماد
روضه بیرون.mp3
18.35M
|⇦•تو وقتی اومدی...
#روضه_حضرت_رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ سید امیر حسینی
#تو_وقتی_اومدی_گفتم
┄┅✵﷽✵┅┄
#نوحه_زمزمه_روضه
#زبانحال_امام_حسن_بامادر
#شهادت_حضرت_زهراعلیهاسلام
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
#سبک:آه گوشواره شکست/بی حیا سیلی زد با هر دوتا دست.....
─┅═༅࿇༅❖༅࿇༅═┅─
وای / از اون کوچه ها
مادرم سیلی خورد خیلی بی هوا
روی خــاک افتـــاده ناموس خدا
وای / از اون کوچه ها
وای / از ضرب و کتک
پاره کرد اون نامـرد اسنــاد فدک
مـونده بودم تنهــا بی یار و کمک
وای/ از ضرب و کتک
آه / جانم یا حسن
می بینی این نامردا خیلی بَدن
نگو پیــش بابا ، مــادر رو زدن
آه / جانم یا حسن
آه / دستم رو بگیر
که شدم با این سیلـــی از دنیا ســیر
می دونم زود میشی با این غصه پیر
آه / دستم رو بگیر
وای / از آتیش در
جلوی این آتیـــش مــادر شد سپــر
من هــزار بار میــگم لعنت بر عُمَــر
وای / از آتیش در
وای / مادر خسته شد
در به روش افتاد پهلوش بشکسته شد
جلو چشمــاش دست حیـدر بسته شد
وای / مادر خسته شد
وای / از نامــردمــا
ناله می زد می برید حیــدر رو کجـا
حــسابتون باشــه محـــشر با خــدا
وای / از نامــردمــا
وای.. مظلوم مادرم /وای.. مظلوم مادرم/ وای.. مظلوم مادرم
رقیه سعیدی(ڪیمیا)
۱۴۰۲/۱/۱۱
─┅═༅࿇༅❖༅࿇༅═┅─
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
نوحه شلاقی ،الحمدالله شدم گدای ابالفضل .mp3
2.9M
نوحه ابالفضلی علیه السلام
.........
الحمدالله
شدم گدای ابالفضل
جانم فدای ابالفضل
ابالفضل جان ابالفضل
الحمدالله
به لب نوای ابالفضل
به سرهوای ابالفضل
ابالفضل جان ابالفضل
امیر و شاهم
پشت و پناهم
ای تکیه گاهم ابالفضل
الا امیرم
ای بی نظیرم
برات بمیرم ابالفضل
ابالفضل جان ابالفضل (۳)
............................
خواب و قرارم تویی تو
باغ و بهارم تویی تو
دارو ندارم ابالفضل
شام سپیدم تویی تو
صبح امیدم تویی تو
ای گلعذارم ابالفضل
ابالفضل جان ابالفضل (۳)
............................
روح و روانی تو عباس
حیدر نشانی تو عباس
تو جان جانی ابالفضل
شفیع روز قیامت
منتظر یک کلامت
لطف نهانی ابالفضل
ابالفضل جان ابالفضل (۳)
............................
الحمدالله
سرمست نور دوعینم
من عاشق شور و شینم
غرق عطای حسینم
الحمدالله
پاتابه سر در خروشم
در تب و تاب ششگوشم
عبد سرای حسینم
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
ابالفضل جان ابالفضل (۳)
............................
موسوی خورشیدی
4_5791858935908532687.mp3
12.37M
🎙بانوای: #کربلایی_امیر_برومند
#شور.....اربعین👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
◦•●◉✿ اَُِلَُِلَُِهَُِمَُِ َُِعَُِجَُِلَُِ َُِلَُِوَُِلَُِیَُِکَُِ َُِاَُِلَُِفَُِرَُِجَُِ ✿◉●•◦
●ڪربلا با دلبریاش برا من۲
از یه زائر اشک چشماش برا تو
از زیارت خاطرهاش برا من
از یه جا مونده گله هاش برا تو
دق می ڪنن ڪربلانرفته هابغض میکنن
دق می ڪنن تامیگی امام رضابغض میکنن
دق می ڪنن توی روضه بی هوابغض میکنن
★از حال لیلی سخته شنیدن
مجنون همیشه ڪارش حسرت کشیدن
♢سالار زینب...
●ڪربلا با عطر سیبش برا من
حرُ عابسُ حبیبش برا تو
حرمُ حال عجیبش برا من
ماڪو مثلک الغریبش برا تو۲
آرزومــہ زیر قُبة الکرم گریه کنم
آرزومــہ دم شیش گوشه برم گریه کنم
آرزومــہ شب جمعه تو حرم گریه کنم
★آخر روقیہ ات حاجت روام کرد
ممنونم از این که منو آقا صدا کرد
♢سالار زینب...
●اربعین پیاده راهش برا من
زینبو بغض نگاهش برا تو
ڪربلا با سوزوآهش برا من
جون دادن تو قتلگاهش برا تو
می زدنت جلو چشم مادرت می زدنت
می زدنت یدفعه ریختن سرت می زدنت
می زدنت وای به حال خواهرت می زدنت
★خیمه به خیمه میره به غارت
بعد تو زینب میره ڪوفه اسارت
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
♢سالار زینب...
amir_kermanshahi_emam_reza2 128.mp3
1.61M
──┤ ♩♬♫♪♭ ├───
قدم قدم داره دلم میزنه فریاد…
با چشم گریون جلوی پنجره فولاد
خدا میدونه از خودم هیچی ندارم!
هرچی که دارمو امام رضا بهم داد…
خوبی هاتو نمیبرم از یاد به آبروی پنجره فولاد!
کربلا چشمم به حرم افتاد…
گفتم امام رضا خونه ات آباد
امام رضا خیلی دوست دارم!
روبروی پنجره فولاد گوهرشاد…
دیدم بابامو که روی خاک حرم افتاد
میگفت زن و بچه و خونه زندگیمو…
هرچی که دارم و امام رضا بهم داد!
یه روز نباشی من که بیچارم…
هی گره وا میکنی از کارم
کرببلامو بده این بارم…
امام رضا خیلی دوست دارم
بابام بهم گفت که همیشه باشه یادت!
فقط امام رضاست که میرسه به دادت
کرببلای اربعین و عرفه ام رو!
بده بهم امام رضا جون جوادت…
با یه سلام که داد بهت از دور…
شفا گرفت هم کر و لال هم کور
موقع رفتنم بیا آقا شبیه سلمانی نیشابور!
امام رضا خیلی دوست دارم. #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#بیا_عمه_زینب_کفن_کن_مرا
#نوحه_حضرت_رقیه_س
🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭
بیا عمه زینب کفن کن مرا«۲»
غریبم غریب«۲»
کفن با همین پیرهن کن مر«۲»
غریبم غریب«۲»
بیا عمه حکم خدایی رسید
مرا حکمِ از غم رهایی رسید
فقط امشبی میهمان توام
گمانم که وقت جدایی رسید
خدا حافظ ای عمه ی با وفا «۲»
غریبم غریب«۲»
مـرا بـاورِ ایـن مصیبـت نبـود
یتیمه شدم عمه جانم چه زود
چه بوده گناهم مرا می زدند؟
تمام تنم گشته سرخ و کبود
مگر من نبودم به غم مبتلا «۲»
غریبم غریب «۲»
من ای عمه خیلی ستم دیده ام
بـه قدر چهل ساله غم دیده ام
پـدر رفت و شـد روزگـارم سـیاه
مـن از بـاغ عمرم اِلَـم چیده ام
شدم دیگر ای عمه از غم رها «۲»
غریبم غریب «۲»
ز تو هر که پرسیده چون مُرده ام
بگـو از غـم و غصه دِق کـرده ام
ز بس مـادری کـرده ای بهر مـن
ز روی تـو ای عمـه شـرمنده ام
دگر کـن حـلالـم ز روی وفـا «۲»
غریبم غریب «۲»
هر آنکس که در ماتمم گریه کرد
دل او شکست از غمم گریه کرد
منـم در قیـامت تـلافی کنـم
هرآنکس که بر روضه ام گریه کرد
بگیرم ز لطف دست«مداح»را«۲»
غریبم غریب «۲»
🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭
#علی_اکبر_اسفندیار_مداح. #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
4_5794151795609572136.ogg
5.39M
#نوحه_حضرت_رقیه_س
بیاعمه زینب کفن کن مرا
غریبم غریب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ببینید | مداحی جدید حاج #مهدی_رسولی در ترکیه مردادماه ۱۴۰۳
« آیین و آرمانیوه قوربان اولوم حسین »
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#ورود_به_شام
وقتی که ما ذرّیه ی شاه انامیم
از چه اسیر ظالمان شهر شامیم
در پشت دروازه سه شب ماندیم با درد
در بند ظلم و کینه های شمر نامرد
بوی طعام شامیان پیچیده امّا
خوابیده هر کودک ،گرسنه بین صحرا
خاک بیابان بالش زیر سر ماست
اینجا فقط مأنوس مان چشم تر ماست
بر ناقه ی عریان اگر بردید ما را
دیگر چرا بستید دست عمّه ها را
ای ظالمان خیلی شما بی شرم هستید
بر گردن صاحب عزا زنجیر بستید
ما را میان ازدحام شام بردید
بین عزای ما شراب تازه خوردید
از چه لباس نو به تن دارید مردم
از آه ما دارید روی لب تبسّم
ما را میان سبّ ِ حیدر از چه بردید
بین شرار ِ بغض خیبر از چه بردید
سنگ یهودی جای گُل باریده بر ما
زخم زبان و طعنه شد جای تسلی'
افتاد سرهای بریده بین کوچه
هم لاله های قد خمیده بین کوچه
خاکستر داغ و سر ِ سجّاد ای وای
رأس حسین از نیزه ها افتاد ای وای
ما را میان کینه و آزار بردید
از چه شبیه برده تا بازار بردید
بزم می دشمن دل ما را شکسته
حق می دهم زینب دگر از پا نشسته
در مجلس نامحرمان شام رفتیم
پیش سر ببریده با ایتام رفتیم
طشت طلا بود و سر و یک غرق ِکینه
شد خیزرانی لعل ِ بابای سکینه
هم خیزران هم دست ما می رفت بالا
می خورد آن روی لب و این بر سر ما
روضه همین بس که میان بزم باده
زینب گریبان خودش را چاک داده
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#هلهله_چرا
#کاروان_اسرا_در_شام
ما گریه می کنیم و شما هلهله چرا
دف می زنید در جلوی قافله چرا
پیغمبر است حاضر و خون گریه می کند
پایان نمی دهید به این غائله چرا
در کربلاست جسم حسین و سرش به شام
افتاده بین رأس و تنش فاصله چرا
بر زخم قلب مادر اصغر نمک زدید
با خنده های دم به دم حرمله چرا
بوسه زده به پای رقیه لب حسین
حالا نشسته است به آن آبله چرا
بستید در میانه ی رقاصه های شام
بر گردن ولیّ خدا سلسله چرا
بردید دختران علی را به بغض او
در مجلس می ِ پسر آکِلِه چرا
هم پای خیزران به لبم لطمه می زنم
سر برده اید از دل ما حوصله چرا
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
#سنگ_می_زنند
#محله_ی_یهودیان
از بام، سمت آل عبا سنگ می زنند
با هلهله و شور و نوا سنگ می زنند
رأس حسین،کرب وبلا سنگ خورده است
بر جای زخم ِ سنگ چرا سنگ می زنند
جاری شده ست اشک اباالفضل روی نی
وقتی به سمت عمه ی ما سنگ می زنند
وقتی امید هر دو جهان ِ خلایقیم
دیگر چرا به قصد رجا سنگ می زنند
درمان درد لاعلاج یک نگاه ماست
اینان چرا به قصد شفا سنگ می زنند
دل هایشان به کینه ی خیبر گرفته خو
با ناسزا به اهل کسا سنگ می زنند
بغض علی سبب شده بیشتر از همه
این سه علیّ ِ قافله را سنگ می زنند
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
─═༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═─
#ماه_صفر
#ورود_کاروان_به_شام
#مصیبات_شام
#شعراز_رقیه_سعیدی_کیمیا
𖠇࿐ྀུ༅༅࿇═══┅─
آجَـــرَکَ اللــه امـــام زمـــان
قافلـــه شد وارد شــام الامـــان
سنگ به دامـن همه در انتظــار
تا که به دروازه رســد کــاروان
سلــسلهٔ آل عبـــا مـــانده انـد
در وســـط حلقــهٔ نامحـــرمان
عمـــهٔ ســــادات ، دل آزرده از
خیـــلِ جفــاپیــشهٔ نا مهـــربان
جای عــزا ، هلهــله سر داده اند
طعنــه و دشنام زِ هر سـو روان
سنــگ به رأسِ گـل زهــرا زدند
بر جگــــر فاطمــه نیـــش زبان
آه از آن کـــوی یهـودی نشیــن
قلعــهٔ خیبــر شده بغـض نهـان
یادِ درِ خیبــر و حیــدر ، زدند
سنگ جفــا بر سـرِ شــاه جهان
آتش و خاکستـر و دشنــام بود
رســمِ پذیرایــیِ این میــزبان
خون به دل عمه ی سادات شد
شیــــر زنِ هاشــمیِ قهـــرمــان
کــاش بدانند که او زینـب است
فــاطمـــهٔ دومِ این خــانـــدان
دختر حیـــدر ، یلِ خیبــر شکن
عالمــهٔ مکتــبِ زهـــرا نشــــان
عاقـلـــه ، در بیــن زنان عـــرب
دانـشِ دریــاییِ او ، بیکــــران
گشته زمین از وَجَنـاتش ، خجل
خَم شده در هر قدمش ، آسمــان
در مَــلَأ عــــام نبــود آشـــکار
رویِ مَهَـــش بوده همیــشه نهــان
وارث عِلــم و عَلَــم فـاطمـــه ست
بانوی صبـــری که شــده قهـــرمان
گرچــه لقب ، اُمّ مصائب گــرفت
لیـــک نشــد نزدِ عـــدو ، ناتــوان
آنچه که در شـــام بلا دیده است
تیـــرِ بلا بر لبـــش آورده جــــان
بزم شراب و سر خونین به تشت
دید که شد لب ، هدف خیـــزران
صبــر ، دگر بر دل زینـــب نمــاند
داد ، زمین را و زمـــان را تکـــان
دوختــه شـــد کــام یــزید پلیـــد
با دَم شمـــشیرِ بُـرنـــده بیـــان
خطبــهٔ دنـدان شکـــن آغــاز کرد
عالمـــهٔ فاضلــــهٔ نکتـــه دان
در عجب از این نفــسِ حیدری
آمــده انگــشتِ همـه بر دهـــان
بر رُخشــان گَردِ حقارت نشست
تا که شد اســرار حقیقت ، عیان
داد پیـــام عَلَــــم ســـرخ را
نایبـــهٔ پاک امـــام زمــان
خطبـــهٔ دیگر ، خود زیـن العبـــاد
خواند و شرر زد به دل شامیـــان
گر چه میــان غـُـل و زنجیـــر بود
رزمِ سخـــن کــرد به تیـــغ زبــان
نیش به جانهـا زده شد جای نوش
جام شــراب همه شــد شـــوکَران
مرثیـــه و روضـــهٔ مقتـــل سرود
ناله کشیـــدند همـــه عرشیــــان
گفت چه رسمی است دراین روزگار
بر سرِ نیـــزه ست ، سـرِ میهمـــــان
این سرِ بر نیــزه ، گل فاطمه است
سیـــدِ آزادهٔ اهـــل جنــان
این سرِ خونیــن ، پسر مرتضاست
زادهٔ آن پادشَــــه اِنـس و جـــان
خطبـــهٔ سجـــاد ، به آتش کشیــد
قلب سیـــاه همـــه را بی امــــان
شکـــر خدا پرچـــم ســرخ حسین
جلـوه گــری می کند از هـر کــران
هـــر کــه به زیر عَلَمــــش مــی رود
می شـــود از ســـیل بلا در اَمــــان
باز هــــم افتــاده هــوای حـــــرم
بر ســرِ هر کــودک و پیـــر و جوان
در صــفِ زُوّارِ خـــودت یا حسیـــن
نام مــنِ دلشـــــده را هــم بخـــوان
تــا برســـم کرب و بلا ، اربعیــــن
همـقـــدمِ قـــافلـــهٔ عمــه جـــان
𖠇࿐ྀུ༅༅࿇═══┅─
✍🏻رقیه سعیدی(کیمیا)
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
4_5832509976731451997.mp3
1.22M
🌿 #سینه_زنی_امام_حسین_ع
🌟#واحد
🎤سید مهدی میرداماد
بابی انت و امی یا ابا عبدالله
هر که دارد هوس کرببلا بسم الله
لحظه به لحظه روزو شب میگم باچشم تر حسین
به ما رسیده از شما
حدیث گریه بر حسین
ازعشق و عاشقی خبر نداره
اون که تو روضه چشم تر نداره
کی میگه اشک من حسین زهرا اثر نداره
سینه می زنم همیشه در تاب و تبم
سینه می زنم یاد حسین و زینبم
یه روز نیام به هیاتا
اون روز من شب نمیشه
هیشکی برای دل من
سالار زینب نمیشه
پرچم کربلا همیشه بالاست
ارباب ما ارباب کل دنیاست
اجازه ی یه قطره اشکمونم
به دست زهراست
سینه میزنم
کنار پرچم و علم
سینه میزنم
برای دوری از حرم
این دل من مشهده یا
ایوون طلای نجفه
هیچ جای دنیا نمیشه
کربلا روز عرفه
به زیر خیمه ی حسین مسلَّم
نوکریه بر همه چی حسین مقدم
لحظه شماری میکنم که زودتر
یاد محرم
گریه میکنم محرم و صفر دو ماه
گریه میکنم یاد غروب قتلگاه
سینه میزنم
همیشه در تاب و تبم
سینه میزنم
یاد حسین و زینبم
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#نوحه_حضرت_رقیه_س
#دشتی
#رقیه جان رقیه
زن غساله اهسته تر بریز آب
که تازه رفته این دلخسته در خواب
😭😭😭
بده اهسته غسلش را که زینب
بیاد مادرش افتاده امشب
مکن زهرای زینب را کفن پوش
نمی بینی که زهرا رفته از هوش
😭😭😭
بخاک این خرابه کن نظاره
چه خونی می چکد از گوش پاره
😭😭😭
به بازویش بکش اهسته تر دس
که جای تازیانه مانده در دست
کبودیهای دستش جای سنگ است
ببین زهرای زینب چه قشنگ است
😭😭😭
مگر اب از فرات آورده عباس
خرابه می دهد بوی گل یاس
اگر رخسار این دردانه نیلی ست
زن غساله اینها جای سیلی ست
😭😭😭
خودم اورا به خاکش می سپارم
سرم را روی قبرش میگذارم
بسازم روی قبرش سایبانی
کنم هرشب برایش نوحه خوانی
😭😭😭
سجده ی آخر زیارت عاشورا
شکر خدا که بر درت آمدم
بهر رضای مادرت آمدم
بیا وحاجت مرا روا کن
نصیب ما بقیع و کربلا کن
مرا برای عشق خود سوا کن.
مرا ب راه عشق خود فدا کن
#زیارت_عاشورا
.
شام سیهام ز لطف تو مهتاب است
این سجده شکر هدیه بر وارباب است
در آخر این زیارت عاشورا
بهر حرم حسین دل بیتاب است
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#مرتضی_محمودپور
751.6K
#زمینه_شور_فراق#کربلا
ملودی اول
ببین چه حالی ام ، ببین چه مضطرم
ای پادشاه حُسن ، ای حضرت کَرَم
دریغ نکن دیگه ، نگاهتو ازم
همین برام بسه ، که دورم از حرم
ملودی دوم
از بس به لطف و مهربونی دادی عادتم
که مطمئن شدم همیشه زیر سایَتَم
دیگه سر اومده به خدا جام صبر من
پس کی میشه مُقَدَّر آقا جون زیارتم
ملودی سوم
آقا جون لَنگ یه نگام / دیگه دوری بسه برام
میترسم که بمیرم و / آخرش پیش تو نَیام
آقام آقام آقام حسین ۴
فقط به این امید ، من زنده ام آقا
که عاقبت یه روز ، بِرَم به کربلا
تو رو به دخترت ، رقیه جان قسم
یه کاری کن برا ، حرم نرفته ها
من فطرس شکسته پرم تو پرم بده
دارو و مرهمی واسه چشم ترم بده
راه علاجی نیست یه کم آروم بشه دلم
دار و ندارمو بگیر و جاش حرم بده
مثل تشنه که پیِ آب / میبینه دنیا رو سراب
به دیدار حرم تو / راضی ام حتی توی خواب
آقام آقام آقام حسین ۴
دلم گرفته و ، یه بُغضه توو گلوم
اگه حرم نیام ، که میره آبروم
کی میرسه آقا ، روز وصال من
درای رحمتت ، کی وامیشه به روم
عشق تو جاریه توو رگ و خونم ای حسین
از خوان تو رسیده آب و نونم ای حسین
دادی توو قتلگاه به همه درس بندگی
یکتا پرستیمو به تو مدیونم ای حسین
به ساحتت سلام حسین / نوکرتم امام حسین
با هیچ کی کاری ندارم / ازت حرم میخوام حسین
آقام آقام آقام حسین ۴
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
بهمن_عظیمی
188.2K
#روضه_کوتاه
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
بیاای عمه جان کامشب زمرگ خودخبردارم
هوای دیدن رخسار زهرا را به سر دارم
خبر کن دختران شام را از بهر دیدارم
که تا ثابت کنم من هم در این عالم پدر دارم
289.2K
#سینه_زنی_زمینه _حضرت_رقیه_س
یه ماهه که بابا، نخوندی لالایی
شبا نخوابیدم، کجایی بابایی
سر. تو رو نیزه، نمیرسه دستم
پایین پای این، نیزه ها بنشستم
🔲 امون امون ای دل
یا
🔲یا ابتا یا حسین ...
نفس به عشق تو، می کشم ای بابا
بعد علی اصغر، دیگه شدم تنها
عمه سپر میشد، همیشه جای من
بعد تو شد غصه، بابا دوای من
🔲 امون امون ای دل...
پاهام پر آبله، بس که دویدم من
ببین که از داغت، دیگه بریدم من
از غصه دق کردم، ببر منو بابا
پیش عمو عباس، که اومده زهرا
🔲 امون امون ای دل....
سر تو رو بردن، بزم شراب و می
نپرسیدی راه رو ، چطوری کردم طی
منو ببر با خود، زجر کشیدم من
چقدر مصیبت از، زجر کشیدم من
🔲 امون امون ای دل....
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
( آقای روح اله گائینی )
.
#مربع_ترکیب_بند
#حضرت_زینب
#دروازه_ساعات
مولاتنا یا جبل الصبر اغیثینی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شعله افتاد به جانم دم دروازه شام
تیره شد آه! جهانم دم دروازه شام
رفت از دست امانم دم دروازه شام
بود در سینه فغانم دم دروازه شام
پیش چشمان من و قافلهای یاس کبود
رقص و آواز و نی و عود مهیا شده بود
شهر آذین شده بود و همه میخندیدند
خوب دور و بر ما کف زده و رقصیدند
بی علمداری من را همگان میدیدند
بین آن هول و ولا اهل حرم ترسیدند
سایه انداخت سرت از سر نی بر سر من
لطف تو بود قراری به دل مضطر من
دیدی ای سایهی سر بی تو گرفتار شدم؟
راکب محمل بی پرده در انظار شدم؟
وارد شام پر از طعنه و آزار شدم؟
راهی کوچه و پس کوچه و بازار شدم؟
من که یک عمر فقط پرده نشینی کردم
همرهی با شبث و شمر و سنان شد دردم
از در و بام نظرها همه جا با ما بود
اصلاً این شام بلا آخر این دنیا بود
چه قدر سنگ به دستان و به دامنها بود
هدف سنگزنان قافلهای تنها بود
بارش سنگ و من و چشم پر از بارانم
هیجده سر، سر نی دید که سرگردانم
در همه شهر من غمزده را چرخاندند
خاک و خاکستر و خاشاک سرم افشاندند
لات و الوات مرا خارجیام میخواندند
ناسزا گفته و از پیش مرا میراندند
ماجرا سختتر از هر چه شنیدی بوده
گلهام از گــذر قوم یهــودی بوده
سختی کوچه و بازار کجا؟ بزم شراب؟
سختی طعنهی اغیار کجا؟ بزم شراب؟
خندهی قوم جفاکار کجا؟ بزم شراب؟
منِ بی معجر و دستار کجا؟ بزم شراب؟
مرکز ثقل دلم تشت طلا بود و سرت
خیزران بود و لب لعل تو و چشم ترت
__
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#نصیر_حسنی ✍
#دروازه_شام
.
#مربع_ترکیب_بند
#حضرت_زینب
#دروازه_ساعات
مولاتنا یا جبل الصبر اغیثینی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شعله افتاد به جانم دم دروازه شام
تیره شد آه! جهانم دم دروازه شام
رفت از دست امانم دم دروازه شام
بود در سینه فغانم دم دروازه شام
پیش چشمان من و قافلهای یاس کبود
رقص و آواز و نی و عود مهیا شده بود
شهر آذین شده بود و همه میخندیدند
خوب دور و بر ما کف زده و رقصیدند
بی علمداری من را همگان میدیدند
بین آن هول و ولا اهل حرم ترسیدند
سایه انداخت سرت از سر نی بر سر من
لطف تو بود قراری به دل مضطر من
دیدی ای سایهی سر بی تو گرفتار شدم؟
راکب محمل بی پرده در انظار شدم؟
وارد شام پر از طعنه و آزار شدم؟
راهی کوچه و پس کوچه و بازار شدم؟
من که یک عمر فقط پرده نشینی کردم
همرهی با شبث و شمر و سنان شد دردم
از در و بام نظرها همه جا با ما بود
اصلاً این شام بلا آخر این دنیا بود
چه قدر سنگ به دستان و به دامنها بود
هدف سنگزنان قافلهای تنها بود
بارش سنگ و من و چشم پر از بارانم
هیجده سر، سر نی دید که سرگردانم
در همه شهر من غمزده را چرخاندند
خاک و خاکستر و خاشاک سرم افشاندند
لات و الوات مرا خارجیام میخواندند
ناسزا گفته و از پیش مرا میراندند
ماجرا سختتر از هر چه شنیدی بوده
گلهام از گــذر قوم یهــودی بوده
سختی کوچه و بازار کجا؟ بزم شراب؟
سختی طعنهی اغیار کجا؟ بزم شراب؟
خندهی قوم جفاکار کجا؟ بزم شراب؟
منِ بی معجر و دستار کجا؟ بزم شراب؟
مرکز ثقل دلم تشت طلا بود و سرت
خیزران بود و لب لعل تو و چشم ترت
__
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#نصیر_حسنی ✍
#دروازه_شام