ای که نامت زینتِ عرش برین
ماه بانوی سماوات و زمین
فاطمه نامی و هم ام البنین
قوّتِ قلب امیرالمؤمنین
ای مادر ابوالفضل بانوی بی قرینه
هستی ما فدای بی بی ام البَنینه
*عرضه داشت در عالم مکاشفه یا ابوالفضل العباس! گرفتارم آقا چیکار کنم راهنمایی کردند، فرمودند: توسل به مادرم ام البنین بدین.. امیرالمؤمنین به عقیل برادرشان فرمودند: از یک طایفه ای که اهل جهاد و مبارزه ی با کفر و شمشیرزن باشن شجاع باشن یه دختری رو برای من انتخاب کن. عرضه داشت، آقا جان !برا چی این چنین مشخصاتی این چنین خصوصیاتی؟ فرمودند: میخوام یه پسر شجاعی ازش به دنیا بیاد ذخیره باشه برا حسینم تو کربلا.... مدتی گذشت عقیل آمد داداش یا علی! اون گوهر گرانبهایی که میخواستی از طایفه ی بنی کلاب پیدا کردم. خواستگاری رفتند خیلی قضیه اش شیرینه خواب دید ام البنین ،خواب عجیبی رو دید. خوشحال خانه ی امیرالمؤمنین دعوت شد. در خانه که رسید هاشمیان در اطرافش بودند شروع کرد گریه کردن. خدایا این خونه یه روزی خانمش فاطمه ی زهرا بوده، این خانه مَهبط جبریل امین بوده، برین بچه های فاطمه رو بگید بیان به من اجازه ی ورود بدن... آی اومدن خودش رو انداخت رو قدمای زینب، گفت: خانوم من نیومدم جای مادرشان رو بگیرم. اومدم کنیز شما باشم... مدتی گذشت امیرالمؤمنین وارد خانه شد دید خانمش اونقدر گریه کرده چشما قرمزه، فاطمه! خبری شده چرا ناراحتی خانومم؟ تا گفت: فاطمه گریه ش شروع شد آقا ازتون خواهش میکنم دیگه به من فاطمه نگید. جلوی چشم این بچه های فاطمه ی زهرا سبب رو سوال کردعرضه داشت آقا نمیخوام دل این بچه ها برنجه احساس میکنم هروقت به من فاطمه میگید.. این بچه ها به یاد مادرشون زهرا میفتند.مولا فرمودند: باشه از امروز به شما میگیم ام البنین، ام البنین یعنی مادر پسرها،آقا من پسری ندارم. فرمودند: خدا به تو پسرهایی میده که کربلا یاری حسینم میکنند. گذشت مدتی زینب اومد خبرِ ولادت ابوالفضل رو به امیرالمومنین داد..انقدر خوشحال اومد قنداقه ی ابوالفضل رو دستش دادندخوشحال اذان و اقامه در گوش عباس گفت.. اما یه وقت دیدند بندهای قنداق رو باز کرد آستین های نوزاد رو بالا زد.. هی بازوان عباس رو میبوسه اشک میریزه. تا به مادرش خبر دادند اومد صحنه رو دید. آقا مگر دستای بچم عیبی دارد؟ نه ام البنین !اتفاقا همون دستهای رشیدو قوی که من میخواستم داره همون بازوان قوی رو داره که من میخواستم ..پس چرا گریه میکنی؟ مثل اینکه پیغمبر روزِ ولادت حسین وحسن روضه خواند. امیرالمؤمنین شروع کرد روضه ی عباس خوندن... ام البنین این دستها تو کربلا کنارِ نهر علقمه از بدن جدا میشن در راه یاری از حسینم ..دیدن این مادر اومد قنداقهٔ عباسش رو دست گرفت هی دور سر حسین میگرداند. یعنی عباسم بلاگردان حسین ..عباسم فدای حسین زهرا.. خدا میدونه مردم فاطمه ی زهرا کم نگذاشت برا عباسش جبران کرد. کجا ؟روز عاشورا وقتی که از اسب روی زمین می افتاد دست در بدن ندارد ...
(یا فاطمة الزهرا، آی مهمونای امام زمان آقاتون رو دعوت کنید روضه ی ابوالفضل نه خودشون قول دادن بیان آقا قول دادند بیان آقا قربون قدمت یا صاحب الزمان کدام گوشه ی مجلس داری برا عمو گریه میکنی..) آه فرمودند: صدای خانمی رو شنیدند هی میگفت: میوه ی دلم عباس منم.. پسرم اباالفضلم ..عرضه بدارند خانوم! مادر من ام البنین تو مدینه ا ست شما کی هستید؟ فرموده باشند منم مادرت زهرا
هیات_بین_الحرمین_موئیجین_همدان_شب_شهادت_امام_حسن_مجتبی_1403_5_22.mp3
10.1M
[ روی ضریحت میگذارم تا سرم را - شعرخوانی ]
🎤 بانوای #جواد_مقدم
📝 #شهادت_امام_حسن
📆 شب هشتم صفر | ۲۲ مرداد ۱۴۰۳
روی ضریحت میگذارم تا سرم را
انگار در آغوش خود دارم حرم را
با گریه آمد هرکسی با خنده برگشت
فهمیدم اینجا معنی جود و کرم را
با دست خالی آمدم چیزی ندارم
آوردهام با خود فقط چشم ترم را
من رو به روی گنبد تو نذر کردم
تنها النگوهای دست مادرم را
مثل کبوتر های صحنت پهن کردم
در زیر پای زائران بال و پرم را
حالا که دقت میکنم صحنی نداری
هرچند میگردم همه دور و برم را
با این خیالات دلم جای ضریحت
باید به روی خاک بگذارم سرم را
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#سجاد_روانمرد ✍
#غزل
#امام_حسن_علیهالسلام
.
#نوحه_سنتی
#زائر_کربلا
#اربعین حسینی در #کربلا
#حاج_رضا_یعقوبیان
#سبک_ای_کوفه_سرزده_صبح_وصال_من
مولای من حسین با دعوت آمدم
کرب و بلای تو شد قسمت آمدم
لبیک یا حسین ۲
یاد غمت حسین گشتم غمین تو
مهمان تو شدم در اربعین تو
لبیک یا حسین ۲
شرمنده ی تو و احسان تو شدم
در کربلای تو مهمان تو شدم
لبیک یا حسین ۲
باشد بهشت ما کرب و بلای تو
اندر سرشت ما مهر و ولای تو
لبیک یا حسین ۲
مولای من حسین بر تو منم پناه
از لطف و مرحمت بر من نما نگاه
لبیک یا حسین ۲
هستی امام من مظلوم عالمین
ذکر لبم شده مولای من حسین
لبیک یا حسین ۲
آقای من بود دستم سویت حسین
بر جان من رسد عطر و بوییت حسین
لبیک یا حسین ۲
صحن حریم تو دارالامان ماست
یاد غمت حسین اشک روان ماست
لبیک یا حسین ۲
چون باب و جد خود هستی حسین کریم
گردیدهام حسین در کربلا مقیم
لبیک یا حسین ۲
نامت بود حسین ذکر مدام ما
باشد عزیز جان بر تو سلام ما
لبیک یا حسین ۲
هستی حسین من روح نماز من
بر تو گل علی باشد نیاز من
لبیک یا حسین ۲
از کودکی خویش بر تو منم اسیر
مهمان تو منم دست مرا بگیر
لبیک یا حسین ۲
اینجا عدوی تو سوی تو میدوید
تو دست و پا زدی رأس تو را برید
لبیک یا حسین ۲
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
در اربعین حسین زینب کنار تو
با اشک دیدهاش شد بیقرار تو
لبیک یا حسین ۲
.
📋 نگاه گریه داری داشت زینب
✔️ #روضه_اربعین / حاج محمود کریمی
✔️ #اربعین_حسینی
✔️ #دشتی_خوانی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نگاه گریه داری داشت زینب
چه گام استواری داشت زینب
دل با اقتداری داشت زینب
مگر چه اعتباری داشت زینب
چهل منزل حسین منجلی شد
گهی زهرا شد و گاهی علی شد
ندیدم زینب کبری تر از این
ندیدم زینت باباتر از این
ندیدم دختر زهراتر از این
حسینی مذهبی غوغاتر از این
به پیش پای ما راهی گذارید
بنای زینب اللهی گذارید
اگر چه غصه دارد آه دارد
به پایش خستگیِ راه دارد
به گِردش آفتاب و ماه دارد
به والله که ایوالله دارد
همین که با جلالت سر نداده
به دست هیچ کس معجر نداده
پس از آن که زمین را زیر و رو کرد
سپاه کوفه را بی آبرو کرد
به سمت کربلا خوشحال رو کرد
کمی از خاک را برداشت بو کرد
رسیدم کربلا ای داد بی داد!
حسین سر جدا، ای داد بی داد!
چهل روز است گریانم حسین جان!
چو موی تو پریشانم حسین جان!
چهل روز است می خوانم حسین جان!
حسین جانم حسین جانم حسین جان!
تویی ذکر لبم الحمدلله
حسینی مذهبم الحمدلله
همین جا شیرخواره گریه می کرد
رباب بی ستاره گریه می کرد
گهی بر گاهواره گریه می کرد
گهی بر مشک پاره گریه می کرد
خدایا از چه طفلم دیر کرده؟
مرا بیچاره کرده، پیر کرده
همین جا دور اکبر را گرفتند
ز ما شبه پیغمبر ما را گرفتند
ولی از من دو دلبر را گرفتند
هم اکبر هم برادر را گرفتند
"به تو گفتم که ای افتاده از پا
ز جا بر خیز ور نه معجرم را..."
همین جا بود که سقای ما رفت
به سمت علقمه دریای ما رفت
پناه عصمت کبرای ما رفت
پی او گوشواره های ما رفت
فقط از علقمه یک مشک برگشت
حسین بن علی با اشک برگشت
همین جا بود که دل ها گرفت و ...
کسی روی تن تو جا گرفت و ...
سرت را یک کمی بالا گرفت و...
و از پشت سرت سر را گرفت و...
همین که بر گلویت خنجر آمد
صدای ناله ی زهرا در آمد
همین جا بود الف را دال کردند
تنت را بارها پامال کردند
ته گودال را گودال کردند
تو را با سم مرکب چال کردند
اگر خواندم قلیلت علت این بود
که یک تصویری از تو بر زمین بود
تو ماندی و کبوتر رفت کوفه
تو را کشتند و خواهر رفت کوفه
خودم در راه و معجر رفت کوفه
چه بهتر زودتر سر رفت کوفه
و گر نه دردها می کشت ما را
نگاه مردها می کشت ما را
بهاری داشتم اما خزان شد
قدی که داشتم بی تو کمان شد
عقیق تو به دست ساربان شد
طلای من نصیب کوفیان شد
خبر داری مرا بازار بردند
میان مجلس اغیار بردند
همین جا بود افتادند تن ها
همین جا بود غارت شد بدن ها
تمامی کفن ها، پیرهن ها
بدون تو کتک خوردند زن ها
همین جا بود گیسو می کشیدند
به هر سو دخترانت می دویدند
همین جا بود تازیانه باب گردید
رخ ما در کبودی قاب گردید
ز خجلت خواهر تو آب گردید
که معجر بعد تو نایاب گردید
سکینه معجر از من خواست اما
خودم هم بودم آن جا مثل آن ها...
ز جا برخیز غم خواری کن عباس!
دوباره خیمه را یاری کن عباس!
برای عزتم کاری کن عباس!
علم بردار علم داری کن عباس!
سکینه می کند زاری ابالفضل!
چه قبر کوچکی داری ابالفضل!
شاعر : #علی_اکبر_لطیفیان✍
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#دشتی 🎼
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
364.4K
#حضرت_رقیه سلام الله علیها
بند اول:
دلم برات یه ذره شد
بدون من کجا بودی
آخ.. بمیرم یکی میگفت:
به زیر دست و پا بودی
شده اشک چشام بیشتر
ولی سوی چشام کمتر
تنت وقتی تو آفتابه
توی سایه میام کمتر
قرار نبود بری و برنگردی
رفتی ولی منو خبر نکردی
بی تو خوراک من همش کتک بود
بابا یتیم شدن داره چه دردی
تو قوت قلب منی
من الذی ایتمنی
➖➖➖
بند دوم:
هرجوری میشه را میام
ولی به تو نمیرسم
سنان تو گوشم میزنه
فک میکنه که بی کسم
شد از تو فاصله م بیشتر
تو راه شد تاولم بیشتر
مثه موی پریشونت
موهام سوخته دلم بیشتر
قرار نبود که سهم من غم بشه
تموم جونم داره تیر میکشه
سنان منو به حرمله نشون داد
میگفت بهش لگد بزن حقشه
تو قوت قلب منی
من الذی ایتمنی
➖➖➖
بند سوم:
خبر داری که چند شبه
چشای من مونده به در
خسته شدم تورو خدا
بابا بیا منو ببر
شده داغ دلم بیشتر
ولی موی سرم کمتر
به یاد حنجر خشکت
بابا آب میخورم کمتر
بابا سر توعه میون طبق
یا سرزده خورشید من از فلق
وقتی سر تو رو بغل گرفتم
به دست و پام دوباره اومد رمق
تو قوت قلب منی
من الذی ایتمنی۴
➖➖➖
#عالیه_رجبی ✍
#مهدی_کبیری ✍
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
|⇦•حسینگفتم و...
#روضه وتوسل به کریم اهل بیت امامحسن مجتبی علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج میثممطیعی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
حسین گفتم و شد سینه بی قرار حسن
برای این که حسین است سوگوار حسن
محرم و صفر اندوهگین غربتِ او
دو چشمِ علقمه گریان و اشکبارِ حسن
*شاید وقتی بی دست کربلا کنار علقمه به زمین افتاد...وقتی مادرسادات اومد استقبالش...اون وقتی که صدا می میزد:پسرم! عزیزدلم! شاید اونجا (حرف منه...نمیدونم...)حضرت عباس با خودش میگفت:حسنم چه کشیدی...؟ چه دیدی...؟*
«حسن جآن....حسن جآن...»
پنجره و کبوترا با من...با من...
شلوغیِ کرب و بلا با تو...
خلوتیِ صحن بقیع با من...با من...
*آقا برات بمیرم..ای امام مظلوم...*
ضریح کرب و بلا نقره داغِ تربتِ او
زهیر و حر و حبیبند داغدارِ حسن
اگر چه دور و برش از حبیب ها خالی است
امام ها همه جمعند در کنارِ حسن
«حسن جآن...حسن جآن...»
مزار خاکیِ او شد ابوترابیه محض
از آن به بعد نجف گشت خاکسارِ حسن
عجب نباشد اگر که به روزِ رستاخیز
حسین فاطمه برخیزد از جوارِ حسن
برایِ غربتِ او بی قرار می گریم
شبیهِ شمعِ خیالی، سرِ مزارِ حسن
برای داغِ دو تا ماهپاره اش
یا که برای لحظه یِ جانسوزِ احتضارِ حسن
*دوتا پسر فرستاد کربلا...دوتا دسته گل فرستاد،فدایی بشن...*
برای روضه یِ او با کنایه می خوانم
مدینه، کوچه، فدک نامه، گوشواره،
غریب اونیه که همدمِ اشک و آهه
دیده که مادرش تو کوچه بی پناهه...
«حسن،آقام حسن،آقام حسن،حسن جان...»
کریم کاری به جز جود و کرم نداره
* آقا یه کربلا به ما میدی بریم؟
گدا اومده در خونه ات....*
کریم کاری به جز جود و کرم نداره
آقا تو مدینه س ولی حرم نداره
*امشب سر و کار ما با کریمه...کریم یعنی چی؟ کریم چه کسیه؟من بگم؟! نه!
یه کریم برات تعریف کنه کرم رو...
از خودِ امام حسن سوال کردند: آقا! کرم یعنی چی؟فرمودند:"اَلاِبتداءُ بالعطیه قبلَ المسئله"یعنی اینکه قبل از اینکه سائل چیزی ازت بخواد،بهش عطا کنی...*
ندهد فرصت گفتار به کریم
گوش این طایفه آواز گدا نشنیده ست...
»«حسن جآن...حسن جآن...»
من میگم خدا رو چه دیدی؟شاید امشب قبل از اینکه بیای روضه،امام حسن اربعینت رو نوشته باشه...
به هر موکب نمک گیر امام مجتبی هستیم...
تو مگو ما را بدان شه بار نیست
با کریمان کارها دشوار نیست....
#شاعر: محسن حنیفی
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_امام_حسن_علیه_السلام
#ویژهٔ_ایام_صفر
#حاج_میثم_مطیعی
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
ghamare-moniri9.mp3
3.13M
▪️#شور #حضرت_عباس
▪️قمر منیری،نعم الامیری...
▪️#کربلایی_حسین_طاهری
قمر منیری نعم الامیری
هر جا بیفتم تو سرازیری
تو همیشه دست منو می گیری
یا ابالفضل العباس
نفس حسینی کس حسینی
تو همیشه در دسترس حسینی
همه جا تو دلواپسِ حسینی
یا ابالفضل العباس
گره های کوچیک و بزرگمون
همه پیر و جوون
آقا به دست تو وا میشه
قدِ منِ سینه زن تنها
جلو ضریح تو تا میشه
کدوم عَلَمه که بالاست
آره عَلَم اباالفضل
شفاخونه ی ما کجاست
فقط حرم اباالفضل
عَلَمِ رو دوشت میگه تو گوشِت
همه جاست حرف جوش و خروشِت
آرومه رقیه توی آغوشت
یا ابالفضل العباس
عَلَمِ تو بالا دل تو دریا
ماشاءالله بهت گفت حضرت زهرا
ای شیر مادر حلالت آقا
یا ابالفضل العباس
روی لبته فقط حسین حسین
تو همه عالمین
مگه حسینی تر از تو هست؟
تو به ما نوکرا یاد دادی
تنها باید به حسین دل بست
چیه شبیه ذوالفقار
تیغ دو دم علمدار
کجاست مثل صحن نجف
فقط حرم علمدار
کدوم عَلَمه که بالاست
آره عَلَم اباالفضل
شفاخونه ی ما کجاست
فقط حرم اباالفضل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#حرم_حضرت_عباس
671.7K
زبان حال خادمان زوار اربعین
#زمینه_احساسی
بند اول:
به یاد روضه هات چشام خیسه
هرجایی که قدم زدم آقا
وقتی میون موکبات هستم
حس میکنم تو حرمم آقا
موکبات چقد برو بیا داره
واسه دردای همه دوا داره
با ما همسفر میشه مشایه
هرکسی که شوق کربلا داره
موکبات داده بال و پرم
ما رو میندازه یادحرم
➖➖➖
بند دوم:
خستگیام فدای زوارت
سر میذارم به پای زوارت
نذر توئه همه کس و کارم
جونم کمه برای زوارت
شامل لطف و عنایت شمام
من که مدیون محبت شمام
سختیای موکبات شیرینه
افتخارم اینه خدمت شمام
خاکای موکبت کیمیاس
نوکریت عزت خادماس
بند سوم:
وقتی که موکب تو شد برپا
تا رسیدیم خدمت زائرها
آبله ی پاهاشونو دیدیم
یاد رقیه افتادیم اینجا
مثل مادرش خمیده قامتش
فدای کبودیای صورتش
کاشکی ما مثل رقیه بین راه
بمیریم همه برای غربتش
الامان الامان الامان
عمه جان امام زمان
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
✍ #مهدی_کبیری
#زائر_کربلا
#اربعین
.
#زمینه
#اربعین
#شور_امام_حسین علیه_السلام
سالار زینب یه نگاهی به دلم کن
سالار زینب غمای دلم رو کم کن
چیشد که امسال منو دعوتم نکردی
بیا و بازم منو راهی حرم کن
باشه قبوله که بدم،ولی بازم آبرو داری کن
کل رفیقام اومدن،برامنم آقا یه کاری کن
بیا دستمو بگیر
یه نگاه به این فقیر
اصلا هرچی تو بگی به رو چِشَمْ
دل من پر از غمه
دوری از تو سختمه
ببرم حرم شاید درست بِشَمْ
آقام آقام یاحسین...
♦️♦️
چشاتو واکن تو حرم منو دعا کن
یه بار به جا من اقا رو بلند صدا کن
تو قتلگاه یا توی بین الحرمینش
به یاد من باش و یه روضه ای به پا کن
حرم رسیدی یه سلام،بده به نیت ما دلتنگا
حرم رسیدی بگو چندتا رفیقام جاموندن ای اقا
دلم اروم میشه با
عکس گنبد طلا
که تو میگیری از اونجا واسه من
دیگه طاقت ندارم
سر رو تربت میذارم
از حال و هواش برام حرفی بزن
✅حسین روشنا زاده ۱۴۰۳✍
#مشایه
#مناجات_با_امام_حسین_علیه_السلام
#شور_امام_حسین_علیه_السلام
#جامانده
#فراق_کربلا
#زمینه
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
♻️🌸♻️🌸♻️
ﺍﺯ ﺭﻭﺍﻧﺸﻨﺎﺳﯽ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ:
ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺍﻟﮕﻮ ﺑﺮﺍﯼ ﭘﯿﺮﻭﯼ درزندگی ﭼﯿﺴﺖ؟
ﮔﻔﺖ : « ﮐﻮﺩﮐﺎﻥ» ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺍﻟﮕﻮ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﮔﻔﺘﻨﺪ :
ﮐﻮﺩﮐﺎﻥ ﮐﻪ ﻫﯿﭻ ﻧﻤﯽﺩﺍﻧﻨﺪ ، ﮔﻔﺖ : ﺳﺨﺖ ﺩﺭ ﺍﺷﺘﺒﺎﻫﯿﺪ ،ﮐﻮﺩﮐﺎﻥ ﺷﺶ ﺧﺼﻮﺻﯿﺖ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﮐﻪ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﻫﯿﭻﮔﺎﻩ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩ . . . . . . .
ﺍﻭﻝ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﯽﺩﻟﯿﻞ ﺷﺎﺩ ﻫﺴﺘﻨﺪ
ﺩﻭﻡ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺳﺮﺷﺎﻥ ﺑﻪ ﮐﺎﺭﯼ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺍﺳﺖ
ﺳﻮﻡ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﺍ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﻨﺪ
ﺗﺎ ﺑﺪﺳﺖ ﻧﯿﺎﻭﺭﻧﺪ ﺩﺳﺖ ﺍﺯ ﺍﺻﺮﺍﺭ ﺑﺮ ﻧﻤﯽﺩﺍﺭﻧﺪ
ﭼﻬﺎﺭﻡ ﺍﯾﻨﮑﻪ : ﺑﻪ ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰ ﺩﻝ ﻧﻤﯽﺑﻨﺪﻧﺪ.
ﭘﻨﺠﻢ ﺍﯾﻨﮑﻪ : ﻭﻗﺘﯽ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺩﻋﻮﺍ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ
ﺳﺮﯾﻊ ﺁﺷﺘﯽ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﺍﺯ ﻫﻢ ﮐﯿﻨﻪ ﺑﻪ ﺩﻝ ﻧﻤﯽﮔﯿﺮﻧﺪ
وﺷﺸﻢ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﻪ ﺭﺍﺣﺘﯽ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ.
پس : کودکانه زندگی کنید .
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
♻️🌸♻️🌸♻️
#متن_روضه_اربعین
گریز به حضرت ابالفضل
◾️◾️◾️◾️◾️◾️
سلام همسفرِ نیمه راهه بی سرِ من
سلام ماهِ به دریایِ خون شناورِ من
گذشته است چهل روز از شهادتِ تو
هنوز مانده به گودال دیده ی تَرِ من
زن و بچه رو جمع کرد،صدا زد:حسینم را همین جا سر بریدند…
هزار بار سرت را به نوک نی دیدم
هنوز داغ تو یک لحظه نیست باورِ من
خدا گواه است چه دیدم در این چهل منزل
که بود همسفرم،قاتلِ برادرِ من
تن تو ماند به زمین پیشِ خواهرِ تو
سرِ تو گشت جدا پیشِ چشمِ مادرِ من
حسین جان! از زمانی که رویِ زمین افتادی شروع شد..
ز خاطرم نرود هرگز، ای عزیزِ دلم
که چوب خورد به لبهات در برابرِ من
به ذوالفقارِ زبان،حمله بر عدو کردم
🔹یه جوری خطبه خواند،که بعضی ها که دور بودند و صدا رو می شنیدن،سئوال کردند:طنینِ صدا آشناست،علی اومده به کوفه؟…
خطبه هایت طَنین صوتِ علی ست
یا ز مادر گرفته ای الهام!؟
زینبی ، حیدری ، تو زهرایی
این بُوَد اصلِ صَنعَتِ ایهام
ای که از قامتِ هلالیِ تو
راست گردیده قامت اسلام
به ذوالفقارِ زبان،حمله بر عدو کردم
چنانکه محملِ من گشته بود سنگرِ من
گزارشاتِ سفر را زمن بپرس ولی
مپرس از اینکه نیامد سه ساله دخترِ من
🔸حسین جان! نگاه نکن این همه سختی کشیدم،اول بهت بگم،که شیرِ شیر آمده ام،کاری کردم باهاشون که همه شهر گریه می کردن،با همین بچه هایی که پریشونن،شام رو گرفتم،من دخترِ علی ام،مادرم فاطمه بابام علی رو از مسجد تو خانه آورد،دختر فاطمه ام،یه کاری کردم همه پریشان،نالان…نفرینشون هم کردم…گفتم:ان شاءالله چشماتون گریون باشه،چون شما بابام رو دیده بودید،یتیم هاتون نمک گیرِ بابام بودن…داداش سخت بود ولی همش زیبایی بود…
رفقا! اُسرایِ کربلا رو همه ی بلاد بردن،کوفه در جنوب کربلاست،حلب،در شمال غربیِ کربلاست،بِعَلبَک،لبنانِ فعلی،به سمت غربِ شامِ…کمتر از یک ماه، صدها کیلومتر،خیلی راهه،روی ناقه ی عریان،یه جایی سه ساله صدا زد:عمه جان! اینا نمیخواد وایستن؟…حالا برایِ چی؟ چون این ناقه لنگ بود،ناقه ای که امام سجاد هم سوارش بود لنگ بود…
الان زائر هشتاد کیلومتر،صد کیلومتر، ده قدم راه هم که میره…تویِ همین ده قدم همه میان میگن:” هَلابیکُم یا زُوار الحسین”...😭
خوش اومدین،بفرمایید چایی،بفرمایید شربت،غذا…داداش! از ما هم پذیرایی کردن…
ناموسِ خدا و مَلأ عام که دیده؟
شادی و کف و خنده و دشنام که دیده؟
سرهایِ بنی فاطمه در شام که دیده؟
قرآن و سر و سنگِ سرِ بام که دیده؟
هُورا و کف و داغِ دل و گریه و ناله
بهتر که نگویم که چه شد طفلِ سه ساله
من خنده و شادی و کف و هلهله دیدم
ده فاطمه را بسته به یک سلسله دیدم
رأس شهدا را جلویِ قافله دیدم
من خنده ی شادی به لبِ حرمله دیدم
از کعبِ نی و شادی و بیداد بگویم
از سلسله ی گردنِ سجاد بگویم
مردم عوضِ بزم عزا،عید گرفتن
در ریختنِ خونِ خدا عید گرفتن
دور سرِ شاهِ شهدا عید گرفتن
در ماتم مصباحِ هُدا عید گرفتن
رخسارِ گُلِ یاس و کبودی چه بگویم
قرصِ قمر و سنگِ یهودی چه بگویم
کارم تمومِ نمونده جونی به تنم
یه اربعینِ دارم زار می زنم
زار می زنم،زار می زنم،حسین…
می خونم نوحه برات ،وای،وای،وای
می کنم گریه برات،های،های،های
▪️حسین جان!قربونِ زائرات،زائرهای کوچیک و کم سن و سال،قربون زائرایی که الان تو آغوش پدر و مادراشون خوابشون برده دارن میان،قربون زائرایِ سیرابت،قربون زائرایِ شیرخواره ات که هر موقع گشنه میشن،مادرشون هست،یه گوشه کنارِ جاده مادر میشینه،چادر رویِ سرِ بچه اش میکشه،بچه اش رو شیر میده...😭،بچه که آروم میشه،بلند میشه،بسم الله..طرف کربلا حرکت میکنه…حسین….
▪️مثل اربعین که بی بی حضرت زینب سلام الله علیها رسیدن کربلا،تا سه روز هی ناله زد،هی حسین حسین گفت،تا این زن و بچه ها می اومدن آروم بشن،می رفتن علقمه…دوباره گریه و زاری شروع می شد…
ای برادرِ من، چشمِ تو روشن…
▪️عباس! یادته میخواستم برم قبر جدم رو زیارت کنم،می دویدی عباس از جلو،همه مشعل ها و شمع ها رو خاموش می کردی،مبادا سایه ی من رو هم کسی ببینه…
ای برادرِ من، چشمِ تو روشن…
روم نمیشه بگم رفت معجرِ من
حسین….😭
#روضه_دفتری
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
4_5845889547182803952.mp3
1.2M
❣﷽❣
🔻#سینه_زنی_امام_حسین_ع
🔻#واحد #جامانده کربلا
🔻#حاج_یوسف_ارجونی
🔻#سبک کربلا کربلا اللهم الرزقنا ..
🔻یا حسین ـ یا حسین ـ اربعین کربلا(۴)
دلم میخواست كه این روزا زائرِ كربلات بودم
كنارِ قبرِ شش گوشه ات منتظرِ نگات بودم
دلم میخواست این اربعین از غصه بر لب میشدم
مثلِ اونا كه اومدند همراه زینب میشدم
🔻یا حسین ـ یا حسین ـ اربعین کربلا(۴)
می اومدم تا كه بگم زینب چها كشیده است
تو مجلسِ یزدیان چه دیده چه شنیده است
میخوام بهت بگم آقا یاس پرپرت چی شد
شبیه مادر شما، رقیه دخترت چی شد
میخوام بگم تو شهر شام به زخمِ دل نمك زدند
میون چشم بچه هات خواهرت و كتك زدند
🔻یا حسین ـ یا حسین ـ اربعین کربلا(۴)
دلم میخواد تو كربلا آقا به من خونه بدی
مثلِ همه كبوترات به من آب و دونه بدی
كبوتری كه این دلش عاشق و مبتلا باشه
میخواد طواف كعبهاش یه گنبدِ طلا باشه
🔻یا حسین ـ یا حسین ـ اربعین کربلا(۴)
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
4_5920163047992724606.mp3
1.57M
#واحد_زمزمه_ای_اربعین
#ای_پرنده
ای پرنده منم اینجا توی شهر غصه هام
که توو غربت غم یارم شده خواب هرشبام
کربلا خونه ی مادریمه و منم دارم
دیگه دق میکنم و ،خسته ازین حال و هوام
تو که پر داری و آزادی بگو موندی چرا
پر بزن برو از اینجا حرم امام رضا(ع)
نه نیاز داری به ویزا نه یه اشنا میخوای
هوایی مرزا رو رد کن میرسی کرببلا
بشکن این قفل قفس رو برو خال آسمون
پر بزن برو تا جنت تا بهشت بی کرون
آب و دونه تو میریزن زائرای مهربون
پر بزن بجای ماها زیارت نرفته ها
تو که آزادی برو به سمت ایوون نجف
از مسیر موکب و مشایه تا به هرطرف
یه خبر برام بیار از زائرای اربعین
از نجف تا کربلا از کاظمین تا سامرا
شصت هزار تا زائر آخه به خدا خیلی کمه
عاشقای میلیونیت کجا رو دارن غیر تو
با یه گوشه ی نگات زندگیا عوض میشه
خوش به حال اون که میشه عاقبت بخیر تو
الهی دورت بگردم ،چرا راهم نمیدی
سهمیه بندی شده کرببلات برای ما
باشه آقا حرمت ارزونی خوبات ولی
لا اقل رو بر نگردون از ماها ایرونیا
💠💠💠1⃣0⃣8⃣7⃣💠💠💠
#مجیدمرادزاده
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
#واحد_روضه_ای_اربعین
#سبک_جدید
#بلندشو_برادر
☑️بند اول
بلند شو برادر که زینب رسیده ۲
ببین رنگ و رو از رخ من پریده ۲
حسین جان ببین دیده های ترم رو
ببین حال و روزه بد و مضطرم رو
تو رفتی عزیزم مصیبت کشیدم
چه چیزا که من توو اسارت ندیدم
ما رو میزدن بی بهانه/ آوردم برا تو نشانه
با حال پریشان ؛ میخونم حسین جان
حسین جان ...
☑️بند دوم
چهل روز کشیدم غم هجر و دوری
چهل روز فقط کار ما شد صبوری
چهل روزه سخت تر گذشت از چهل سال
ندیدیم خوشی بعدِ جنجالِ گودال
غم تو برادر نشست روی این دل
ازون روز سرت رو دیدم در مقابل
نبودی که دستام و بستند
سرم رو توی شام شکستند
ببین نور دیده ؛ قد من خمیده
حسین جان ...
☑️بند سوم
تو روو نیزه بودی به ما شد جسارت
با خلخال ما کردن اینها تجارت
میدیدم که بستس چشای علمدار
میبردن با خفت ماها رو توو بازار
همه حاجتم بود برادر یه چیزی
که توی اسارت نریم به کنیزی
بگو جرم ماها چی بوده
که کل تن ما کبوده
وای از ازدحام و
شلوغی شام و
حسین جان ...
☑️بند چهارم
نمیدونی داداش شدم من دل آشوب
تو قران میخوندی و میخورد لبت چوب
میسوختیم با اشک و با درد و عذاب و
تعارف میکردن به ماها شراب و
یکی زد من و با لگد یا که با مشت
ولی اون نگاه های هرزه منو کشت
دلم غرق رنج و عذابه
که افتاد و غش کرد ربابه
دلم غرق خونه / تنم نیمه جونه
حسین جان ...
💠💠💠1⃣0⃣8⃣6⃣💠💠💠
✍ #بهنام_رضایی
✍ #مجید_مرادزاده
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
زهجرانت روان در کوه دشتم.mp3
4.28M
🥀 روضه اربعین حسینی ع
...........................❇️
زهجرانت روان در کوه و دشتم
چهل روزه که چهل منزل گذشتم
چشای خواهرت هر روزه تر شد
چو مرغی بعد تو بی بال و پر شد
چهل روزه بلا بسیار دیدم
به پای کودکانت خار دیدم
چهل روزه دل زینب کباب است
سر و دستم همه جای طناب است
بیادم آمده آهی دوباره
امان از دردهای گوش پاره
گل زرد اقاقیه تو پژمرد
حسین جان هر قدم زینب کتک خورد
دوباره ماه غمهایم سر آمد
چگویم دخترت با من نیامد
تمام این سفر نام تو برده
ولی آخر خرابه جان سپرده
من از زخم سرش خون پاک کردم
همانجا دخترت را خاک کردم
..........................
شعر: موسوی
موسوی خورشیدی
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
6367348d61edc1331ade03c7_9118711865000112803.mp3
10.81M
یاداماموشهدا.
🎤حاج سعید حدادیان
نوحه یاد امام و شهدا سعید حدادیان
───┤ ♩♬♫♪♭ ├───
یاد امام و شهدا؛ دلو میبره کرببلا!
بعضی شبا؛ وقتی بابام کنجِ دلش غوغا میشه
یا بعضی وقتا دلِ شب، وقتی که از خواب پا میشه
میره یه گوشه میشینه آلبومشو وا میکنه…
خوب میدونم گذشتشو با اونا پیدا میکنه!
درد و دلِ این روزاشو با اونا نجوا میکنه
میگم بابا اینا کی ان که با لباس خاکی ان؟
اما هزار تا کهکشون سرتاسرِ هفت آسمون؛ مونده به زیر پرشون!
میگه پسرم نور دلم باغ گلم؛ همه حاصلم!
الهی هیچ مسافری از رفیقاش جا نمونه…
تو هم دعا کن، که بابات غریب و تنها نمونه
بعد امام و شهدا؛ زیاد تو دنیا نمونه!
اینا تو آسمون من ستاره های سحرن!
به جون تو برای من، عزیزتر از برادرن!
به کی بگم چجور بگم؟! بعضیاشون تو بیداری، بعضیاشون تو رویاها…
جلوه ی مولا رو دیدن! جذبه ی آقا رو دیدن!
یاد امام و شهدا دلو میبره کرب و بلا…
میگم بابا چرا هر وقت پیش شما میون کل جبهه ها
اسم شلمچه که میاد؛ چه سریه چه رازیه فوری بر افروخته میشی؟!
مثل شمعِ سوخته میشی؟
میگه پسرم ای پسرم! نمک نزن بازم به زخم جگرم!
سر تا سر جبهه همش طور تجلی خدا بود؛ به خدا آخر دنیا بود!
به خدا کرب و بلا بود به خدا…
حضرت زهرای بتول با این که ما نوکرشیم؛ مادر ما بود به خدا
اما میون جبهه ها، شلمچه بیشتر از همه گرفته بوی فاطمه

شب حمله همهمه بود روی لبا زمزمه بود…
کی تو دلا واهمه بود؟
دعوا سر سربند یا فاطمه بود!
ذکر لبا وقتی که یا زهرا میشد، همه گره هامون وا می شد
یاد امام و شهدا دلو میبره کرببلا…
میگم بابا این که علم تو دستشه؛ صبح دو کوهه مستشه
روی لباش یه زمزمه اس، این که جلوتر از همه اس بگو کیه؟
این رفیقم که میبینی میون دارِ هیئتا بود…
مسجدی بود بی ریا بود؛ با صفا بود با خدا بود
یه شب توی میدون مین، آخر به آرزوش رسید!
ترکشای خمپاره ها هر دو تا دستاشو برید…
این رفیقم پور احمده؛ تو عاشقا سرآمده دیگه مثلش نیومده!
عاشق با صفایی بود؛ خیلی امام رضایی بود
این رفیقم که میبینی اهل نظر بود به خدا…
مرغِ سحر بود به خدا؛ مرد خطر بود به خدا…
یه شب توی میدون مین، دیدم بی سر بود به خدا
این رفیقم که میبینی؛ انیس و یار و یاورم…
عزیزتر از برادرم نور دو چشمونِ ترم!
وقت وداع آخرش میگفت؛ بگو به مادرم از خدا خواستم همیشه که برنگرده پیکرم!
این رفیقم غلامعلی، نوحه خونه روضه خونه…
وقتی دل بابات میگیره؛ شعرای اونو میخونه
آخرش حاجتمو من میگیرم؛ یه روز از عشق تو مولا میمیرم!
قربون کبوترای حرمت قربون این همه لطف و کرمت…
یاد امام و شهدا؛ دلو میبره کرببلا!
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
سعید حدادیان یاد امام و شهدا
1_12961479049.mp3
10.62M
متن مداحی بر سر مزار گلی ناله میکند بلبلی
—–|●♯♩♪♫♬♬♫♪♩♯●|—–
بر سر مزار گلی ناله میکند بلبلی..
مجلس عزا گرفته دختر بزرگ علی
برگشته ز شام و کوفه،با قامتی خمیده زینب
چهل روزه اسیر بوده،حسین را ندیده زینب
هجده سرِ نورانی به بالای نیزها بدیده…
صوت قرآن برادرش، بر نوک سنان شنیده!
داغ دختری سه ساله را در خرابه دیده زینب

چهل روزه اسیر بوده، حسین را نَدیده زینب
همچو بابایش علی، به بازار کوفه خطبه خوانده…
با خطبه ی آتشین خود، محشر آفریده زینب
همراه اَسیران بلا، او رفته به شام و کوفه!
انتقامِ خونِ شُهدا، از یزیدیان گرفته
ویرانه گر کاخ معاویه و یزیده زینب…
چهل روزه اسیر بوده؛ حسین را ندیده زینب!
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
ناخدای کربلاست
قلب هر سینه زنی ماتمسرای کربلاست
در سر هر عاشقی حال و هوای کربلاست
هر که را دیدم دراین عرصه به طرزی بی نظیر..
..مست و مجنون و خراب و مبتلای کربلاست
این همه غوغا که در عالم بپا گشته، فقط
گوشه ای از محشر ارباب های کربلاست
نی نوا دارد در این وادی، نوای عاشقی
خوب گوشت را بده..این نی نوای کربلاست
در صفا و مروه ای حاجی صفا کردی ولی
این صفا نشأت گرفته از صفای کربلاست
آن بهشتی که خدا مژده به آدم داده است
جلوه ی دنیایی اش صحن و سرای کربلاست
بی خود ای عاشق برای کربلا طرحی نچین
فاطمه طراح اصلیِ نمای کربلاست
قتلگاه و خیمه گاه و علقمه، تل و فرات
جملگی از صحنه های سینمای کربلاست
کربلا فُلک نجات، عالم پناهنده به اوست
حضرت خون خدا هم ناخدای کربلاست
آسمان و این زمین و نُه فَلَک تا روز حشر
فاش می گویم همه تحت لوای کربلاست
جان هرکس که بُوَد خصمش گرفته می شود
جان هرکس که بُوَد مستش فدای کربلاست
زائرش هم نزد حق اجر زیادی می برد
کمترش باشد بهشتی که جزای کربلاست
حضرت عباس علمدار خیام اهل بیت
با همان دست قلم، مشکل گشای کربلاست
روز عاشورا، امام کربلا سر داد و گفت:
پیروی از حق پیام آشنای کربلاست
خون شاه تشنه لب در این زمین جوشیده است
چون حسین ابن علی خون خدای کربلاست
شد خضاب از خون اصغر صورت پر خون او
خون اصغر را بگو خونین حنای کربلاست
پیش چشم خواهرش ارباب عالم را زدند
این همه بی حرمتی تنها برای کربلاست
عطر سیب حضرتش از هرطرف حس می شود
پیکرش پاشیده شد، در هر کجای کربلاست
مثل مولا در رکوع خود به سائل داده است
خاتمی را که نشانی از عطای کربلاست
«ملتمس» بر خود ببال از این گدایی کردنت
کربلا رفتن بسی سهم گدای کربلاست
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#مناجات_امام_حسین_ع
#امام_حسین_ع
#کربلا#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#اربعین
مثنوی اربعین(دشتی)
کربلا تعظیم کن ، پیرِ قبیله می رسد
کوچه وا کن با ادب ، دارد عقیله می رسد
کیست این خانم علمدارِ سپاهِ اربعین
شاه بانو، دخترِ آقا امیرالمومنین
شرم دارد از تماشایِ جمالش آفتاب
شد یکی از گریه کن هایِ کلاسِ او رباب
هرنفس هر محملی یک منبرِ روضه شده
پینه های دستِ زینب ،آخرِ روضه شده
گریه آزاد است هرمنزل چه شوروحالی است
روضه خوانها دورِ هم ،جایِ رقیه خالی است
زینبِ امروز ، با روزِ دهم، ... تغییر کرد
این چهل روزِاسارت، عمه جان راپیر کرد
بارها وبارها رأسِ بریده گریه کرد
بر گرفتاریِ این ، قامت خمیده گریه کرد
سنگ هایِ بی ادب سنگِ صبورش را شکست
چشمهایِ کوچه بازاری، غرورش راشکست
چشمهایِ کوچه بازاری جسارت می کند
هرچه می بینند با لبخند قیمت می کند!!!!
هرکس و ناکس کنارِ ناقه، پایش واشده
بابنیِ الزّهرا شبیهِ خارجی ها تا شده
بچه ها را، با کمربندِ زِرِه ،می زد سنان
گیسوانت را به یک شاخه گِرِه می زد سنان
نیزه دارت از سرِ شب تا طلوعِ صبح ،مست
روی صندوقهای حملِ سر، حرامی می نشست
بسکه شد نیزه به نیزه حنجرت پاشیده شد
در میانِ پنجه ها مویت بهم تابیده شد
بدترین جایِ سفر شد مجلسِ ابن زیاد
تا که دادِ او درآید پا به روی سر نهاد
هرکجا ام المصائب صبرکرد وصبرکرد
بی صدا ام المصائب صبرکرد وصبرکرد
کوچه ها ام المصائب صبرکرد و صبرکرد
شام را ام المصائب صبر کرد و صبرکرد
حضرت پرده نشین را عاشقی ، آواره کرد
مثلِ مادر چادرش را تازیانه پاره کرد
برسیاهی های چادر جای پا افتاده است
از فشار گریه دیگر از صدا افتاده است
درد ِ غیرت بر دل ِ هفت آسمان افتاده است
نام زینب بر زبان ِ این و آن افتاده است
چادری که روی آن روح الامین حساس بود
با وقار فاطمی اش ، کعبهٔ عباس بود
بر سر بازار زیر پای ِ مردم گیر کرد
کوچه های شام اهل بیت را تحقیر کرد
باید از این روضه صدها بار مُردُ زنده شد
با چه دستی روز غارت گوشواره کنده شد
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#قاسم_نعمتی
#اربعین
من اگر اینجا رسیدم میهمان زینبم
تا ابد مدیون لطف بیکران زینبنم
واجب التعظیم باشد دختر شیر خدا
مثل خیل انبیا از خادمان زینبم
ناله صوت الحزین او به گوش من رسید
با حسین جان گفتن خود همزبان زینبم
راه را با اشک چشمم آب و جارو میکنم
دست بر سینه غلام آستان زینبم
روز محشر در کنار حاج قاسم ها بگو
خاک پایش نه غلام دوستان زینبم
ذوالفقار خطبه هایش بوی حیدر میدهد
واله و سرگشته از فن بیان زینبم
در طواف محمل خود هیجده خورشید داشت
در چهل منزل به فکر آسمان زینبم
راه را واکن ابوفاضل که زینب آمده
روضه خوان شوکت و قد کمان زینبم
حضرت پرده نشین برگشته از بزم شراب
این چهل منزل فقط در فکر جان زینبم
درمیان دختران جای رقیه خالی است
در عزای روضه خوانِ کاروان زینبم
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#قاسم_نعمتی