.
#امام_علی
سینه زنی زمینه زیبا شهادت امیرالمومنین علی ابن ابیطالب علیه السلام به نفسِ آقا سید مهدی حسینی •┄┅═══••↭••═══┅┄•
محبت ابوتراب را که جار می کشم
قلوبِ بی قرار را سر قرار می کشم
هر آنچه بویِ مرتضی دهد به چشم می نهم
هر آنچه بویِ او نداد را به دار می کشم
من از دقایق نخست بازگشت از نجف
برایِ دیدن دوباره انتظار می کشم
ز خاندان او کریم تر کسی ندیده است
اگر که منتی کشم از این تبار می کشم
به شاعران او خدا مقام ویژه داده است
به حشر چشم خود به پای شهریار می کشم
اگر مرا نخواست زحمتی نمی دهم به او
خودم گلویِ خویش را به ذوالفقار می کشم
به عشق دیدنِ علی بهشت را نظر کنم
بدونِ او من از بهشت هم کنار می کشم
گناه من اگر دلیلِ خجلت علی شود
به روز حشر خویش را به سویِ نار می کشم
غریبِ دهر هم شوم به سوی هر که می روم
غریبیِ ابوتراب را هوار میکشم
نوشته اند وقتِ مرگ وقت دیدن علی ست
برایِ مرگ انتظار بی شمار می کشم ...
____
#کربلایی_سید_مهدی_حسینی
#روضه_امیرالمومنین_علیه_السلام
#اربعین
#سینه_زنی
#ویژه_ایام_محرم
#ویژه_ایام_محرم
#ماه_رمضان
|⇦• سینه زنی زیباتقدیم به ساحتِ مقدس امیرالمومنین صاحب ذوالفقار حضرت علی ابن ابیطالب علیه السلام با نوای آقا سید مهدی حسینی
┅═•┄◉⊰↭⊱◉•┄═┅
یا ضیغم المُهَمهَم یا ناصِرَ النّبی
یا کاتِبَ الکتائب یا قاتِلَ القَوی
یا قاهِر العَدوّ یا والیَ الوَلی
یا مظهر العجائب یا مرتضی علی
خُمارِ بادۀ عشقم ، خمارِ جامِ علی
علی امام من است و منم غلامِ علی
جنازمُ میبرن وادی السلام علی
من ایستاده بمیرم به احترام علی
#کربلایی_سید_مهدی_حسینی
#روضه_امیرالمومنین_علیه_السلام
#ویژه_ایام_محرم
#ویژه_ایام_صفر
#اربعین
#فاطمیه
.
.
#قسمت_اول روضه و مقتل جانسوز ویژۀ شهادتِ امیرالمؤمنین علی علیه السلام به نفسِ حاج میثم مطیعی اجرا شده شب21 رمضان
•┈┈••✾••✾••┈┈•
امشب بریم دَرِ خونه ی امیرالمؤمنین،ببینیم چه خبره؟بریم حالِ امیرالمؤمنین رو بپرسیم،خیلی ها امشب اومدن دَرِ خونه اش،اَصبَغ بن نُباته،از اصحاب امیرالمؤمنینِ،میگه: من دم خونه ی مولا بودم،مردم همه جمع شده بودن،وِل وله ای بود، صدای گریه و شیون بلند بود،"فخرج الحسن علیه السلام و قد ملأت المکان بالصمت" حسن در رو باز کرد،سکوت همه جا رو فرا گرفت،یه نگاهی به جمعیت کرد،فرمود:مردم! حال بابام اصلاً خوب نیست،نمیتونه کسی رو ببینه....{امشب ما هم اومدیم دَرِ خونه ات،دَرِ خونه ات رو باز کن،مارو از دَرِ خونه ات رد نکن}....
امام حسن فرمود:مردم! "یقول لکم أمیر المؤمنین انصرفوا إلى منازلکم فانصرفوا رحمکم الله"امیرالمؤمنین فرمودند:بروید خونه هاتون،خدا بهتون خیر بده... اَصبَغ بن نُباته میگه: "فانصرف القوم" مردم پراکنده شدند،رفتند خونه هاشون،ولی من جایی نرفتم" و لکن بقى أصبغ بن نباتة أحد أصحاب أمیر المؤمنین علیه السلام" میگه: من دَرِ خونه ی امیرالمؤمنین موندم،با خودم گفتم:یه عُمری زیر سایه ی علی بودم، حالا کجا برم؟
اوست نشسته در نظر من به کجا نظر کنم
اوست گرفته شهر دل، من به کجا سفر کنم
"و لَم یستطع الإنصراف" نرفت،نتونست بِره،آقام داره با سر و دل شکسته جون میده من کجا برم؟ "و اشتد البکاء من منزله فبکی" میگه:از داخل خونه ی مولا صدا گریه بلند می شد،همچین که صدا بلند میشد منم گریه می کردم،داد می زدم "و خرج الإمام المجتبى علیه السلام ثانیةً"دوباره امام حسن اومد بیرون،فرمود: "یا أصبغ أ ما سمعت قولي عن قول أمیر المؤمنین" مگه نشنیدی حرف امیرالمؤمنین رو؟مگه نگفت: همه بروید؟...
{یه حرف بزنم:این خانواده عادتشونِ ،میگن: بروید...نمونید،حسینش هم همه روز عاشورا گفت بروید،اینها فقط منو میخوان...}
"قال أصبغ: بلى و لکني رأیت حاله"....اصبغ میگه: می دونم ولی حال و روز مولام رو که می بینم نمیتونم بروم... "فأحببت أن أراه مرة أخرى" دلم میخواد یه بار دیگه ببینمش...اصبغ میگه من التماس کردم،امام حسن برگشت داخل،چیزی نگذشت دوبارهآمد بیرون،فرمود: داخل شو...میگه داخل منزل شدم، "فدخلت فإذا أنا بأمیر المؤمنینعلیه السلاممعصب بعصابة صفراء" دیدم آقام بستر نشین شده، دیدم یه دستمال زردی به سرش بسته، "و قد علا صفرة وجهه على تلک العصابة" میگه: نفهمیدم صورتش زردتر شده یا اون دستمال زردترِ" فإذا هو یقلع فخذا و یضع أخرى من شدة الضربة و کثرة السَم" میگه از شدت درد، از شدت زیادیِ سَم،دیدم امیرالمؤمنین هی پاهاشو رو زمین میکشه...
میخوام روضه امیرالمؤمنین بخونم،ولی برا امام حسین در روایت داره" وَالحسین یَجُودُ بِنَفْسِهِ" یعنی:از حرم تا قتلگه زینب صدا می زد حسین..او صدا می زد:حسین! دست و پا می زد حسین...
میگه دیدم آقام هی پاهاش رو روی زمین میکشه" فأکببت علیه"خودم رو روی مولام انداختم،" فقبلته و بکیت" صورت مولا رو بوسیدم و های های گریه کردم...مولا فرمود:اصبغ! گریه نکن من دارم به بهش میرسم...گفتم آقا جان!من میدونم شما دارید می روید بهشت،ولی من برای درد از دست دادن شما و دوری شما گریه میکنم،چه جوری دوریِ شمارو تحمل کنم؟...
آره... دوری از علی خیلی سخته،این تازه حال اصبغ بود...زینب باید چیکار بکنه،اُم الکلثوم،حال حسن و حال حسین و عباسش رو...
#حاج_میثم_مطیعی
#ماه_مبارک_رمضان
#شب_قدر
#روضه_امیرالمومنین_علیه_السلام
.
.
#قسمت_دوم روضه و مقتل جانسوز ویژۀ شهادتِ امیرالمؤمنین علی علیه السلام به نفسِ حاج میثم مطیعی اجرا شده شب21 رمضان
•┈┈••✾••✾••┈┈•
" لَمّا كانَت لَيلَةُ إحدى وعِشرينَ و أظلَمَ اللَّيلُ وهِيَ اللَّيلَةُ الثّانِيَةُ مِنَ الكائِنَةِ جَمَعَ أبي أولادَهُ و أهلَ بَيتِهِ ووَدَّعَهُم "مثل امشب،شب بیست و یکم،وقتی هوا تاریک شد،امام حسن میگه:بابام همه بچه هاشو جمع کرد،دونه دونه صداشون کرد،باهاشون خداحافظی کرد،براش طعام آوردیم،ولی چیزی نخورد،به دو لب امیرالمؤمنین خیره شدیم،یه وقت این پیشانیِ نورانی شروع کرد به عرق کردن،آقا با دست خودش عرق هارو پاک کرد..گفتم:باباجونم! چرا پریشونی؟فرمود:از رسول اکرم شنیدم،یکی از نشونه های مرگ،عرق کردنِ پیشانیِ...امام حسن عرضه داشت،بابا! این چه حرفیِ؟چرا حرف رفتن میزنید؟ مولا فرمود: "يا بُنَيَّ إنّي رَأَيتُ جَدَّكَ رَسولَ اللّهِ صلى الله عليه و آله في مَنامي قَبلَ هذِهِ الكائِنَةِ بِلَيلَةٍ" پسرم! یک شب قبل از این اتفاق پیغمبر رو در خواب دیدم" فَشَكَوتُ إلَيهِ ما أنَا فيهِ مِنَ التَّذَلُّلِ وَالأَذى مِن هذِهِ الامَّةِ "از اینکه این جماعت که خون به جگرم کردند شکایت کردم.پسرم! پیغمبر فرمود:اینهارو نفرین کن" فَقالَ لي: ادعُ عَلَيهِم، فَقُلتُ: اللّهُمَّ أبدِلهُم بي شَرّاً مِنّي و أبدِلني بِهِم خَيراً مِنهُم" گفتم:خدایا! بدتر از من رو بر اینها مسلط کن،من رو به بهتر از اینها برسان...بعد اینجا پیغمبر فرمود: "قَدِ استَجابَ اللّهُ دُعاكَ" علی دعات مستجاب شد... "سَيَنقُلُكَ إلَينا بَعدَ ثَلاثٍ" پیغمبر فرمود: سه روز دیگه به ما ملحق میشی..." وقَد مَضَتِ الثَّلاثُ" حسنم! سه روز گذشته،دیگه چیزی نمونده،دیگه دارم میرم کنار پیغمبر،کنار فاطمه،راحت میشم از این مردم...محمد حنفیه میگه: مولا اینجا یه نگاهی کرد به حسن و حسین فرود:" يا أبا مُحَمَّدٍ ويا أبا عَبدِ اللّهِ كَأَنّي بِكُما وقَد خَرَجَت عَلَيكُما مِن بَعدي الفِتَنُ مِن ههُنا، فَاصبِرا حَتّى يَحكُمَ اللّهُ وهُوَ خَيرُ الحاكِمينَ" حسنم!حسینم! انگار شمارو می بینم؛بعد از من بلاها بر سر شما میاد،ولی صبر کنید،خدا احکم الحاکمینِ...اینجا به امام حسن و حسین نگاه کرد...اما یه وقت روش رو کرد سمت یک نفر...روش رو کرد سمت امام حسین،فرمود:" يا أبا عَبدِ اللّهِ أنتَ شَهيدُ هذِهِ الامَّةِ" حسین تو شهید این امت هستی...{زبان حالِ: حسینم این مردمی که بیرون دارن برا من گریه می کنند،تو رو میکشن،همین بچه هایی که هر شب براشون نون و خرما بردم،همین هایی که با ظرف شیر اومدم پشت در خونه،بزرگ میشن..میان کربلا... خوبی هام رو جبران میکنن...}
" فَعَلَيكَ بِتَقوَى اللّهِ وَالصَّبرِ عَلى بَلائِهِ" حسینم! بر بلا و مصیبت صبر کن،خیلی سختِ ولی صبر کن،خیلی داغ می بینی ولی صبر کن...زینب تا این حرف هارو شنید دلش لرزید...*
#حاج_میثم_مطیعی
#ماه_رمضان
#شب_قدر
#روضه_امیرالمومنین_علیه_السلام
.
.
#قسمت_پایانی روضه و مقتل جانسوز ویژۀ شهادتِ امیرالمؤمنین علی علیه السلام به نفسِ حاج میثم مطیعی اجرا شده شب21 رمضان
•┈┈••✾••✾••┈┈•
قلب مرا دوباره به آتش مزن پدر
باچشم بسته لب مگشا بر سخن پدر
آهسته حرفهای خصوصی خویش را
پنهان ز اهل خانه مگو با حسن، پدر
از کربلا و هجمۀ غمها و تیغ و تیر...
گفتی حکایت تَنِ بی پیرهن، پدر
خیره شدی به معجر روی سرم چرا؟
خون میچکد ز چشم تو در پیش من پدر
رنگت پریده است پدرجان، سکوت کن
دیگر بس است روضه! به قرآن سکوت کن
گاهی نظر به کام حسن میکنی و گاه...
باچشم خیس میکشی از عمق سینه آه
گاهی زهوش میروی و بعد... بی رمق
میافکنی به حلق حسینم فقط نگاه
جانم به لب رسیده پدر بسکه بهر من
گاهی ز کوفه حرف زدی، گاه قتلگاه
گفتی که اهل کوفه مرا سنگ میزنند
پیش سربریده و اطفالِ بی پناه
آن روز پس دلاور رعنای من کجاست؟
عباس، تکیه گاه حسین و حسن کجاست؟
#شاعر مجتبی روشن روان
*شاید امیرالمؤمنین میگه:زینبم! یه روز مادرت به تو سفارشِ حسین رو کرد،حالا من به برادرت عباس سفارشِ حسین رو میکنم،که تنهاش نذاره...
اما بالاخره یه زمانی میرسه ازعلقمه صدا بلند میشه::"یا اَخا! اَدرک اَخاک" همون لحظه ای که، مشک رو پر از آب کرد،به دوشش انداخت،به طرف خیمه هاحرکت کرد،چه اتفاقی افتاد؟یه وقت دیدن مشک رو به دندان گرفته،دست راست و چپش رو بریدند،خون از دستاش روان شده،ولی حواسش به چیزی به غیر از رسوندن مشک به خیمه ها نبود،داشت بتاخت میاومد که فهمیدن چه جوری اباالفضل رو متوقف کنن،تیراومد به مشک اصابت کرد "فَجاءَهُ سَهْمٌ فَاَصابَ الْقِرْبَهَ وَ اُریقَ ماؤُها" آب ریخت،آبرو ریخت...صحنه ی العطش بچه های حسین،لب های خشک حسین،بدن بی جون اصغر،نگاه پر از التماس رباب اومد جلو چشاش،یاد باباش افتاد که حسین رو بهش سپرده بودن،شاید هم عباس این زمزمه رو می شنید اون لحظه ی آخر:*
می آید صدایِ العطش دوباره
رفته عمو که آب بیاره...
وای،بارونِ سنگ اگه بباره
اگه که مشکش بشه پاره...
وای تموم بچه ها می دونن
قول عمو نشد نداره
حیدرِ کربلا اباالفضل...
ساقیِ کربلا اباالفضل...
بحق اون آقایی که روایی میگه:وقتی آب از مشکش ریخت، "وَ وَقَفَ الْعَباس مُتِحَیِّرا" هیچ حرکتی نکرد،اسب ایستاد،خودش متحیر موند،اشک می ریخت زمزمه می کرد...
آب آب تشنگان زد آتشم
خجلت از سقایی خود می کشم
کاش از اول نام من سقا نبود
یا در این دشت بلا دریا نبود
داشت به آبرویِ ریخته اش فکر می کرد" ثُمَّ جاءَهُ سَهْمٌ آخَرُ، فَاَصابَ صَدْرَهُ فَانْقَلَبَ عَنْ فَرَسِهِ" یه تیر دیگه ای اومد به سینه اش اصابت کرد،ازروی اسب به زمین افتاد...
بدونِ دست، کسی که تنش پُر از تیر است
خدا کند ز بلندی، فقط زمین نخورد
*وقتی از روی اسب رو زمین افتاد" فَصاحَ اِلی اَخیهِ الْحُسَیْنُ اَدْرِکْنی یا اَخاهُ" صدا زد:برادر بیا به فریادم برس، اینجا امام حسین به داد عباس رسید،اما ساعتی نگذشت دوباره همین صحنه تکرار شد...سیدبن طاووس میگه:امام حسین از جنگ خسته شد..*
نه ذوالجناح دگر تاب استقامت داشت
نه شاه تشنه لبان بر جدال طاقت داشت
بیرق عشقت بالا،اباعبدالله...
کُلُّ یومٍ عاشورا،اباعبدالله
حسین!
سلامِ ای بالا نشین
سلام این خونین جبین
بخر مارا اربعین
من الغریب تو اوجِ تمام روضههای تو
خدا چه روضهای خوانده، برای تو
حسین ذبیح العطشان
حسین قتیل العریان
#حاج_میثم_مطیعی
#ماه_رمضان #امام_علی
#شب_قدر #احیاء
#روضه_امیرالمومنین_علیه_السلام
.
|⇦• #سینه_زنی ویژۀ شهادت امیرالمومنین علی علیه السلام با نوایِ حاج مهدی رسولی •✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
کوفه ای دیار علی
محرم اسرار علی
شاهد جهاد و ایثارِ علی
کوفه شهر بی بدل ، تویِ دلاوری مثل
یاور علی تو غوغایِ جمل
کوفه ای باغِ بهشت ، ای حرم شیرِ خدا
یادته علی به تو گفت هذه مَدینَتُنا
چرا از راه رفته برگشتی
چرا خوردی فریب دنیارو
چند قدم تا به خیمۀ دشمن
چرا تنها گذاشتی مولارو
تو عبرتی به دلِ بیدار
فَاعْتَبِرُوا يَا أُولِي الأَبْصَارِ ..
کوفه شهر قیل و قال
پُر آرزو رو به زوال
پر از مردایِ اشباع الرجال
تو که دیدی دل شب با کیسه نون و رطب
علی بود فکرِ یتیمایِ عرب
تو که دیدی همه جا سجده و عبادتشُ
تو چشیدی کمی از مزه ی عدالتشُ
تو که پای علی شهید دادی
چرا همراش نموندی تا آخر
چرا راحت طلب شدی کوفه
چرا بیعت شکستی با حیدر
قصه میشه دوباره تکرار
فَاعْتَبِرُوا يَا أُولِي الأَبْصَارِ ..
کوفه عجب دیاریه
قصه پر از بی عاریه
تویِ خط به خط تاریخ جاریه
کاش مثل اونا نشیم از علی جدا نشیم
کاشکی مثل کوفه بی وفا نشیم
ما تو راهیم نکنه رو به دنیا بزنیم
نزدیک مقصد عشق نکنه جا بزنیم
شیعه مرتضی شدن سخته
قیمتش مال و آبرومونه
شیعه یعنی کسی که تا آخر
پشت حیدر میون میدونه
باید بشیم مالک و عمار
فَاعْتَبِرُوا يَا أُولِي الأَبْصَارِ ..
↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾
__________
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد از مطالبِ کانال #جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#hardrevenge
#Terrorist_America
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#کربلایی_مهدی_رسولی
#روضه_امیرالمومنین_علیه_السلام
#سینه_زنی
#اربعین
#ماه_مبارک_رمضان
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
4_5906805983170003413.MP3
زمان:
حجم:
2.22M
⚘گمنام⚘:
#شب_قدر
#روضه_امیرالمومنین_علیه_السلام
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
🔹صاحب عزا کجایی گویم سرت سلامت
یابن الحسن... آقاجانم...
شب شهادت جد غریبتون امیرالمومنین...
کجا خیمه ی عزا بر پا کردید...
کجا برا جد غریبتون دارید اشک میریزید...
🔹صاحب عزا کجایی، گویم سرت سلامت
🔹کی میشود بیایی، گویم سرت سلامت
آقا...
خیلی برامون سخته...
هر سال برا جد غریبتون امیرالمومنین مجلس بگیریم...
اما شما در کنارمون نباشید...
ای... صاحب عزای اصلی این مجالس کجایی...
🔹کی میشود بیایی، گویم سرت سلامت
ان شاء الله یک روزم شما بیایید آقا...
حرم آقامون امیرالمومنین...
خودتون مصیبت جد غریبتون رو بخونيد...
روضه آقامون امیرالمومنین رو بخونيد...
ما بشینیم در کنار شما...
زار زار گریه کنیم...
🔹ای آفتاب زهرا، کی شام تار غم را
🔹چون صبحدم نمایی، گویم سرت سلامت
یا صاحب الزمان...
کانال نوحه یا زینب سلام الله علیها
#آجرک_الله_یاصاحب_الزمان🏴
#شب_قدر
#روضه_امیرالمومنین_علیه_السلام
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
🔸شبهای احیا در فراق تو گذر شد
🔸عمرم تباه است و ز هجر تو سپر شد
عمرم داره تموم میشه...
یابن الحسن...
اما شما نیومدید آقا...
🔸ای روضه خوان و یوسف زهرا کجایی
🔸آقا بیا روزم شب و شب هم سحر شد
یک عمری...
ادعای نوکری شما رو کردم آقا... اما آخرم شما رو نبینم و...
از این دنیا برم...
آقا... من این مصیبت رو کجا ببرم...
من این مصیبت رو به کی بگم...
🔸از اول ماه خدا یاد تو هستم
امام زمان... 😭
🔸از اول ماه خدا یاد تو هستم
🔸اما چرا این ناله هایم بی اثر شد
مردم بیایید امشب...
از ته دل برا آقامون دعا کنیم...
از خدا... فرج آقا رو بخواهیم...
خودشون فرمودند:
أَکْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِیلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِکَ فَرَجُکُم»«بحارالأنوار ،ج53 ، ص180 ، باب 31
امشب یک طوری آقا رو صدا بزنیم...
وقتی خود امام زمان صدامون رو میشنوه...
بگه من غریب نیستم...
شیعیانم به یاد من هستند...
🔹یابن الحسن کجایی
🔹ای وای ازین جدایی
حالا از سوز دل صدا بزن آقا رو...
خدا ميدونه یک روز غبطه میخوریم...
میگیم ای کاش بهتر صدا میزدیم آقا رو...
چشم به هم بزنیم جوونی تموم ميشه...
این دو روز دنیا تموم میشه...
خوش بحال اونهایی که...
به عشق آقا زنده بودند و...
با عشق آقا هم از دنیا رفتند...
وقتی چشم از این دنیا ببندیم...
تازه میفهمیم هر چی بود...
در خانه این خانواده بود...
حالا دستها رو بلند کن صداش بزن...
یا بن الحسن...
(#شاه_بیت برای ورود به روضه👇)
🔸آقا اجازه شب، شب قدر است و روضه
🔸از کوفه تا کرب و بلا خاکم به سر شد
آقای من...امام زمان...
🔸مولای دین رفت و جسارت ها شروع شد
🔸در سینه هاشان بغض مولا پر ثمر شد
دیگه دلت اینجا نباشه...
بریم خانه امیرالمومنین...
بیاد اون لحظه ای که...
کانال نوحه یا زینب سلام الله علیها
#آجرک_الله_یاصاحب_الزمان😭