eitaa logo
امام حسین ع
22.2هزار دنبال‌کننده
414 عکس
2.1هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. [ برای چشم‌ها و دستان مجروح ... ] یک کاسه خون... چشم غروب‌آلود آفاق است هر صبح و شب دنیا به خون تازه مشتاق است رو می‌کند هر روز طرزی تازه از کشتن ماییم و حیرت؛ بس که این سلاخ خلّاق است از چشم ما گر بنگری این زخم‌ها مرهم از چشم ما گر بنگری این زهر تریاق است این چشم‌های غرق خون، دستان بی‌پیکر تعبیر بانگ «کُلّنا عباسِ» عشاق است رفته‌ست آه کودکان تشنه تا عیّوق ای اذن میدان! طاقت عباس‌ها طاق است | | ✍ .
. به روی سینه داغی تازه داریم به زخم کهنه هم آوازه داریم کویر تشنه رنگ خون گرفته غم و اندوهِ بی اندازه داریم .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 🏷وظیفه ستایشگران اهل بیت (ع) (افسران ویژه جهاد تبیین) در شیوه مواجه و تبیین مسائل روز 🔸تکلیف ما این است که در روضه خواندن‌مان تاریخ را با یک گریز کوتاه به وقایع امروز گره بزنیم. 🔸حاج منصور ارضی مداح اهل‌بیت علیهم‌السلام در دهمین نشست صمیمانه جمعی از ستایشگران جوان اهلبیت علیهم‌السلام الی‌الحبیب‌، با طرح این سوال گفتند که چرا مداح شده‌ایم؟ اظهار داشتند: اگر بنا دارید حرف و سخن سیاسی بزنید، باید در قالب هنر خود این کار را کنید، این شغل که خدا به شما داده است، مأموریت ویژه‌ای دارد. 🔹مقام معظم رهبری فرمودند که دانشجو باید مطالبه گر باشد. این به این معنی نیست که یقه بگیرد که امروز کار به این جا رسیده است. وظیفه ما اقامه عزا و اقامه شادی است، نباید از این خط خارج شویم. 🔸وی با اشاره به اینکه معترض‌ترین فرد در جامعه ما ولی فقیه و مرجع تقلید ماست گفت: مداحان اگر حرفی دارند، اعتراضی دارند، باید در راستای راهبردهای رهبری و امام جامعه بیان کنند. ما در برابر مقام معظم رهبری تسلیم شده‌ایم و این به معنای آن است که او بیشتر از ما می‌داند و حتی بیشتر از ما درد دارد. 🔸تکلیف ما این است که به صورت حرفه‌ای در روضه خواندن‌مان تاریخ را با یک گریز و اشاره کوتاه به وقایع امروز گره بزنیم و در این صورت مردم خودشان متوجه حق و باطل می‌شوند و حتما باید مواظب مخاطبین پای منبرهایمان باشیم تا منحرف نشوند. ........... .
Hefdah Rabi 1403 Hadadian [Mohjat_Net] (3).mp3
942.4K
ملائکه میرسن از اون بالا برای طواف گنبد خضرا خدا میدونه عشق میکنم وقتی صدا میزنم تو رو اباالزهرا کی غیر از تو / تو خونش فرشته بازاره کی غیر از تو دومادش حیدر کراره کی غیر از تو سلطنت به عالمین داره کی غیر از تو نوه ای مثل حسین داره مرید تو حضرت عیسی و تو مرشد روح الامین هستی دوسِت دارن حتی گنه کارا تو رحمة للعالمین هستی یا رسول الله یا اباالزهرا **** گنبد خضراتو برم نفس مسیحاتو برم میمیرم برا حسن و حسین پسرای زهراتو برم کی غیر تو دختری مثل فاطمه داره دوماد کی شبیه تو حیدر کراره خدا میدونه که از ولادت به تو دارم چقدر من ارادت جونم فدای تو و همه خونوادت یا رحمة للعالمین عشق امیرالمومنین 🔹 🔸 هفده ربیع 1403 .
Hefdah Rabi 1403 Hadadian [Mohjat_Net] (5).mp3
822.5K
✍ . هر شبش با برق چشمای علی رنگین شد دنیا رو میگم دنیا رو میگم واسه مولا شیرین زبونی کرد شیرین شد خرما رو میگم خرما رو میگم عشق شیرین علی ای ماه زرین علی نظم این عالمو تو کردی تعیین علی گفتم بالا سرم موقع جون دادنم اسم تو رو بگن به جای تلقین علی جواب سوالم علی احسن الحالم علی خواب و خیالم علی یا اسدالله مال و منالم علی جان دو عالم علی خواب و خیالم علی یا اسدالله مولانا علی مولانا علی **** ذکر یا علی گرفت و رحمتش افزون شد بارونو میگم بارونو میگم عاقل اومد و یهو مجنون شد ایوونو میگم ایوونو میگم ای اَبَر مرد علی یگانه و فرد علی عشق تو بود که ما رو دیوونه کرد علی اوین آباد علی ای دستمریزاد علی که حلالزاده فقط میزنه فریاد علی یا اباالاحرار علی بزرگوار علی کعبه ی سیار علی یا اسدالله پر طرفدار علی زینت اشعار علی ای شاهکار علی یا اسدالله مولانا علی مولانا علی 🔹 🔸 هفده ربیع 1403 . .
. 📋آمد به میدان از حرم، شاگرد ممتاز حسن ............................................ .(بند اول). آمد به میدان از حرم، شاگرد ممتاز حسن جانم حسن جانم حسن شیرین تر از جان حسین، سرو سرافراز حسن جانم حسن جانم حسن شهزاده‌ی شاه جمل، معنای احلی من عسل قولش بود ضرب المثل، تیغش بود ضرب الاجل در دل معرکه بی معطلی می‌جنگد می‌گوید با صوت جلی انی انا القاسم سبط المصطفی انی انا القاسم من نسل علی جانم قاسم ۲ .(بند دوم). با دیدن رزمش دوباره زنده شد نام حسن جانم حسن جانم حسن از میمنه تا میسره، در دست صف شام حسن جانم حسن جانم حسن جا دارد اینجا جبرئیل بار دگر با لشگری در شان قاسم آورد، یک لا فتای دگری دلبری را در این دلداده ببین هیبت شه را در شه‌زاده ببین با یک ضربه ی شیر شاه جمل ازرق به التماس افتاده ببین جانم قاسم ۲ .(بند سوم). جان می‌دهد در راه جانان حرم جان حسن جانم حسن جانم حسن قربانی شاهی شود که بوده قربان حسن جانم حسن جانم حسن مانند زهرا آمده تا که بگوید حق علی با حق علی، بر حق علی، فرمانده‌ی مطلق علی رو به نجف کرده با یاد علی جای اشهد می‌خواند ناد علی بر خاک کربلا با خونش نوشت حق با علی است و اولاد علی جانم قاسم ۲ ................................................ حاج مسعود پیرایش 👇
. 📋دلاورانه به لشکر میزنه ............................................ .(بند اول). دلاورانه به لشکر میزنه اُزرق وبایه تَشَرسرمی‌زنه قیامته/شهامته قاسم بن حسن بن علی بن ابی طالب مثل حسن/با اُبهته قاسم بن حسن بن علی بن ابی طالب هر یک ضربش/بین لشکر طوفان کرده/قاسم تو هر غزوه/با پیروزی برمی‌گرده/قاسم مثل باباش/بی‌ماننده دستاورده/قاسم روهوا سرمیره/قلب لشکر میره باهجومش داره/تیغ وسپر میره طوری سمت میدون/حیرت آور میره انگاری حیدره که/سمت خیبرمیره ((یاقاسم // یاقاسم)) .(بند دوم). هنر ورانه به میدان می‌زنه حسن کأنه به جولان می‌زنه شیر و یله/ بی مثله قاسم بن حسن بن علی بن ابی طالب این پسره/شیر جمله قاسم بن حسن بن علی بن ابی طالب دشمن دشمن/لشکر لشکر قلع و قمع کرد /قاسم با یک ضربه /شَرِّ اَزرق هارو کم کرد/ قاسم لشکر پاشید/صحن جنگ و تا مبهم کرد/قاسم فاتح پیکاره / شیر بی تکراره توی رگهاش خون/مجتبارو داره شیعهء حسینِ و/سربراش میزاره قاسم بن الحسنِ/ نوهء کراره ((یاقاسم // یاقاسم)) شعرونغمه: ................................................ کانال های حاج مسعود پیرایش 👇
. 📋در تب و تابی / چه جور لالایی بخونم یه کم بخوابی (ع) (ع) ............................................ امشب حرم آل علی آب ندارد علی خواب ندارد از سوز عطش قلب حرم تاب ندارد علی خواب ندارد .(این روضه روضه‌ایه که اباعبدالله فقط این روضه رو شب عاشورا خوند ، واسه اصحاب چه سری ، وقتی قاسم رسید عمو منم شهید می‌شم فرمود قاسمم شهادتو تعریف کن «اَحلٰی من العَسل» فرمود تو شهید میشی طفل شیرخواره‌ام شهید میشه ، بریم خیمه مادرش خیلی بی‌تابه). .(بند اول). در تب و تابی چه جور لالایی بخونم یه کم بخوابی توو مشک سقا هم دیگه نمونده آبی در تب و تابی هنوز لبات یه مادرم به من نگفته چرا باید رو این لبا ترک بیفته ببخش که شیر ندادمت چند روزه مادر زبون نچرخون که لبات (میسوزه مادر) ۳ .(بند دوم). لالا لالایی کوچک‌ترین فداییِ این خیمه‌هایی میخوای بری میدون روی دوش بابایی لالا لالایی رو دوش بابا که میری چشماتو واکن برای بار آخری منو نگا کن با گریه‌هات رجز بخون میون لشکر صدای هلهله اومد ... (نترسی مادر) ۳ .(بند سوم). حیرونه بابات مگه چه جوری زدنت؟ دلخونه بابات چرا هنوزم وسطه میدونه بابات؟  حیرونه بابات اینا که کینه‌شونو از «غدیر» گرفتن بچه مو توو شش ماهگی از شیر گرفتن خیر نبینه حرمله به بابات میخنده با چی زده بچه‌م سرش به (مویی بنده) ۳ شاعر: ✍ ........................ .(شاید هیچ روضه‌ای به اندازه این روضه دل اباعبدالله رو نسوزونده بود خودش فرمود کاش بودید عاشورا«لَیتَکُم فی یوْمِ عاشُورا جمیعاً تَنْظُرونی ، کَیفَ أَسْتَسْقی لِطِفْلی فَاَبَوْا أَن یرْحَمُونی» چطور رفتم بهشون رو زدم بهم آب بدن ، منو خجالت زده کردن این روضه سند مظلومیت امام ماست آخ همه مردا رفتن کس دیگه ای نمونده یه وقت یه نگاه به چپ و راستش کرد دید کسی نمونده از حرمش دفاع کنه صدا زد «هَلْ مِنْ مُعِينٍ» ، کسی هست حسینو یاری کنه؟ «هَلْ مِنْ ذَابٍّ يَذُبُّ عَنْ حَرَمِ رَسُولِ اللَّهِ، » آیا کسی هست از اهل بیت و خیام رسول خدا دفاع کنه ؟ دوتا اتفاق افتاد یه وقت صدای هلهله لشکر بلند شد یعنی حسین دیگه خودتو تسلیم کن حسین ! اما در مقابل صدای گریه و ناله زنان بلند شد «و اجتَمَعنَ حَولَه حَلقةً ، و إرتَفَعتْ اصواتُهُنَّ بِالبُكاء و النّحيب و العويل، » صدای گریه و شیون زن‌ها بلند شد اباعبدالله شاید با خودش فکر کرد نکنه دور زدن اومدن وارد خیمه زن‌ها شدن ، برگشت آخ بمیرم یه وقت دید این زن و بچه یه قنداقه رو دارن دست به دست رد می‌کنن ، یعنی دیگه مادر به چه کنم چه کنم افتاده هرچی از این خیمه به اون خیمه رفت دید کسی کاری براش نمی‌کنه دست به دست قنداقه دست اباعبدالله رسید ، تا دید حال علی اصغر رو شروع کرد گریه کردن صدا زد زینبم عمامه و عبای جدمو بیار ، رفت به سمت لشکر دشمن «يا قَومِ ، إن لَم تَرحَموني فَارحَموا هذَا الطِّفلَ» داره حرف می‌زنه شیخ حسن زمستانی روضه خونده ، دیدید بچه نوزاد یه وقتی یه صدایی میاد می‌خواد از خواب بپره این دو دستشو یهو بالا میاره ، یه وقت خون به صورت اباعبدالله پاشید بچه دستاشو بالا آورد یعنی وداع کرد با بابا . عبارت مقتل «فلمّا رَأى الحُسين علیه‌السلام وَلَدَهُ مذبوحاً » تا دید سر علی رو گوش تا گوش بریدن «أنَّ أنَّةً اِرتَجَفَت لَها أرضُ كربلاء»» یه وقت یه ناله‌ای از ته دل کشید زمین کربلا لرزید ، آی حسین چند جا بود صحبت امامو قطع کردن ! یکی اینجا بود داشت با لشگر حرف می‌زد یه وقت دید حال بچه اینطور شد یه جای دیگه هم تو گودال داشت با بچه حرف میزد یه وقت دید بچه یه تکونی خورد تو بغل عمو ........... نه کفنی / نه سری روی بدنی تشنه بخواب / حالا که رو دست منی حیف که درست / نشد دست و پا بزنی جون دادنت / مصیبت قافله شد بچه زدن .../ برای چی هلهله شد کشتن تو / افتخار حرمله شد یه قطره آب می خواستی زبون نداشتی جوابی غیر از تیرِ کمون نداشتی برای جون دادن حتی جون نداشتی راوی میگه یه وقت دیدم اباعبدالله متحیر وسط میدان ایستاد یه نگاه به طفل شیرخواره کرد دستشو زیر گلو برد خون های گلو رو اول به محاسنش مالید ، بعد رو به آسمان پاشید بعد به قنداقه علی ، اولین کاری که کرد این بود عباشو رو علی کشید نکنه خیمه‌ها ببیند ، چی شد یه وقت دیدن اباعبدالله داره برمی‌گرده با یه حالی داره برمی‌گرده سرشو پایین انداخت هی برمی‌گرده یه نگاه به لشکر دشمن می‌کنه من به شما رو زدم آب بگیرم. (بند دوم). داد می زدم / سر پسرم رو نبَر راستی علی / از سر نیزه چه خبر ؟ بچه مگه / بی مادرش میره سفر ... بند نمیشه .../ به نی سر طفل رباب حالا باید / سر و ببندن با طناب کاشکی نیاد / سر تو به بزم شراب سرت رو بالا بردن آخه تو ماهی به مادر پیرت کن رو نی نگاهی زمین نیفتی بیشتر از این الهی ✍ 👇
امام حسین ع
. 📋در تب و تابی / چه جور لالایی بخونم یه کم بخوابی #زمزمه #حضرت_علی_اصغر #روضه_حضرت_علی_اصغر (ع)
. 📋ز داغ تو آتش به خلقت کشیدم (ع) (ع) 🏴مراسم عزاداری دهه اول محرم الحرام 1446 ............................................ ز داغ تو آتش به خلقت کشیدم در این دشت بسیار محنت کشیدم به قدری کمان را کشید آن کمان دار همان قدر من آهِ حسرت کشیدم .(آروم آروم اومد پشت خیمه‌ها با نوک شمشیر ه چاله‌ای رو حفر کرد یه وقت دید یه صدایی داره میگه حسینم صبر کن بزار مادرشم بیاد برا بار آخر علی رو ببینه. زدند و بریدند و با خود نگفتند برای تو شش ماه زحمت کشیدم منی که جهان میکشد منتم را از این مردم پست منت کشیدم .(واسه بچه وقتی یه مشکلی پیش میاد کوچک‌ترین کار پیش پزشکم ببرید میگه مادرش بمونه ، فکر کن یه خار به دست ی کودک بره ، میگه مادرشم باشه اصلاً ما میگیم مادرش اجازه بده ، وقتی بوی مادر بیاد بچه آرامش داره یه وقت صدا زد حسین جان رباب فدات شه آقا چرا اینقدر به هم ریختی نکنه یه وقت دلت بشکنه آقا بچه‌مو آوردم فدایی باباش بشه.). خودم قبر کندم، خودم دفن کردم خودم تیر را از گلویت کشیدم شاعر : ✍ ................................................ حاج مسعود پیرایش 👇