کربلایی علی اکبر حائری - @hasanie_qom.mp3
8.13M
🔊 #مدح
هرکه رو انداخت خاطر جمـع
بانـوای🎙کربلایی علی اکبر حائرے
#میلاد_حضرت_معصومه
( علیهالسلام ) سال ۹۹
[ هیئت حسنیه علیهالسلام قـم ] ✅
.
#مدح_خوانی
#میلاد_حضرت_معصومه
#روز_دختر
در حرم قصد دلبری دارد
هرکسی حال بهتری دارد
زائر قم شدیم , یا زهرا(س)
این حرم بحث دیگری دارد
اگر اینجاست یک در جنت
پس خدایی عجب دری دارد
چشم پر اشک و دیده بر گنبد
سائلی شور نوکری دارد
اگر از زائران نوشته مرا
عادت ذره پروری دارد
به همه گفته ام که معصومه(س)
گردنم حق مادری دارد
نشده خلق مهربانتر از او
بَه که سلطان چه خواهری دارد
روز دختر مبارکت بانو
پدر تو چه کوثری دارد
بنویسید حضرت کاظم(ع)
چه عزیزی چه دختری دارد…
عماد بهرامی
👇
کربلایی علی اکبر حائری - @hasanie_qom.mp3
1.72M
🔊 #مدح
در حرم قصد دلبـری دارد
بانـوای🎙کربلایی علی اکبر حائرے
#میلاد_حضرت_معصومه
( علیهالسلام ) سال ۹۹
[ هیئت حسنیه علیهالسلام قـم ] ✅
کربلایی علی اکبر حائری - @hasanie_qom.mp3
4M
#میلاد_حضرت_معصومه
🔊 #سرود | ســلام زادهی موسی
بانـوای🎙کربلایی علی اکبر حائرے
.
#سرود
#میلاد_حضرت_معصومه
ضربان قلب سلطانی ، خواهر شاه خراسانی
چی بگم من از مقاماتت یه کلام زینب ایرانی
جـان ، کریمه ی بی چون و چرایی
قشنگترین طلیعه ی نور خدایی
کرم میباره از در خونت
بدون شک شفیعه ی روز جزایی
میزنم زانو محضر تو بانو
مددی یا اُخت و ضامن آهو
ملیکة السماء یا معصومه
شریکة الرضا یا معصومه
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
حرمت مأمن زواره ، چقَدَر حال خوشی داره
زائری که با هزار امید دردشو پیش تو میاره
جـان ، نگاه لطفت علامه سازه
سفره ی احسان تو هر دقیقه بازه
میون صحن آئینه ی تو
میگیره نوکرت دوباره جون تازه
پرچمت بالا تا محشر کبری
اِشفعی لی یا نائبة الزهرا
ملیکة السماء یا معصومه
شریکة الرضا یا معصومه
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
میون صحن تو آرومه ، دلی که مست تو خانومه
داره حکم حرم زهرا حرم تو بی بی معصومه
جـان ، محاله برگرده دست خالی
زائری که اومده از همون حوالی
خیره به گنبد داره میخونه
باز اومده بی بی گدای سر سالی
کرمت واسه ما یه جوری خاصه
کیه بی بی جان شمارو نشناسه
ملیکة السماء یا معصومه
شریکة الرضا یا معصومه
شاعر : #حسین_خدادی
#حضرت_معصومه
#شور
https://eitaa.com/emame3vom/44565
👇
کربلایی علی اکبر حائری - @hasanie_qom.mp3
2.58M
#میلاد_حضرت_معصومه
🔊 #سرود | ضربان قلب سلطانـی
بانـوای🎙کربلایی علی اکبر حائرے
💥سبک: #شور
بانو سر سفرت میزنم زانو
همه دنیا صحبت از خانومیته بانو
بانو تو ملیکه ای و من بندم
در خونت آبرومندم پناهندم
دلمو عشق تو زیبا کرد ، چشممو به زندگی وا کرد
بهترین رفیقارو باید در خونه ی تو پیدا کرد
... جانم جانم جانم ، ملیکه ی عالم (3) ...
واسم دعا کن که خالیه کاسم
تورو از فاطمه میشناسم گل یاسم
شهرت به عقیلة العرب داری
ای که از حمزه نَسَب داری خانم جانم
به دلم پلاک یا زینب ، نفسم هلاک یا زینب
این صدای غیرت شیعه ست کُلنا فداک یا زینب
... جانم جانم جانم ، ملیکه ی عالم (3) ...
یار هست تو حرم هنوز علمدار هست
یه تنه زینب کرار هست سپهدار هست
رفتی چادرت رو به کمر بستی
که بگی پشت حسین هستی خانم جانم
با نگاه ذوالفقارانه ، که خشن تر از یه طوفانه
بگو ما رأیتُ اِلا عشق تا بمیره اِبن مرجانه
... جانم جانم جانم ، ملیکه ی عالم (3) ...
.👇
کربلایی علی اکبر حائری - @hasanie_qom.mp3
2.01M
#یاحضرتمعصومه 💐❤️
🔊 #سرود |
بانو سرسفرت میزنم زانو
بانـوای🎙کربلایی علی اکبر حائرے
#میلاد_حضرت_معصومه
( علیهالسلام ) سال ۹۹
.
#روضه_متنی
#روضه_امام_حسین
══════
در روایتی از امام سجاد(ع) هست که امشب هم ارباب عده ای رو فرمود میخواید برید برید. فردا اینجا هرکی بمونه کشته میشه . زنو بچشم اسیر میبرن
اولین نفرم که خطاب کرد تو جمع
فرمود عباسم
توهم برو قربونت برم
قمربنی هاشم بلند شد
آقاجان سیدی و مولای
من برم؟ پسر فاطمه رو تنها بذارم؟
میگم خوش بحالت زهیر
همش میگم خدایا یعنی میشه آخر و عاقبت ما هم اینطوری ختم بخیر بشه
تو راه که میومدن هر جا ارباب خیمه میزد
میگفت خیمه منو یجایی بزنید حسین نبینم
چشمام به چشماش نیوفته
عثمانی مذهب بود
تو خیمه نشسته روایت میگه لقمه در دهان داشت میبرد
پیک ارباب اومد زهیر آقام سلام رسوند امر واجبی باهات داره
گفت ای بابا
گفتم خیمه منو یه جایی بزنید که حسین نبینم
همسرش گفت خجالت بکش
پسر فاطمه دنبالت فرستاده
قیامت چه جوابی میخوای بدی
رفت اما هیشکی ننوشته چه اتفاقی افتاد
بعضیا میگن شاید ارباب کاری که با حبیب کرد با زهیر کرد
بعضیا میگن شاید به زهیر پیش پیش جایگاهشو نشون داد
بعضیا میگن شاید لوحشو نشون داد که زهیر اسم تورو تو اسامی شهدا نوشتن
نوشتن
اما انقدر میدونم که ارباب با یه نگاه زهیر کربلایی کرد
حسین جان
شب عاشورا
نمیخوای یدونه ازون نگاه ها به ما بکنی
کی قرار ما عوض بشیم
نگاهی کرد که امشب وقتی فرمود که برید
اولین نفر بعد قمر بنی هاشم تو صحابه بلند شد زهیر بود
عرضه داشت آقاجان
اگه هزاربار منو بکشن
بدنم آتیش بزنن
خاکسترم و به باد بدن
بازم مثل پروانه میام دورت میگردم
اما یه عده هم رفتن
صدای پاشون که میومد
داشتن میرفتن دل بچه های حسین میلرزید
زینب میگفت داداشم غریب داره میشه
همه دارن میرن
همه رفتند چه غم قافله لشکر دارد
ولی الله به بر غمزه اکبر دارد
همه رفتند چه باک از همه نامردان
کاروان تکیه به عباس دلاور دارد
همه رفتند غمی نیست که زینب مانده
امشبی را به حرم ناز برادر دارد
همه رفتند و نگفتند که در بین حرم
بین گهواره ربابی علی اصغر دارد
همه رفتند و نماندند ببینند که تیغ
قصد بوسیدن شیش گوشه حنجر دارد
همه رفتند و حسین ماند و فقط چند نفر
و حبیبی که به دل شوری فراتر دارد
همه رفتند ولی مانده غلام سیهی
که به تن بوی خوش نافه و عنبر دارد
رفیقا عزیزا اگه خوب غلامی کنیم در خونه ارباب
کاری که ارباب با غلام سیاهش کرد با هرکسی از غلاماش که داره از دنیا میره انجام میده
نمونش مرحوم نظام رشتی
از همین غلامها بود
یه عمری تو بستر افتاده بود
یه مرتبه دخترش دید صداش کرد که بیا زیر بغلامو بگیر میخوام روی پا بایستم
با تعجب نگاه کرد پدر رو. یه عمره اومدن زیرشم تمیز کردن حالا چطور میخوای رو پا بایستی؟
گفت عزیزم مگه نمیبینی ارباب اومده بالا سرم
به احترام حسین فاطمه میخوام بایستم
همه رفتند ولی مانده غلام سیهی
این غلام سیاه وقتی داشت اذن میگرفت از ارباب
آقا فرمود من تورو آزاد کردم غلام برو
گفت کجا برم؟
یه عمری غلامیتو کردم برای همچین روزی
وقتی اجازه گرفت جنگ نمایانی هم کرد این غلام
دیده ارباب از صبح هرکدوم از صحابه رو زمین افتادن
حسین رفته بالاسرشون سرشون رو دامن گرفته
وقتی رو زمین افتاد
به خودش میگفت غلام دیگه توقع بیجا نداشته باش
اونا صحابه بودن
تو غلام حسین بودی
تو با اونا خیلی فرق داری
تو غلام سیاه حسینی
تو همین فکرها بود
یه وقت دید سرش از ر زمین بلند شد
نگاه کرد دید ارباب بالاسرشه
خوب غلامی کنی ارباب اینطوری نگاه میکنه
کاری با این غلام کرد که با هیچ کدوم از صحابه هم نکرد فقط با علی اکبر این کار کرد
دیدن حسین خم شد صورت به صورت غلامش گذاشت
نوکر باید نوکری کنه
مخصوصا شب عاشورا
هر حسین که میگیم دل بچه های ارباب قرصتر میکنیم امشب
همه رفتند و به گودال ندیدن که دشت
سینه چاک از شَرَره ناله مادر دارد
اما همه این حرفها یه طرف امشب درد دل خواهر برادر از همه شنیدنی تره
بیا با من هم سخن باشه امشب و
یا عقیق این یمن باش امشب و
خیلی دلشوره دارم حسین بیا
مهمون خیمه من باش امشب و
👇ادامه....
.
مرحوم آسید حسین آقای اسفندیاری میگفت وقتی امام حسین اومد تو خیمه حضرت زینب
یوقت دیدن رقیه خاتون هم امد
گفت بابا میشه امشب رو پیش من بمونی
منم مثل عمه دلشوره دارم
میگفت ارباب فرمود عزیزم بابا که حرفی نداره اومدم پلوی تو
اما میشه تو هم امشب یکم پهلوی من راه بری
راه رفتنت خیلی شبیه مادر فاطمه است
حسین...
دخترت انقدر شبیه مادرت شد
هم صورتش شبیه مادرت شد
هم پهلوش شبیه مادرت شد
هم مثل مادرت میخواست بلند شه دست به دیوار میگرفت
گفت حسین جا بیا بشین تو خیمه کارت دارم
میخوام امشب و یکم گریه کنیم
بیا تو آغوش هم گریه کنیم
بیا امشب تا سحر حرف بزنیم
خاطره هامو بگم گریه کنیم
یادته بوسه به لبهات میزدم
تسبیحامو من با دستات میزدم
نذاشتم کم بشه یه مو از سرت
یادته شونه به موهات میزدم
سر روی پَرت میذاشتم یادته
لب رو حنجرت میذاشتم یادته
شب به شب به جای زهرا مادرم
آب بالا سرت میذاشتم یادته
یادته شب عروسی کردنم
گلوبند بستی به دور گردنم
یادته بعد سه روز ندیدنت
لرزه افتاد به تموم بدنم
ام سلمه اومد دم خونمون در زد
وقتی اومد درو باز کردم دید دارم به پهنای صورت اشک میریزم
عزیزم دخترم زینبم
آیا با ازدواج عبدالله ناراحتی اذیتی
نه مادر عبدالله خیلی مرد خوبیه
پس چیه مادرم
گفت مادر سه روزه حسینمو ندیدم
من یه لحظه حسین نبینم بهم میریزم
یادته بالم شدی پَرم شدی
مهمون این چشای تَرم شدی
انقدر منتظرت بودم خوابم برده بود
ام سلمه گفت عزیزم چرا گریه میکنی
میرم الان داداشتو خبر میکنم
میگفت رفتم در خونه ارباب در زدم دیدم داره گریه میکنه
گفت منم دلتنگ زینبم
گفتم اومدم ببرمت خونه زینب اومد
داداش خواب بودم
زیر آفتاب بودم تو اومدی
یادته سایه بونه سرم شدی
تا چشمامو باز کردم دیدم ابی عبدالله بالاسرم وایساده
گفتم قربونت برم کِی اومدی
چرا بیدارم نگردی
گفتی زینب
دیدم آفتاب از روزنه در رو صورتت افتاده
گفتم جلو آفتاب وایسم اذیت نشی
داداش یاته بهت گفتم یروز تلافی کنم
هنوز نشده برات تلافی کنم
آه
فردا یه موقعی زینب اومد کنار گودال
نگاه کرد دید آفتاب رو بدن افتاده
گفت حالا برات تلافی میکنم
اما گریه کن ها نذاشتن
یه مرتبه یه عده با کعب نِی رسیدن
هم واست برادری کردم حسین
هم یه عمری خواهری کردم حسین
از غم تو موی من سفید شده
من ماسه تو مادری کردم حسین
از غم تو میزنم ناله نرو
رفیق پنجاه و چند ساله نرو
فردا هر جا که میخوای بری برو
ولی اونطرف که گوداله نرو
برو یک جا، جای افتادن باشه
یه جایی که پیش چشم من باشه
برو جایی که شلوغ نشه سرت
جا برای دست و پا زدن باشه
آه
حسین....
ترسم اینه دست و پاتو بشکنن
یا با نیزه دنده هاتو بشکنن
ترسم اینه پیش چشم دخترت
زیر چکمه دندوناتو بشکنن
آه حسین...
صداتو به زینب برسون امشب
چرا به این حرفا دامن میزنم
چرا حرفای نموندن میزنم
به دلم بد افتاده غصه نخور
اصلا این حرفا چیه من میزنم
ایشالا یه مو هم از سرت کم نمیشه
حسین من
اینو دیشب نشد بخونم شاید امشب موعش بود
امروز برا عباس امان نامه آوردن
جلو در خیمه ها ایستاده
پاسبانه خیمه هاس عباس
یه وقت دید از دور یه سیاهی داره نزدیک خیمه ها میشه
گفت هر کجا هستی بایست هرکی هستی وایسا
اینجا پاسبان منم عباس
کسی جرات نداره نزدیک خیمه های برادرم بشه
یوقت دید صدای ناله های آشناس
صدا زد عباسم من زینبم
زود دوید خودشو رو پاهای خواهر انداخت
سیدتی مولاتی خانومم چرا اومدی
یه امشب و میتونی راحت بخوابی
گفت عباس جان اومدم یه خاطره ای رو برات زنده کنم
عباسه پسر امیرالمومنین
فهمید چی میخواد بگه سرشو پایین انداخت
فرمود بفرما سیدتی سراپا گوشم
گفت یادته شب 21 ماه رمضون
وقتی بابام همرو از تو حجره بیرون کرد
فرمود بجز بچه های فاطمه کسی نمونه
تو هم سرتو انداختی پایین بری
بابام صدات زد
عباسم تو نرو قربونت برم
من با تو کار دارم
کنار حسین نشوندت
دستتو تو دست داداشم گذاشت
بی بی جا یادمه چرا این حرفارو میزنی
گفت عباس
شنیدم امروز برات امان نامه اومده
آه... چقدر خجالت کشید قمر بنی هاشم
عرضه داشت
خانوم
به من اجازه بده امشب و به فردا برسونم
به اونا نشون میدم که دیگه منو پهلوی شما خجالت زده نکنن
اما رفقا
دستای عباس بسته شد نتونست جمگ کنه
این خجالت براش موند
تازه این خجالت دوبرابر شد
رفت برای بچه ها آب بیاره نتونست
سری که روی نیزه زده بودن میگن هرموقع چشمش به زینب میوفتاد چشماشو میبست
هروقت چشمش به سکینه میوفتاد چشماش میبست
#شهادت_امام_حسین
.
.
#نوحه
#شب_نهم_محرم
ای ساقـی لب تشنگان، ای جـان جانانم، سقای طفلانم
داغت شکسته پشت من، ای راحت جانم، سقای طفلانم
ای ساقـی لب تشنگان، ای جـان جانانم، سقای طفلانم
من بـیبرادر چـون کنم بـا این سپـاه دون، در دامـن هامـون
بینـم تـو را در ابــر خـون، ای مـاه تابـانم، سقای طفلانم
ای ساقـی لب تشنگان، ای جـان جانانم، سقای طفلانم
خواهـم بـرم در خیمهگه، ای گل تن پاکت، پیکـر صدچـاکت
ممکـن نبـاشد «یا اخا» محـزون و نـالانم، سقای طفلانم
ای ساقـی لب تشنگان، ای جـان جانانم، سقای طفلانم
برخیـز و ای جــان بـرادر کـن علمـداری، بنما مـرا یـاری
بی تـو غـریب و بیمعیـن در این بیابـانم، سقای طفـلانم
ای ساقـی لب تشنگان، ای جـان جانانم، سقای طفلانم
بی تـو یقیـن دارم کـه فـردا زینب نـالان، بـر ناقـهی عریان
گردد سوار از راه کینـه بــا یتیمانم، سقای طفلانم
ای ساقـی لب تشنگان، ای جـان جانانم، سقای طفلانم
شد روز روشن پیش چشمم تیرهتر از شب، چون معجر زینب
بینم تو را در موج خون، ای دُرّ غلطانم، سقای طفلانم
ای ساقـی لب تشنگان، ای جـان جانانم، سقای طفلانم
شاعر: مرحوم علیاکبر خوشدل تهرانی
.
1400031807.mp3
23.5M
#زمینه | ای ساقی لب تشنگان
سهشنبه۱۸خرداد۱۴۰۰ | ۲۷شوال۱۴۴۲
مداح : کربلایی حسین طاهری
Roze_Shab-jome_Amir-Kermanshahi_1.mp3
9.98M
🏴 السلام علیک یا اباعبدالله
یه گوشه کنار به ما جا بده
مارم دم ایوونت راه بده
یه نجف امشب به ما بده
بعدشم یه کربلا بده ...
🔊 نماهنگ #بریم نجف
◼️ ذکر توسل شب جمعه ،توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام
🎤حاج امیر #کرمانشاهی
.
#امام_زمان
#السلام_علیک_یا_اباصالح_المهدی
افتاده زخم سرخ هجرانت به جانم
یادی کن از من ای نشان بی نشانم
هر لحظه یادت قاب سبز سینه ام بود
حالا اگر از رنج دوران در امانم
تا مست یادت هستم و غرق خیالت
چیزی از این دنیا نمی خواهم بدانم
بگذار تا هستم به دنبال تو باشم
تنهای من، بردار دست از امتحانم
ای زندگی، ای عشق، با یاد عزیزت
از سینه غمهای جهان را می تکانم
گاهی که سرگرم غم نانم، زمینم
هر لحظه ای یاد تو هستم، آسمانم
از اصل می افتم اگر روزی بیافتد
نام دل انگیز تو از قلب و زبانم
ما و همین شادی بعد از اشک هامان
از گفتن از این شوق بی حد، ناتوانم
#امام_زمان_عجل_الله_تعالی_فرجه
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#حسن_کردی
.
.
#حضرت_معصومه #سلام_الله_علیها
ای غبار آستانت، آبروی اهل قم
داده زینت خاک زوارت بـه روی اهل قم
وصف تو محفل به محفل، گفتگوی اهل قم
روز و شب چشم عنایاتت به سوی اهل قم
آفتاب و ماه، تا در چـرخِ گیتی پرور است
سایه ی گلدستههایت بر سرِ اینکشور است
دخت موسایی و صد موسی مقیمِ طور توست
وسعت ملک خــدا، غـرق شعـاع نور توست
عصمت و تقوی و پاکی و شرف، منشور توست
قم اگر گردیده مشهور جهان، مشهور توست
نه فقط «موسیبنجعفر» را سرورِ سینهای
چـارده معصـوم را سـر تـا قدم آیینه ای
نخل موسـای ولایت، بـر نـدارد مثل تو
بعـد زینب فاطمـه، کوثـر ندارد مثل تو
هفتمین بحر شرف، گوهر ندارد مثل تو
حجت هشتم، رضا، خواهر ندارد مثل تو
چارده خورشیدِ خورشید آفرین را کوکبی
بر سـر دست پدر، هم فاطمه، هم زینبی
ای به جان و پیکر پاکت، سلام فاطمه
بضعـه ی پیغمبـر اکـرم، تمــام فاطمه
از دهـانت ریختــه دُرِّ کـلامِ فاطمه
بر تو چون زهرا برازنده است، نامِ فاطمه
گفتگویت یاد از «امّ ابیهـا» میکند
تا رضا روی تو بیند، یاد زهرا میکند
خاک قم بالد که دارد نقشِ جای پای تو
وحیِ مُنزَل جوشد از گفتارِ روح افزای تو
میبـرد دل از امـامـان هُـدا، سیمای تو
تـا صـف محشـر ســلام ا... بـر آبای تو
گـر جهان بـار دگـر «موسی بن جعفر» آورد
میتوان چون حضرت معصومه، دختر آورد
#حاج_غلامرضا_سازگار
.👇
.
#سرود_حماسی
#میلاد_حضرت_معصومه
#سبک_فضای_جبهه_ی_حق_شورشی_افکنده_برجانم
به دنیا آمده مرآت ربّ عالی اعلا
به دنیا آمده معصومه یاس روضة الزهرا
عزیز مرتضی همه هست رضا
به دنیا آمده مهر فروزان دل آرایی
به دنیا آمده آرامش دلهای زهرایی
فلک چون او ندید ، مه انجم رسید
زفیض مقدم او عالمی گردیده گلباران
و او را اهل عرش و آسمان گشته مدیحه خوان
مه دلها مدد، گل زهرا مدد
گل موسی بن جعفر آمدی جانم فدای تو
کریمه هستی و من هم شدم قلباً گدای تو
فدای شوکتت، کرم شد عادتت
حریم تو به شهر قم بُوَد دارالشفای تو
مزار قدسی تو کعبه و هم کربلای تو
بهشتم کوی تو، نگاهم سوی تو
( #حاج_امیر_عباسی )
#استاد_مجید_طاهری 🎤
👇
.
#سرود
#میلاد_حضرت_معصومه (س)
🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
بند اول
نويده بهاری- شيرين مثه اناری
شما اومدی تا اسم فاطمه بگيره موندگاری
اي كريمه قم- ماه منيره قم
بركت و نمك گرفته ازوجودتو مدينه قم
به يُمن، وجودت، خداتو آسمون و كهكشون ريسه كشيده
يه عالم،بدونه،كه بی بی زينبه آقام امام رضارسيده
روح منو ريحان منی
جان منو جانان منی
تمومیه عالم می دونن
تو خواهر سلطان منی
(یاحضرت معصومه مدد)
🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
بند دوم
سفره داره عالم،گداته صد تا حاتم
بی بی جون كنيزتن آسيه وهزارهزارتا مريم
داري جود و احسان، عالمه ای كماكان
تو مليكه قمی داداشتم صاحب كل ايران
تو سينم،يه قلبه،كه مدهوشه مثه تمومی دلای مردم
از امشب،مي دونم،دلم دربدره ميون راه مشهدوقم
به قلب من، دادی جَرَيان
ذكر لبم، يا معصومه جان
دست منو دامان شما
يا عمهء صاحب الزمان
(یاحضرت معصومه مدد)
🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
بند سوم
تویی دُرِّ نابم، همیشه انتخابم
این شباخیلی بیادتم بی بی حتی میون خوابم
حرمت چه زیبا، صحن تو عرش اعلا
وقتی پیشتم کأنه زائرم تو صحن بی بی زهرا
الهی، فدات شم، خودت مثل همیشه پُر کن این پیاله هارو
یه حاجت، یه عیدی، بده براته شیش گوشه اربعین مارو
درب درو، در شورم وشین
هرچی دارم قربان حسین
میشه بگی امشب طلبت
تذکره ی بین الحرمین
(یا حضرت معصومه مدد)
🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
اللهم عجل لولیک الفرج
شاعر کربلایی مجتبی نامور
https://eitaa.com/emame3vom/44582
👇