eitaa logo
امام حسین ع
27.3هزار دنبال‌کننده
432 عکس
2.3هزار ویدیو
2.2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
کربلایی وحید شکریشور_منم‌مسلمان‌نجف.mp3
زمان: حجم: 2.76M
🌹اللّٰهُمَ عَجِّل لِوَلیڪَ الْفَرَج🌹 🎤بانوای:کربلایی 🎤 💯شورطوفانی : منم مسلمان نجف💯
panahi_shab_5_moharam_98-01.mp3
زمان: حجم: 9.13M
عمه ببین .. عمو خیلی بد حاله .. 🎼 عمه ببین عمو خیلی بد حاله شکسته باله بین خاک و خون ته گوداله پیکرش با نیزه ها درگیره از دنیا سیره بذار برم که الآن من دیره میمیره حسین یا مظلوم **** عمه بذار برم که بی حبیبه خیلی غریبه طاقت ندارم دل بی شکیبه از فرط عطش لبهاش خشکیده رنگش پریده ما بین گودال تو خون تپیده جون میده حسین یا مظلوم **** آه ای عمو حسین دین و دنیامی تنها مولامی خوب میدونی که مثل بابامی ریختن روی سرت این نا مردا تو یک ذره جا افتادی از پا زیر دست و پا واویلا حسین یا مظلوم **** پیش دو چشمای خیس خواهرت خون شد پیکرت خنجر گذاشتن روی حنجرت لا اُفارق و عَمی نجوامه ذکر لبهامه این که رو خاکه همه دنیامه بابامه حسن یا مظلوم
بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه4_5886370472941062313.mp3
زمان: حجم: 1.91M
و توسل به حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب پنجم محرم ۹۸ غرور کودکی ام را به خنده پا نزنید سرش شکست بزرگ قبیله را نزنید هزار و نهصد و پنجاه زخم خورده تنش به زور بر تن صد پاره نیزه جا نزنید حیا کنید غریب است نامسلمان ها گرفته روی لبش ذکر ربنا نزنید نگاه خواهر آواره اش به گودال است بخاطر دل او با سر و صدا نزنید هنوز مانده کسی پیش مرگ او باشد هر آن کشته به او تیر بی هوا نزنید تمام آبرویم دستهای لاغرم است که میکنم سپر جان یار تا نزنید مقابلش به گلویم سه شعبه را نزنید مقابلم به تنِ زخمی اش عصا نزنید هزار بار مرا ذبح از قفا بکنید سرِ عزیز خدا را تو رو خدا نزنید به روی سینه سوزان عمویش افتاد ته گودال عمو بود به رویش افتاد سینه بر سینه ی او داشت حرامی آمد تا جدایش بکند کار به مویش افتاد او به یک دست بغل کرد عمو را اما وای من زخم لب تیغ به رویش افتاد خواست این دفعه عمو نه که بگوید بابا گذر تیر سه شعبه به گلویش افتاد بسته گویم چقدر اسب از آنجا رد شد بسته گویم چه ترک ها به سبویش افتاد مادرش آمده گودال مچرخان بدنش استخوان های گلویش ز قفا ریخت به هم .
4_5942962271998182527.MP3
زمان: حجم: 5.61M
‍ غزل ابتدایی جلسه و توسل به ابن الکریم حضرت عبدالله ابن حسن علیه السلام اجرا شده شبِ پنجم ماهِ محرم سال 1397 السَّلامُ عَلَيْكُمْ يا أهلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ «اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ » اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا مُحَمَّدٍ یاحَسَنَ بنِ عَلِیِ اَیُّهَا المُجتَبی یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ سالیانی است شدم دست به دامان حسین سائلِ هر شبه ی سفره ی احسانِ حسین تا که اوضاعِ دلم زود به سامان برسد شدم از صبحِ ازل بی سرو سامان حسین وسط هروله عمریست چنین حس کردم کرده دیوانه مرا گردشِ چشمانِ حسین من که هر بار پی خلوت دنجی گشتم سر درآورده ام از گوشه ی ایوانِ حسین راضی ام رانده شوم از در فردوس ولی ببرندم به سوی روضه ی رضوان حسین بعدِ مرگم اگر از مذهبِ من پرسیدند پاسخ آرید که بودست مسلمانِ حسین برکت نافله ی نیمه شبِ خواهر اوست که شدم گریه کنِ پیکر عریان حسین تاب شد طاقت زینب که پس از پهلویش چوب افتاد به جان لب و دندان حسین
. 🌷🌷🌷 ✅بنداول رها کن دو دستم رو عمه بزار تا برم سمت میدون ببین دوره کردن عمومو بانیزه و باشمشیراشون رهام کن که طاقت ندارم ببینم موهاشو کشیدن چه سخته ببینم نامردا گلوی عمو مو بریدن رهام کن ای عمه ببین بی قرارم امونم بریده قراری ندارم لبیک عمو حسین (ع) 💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦 ✅بند دوم اگرچه میون شلوغی برید دستمو دشمن تو سرم رو میدم من برات ای سرمن فدای سرتو ازین دشمنای حرومی تقاص شما رو میگیرم محاله که ازتو جداشم تا اون لحظه ای که بمیرم به شوق شهادت ببین مست مستم فداییه عمه فدای توهستم لبیک عمو حسین ع .
. عمه محکم گرفته دستش را داشت اما یتیم تر می شد لحظه لحظه عمو در آن گودال حال و روزش وخیم تر می شد باورش هم نمی شد او باید بنشیند فقط نگاه کند بزند داد و بعد هر تیری ای خدا کاش اشتباه کند این هم از عشیره می باشد مرگ بازیچه ایست در دستش مرگ را می زند صدا اما حیف افتاده بند بر دستش یادش افتاد روضه هایی را که عمویش کنار او می خواند حرف مادر بزرگ را می زد روضۀ شعله را عمو می خواند مادرش پشتِ در که در افتاد نفسی مادرانه بند آمد شیشه ای خورد شد به روی زمین راه کوچه به خانه بند آمد دستهای پدر بزرگش را بسته و می کشند اما نه دست مادر به دامنش افتاد گفت تا زنده است زهرا نه چل نفر می کشند از یک سو دست یک بار دار سَد می شد بین کوچه علی اگر می ماند که برای مغیره بد می شد کار قنفذ شروع شده اما دخترش برد عمع آنجا بود خواست تا سمت مادرش بدود آنکه دستش گرفت بابا بود پسر مجتبی است این دفعه نوبت زینب است او ندود داشت می مُرد داشت جان می داد وای بر او که تا عمو ندود نه که گودال،کوچه را می دید همه افتاده بر سرِ مادر به کمر بسته چادرش اما به زمین خورده معجر مادر تا ببیند چه می شود باید به نوک پای خویش قد بکشد شرط کردند هرکه می آید از تنش هر که نیزه زد بکشد از همانجا به سنگ اندازان داد می زد تورو خدا نزنید وای بر من مگر سر آورید اینقدر سخت نیزه را نزنید زره اش را که کندید از تن اینکه پیراهن است نامردا از روی سینه چکمه را بردار وقت خندیدن است نامردا هرچه گلبرگ بر زمین می ریخت پخش هر گوشه بوی گل می شد کم کم احساس کرد انگاری دستهای عمه شُل می شد دست خود را کشید تا گودال یک نفس می دوید تا گودال از میان حرامیان رد شد بدنش را کشید تا گودال باز هم پای حرمله وا شد پیچ می خورد حنجری ای وای دید در آخرین نگاه حسین دست طفلی مقابلش افتاده شاعر: .
. های مهدوی شروع جلسه شبهای 1400 *شب اول* من آمده ام تا که امانم بدهی دلمرده رسیده ام که جانم بدهی امشب شب اول است و من منتظرم تا اذن عزا به دیدگانم بدهی *شب اول* با اشک شما بزم عزا برپا شد طومار شریف نوکری امضا شد با ناله ی مادر تو زهرا امشب پرونده ی شبهای محرم وا شد ____ *شب دوم* من خسته کبوترم هوایی ام کن مهمان حریم آشنایی ام کن با قافله آمدم شب دوم ماه همراه عقیله کربلایی ام کن *شب سوم* ای آرزوی هر شب مهتاب بیا ای صبر و قرار دل بی تاب بیا یک سفره ی بغض و گریه آوردم با غم های رقیه جان ارباب، بیا __ *شب چهارم* بر سینه ی خسته ام کمی آه بده بر قلب شکسته سوز این ماه بده شبهای محرم است و دستم خالیست این حرّ پشیمان شده را راه بده _ *شب چهارم* دنبال توأم ای نفسم پس برگرد سخت است به کویت برسم پس برگرد حساس به نام زینبی می دانم بر عمه ی سادات قسم پس برگرد _ من منتظرم که خاک پایت بشوم لبریز ترنم صدایت بشوم امشب غم قتلگاه دارم به دلم لب تر کن از این روضه فدایت بشوم _ ای یوسف فاطمه بیا گریه کنیم با زخم عمیق روضه ها گریه کنیم امشب تو بیا کنا هم مهدی جان با داغ یتیم کربلا گریه کنیم _ دنیای بدون تو عذاب است عذاب بی تو دل عاشقان خراب است خراب ما تشنه دیدار و تماشای توأیم مانند لب تشنه ی نوزاد رباب _ ای منتقم خون خدا روضه بخوان برگرد برای کربلا روضه بخوان جانسوزترین روضه غم شش ماهه است ای صاحب عزا خودت بیا روضه بخوان ____ برگرد که در سرم تب عاشوراست امشب شب اشک و ناله های لیلاست من دل نگران چشم زخمی توأم این روضه فقطعوهُ ارباً ارباست ____ ای کاش که نذر گریه های تو شویم یک جمعه پر از شور صدای تو شویم آقا تو دعا کن که شب تاسوعاست برگردی و ما همه فدای تو شویم ____ در سینه ی من قیامت عاشوراست برگرد که فصل غربت عاشوراست دنبال دوای درد هجران تا کی؟ زخم دل من به وسعت عاشوراست ____ با آتش هجران تو تنها شده ایم دلخسته ترین تبار دنیا شده ایم آقا تو بیا بدون تو این شب ها آشفته تر از زینب کبری شده ایم ___ صابر عابدی .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. اسم القصيدة : شهر مذبوحي اسم الرادود : اسم الشاعر : المناسبة :عاشوراء محرم الحرام 1443 المكان : البصره/الفاو/حسينية وموكب ام الحسن 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 اهلاً وسهلاً ياشهر مذبوحي بين هلالك وآنه بين نوحي من البواچي كون تطلع روحي يامحرم....يامحرم ........................... بين محرم......يادمعه تنضم......بعد بين عيوني ماعندي راحه......اشبع مناحه.... ياخلگ خلوني يامحرم....... من تجيني يفز حنيني ودمعي بالعين يامحرم....... تضيع روحي والگه روحي بمجلس حسين يامحرم..... مانسيتك انت جرحي بكل السنين فاگد عزيز وهاي اجت ايامه تنام الخلگ والليل ابد مانامه هلالك مثل جمره بگلب خدامه يامحرم....يامحرم .................................. شهر المصيبه..... روحي غريبه..... ياالم عشته اوياه دمعاتي طاحت....... وجروحي صاحت..... يااباعبداالله حسين جرحي...... مو شهر طول السنه ظل عايش وياي حسين جرحي....... يامحرم وانت تلچم بالجرح جاي حسين جرحي......حسين روحي حسين گلبي حسين مولاي لاتعتقدني يامحرم ناسي اسم الحسبن اشتمه گبل انفاسي هلالك ضوى بس صار شيب براسي يامحرم......يامحرم ............................... ابچي اعله موده..... وثيابي سوده..... وأحضر ابتعزيته دموعي هويتي...... بساعة منيتي..... طير اعيش ابيته مانسيته....... انسه كل الناس بس هو على البال مانسيته ..... حسين مو بلسان كون بدمعه ينگال مانسيته..... واليخدمه يحسبه واحد .من العيال خدامه دللها وسليبه اثيابه والزهره تگعد هالليالي ابابه تقراله آيحسين آيمصابه يامحرم........يامحرم ........................... البارحه امي...... بس تبچي يمي.... وگلت يمه اشصاير لزمتلي ايدي..... وگالت اوليدي..... إيهل محرم باچر يبني يبني.... لاتقصر وأخدم حسين بحياتك يبني يبني.... بالمجالس التزم تضمن نجاتك يبني يبني....... وأذكر ابنياته من تذكر بناتك امي بست چفها وگلت يايمه بشيباتچ احلف مااعوف الخدمه عطرك يهل ومن تبتعد نشتمه يامحرم....يامحرم ................................ انت محنه..... بگلوب اهلنه..... قدس الله ايامك شهرك يمرنه...... يكسر ظهرنه...... ننحني گدامك يوم عاشر......تفز حتى الموته تصرخ وا حسيناه يوم عاشر...... الشمر گاعد فوگ صدر حسين نلگاه يوم عاشر...... يگول مت من العطش وأحنه سمعناه بهلالك انشوف الشمر حز راسه تراوينه حافر خيلهم من داسه اتذكرنه بخيامه وعطش عباسه يامحرم........يامحرم 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 👇
. ۱۴۰۰ بند1⃣ منت به سرم گذاشتی آقا منو باز توی روضه راه دادی با این همه رو سیاهی اما زیر علم بهم پناه دادی مدیون توام این لحظاتو مدیون توام این برکاتو گریه برا تو خیر کثیره مدیون توام این حسناتو محبتات یادم نمیره حسین به لطف تو دارم نفس میکشم اگه تا امروز پای تو نبودم از این به بعد هرچی بگی رو چشم بند2⃣ غیر از در خونت توی دنیا جای دیگه خدایی خبری نیست غیر از نسب نوکری تو بعد مردنمون هیچ اثری نیست کشتی نجات همه عالم با روضهٔ تو خوب میشه حالم سینه زنیه شغل شریفم گریه برا تو رزق حلالم بهتر از این خونه مگه جایی هست مثل تو ارباب کجا پیدا میشه نوکر غیر تو شدن ذلت نوکر تو یک شب آقا میشه بند3⃣ ای رحمت واسعه حسین جان بگو از خطاهام میگذری یا نه حرف دل من این روزا اینه منو کرب و بلا می‌بری یا نه داغی رو دلم غیر حرم نیست جایی که تو باشی چیزی کم نیست غیراز حرمت چیزی نمیخام رویایی به جز این تو سرم نیست چقد دلم لک زده واسه حرم بگو چیکار کنم بیام کربلا غیر تو کی درد منو میدونه از تو نخوام از کی بخام کربلا شعر و سبک: امیر آهمند 👇