.
📃 چرا قهـری؟ مگر من تقصیــر دارم
🎙 #واحد از #حاج_محمود_كريمى
🗓 در #شب_هفتم_محرم _۱۴۰۰
📍 #اجتماع_عظیم_عشیره_عاشورا
🏷 #حضرت_علی_اصغر "ع"
چرا قهری؟ مگر تقصیر دارم؟
به جایت بر کفم، زنجیر دارم
کف آبی فقط خوردم عزیزم
بیا از نیزه پایین؛ شیر دارم
دلم میل دو ابروی تو دارد
ببین که شانهام، موی تو دارد
در آغوشم فقط پیراهن توست
لباس تازهات بوی تو دارد
نمیآید پس از توخواب؛ ای کاش
که میمردم من بیتاب؛ ای کاش
دوباره شیر آوردم ولی حیف
نمیخوردم پس از تو آب؛ ای کاش
مرا آزار با زنجیر میداد
به من نانخشک با تحقیر میداد
زن شامی مرا سوزاند وقتی
کنارم، طفل خود را شیر میداد
دوباره روضه میگیرم، عزیزم
در این ویرانه میمیرم، عزیزم
دوباره حرمله رد شد از اینجا
دوباره خشک شد شیرم، عزیزم
نگفتند آه؛ داغ بچّه دیدهست
نگفتند از بلا، پشتش خمیدهست
ولی گفتند این تازهعروسان
عروس فاطمه، مویش سفید است
گل یاس مرا از ساقه بستند
مرا با ریسمان بر ناقه بستند
نمیماندی به نیزه؛ چاره کردند
سرت را با نخ قنداقه بستند
چه حسرتها چشیدم؛ بچّهام را
چه سختیها کشیدم؛ بچّهام را
کنار بچّههای نیزهدارش
به روی نیزه دیدم، بچّهام را
فقط لالا کنم؛ لالا بخوابی
ندارم غصّه دیگر تا بخوابی
از آغوشم جدا گشتی و رفتی
که روی سینهی بابا بخوابی
نه رحمی بر پدر، نه شرم کردند
بساط غارتش را گرم کردند
برای آنکه راحتتر بخوابی
زدند و سینهاش را نرم کردند
به سر شد خاک عالم، نیزه رد شد
به پشت خیمه دیدم، نیزه رد شد
به دنبال تو میگشتند در خاک
چنان زد، از تنت هم نیزه رد شد
به پشت خیمهام، قلبم گرفته
تمام چهرهام را غم گرفته
ز بس نازی که تیری با سهشعبه
در آغوشش، تو را محکم گرفته
عبا را روی تو افکند بابا
دلش را از غمت آکند بابا
چنان با تیر چسبیدی به قلبش
تو را از سینهی خود کند بابا
.👇
.
📃 راهیه میدون جنگی ای علی جان
🎙 #واحد از #حاج_محمود_كريمى
🗓 در #شب_هفتم_محرم _۱۴۰۰
📍 #اجتماع_عظیم_عشیره_عاشورا
🏷 #حضرت_علی_اصغر "ع"
راهیه میدون جنگی ای علی جان
بیا تا ردت کنم از زیر قرآن
رفتی ولی مادرت بمیره
شمشیر نداری پسر من
بیشیری من، بیرمقت کرد
تقصیر نداری پسر من
از فراق قافله نترسیا
از صدای هلهله نترسیا
از کمون حرمله نترسیا
بابات باهاته
حالا که خودت میخوای بری به میدان
بیا تا ردت کنم از زیر قرآن
با گریه، رجز خوندی و رفتی
تکبیر کشیدی پسر من
قربون نگاهت بره مادر
تو جنگ ندیدی پسر من
مادر! از سپاهشون نترسیا
یهوقت از نگاهشون نترسیا
از دل سیاهشون نترسیا
بابات باهاته
گریههای اهلخیمه مثل طوفان
بیا تا ردت کنم از زیر قرآن
در حسرت لبخند تو موندم
از غصّه پیرم پسر من
آخر تو رو هم ازم میگیرن
بیتو میمیرم پسر من
از یه دشت پر خون نترسیا
از یه جنگ بیامون نترسیا
از صدای خندشون نترسیا
بابات باهاته
.👇
.
#زمزمه
#حضرت_علی_اصغر
#شب_هفتم_محرم
#امیر_حسین_الفت ✍
______________________________
لالایی
بخواب ای گل خوشگل و نازنینم لالایی
الهی که داغت رو هیچ وقت نبینم لالایی
لالایی
لالایی
دعا کن عزیز دلم تا که بارون بباره
عمو رفته از علقمه واسه تو آب بیاره
لالایی
چقدر دست و پای تو سرده دلبندم
میبینی دلم غرق درده دلبندم
تو اروم نداری حسابی بی تابی
ایشالا عموت بر میگرده دلبندم
میبینی
بابا رو زدم تا برا تو یه کم آب بگیرم
برا دل پریشونیه مادرت من بمیرم
عزیزم
رو دستم
گرفتم تو رو تا ببینن یه کم رنگ و روتو
زدن با همون تیری که کشتن آخر عموتو
عزیزم
میخندی به اشکای بابات دلبندم
شده غرق در خون سراپات دلبندم
بگو من چه جوری به خیمه برگردم
چه جور خاک بریزم رو چشمات دلبندم
.👇
.
#غزل_مصیبت
#شب_نهم_محرم
تا عَلم هست رویِ شانهیِ من غم ممنوع
در حرم غصّه و دلشوره و ماتم ممنوع
چه نیازی به اماننامهیِ دشمن دارم
در اَمان بودنِ من بیتو حسینم ممنوع
چشم بر هم بزنی مشکِ حرم پُر کردم
اَلعطش گفتن و بیتاب شدن هم ممنوع
دستِ هر کس به حرم ظلم کند میشکنم
گوش کُن زجرِ لَعین سیلیِ محکم ممنوع
خنجرِ کهنه به حنجر نرسد تا هستم
غارتِ معجر و پیراهن و خاتم ممنوع
چشم نامَحرم از این صحنوُسرا دور حسین
نظرِ چپ به حریمِ تو مُسلّم ممنوع
بندْبندِ بدنم نذر وجودِ تو امیر
زیرِ سُم ماندنِ جسمِ تو عزیزم ممنوع
روضهخوانم که شدی ندبه بخوان میآید
ناامیدی نگرانی پایِ پرچم ممنوع
#حسین_ایمانی
.
.
#دوبیتی
#شب_نهم_محرم
حریمی این حرم بیتو ندارد
قراری دخترم بیتو ندارد
رقیّه میدَود پایِ برهنه
بمیرم معجرم بیتو ندارد
#تاسوعا
#رباعی
وقتی عَلمَم به شانهیِ عبّاس است
دور از حَرمَم نگاهِ هر خَنّاس است
ای وای اگر بِیفتد از پا سقّا
سیلی و لگد سهمِ گلِ احساس است
#تاسوعا
#حضرت_عباس علیه_السلام
#حسین_ایمانی
.
.
#مرثیه
#شب_تاسوعا
#شب_نهم_محرم
برخیز جان فاطمه اینجا نمان برو
بگذار روی خاک مرا نیمه جان برو
هی آه می کشی و تنم لرزه می کشد
قربان مهربانی ات ای مهربان برو
دستم بریده و کمرت را شکسته اند
برخیز ای شکسته دل قد کمان برو
بیرون مکش یکی و دوتا نیست تیرها
جانم فدات ناله مزن این چنان برو
این هرزه چشم ها به حرم چشم بسته اند
برگرد خیمه زود نمانده زمان برو
خون گریه های چشم ترم نذر زینب است
آقا به جان خواهر تنهایمان برو
برخیز و بی کسی حرم را نظاره کن
زینب کجا و صحبت نامحرمان برو
از من گذشت غربت و در انتظار توست
گودال خون و نیزه و سنگ و سنان برو
من سر به زانوان تو دارم چه ماتم است
الشمرُ جالسٌ...سر تو ناگهان...برو
#حضرت_عباس علیه_السلام
#حسن_کردی
.
.
#شب_نهم_محرم
جهان عشق مرید مرام عباس است
ادب همیشه در عالم به نام عباس است
طبیب درد تمام مذاهب عالم
کبوترانه شفا جلد بام عباس است
شنیده از لب مولای خود به نفسی انت
چه جمله بهتر از این در مقام عباس است
قیامت از همه سرها سر است بی تردید
بهشت باغچه ای زیر گام عباس است
"خدا به طالع او مهر پادشاهی زد"
هرآنکسی که غلام غلام عباس است
قیام کرده به پایش قیامت کبری
قسم به عشق قیامت قیام عباس است
کسی ندیده کنار حسین بنشیند
مطیع محض امامت پیام عباس است
فراز کعبه بلندای خطبه اش فرمود
که طوف بیت به گرد امام عباس است
دوباره سائل هر ساله آمده بر در
و مستمند جواب سلام عباس است
#حضرت_عباس علیه_السلام
#حسن_کردی
#