.
اوّل ماه عزا اشک دو چشمـم را دید
#حضرت_زینب
#اربعین_حسینی
آنکه با دست خودش پرچم ماتم را داد
بر سرِ سفره یِ خود روزیِ عالم را داد
اوّل ماه عزا اشک دو چشمـم را دید
به غلام حـرمش شال مـحـرّم را داد
سوختــم در عطشِ سوختن لبهایش...
وسط سینه زنی شاه خودش دم را داد
چه کریمانه به دادِ همه یِ دشت رسید
ساربان آمـد و انگـشتر خاتـم را داد
پیرهن داد... زِره داد... عبا داد... آخر....
سرِ خود داد و به ما روضه یِ دَرهم را داد
اربعین است ببین رو به غلامش کرده
نوکر بی سر وُ پا را به حرم آورده
بدتر از بد منم و خوب تویی تا صحنَت...
حق مرا هم با دعای مادرم آورده
زینب آمد به زیارت ... نَه شکایت امّا...
گفت ظالم چه به روز پیکرم آورده
سرِ من مثل سرِ تو سرِ بازار شکست
مردِ جنگی به غنیمت معجرم آورده
روضه یِ آب وعطش ازنَفس انداخت رباب
حرمله با خود علیِ اصغرم آورده
سرِبازار به اشکِ حرمی خندیدنـد
دخترت ناله که زد دورِ هَمی خندیدند
مجلس عیش به پا کرده و سرمست شدند
کَعبِ نِی خورد لبِ کعبه که می خندیدند
دخترت آه کشید و همگی رقصیدند
یادِ افتادن مـشک و عَلـَمی خـندیدند
نان خشکی طرف قافله ات شد پرتاب
وَ شکستند غـرورِ حـرمی خندیدنـد
آمده بود یهودی که کنـیزی بخرد
داد دردانه عدو را قسمی خندیدند...
گفت آتش به دلِ امِّ ابیها نزنید
تازیانه به تن غنچه یِ مولا نزنید
جابه جا کرده مرا روی دودستش عبّاس
می روم راه ... به پهلو و پَرم پا نزنید
داستانی شده این گیسوی خاکیِ سرم
چنگ بر موی سرِ دختر زهرا نزنید
قاتلم زخم زبان خولی و حرمله هاست
این همه طعنه به تنهایی طاها نزنید
می رسد منتقم خون اباعبــدالله
همه باشید به دنبال فرج... جا نزنید
حسین ایمانی
#اربعین
.
.
این روزها پر از تبِ مولا کجاییام
#اربعین
#فراق_کربلا
این روزها پر از تبِ مولا کجاییام
اما هنوز کوفهای از بیوفاییام
هم زخم میزنم به تو هم دوست دارمت
در گیر و دار تیرگی و روشناییام
گم کردهام مسیر تو را در غبار شهر
اما اسیر توست دل روستاییام
گفتند کربلای زمینی... نیامدم
حالا که راه بسته شده من هواییام
این بار چندم است که تا مرز آمدم
آه از شکستهبالی و بیدست و پاییام...
پلکم که گرم میشود از خواب میپرم
با سُرفههای همسفر شیمیاییام
آوردهام بضاعت مزجاة قوم را
انگشتر «عزیز»م و تسبیح «دایی»ام
آوردهام پناه به ششگوشهٔ غمت
برگشتهام به اصلیَتِ نینواییام
دستت همیشه روی سر ما پیادههاست
این اربعین به لطف خدا کربلاییام
شعر از سرم پرید...دلم پیش موکب است
این بار چندم است که یخ کرد چاییام
#زیارت_اربعین_حسینی
#حسن_بیاتانی
▪️
﷽
#مرثیه_داستانی
#امام_حسین
فردی که به قصد دشمنی آمده بود؛ اما زائر و مداح اهل بیت(علیهمالسلام)شد:
«علامه امینی(ره) نقل میکند:پدر و مادری ناصبی دشمن اهل بیت(علیهمالسلام) بچهدار نمیشدند. مادر نذری کرد که اگر خدا به او پسری بدهد او را به راهزنی بر زائرین امام حسین(علیهالسلام) و کشتن ایشان قرار دهد. اتفاقاً بچهدار شده و بچۀ آنها هم پسر بود؛ وقتی که به حد رشد و بلوغ رسید پدر و مادر قضیۀ نذر خود را به او گفتند:آن جوان قبول کرده و آمد و در نواحی مُسیّب که در نزدیکی کربلاست منتظر کاروان زائرین ماند. در همان هنگام، خواب بر وی غلبه کرد و قافلۀ زائرین قبر امام حسین(علیهالسلام) گذشت در حالیکه گرد و غبار زُوّار بر بدن این جوان نشست. در همان حال در عالم رؤیا دید که قیامت برپا شده و فرمان آمده است او را به آتش دوزخ اندازند، وقتی در آتش افتاد متوجه شد آتش بدن او را نمی سوزاند علت آن را در خواب به او اطلاع دادند که بخاطر گرد و غبار زائر امام حسین(علیهالسلام) آتش بدنش را نسوزاند. از خواب بیدار شده و از قصد بد خود برگشت و همانجا توبه کرد و جزء محبان خاندان اهل بیت عصمت و طهارت(علیهمالسلام) شده و هراسان خود را به قبر شریف حضرت سیدالشهدا(علیهالسلام) رساند و همانجا دو بیت شعر بسیار زیبا در اهمیت زیارت آن حضرت سروده که آن دو بیت عبارتند از:
إذا شئتَ النَّجاةَ فَزُر حُسینا
لِکَی تلقَی الإلهَ قَریرَ عَینا
اگر نجات و رستگاری میخواهی حسین(علیهالسلام) را زیارت کن تا آنکه خدا را با روشنی چشم دیدار کنی!
فَإنَّ النّارَ لیسَ تَمَسُّ جِسما
علیهِ غُبارِ زُوّارِالحُسینا»
پس بدرستی که آتش جسمی را که بر آن غبار زائرین امام حسین(علیهالسلام) باشد لمس نکرده و نمیسوزاند.》
(عیوضی، 1389، 417)
نامش ابو محمّد خلیعى، بود و بعداً شاعر ماهری برای اهل بیت(علیهم السلام) شد که در مدح آن بزرگواران، اشعار فراوانی سروده و حقّ مطلب را ادا کرده است. کار به جایی رسید که بین او و ابن حمّادِ شاعر، (درباره شعر) تفاخر و برتری جویی شد و هر کدام گمان مىکرد شعر او درباره امیرالمؤمنین(علیهالسلام) بهتر از شعر دیگرى است؛ از این رو هر کدام قصیدهاى سرودند و به ضریح مقدّس علوى آویزان کردند تا خود امام حکم نماید. پس قصیدۀ خلیعى (از ضریح مبارک)خارج شد در حالى که با آب طلا بر آن نوشته شده بود «احسنت» و بر قصیدۀ ابن حمّاد همین کلمه با آب نقره نوشته شده بود. ابن حمّاد ناراحت شد و به امیرالمؤمنین(علیهالسلام) خطاب کرد: من از قدیم دوستدار شما بودهام و این شخص، تازه مُحبّ شما شده است! بعداً که امیرالمؤمنین(علیهالسلام) را در خواب دید حضرت فرمودند: ابن حماد:تو از ما هستى، و او تازه در زمرۀ محبّان ما در آمده و لازم بود رعایت حال او بشود»(برداشتی از سایت آیت ا...مکارم شیرازی)
آری اهل بیت(علیهمالسلام) عادتشان احسان و سجیتشان کرم است کسی که خوی دشمنی با اهل بیت(علیهمالسلام) داشته اما خواسته متحول شود را طوری متحول میکنند که مداح اهل بیت(علیهمالسلام) شود و به نجات و رستگاری برسد؛ اما آنها که آمدند در کربلا امام حسین(علیه السلام) را بکشند هرچه مولا نصیحتشان کرد به دل سیاهشان اثر نگذاشت؛ کاری کردند که تا روز قیامت هرمؤمنی نام سیدالشهدا(علیهالسلام) را میشنود بیاختیار اشک از چشمش سرازیر میشود؛ آنقدر دلها از داغ او میسوزد که حاضر میشوند از جان و مال خود بگذرند و فدای راه حسین(علیهالسلام) کنند.
کفنش خاک زیر پایش بود
غسل او خون زخمهایش بود
همه بر شمر اقتدا کردند
تیغها با تنش چه ها کردند
عرش را آه مادرش برداشت
چکمهای پا به سینهاش بگذاشت
(حسن کردی)
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
#روضه #کرامات
#استاد_مجید_طاهری
👇
@babolharam_netمحمدحسینطاهریمنمبایدبرم.mp3
زمان:
حجم:
2.98M
.
|⇦•منم باید برم به مددِ امام رضا..
#سینه_زنی و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام تقدیم به جاماندگان از کنگرۀ عظیم اربعین به نفس کربلایی حسین طاهری
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
این روزا پای علم، غم می زنه به دلم
شبا تا صبح می بینم، خوابِ حرم تا حرم
چی میشه خط نزنی دوباره اسمِ منُ
پاهام طلب می کنه پیاده اومدنُ
گناهِ این دلِ من،چیه که این جوری شده
همه میان حرمُ کار من فقط صبوری شده
منم باید برم به مددِ امام رضا
پیاده از نجف تا به دیارِ عاشقا
به مرکزِ جنون تا برسم به کربلا
حسین آقام آقام ...
ــــــــــــــــــ
اهای مسافری که عازم این سفری
قول میدی کرب و بلا اسمِ منم ببری
گریه ها وقتی گرفت،فضایِ چشمِ تو رو
یه بار حرم برایِ حرم نرفته برو
بگو آقا می دونی دلِ دیوونه می خواد
جایِ رقیه یه بار اربعین، زیارتِ تو بیاد
منم باید برم یه زیارت با مادرم
خودت بگو چقدر بگم حرم...حرم...
می بینی حالمُ که پریشونه خاطرم
حسین آقام آقام ...
ــــــــــــــــــ
زیارتاتون رو ای مسافرا به حرم
سهیم کنید با همه مدافعای حرم
وقتی که می رسیدُ پا به حرم می ذارید
به نیتِ همه شون یه کم قدم بزنید...
نگاه نمی کنه که آقا به اشکِ چِشَم
نه کربلا منُ برد نه گذاشت شهیدِ سوریه شم
منم باید برم آره برم سرم بره
نذارم هیچ حرومی ای طرف حرم بره
یه روزی هم میاد نفس آخرم بره
حسین آقام آقام ...
#کربلایی_حسین_طاهری
#ویژه_ایام_صفر
#ویژه_ایام_محرم
#اربعین
.
نوحه؛ بیرقت بهپاست.mp3
زمان:
حجم:
1.74M
#حضرت_زینب علیهاالسلام
#اربعین
#نوحه
🔹تسلای فراق🔹
به عطر آشنای تو، به اعجاز دعای تو
اگرچه نیمهجان ولی، رسیدم کربلای تو
چه گویم ز اسارت، سرت همسفرم بود
نگاه تو امید دل محتضرم بود
برادر شد دل من مزار تو
چگونه جان ندهم کنار تو
«حسینجان، حسین عزیز خواهر»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پس از تو قامتم شکست، اگر چه حرمتم شکست
نه دید اشک مرا کسی، نه کوه طاقتم شکست
فقط پیش تو گویم، من از رنج نهانم
نمردم که امانت، به مقصد برسانم
نگاهم پر شده از تمنایت
دلم شد آینهدار غمهایت
«حسینجان، حسین عزیز خواهر»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دو چشم من گواه توست، دلم در قتلگاه توست
فراقت باورم نشد، دلم تنگ نگاه توست
تنم خستۀ راه و دلم مصحف داغ است
همین خطبۀ اشکم تسلای فراق است
به عهدم با تو اگر وفا کردم
دعا کن پیش رقیه برگردم
«حسینجان، حسین عزیز خواهر»
شاعر: #حسین_عباسپور
مشابه سبک بالا خوانده میشود
.
#فراق_کربلا
#اربعین
صلی الله علیک یا اباعبدالله
یک سال در هوایِ زیارت گریستم
از راهِ دور ، گوشه ی هیئت گریستم
امّا گناه مانعِ قرب و وصال بود
بی آبرو شدم ، ز خجالت گریستم
با التماس هم نشد آخر حرم روم
دیگر نبود فرصت صحبت ، گریستم
یاد تو بوده ام به نماز و دعا ، حسین
حتی اگر میان عبادت گریستم
گفتند : "زائرش نشدی قسمتت نبود"
عاصی ز شوربختیِ قسمت گریستم
#عاصی_خراسانی
شب ۱۴ صفر ۱۴۴۳
صلّی الله علیک یا ابا عبدالله
از داغِ تشنگیِ تو ، دریا گریستم
در روضه ات به وسعت صحرا گریستم
میخواستم به چشم تو آیم به گریه ام
آری نگاه کن که چه زیبا گریستم
دیدی که خواب را ز دو چشمانم آب برد
از بس که در فراقِ تو شبها گریستم
کربُبلا نشد بروم ، هیئتش که هست
آنجا که قسمتم نشد ، اینجا گریستم
میخواستم به فاطمه او را قسم دهم
"میخواستم بگویمش امّا
گریستم"
#عاصی_خراسانی
شب ۱۴ صفر ۱۴۴۳
میخواستم به فاطمه او را قسم دهم
میخواستم بگویمش ، امّا گریستم
#عاصی_خراسانی
.
چون موج ، غرقِ شور و تلاطُم گریستم
بی اعتناء به خنده ی مَردم ، گریستم
از فرط گریه ، قامتِ من نم کشید و رفت
از بسکه روز و شب به تداوم گریستم
گفتم مگر به گریه به آغوش او رسم
مانند بچّه ای که شده گُم گریستم
اظهار عشق را به تکلّم چه حاجت است؟!*
من همچو لال جای تکلّم ، گریستم
دیشب به پایِ عکس حرم گریه کردم و
مثلِ خمار دور از آن خُم گریستم
#عاصی_خراسانی
۱۴ صفر ۱۴۳۳
* اظهار عشق را به زبان احتیاج نیست
#صائب
.
.
دَمِ غروب، شده بخوای...
#سینه_زنی و توسل به حضرت سیدالشهداء علیه السلام ویژۀ #شب_جمعه
∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
دَمِ غروب، شده بخوای، با خاطرات، گریه کنی؟
یه گوشه ای، بشینی تو، تنهایی هات، گریه کنی؟
یا یکی از، کرب و بلا، بگه برات، گریه کنی؟
دلتنگی یعنی یه سکوتِ سرد
یه بغضِ تلخِ بی صدا
یعنی به روت نیاری که
هنوز نرفتی کربلا
یعنی نشد تو زائرا
این دفعه هم حساب بشی
باید که آبروت بره
پیشِ همه خراب بشی
رفیق؛ همینِ روزگار
نشد؛ بیام حتی یه بار
اگه؛ طلبیدن تو رو
برام؛ تربتشُ بیار
«حسین! آقام آقام آقام...»
شده دلت، بگیره تا، که به یه جا، خیره بشی؟
تو جا نماز، به تربتِ، کرب و بلا، خیره بشی؟
چند دقیقه، به عکسایِ، گنبد طلا، خیره بشی؟
رسوایی یعنی تویِ نوکرا
منم که بی لیاقتم
بازم شبیهِ هر دفعه
آقا نکرده دعوتم
چند سال که تو نوبتم
اما نمی شه قسمتم
تلخِ عجب حکایتم
تو حسرتِ زیارتم
رفیق؛ قسمت ما که نیست
بازم؛ واسه ما جا که نیست
حرم ؛خوبا رو راه میدن
حرم؛ جای بدا که نیست
«حسین! آقام آقام آقام...»
ــــــــــــــــــ
#امام_حسین
#کربلا
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#کربلایی_حسین_طاهری
#روضه_شب_جمعه
#اربعین
#ویژه_ایام_محرم
👇
کربلایی محمد فصولیکانال مداحی عاشقان حسین ع (5).mp3
زمان:
حجم:
9.29M
🏴دم غروب
🏴شده بخوای
🏴با خاطرات گریه کنی
🎤کربلایی محمد فضولی
.
#زمزمه
جاماندگان اربعین
نشد دیگه آقا قراره مون نبود
فراق کربلا تو کارمون نبود
کجا باید برم به کی باید بگم
تنگه دلم برا زیارت حرم
حبیبی یا حسین
قرارمون چی شد که زائرت بشم
مگه قرار نبود مسافرت بشم
آرامشم فقط تو روضه های توست
چشم دلم همش به کربلای توست
حبیبی یا حسین
خرابه حالم و یه کربلا می خوام
هر سال یکی دوبار حق منه بیام
چند وقته که هوا دل من ابریه
کارم دور از حرم فقط بی صبریه
حبیبی یا حسین
داشتیم با کربلات قرار زود به زود
اینقدر جدایی رو گمونمون نبود
مثله کبوتره هوایی حرم
خیال کربلات نمیره از سرم
حبیبی یا حسین
✍حسن کردی
┈••✾••✾••┈
#استاد_مجید_طاهری 🎤
#زمزمه
#اربعین
#جاماندگان
.👇