eitaa logo
امام حسین ع
27.3هزار دنبال‌کننده
432 عکس
2.3هزار ویدیو
2.2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فردی که به قصد دشمنی آمده بود؛ اما زائر و مداح اهل بیت(علیهم‌السلام)شد: «علامه امینی(ره) نقل می‌کند:پدر و مادری ناصبی دشمن اهل بیت(علیهم‌السلام) بچه‌دار نمی‌شدند. مادر نذری کرد که اگر خدا به او پسری بدهد او را به راهزنی بر زائرین امام حسین(علیه‌السلام) و کشتن ایشان قرار دهد. اتفاقاً بچه‌دار شده و بچۀ آنها هم پسر بود؛ وقتی که به حد رشد و بلوغ رسید پدر و مادر قضیۀ نذر خود را به او گفتند:آن جوان قبول کرده و آمد و در نواحی مُسیّب که در نزدیکی کربلاست منتظر کاروان زائرین ماند. در همان هنگام، خواب بر وی غلبه کرد و قافلۀ زائرین قبر امام حسین(علیه‌السلام) گذشت در حالیکه گرد و غبار زُوّار بر بدن این جوان نشست. در همان حال در عالم رؤیا دید که قیامت برپا شده و فرمان آمده است او را به آتش دوزخ اندازند، وقتی در آتش افتاد متوجه شد آتش بدن او را نمی سوزاند علت آن را در خواب به او اطلاع دادند که بخاطر گرد و غبار زائر امام حسین(علیه‌السلام) آتش بدنش را نسوزاند. از خواب بیدار شده و از قصد بد خود برگشت و همانجا توبه کرد و جزء محبان خاندان اهل بیت عصمت و طهارت(علیهم‌السلام) شده و هراسان خود را به قبر شریف حضرت سیدالشهدا(علیه‌السلام) رساند و همانجا دو بیت شعر بسیار زیبا در اهمیت زیارت آن حضرت سروده که آن دو بیت عبارتند از: إذا شئتَ النَّجاةَ فَزُر حُسینا لِکَی تلقَی الإلهَ قَریرَ عَینا اگر نجات و رستگاری می‌خواهی حسین(علیه‌السلام) را زیارت کن تا آنکه خدا را با روشنی چشم دیدار کنی! فَإنَّ النّارَ لیسَ تَمَسُّ جِسما علیهِ غُبارِ زُوّارِالحُسینا» پس بدرستی که آتش جسمی را که بر آن غبار زائرین امام حسین(علیه‌السلام) باشد لمس نکرده و نمی‌سوزاند.》 (عیوضی، 1389، 417) نامش ابو محمّد خلیعى، بود و بعداً شاعر ماهری برای اهل بیت(علیهم السلام) شد که در مدح آن بزرگواران، اشعار فراوانی سروده و حقّ مطلب را ادا کرده است. کار به جایی رسید که بین او و ابن حمّادِ شاعر، (درباره شعر) تفاخر و برتری جویی شد و هر کدام گمان مى‌کرد شعر او درباره امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) بهتر از شعر دیگرى است؛ از این رو هر کدام قصیده‌اى سرودند و به ضریح مقدّس علوى آویزان کردند تا خود امام حکم نماید. پس قصیدۀ خلیعى (از ضریح مبارک)خارج شد در حالى که با آب طلا بر آن نوشته شده بود «احسنت» و بر قصیدۀ ابن حمّاد همین کلمه با آب نقره نوشته شده بود. ابن حمّاد ناراحت شد و به امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) خطاب کرد: من از قدیم دوستدار شما بوده‌ام و این شخص، تازه مُحبّ شما شده است! بعداً که امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) را در خواب دید حضرت فرمودند: ابن حماد:تو از ما هستى، و او تازه در زمرۀ محبّان ما در آمده و لازم بود رعایت حال او بشود»(برداشتی از سایت آیت ا...مکارم شیرازی) آری اهل بیت(علیهم‌السلام) عادتشان احسان و سجیتشان کرم است کسی که خوی دشمنی با اهل بیت(علیهم‌السلام) داشته اما خواسته متحول شود را طوری متحول می‌کنند که مداح اهل بیت(علیهم‌السلام) شود و به نجات و رستگاری برسد؛ اما آنها که آمدند در کربلا امام حسین(علیه السلام) را بکشند هرچه مولا نصیحتشان کرد به دل سیاهشان اثر نگذاشت؛ کاری کردند که تا روز قیامت هرمؤمنی نام سیدالشهدا(علیه‌السلام) را می‌شنود بی‌اختیار اشک از چشمش سرازیر می‌شود؛ آن‌قدر دلها از داغ او می‌سوزد که حاضر می‌شوند از جان و مال خود بگذرند و فدای راه حسین(علیه‌السلام) کنند. کفنش خاک زیر پایش بود غسل او خون زخم‌هایش بود همه بر شمر اقتدا کردند تیغ‌ها با تنش چه ها کردند عرش را آه مادرش برداشت چکمه‌ای پا به سینه‌اش بگذاشت (حسن کردی)  ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ 👇
@babolharam_netمحمدحسین‌طاهری‌منم‌بایدبرم.mp3
زمان: حجم: 2.98M
. |⇦•منم باید برم به مددِ امام رضا.. و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام تقدیم به جاماندگان از کنگرۀ عظیم اربعین به نفس کربلایی حسین طاهری ●•┄༻↷◈↶༺┄•● این روزا پای علم، غم می زنه به دلم شبا تا صبح می بینم، خوابِ حرم تا حرم چی میشه خط نزنی دوباره اسمِ منُ پاهام طلب می کنه پیاده اومدنُ گناهِ این دلِ من،چیه که این جوری شده همه میان حرمُ کار من فقط صبوری شده منم باید برم به مددِ امام رضا پیاده از نجف تا به دیارِ عاشقا به مرکزِ جنون تا برسم به کربلا حسین آقام آقام ... ــــــــــــــــــ اهای مسافری که عازم این سفری قول میدی کرب و بلا اسمِ منم ببری گریه ها وقتی گرفت،فضایِ چشمِ تو رو یه بار حرم برایِ حرم نرفته برو بگو آقا می دونی دلِ دیوونه می خواد جایِ رقیه یه بار اربعین، زیارتِ تو بیاد منم باید برم یه زیارت با مادرم خودت بگو چقدر بگم حرم...حرم... می بینی حالمُ که پریشونه خاطرم حسین آقام آقام ... ــــــــــــــــــ زیارتاتون رو ای مسافرا به حرم سهیم کنید با همه مدافعای حرم وقتی که می رسیدُ پا به حرم می ذارید به نیتِ همه شون یه کم قدم بزنید... نگاه نمی کنه که آقا به اشکِ چِشَم نه کربلا منُ برد نه گذاشت شهیدِ سوریه شم منم باید برم آره برم سرم بره نذارم هیچ حرومی ای طرف حرم بره یه روزی هم میاد نفس آخرم بره حسین آقام آقام ... .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نوحه؛ بیرقت به‌پاست.mp3
زمان: حجم: 1.74M
علیهاالسلام 🔹تسلای فراق🔹 به عطر آشنای تو، به اعجاز دعای تو اگرچه نیمه‌جان ولی، رسیدم کربلای تو چه گویم ز اسارت، سرت هم‌سفرم بود نگاه تو امید دل محتضرم بود برادر شد دل من مزار تو چگونه جان ندهم کنار تو «حسین‌جان، حسین عزیز خواهر» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ پس از تو قامتم شکست، اگر چه حرمتم شکست نه دید اشک مرا کسی، نه کوه طاقتم شکست فقط پیش تو گویم، من از رنج نهانم نمردم که امانت، به مقصد برسانم نگاهم پر شده از تمنایت دلم شد آینه‌دار غم‌هایت «حسین‌جان، حسین عزیز خواهر» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دو چشم من گواه توست، دلم در قتلگاه توست فراقت باورم نشد، دلم تنگ نگاه توست تنم خستۀ راه و دلم مصحف داغ است همین خطبۀ اشکم تسلای فراق است به عهدم با تو اگر وفا کردم دعا کن پیش رقیه برگردم «حسین‌جان، حسین عزیز خواهر» شاعر: مشابه سبک بالا خوانده میشود
. صلی الله علیک یا اباعبدالله یک سال در هوایِ زیارت گریستم از راهِ دور ، گوشه ی هیئت گریستم امّا گناه مانعِ قرب و وصال بود بی آبرو شدم ، ز خجالت گریستم با التماس هم نشد آخر حرم روم دیگر نبود فرصت صحبت ، گریستم یاد تو بوده ام به نماز و دعا ، حسین حتی اگر میان عبادت گریستم گفتند : "زائرش نشدی قسمتت نبود" عاصی ز شوربختیِ قسمت گریستم شب ۱۴ صفر ۱۴۴۳ صلّی الله علیک یا ابا عبدالله از داغِ تشنگیِ تو ، دریا گریستم در روضه ات به وسعت صحرا گریستم میخواستم به چشم تو آیم به گریه ام آری نگاه کن که چه زیبا گریستم دیدی که خواب را ز دو چشمانم آب برد از بس که در فراقِ تو شبها گریستم کربُبلا نشد بروم ، هیئتش که هست آنجا که قسمتم نشد ، اینجا گریستم میخواستم به فاطمه او را قسم دهم "میخواستم بگویمش امّا گریستم" شب ۱۴ صفر ۱۴۴۳ میخواستم به فاطمه او را قسم دهم میخواستم بگویمش ، امّا گریستم . چون موج ، غرقِ شور و تلاطُم گریستم بی اعتناء به خنده ی مَردم ، گریستم از فرط گریه ، قامتِ من نم کشید و رفت از بسکه روز و شب به تداوم گریستم گفتم مگر به گریه به آغوش او رسم مانند بچّه ای که شده گُم گریستم اظهار عشق را به تکلّم چه حاجت است؟!* من همچو لال جای تکلّم ، گریستم دیشب به پایِ عکس حرم گریه کردم و مثلِ خمار دور از آن خُم گریستم ۱۴ صفر ۱۴۳۳ * اظهار عشق را به زبان احتیاج نیست .
. دَمِ غروب، شده بخوای... و توسل به حضرت سیدالشهداء علیه السلام ویژۀ ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ دَمِ غروب، شده بخوای، با خاطرات، گریه کنی؟ یه گوشه ای، بشینی تو، تنهایی هات، گریه کنی؟ یا یکی از، کرب و بلا، بگه برات، گریه کنی؟ دلتنگی یعنی یه سکوتِ سرد یه بغضِ تلخِ بی صدا یعنی به روت نیاری که هنوز نرفتی کربلا یعنی نشد تو زائرا این دفعه هم حساب بشی باید که آبروت بره پیشِ همه خراب بشی رفیق؛ همینِ روزگار نشد؛ بیام حتی یه بار اگه؛ طلبیدن تو رو برام؛ تربتشُ بیار «حسین! آقام آقام آقام...» شده دلت، بگیره تا، که به یه جا، خیره بشی؟ تو جا نماز، به تربتِ، کرب و بلا، خیره بشی؟ چند دقیقه، به عکسایِ، گنبد طلا، خیره بشی؟ رسوایی یعنی تویِ نوکرا منم که بی لیاقتم بازم شبیهِ هر دفعه آقا نکرده دعوتم چند سال که تو نوبتم اما نمی شه قسمتم تلخِ عجب حکایتم تو حسرتِ زیارتم رفیق؛ قسمت ما که نیست بازم؛ واسه ما جا که نیست حرم ؛خوبا رو راه میدن حرم؛ جای بدا که نیست «حسین! آقام آقام آقام...» ــــــــــــــــــ 👇
کربلایی محمد فصولیکانال مداحی عاشقان حسین ع (5).mp3
زمان: حجم: 9.29M
🏴دم غروب 🏴شده بخوای 🏴با خاطرات گریه کنی 🎤کربلایی محمد فضولی
. جاماندگان اربعین نشد دیگه آقا   قراره مون نبود فراق کربلا    تو کارمون نبود کجا باید برم   به کی باید بگم تنگه دلم برا   زیارت حرم حبیبی یا حسین قرارمون چی شد    که زائرت بشم مگه قرار نبود   مسافرت بشم آرامشم فقط   تو روضه های توست چشم دلم همش   به کربلای توست حبیبی یا حسین خرابه حالم و    یه کربلا می خوام هر سال یکی دوبار  حق منه بیام چند وقته که هوا   دل من ابریه کارم دور از حرم   فقط بی صبریه حبیبی یا حسین داشتیم با کربلات    قرار زود به زود اینقدر جدایی رو   گمونمون نبود مثله کبوتره   هوایی حرم خیال کربلات   نمیره از سرم حبیبی یا حسین ✍حسن کردی  ┈••✾••✾••┈ 🎤 .👇
. به مناسبت ▶️ من گدای سر کویت هستم عاشق دیدنِ رویت هستم تو که از حال دلم آگاهی عاشقان را تو چراغ راهی دیگر این خانه مرا تنگ بود ماندن اینجا بخدا ننگ بود دوستانم همه از دستم رفت دل به هر پاکدلی بستم رفت حال تنها و غریبم چکنم زندگی داده فریبم چکنم من زمین خورده ی عشقت هستم عشقم این است بگیری دستم چکنم بی شهدا بی یارم نگران است دل ای دلدارم □ □ □ یادِ ایام پر از نور بخیر یاد مجنون و شب هور بخیر یاد آوارگیِ در صحرا رمز یا فاطمه و یا زهرا من و ایام شلمچه به به جان نثاران حلبچه به به ای همه یاد شما دلخوشی ام از شما تا به خدا دلخوشی ام زندگی را به شما مدیونم شهدای عرفه، ممنونم آمدم معرفتی کسب کنم از شما یک صفتی کسب کنم دیده ام بندگی از حاج قاسم من و شرمندگی از حاج قاسم این همه دیدم و بنده نشدم پیر گردیدم و بنده نشدم تا امام و شهدا را دارم مطمئنم که خدا را دارم یارب از عبد بدَت دست بگیر از دلم هر چه گناهست بگیر تو مرا روح عبادت برسان در ره خود به شهادت برسان باز در راه هدایت مددی به علمدار ولایت مددی خود بخون شهدا پاکم کن کربلایی کن و در خاکم کن □ □ □ این من و این مددِ خون خدا روضه ی قافله ی کرب و بلا دل ارباب غمین شد ای وای خواهری ناقه نشین شد ای وای حاجیِ کرب و بلا راهی شد چه گریزی، چه خدا خواهی شد دانی این حج به کجا ختم شود غارت خاتمِ او حتم شود بر تنِ خسته کمی تاب دهند گوسفندی چو کُشَند آب دهند مانده در حکمتِ این بابم آه ذبح شد تشنه لب اربابم آه چونکه این باب به پایان برسد حج ارباب به پایان برسد https://eitaa.com/emame3vom/50552 .