.
📌 #گزارش_صوتی جلسات
🔖 عزاداری شب #بیست_و_هشتم_صفر ۱٤٤٣
🗓 دوشنبه ۱۲ مهر ۱٤٠٠ حسینیهشاهرودی
بانوای: #حاج_محمود_کریمی
#حاج_حسین_سیب_سرخی
#حاج_ابراهیم_رحیمی
🔉 #روضه | گفتم که عمر ماه صفر رو به آخر
🔉 #روضه | هر کار کردم کاری از من بر نیامد
🔉 #زمینه | خوشم که از ازل شدم به درگهات
🔉 #واحد | در پیش من آتش نزن بالوپرت را
🔉 #واحد | خوشبخت عالمم که شدمآدمحسن
🔉 #واحد | عمـــری در آشیان غریب مدینهایم
🔉 #واحد | سنگ عقیـــــق اگر بتراشم برای تو
🔉 #واحد | تویی آغاز عشق، پر پرواز عشــــق
🔉 #واحد | دستم ز دامــن تو نگردد رها حسن
🔉 #روضه | خوب خـــــوبایی، خیــــلی آقایی
👇👇👇👇👇👇👇👇
واحد (در پیش من آتش نزن بال و پرت را) - حاج محمود کریمی.mp3
زمان:
حجم:
10.43M
.
📃 در پیش من آتش نزن بالوپرت را
🎙 #واحد از #حاج_محمود_كريمى
🗓 در #شب #بیست_و_هشتم_صفر_۱۴۰۰
📍 #حسینیه_آیت_الله_شاهرودی "ره"
در پیش من آتش مزن بال و پرت را
خونین مکن جان پدر چشم ترت را
فردا همینکه جمع کردی بسترم را
آماده کن کمکم عزیزم بسترت را
آماده کن از آن کفنها دومین را
بیرون بیاور یادگار مادرت را
بگذار روی سینهام باشد حسینت
بگذار بر قلبم حسن را، دخترت را
بگذار با طفلان تو قدری بسوزم
حالا بگویم حرفهای آخرت را
زاری مکن بر حال من با حال و روزت
خاکی مکن دنبال بابا معجرت را
تو بار شیشه داری و میترسم از تو
خیلی مواظب باش طفل دیگرت را
وقتی که میریزند هیزم روی هیزم
وقتی که میسوزاند آتش، سنگرت را
بابا حواست باشد آنجا محسنت را
بابا مواظب باش پشت در، سرت را
ای کاش میشد روضۀ بازو نمیشد
وقتی علی میشوید آهسته پرت را
این جملۀ آخر عزیزم با حسین است:
«با خود مبر در قتلگه انگشترت را»
شاعر: #حسن_لطفی
#رحلت_رسول_اِلله #رسول_اِلله
#بیست_و_هشتم_صفر
واحد (خوشبخت عالمم که شدم آدم حسن) - حاج حسین سیب سرخی.mp3
زمان:
حجم:
10.23M
📌 شب بیستوهشتم ماه صفر ١٤٤۳
🎙 مدّاح: #حاج_حسین_سیبسرخی
🕌 حسینیهیمرحومهاشمیشاهرودی
#بیست_و_هشت_صفر
واحد (دستم ز دامن تو نگردد رها حسین) - حاج حسین سیب سرخی.mp3
زمان:
حجم:
9.35M
📌 شب بیستوهشتم ماه صفر ١٤٤۳
🎙 مدّاح: #حاج_حسین_سیبسرخی
🕌 حسینیهیمرحومهاشمیشاهرودی
#بیست_و_هشتم_صفر
واحد (تویی آغاز عشق، پر پرواز عشق) - حاج حسین سیبسرخی.mp3
زمان:
حجم:
9.27M
📌 شب بیستوهشتم ماه صفر ١٤٤۳
🎙 مدّاح: #حاج_حسین_سیبسرخی
🕌 حسینیهیمرحومهاشمیشاهرودی
#بیست_و_هشتم_صفر
شور (خوب خوبایی خیلی آقایی) - حاج محمود کریمی.mp3
زمان:
حجم:
18.47M
.
📃 خوب خـــــوبایی، خیــــلی آقایی
🎙 #شور #امام_حسین
🗓 در #حاج_محمود_كريمى #شب_بیست_و_هشتم_صفر_۱۴۰۰
📍 #حسینیه_آیت_الله_شاهرودی "ره"
خوب خوبایی، خیلی آقایی
مهر و مهتابی، اربابی مولایی
کسی شد آزاد، که راهش افتاد، به دربار حسین
سوامون کردن، صدامون کردن، هوادار حسین
حالم آشوبه، قلبم میکوبه
پای عشق تو، هر عشقی مغلوبه
دل آواره، کجا رو داره، بجز خونهی تو
همه عاقل ها، ارادت دارن، به دیوونهی تو
درمون دردم، دورت میگردم
اگر برا تو نمردم نامردم
منی که جلدم، نشون بال و پرم، مالِ توئه
میام دنبالِ، شهیدای تو سرم، مالِ توئه
یک لحظه توو خیمه گام، یک لحظه توو قتلگام
دشمنت خنده می کرد با گریه هام
به سمت گودال از خیمه دویدم من
شمر جلوتر بود، دیر رسیدم من
سر تو دعوا بود، ناله کشیدم من
سر تو رو بردن، دیر رسیدم من
#بیست_و_هشتم_صفر
روضه (هرکار کردم کاری از من بر نیامد) - حاج محمود کریمی.mp3
زمان:
حجم:
13.06M
📌 شب بیستوهشتم ماه صفر ١٤٤۳
🎙 با مدّاحی: #حاج_محمود_کریمی
🕌 حسینیهیمرحومهاشمیشاهرودی
#بیست_و_هشتم_صفر
..............
📃 هر کار کردم کاری از من بر نیامد
🎙 #روضه از #حاج_محمود_كريمى
🗓 در #شب_بیست_و_هشتم_صفر_۱۴۰۰
📍 #حسینیه_آیت_الله_شاهرودی "ره"
هر کار کردم کاری از من بر نیامد
سرنیزه شمر از دهانت در نیامد
"خوش آن زمان که خوبان کنند غارت شهر
مرا تو گیری و گویی که این اسیر من است"
ضجه زدن هایم مرا راضی نمی کرد
ای کاش خولی با سرت بازی نمی کرد
.
زمینه (خوشم که از ازل شدم به درگهات گدا حسن) - حاج محمود کریمی.mp3
زمان:
حجم:
40.42M
📃 خوشم که از ازل شدم به درگهات گدا حسن
🎙 #زمینه از #حاج_محمود_كريمى
🗓 در #شب #بیست_و_هشتم_صفر _۱۴۰۰
📍 #حسینیه_آیت_الله_شاهرودی "ره"
خوشم که از ازل شدم به درگهت گدا حسن
همیشه می زنم صدا ز سوز دل تو را حسن
خدا اجازه می دهد چنین دعا کنم حسن
یا من اسمه دوا و ذکره شفا حسن
کریم آل فاطمه امام مجتبی حسن
ز دست می روم اگر ز سر مرا تو وا کنی
ز جمع عاشقانِ با صفای خود جدا کنی
خوشم اگر به یک نظر دلم پر از صفا کنی
مرا برای نوکریِ خانه ات خودت صدا کنی
به پای سفره ی کریم لطف خویش جا کنی
به دست خویش لقمه ای دهی به این گدا حسن
کریم آل فاطمه امام مجتبی حسن
دوباره نوبت عزا، دوباره زمزمه نوا
دوباره غم، دوباره دم، دوباره ذکر مجتبی
دوباره بزم خواندن از یل رشید مرتضی
دوباره یاد فاطمه دوباره داغ کوچه ها
خدا کند که جان دهم به پای روضه ی شما
بخواه حاجت مرا ز درگه خدا حسن
کریم آل فاطمه امام مجتبی حسن
تو آخر عنایتی، من اول گدایی ام
تو عشق بی نهایتی و دلبر خدایی ام
اسیرِ دار هیچ کس نشد سر هوایی ام
اگرچه دل شکسته ی حسین و کربلایی ام
نوشته روی قلب من که ملک مجتبایی ام
تمام فکر و ذکر من تویی همیشه یا حسن
کریم آل فاطمه امام مجتبی حسن
و فهم بی کسی تو ز فهم من فراتر است
کمی ز غصه های تو به عالمی برابر است
به گرد قبر خاکی تو آه من کبوتر است
مرید مجتبی شدن عنایتی ز حیدر است
غلام مجتبی به روز حشر از همه سر است
زبان بده بخوانمت به زیر دست و پا حسن
کریم آل فاطمه امام مجتبی حسن
صفا، وفا، عطا، سخا، ولیّ هر کرم حسن
دعای من، دوای من، نوا و شور و دم حسن
چه می شود که در بقیع تو زنم قدم حسن؟
مدد نما به لطف حق
واحد (سنگ عقیق اگر بتراشم برای تو) - حاج محمود کریمی.mp3
زمان:
حجم:
13.23M
.
📃 سنگ عقیـــــق اگر بتراشم برای تو
🎙 #واحد از #حاج_محمود_كريمى
🗓 در #شب_بیست_و_هشتم_صفر_۱۴۰۰
📍 #حسینیه_آیت_الله_شاهرودی "ره"
سنگ عقیق اگر بتراشم برای تو
باید که از جگر بتراشم برای تو
حالا که در ملائکه کس فطرست نشد
من حاضرم پر بتراشم برای تو
طوف سرت به شیوه حجاج جایز است
پی واجب است سر بتراشم برای تو
باشد که سوی مرقدت آزاد رو کنم
از چوب سرو در بتراشم برای تو
از اصفهان ضریح برایت بیاورند
یک گنبد از گوهر بتراشم برای تو
در مرقد تو لاله ی عباسی اورم
فانوس از قمر بتراشم برای تو
از والدین خادم درگه بیاورم
قربانی از پسر بتراشم برای تو
شاعر: حاج #محمد_سهرابی
#معنی_زنجانی
#امام_حسن
#بیست_و_هشتم_صفر #تخریب_بقیع
.
#بیست_و_هشت_صفر
واحد (عمری در آشیان غریب مدینهایم) - حاج ابراهیم رحیمی.mp3
زمان:
حجم:
8.79M
📌 شب بیستوهشتم ماه صفر ١٤٤۳
🎙 بامدّاحی: #حاج_ابراهیم_رحیمی
🕌 حسینیهیمرحومهاشمیشاهرودی
#بیست_و_هشتم_صفر
.
#حضرت_سکینه #سلام_الله_علیها
#مناجات
#غزل
چگونه پلک ترت میل خواب داشته باشد؟
اگر برادر تو درد آب داشته باشد
تو خواهری و برای گلوی نازک اصغر
طبیعی است دلت اضطراب داشته باشد
خدا کند که از این لشگر خبیث، اقلّاً
یکی بیاید و قصد ثواب داشته باشد
خدا کند پدرت وقت باز گشت به خیمه
رباب را که ببیند جواب داشته باشد
حسین «شیعتی» از حلق پاره گفت به گوشت
که شعر روضه، مضامین ناب داشته باشد
هزار مرتبه راضی به مرگ میشوی، آری
اگر پدر، سرِ از خون خضاب داشته باشد
اجازه میدهی از شام چند جمله بگویم؟
به شرط اینکه مصیبت حجاب داشته باشد
چگونه هضم کنم؟ ای وقار محض، سکینه
که دستهای تو ردّ طناب داشته باشد
چگونه هضم کنم که یزید، چوب به یک دست
به دست دیگر خود هم شراب داشته باشد
نخواستی که بفهمد کسی، چرا که کشیدی
چه قدر میشود این غم عذاب داشته باشد!
اراده کرد خداوند بعد رفتن اصغر
تو را به خانه کنارش، رباب داشته باشد
تصوّرش به خدا غیرممکن است برایم
که شصت سال، دلی پیچ و تاب داشته باشد
تو هم شبیه ربابی، به سایه کار نداری
پس از حسین و علی اصغرش قرار نداری
#محمد_قاسمی
#پنجم_ربیع_الاول
.
.
🔹🔷《السَّلاَمُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ الْحُسَیْنِ(ع) الشَّهیدِ اَیَّتُهَا السَّكِينَةُ وَ رَحمَةُ اللهِ وَ بَرَکَاتُهُ》🔷🔹
✅امرؤالقیس بن عَدی مردی نصرانی بود که در زمان خلیفه دوم مسلمان شد.
او سه دختر به نامهای (مُحَیَّاة) و (سَلمی) و (رباب) داشت که از فرط علاقه و ارادت به امیرالمومنین(ع) به ترتیب به ازدواج امام علی(ع) و امام حسن(ع) و امام حسین(ع) درآورد.
ابن عساکر می نویسد :
امروء القیس گفت :
📋《قَدْ أَنكَحتُكَ يَا أَبَاالْحَسَنِ(ع) الْمُحَيَّاةَ، وَ أَنكَحتُ حَسَنَاً سَلمَی وَ أَنكَحتُ حُسَيْناً الرُّبَابَ》
♦️ای علی(ع)!من مُحیّاه را به تزویج تو و سلمی را به تزویج حسن(ع) و رباب را به تزویج حسین(ع) در می آورم.(۱)
امام حسین(ع) بعد از ازدواج با رباب(س)، صاحب دختری به نام سکینه(س) و پسری به نام عبدالله رضیع شد.(۲)
امام حسین(ع) نسبت به رباب(س) و دخترش سکینه(س) علاقه زیادى داشت.
حتی درباب آنان شعر سروده است :
📋《اِنِّى لَاَُحِبُّ دَارَاً
تَکُونُ بِهَا السَّكِينَةُ وَ الرُّبَابُ
أُحِبُّهُمَا وَ اَبذِلُ جُلَّ مَالِي
وَ لَيسَ لِعَاتِبِِ عِندِي عِتَابُ》
♦️من آن خانه اى را که سکینه و رباب در آن باشند را دوست دارم.
آن دو را دوست مي دارم و مالم را بذل مي كنم، و عتاب كننده را نزد من حق عتاب نيست.(۳)
سکینه(س) را زنی باوقار، عالمه و با اخلاق، عابده و باتقوا و با سخاوت و بلیغ و اهل فصاحت در سخن معرفی کرده اند.
امام حسین(ع) سکینه را بندهای غرق در ذات الهی معرفی کرده که نشان دهنده فضل و کمال اوست.
هنگامی که حسن مثنی فرزند امام حسن مجتبی(ع)، سکینه(س) را از امام حسین(ع) خواستگاری كرد، حضرت(ع) فرمود:
سكينه براي زندگی تو مناسب نيست،
📋《کَانَ الغَالِبُ عَلَيهَا الاِستِغرِاقَ فِي اللهِ》
♦️او غالباً غرق جلال و جمال خداست.
اما خواهر سكينه(س) آن دختر ديگرم برای ازدواج با تو آماده است و فاطمه(س) دختر دیگر امام(ع) به ازدواج حسن مثنی در آمد.(۴)
حضرت سکینه(س) در کربلا به همراه مادرش رباب(س) حضور داشت.
در روز عاشورا؛ هنگامی که امام حسین(ع) قصد وداع با اهل خیام کرد، به سمت خیمه گاه رفت و صدا زد :
📋《یَا زَینَبُ(س)، یَا اُمَّ کُلثُومِِ(س) یَا سَّكِينَةُ(س) عَلَیْکُنَّ مِنِّی السَّلَامُ!
فَنَادَتْهُ سَّكِينَةُ(س) : یَا أَبَهْ اسْتَسْلَمْتَ لِلْمَوْتِ؟! فَقَالَ : کَیْفَ لَا یَسْتَسْلِمُ مَنْ لَا نَاصِرَ لَهُ وَ لَا مُعِینَ؟!》
♦️ای زینب(س)، ای ام کلثوم(س) ای سکینه(س) خداحافظ!
در این هنگام، حضرت سکینه(س) عرض کرد :
ای پدر! آیا تن به مرگ دادی؟
امام حسین(ع) در جواب به او فرمود :
چگونه تسلیم مرگ نشود، کسی که یاوری ندارد؟
حضرت سکینه(س) در این هنگام، پدر را به آغوش کشید و عرض کرد :
📋《یَا أَبَهْ! رُدَّنَا إلَی حَرَمِ جَدِّنِا》
♦️پدر جان! ما را به مدینه برگردان!
حضرت(ع) فرمود :
📋《هَیْهَاتَ لَوْ تُرِكَ القَطَا لَنَامَ فَتَصَارَخنَ النِّسَاءُ فَسَكَتَهُنَّ الحُسَينُ(ع)》
♦️هيهات! اگر صیادان مرغ قطا را باز مى گذاردند، آرام می گرفت.
در این هنگام؛ زنان حرم شيون كردند و حضرت امام حسين(ع) آنها را آرام كرد.(۵)
اما در این میان حضرت سکینه(س) آرام نمی گرفت.
📋《هِيَ صَارِخَةٌ وَ کَانَ یُحِبُّهُ حُبَّاً شَدِیدَاً، فَضَمَّهَا إلَى صَدرِهِ وَ مَسَحَ دُمُوعَهَا》
♦️سكينه(س) همچنان شيون می کرد و امام حسين(ع) از آنجایی که او را بسيار دوست مى داشت، او را به سينه چسبانيد و اشكهايش را پاك كرد.(۶)
امام حسین(ع) آماده حرکت شد و قدری فاصله گرفت که در این هنگام، سکینه(س) گریه کنان به حضرت(ع) عرض کرد :
📋《يَا أبَتَاه! قِف لِي هَنِيَئةََ لِأَتَزَوَّدَ مِنكَ! فَهَذَا وِدَاعُ لَا تَلَاقِي بَعدَه》
♦️پدر جان! لحظه ای صبر کن تا از تو بهره ای بگیرم! (تو را خوب ببینم) این وداعی است که بعد از آن دیداری نیست.
📋《وَانكَبَّت عَلَى يَديَهِ وَ رِجلَيهِ تَقَبَّلَهُمَا وَتَبكِي فَبَكَى الحُسَينُ(ع) رَحمَةََ لَهَا، ثُمَّ مَسَحَ دُمُوعُهَا بِكَمِّهِ وَأَخَذَهَا فَتَرَكَهَا فِي حِجرِه وَ مَسَحَ دُمُوعَها بِكَفِّهِ》
♦️پس سکینه(س) خود را روی دست و پای پدر انداخت و آنها را می بوسید و گریه می کرد.
امام حسین(ع) دلش به حال دخترش سوخت و ایشان نیز گریه کردند و سکینه(س) را به در آغوش کشیدند و به سینه مبارک چسبانید و پیشانی او را بوسید و اشکهایش را با دست مبارکش و سر آستین پاک کرد.(۷)
در این هنگام که امام(ع) کاملا از این صحنه پریشان شده بود، خطاب به دخترش فرمود :
📋《سَیَطُولُ بَعدِی یَا سَکِینَةَ فَاعْلَمِی
مِنْکِ الْبُکَاءُ إِذَا الْحَمَامُ دَهَانِی
لَا تُحْرِقِی قَلْبِی بِدَمْعِکِ حَسْرَهً
مَا دَامَ مِنِّی الرُّوحُ فِی جُثْمَانِی
وَ إِذَا قُتِلْتُ فَأَنْتِ أَوْلَى بِالَّذِی
تَأْتِینَهُ یَا خَیْرَهَ النِّسْوَانِ》
♦️ای سکینه! بدان که پس از من، گریه تو طولانی خواهد بود.
#حضرت_سکینه
:👇