eitaa logo
امام حسین ع
27.3هزار دنبال‌کننده
432 عکس
2.3هزار ویدیو
2.2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. آبی نمونده تا. برا تو بیارم٣ مادر ببخش من رو. که شیری ندارم٣ چرا آخه با من قهری ای مادر بلاتکلیفم کردن علی‌اصغر علی جانم علی جانم ای پرستوی حرم. رو دستم بخواب٢ هی تلظی می‌کنی. امید رباب٢ هر دم دعام اینه. که بارون بباره٣ راحت بخواب مادر. عمو آب میاره٣ نکن گریه مادر حالِ من زاره دل من هم مثل تو عطش داره علی جانم علی جانم دیگه دارم می‌میرم. از این حال تو٢ دیگه جونی نداره. پر و بال تو٢ داشتم چی رویایی. برا تو عزیزم٣ حالا باید واست. فقط اشک بریزم٣ لباسات و با دست خودم دوختم ولی حالا با رویات فقط سوختم علی جانم علی جانم عیب نداره پسرم. کریمِ خدا٢ گریه کن ای پسرم. ولی بی صدا۲ رفتی توی لشکر. گیر افتادی تنها٣ با تیر و سر نیزه. شدی ارباً اربا٣ تو رفتی و واست کوچه وا کردن زمین خوردی و شادی به پا کردن علی جانم علی جانم مثل زهرا زدنت. تو رو بی هوا٢ خنده کردن پسرم. به اشک بابا٢ پاش و ببین پشتم. شکست از غم تو٣ چشمات و وا کن تا. بشم مرهم تو٣ لبای خشکت رو وا کن از هم تا یه بار دیگه واسه من بگی بابا علی جانم علی جانم پاش و از روی زمین. که مردم علی٢ پاش و تا روی زمین. نخوردم علی٢ جسم تو رو دیدم. روی خاکِ صحرا٣ پهلوت شکسته شد. شدی مثل زهرا٣ چه جوری جسمت رو بردارم بابا تو هر جای صحرا پخشی واویلا علی جانم علی جانم جسمت و جمع می‌کنم. ولی رو عبا٢ من که مُردم پسرم. با من راه بیا٢ آه ای علمدارم. ز پا تا نشستی٣ بعد از علی‌اکبر. قدم رو شکستی٣ ببین خیمه بی تو بی علمداره ببین زینب توی خیمه بی یاره علمدارم علمدارم بی تو خیمه نمیرم. پناه حرم٢ بی تو چی جوری داداش. به خیمه برم٢ پاش و علمدارم. که دشمن می‌خنده٣ راه برادر رو. تا خیمه می‌بنده٣ بلند شو از جا ای تکیه‌گاه من دارم می‌میرم ای سر پناه من علمدارم علمدارم امنیت نیست به خدا. میون حرم٢ داره می‌لرزه داداش. دل دخترم٢ گم کردم ای یارم. راه خیمه‌ها رو٣ سمت حرم رفتن. ببین دشمنا رو٣ دارن میرن سمت خیمه‌ی زینب دارن می‌خندن به گریه‌ی زینب علمدارم علمدارم جون زهرا مادرت. نبند چشمات و٢ جون زینب رو زمین. نکش پاهات و٢ اومد شب آخر. که هستی کنارم٣ فردا میری میدون. چجوری بزارم٣ به کی فردا ما رو می‌سپاری داداش نگو ما رو تنها می‌زاری داداش حسین جانم حسین جانم کاشکی امشب برا تو. بمیرم حسین٢ بی تو از کرببلا. نِمیرم حسین٢ باور نمی‌کردم. که از من جدا شی٣ فکرش برام سخته. که رو نیزه باشی٣ الهی که امشب صبح نشه اصلاً الهی که تا آخر باشی با من حسین جانم حسین جانم ظهر فردا که بیاد. چی میاد سرم٢ در به در توی حرم. میشه خواهرت٢ فردا رو می‌بینم. که تنها می‌مونی٣ از خیمه می‌بینم. تو رو غرق خونی٣ می‌بینم تنها در بین گودالی زبونم لال می‌بینم لگدمالی حسین جانم حسین جانم سر جدا میشی حسین. بمیرم برات٢ میشه غارت بدنت. پیش بچه‌هات٢
|⇦• روضه و توسل جانسوز ویژۀ ایام شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شبِ سوم ماهِ محرم سال 1398 به نفسِ حاج علی علیان •✾• •┄┅═══••↭••═══┅┄• برید کنار میخوام سر و ببینم زخمایِ روزِ آخرُ ببینم جلو چشامُ نگیرید که میخوام پارگی هایِ حنجرُ ببینم .. "مَن الَّذی ایتَمنی "بابایی دیگه تو آغوشِ منی بابایی .. این همه جا رفتی دلت میومد به دخترت سر نزنی بابایی ؟.. لبایِ غرق خون ، با تو چه کرده چوب خیزرون زده چه ضربه ای ، شکسته دندونِ تو از همون حالا که اومدی کنار من بمون کاشکی میشد بازم به روم بخندی پلکایِ زخمیتُ دیگه نبندی خیلی تنم درد میکنه بابایی از شبی که پرت شدم از بلندی ببین لبم داره عجب شکافی نمیشه مویِ سوخته رو ببافی هر دفعه گفتم که بابامُ می خوام بهم زدن یه سیلیِ اضافی از کوچه ها نگو ، راستی خبر نداری از عمو بگو اگه دیدیش ، سرِ رقیه سوخته مو به مو از مجلسِ یزید چیزی بهش نگو .. جایِ طنابِ رو تنم بابایی زخمیِ دورِ گردنم بابایی محلۀ یهودیا شلوغ بود کاشکی فقط میزدنم بابایی میون نامسلمونا حَرم رفت اِنقده اونجا داد زدن سرم رفت کاشکی فقط میزدنم بابایی یه دسته موهام با گُل سَرم رفت شبی که گُم شدم ، صدا زدم نزن میام خودم سوخت بابا چادری که خریدی برا تولدم کبودِ چشمم از شبی که گم شدم *همۀ روضه م تو این یکی دو جمله ست بگم صدا ناله ت بلند شه .. راوی میگه سرُ وقتی دید عمه کمک کرد گذاشت تو بغلش .. بعد یه مقدار نگاه کرد تو اون تاریکی خرابه سرُ گذاشت زمین نازدانه ، دستاشُ مشت کرد .. شروع کرد با دستاش به صورتش میزد .. * چشم بر من بسته ای دیگر نمی خواهی مرا آخرش دیدی که از چشمت مرا انداختند .. من بدونِ معجرم ، خیلی خجالت میکشم تو خبر داری چه شد؟! آن را کجا انداختند؟! خسته ام سر درد دارم پیکرم درهم شده بس که من را از بلندی بی هوا انداختند شاعر : *گفت بابا امروز یه جایی دیدمت که نباید میدیم .. همۀ جگرم آتش گرفت که دیدم عمه ام کاری از دستش بر نمیاد ..* در سرم بود که با هم به تفرُج برویم گفته بودم که مرا شمر به صحرا نبرد خیزران کارِ بدی کرد لبت را بوسید اثر بوس مرا برد ، بگو تا نبرد شاعر : حسین ... *اینم برا شهدامون ، اموات ، مدافعانِ حرمِ زینبی همه فیض ببرن ؛ سرُ که رو زانوش گذاشت ، (شنیدید روضه خوان ها میگن یه وقت عمه اومد دید سر یه طرف رقیه یه طرف ؟) این سه ساله دیگه جونی تو بدن نداشت .. سرُ رو زانو گرفته ، خودش خم شد برا بوسیدنِ بابا .. یه لحظه زینب سلام الله دید دیگه آروم شده .. (زبانِ حال) گفت خوب حرفاشُ با بابا زد خوابید .. درد و دل هاشُ با بابا کرد خوابید .. راحت شد .. بالاخره دید باباشُ .. اما ساعتی نگذشت بی بی دید نه اصلاً تکونم نمی خوره .. رفت جلو ، صدا زد رقیه ام .. رقیه ام .. گفت تا خوابِ سرُ از بغلش بردارم .. اینا اگه بیان با تازیانه بیدارش میکنن .. همین که اومد سرُ از رقیه جدا کنه .. انگار تعادلِ این دختر با همین سر بود .. سرُ که برداشت بچه افتاد .. (بلدی زبون بگیری؟) امام صادق (ع) فرمود آخر الزمان یه عده ای میان مثه مادرِ بچه مرده برا جدِ غریبم حسین گریه میکنن .. تازه موقعِ ناله زدنِ زینبِ .. همین که دید رقیه افتاد .. شروع کرد به سر و صورتش زدن .. اُم کلثوم اومد دستِ زینبُ گرفت .. خواهر چه میکنی با خودت .. گفت الهی براش بمیرم .. بچه م گرسنه مُرد ..* ________.
بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضهBabolharam haj Ali Aliyan.mp3
زمان: حجم: 17.96M
|⇦• سلام الله علیها اجرا شده شبِ سوم ماهِ محرم سال 1398 به نفسِ حاج علی علیان
|⇦•سینه زنی زمینه زیبا ویژۀ ایام پیاده روی اربعین به نفسِ کربلایی سید رضا نریمانی •✾• •┄┅═══••↭••═══┅┄• لشکر ارباب راه افتاده گذرا به درِ خونۀ شاه افتاده یه ساله که من چشم انتظارم دوباره پا رو خاکِ کربلا بذارم تویِ لشکر امام حسین بودن روزِ اربعین سعادت میخواد از نجف تا کربلا قدم قدم به ‌خدا قسم لیاقت میخواد خاطراتمُ که میکنم مرور دوباره دلم زیارت میخواد .. دارم میام به اذنِ اُم‌البنین زیارت الحسین یَومُ الاربعین «دارم میام به اذنِ اُم‌البنین زیارت الحسین یَومُ الاربعین» ___________ تو مسیرِ عشق خیلی خوبم هرکجا میبینم پرچم پا میکوبم زائرا میخونن راهُ عشقِ این سپاهِ اباعبداللهُ عشقِ اگه پیرم بشم این راهُ میام محاله که از تو دست بردارم جایِ پایِ جابرت تو این مسیر پامو به عشقِ حرم میذارم زیر لب اینو میگم سینه‌ زنان یا امام حسین تورو دوست دارم چه حالی میده هرسال این سرزمین زیارتَ الحسین یَومُ الاربعین «دارم میام به اذن اُم‌البنین زیارت الحسین یَومُ الاربعین» ___________ حضرت ارباب عشقِ عالم آرزومه یه روزی برات موکب بزنم اونجا تو مسیر ، میشینم من شک ندارم امامم رو میبینم من با امام زمان زیارتِ حرم شبِ اربعین چه حالی میده میرسی حرم میبینی تو حرم بوی یاسِ مادرش پیچیده اگه وا کنی تو چشم دلتُ میبینی حرم سیاه پوشیده پا میذارم رو بال روحُ الامین زیارت الحسین یَومُ الاربعین «دارم میام به اذن اُم‌البنین زیارت الحسین یَومُ الاربعین» شاعر : ____________ ┄┅═✧❁۞══۞❁✧═┅┄
بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضهBabolharam _ Narimani.mp3
زمان: حجم: 26.39M
|⇦•سینه زنی زمینه زیبا ویژۀ ایام پیاده روی اربعین به نفسِ کربلایی سید رضا نریمانی •✾• @emame3vom •┄┅═══••↭••═══┅┄
|⇦•سینه زنی زمینه و نجوا با امام زمان روحی له الفدا زیبا ویژۀ ایام پیاده روی اربعین به نفسِ حاج میثم مطیعی •✾• •┄┅═══••↭••═══┅┄• قدم قدم موکبارو میگردم .. ستون ستون دنبالِ یه نشونه م کجایِ این جمعیتی که میخوام نمازمُ پشت سرت بخونم .. مگه میشه شبایِ درد و غم به سر نیاد ؟.. مگه میشه حبیبِ من تو این سفر نیاد ؟.. ما رو اینجا امام عسکری صدا زده مگه میشه پدر صدا کنه پسر نیاد .. میدونم ، که بین زائرا ، میدونم میون مردمی میسوزم ، تو آتیش غمت ، ای آقا عمود چندمی؟ آه « یامهدی عزیزِ فاطمه .. یامهدی عزیز فاطمه .. آه ..» شاید الان تو جاده ای و شاید گوشه کنارِ موکبا نشستی دلم خوشه که این قَدَر میدونم تو هم کنارِ من تو جاده هستی .. شاید الان به زائرایِ تشنه آب میدی یا تو موکب مسافرا رو جایِ خواب میدی میشه باهم یه بار بریم مزار مادرت ؟.. مطمئنم یه روز به این سوال جواب میدی این لشکر ، به یاری خدا ، هر چیزی براش فراهمه از کوفه ، با پرچم علی ، میریم تا مزارِ فاطمه ، آه « یامهدی عزیزِ فاطمه .. یامهدی عزیز فاطمه .. آه ..» قبول دارم پیشِ تو رو سیاهم منو سیاهی لشگرت حساب کن ازین سپاهِ اربعینی آقا سربازایِ ظهورُ انتخاب کن کی میدونه تو قلبت این روزا چی میگذره غم غربت یا غصۀ نبود لشگرِ میدونم که دلت ازم یه کم مکدّرِ ولی آقا ، همیشه بخشش از بزرگترِ میگردم ، ولی مثِ شما ، محبوبی نمی بینم آقا تا دنیا حسینُ نشناسه من از پا نمی شینم آقا ، آه « یامهدی عزیزِ فاطمه .. یامهدی عزیز فاطمه .. آه ..». @emame3vom ┄┅═✧❁۞══۞❁✧═┅
بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضهBabolharam Motiee.mp3
زمان: حجم: 11.36M
|⇦•سینه زنی زمینه و نجوا با امام زمان روحی له الفدا ویژۀ ایام پیاده روی اربعین به نفسِ حاج میثم مطیعی •✾• •┄┅═══••↭••═══┅┄•
@avaye_alaviun4_6021615217815848219.mp3
زمان: حجم: 2.68M
🎧 #سبک_شور👆 🎤حاج سید مجید #بنی‌_فاطمه👌 (سایه بالاسردنیاحسین) 📝 #متن_نوحه 👇 یا حسن انظر الینا حسن هستی طاها حسن سایه بالاسر دنیا حسن وسعت آن صحن که بر خاک زمین جا نشد شد حرمش عرش معلی حسن دم به دم حضرت زهرا حسین باز دم حضرت زهرا حسن رزق کریمانه فقط از کف او می‌رسد یکسره باز است در خانه آقا حسن سفره لطفش همه دم هست مهیا حسن داده خودش رزق گدا را حسن وارث تنهایی مولا حسن جان حسن شاه کریمان حسن معنی لطف و کرم و بخشش و احسان حسن گرچه به آن تیر و کمان پیکر او را زنند روضه همین است که در بین همان کوچه‌ها مادر او را زدند هر شب عمرش شده از آن اتفاق  شام غریبان حسن  غریب آقا حسن جانم  دم من یا حسن جانم  امیر یکه و تنها حسن جانم  چرا مظلوم چرا تنها شبیه مرتضی تنها  خدا تنها  علی تنها  حسن تنها  #امام_حسن ع🏴 #ماه_صفر🏴 ╭┅───────┅╮ 🎤 @emame3vom 🎤 ╰┅───────┅╯
@avaye_alaviun12_8_Mohamadreza_Bazri(Shabe_5_Moharam)_(www.rasekhoon.net).mp3
زمان: حجم: 5.41M
🎧💔🎧 🎧 #سبک_شور 👆 🎤حاج محمدرضا #بذری👌 📝 #متن_نوحه 👇 ــــــــــــــــــــــــــــــــــ دلم توی هوای تو پر میزنه    شبایی که روضتو سر میزنه دوباره میای به صدا میرسی گدای درت داره در میزنه بدهکار همیشگی  باز اومد پشت در تو هرکی دل بسته به حسین پر کرده دورو برتو فدای توام گدای توام دخیل نخ ردای توام روح و ریحان من حسن جان من حسن جان من شاه و سلطان من حسن جان من حسن جان من ـــــــــــــــــــ🔸ـــــــــــــــــــ کرم میرسه بهم  از علمت     دلم گره خورد ه به شال غمت   یه شب توی خواب خوشم میدیدم قدم میزدم وسط حرمت دست خالی نیومده هرکی رفت محضر حسن  هر کی شد نوکر حسین اول بود نوکر حسن امام حسین کلام حسین گدای تو غلام حسین هستی قرآن من حسن جان من حسن جان من شاه و سلطان من حسن جان من حسن جان من ـــــــــــــــــــــ🔸ــــــــــــــــــــ به محضر شاه کرم برسم    باید به شکسته پرم برسم میتونی یه کاری تو برام کنی یه کاری کنی به حرم برسم دم میگیری تو همه شب پا به پای سینه زنا میگن تو دستای تویه کربلای سینه زنا پناه منی تو سینه زنی  صدام میکنن امام حسنی دین و ایمان من  من حسن جان من حسن جان من شاه و سلطان من حسن جان من حسن جان من ــــــــــــــــــــ🔸ــــــــــــــــــــ #امام_حسن ع🏴 #ماه_صفر🏴 ╭┅───────┅╮ 🎤 @emame3vom 🎤 ╰┅───────┅╯
ای غریب روی نی، ای آشنای سنگ‌ها آفتاب من بتاب از لابه‌لای سنگ‌ها لالۀ زینب به باغ رخ، بنفشه کاشتی؟ یا به رویت مانده جای بوسه‌های سنگ‌ها؟ کینۀ دیرینه، در گودال، گفتم ختم شد گوییا دنباله دارد ماجرای سنگ‌ها گرچه می‌بینند بین ما اسیران، کودک است بی‌حیایند این جماعت، کو حیای سنگ‌ها؟ خنده، طعنه، هلهله، زخم زبان، دشنام، کف باز می‌آید در این غوغا صدای سنگ‌ها بین هجده سر، اگر خواهم تو را پیدا کنم آرَدَم تا پای نیزه، ردّ پای سنگ‌ها خون به رخسار تو در مقتل نشسته از عدو؟ یا محاسن گشته رنگین از حنای سنگ ها؟ سنگ‌ها نزدیک تو، من دورم از سر،ای دریغ کاش من بودم به عزم بوسه، جای سنگ‌ها «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» 📚 گلاب و گل @emame3vom
شامیان خنده به زخم جگر ما نزنید ساز با نالۀ ذرّیۀ زهرا نزنید سر مردان خدا را به سر نیزه زدید مرد باشید دگر سنگ به زن‌ها نزنید به زنان بر سر بازار اگر سنگ زدید دختران را به کنار سر بابا نزنید علی و فاطمه در جمع شما اِستادند پیش چشم علی و فاطمه ما را نزنید به اسیری که بود در غل و زنجیر زدید به یتیمی که دویده است به صحرا نزنید رقص شادی جلو محمل زینب نکنید پای سرهای بریده به زمین پا نزنید بگذارید برای شهدا گریه کنیم خنده بر داغ دل سوختۀ ما نزنید کشتن فاطمه بین در ودیوار بس است تازیانه به تن زینب کبری نزنید به تماشای سر پاک حسین آمده‌اید اینقدر دست به هنگام تماشا نزنید سخن «میثم» دل سوخته را گوش کنید دوستان غیر در خانۀ مولا نزنید «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» 📚 نخل میثم @emame3vom
وای از نگاه بی خرد بی مرام‌ها بر نیزه بود جاذبۀ انتقام‌ها بازیّ کودکانۀ اطفال گشته بود پرتاب سنگ از وسط پشت‌بام‌ها آن روز از تمامی دیوارهای شهر با سنگ می‌رسید جواب سلام‌ها در مدخل ورودی آن سرزمین درد از بین رفته بود دگر احترام‌ها وای از محلّه‌های یهودی‌نشین شهر وای از صدای هلهله و ازدحام‌ها یک کاروان به ناقۀ عریان گذر نمود آهسته از میان نگاه امام‌ها بر نیزه‌های گمشده در لابه‌لای دود هجده سر بریده نشسته بدون خوود در سرزمین شام خزانِ بهار بود ازگریه جاده‌ها همگی شوره‌زار بود ناموس اهل بیت به صحرای بی‌کسی بر ناقۀ بدون عماری سوار بود در بین ناقه‌های یتیمانِ هاشمی هجده عدد ستارۀ دنباله‌دار بود آن روز نیزه دار ِسر حضرت حسین تنها به فکر جایزه و کسب و کار بود در جمع کاروان کف پاهای دختری زخمیِّ تکه سنگ وَ یا اینکه خار بود صف‌های چند بدصِفَتِ تازیانه دار دور و بر کجاوۀ زینب قطار بود گویا که بود لعل لب و مغز استخوان آمادۀ معانقه با چوب خیزران دروازه پر ز لهو و لعب، ساز و هلهله رقّاصه‌های شهر به دنبال قافله تجارها برای خرید و فروش سر بنشسته‌اند بر سر میز معامله از روی نیزه‌ها به زمین می‌خورد مدام آن سر که با سه شعبه جدا کرد حرمله از بس رقیه دخترمان تازیانه خورد در استخوان گردنش افتاده فاصله با چادری که پاره و یا تکّه‌تکّه بود در زیر تازیانه اَدا کرد نافله در بین بغض و ناله و فریاد بی‌کسی گفتم میان آن ملاء عام با گله احوال ما براي چه بهتر نمي‌شود اين آستين پاره كه معجر نمی‌شود «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» @emame3vom