#شام_بلا
#علی_زمانیان
وای از نگاه بی خرد بی مرامها
بر نیزه بود جاذبۀ انتقامها
بازیّ کودکانۀ اطفال گشته بود
پرتاب سنگ از وسط پشتبامها
آن روز از تمامی دیوارهای شهر
با سنگ میرسید جواب سلامها
در مدخل ورودی آن سرزمین درد
از بین رفته بود دگر احترامها
وای از محلّههای یهودینشین شهر
وای از صدای هلهله و ازدحامها
یک کاروان به ناقۀ عریان گذر نمود
آهسته از میان نگاه امامها
بر نیزههای گمشده در لابهلای دود
هجده سر بریده نشسته بدون خوود
در سرزمین شام خزانِ بهار بود
ازگریه جادهها همگی شورهزار بود
ناموس اهل بیت به صحرای بیکسی
بر ناقۀ بدون عماری سوار بود
در بین ناقههای یتیمانِ هاشمی
هجده عدد ستارۀ دنبالهدار بود
آن روز نیزه دار ِسر حضرت حسین
تنها به فکر جایزه و کسب و کار بود
در جمع کاروان کف پاهای دختری
زخمیِّ تکه سنگ وَ یا اینکه خار بود
صفهای چند بدصِفَتِ تازیانه دار
دور و بر کجاوۀ زینب قطار بود
گویا که بود لعل لب و مغز استخوان
آمادۀ معانقه با چوب خیزران
دروازه پر ز لهو و لعب، ساز و هلهله
رقّاصههای شهر به دنبال قافله
تجارها برای خرید و فروش سر
بنشستهاند بر سر میز معامله
از روی نیزهها به زمین میخورد مدام
آن سر که با سه شعبه جدا کرد حرمله
از بس رقیه دخترمان تازیانه خورد
در استخوان گردنش افتاده فاصله
با چادری که پاره و یا تکّهتکّه بود
در زیر تازیانه اَدا کرد نافله
در بین بغض و ناله و فریاد بیکسی
گفتم میان آن ملاء عام با گله
احوال ما براي چه بهتر نميشود
اين آستين پاره كه معجر نمیشود
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
@emame3vom
#شام_بلا
#جواد_هاشمی_تربت
ای دل مگر نه خاتمه ماه محرّم است؟
«باز این چه شورش است که در خلق عالم است»
گر ماجرای کوفه و کرببلا گذشت
«باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است»
گویا طلوع کرد به شام، آفتاب عشق
«کآشوب در تمامی ذرّات عالم است»
صبح ورود شام چنان تیره بُد کز آن
«کار جهان و خلق جهان جمله در هم است»
سرهاى کشتگان همه بر دوش نیزهها
«سرهاى قدسیان همه بر زانوی غم است»
آن محشری که کرد به پا چوب خیزران
«بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است»
ویرانه و دلِ شب و دردانه و پدر
آری بساط عشق به خوبی فراهم است
فردا سپیده چشم بر آن بزم تا گشود
بر گرد شمع دید که پروانهای کم است
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
@emame3vom
#شام_بلا
#نوحه
#علی_انسانی
بیایید و بخوانید، کتیبهها به دیوار
نوشتهاند زینب، رسیده سر بازار
بیا بهر تماشا، ببین یوسف زهرا
واویلا ٤
ثواب دو زیارت، به زائرت رسیده
یکی پیکر بی سر، یکی سر بریده
تویی حاصل زینب، امان از دل زینب
واویلا ٤
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
#شام_بلا
#مجلس_یزید
#غلامرضا_سازگار
طشت طلا و چوب و لب و آيه و شراب
خاکستر و غبار ره و خون و آفتاب
@emame3vom
در حيرتم که از چه نرفتي زمين فرو
اي واي من چگونه نشد آسمان خراب
در پای طشت، دختر زهرا نريز اشک
هرگز کسي نريخته در بزم مِي گلاب
لبها، ترکترک ز عطش، روي هر لبي
انگار نقطه نقطه نوشته است، آبآب
آواي وحي و حنجر خشک و لب کبود
ديگر به او کنند، چرا خارجي خطاب؟
با آن گلوي غرقه به خون، طشت گريه کرد
بر آن لب و دهن، جگر چوب شد کباب
بر چرخ رفت شيون هشتاد و چار زن
انگار بود ديدۀ آن سنگدل به خواب
اي آسمان سؤال من اين است، ديوها
بازوي حور را، ز چه بستند در طناب؟
با لطف بيحساب پيمبر، به امّتش
والله شد به عترت او ظلم بيحساب
"ميثم" يزيد چوب زند بر لب حسين
اين صحنه را چگونه تماشا کند رباب؟
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
📚 نخل میثم
@emame3vom
#شام_بلا
#مجلس_یزید
#غلامرضا_سازگار
چوب ستم و سر بریده
والله قسم نـدیده دیـده
این لعل لبی که میزنی چوب
پیغمبــر اکـرمش مکیده
هر کس سر نی زده است سنگش
قرآن ز دهان وی شنیده
آهسته بزن که پای این طشت
رنگ از رخ فاطمه پریده
آهسته بزن که دور این سر
سروِ قد مصطفی خمیده
آهسته بزن که ایستادند
یک مشت اسیر داغدیده
آهسته بزن که سینهاش را
از ضرب سِنان، سَنان دریده
هم دشمنش از جفا زده سنگ
هم قـاتلش از قفـا بریده
والله قسم گـریسته خـون
تیغی که بر این گلو رسیده
هم لب ز عطش دو چوبۀ خشک
هم خون دل از دیده چکیده
کی دیده کنار مجلس مِی
قرآنِ به خاک و خون کشیده
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
📚 نخل میثم
@emame3vom
#حضرت_زینب_سلاماللهعلیها
#شام_بلا
#مجلس_یزید
#علی_اکبر_لطیفیان
باورت میشد ببینی خواهرت را یک زمان
دست بسته،مو پریشان،مو کنان،مویه کنان
باورت میشد ببینی دختر خورشید را
کوچه کوچه در کنار سایۀ نامحرمان
نه لبی مانده برای تو نه جای سالمی
من که گفتم این همه بالای نی قرآن نخوان
چه عجب!طشتی برای این سرت آوردهاند
ای سر منزل به منزل! ای سر یحیی نشان!
تا همین که چشم تو افتاده بر چشمان ما
چشم ما افتاده بر لبهای زیر خیزران
ای تمامی غرور من فدای غیرتت
لطفکن این مردشامی را از این مجلس بران
این قدر قرآن مخوان این چوبها نامحرمند
شب بیا ویرانه هرچه خواستی قرآن بخوان
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
@emame3vom
#شام_بلا
#مجلس_یزید
#مصطفی_متولی
وقتی رسید قافله در مجلس یزید
بالا گرفت غائله در مجلس یزید
اشک سر بریده در آمد که پاگذاشت
زینب میان سلسله در مجلس یزید
زینب رسید و دورو برش جمع خستهای
با پای پر ز آبله در مجلس یزید
داغ رباب تازه شد آن لحضهای که دید
بالا نشسته حرمله در مجلس یزید
بزم شراب بود و چه کردند پای طشت
رقّاصهها پِیِ صِله در مجلس یزید
ای وای، بین جام شراب و سر امام
چندان نبود فاصله در مجلس یزید
بالا که رفت چوب، سه ساله بلند شد
صبرش نداشت حوصله در مجلس یزید
نفرین نکرد و زخم دلش بینصیب ماند
از مرهم مباهله در مجلس یزید
صحبت که از خرید و فروش کنیز شد
افتاد باز ولوله در مجلس یزید
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
@emame3vom
#شام_بلا
#مجلس_یزید
#غلامرضا_سازگار
حورا و طناب؟ وای بر من
قرآن و شراب؟ وای بر من
ناموس پیمبر و کنیزی
در شام خراب؟ وای بر من
در پیش نگاه چند دختر
چوب و لب باب؟ وای بر من
پیشانی ماه و ضربت سنگ
خورشید و خضاب؟ وای بر من
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
📚 نخل میثم
@Maddahionlinمداحی آنلاین - من یه نوکر در به درم - مجتبی رمضانی.mp3
زمان:
حجم:
4.4M
🔳 #واحد احساسی #اربعین
🌴من یه نوکر در به درم
🌴چند ساله همش منتظرم
🎤 #مجتبی_رمضانی
👌 #دانلـودویــژه
@emame3vom
@Maddahionlinمداحی آنلاین - قطره قطره رودیم و بیقراریم - مهدی رسولی.mp3
زمان:
حجم:
3.94M
🔳 #زمینه احساسی #اربعین
🌴قطره قطره رودیم و بیقراریم
🌴دریا دریا تا حرم رهسپاریم
🎤 #مهـدےرسولی
👌 #دانلـودویــژه
@emame3vom