.
#امام_زمان
گریز به کاروان اسرا
#بعد_از_شهادت_امام_حسین
#مناجات_انتظار
عاقبت می رسد آن روز که مولا برسد
منجی کلّ جهان ،یوسف طاها برسد
وارث کلّ مناقب، صاحب خُلق نکو
مظهر هر صفت خالق یکتا برسد
سیزده نور ِخلاصه شده در یک خورشید
سحر ِ خاتمه بر هر شب یلدا برسد
ناخدای دل ما می رسد از راه و سپس
کشتی گمشده بر ساحل دریا برسد
با معزّالمؤمنین،یک سو شود شیعه عزیز
سوی دیگر موسم خواری اعدا برسد
او چو آید بکشد تیغ علی را ز نیام
وقت آتش زدن قاتل زهرا برسد
مادرش بین شرار در و دیوار هنوز
منتظر مانده که از جانب صحرا برسد
منتظر مانده حسین بن علی در یم خون
منتقم ، با عَلَم حضرت سقا برسد
تازه مانده ست هزار و نهصد وپنجاه زخم
بر تنش تا سحری اصل مداوا برسد
زمزمه شد به لب رأس بریده، سر ِ نی
عاقبت منتقم ِ زینب کبری' برسد
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#اسارت
.
.
ما رَأَيْتُ إِلاّ جَميلا
#مجلس_ابن_زیاد
*قطع کردی شاخه ی عمر مرا ابن زیاد
تو چه می خواهی دگر از جان ما ابن زیاد
ریختی خون تمام مردهامان را بس است
رحم کن بر وارث خون خدا ابن زیاد
من ندیدم غیر زیبایی در آن شهر بلا
گرچه قدّم خم شده از داغ ها ابن زیاد
از چه ناموس علی را تو نمودی همسفر
با سنان و ابن سعد بی حیا ابن زیاد
دست بسته برده ای ما را میان کوچه ها
سایه بان ما شده رأس جدا ابن زیاد
چوب دستی میزنی بر روی دندان حسین
روبه روی دیدگان ما چرا ابن زیاد
گر شده پیر و تمام گیسوان او سپید
دیده جسم ارباً اربا بر عبا ابن زیاد
بر روی لب های او آهسته تر ضربه بزن
تازه گردد زخم شمشیر و عصا ابن زیاد
بر کبودی رخ زیبای او کمتر بخند
مثل مادر خورده سیلی بی هوا ابن زیاد
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
*ابن زياد (كه درماندگى خود را احساس كرد) ادامه داد: «خداوند قلبم را با كشتن حسين و خاندانت تشفّى داد!».
زينب كبرى(عليها السلام) فرمود: «لَعَمْري لَقَدْ قَتَلْتَ كَهْلي، وَ قَطَعْتَ فَرْعي، وَ اجْتَثَثْتَ أَصْلي، فَإنْ كانَ هذا شِفاؤَكَ فَقَدِ اشْتَفَيْتَ»؛ (به جانم سوگند، بزرگ مرا كشتى و شاخه عمرم را قطع كردى و ريشه مرا از جا درآوردى، اگر اين كار مايه تشفّى قلب توست، به خواسته ات رسيدى)
.
.
#تنور_خولی
#یا_اخا_الغریب
خاکستری شده ست سرت یا اخا الغریب
از چه تنور شد به تو مأوا اخا الغريب
از بس منقش است سرت از عصا و سنگ
زخمی تر است از همه سرها اخا الغریب
با روضه ی مجسم شیب الخضیب تو
شد چشم اهل بیت تو دریا اخا الغریب
تا نشنوی اهانت و زخم زبانشان
قرآن بخوان به وقت تماشا اخا الغریب
چشمان خود ببند نبین با غلاف تیغ
پاسخ دهند ناله ی ما را اخا الغریب
چشمان خود ببند که در کوچه های شام
شد سنگ بام جای تسلّی' اخا الغریب
اما ببین که سرو قد همسرت رباب
شد زیر بار داغ علی تا اخا الغریب
هم بازی رقیه که پنهان ز دیده بود
رأسش به روی نی شده پیدا اخا الغریب
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
....................
#محرم
#تنور_خولی
نشسته مادری و دست بر کمر دارد
کمک کنید در از این تنور بردارد
هنوز آه کشیدن برایِ او سخت است
هنوز پهلویِ او دردِ مختصر دارد
چکید اشکی و آمد صدایی و فهمید
تنورِ سرد کمی خاکِ شعلهور دارد
کشید شانهای و گفت شانه هم مادر
برای زُلفِ گره خورده دردسر دارد
تو را به معجرِ خود پاک میکنم امّا
چقدر کُنجِ لبت لختهیِ جگر دارد
هنوز جایِ تَرَکهای تشنگی پیداست
هنوز رویِ لبت زخمهایِ تر دارد
از این به بعد گلویت نمیچکد از نِی
به بند آمدنش شعله هم اثر دارد
به رویِ دامن من تا به صبح مهمان باش
که میزبانِ تو امروز طَشتِ زَر دارد
#حسن_لطفی✍
.
.
#زمینه حضرت عباس ع
#شب_نهم_محرم
شب تاسوعا، محرم ۱۴۴۵ ه.ق
دستی برات نمونده، تا دستتو بگیرم
پشت و پناه من ای، سردار بی نظیرم
عباس چشاتو واکن، پاشو دارم می میرم
چه کنم با رنگ پریده
چه کنم با قد خمیده
چه کنم با مشک دریده و دست بریده
ــــــــــــــــــ
باور نمی کنم این، پیکر که رو زمینه
این جسم قطعه قطعه، ماه ام بنینه
خوبه که زینبم نیس، وضع تو رو ببینه
چه کنم با ماه مدینه
چه کنم با داغ رو سینه
چه کنم با حال ربابم و اشک سکینه
ــــــــــــــــــ
مبهم شدی عزیزم، این تن شبیه رازه
با هر نفس میاد از، چشم تو خون تازه
واسه رسوندنت تا، خیمه عبا نیازه
چه کنم با تیر توو چشما
چه کنم با گریه ی زهرا
چه کنم با اشک رقیه و غربت زن ها
ــــــــــــــــــ
بعد از تو ای علمدار، خیلی سرم شلوغه
دور و برت شلوغه، دور و برم شلوغه
می بینی غیرت الله، دور حرم شلوغه
چه کنم با غربت خیمه
چه کنم با حرمت خیمه
چه کنم با سیلیِ دشمن و غارت خیمه
#وحید_محمدی✍
#زمینه
#حضرت_عباس
#شب_تاسوعا
#تاسوعا
.👇
4_5913488471246246732.mp3
16.66M
دستی برام نمونده..
شب تاسوعای محرم ۱۴۴۵ ه.ق
به نفس حاج سیدرضا نریمانی
شاعر: وحید محمدی
.
#نوحه
#واحد و #واحد_سنگین
#امام_سجاد (ع)
تو غرقِ ، اشکی وُ گریه میباری
چِقَدَر ، روضه ی نگفته داری
با ما بگو تو از ، نامَردمان شام
از چشم هرزه و ، شادی و اِزدحام
آه ، دادِ بیداد ، ای امان از ، دل سجاد
آه ، واویلتا ، واویلتا ، واویلتا (۲)
واویلا ، تو یه روز خوش ندیدی
شبیهِ ، عمه زینب قد خمیدی
بر خواهر امام ، خون گریه می کنی
از کربلا به شام خون گریه می کنی
آه ، شیرخواره ، دیده ای تو ، گوشِ پاره
آه ، واویلتا ، واویلتا ، واویلتا
واویلا ، شنیدی طعنه و دُشنام
میخوردی ، سنگ کینه از روی بام
در کوچه های شام ، بال و پر تو سوخت
از تازیانه ها ، پا تا سرِ تو سوخت
آه ، تیر و شمشیر ، گردن تو ، غل و زنجیر
آه ، واویلتا ، واویلتا ، واویلتا
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی✍
#شهادت_امام_سجاد
👇
4_5969886026112434525.mp3
7.54M
#نوحه مران یک دم ساربان اشتر
مران یک دم ساربان اشتر ناقه زینب رفته اندر گل!
بده ظالم مهلتی آخر زان که من دارم عقده ها در دل
مرا ناقه تا که بنشینم بر سر نعش شاه مظلومان
مران ناقه زان که من دارم از جفای شمر ناله و افغان!
مران ناقه که گویم من درد دل با این پیکر عریان
بیا ای مرگ تا شوم راحت زان به مرگ خود گشته ام مایل
بده مهلت تا بمانم من در کنار این پیکر بی سر!
از آن ترسم ساربان امشب آید و برد دستش از پیکر
ندارد چون طاقتی دیگر مادرم زهرا باب من حیدر
در این صحرا ای شترداران ماندم آسان و رفتم مشکل
شتربانان رحم بنمایید بر دل لیلا بر من مضطر!
که دارد او درد دل بسیار بر سر نعش نوجوان اکبر
چه سازم با مادر اکبر میکند هر دم خاک غم به سر!
.
.
#نوحه ی شفاعت حضرت زهرا س
#واحد
روز قیامت
بهر شفاعت
وقتی که محتاجم و درمونده و زارم
میگم یا زهرا
برس به دادم
اونجا دیگه با هیچ کسی من کاری ندارم
حالا که این دل
به ماتمش اسیره
حضرت زهرا
دست منو می گیره
وجیهة عندالله یا زهرا ادرکنی
بخر آبرویم را یا زهرا ادرکنی
تمام عمرم
برا حسینت
سینه زدم تو روضه ی ماه محرم
لحظه ی مرگم
جون حسینت
شفاعتم کن که نباشد در دلم غم
مادر ای مادر
نزار که نا امید شَم
لحظه ی آخر
بیا که رو سفید شَم
وجیهة عندالله یا زهرا ادرکنی
بخر آبرویم را یا زهرا ادرکنی
غرق گناهم
یه روسیاهم
ولی به پای روضه هات دارم می سوزم
ای آبرو دار
من گنهکار
روز جزا دیده به راه تو می دوزم
وقتی تو آتیش
داره می سوزه سینه م
چشم انتظاره
شهیده ی مدینه م
وجیهة عندالله یا زهرا ادرکنی
بخر آبرویم را یا زهرا ادرکنی
#هادی_همتی✍
#حضرت_زهرا
#واحد
👇