eitaa logo
امام حسین ع
21.5هزار دنبال‌کننده
413 عکس
2.1هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. صاحب عزای خون خدا صاحب الزمان دردآشنای صبح و مسا صاحب الزمان این روزها شبیه اسیران نینوا داری هوای مهد بلا صاحب الزمان پای پیاده با عَلَمی روی دوش خود راهی شدی به کرب وبلا صاحب الزمان خاک ِمسیر، گِل شده از اشک چشم تو داری همیشه سوز و نوا صاحب الزمان موکب به موکب از ته دل آه می کشی با یاد درد فاطمه ها صاحب الزمان لب تشنه و گرسنه در این راه رفته اند خسته بدون آب و غذا صاحب الزمان از خار و زخم پای رقیّه کنی تو یاد با تاول نشسته به پا صاحب الزمان با دیدن نی و علم و پرچم و کتل هستی به یاد رأس جدا صاحب الزمان هرجا طناب ،دیده ای از خاطرت گذشت بستند دست جدّ تو را صاحب الزمان خسته و دل شکسته اگر می رسی به طف زینب رسیده با قد ِ تا صاحب الزمان یک اربعین گذشته و هرگز نرفته است از خاطرش زمین جفا صاحب الزمان چل روز پیش رأس حسینش مقابلش از تن جدا شده ز قفا صاحب الزمان رفته میان مقتل و دیده به جسم او زخم سنان و سنگ و عصا صاحب الزمان چل روز پیش دیده تنش را میان بغض در زیر نعل تازه رها صاحب الزمان ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .
. منصب واقعی ماست گدای ارباب طاهر از قطره ی اشکیم برای ارباب سر وجان، هر چه که داریم فدای ارباب شد مراد دل ما کرب وبلای ارباب شده در وقت دعا حاجت قلب آگاه اربعین پای پیاده حرم ثارالله زائر کرب وبلا طائر عرش اعلاست راحت از بی کسی قبر و حساب فرداست هرکه شد زائر ارباب مقامش والاست چون که دعوت شده از لطف نگاه زهراست شد قرار دل هر گریه کن این درگاه اربعین پای پیاده حرم ثارالله تربت کرب وبلا مُهر نماز ما شد چون قدمگاه گل فاطمه شد اعلا شد موطن اصلی هر سینه زن مولا شد شیعه را در دوجهان مأمن ِبی همتا شد بهتر از این چه بُود در دل نوکر دلخواه اربعین پای پیاده حرم ثارالله شد برای دل عشّاق ،زیارت زیور صف ِبوسیدن شش گوشه امان از محشر هر گدا آمده در کرب وبلا شد سرور منکر امر زیارت به خدا شد کافر می رود شیعه به کوری عدوی گمراه اربعین پای پیاده حرم ثارالله شده ضامن به قبولی صلاتم تربت اولین موهبتت روز حیاتم تربت وقت حاجت بشود برگ براتم تربت بین قبرم بشود راه نجاتم تربت بین هیئت به لبم زمزمه شد در هرگاه اربعین پای پیاده حرم ثارالله تا ابد نوکر درگاه تو هستم ارباب ذکر تو موقع حاجت شده باب الابواب جان زهرا دل شیدای حرم را دریاب بنگر این دل شده از هجر حریمت بی تاب آخر روضه شود خواهش من با صد آه اربعین پای پیاده حرم ثارالله ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .
. مثلِ شمعی که دلیلِ مرگِ یک پروانه است غربتِ یک مرد گـــاهی از درونِ خانه است دشمنان با زخمِ تیـــغ و دوستان زخمِ زبان این شروعِ ماجرایی تلخ و بی رحمانه است سفره ی افطارِ او خالیست از خودکامگــی سفره ی احســـانِ او امّا پُر و پیمانــه است بیعتِ کوفــه برایش جز غم و اندوه نیست چون وفایِ عهد در کوفه فقط افسانه است شــیرِ صفّین و جَمَــل ترسی ندارد از نبَــرد صُلحِ او جنــگِ میانِ عاقــل و دیوانـه است روزه باشی و به جــایِ آب با زهــرِ جــفا ... این فقط یک گوشه از پایانِ مظلومانه است تیربارانِ کســی کــه رفتنش هم صُلــح بود کارِ نامردی است که با جدِّ او بیگانــه است جعده تنها نیست...قاتل خاطراتِ کودکیست قاتلِ او کوچه و دیـــوار و دربِ خانـه است ✅ابراهیم زمانی ۱۴۰۲ .
. شروعِ روضه‌ی او انتهایِ آن کوچه‌ست وَ قتلگاهِ حسن در فضایِ آن کوچه‌ست چه روضه‌ها که نخوانده‌ست در سکوتِ خودش چرا که مرثیه‌ی بی صدایِ آن کوچه‌ست نرفته‌ خاطره‌ی تلخِ کوچه از ذهنش هنوز شاهده بر روضه‌هایِ آن کوچه‌ست همیشه خلوتِ خود را به گریه پر کرده دو چشمِ خیسِ حسن از بلایِ آن کوچه‌ست شبیه صاعقه دستی به رویِ مادر خورد که بغضِ او فقط از بی حیایِ آن کوچه‌ست به جز حسن که خودش دیده، ما نفهمیدم که گوشواره‌‌ی مادر کجایِ آن کوچه‌ست به شکلِ خون، غمِ در سینه‌اش به لب آمد نه سم، که قاتلِ او ماجرایِ آن کوچه‌ست میانِ بستر خود گفت: ای برادرِ من تمامِ شامِ بلا از بنایِ آن کوچه‌ست ✅محمد حسن بهرامی ۱۴۰۲ .
. اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِالله الْحُسَیْن ---------- رزق ما دنیا و عقبا با تو تأمین می شود تلخی جان کندن ما با تو شیرین می شود روی گلبرگ ولای تو نوشته این چنین در قیامت عاشق روی تو گلچین می شود گر دلی پُر درد داری ، گریه کن بهرِ حسین اشکِ بر اندوه او داروی تسکین می شود هر که تابیده ست بر وی آفتاب مهر او روز غم سایه نشین آل یاسین می شود قطره ای اشک آورَد کوه کرامت بهرِ تو کوله بار هر کس اینجا زود سنگین می شود می رود سوی بهشت و می شود جنّت نشین قلب هر کس بهرشان پیوسته خونین می شود ماجرای حُرّ به ما فهمانده تا یَوْمُ الْجَزا هر که در راه ولایت بود تحسین می شود بر حذر باش از عداوت با حسین بن علی جنگِ با شاه شهیدان رخنه در دین می شود می گذارد تاج استغنا به روی رأس خود هر که چون «یاسر» درین درگاه مسکین می شود ** «یاسر» »✍ .
. از قافله ی --------- دیگران رفتند و ما جا مانده ایم ما درین سو باز تنها مانده ایم کربلا دریای رحمت هست و ما تشنه لب در جنب دریا مانده ایم عاشقان بستند کوله بار عشق ما ولی دل خسته اینجا مانده ایم کاروان ها می روند از پیش ما غرقِ حسرت ما به صحرا مانده ایم بی قراران رفته اند آن سو ولی ما همه غرقِ تماشا مانده ایم گر نشد با عاشقان راهی شویم در نگاه لطف مولا مانده ایم قافله در قافله رفتند آه ما به صحرا غرقِ نجوا مانده ایم دیگران لبیک گویان می روند ما به شور وا حسینا مانده ایم همرهان بستند کوله بار خویش ما ولی در پشت درها مانده ایم دل بُریدیم از همه هستی ولی کربلا را در تمنّا مانده ایم تا مگر ما را بخواند یار ما بار خود بسته ، مهیّا مانده ایم «یاسر» اکنون در کنار جاده ها ما به لطف حق تعالا مانده ایم ** حاج محمود تاری «یاسر»✍ .
. سلام‌الله علیها پس از تو، جان برادر! چه رنج‌ها که کشیدم چه شهر‌ها که نگشتم، چه کوچه‌ها که ندیدم به سخت‌جانی خود آن‌ قَدَر نبود گمانم که بی‌تو، زنده ز دشت بلا، به شام رسیدم برون نمود در آن دم چو خصم، پیرهنت را به تن ز پنجه‌ی غم، جامه هر زمان بدریدم چو ماه چارده دیدم، سر تو را به سر نی هلال‌وار ز بار مصیبت تو، خمیدم زدم به چوبه‌ی محمل سر، آن زمان که سر نی به نوک نیزه‌ی خولی، سر چو ماه تو دیدم ز تازیانه و طعن سنان و طعنه‌ی دشمن دگر ز زندگی خویش گشت قطع، امیدم شدم چو وارد بزم یزید، بازوی بسته هزار مرتبه مرگ خود از خدا طلبیدم هنوز بر کف پایم، نشان آبله پیداست به راه شام ز بس از جفا پیاده دویدم ولی به این همه غم، شاد از آنم، ای شه خوبان! که نقد جان به جهان دادم و غم تو خریدم ازین حکایت جان‌سوز، «جودیا»! صف محشر به نزد شاه شهیدان، شریک، هم‌چو شهیدم ..................... . 💔 از نای من به ناله چو افتاد نای نی عالم شنید از پس آن های‌ های نی تو بر فراز نیزه و من در قفای نی آنقدر سنگ خورده‌ام از لا به‌ لای نی تا اینکه یافتم سرت از رد پای نی هجران توست آتش و نیزار زینب است قرآن بخوان که حفظ شود آبروی تو رنگین شده است ساقه نی از گلوی تو در حسرتم که نیزه کند شانه موی تو ای منتهای آرزویم گفت‌وگوی تو ای نازنین بناز خریدار زینب است ✍ .
. .... هر شب جمعه بیاید فاطمه در کربلا زائر کوی حسین گردد به اشک و گریه ها واحسینا واحسین(۲) هر شب جمعه بیاید با دوصد شور و نوا یاد اکبر گریه دارد در حرم پایین پا واحسینا واحسین سوزد و ناله زند یاد رباب و اصغرش یادآن لحظه که تیر کین خوردبرحنجرش واحسینا واحسین هر شب جمعه بیاید درکنارعلقمه گریه دارد بهر عباس علی با زمزمه واحسینا واحسین هر شب جمعه بیاید فاطمه در قتلگه سوزد و ناله زند اندر کنار خیمه گه وا حسینا وا حسین هرشب جمعه بیاد سوزاشک زینب است یاداشک زینبش درقتلگه جان برلب است واحسیناواحسین هر شب جمعه بگرید یاد شاه سر جدا یاد جسم غرق خون وسر بروی نیزه ها واحسینا واحسین https://eitaa.com/coyeshg .
. زهرا شب هر جمعه (در کرببلا آید)۲ با گریه و اشک و آه( در شور و نوا آید)۲ می آید کنار نور دوعینش برجان رسد نوای یا حسینش یا زهرا یا زهرا آجرک الله(۲) زهرا شب هر جمعه (باحال بکاء آید)۲ با گریه ی بر اکبر (در پایین پا آید)۲ پیکر اکبر گشته اربا اربا ذکر لب هایشان آه و واویلا یا زهرا یا زهرا آجرک الله زهرا شب هر جمعه( از بهررباب گرید)۲ از بهر علی اصغر(لب تشنه ی آب گرید)۲ درد عطش اوگردیده چاره گلوی اصغرش شد پاره پاره یا زهرا یا زهرا آجرک الله زهرا شب هر جمعه (در علقمه می آید)۲ با گریه ی بر عباس (با زمزمه می آید)۲ گوید عباس من جانت فدا شد در راه حسینم دستت جدا شد یا زهرا یا زهرا آجرک الله زهرا شب هر جمعه(درخیمه گهش گرید)۲ با قامت خم گشته (در قتلگهش گرید)۲ گوید حسین من پیراهنت کو ای غرق به خون من کفنت کو یا زهرا یا زهرا آجرک الله زهرا شب هر جمعه( گوید که بیا مهدی)۲ بنگر به حسین من (برگرد و بیا مهدی)۲ ای که هستی مادر نور دو عینم بیا منطقم خون حسینم یا زهرا یا زهرا آجرک الله https://eitaa.com/coyeshg .👇
. اهل ولا چو روی به سوی خدا کنند اول برای یوسف زهرا دعا کنند عجل له الفرج بود آوای بی کسان کز جور این زمانه به حق شکوه‌ها کنند نشکوا إليك فقد امام زماننا کی می‌شود که حاجت ما را روا کنند یا صاحب‌الزمان شه والای این جهان ای آن که اولیا به شما اقتدا کنند گر ما همه برای تو کاری نکرده‌ایم اهل کرم بدون توقع عطا کنند بهر شفای سینه مادر بیا بیا تا کی نمک به زخم دل مرتضی کنند .