eitaa logo
امام حسین ع
17هزار دنبال‌کننده
389 عکس
1.9هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. |⇦•دست در دست حسن بود... جانسوز و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده در ایام فاطمیه سال۱۴۰۰ به نفس کربلایی حسین طاهری ●━━━━━━─────── دست در دست حسن بود که بیرون آمد مهر با ماه از اشراقِ مدینه سر زد سوی مسجدبه شُکوه و عظمت گشت روان گوییا حیدر کرار رَوَد در میدان نه به کف دشنه و نه خنجر و تیغ و عَلَمی قصد کرده است کُند فتح فدک را به دَمی گام مردانه او لرزه به عالم انداخت گرد و خاکِ ره او خیبر دیگر می ساخت کوچه ها گرم تماشای خداوند جلال عرش در زیر قدمهاش رسیده به کمال خطبه آغاز شد و با سخنش شد محشر ذوالفقار آخته انگار علی در خیبر محضر هیبت او کوه اُحد زانو زد آسمان سجده به خاکِ قدم بانو زد بانگ زد دست از این خواب گران بردارید هر چه دارید همه از من و حیدر دارید سر این سفره اگر روزی خود را بستید همگی ریزخورِ حیدر و زهرا هستید گردش چرخ فلک نیز به دستانِ علی است در رگ و ریشه ي زهرا به خدا جانِ علی است اگر از بند به بندِ تن من جان برود نگذارم که علی بی کس تنها بشود به رُخِ سرخ و پریشانی این گیسویم تا زمانی که نفس هست علی میگویم حُرمت نان و نمک حقِ علی بود علی غرض از باغ فدک حقِ علی بود علی آنچنان تیغ کلامش نفس از دشمن برد عاقبت پرچمِ حیدر به سر مسجد خورد تا شنیدند حقیقت به رهش افتادند با خجالت فدکِ فاطمه را پس دادند حسنش بود که تکبیرِ مکرر می گفت و اِن یکاد از نفسِ حضرت مادر می گفت افرین بر تو بر خطبه ي تو، مادر من همه دیدند چطور آمده قرآن به سخن دست در دست حسن بود که بیرون آمد بعدِ چندی همه دیدند که لبخندی زد گرچه زن بود ولی نیست چو او مردِ غیور کوچه ها از قدمش پر شد از احساس غرور ناگهان سایه ي یک پَست به دیوار افتاد بند بندِ فلک از دست ستم شد فریاد تیره شد کوچه و در شهر سکوتی پیچید دست شب رنگِ سیاهی به رخ دهر کشید کوچه ای تنگ و دلی سنگ خدا رحم کند حضرت حوریه و جنگ، خدا رحم کند می وزید از دل کوچه خبری سرخ و کبود دیده ای تنگ حرامی به فدک دوخته بود دوربر را نظری کرد نباشد خبری یا مبادا! که ازاین ره گذرد رهگذری هر چه مادر به عقب رفت عدو پیش آمد عاقبت تکیه به ناچار به دیواری زد ناگهان سایه ي دستی روی خورشید افتاد پسرش سینه سپر کرد مقابل اِستاد جگر شیر حسن داشت ولیکن افسرد دستی از روی سرش رد شد و بر مادر خورد ضربه ای از دو طرف بود و خسوفی پُر درد رحم بر بی کسی فاطمه دیوار نکرد آنچنان زد که فلک پر شده از ناله چنین همه گفتند به هم عرش خدا خورد زمین تلخ این بود حرامی به‌ خودش می بالید تلخ تر اینکه به اشک‌ِ حسنش می خندید با تمسخر نظرش سوی حسن تا افتاد پاره های فدکِ فاطمه را دستش داد گفت این حقِ شما، خنده کنان رفت که رفت مانده باقی حسن، با غرورش همش نعره زنان رفت‌که رفت با پروبال و شکسته نفسش بند آمد نفس هم قدم‌ هم نفسش بند آمد راه میرفت وبه لب داشت به زحمت سخنی حَسنم حرفی از این قصه مبادا بزنی :موسی علیمرادی یارب نصیب هیچ غریبی دگر نکن داغی که گیسوان حسن را سفید کرد ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. زندان گرفته حتی صدای مرد زندان‌بان گرفته حتی زنی بد از ساحتش بوی خوش ایمان گرفته زنجیر و پابند از استخوان‌هایش توان و جان گرفته مثل مدینه مولای ما انگشت بر دندان گرفته هر تازیانه با کینه از پهلوی او تاوان گرفته از سفره‌ی او دشمن سه روزی هست آب و نان گرفته اما به‌جایش هر نیمه‌شب روی سرش قرآن گرفته ذهنم دوباره حال و هوای روضه‌ای عطشان گرفته آتش کشیدند آتش بمیرم معجر و دامان گرفته شام غریبان گوشه به گوشه بارش باران گرفته رقّاص شامی آسایش از یک کاروان مهمان گرفته عمامه‌ای را خاکستری پر شعله و‌ سوزان گرفته نی غرق نور است انگار خولی نیزه‌ای تابان گرفته بابا کجایی با نام بابا یک سه ساله جان گرفته 🔸شاعر: _________ ‍ . سلام‌الله‌علیها .✍ گفتن ندارد؛ کوچه شلوغ و جای یک سوزن ندارد نامرد مردم؛ حق علی و فاطمه خوردن ندارد مادر به خود گفت؛ شاید کسی کاری به کار زن ندارد من از نبی‌ام؛ حتما کسی کاری به کار من ندارد افتادن زن؛ در پیش چشم دیگران دیدن ندارد برخیز مادر؛ زینب پناهی غیر این دامن ندارد وقتی حسینت؛ آن لحظه در گودال پیراهن ندارد «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» معنی آیات قرآن مبینی فاطمه بهترین تفسیر اِنَّ المتقینی فاطمه...   اشک های تو قد محراب را خم کرده است سِرِّ سر بر مهر سجاده نشینی فاطمه دیدنت تسبیح یکصد دانه چشم من است وجه تسبیح خدا روی زمینی فاطمه   تو یگانه وحدت رفته به باب کثرتی در مقام کوثری بالاترینی فاطمه   آه در دل، خار در چشم، استخوانم در گلو چشم وا کن تا که حالم را ببینی فاطمه   کاسه صبرم لبالب شد لب از لب باز کن کلمینی کلمینی کلمینی فاطمه یاسر رحمانی✍ 👇
170.7K
. مجتبی علیه السلام غم من عجین با    غم مادرِ منم قتلگاهم       کنار درِ هزار بار بمیرم     بازم زنده شم محال که اون کوچه یادم برِ خدا شاهده که    عذابه برام میاد تا مغیره   جلوی چشام بمیرم که اون روز خودم میدیدم میزد مادرم رو به پیش بابام یادم نمیره دست بسته غلاف و بازوی شکسته جوری زد مادر رو که در خون نشسته من از داغ اون روز     شدم نیمه جون که هیزم آوردن    در خونمون چی اومد سر ما   خدا میدونه بپرسید ز مسمار غرق به خون با گریه میدیم  توی شعله ها فقط مادرم گفت    که فضه بیا یه جوری زمین خورد   به پیش همه که بابا رو جسمش   کشیده عبا چیجوری از این غم نمیرم زانو هامو بغل میگیرم تو جوونی موهام سپید شد که پیرم ایام
. شروعِ روضه‌ی او انتهایِ آن کوچه‌ست وَ قتلگاهِ حسن در فضایِ آن کوچه‌ست چه روضه‌ها که نخوانده‌ست در سکوتِ خودش چرا که مرثیه‌ی بی صدایِ آن کوچه‌ست نرفته‌ خاطره‌ی تلخِ کوچه از ذهنش هنوز شاهده بر روضه‌هایِ آن کوچه‌ست همیشه خلوتِ خود را به گریه پر کرده دو چشمِ خیسِ حسن از بلایِ آن کوچه‌ست شبیه صاعقه دستی به رویِ مادر خورد که بغضِ او فقط از بی حیایِ آن کوچه‌ست به جز حسن که خودش دیده، ما نفهمیدم که گوشواره‌‌ی مادر کجایِ آن کوچه‌ست به شکلِ خون، غمِ در سینه‌اش به لب آمد نه سم، که قاتلِ او ماجرایِ آن کوچه‌ست میانِ بستر خود گفت: ای برادرِ من تمامِ شامِ بلا از بنایِ آن کوچه‌ست ✅محمد حسن بهرامی ۱۴۰۲ .
. درخت‌های اُمیدیم، از دیار حسن پُر از شکوفه‌ی عشقیم در بهار حسن به سَلسَبیل و به زمزم که احتیاجی نیست! رسیده است لبِ ما به جویبار حسن به دخل کاسبی‌ام برکتی فراوان داد از آن زمان که شدم خادم تبار حسن همین دو لقمه‌ی نان را حسن به ما بخشید گرفته سفره‌ی ما رنگ از اعتبار حسن کریم‌بودنِ او قابلِ محاسبه نیست... کجا ترازوی ما و کجا عیار حسن؟! کدام شاه نشسته است با جذامی‌ها؟!... بلند می‌شوم از جا به افتخار حسن شنیده‌ام که به سگ هم غذا تعارف کرد! هنوز ماتم از این لطفِ بی شمار حسن بنازمش که چنان شیر، از جمل برگشت چه کرد در دل آن فتنه، ذوالفقارِ حسن من از طفولیتم عاشق دو شاه شدم منم دچار حسین و منم دچار حسن در اربعین حسینی، حسن جلودار است قدم زدم همه‌ی جاده را کنار حسن عمودِ یکصد و هجده، بهشتِ مشّایه‌ست خدا رسانده خودش را سرِ قرار حسن حسین با همه‌ی دلرُبایی‌اش، حسنی‌ست ببین دل از همه بُردن شده‌ست کار حسن خیالبافی من‌ صحن‌سازیِ حسن است... شبیه مشهد ما می‌شود مزار حسن * * * میان معبری از نور، ناگهان شب شد چه دید در دل آن کوچه، چشم تار حسن؟! حرام‌لقمه به مادر دو دست سیلی زد... سیاه شد پس از آن کُلِّ روزگار حسن .
. 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ سربند: چادر اوست - شکوه بندگی نام زهراست - شعار زندگی ۲ به رشته‌‌ چادر زهرا / دخیل بسته ایم محکم تمام هستی به فدای / سیده زنان عالم سیده ی نساء عالمین فاطمه ی امیرمومنین ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ در هیاهو - شکسته حرمتم شد لگدمال - شکوه غیرتم ۲ به سوی خانه حمله ور شد / جهنم و شرارِ آتش لگد زدند بخت ما را / عده‌ای از تبار آتش سیده ی نساء عالمین فاطمه ی امیرمومنین ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ آتش افتاد - به خانه دلم چون که می سوخت - تمام حاصلم ۲ در اثر سیلی نامرد / کبود شد چهره خورشید شکسته بین در و دیوار / ستون خیمه های توحید سیده ی نساء عالمین فاطمه ی امیرمومنین ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ بر زمین بود - شکوه آسمان دست حق بود - میان ریسمان ۲ میان کوچه ها غلاف از / تبار دشمن علی بود فاطمه تا لحظه آخر / دست به دامن علی بود سیده ی نساء عالمین فاطمه ی امیرمومنین ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ علیه السلام جانت افتاد - همین که در خطر محسنت شد - برای تو سپر ۲ امان ز تیز بودن میخ / گرفته از تو کودکت را گرفته از تو یک حسن را / همان حسین کوچکت را سیده ی نساء عالمین فاطمه ی امیرمومنین ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ میخ داغ و - حرارت و لگد داغ محسن - به دل شراره زد ۲ تمام آرزویم این بود / فاطمه جان! داغ نبینی گرفته است نُه فلک را / نوای فِضّةُ خُذینی سیده ی نساء عالمین فاطمه ی امیرمومنین ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ میخ در یا - که تیر پر شتاب داغ زهرا - رسیده بر رباب ۲ روضه این دو طفل معصوم / جلوه کند به روز محشر گریز روضه های محسن / به روضه علی اصغر سیده ی نساء عالمین فاطمه ی امیرمومنین ۲ ..................................... 🏴 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ سربند: چادر اوست - شکوه بندگی نام زهراست - شعار زندگی ۲ به رشته‌‌ چادر زهرا / دخیل بسته ایم محکم تمام هستی به فدای / سیده زنان عالم سیده ی نساء عالمین فاطمه ی امیرمومنین ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ ای شکوهت - شکوه نُه فلک روضه خوان - خزان تو فدک ۲ خمیده شاخه های طوبی / به یاد قد کمانی تو گریه کند فدک برای / لحظه خطبه خوانی تو سیده ی نساء عالمین فاطمه ی امیرمومنین ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ بین خطبه - بهشت آرزو واژه واژه - فقط علی بگو ۲ علی است پادشاه عالم / دُرج عفاف و ملکه تو زنده شده است نام حیدر / به خطبه های فدک تو سیده ی نساء عالمین فاطمه ی امیرمومنین ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ @emame3vom بال و پر در - دل قفس زدی بین کوچه - نفس نفس زدی ۲ برای روی نیلی تو / گرفته روضه گوشواره قباله پاره شد و یا که / بند دلی شده است پاره سیده ی نساء عالمین فاطمه ی امیرمومنین ۲ .................................... 🏴 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ سربند: چادر اوست - شکوه بندگی نام زهراست - شعار زندگی ۲ به رشته‌‌ چادر زهرا / دخیل بسته ایم محکم تمام هستی به فدای / سیده زنان عالم سیده ی نساء عالمین فاطمه ی امیرمومنین ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ شد فلک بر - سر علی خراب بین بستر - تن تو گشته آب ۲ از آسمان باشکوهم / فقط همین هلال مانده چه کرده‌اند بین کوچه / زبان روضه لال مانده سیده ی نساء عالمین فاطمه ی امیرمومنین ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ گشته ویران - به زیر دست و پا بارگاه - غرور مرتضی ۲ زخم کبود ابروی تو / نهان شده به زیر دستار پیرهنت دوباره گل داد / کشته مرا قصه مسمار سیده ی نساء عالمین فاطمه ی امیرمومنین ۲ ................................... 🏴 سلام الله علیها 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ سربند: چادر اوست - شکوه بندگی نام زهراست - شعار زندگی ۲ به رشته‌‌ چادر زهرا / دخیل بسته ایم محکم تمام هستی به فدای / سیده ی زنان عالم سیده ی نساء عالمین فاطمه ی امیرمومنین ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ پیکر تو - که طهر اطهر است آب غسل - تو آب کوثر است ۲ به روی پیکر تو بانو / چقدر زخم، لاله کاری است ز سنگ غسل تو شهیده! / هنوز خون تازه جاری است سیده ی نساء عالمین فاطمه امیرمومنین ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ غرق غم شد - محیط خانه ام جسم کوثر - به روی شانه ام ۲ میان اشک و آه وناله / روح تو رفت سمت لاهوت رسیده جان من روی لب / پیکر تو میان تابوت سیده ی نساء عالمین فاطمه ی امیرمومنین ۲ 👇
. . گریز به ع 🔸صاحب عزا کجایی گویم سرت سلامت یا بقیة الله آجرک الله... آقا سرتون به سلامت... ایّامِ شهادتِ مادرِ غریبتونه ... کجا خیمه عزا بر پا کردید پسر فاطمه... کجا برا مادرتون دارید اشک میریزید... 🔸صاحب عزا کجایی گویم سرت سلامت 🔸کی میشود بیایی، گویم سرت سلامت آقا... خیلی برامون سخته... امسال هم فاطمیه ی ما، بدون شما بگذره... آقا...اگه بخاطر این عزادارها و گریه کنا نمی آیی، بخاطر مادرت بیا.... بحرمتِ اشک های امیرالمؤمنین،بر بالین فاطمه ،بیا ...صاحب عزای اصلی این مجالس کجایی... 🔸کی میشود بیایی، گویم سرت سلامت نميدونم آیا من زنده ام اون فاطمیه ای که شما می آیید... و برای مادرِ غریبتون مجلس میگیرید... روضه میخونید... شیعیان دور شما جمع ميشن... زار زار گریه میکنند... نمیدونم قبر پنهانِ مادر را نمایان میکنی یا همچنان قبرِ زهرا مخفی می مونه...؟ اما...یا اباصالح! کاش می شد گمشده هایم را یکجا پیدا کنم. تو را ،کنارِ مزار مادر ببینم...دیگه عقده های دلم وا میشه.... در انتظارم،مهدی بیاید تا تربتت را پیدا نماید 🔸در ماتم عزای،مادرِ خود نشستی 🔸ای غائب از نظرها، گویم سرت سلامت اما آقا جان این محبت شما به مادرتان فاطمه، دوطرفه است، آخه بی بی هم بینِ در و دیوار،پسرش مهدی رو صدا زد: 💧جز به مهدی رویِ سیلی خورده نگشایم به کس 💧مُنتقم باید ببیند گشته نیلی رویِ من الهی بمیرم، بی بی تا روزای آخر هم از علی رو می گرفت.آخه بعد از حادثه کوچه ،شاید فرموده باشد : حسن جان مبادا به بابات حرفی بزنی...! بابات به اندازه کافی غم داره.... بی بی کاش بودی و می دیدی که اون مرد عرب،امام حسن رو در سن چهل سالگیش دید و گفت:آقا جان .. من پدرتان رو هم در این سن و سال دیده بودم،اما موهاش سفید نبود..! آقا فرمود:آخه اون چیزی که من دیدم ،بابام ندیده بود ( ) خدا به داد دل مهدی فاطمه برسه... اینجا مظلومیت و دردِ امام حسن ،حادثه کوچه ست، امام جواد هم بچه بود یه وقت امام رضا اومد دید جوادش ،بابغض هی میگه انتقام میگیرم .... امام رضا پرسید چی شده؟ فرمود بابا اونهایی که مادرمان فاطمه رو آزردند رو میگیرم.... اون دونفر رو از قبر بیرون می آورم و آتش میزنم. 🔸از دیده خون فشانی، بر مادرِ غریبت 🔸امشب بگو کجایی، گویم سرت سلامت ما هم امشب اومدیم بگیم آقا... شما رو تنها نمیگذاریم... اومدیم بگیم یا زهرا... پسرت مهدی رو تنها نمیگذاریم... امشب اومدیم با امام زمان هم ناله شیم... هر کجا نشستی حالا آقات رو صدا بزن... یا صاحب الزمان... . السلام علیک یا فاطمةالزهرا یا بنت محمد یا قرة عین الرسول یا سیدتنا و مولاتنا انا توجهنا… ‏ ‏یَا وجیهةً … ‏▪️اشک از دیده خونبار بیفتد سخت است ‏▪️هرکجا بستر بیمار بیفتد سخت است ‏▪️اوج این واقعه را جان علی می داند ‏▪️خانم خانه که ازکاربیفتدسخت است ‏(خدا نکنه آدم مریضه داشته باشه، بخصوص مادر باشه) ‏▪️آنکه مادر شده این واقعه را میفهمد ‏▪️بعدِشش ماه اگربار بیفتدسخت است ‏▪️خواست تا شانه کند موی سرزینب را ‏▪️شانه ازدست گرفتاربیفتدسخت است ‏ 🔰دست توسلی به دامن بی بی دو عالم ، خانم فاطمه زهرا س ان شاالله بری مدینه…اونجا برا غربت زهرا ناله بزنی ان شاالله خانم فاطمه زهرا، شب اول قبر، فردای قیامت ، شفاعت منو شما رو بکنه… (یه لحظه رو یاد کنم و التماس دعا) آی حاجت دارا… ⏪صدا زد علی جان…شنیدم بلال وارد مدینه شده… (علی جان یه خواهش ازت دارم، میشه به بلال بگی یبار دیگه برا منه زهرا اذان بگه…باشه زهرا جان) مولا تو مدینه بلال رو طلبید… بلال اومد محضر امیرالمومنین ع…آقا جان امرتون چیه؟ (صدا زد بلال یادگار پیغمبر یه تقاضا ازت داره… زهرا س سفارش کرده اذان بگی…) صدا زد آقاجان یاامیرالمومنین ع شما میدونید بعد پیغمبر من دیگه به رو مأذنه نرفتم،عهد کردم دیگه اذان نگم. اماحالا که فرموده ی خانمم زهراست، من اذان میگم. ( برید به زهرا س بگید همین امروز اذان میگم) مولا اومد خونه… علی جان آیا بلال سفارش منو قبول کردیا نه؟ (زهرا جان بلال قبول کرد وعده کرده همین امروز اذان بگه) 🔅بی بی صدا زد فضه بسترمو ببر جلوی در اتاق، در اتاقو باز بذار تا من صدای اذان بلال روبشنوم. (اوج) آی حاجت دارا… آی جوون دارا… می‌خوام بپرسم چرا یه خانم ۱۸ ساله ،یه زن جوون خودش بسترشو نبرد. (میدونی چرا؟) آخ بمیرم چون زهرا پهلوش شکسته بود، سینه اش آزرده بود،مریضه بود. (فرود) امان امان۲ بلال وارد مسجد شد نگاهش به محراب مسجد افتاد، جای خالی پیغمبرو میبینه گریه می‌کنه… (با چشم گریون داره از مأذنه بالا میره، میخواد اذان بگه) آخ بلال ➖اذان بگو تا که دل شیدای من آروم بگیره ➖زهرا داره از غربت و تنهاییه علی می میره ➖یادت میاد روزایی که بابام میگفت تومدینه
. 🏴 ۱۴۰۲ سلام الله علیها ✍ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ "سربند" وای فاطمیه بوی ماتم دارم وای توی چشمام اشک نم نم دارم باز تو دلم حال محرم دارم ‌ چقدر غم دارم، چقدر غم دارم سایه مرحمتش رو سرمه / فاطمه مادرمه ۲ توی کربلای دلها حرمِ / فاطمه مادرمه ۲ (وای - یا زهرا ۳) ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ افتاده دنیا زیر پای زهرا دل شده خون از غصه های زهرا جون همه ما به فدای زهرا مقصد دلهامون کربلای زهرا پرچمش تا به قیامت بالاس / مادر عاشوراس ۲ ریشه حسین حسین یا زهراس / مادر عاشوراس ۲ (وای - یا زهرا ۳) ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ هر کسی پرسید که چرا محزونی سینه سپر کن بگو که دلخونی هر چشمی واسش نمیشه بارونی فاطمه شناس شو تا عاشق بمونی برا اینکه علی رو‌ تنها نذاشت / مادرم رو کشتن ۲ توی سینه عشق مرتضی رو داشت / مادرم رو کشتن ۲ (وای - یا زهرا ۳) ۲ . 👇 🏴 سلام الله علیها 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ "سربند" وای فاطمیه بوی ماتم دارم وای توی چشمام اشک نم نم دارم باز تو دلم حال محرم دارم ‌ چقدر غم دارم، چقدر غم دارم سایه مرحمتش رو سرمه / فاطمه مادرمه ۲ توی کربلای دلها حرمِ / فاطمه مادرمه ۲ (وای - یا زهرا ۳) ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ وای توی آتیش داره در می سوزه از یه کبوتر بال و پر می سوزه مادر سادات با پسر می سوزه داره در می سوزه داره در می سوزه یه نفر لگد زد و در افتاد / روی مادر افتاد ۲ چه غمی توو دل حیدر افتاد / وای با سر افتاد ۲ (وای - وااماه ۳) ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ پا شد ز جا و دست گرفت رو دیوار وای همه جای چادرش شد گلدار خوندن روضه دیگه میشه دشوار ای امون از مسمار ای امون از مسمار سمت مسجد داره بانو میره / دست به پهلو میره ۲ تا می افته باز رو زانو میره / دست به پهلو میره ۲ (وای - وااماه ۳) ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ وای مادر ما پشت در افتاده نقش زمینه از کمر افتاده وای جون محسن به خطر افتاده به خطر افتاده به خطر افتاده می رسید ناله ای که جانسوزه / کمکم کن فضه ۲ داره با من پسرم می سوزه / کمکم کن فضه ۲ (وای - وااماه ۳) ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ باز روضه ی آتیش و بیت مولا این غم ادامه داره تا عاشورا اونجا که آتیش توو حرم شد برپا میشینه رو لبها ناله ی یا زهرا دامن یه دختری می سوزه / معجری می سوزه ۲ برا بچه ش مادری می سوزه / معجری می سوزه ۲ (آه - واویلا ۳) ۲ ............................... . 🏴 ۱۴۰۲ سلام الله علیها ✍ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ "سربند" وای فاطمیه بوی ماتم دارم وای توی چشمام اشک نم نم دارم باز تو دلم حال محرم دارم ‌ چقدر غم دارم، چقدر غم دارم سایه مرحمتش رو سرمه / فاطمه مادرمه ۲ توی کربلای دلها حرمِ / فاطمه مادرمه ۲ (وای - یا زهرا ۳) ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ وای کوچه ی شوم کوچه ی آه و درد وای یکی میگه توی گوشم برگرد وای ضرب دست سنگین یک نامرد منو بی مادر کرد منو بی مادر کرد دستش از روی سر من رد شد / حال مادر بد شد ۲ ناله های مادرم ممتد شد / حال مادر بد شد ۲ (وای - وااماه ۳) ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ وای یه جوری زد که نتونه پاشه وای اگه گوشوارَش شکسته باشه رو‌ خاکا دست می کشه تا پیداشه لرزه توو دستاشه لرزه توو دستاشه میگه با چشمایی که گریونه / برسونم خونه ۲ جای پاش پهلومو می سوزونه / برسونم خونه ۲ به روی چادر این مظلومه / ردپاش معلومه ۲ زدن زن همه جا محکومه / ردپاش معلومه ۲ (وای - وااماه ۳) ۲ .👇
. (س) ای یار نیمه جوونم.نوبهار خزوونم پاشو از توی بستر.بی تو تنها میمونم بازویت شد کبود.این حق تو نبود داری میری گلم.ازپیشم خیلی زود بشکسته پهلوی تو.بازوی تو.تکیه گاهم زهرای مهربونم.هم زبونم.بی پناهم               زهرا یا فاطمه یار ماتم کشیده.سرو قامت خمیده دست تو سرده زهرا.رنگ رویت پریده گشتی نقش زمین.گشتم خونه نشین حال و روز منو.توی غربت ببین گل نیلوفرمن.کوثرمن.بی شکیبم بمون تو درکنارم.بیقرارم.ای حبیبم               زهرا یا فاطمه بی تو طاقت ندارم.هوای گریه دارم زانو بغل میگیرم.گریونه چشم زارم زهرا با شور و شین.گفتی از نورعین از کربلا و از.تشنگی حسین قرار و وعده ی ما.کرببلا.توی گودال جایی که میشه مضطر.زینب تو.میره از حال                 زهرا یا فاطمه ابوذر رییس میرزایی(بهار)✍ ...................... شهادت حضرت زهرا(س) و فاطمیه رسید و.دلم دوباره خونه این شبها آسمونم.داره روضه میخونه درمدینه خدا.گشته محشر به پا در پشت در شده.از شاخه گل جدا سینشو داده آزار.درب ومسمار.ضرب سیلی باسر خورده به دیوار.روی گلزار.گشته نیلی                   زهرا یا فاطمه مادر نقش زمین شد.میونه آتیش و دود یا فضه خذینی.نوای فاطمه بود زهرارو میزدن.رو به روی علی بال و پر میزند.پرستوی علی ازنفس آخرافتاد.مادر افتاد.روی خاکا شعله به معجرافتاد.باسر افتاد.روی خاکا               زهرا یا فاطمه یه عده مردم آزار.دست مولا رو بستن شیرخدا کجاو.طنابی دور گردن مرتضی کعبه و.فاطمه در طواف حج اورا شکست.ضربه های غلاف تنش رو تازیونه.میسوزنه.وای ازاین غم زانوهاش ناتوونه.قدکمونه.وای ازاین غم               زهرا یا فاطمه ابوذر رییس میرزایی(بهار) ................ . شام شهادت حضرت زهرا(س) زمینه.شور منو داغ فراقت.منو درد جدایی زهرا با رفتن خود.غریبم مینمایی پاشو زهراببین.اشک من جاریه بعدازتو دردمن.درد بی یاریه ازخونم پرکشیدی.نا امیدی.گشته کارم رفتی ای یاربیمار.ای طرفدار.بیقرارم               زهرا یا فاطمه کنارپیکرتو.لبریز درد و آهم رفتی و خونه ی من.تاریک و سرده ماهم نداره حیدرت.نه صبری نه قرار میکنم التماس.زهرا تنهام نزار داغ تو قاتلم شد.حاصلم شد.ماتم تو شد تیره روزگارم.خون میبارم.درغم تو               زهرا یا فاطمه دستام داره میلرزه.روتنت آب میریزم چیزی بهم نگفتی.از صورتت عزیزم قدخمیده شدی.سرو صنوبرم عزادارت شدم.نمیشه باورم تابوتت روبرومه.آرزومه.که بمیرم ازدنیا بی تو زهرا.ای مسیحا.سیر سیرم              زهرا یا فاطمه (بهار)✍ . .👇
. ای یار تو را در انتظاریم بیا از هجر تو ابرِ بی بهاریم بیا با این همه، ایها العزیزِ عالم ...بر آمدنت امیدواریم بیا ...امیدْ به انتقام و رجعت داریم ما چشم به صبح آن حکومت داریم فرمود که منتقم می آید یکروز، تا روز ظهور شوقِ حضرت داریم ...امیدِ دل غمین و خسته برگرد بی تو دوجهان به غم نشسته، برگرد ما نه، به خدا مادر تو منتظر است ای منتقم یاسِ شکسته برگرد برگرد و بخوان روضه ی نیلوفر را مرثیه ی مسمار و در و کوثر را از آه بگو..، درد بگو..، سینه بگو.. از کوچه نگو که می‌کشد حیدر را ...از کوچه نگو که قتلگاهِ حسن است کابوسِ شب و غربت و آهِ حسن است یک دست رسید.. و زد.. و مادر افتاد.. دردا که به این صحنه نگاهِ حسن است https://eitaa.com/emame3vom/86640 .
‍ . ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ در بین این بستر (میسوزه تن تو)۳ این خونه یا لاله است (روی پیرهن تو)۳ روزا تب داری از گریه بی تابی شبا از درد پهلو نمیخوابی سخته نفس کشیدنت بمیرم برات معلومه بدجور زدنت بمیرم برات ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ می‌سوزی مثل شمع داری میشی خاموش دستمال به سر بستی همش میری از هوش چشات انگار دیگه خوب نمی‌بینه گمونم واسه اون دست سنگینه کبود شده زیر چشات بمیرم برات نداره جوهر تو صدات بمیرم برات ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ یادش بخیر وقتی که غوغا می‌کردی در می‌زدم هر بار تو در وا میکردی تموم شد اون روزای خوشی زهرا با این بغضت من رو می‌کشی زهرا @emame3vom مکن غریبی با علی پاشو فاطمه بگو بلند یا علی پاشو فاطمه ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✍ ............................. . و ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ تا راهمونو بست دل مادرم ریخت خاک همه دنیا  به روی سرم ریخت تا سایه ی دستش رو سرم افتاد من افتادم وقتی مادرم افتاد مادرمو کتک زدی به بابام میگم بخاطر فدک زدی به بابام میگم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خونی شده گوشو شکست گوشُواره جا صورت مادر به روی دیواره دیدم چشم مادر تا سیاهی رفت مسیر خونه رو اشتباهی رفت عصای دست تو میشم  بلند شو بریم نگو خجالت میکشم  بلند شو بریم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مادر توی کوچه پناهی نداره ای وای داداش محسن گناهی نداره یکی زد هر سه تا مون زمین خوردیم من و تو و محسن زیر پا مردیم لالایی میخونی براش  بخواب محسنم از مادرت تو راضی باش  بخواب محسنم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ https://eitaa.com/emame3vom/86658 👇
. (س) فکر کردن به غم و غصه مادر سخت است خواندن روضه در چند برابر سخت است از حسین این همه اصرار: حسن حرف بزن از حسن بغض پی بغض: برادر سخت است زیر بار غم تو می شکند پشت پدر زندگی بی سر و بی همسر و سرور سخت است دل حیدر دل کوه است، دل کوه آری ولی این داغ برای دل حیدر سخت است من همان اول بسم الله اشکم جاری است چقدر زمزمه سوره کوثر سخت است جواد شیخ الاسلامی https://eitaa.com/emame3vom/86759 .
🏴 ۱۴۰۲ سلام الله علیها ✍ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ مادرم سرچشمه‌ی وحی است، کوثر شاهد است باء بسم‌الله، تا آن سینِ آخر شاهد است مادرم سوغاتی عرش است در تندیسِ سیب لَیلَة‌ُالمِعراج می‌داند؛ پیمبر شاهد است هر زمان مسجد به پای گریه‌هایش می‌نشست شانه‌ی محراب می‌لرزید؛ منبر شاهد است لشکرِ کذّاب، از صدّیقه شاهد خواستند با وجودِ اینکه می‌فرمود: حیدر شاهد است مقتلِ مکتوبِ آتش در گلستان قاب شد ضربه‌ی مسمار بر دیوار را در شاهد است سنگ‌های کوچه بارِ شیشه را انداختند تکّه‌ی آیینه‌ی همراه مادر شاهد است او که جای ذوالفقارش ریسمان در دست داشت یکّه‌تاز مرکبِ رزم است، خیبر شاهد است https://eitaa.com/emame3vom/86802 .
. ______________ بازم غم کوچه روضه نفس گیر شد اینجا همون جاست که امام حسن پیر شد کوچه شده تیره و تار ببخشن سادات پر شده از گرد و غبار ببخشن سادات امام حسن سوخت جگرش ببخشن سادات سیلی زدن به مادرش ببخشن سادات وای ای وای وای مادر ______________ امام حسن داد زد بسه نزن نا مرد دستشو برد بالا سیلی محکم زد یه کودک زار و حزین ببخشن سادات مادرش افتاده زمین ببخشن سادات ناموس حیدرو زدن ببخشن سادات تو کوچه مادرو زدن ببخشن سادات وای ای وای وای مادر ______________________ زهرا پریشونه زینب چه گریونه قاتل روی سینه خنجر پر از خونه روضه رسید به قتلگاه ببخشن سادات میاد صدای اشک و اه ببخشن سادات میاد صدای مادرش ببخشن سادات چه بی قراره خواهرش ببخشن سادات الشمر و جالس علی ببخشن سادات سر حسین به نیزه ها ببخشن سادات وای ای وای ______________________ پاره شده حنجر خونین شده پیکر حجنر شده خونین پیکر شده بی سر میان به سمت خیمه ها ببخشن سادات اتیش گرفته معجرا ببخشن سادات سیلی زدن به دخترا ببخشن سادات قیامتی شده به پا ببخشن سادات دارن جسارت میکنن ببخشن سادات خیمه رو غارت میکنن ببخشن سادات وای ای وای ______________________ https://eitaa.com/emame3vom/86940 👇
‍ . ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ گفتم نیا مغیره ها حیا ندارن گفتم نیا داغتو رو دلم میزارن اومدی حیف که خسته دیدمت آینه ی من،  شکسته  دیدمت سرو علی، نشسته دیدمت   آه زخمیه دستای نامردی تو مردم تا  به خونه برگردی تو ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ به کی بگم گرفته بغض راه گلومو با یه غلاف از من گرفتن آرزومو شعله زده ، آتیش به جون من   حرف دله،  من و تو و حسن پیش یه مرد ، زنو نمی زنن    آه برگشتی به خونه اما نیلی دق دادن علی رو با یه سیلی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✍ ....... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ از ما گذشت وقتی شکسته گوشواره از ما گذشت خدا برا کسی نیاره وقتی می رفت ، قدش رشیده بود وقتی اومد ، ولی خمیده بود چادرشو رو خاک کشیده بود...آه تو سینه یه بغض بی حد داریم از کوچه خاطره ی بد داریم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ یکی زدی ولی اومد صدای چندتا من جون دادم دستای تو نرفته بالا با زدنت سیاهی رفت چشاش  برگ گلم  ، ضرر داره براش بسه نزن ، آخه می مونه جاش   آه راه میره  با چشمایی که تاره این سیلی تقاص سختی داره ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ........... . ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دق می کنم غسلت مرور غصه هامه دق می کنم غسل تو با اشک چشامه بین موهات ، یه بوی  دودیه هرجای این ، بدن کبودیه اون که زدت ، مگه یهودیه  آه زخمیه‌ غلاف و مسماری تو سخته غسل    شکستگی داری تو ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ گریه م گرفت کبودی بازوتو دیدم بغضم شکست وقتی که به پهلوت رسیدم چشم علی ندیده زخماتو با چه دلی ببنده چشماتو دست به دیوار  حالا منم یا تو  آه من میشم چقد بدهکاره تو زود رفتی ، خدا نگهداره تو ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ............ . ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ (حرفای آخر) گفتم بمون که زندگی بی تو نمیشه این خونه ی سوخته دوباره خونه میشه چیزی دیگه،نمونده از تنت خونی شده ،گلای پیرهنت کشته منو،دعای رفتنت، آه دنیا روو   سر علی آواره از چشمات حلالیت می باره ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ( رو گرفتن ) از ما گذشت جا داره که بمیرم از درد پیچیده که نامرد ،  روی تو  دست بلند کرد اون که آتیش، زده به غربتت حالا  اومد ،واسه عیادتت در نمیام ،من از خجالتت،  آه  از دست یکی دیگه دلگیری روتو از علی چرا می گیری ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ (دردودل اسماء با خانم ) این آخری روی لبات بگو بخنده خوب می دونم سخته با درد پهلو خنده میری ولی، کنارمی بازم خواهش ‌تو، زمین نمیندازم تابوتتو، با گریه می سازم ،آه مثل  شمع که سوخته آروم آروم از تو موند یه  سایه ی نامعلوم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✍ ....................... درون سینه‌ ی شان کینه در تلاطم بود عزیز من وسط دود و شعله ها گم بود کنار خانه ی ما چند ماه بعد هجوم برای خانه ی اهل مدینه هیزم بود مدینه آتش خود را به جان من انداخت دلیل گریه ی من خنده های مردم بود برای دیدن تاثیر ضربه اش آمد کجا عیادت ضارب سر ترحم بود؟ محله ی خودمان هم محل به من نگذاشت سلام کردم و هر بار بی علیکم بود مراسم شبِ هفتِ زن جوانم آه درست مثل همان خلوتی سوم بود سه ماه آخرش از بس ضعیف و لاغر شد عروس خانه ی من بین بسترش گم بود اگر چه بغض بدی داشت در گلوی خودش ولی به روی لبش پیش من تبسم بود خودش نگفت به من از جراحت پهلوش لباس تازه ی خونیش در تکلم‌ بود دلیل گریه ی شبهای آخر زهرا حسین و چکمه ی شمر و‌ چهل عدد سُم‌ بود ز بس که از کفنش خون تازه می آمد ز دست خادمه در رفت غسل چندم بود گروه شعر ...................... چه میخواهد لبِ تشنه به غیر از لطف بارانی چه میخواهد شکسته دل به غیر از چشم گریانی شبِ طولانی و تسبیح و سجّاده چه میچسبد بهارِ زود هنگام اند، شبهای زمستانی توکّل بر توسّل کن، توسّل بر توکّل کن درین دنیای حیرانی، درین دریای طوفانی اگر تا شام میخندی، اگر تا صبح میخوابی تو از مُردن چه میفهمی؟ تو از برزخ چه میدانی؟ خبر داری تو که رفتی به کوچه گردی افتادم؟ به من از تو فقط هجران رسید آنهم چه هجرانی ... همه با دامن آتش گرفته رو به گودالند عجب شامِ غریبانی، عجب شامِ غریبانی سَرِ پیراهن تو، گریه یِ ما را درآوردند میان این همه کُشته چرا تنها تو عریانی /علی اکبر لطیفیان/ https://eitaa.com/emame3vom/87033 .
. روزی که شکستند غرور پدرش را در کوچه بریدند همه برگ‌وبرش را با خنده گذشتند از این مرد و ندیدند وقت گذر از کوچه، دو تا چشم ترش را می‌خواست نفس تازه کند؛ از نفس افتاد آورد به خانه، تن بی‌بال‌وپرش را هرچند که در کوچه، قدش حکم عصا داشت زآن‌ روز دگر راست نکرده کمرش را این روضه‌ی جان‌کندن امثال من و توست گفتند نمی‌دید دگر دوروبرش را تنها به حسن داد نشان، مادر سادات در راه رسیدن به حرم، زخم سرش را هرروز انیس نگرانی علی بود پر کرد غم فاطمه، شب تا سحرش را از خیمه‌ی غارت زده‌اش، آه! چه گویم بردند شبانه زرهش را؛ سپرش را عمری‌ست که دندان به جگر داشته این مرد حالا شده وقتش که ببیند اثرش را امروز که جای علی و فاطمه خالی‌ست بر دامن زینب بگذارید سرش را ای وای به من از جگر عمّه‌ی سادات او دید فقط لخته‌ی خون جگرش را سخت است به والله، به تصویرکشیدن سوز نفس آخر و وقت سفرش را یک‌روز شکستند سر مادر و یک‌روز با سنگ شکستند سر گل‌پسرش را .
. نمیگم مفصل شد اون کوچه یک لحظه مقتل گرفت راهمون و سر مادرم داد زد اول اهانت به من کرد جسارت به زن کرد جلو چشمای من روی مادرم دست بلند کرد مادر زمین خورد-حسن مُرد می میرم به زودی حسین خوش به حالت نبودی چنان زد که دیگه نمی ره رد اون کبودی نشست و نشستم شکست و شکستم تا این طور نلرزم باید که چشامو می بستم مادر زمین خورد -حسن مُرد دلم خون ِ از بس بزارید بگم این رو هم پس یه روزم بلند شد به روی رقیه همین دس شب سرد تنهاس نه بابا نه عباس رسید زجر نامرد باهاش حرف زد هر جور دلش خواس زد بی هوا زد-با پا زد https://eitaa.com/emame3vom/87297 .👇
. بند1⃣ سلام من به همه ی بچه هام اونا که صدام زدن همه ی اونایی که توی روضم اومدن تو هیات همیشه بیقرارین اسمم که میاد آروم ندارین با اینکه طعنه زیاد شنیدین باز واسم سنگ تموم میذارین منو باباتون علی، روز و شب واستون دعا میکنیم واسه ی سینه زنی تو هیئت شما رو جدا میکنیم توی غوغای محشر ما به اسم شما رو صدا میکنیم بند2⃣ تو کوچه ها جلو راه من رو بست کاشکی میبودین شما فدک و ازم گرفت جلو چشم مجتبی بی غیرت خیلی سرم داد کشید اونجا بود که حسنم شد شهید نامرد با کینه ای که به دل داشت جوری زد که دیگه چشمام ندید اشکمو در آوردن، وای از این مردم و چشای حسود الهی که بشکنه، دستی که صورتم رو کرده کبود به جز حسن توی اون، کوچه ها محرمی واسه من نبود شعر و سبک: https://eitaa.com/emame3vom/87309 👇
. 🏴 ۱۴۰۲ سلام الله علیها ✍ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ جون به لب اومده دیگه حسن که چیزی نمیگه یعنی به غیر از مجتبی شاهدی نداشت کوچه‌ها؟! دیوار! تو بگو بگو دلیل بغض بی صدا چیه؟ علت خودخوری مجتبی چیه؟ قضيه‌ی سیلی بی هوا چیه؟ دیوار! تو بگو بهار که بی‌موقع بشه خزون چیه؟ رو خاک نشستنِ زن جوون چیه؟ رو خشت خاکیِ تو ردّ خون چیه؟ ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ جون به لب اومده دیگه حسن که چیزی نمیگه چرا کسی از ماجرا نمی‌گه یک جمله با ما؟ کوچه! تو بگو دلیل بن بست شدن این راه چیه؟ ابر سیاه زیر چشای ماه چیه؟ جای لگد رو چادر سیاه چیه؟ کوچه! تو بگو دلیل اینکه چشما میشه تار چیه؟ راه رفتن ساده بشه دشوار چیه؟ ضربه به زخم قبلیِ مسمار چیه؟ ۲ . 👇
. ۱۴۰۲ سلام الله علیها 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ "سربند" دُرّ این سخن / بر لب نجف گشته زمرمه مَن زارَ علی / فَکَانَّما زارَ فاطمه ۲ حوریه ی شکسته بال مرتضی بغض فروخورده ی در "ناد علی" دخیل چادر نماز تو بهشت قبله گه پنجره فولاد علی فاطمه یا فاطمه - جانم زهرا ۴ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ آتش زد شرر / به بهشت آستانه ی علی پشت در شکست / ناگهان قد جوانه ی علی ۲ این که زدند بین کوچه نور را جریحه دار میکند غرور را سوره کوثر است زیر دست و پا زدند جان واژه ی طهور را فاطمه یا فاطمه - جانم زهرا ۴ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ افتاد از نفس / بین کوچه مادر امام‌ها آیینه شکست / در هجوم جمع بی‌مرام‌ها ۲ شکوه خاندان عرشی علی اسیر ضربه‌های تازیانه شد خون دل علی برای کوثرش ز چشمه غدیر خم روانه شد فاطمه یا فاطمه - جانم زهرا ۴ . ........................ . 🏴 سلام الله علیها 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ "سربند" دُرّ این سخن / بر لب نجف گشته زمرمه مَن زارَ علی / فَکَانَّما زارَ فاطمه ۲ حوریه ی شکسته بال مرتضی بغض فروخورده ی در "ناد علی" دخیل چادر نماز تو بهشت قبله گه پنجره فولاد علی فاطمه یا فاطمه - جانم زهرا ۴ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ مشکات علی / بین کوچه ها شد ترک ترک تا که پاره شد / بین کوچه ها نامه ی فدک ۲ حرمت پوشیه ی او شکسته شد میان کوچه پیش روی مجتبی روضه ی گوشواره ی شکسته اش بغض همیشه ی گلوی مجتبی فاطمه یا فاطمه - جانم زهرا ۴ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ افتاده به خاک / آیه آیه ی سوره‌ی طهور در سوگش نشست / گوشواره و کودکی غیور ۲ بسته شده راه عبور آسمان بسته شده راه نفس های حسن خمید سرو قد مادر بهشت خمید سرو قد طوبای حسن فاطمه یا فاطمه - جانم زهرا ۴ ⚫️ ............................ . 🏴 سلام الله علیها 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ "سربند" دُرّ این سخن / بر لب نجف گشته زمزمه مَن زارَ علی / فَکَانَّما زارَ فاطمه ۲ حوریه ی شکسته بال مرتضی بغض فروخورده ی در "ناد علی" دخیل چادر نماز تو بهشت قبله گه پنجره فولاد علی فاطمه یا فاطمه - جانم زهرا ۴ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ صارت کالخیال / پیکر تو ذره ذره آب شد ای طوبای من / خانه بر سر علی خراب شد ۲ آب شدی چرا تو آبروی عرش پهن شده بستر تو به سوی عرش لحظه ی جان سپردن تو فاطمه روضه مخفیانه و مگوی عرش فاطمه یا فاطمه - جانم زهرا ۴ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ دست تو شکست / شد قنوت وِتر یادگار تو بسترت شده / بوسه چین زخم لاله دار تو ۲ چشم پرستار تو پر ستاره شد شبیه کوچه بسته راه چاره شد دل علی با تب پیکر تو سوخت مثل در خانه پر از شراره شد فاطمه یا فاطمه - جانم زهرا ۴ https://eitaa.com/emame3vom/87482 ⚫️ 👇
. به خاطر حسن مادر برای دل من مادر چقدر گریه چقدر ناله یه لبخندی بزن مادر خواهش میکنم ... پاشو و صفا به خونمون بده خواهش میکنم ... صورتت رو به حسن نشون بده وااماه وااماه ..... کسی نمیدونه اما حسن میدونه ای مادر رو صورتت جای دستِ کدوم ملعونه ای مادر دستش بشکنه ... تو رو پیش چشمای حسن میزد دستش بشکنه ... کاش یه دونه سیلی‌م به من میزد وااماه وااماه ..... یادم نمیره با چشمی که هم پرخونه هم تاره تو دنبال حسن بودی منم دنبال گوشواره ای وای مادرم ... با یه سیلی گوشوارت دوتا شده ای وای مادرم ... چرا اون صورتت‌م سیا شده وااماه وااماه .👇
. الهی بِدَمِ‌المحسن الهی بِدَمِ‌‌الزهرا الهی که همین جمعه بیاد منتقم زهرا یابن‌فاطمه .... به همون مادر بی حرم بیا یابن‌فاطمه ... به غریبی علی قسم بیا اللهم عجل لولیک الفرج https://eitaa.com/emame3vom/87636 . به خاطر حسن مادر برای دل من مادر چقدر گریه چقدر ناله یه لبخندی بزن مادر خواهش میکنم ... پاشو و صفا به خونمون بده خواهش میکنم ... صورتت رو به حسن نشون بده وااماه وااماه ..... کسی نمیدونه اما حسن میدونه ای مادر رو صورتت جای دستِ کدوم ملعونه ای مادر دستش بشکنه ... تو رو پیش چشمای حسن میزد دستش بشکنه ... کاش یه دونه سیلی‌م به من میزد وااماه وااماه ..... یادم نمیره با چشمی که هم پرخونه هم تاره تو دنبال حسن بودی منم دنبال گوشواره ای وای مادرم ... با یه سیلی گوشوارت دوتا شده ای وای مادرم ... چرا اون صورتت‌م سیا شده وااماه وااماه .👇
. 🔘🔘🔘🔘 ☑️بنداول ایشالا دروغه  که راه مادرشد  سد ایشالا دروغه  اومد جلو یک نامرد ایشالا دروغه   به مادرم سیلی زد ایشالا دروغه. که مادر بی گناه ایشالا دروغه.  جلو چش مجتبی ایشالا دروغه افتاد به روی خاکا ایشالا دروغه مادر زار و حزین ایشالا دروغه. از ضرب دست لعین ایشالا دروغه خورد با صورت رو زمین واویلا (2)مادرم ای مادرم 🔘〰〰〰〰🔘 ☑️بنددوم ایشالا دروغه    به پشت در غوغا بود ایشالا دروغه   هیزم و اتیش و دود ایشالا دروغه   ظلمای قوم نمرود ایشالا دروغه  که ناموس پیغمبر ایشالا دروغه  جلو چشای حیدر ایشالا دروغه. رد شدن از رو مادر        ایشالا دروغه      به مادرم شدجفا ایشالا دروغه.  لگد زدن بی هوا ایشالا دروغه  که محسنش شد فدا واویلا (2)مادرم ای مادرم 🔘〰〰〰〰🔘 ☑️بندسوم ایشالا دروغه  مادر زارو حزین ایشالا دروغه. از ضرب دست لعین ایشالا دروغه. خورد باصورت رو زمین ایشالا دروغه. که مادره  پا به ماه ایشالا دروغه. افتاده بود بین راه ایشالا دروغه شد پشت در قتلگاه ایشالا دروغه که رنگ مادر پرید ایشالا دروغه تا که مغیره  رسید ایشالا دروغه غلاف و بیرون  کشید ایشالا دروغه    چقد به پا کردن شر  ایشالا دروغه  از دست قوم کافر ایشالا دروغه   کتک میخورد هی مادر واویلا (2)مادرم ای مادرم 👇👇👇
. حسین مخلص آبادی✍ تو حالت خراب نیست حالا وقت خواب نیست سکوت و یه لبخند برا من جواب نیست خدا چاره ساز شد تا وقت نماز شد چقدر گریه کردم که چشم تو باز شد برا اینکه زحمت ندی دستتو،جای آسمونو عوض می کنم بهت قول میدم اگه خوب شدی،در خونمونو عوض میکنم کجا رفته بودی بدون علی؟؟؟؟؟؟؟ نگاهت چرا غرق بارون شده ترک خورده آیینه ی گونه هات دو چشمت چرا کاسه ی خون شده؟؟؟؟ نرو فاطمه جون حیدر نرو ................ زمزمه به دستایِ آتیش، دری گُر گرفته پایِ نحس شعله، به چادر گرفته علی مات و مبهوت، نگاهش به در بود در از جا شکست‌و، هنوز شعله‌ور بود غرورِ علی، پهلویِ فاطمه/ درِ خونه و بارِ شیشه شکست دل‌و حرمت‌و قامت‌و هیبتِ/ یه مردی برایِ همیشه شکست نه بی رحمیِ میخ، نه آتیش و دود/ نه سنگینیِ در، به مویی که سوخت به خونِ رو دیوار، میسوزه هنوز/ دلِ فضه از آرزویی که سوخت ......................... به دستی که بستن، به یاسی که پژمرد چقد ذوالفقارِ، علی خونِ دل خورد نه دستارِ زردی، نه شمشیرِ یاری(نه همدم نه یاری) غم‌و شرمِ حیدر!؟... عجب روزگاری! به داغی که آتیش رویِ در گذاشت/ به آهی که مسمار رویِ در کشید به نصِ روایت، زنی پا به ماه/ جلو چشمِ پَر بسته‌ای، پر کشید پسر پیشِ چشمِ پدر شد شهید/ پرستارِ مادر شده دختری گُل از غنچه و، شعله از میخِ در، خجالت کشید همسر از همسری جواد نصيري✍ ✍🎼 .............. . بمیرم برایِ، غمِ کوچه یا در؟ یه سایه فقط از تو جا مونده مادر یه همسایه هم که، به یادِ تو افتاد تو رو دید و رفت‌و، فقط سر تکون داد دعاهاتو در حقِ همسایه کن/ یه دَستَم ولی رو سرِ ما بِکِش نمیبینی اوضاعِ این خونه‌رو!؟/ یه آهم برایِ مداوا بِکِش! یه آهی بِکِش شاید آرووم شدم/ چی میخوای بگی؟ با اشاره بگو... غماتو به من نه! به این ذوالفقار/ به گهواره و گوشواره بگو دیدم راهِ یاسی، به یک لاله چین خورد همون لحظه مادر، به صورت زمین خورد غرورم شکست‌و، تا چشمام‌و بستم دیدم پاره‌هایِ، فدک رو تو دستم! به اون ناله‌هایی که گوشواره زد!/ به آهی که اون لحظه چادر کشید فدک نه...که بندِ دلم پاره شد/ تو کوچه وقارِ علی لطمه دید میخواستم سپر باشم اما نشد.../ باید برمی‌گشتیم و چاره نبود با وضعی که مادر تو اون لحظه داشت/ دیگه راهی غیر از اشاره نبود!!! قدم بَرمی‌داشتم، به شوقِ قدم‌هاش فدک تویِ دستش، فلک زیرِ پاهاش تمومِ مسیرو، به من بود حواسش برام مِهرِ مادر، یعنی عطرِ یاسش من‌و کوچه‌ها و رگِ غیرتم/ من‌و سایه‌یِ مادری با وقار مدینه،اُحُد...فاطمه، حیدر و/ رجز خطبه‌هاش‌و... فدک، ذولفقار حوالیِ مغرب،به وقتِ غروب/ از اون کوچه تا خونه راهی نبود دلِ سنگِ این کوچه‌ها شاهدن/ پناهی به جز بی پناهی نبود ............. قرار بود که تنها، تو باشی قرارم من از دارِ دنیا، کسی رو ندارم می‌دونم عزیزم، از این دنیا سیری یه امروزو میشه، ازم رو نگیری چه خوب شد که از بسترت پا شدی/ چه خوب شد که جمع کردی این بسترو نیازی نبود تا دمِ در بیای/ نیازی نبود وا کنی این درو مرتب که دیدم مویِ زینب‌و/ باید حس میکردم یه کم بهتری بازم خونه رو آب و جارو زدی/ میخواستی که ثابت کنی مادری! علی رو حلال کن، شبم تارِ زهرا علی تا بمیره، بدهکارِ زهرا تو حوریه بودی، دو بالت ولی سوخت همه زندگیتم، به پایِ علی سوخت سه ماهه به غیر از مغیره کسی/ نخندیده به من... بخند فاطمه! خودت حال و روزِ علی رو ببین/ یه بار قبلِ رفتن بخند فاطمه علی غیرِ زهرا مگه چی میخواد/ (بزار بی تفاوت همه رد بشن)* به دنیا می‌ارزه "یه لبخند تو"/ یه دنیا بزار با علی بد بشن * کنایه از بی جواب موندنِ سلام علی به غیر از صبوری، ندارم پناهی من‌و غسلِ زهرا؟... بمیرم الهی پاشو عمر حیدر، نگاهی به من کن به همراهِ اسماء، علی‌تو کفن کن! باید جایِ تابوت علی این شبا/ یه گهواره میساخت ای ماهِ من نه اینکه خودم کفن‌و دفنت کنم/ بسوزه همه عالم از آهِ من چه جوری ببندم چشات‌و آخه!؟/ هنوز بازه این زخمِ پهلویِ تو بگو وقتِ تلقین چه جوری علی/ باید دس بگیره به بازویِ تو ........... بیا فک کن اصلاً، کنارت نشستم همه زخماتو من، یه جورایی بستم مداوا نمیشن، یه زخمایی مادر! نه زخمِ زبونا، نه این زخم بستر یه چیزی بگو، حرفامو می‌شنوی!؟/ نگاهی کن آخه به دور و برت پریشونیِ من به چشمت میاد؟/ فدات‌شم الهی... منم، دخترت نمی‌دونم اصلاً میبینی منو/ با این پلکِ مجروح و چشمِ کبود بیا‌و با زینب غریبی نکن/ بیا فک کن اصلاً که فضه نبود!!! .......... -رفیقِ شهیدم، رفیقِ قدیمی -روزایی که اینقد، نبودیم صمیمی -تاحرف ازحرم شد، چقد گریه کردم -بهم گفتی شاید، دیگه برنگردم +تا حالا نرفتی،نمیدونی‌که/شلوغیِ جاده یه چیز دیگه‌س +رفیق جانمونی،حرم،اربعین/با پایِ پیاده یه چیز دیگه‌س
. کوچه و ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ نمیگم مفصل شد اون کوچه یک لحظه مقتل گرفت راهمون و سر مادرم داد زد اول اهانت به من کرد جسارت به زن کرد جلو چشمای من روی مادرم دست بلند کرد مادر زمین خورد،حسن مُرد ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ می میرم به زودی حسین خوش به حالت نبودی چنان زد که دیگه نمی ره رد اون کبودی نشست و نشستم شکست و شکستم تا این طور نلرزم باید که چشامو می بستم مادر زمین خورد ،حسن مُرد ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دلم خون ِ از بس بزارید بگم این رو هم پس یه روزم بلند شد به روی رقیه همین دس شب سرد تنهاس نه بابا نه عباس رسید زجر نامرد باهاش حرف زد هر جور دلش خواس زد بی هوا زد،با پا زد ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🎤 https://eitaa.com/emame3vom/106048 👇