eitaa logo
امام حسین ع
20.5هزار دنبال‌کننده
405 عکس
2.1هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. حماسه‌ای دگر امروز فریب خصم، رنگی دگر است این بار به دوش او تفنگی دگر است برخیز و حماسه‌ای دگر بر پا کن این عرصۀ انتخاب، جنگی دگر است ✍🏻 🏷 🇮🇷 .
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
بند اول: دلش بی کرانه رقیه کنج عرش آشیانِ رقیه قامت سرو اکبر و عباس میشه سایه بان رقیه به روی پر جبرئیل جا داره/ جانم میون چشاش عکس دریا داره/ جانم پسرای ارباب علی هستن پس، دخترش هم ارث از، نام زهرا داره صاف و ساده شبیه آبه مثل ماه تو شبا میتابه توی این شام ظلمت تنها قرص قمر اربابه بند دوم: چشاش گوهر و الماسه گیسوهاش عطر باغ یاسه بهتر از این نمیشه وقتی عموش حضرت عباسه به روی لبش قند و شکّر داره/ جانم دوباره ملک عود و مجمر داره/ جانم سه تا علی داره اباعبدالله، یعنی این‌که رقیه، سه برادر داره تو چشماش نور تردد داره روی لبهاش تشهد داره اربابم توی خونه ش امشب باز جشن تولد داره
Milad Hazrat Roghaye 1389 Mirdamad [Mohjat_Net].mp3
1.71M
🎤 بارون رحمت میباره میزنه چشمک ستاره یه گل اومد که از نگاش همه ی عالم بهاره گلی وا شده نازنین و شاداب رو دامن خورشید خوابیده مهتاب آروم آروم آروم داره میخنده با نفس گلبوسه های ارباب گل ارباب رقیه خاتون **** نگاهش آبیِ دریا جمالش خورشید زیبا حک شده اسم قشنگش رو پیشونی بند سقا زیر قدماش آسمون میخوابه ستاره ی خوش رنگ و خوش لعابه دستای کوچیک و ملیح و نازش بالش علی اصغرِ ربابه گل ارباب رقیه خاتون 1389 .
شور روضه.mp3
4.09M
خسته بود آقا مداح: 🎤 چهارشنبه ۲۰ دی ماه ۱۴۰۲ ‍ . ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خسته بود آقا تازه روی مرکبش نشسته بود آقا میزدن سنگ سرش شکسته بود آقا تک و تنها رفت که صدای گریه تو خیمه بالا رفت دم رفتن طرف خیمه ی زنها رفت تنهایِ تنها بود ، تنهایِ تنها رفت آرومِ جونِ من ، زیر دست و پا رفت هرکی از راه اومد ، سرنیزه خرجش کرد پیش همه زینب از ، خولی خواهش کرد ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ جگرش میسوخت خیمه ی اهل حرم پشت سرش میسوخت وسط معرکه موی دخترش میسوخت آخره دنیاست سرِ بردنه لباس کهنشم دعواست این صدای گریه های مادرش زهراست زخم کاری خورده ، پهلوهای خستش میگه زینب برگرد ، با چشمای بستش دریای درد خیمه ، دریای خون گودال زینبت رو کشته ، این بدنه پامال ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ روضه مکشوفه اونی که به حضرت عقیله معروفه اومده با دست بسته وسط کوفه روضه سربازه سه شبانه روز مونده پشت دروازه دیگه روی دشمنا به خواهرت بازه زینب زینب زینب ، الشام الشام الشام میخوام که سربسته ، بمونه این حرفام لطمه لطمه لطمه ، سیلی سیلی سیلی زینب برگشت از شام ، با صورت نیلی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✍ .
‍ . (س) رزق و روزیه عالم دستته عمریه که این دل وابستته میگم یا رقیه بنت الحسین من اونم که دائم پابستته به روی دوش عمو ، ابالفضل جای توعه دو عالم جیره خوره ، دو تا دستای توعه بهشت ما نوکرا ، به زیر پای توعه رقیه ذکر لبم ، شور هر شبم تموم تاب و تبم ، صاحب منصبم ،تویی دین و مذهبم دین و مذهبم (رقیه جان) مثل حضرت زهرا کوثری تو از عالم و آدم سرتری می باله بهت عمه زینبت ای جانم به این گونه دختری کرامت می‌باره از ، نگاهت بی بی من بیا و تقدیرم و ، گره با عشقت بزن به غیر از توصیفه تو ، ندارم حرفو سخن رقیه سلطان من ، ای جانان من فدای تو جان من آب و نان من ، شروع و پایان من ای قرآن من (رقیه جان) https://eitaa.com/emame3vom/92426 .👇
. 🔹 مدح حضرت علی‌اکبر(ع) و وصف اتفاقات روز و انتخابات ای دل امشب بیشتر بیتاب باش محو آقازاده‌ی ارباب باش دلبری محو رخ دلداده‌ای وه چه آقایی چه آقازاده‌ای حرف جانبازی شود، آماده اوست ای برادر بنگر آقازاده اوست جانفدای مکتب و دین است این رسم آقازادگی این است این عده‌ای لفظ ز معنا خالی اند بس که آقازاده‌ی پوشالی‌اند عده‌ای فکر عبور از مردمند در همین شهرند و دور از مردمند پای صندوق آفتابی می‌شوند پشت جبهه انقلابی می‌شوند فکرشان دنبال حزب و دسته است انقلاب از دست این‌ها خسته است دیده ملت آخر هر چیز را فرق خدمتکار و عشق میز را ما نخوابیدیم بیداریم ما ملت تشییع سرداریم ما او که قبرش هم کنار مردم است هم چنان خدمتگزار مردم است آی مسول عزیز و محترم خادم مردم بمان در این حرم تا ابد باری گران بر دوش‌ توست مردم ما جایشان آغوش توست صندلی اینجا فراوان ریخته ‌پای آن خون شهیدان ریخته پس تو امید دل دشمن نباش تکه‌ای از پازل دشمن نباش آه از آنکس‌ که ناکس‌‌ می‌شود دشمن از رفتار او حس می‌شود با همه این حرف‌ها حرّیم ما از شهیدان که نمی‌برّیم ما بی خبر از حال کشور نیستیم با خبر هستیم که می‌ایستیم یک دل و یک رای و یک رنگیم ما از همان آغاز در جنگیم ما عرصه بر اهل حقیقت تنگ نیست لحظه‌ای دنیا بدون جنگ نیست چون زنم بر سینه سنگ صلح را؟ کی جهان دیده است رنگ صلح را؟ هرکجا آیینه هست و سنگ هست جنگ هست و جنگ هست و جنگ هست جنگ حتما موشک و خمپاره نیست خانه‌های مردم آواره نیست کار او تغییر باورهای ماست جنگ گاهی پشت سنگرهای ماست الغرض این جنگ، جنگ ریشه‌هاست عرصه‌اش امروز در اندیشه‌هاست رزمگاه دیگری برپا شده است نوبت جنگ روایت‌ها شده است جنگ مابین امید و خستگی جنگ استقلال با وابستگی جنگ ویرانی و آبادی است این جنگ استبداد و آزادی است این جنگ استعمار با حق خواهی است بی تفاوت بو‌دنم‌ کوتاهی است نیست در عالم به غیر از این دو راه راه کاخ سبز، راه قتلگاه نیست اینجا یک دو قطبی بیشتر حق و باطل، کفر و ایمان، خیر و‌ شر عزم ما بر مکر دشمن غالب است دشمن و دلسوزی ما؟! جالب است ردی از دشمن که دیدی مکث کن هرچه که او خواست تو برعکس کن خانه‌ای را که به زحمت ساختیم بگذریم از آن یقینا باختیم حفظ باید کرد این احساس را حفظ باید کرد این میراث را من شعارم مرگ بر ناکامی است رای من، جمهوری اسلامی است جنگ یعنی جنگ تاریکی و نور صلح باشد صبح فر‌دای ظهور 📝
. هر کس به کسی داده دل و ما به رقیه لا حول و لا قوة الّا به رقیه هرجا گره افتاد به کارم پدرم گفت یا رو به ابالفضل بزن یا به رقیه شد آینه‌ی حضرت زهرا و رسیده‌ست ارثیه از او أم أبیها به رقیه از بس که گرفتند شفا از حرم او باید که بگویند مسیحا به رقیه تا اینکه گره واشود از کار خلایق باید که قسم داد خدا را به رقیه مانند رکابی که دلش بند نگین است دلبسته شده شانه‌ی سقا به رقیه او جان خودش را سر عشقش به پدر داد دلدادگی اصلا شده معنا به رقیه با دلهره شد صبح، شبش بین خرابه آشفته شده بعد عمو خواب رقیه یک شهر تماشاگر اشکش شده بودند حاشا که کسی داد تسلا به رقیه .