حاج سید رضا نریمانی4_5983070806912012384.mp3
زمان:
حجم:
24.35M
📋 گدای سفرهی مردم شدم غلط کردم
#مناجات
حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
گدای سفره ی مردم شدم غلط کردم
جدا شدم ز درت! گم شدم غلط کردم
مرا صدا زدی و رد شدم نفهمیدم
تو خوب بودی و من بد شدم نفهمیدم
به آن زبان که تو دادی چهها نکردم من
مرا ببخش شما را صدا نکردم من
رفیق بودی و من نارفیق! شرمنده
شکستهام دلتان را! رفیق! شرمنده
بیا و دیدهی خود را ز من ندید بگیر
مرا گناه زده! تو نزن ندید بگیر
مرا ببخش تو حالا به خاطر زینب
بغل بگیر گدا را به خاطر زینب
مرا ز جمع فقیران خود جدا نکنی
تو را به جانِ رقیّه مرا رها نکنی
هزار شُکر که زهرا حسابمان کرده
برای نوکریت انتخابمان کرده
به دست سینهزنان برگِ دعوت زهراست
به روضه آمدن ما عنایت زهراست
چقدر مرگ برایِ غم تو مطلوب است
در این حسینیهها خاکمان کنی خوب است
اگرچه جنس دل نوکر تو از سنگ است
برای دیدن کرب و بلا دلم تنگ است
دوباره فاطمه دارد بُنَیَّ میخواند
گرفته زمزمه دارد بُنَیَّ میخواند
بُنَیَّ! موی سرت را که چنگ زد مادر ؟
به صورت تو عزیزم که سنگ زد مادر ؟
لباس دوخته بودم کجاست پیراهنت ؟!
گرفت پهلوی من وقت دست و پا زدنت !
*شاعران: #سید_پوریا_هاشمی و #بردیا_محمدی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
حاج سید رضا نریمانی4_5983070806912012338.mp3
زمان:
حجم:
10.76M
#امام_حسن_شهادت
زهری پلید بر جگرش کارگر شده
اقای غصه ها نفسش مختصر شده
کم کم تمام حجم تنش اب میشود
مانند فاطمه بدنش اب میشود
خواهر رسید و فاجعه را در نظاره شد
از شعله های خون لبش در شراره شد
میدید زخم کوچه دهان باز کرده است
راز مگوی کوچه زبان باز کرده است
از عهد کودکی جگرش پاره پاره است
"او کشته ی شکستن یک گوشواره است"
در کوچه دست سنگ دلی از سرش گذشت
یادش نمیرود که چه بر مادرش گذشت
از ضرب کینه چادر مادر به گل نشست
همراه گوشواره غرور پسر شکست
دیوار را هنوز به یادش می اورد
مسمار را که هیچ ز خاطر نمی برد
سم را بهانه کرد که راحت شود مگر
از خاطرات کوچه و کابوس میخ و در
#حسن_کردی✍
#امام_حسن
حاج اکبر شیخی4_5983070806912012339.mp3
زمان:
حجم:
28.67M
می میرم از بی قراری
که تو هنوز حرم نداری
دلم شد از خوشی فراری
که تو هنوز حرم نداری
بهارِ با تو بودن چه بهاری
سراسر الفت و شب زنده داری
بهاری خوبه که دور تو باشیم
تو بین ما نباشی چه بهاری
#مادر
#شب_جمعه آقا همین آرزومه
ببینم ضریح حسین روبرومه
دوست دارم آقا محال ندونی
خونم هییت ها شد تو اوج جوونی
نگاهم دوباره سوی کربلاته
شب جمعه زهرا توی کربلاته
میگه پیکرت رو روخاکا کشیدن
لب تشنه مادر سرت رو بریدن
حسینِ غریبم ۴
خودم دیدم اونجا خودم بودم اونجا
تو رو دوره کردن توو گودال تنها
زدن روی نیزه سرِ بچه هامو
می بردن اسیری همه دخترامو
حسینِ غریبم ۴
(محمدحسین آقایی)
حاج علیرضا شریفی4_5983070806912012340.mp3
زمان:
حجم:
24.33M
#زمینه_امام_حسین_ع
#شور_امام_حسین_ع
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
چه قشنگه منو آقا،به شما میشناسن
روضه ها منو به یاد،حرمت میندازن
از حرم یه ذره تربته توی سجادم
هر جا هر کی گفت حسین یاد حرم افتادم
نوکر تو فرش زیر پاشو هم میفروشه
که یه بار دیگه بیاد زیارت شیش گوشه
رویای منه
رویای حرم
دل تنگه برا
شبهای حرم
بازم بخر و
بازم ببرم
دنیای منه
یه کنج حرم
(ای جانم حسین)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یه روزی میرسه قبرم،بشه خونم آقا
روزی که یه مشتِ خاکه،زیر گونم آقا
تو میشه خودت بیای شونه هامو تکون بدی
سينهی کبودم و به مادرت نشون بدی
وقتی که همه میرن کنار من بمونیو
که نماز شب دفنمو خودت بخونیو
توی بغلت
آروم بشمو
تو دس بکشی
روی چشمو
با گریه منو
پاکم کنیو
با دست خودت
خاکم کنیو
(ای جانم حسین)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پای نعش علی اکبر،تو رو پیرت کردن
آخرش میون قتلگاه اسیرت کردن
قربون معرفت دهاتیا آقاجون
که گذاشتن تنتو توو بوریا آقاجون
روضه خون میگه سه روزی،توی صحرا موندی
همگی رفتن و با فاطمه تنها موندی
مادر به فدات
تو جان منی
آخه واسه چی
عریان بدنی ؟
اینجا تو فقط
بی پیرهنی ؟
واسه تو حصیر
میشه کفنی
(لب تشنه حسین)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#امیرحسین_ثابتی✍
#امام_حسین
حاج سید رضا نریمانی4_5983070806912012385.mp3
زمان:
حجم:
5.64M
#سید_رضا_نریمانی
#امام_حسین #شب_جمعه
.
.
آبروداری کن واسه این گدایی که دلش شکسته
آبروداری کن منو ول نکن توی درای بسته
آبروداری کن واسه من تو کشتی به گِل نشسته
ای حس خوب من همیشه محبوب من
اونکه همیشه برات به سینه میکوبه من
ای حس ناب من رویای تو خواب من
گفتم و بازم میگم حسینه ارباب من
حال و هوامی آهنگ صدامی
تو ضربان قلبمی باهامی
جانم حسین ای جانم حسین
****
همه جا رو گشتم به خدا تو کل دنیا بی بدیلی
تو میدونی واسه زنده بودنم تو بهترین دلیلی
آدمای بی تو دلشون به چی خوشه خداوکیلی
هرکس از تو خوند غمی تو قلبش نموند
آی آدما بی حسین مگه میشه زنده بود
بی تو تنها میشم اسیر دنیا میشم
نباشی روز حساب به خدا رسوا میشم
خیلی بدیمو بازم خریدیمو
روضه عوض کرد حال بندگیمیو
جانم حسین ای جانم حسین
شاعر: مهدی نظری داوود رحیمی
#شور
📋 آبرو داری کن واسه این گدایی که دلش شکسته
#سبک_شور
کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آبرو داری کن، واسه این گدایی که دلش شکسته
آبروداری کن، من و ول نکن توی درای بسته
آبروداری کن، واسه من توو کشتیِ به گِل نشسته
ای حس خوب من، همیشه محبوب من
اون که همیشه برات، به سینه میکوبه من
ای حس ناب من، رویای توو خواب من
گفتم و بازم میگم، حسینه ارباب من
حال و هوامی، آهنگ صدامی
تو ضربان قلبمی، باهامی
«جانم حسین؛ ای جانم حسین
ای جانم حسین، ای جانم حسین»
*شاعران: #مهدی نظری و #داوود_رحیمی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
.
🔸#مناجات_شعبانیه l شب دوم
📆 زمان:
👈 جمعه ۱۱ اسفند ماه ۱۴۰۲
🔷 با نوای :
👈 حاج #سید_رضا_نریمانی
🔊 #مناجات | ابر غم پرور تو بانی سرمای من است
🔊 قسمت اول #مناجات_شعبانیه / اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اسْمَعْ دُعَائِي إِذَا دَعَوْتُک
🔊 قسمت دوم #مناجات_شعبانیه / إِلَهِی إِنْ کَانَ صَغُرَ فِی جَنْبِ طَاعَتِکَ
🔊 روضه / ای که شد زنده به عشقت دل هر مرد و زنی
🔊 #زمینه / من نمیدونم کجا این قلبمو به عشق تو دادم رفت
🔊 #شور / من نمیدونم کجا این قلبمو به عشق تو دادم رفت
👇👇👇👇👇
حاج سید رضا نریمانی4_5987962598568498277.mp3
زمان:
حجم:
30.1M
#امام_زمان
ابرِ غمپرور تو بانیِ سرمای من است
شبِ برفیِ فراقَت ، شب یلدای من است
اشک در چشم..،به تنهاییِ خود خندیدم
بُغض پی بُرد که این حالتِ حاشای من است
مشقِ دوری تو تکلیف شبِ و روزم شد
درسِ هجرانِ تو سرخطِ الفبای من است
یوسف از مصر ، دمِ پیریِ یعقوب رسید
پس شکستهشدن از داغ تو مبنای من است
آنقَدَر آه کشیدم ، دلِ عُشّاقَت سوخت
پای شمع تو پَری ریخت اگر ، پای من است!
همهی شهر مرا پس زد و تو پس نزدی
سفره ی سبز تو هر بار پذیرای من است
دیگران را مَنِشان پشت درِ خانه ی خود
به همه گفته ام این گوشه فقط جای من است
قانعم..، یک بغلِ ساده برایم کافیست
از تو ای دوست! همین ، کُلِّ تقاضای من است
هر زمان لنگ شدم ، فاطمه راهَم انداخت
رفعِ مُشکل هُنرِ حضرت زهرای من است
خوشترین منظره ، ایوانِ طلاکوبِ علیست
بهترین جای جهان ، خانهی بابای من است
محوِ معماریِ زیبایِ ضریحِ نجفم
طرح انگورِ علی ذوق تماشای من است
با خودت یک شبِ جمعه ببَرم شهرِ حسین
کربلا ؛ آرزوی این دل شیدای من است
جان آن دخترکِ گمشده در دشت..، بیا
آن سهساله که حریمش همه دنیای من است
گفت: ای سر که پدرجانِ منی..،دستت کو؟!...
شوق لمس تو فقط حسرت موهای من است
بی تو دیروز مرا زَجر چه بازاری بُرد...
با تو مُردن همه ی حاجت فردای من است
#بردیا_محمدی ✍
#مدح_و_مناجات_با_حضرت_رقیه سلام الله علیها
حاج سید رضا نریمانی4_5987999655546328108.mp3
زمان:
حجم:
34.75M
#امام_حسن
ای که شد زنده به عشقت دل هر مرد و زنی
تو همان نَفخهی روحانیِ جان در بدنی
"عشق، رسواییِ محض است که حاشا نشود"
پس حسن گفتنِ ما تا به ابد شد علنی
ساکن کشور سرسبزِ حسنآبادم
با من انگار که هر جا بروم، هموطنی
این گدا جای غذا، مِهرِ تو را میخواهد
میشود گاهگُداری به دلم سر بزنی؟!
چه دلی بُردی از آن مَرد که دشنامت داد
هیچکس مثل تو اینقَدر نشد خواستنی
خودمانی بگذارید بگویم اینبار
دست و دل بازِ مدینه بخدا عشق منی
احمد و حیدر و زهرا و حسینش یک سمت
تو گُلِ سر سبدِ شاکِله ی پنجتنی
نقشِ نامِ تو نشستهست میان دل من
"یا حسن" حک شده بر روی عقیق یمنی
آی دنیا بشناسید منِ مجنون را:
حسنیام، حسنیام، حسنیام، حسنی
قبر بی زائر تو بازترین روضه ماست
جان کعبه به فدای تو، غریبِ مدنی
زهر... نه..سیلیِ کوچه جگرت را سوزاند
دل تو بین گذر سوخت، عجب سوختنی
تیرها گرچه به تابوت، تو را دوختهاند
لااقل پیکرِ خونینِ تو دارد کفنی
#بردیا_محمدی✍
چه دلی بُردی از آن مَرد که دشنامت داد
اومد توو مدینه، اهل شهر شام بود؛ نمیشناخت امام حسنو از بس که توو شهر شام رو منبرها سَبّ علی میکردند...
وقتی امام حسن رو معرفی کردند هرچی از دهنش در میومد، خیلی بد و بیراه به امام حسن گفت.
آقا همین جوری نگاهش کرد، وقتی حرفاش، دشناماش، ناسزاهاش تموم شد؛ گفت ببینم انگار از لهجهت مشخصه اهل مدینه نیستی. گفت آری! من اهل مدینه نیستم، از شهر شام اومدم. گفت:« وقتی غریبهای جا و غذا نداری میای مهمون من بشی»؟!
دستش و گرفت بردش خونه بهش جا داد، غذا داد.
#روضه_امام_حسن
ادامه 👇
حاج سید رضا نریمانی4_5987962598568498293.mp3
زمان:
حجم:
11.08M
ابی عبدالله اومد برادرش رو داخل کفن گذاشت. اولین بدنی که بعد از حضرت زهرا و امیرالمومنین « آخه اون دوتا بدن شبانه دفن شد، مخفی بود قبورشون، کسی نمیدونست قبور امیرالمومنین و حضرت زهرا کجاست. امام حسین تصمیم گرفت گفت:« میخوام روز بدن و بردارین، داداشم همینجوری غریب بود؛ وقتی زندگی میکرد غریبانه زندگی کرد؛ توو خونه همدمی نداشت
آقای من و تو روزه بود، با لب خشک اومد آبی بخوره، اومد کوزهی آب و برداشت، از تشنگی جگرش میسوخت. تا یه جرعهش و خورد دید این جگر داره بیشتر میسوزه. صدا زد زیبنبشو بدو بیا زینب! جگرم داره میسوزه.
همچین که خواهرش اومد دید هی داره به خودش میپیچه گفت:« زینبم! جگرم خیلی داره میسوزه حس میکنم جگرم پاره پاره شد
سریع برو تشتی بیار. آخه چندین بار دیگه هم به آقا زهر داده بودند خواهر میاومد تشت و میذاشت جلو امام حسن زهر و بالا میآورد راحت میشد.
این بارم گفت:« حالا زهر و بالا میاره راحت میشه. تشت و گذاشت جلو حسنش یهو داخل تشت و دید پُر خونه. لختههای خون داره از دهان مبارک امام حسن داخل تشت میریزه ؛ لذا صدای نالهی زینب بلند شد. دوید بیرون حسین و خبر کرد، عباس و خبر کرد؛ سریع این داداشا اومدن زیر بغلای خواهر و گرفتن؛ چی شده خواهر؟! چرا اینجوری بیتابی میکنی؟!
صدا زد:« حسین جان! داداشم داره خون بالا میاره، پارههای جگر حسنم و خودم دیدم».
چه خبره؟! زینب تشت خونی دیده، داخل تشت فقط لخته خون دیده، یکی نبود بگه زینب صبر کن یه روزی میرسه یه تشتی توو یه مجلسی برات میارن وقتی داخل تشت و نگاه میکنی یه سر بریدهست. کار تموم نمیشه، سر داخل تشته. یه چوب خیزران طلب کرد