امام حسین ع
. #شب_قدر #شب_نوزدهم #روضه_امیرالمومنین_علیه_السلام (ادامه روضه بالا) صدای ناله مولا بلند شد..
.
#شب_قدر #امام_علی
#شب_نوزدهم_رمضان
#روضه_امیرالمومنین_علیه_السلام
(#گریز_دوم)
عرضه بداریم آقا جان...
یاامیرالمومنین...
طاقت نداشتید دخترتون زینب...
شما رو در اون حالت ببینه...
کجا بودی آقا...
وقتی زینبت...
توی شهر کوفه...
سوار بر محمل...
یکدفعه پرده رو کنار زد...
دید سر بریده برادر بالا نیزه...
( یَا هِلَالًا لَمَّا اسْتَتَمَّ کَمَالًا)
ای ماه زینب...
(مَا تَوَهَّمْتُ يَا شَقِيقَ فُؤَادِي كَانَ هَذَا مُقَدَّراً مَكْتُوبَا)
برادر میدونستم شهیدت میکنند...
میدونستم اسیر میشم...
ولی باور نمیکردم...
یک روزی...
سرت رو بالای نیزه ببینم...
🔸سری به نیزه بلند است در برابر زینب
🔸خدا کند که نباشد سر برادر زینب
-
.
#شور
#امام_حسین علیه السلام
یا اباعبدالله... یا اباعبدالله...
یا اباعبدالله... یا اباعبدالله...
یا اباعبدالله اباعبدالله اباعبدالله
یا اباعبدالله اباعبدالله اباعبدالله
یا اباعبدالله اباعبدالله اباعبدالله
یا اباعبدالله اباعبدالله اباعبدالله
شور شیرینم همه ی دینم
تو شب قبرم.. تویی تلقینم
ضربانم، هیجانم، ابی عبدالله
ختم کل قرآنم...، ابی عبدالله
ای جانم، جانانم، دین و ایمانم
شور و ذکرِ طوفانم، ابی عبدالله
یا اباعبدالله اباعبدالله اباعبدالله...
یا اباعبدالله...
تویی محبوبم دلبرِ خوبم
من از عشق تو سینه میکوبم
داری سینه زنِ پایه، ابی عبدالله
رو سر ما داری سایه، ابی عبدالله
آرزومه کربلا یه خونه داشتم من..
با تو بودم همسایه..، ابی عبدالله
یا اباعبدالله اباعبدالله اباعبدالله...
یا اباعبدالله...
به تو وابستم نوکرت هستم
زندگیمو با.. حرمت بستم
حرمت عرش معلاس، ابی عبدالله
کرمت وسعت دریاس، ابی عبدالله
با تو دنیای همه تضمین و تأمینه..
پرچمت تو دنیا بالاس، ابی عبدالله
یا اباعبدالله اباعبدالله اباعبدالله...
یا اباعبدالله...
#مجتبی_دسترنج_ملتمس✍
#شور_امام_حسین
👇
.
#امام_حسین
ای حرمت فوقِ حرم ها حسین
ای کرمت اوجِ کرم ها حسین
خم شده هرسال به صد احترام
رو به تو پَر های علم ها حسین
ای تو مضامین پُر از شور عشق
از تو نوشتند قلم ها حسین
لایق فردوس شود هر کسی..
سوی تو برداشت قدم ها حسین
وقف جهانی شده خونَت، عوض
وقف تو شد نوحه و دم ها حسین
از غم تو داغ جهان تازه شد،
داغ تو سرلوحه غم ها حسین
خیر ندیدی زِ عرب ها ولی
عبد تو هستند عجم ها حسین
آه..از آن وقت که در قتلگاه
بر تو شد از شمر ستم ها حسین
#مجتبی_دسترنج_ملتمس ✍
#مناجات_با_امام_حسین
.
.
#امام_حسین
#حضرت_عباس
#امام_رضا
#محمد_حسین_حدادیان
#حاج_سعید_حدادیان
آخرش حاجتمو من میگیرم امام رضا
یه روز از عشق تو مولا میمیرم امام رضا
قربون کبوترای حرمت امام رضا
قربون این همه لطف و کرمت امام رضا
آقاجون دوسِت دارم
صدهزار دفعم شده پای ضریح زار میزنم
تا دلت بسوزه و یه بار منو صدا کنی
قربون چشات بشم از راه دوری اومدم
راه دوری نمیره اگه منو نگاه کنی
به وفای کفترات که دوست دارم تو دست تو
کفتری باشم که تنها تو منو هوا کنی
اسم منو صدا کنی یه بار منو نگاه کنی
واسه خودت سوا کنی
شنیدم سجیتکم الکرم امام رضا
شما رو رها کنم کجا برم امام رضا
گفته ای هرکی بیاد به دیدنم امام رضا
من میام سه جا بهش سر میزنم امام رضا
دلم میخواد تو حرمت روضه ی مادر بخونم
یه یادی از غریبی علی مرتضی کنم
دلمو گره زدم به پنجرت دارم میام
چی میشه تا من میام زود گره هامو وا کنی
آی عاقلا آی عاقلا بیاین بیرون از خونه
ما رو تمومشا بکنید به ما میگن دیوونه
حسابم با حسینه حسینه
کتابم با حسینه حسینه
سوال از من چه میپرسی چه میپرسی
جوابم با حسینه حسینه
من از حسین دم میزنم
آتیش به عالم میزنم
دیوونگی کار منه
دست حسین یار منه
انا کلب الرقیه / انا کلب الرقیه
یا حسین غریب مادر تویی ارباب دل من
یه گوشه چشم تو بسه واسه حل مشکل من
یل کربلا ابالفضل قربون اون قد و بالات
بوی سیب و حرم حبیب و
حسین غریب و کرب و بلا
بوی لاله خدای آلاله
دختر سه ساله کرب و بلا
بوی یاس و خدای احساس
ضریح عباس و کرب و بلا
عجب صفایی داره ضریح خوشگل آقام ابالفضل
شور و نوایی داره حرم خوشگل آقام ابالفضل
چشای قشنگ عباس دلمو خدایی کرده
کرم آقام ابالفضل منو کربلایی کرده
کنج قفس میتونم باشم
بی همنفس میتونم باشم
من بی حسین نمیتونم
آخه آقامه دوسش دارم
مولامه دوسش دارم
سرورمه دوسش دارم
دلبرمه دوسش دارم
👇
Ramazan 1403 Hadadian [Mohjat_Net] (6).mp3
737.2K
#امام_حسین
#محمد_حسین_حدادیان
الهی که با عشق آشنا باشم
به من میاد یعنی بی شما باشم
چه سالیه اون سال که بتونم من
لحظه ی سال تحویل کربلا باشم
بی خیال سبزه و سکه و سیر و سمنو
سرِ سفره ی حسین اومدی اینجوری بگه
سین مثل سفره ی کرم
سین مثل سایه ی علم
سین مثل ساعت حرم به وقت زهرا
سین مثل سرور که تویی
سین مثل سائل که منم
سین مثل سینه زدنم به عشقت آقا
سین مثل سلام آقا
سلام شاه کربلا
سین مثل سلام حسین
سلام بین الحرمین
#ماه_رمضان 1403
.
Ramazan 1403 Hadadian [Mohjat_Net] (5).mp3
2.62M
#امام_حسین
#حضرت_رقیه
#محمد_حسین_حدادیان
یعنی الآن کی جای من تو حرمت نشسته
کی اومده پایین پات بغض دلش شکسته
یعنی الآن کی جای من روبروی ضریحه
اونکه سلام میده به تو چقدر به من شبیه
قرارمون شبای بی قراری
پای ضریح روضه و گریه زاری
تو حرمت عکسای یادگاری
دلمو حق بدید هوای دم غروب کنه
فقط یه زیارت حرم میتونه حالمو خوب کنه
حسین حسین حسین حسین
****
محول الحال منی حال منو عوض کن
مقلب القلوب من سال منو عوض کن
سال جدیدمو آقا پره زیارتش کن
نوکرِ رو سیاهتو کربلا دعوتش کن
این ساعتا قلبمه بی قرارت
تحویل سال نشد باشم کنارت
خوش به حال زائرای مزارت
دلمو حق بدید هوای دم غروب کنه
فقط یه زیارت حرم میتونه حالمو خوب کنه
حسین حسین حسین حسین
****
یعنی الآن کی جای من کنارته عزیزم
پاشو بیا خرابه رو برات بهم میریزم
یعنی الآن کی سرتو تو بغلش گرفته
پاشو بیا دخترکت خیلی دلش گرفته
قرارمون یه گوشه ی خرابه
زودتر بیا حال دلم خرابه
دختر تو رو پای کی بخوابه
دلمو حق بدید برا بابام بهونه کنه
کاشکی عمه موی سوختمو تا نیومده شونه کنه
حسین حسین حسین حسین
#ماه_رمضان 1403
.
Shab 07 Ramazan 1403 Arzi [Mohjat_Net] (1).mp3
3.4M
#مناجات_با_خدا
#حضرت_علی_اصغر
#حاج_منصور_ارضی
رمضان شد بهار قرآن شد
باز هم باز باب غفران شد
ارک شد عرش قسمت ما هم
همنشین با شهیدان شد
خوف رفت از دلم رجا آمد
سفره ی توبه ام پر از نان شد
سیئاتم ز لطف شد حسنات
جای آلوده جمع خوبان شد
نفس مومنان به من هم خورد
قلب من نیز عرش رحمان شد
بنده را در بغل گرفت خدا
چشم آلوده خیس باران شد
راه عفو و مسیر بخشایش
گرچه دشوار بود آسان شد
جای العفو یا علی گفتم
باز هم روزی من ایوان شد
یا علی گفتم و نجف رفتم
خیر آن قسمت نیکان شد
بی علی کافر است سلمان هم
با علی هرکه شد مسلمان شد
یا علی گفتم و سرم گرمِ
پسرِ کوچک حسین جان شد
گفتم اصغر به جای صاد ولی
نام او با سِ سه دندان شد
خشک شد تا که شیر مادر او
عمر شش ماهه رو به پایان شد
رفت تا راه آب باز شود
منبرش دست شاه عطشان شد
تیر تا خورد گونه بالا رفت
لب غنچه شکفت و خندان شد
گاه میرفت و گاه برمیگشت
پدر از داغ طفل حیران شد
رفت آهسته پشت خیمه حسین
گوهرش زیر خاک پنهان شد
قهقه ها رباب را کشتند
بسکه قنداقه دست گردان شد
#ماه_رمضان 1403
.
Shab 10 Ramazan 1403 Salahshor [Mohjat_Net] (1).mp3
1.51M
#مناجات_با_خدا
#حاج_مهدی_سلحشور
این موی سفید من این روی سیاه من
این ناله ی العفو و این کوه گناه من
با این همه ی عمرم هر لحظه گنه کردم
بر عفو تو میباشد پیوسته نگاه من
عمریست که میبینم دارند بهم الفت
لطف تو و عفو تو اشک من و آه من
هم تیره شده روزم هم بسته شده چشمم
هم خم شده پشت من هم گم شده راه من
سر تا به قدم تشویش مرگ از پی و گور از پیش
ای خالق من رحمی بر حال تباه من
باشد که تو بگشایی راهی به سویم یا رب
فریاد که از هر سو بسته شده راه من
من عبد گنهکارم من مستحق نارم
من سخت گرفتارم العفو اله من
#ماه_رمضان 1403
.
Shab 10 Ramazan 1403 Karimi [Mohjat_Net] (2).mp3
1.58M
#مناجات_با_خدا
#حاج_محمود_کریمی
دوباره دلم داره امید
وقتی که میاد سال جدید
حاجتم اینه آدم بشم
آرزوم اینه بشم شهید
یا مقلب القلوب و الابصار
یا مدبر اللیل و النهار
یا محول الحول و الاحوال
حول حالنا الی احسن الحال
قدم بهار شده قرین
با نام تویا ام مومنین
همگی گدای دخترتیم
روی ما رو بانو نزن زمین
یا مقلب القلوب و الابصار
یا مدبر اللیل و النهار
یا محول الحول و الاحوال
حول حالنا الی احسن الحال
پریشونم و دوام میاد
ماه همه ی شبام میاد
سالی که نکوست برای من
اون ساله که آقام میاد
یا مقلب القلوب و الابصار
یا مدبر اللیل و النهار
یا محول الحول و الاحوال
حول حالنا الی احسن الحال
#ماه_رمضان 1403
.
Shab 09 Ramazan 1403 Hoseini [Mohjat_Net] (2).mp3
2.27M
.
#زمینه
#امام_علی
#سید_مهدی_حسینی
ای صنما جان و تنم آرزوست
گرد و غبار وطنم آرزوست
خسته ام از دوری تو یا علی
درد نجف آمدنم آرزوست
ای شور وصال ما
ای خواب و خیال ما
ای شمس جمال تو
شمسی شده سال ما
با عالمی و از همه عالم جدا علی
غیر از خدا کسی نشناسد تو را علی
یا قاهر العدو و یا والی الولی
یا مظهر العجائب و یا مرتضی علی
****
ساقی مستان دو عالم علی
دلبر خوش حُسن و جمالم علی
دغدغه ی اول سالم نجف
زمزمه ی آخر سالم علی
ای طلعت توحیدم
ای خانه ی امیدم
روزی که نجف باشم
آن روز بُوَد عیدم
دستان پر توان تو خیبر گشا علی
دارد کنیز خانه ی تو کیمیا علی
یا قاهر العدو و یا والی الولی
یا مظهر العجائب و یا مرتضی علی
****
زنده کدام است برِ هوشیار
آنکه بمیرد به سر کوی یار
عاشق دیوانه ی سرمست را
پند خردمند نیاید به کار
من مست می عشقم
هوشیار نخواهم شد
وز خواب خوش مستی
بیدار نخواهم شد
قبله علی و مروه علی و صفا علی
ما را ببر شبی طرف کربلا علی
یا قاهر العدو و یا والی الولی
یا مظهر العجائب و یا مرتضی علی
#حضرت_علی
#ماه_رمضان 1403
.
Shab 10 Ramazan 1403 Hoseini [Mohjat_Net] (4).mp3
2M
#زمینه
#حضرت_زینب
#امام_حسین
#سید_مهدی_حسینی
کهنه پیراهنتو تو بغلم میگیرم
بوی خونت به مشامم میرسه دلگیرم
آخرش یه روزی از غمت حسین میمیرم
یادمه یه نانجیب با نیزه زد تو پهلوت
مرکبا رد میشدن با نعل تازه از روزت
دلم جداییمونو هنوز باور نداره
همش میگفتم نامرد نزن مادر نداره
ببین غریبِ تو قتلگاه یاور نداره
آه دار و ندارم شهنشه نیزه سوارم
لحظه ای نشد که چشم از سر تو بردارم
اشکای چشای تو رو نیزه داد آزارم
وقتی دیدی که توی شلوغی بازارم
آه دار و ندارم شهنشه نیزه سوارم
#ماه_رمضان 1403
.
Shab 09 Ramazan 1403 Arzi [Mohjat_Net].mp3
2.75M
#مناجات_با_خدا
#حضرت_عباس
#حاج_منصور_ارضی 🎤
باید اشک چشم را بر کار بست
این دهان را بعد استغفار بست
این همه خانه تکانی کرده ایم
جلد قرآن ها چرا پس تار بست
باز هم آقا ز من راضی نشو
باز هم سال گناهم بار بست
تا که گفتم یا محول عفو کن
زودتر پرونده را غفار بست
دید زهرا راه را گم کرده ام
پرچمش را بر روی دیوار بست
من فراری بودم از مادر ولی
در به روی طفل با اصرار بست
زخم خوردم از همه رفتم نجف
رخم من را حیدر کرار بست
یا علی وقت ملاقاتی بده
از حرم دورم دلم زنگار بست
خواب دیدم دست معمار بقیع
میزند صحن حسن را داربست
عید من گریه است گریه بر حسین
او که تقدیر مرا بسیار بست
روضه ی بی دستی آب آورش
دست من را موقع افطار بست
تا که سقا مشک را بر شانه زد
راه او را لشکر اشرار بست
بی مهابا تیر بر چشمم زدند
غرق خون شد پلک را دشوار بست
انقدر از فاطمه شرمنده بود
چشم خود را موقع دیدار بست
لعنت حق بر کسی که بعد او
راه زینب را سرِ بازار بست
#ماه_رمضان 1403
.
Shab 12 Ramazan 1403 Bazri [Mohjat_Net] (1).mp3
6.85M
#مناجات_با_خدا
#حاج_محمدرضا_بذری
تا ببینم رحمت پروردگار خویش را
میشمارم باز جرم بی شمار خویش را
روز و شب فرقی ندارد پیش من چون با گناه
تیره کردم آسمان روزگار خویش را
هر زمستان رفت آمد یک زمستان دگر
چون به دست خود خزان کردم بهار خویش را
هیچکس مانند تو خیر و صلاحم را نخواست
کاش دستت میسپردم اختیار خویش را
از همان روز ازل باید خدایی میشدم
در حریم یار میجُستم دیار خویش را
کاش دست مهربانت سایه بان من شود
تا بپوشانم خطای آشکار خویش را
صحبت از عفو و بزرگی و کرامت میشود
تا به سمت تو می اندازم گذار خویش را
تو یقینا میشناسی خوبتر از من مرا
من نمیدانم صلاح کار و بار خویش را
عهد میبندم نباشم غافل از اعمال خود
باز یادم میرود قول و قرار خویش را
کاش میفهمیدم این آلوده دل من نیستم
حال که عمری کشیدم انتظار خویش را
بسکه سر زد از من رسوا خطا و اشتباه
عاقبت از دست دادم اعتبار خویش را
پیله کرده نفس اماره به جسم و روح من
کاش روزی بشکنم قفل حصار خویش را
آبرو بخشیدی و من آبرو بردم فقط
در میان خلق کم کردم عیار خویش را
خواب غفلت آمد و خود را به چشمم عرضه کرد
در عوض دادم دل شب زنده دار خویش را
چند قطره اشک و دست خالی و چشمان تر
با خودم آورده ام دار و ندار خویش را
بین زندان گناهم یاد تو افتاده ام
تا مگر پیدا کنم راه فرار خویش را
یا اله العالمین اغفر ذنوبی بالحسین
هر چه باشم روی لب دارم شعار خویش را
شعر: #مجتبی_خرسندی✍
#ماه_رمضان 1403
.
Ramazan 1403 Narimani [Mohjat_Net] (4).mp3
2.97M
#امام_حسین
#سید_رضا_نریمانی
دلگیرم از دنیایی که واسه خودم ساختم
هرچی تو دادی هرچی داشتم هرچی بود باختم
رفتم پی کارم حواسم پرت دنیا شد
رفتم خودم رو از چش اربابم انداختم
به کرمت دلم خوشه
فقط تو میدونی که گدا چشه
بذار یه کربلا بیام
داره فراقت ما رو میکشه
گدات اومده عزیز خدا
بده صدقه یه کرب و بلا
حبیبی حسین
****
بین خیالم دیدمت گفتم پر از دردم
آروم نگاهم کردی آروم گریه میکردم
دستی کشیدی رو دل بی تاب محزونم
باز از سرِ لطفت اجازه دادی برگردم
آره به جون تو قسم
همیشه تو بودی همه کسم
نذار ازت جدا بشم
بدون تو میگیره نفسم
محاله که از تو دل بکنم
که سائل تو همیشه منم
حبیبی حسین
#ماه_رمضان 1403
.
.
#مناجات
عمریست گرچه خواندم، با گریه ربنّا را
هم توبه را شکستم، هم حرمت خدا را
با اینکه جاهلانه مهمانی اش بهم خورد
پیش همه نگه داشت، او حرمت گدا را
نگذاشت آبرویم پیش کسی بریزد
هرچند که گناهم، بد بود و آشکارا
بالا نشسته بودم، کبرم مرا زمین زد
یکبار هم نبردم، فرمان کبریا را
غفار بود و بخشید ... ستار بود و پوشاند
جایش چکار کردیم؟ ... بی عفتی ما را!
باید بترسم از آن گنجی که یاغی ام کرد
از لقمه ای که بلعید، قارون بینوا را
تا کی خطا و لغزش؟ تا کی حیا و سازش؟
یکبار هم غضب کن، اینکه نشد مُدارا
"در کوی نیکنامان، ما را گذر ندادند
گر تو نمی پسندی، تغییر ده قضا را"
انگور تو نجف را میخانه کرده ساقی
قدری قدح بچرخان، مستان آشنا را
دست مرا بکش بر خاک ضریح حیدر
یکبار قسمتم کن، دیدار مرتضا را
در وادی السلامش من حاضرم بمیرم
ختمِ به حیدرش کن پایان ماجرا را
یکبار روزه ام را، بی روضه وا نکردم
پس باز کن به رویم، آغوش کربلا را
رسوا مکن مرا در، نزد "رئوس الاشهاد"
یا رب بحق زینب، دفعش کن این بلا را
خواهر که در دهانِ ارباب نیزه دیده
بر روی نیزه هم دید قاری دلربا را
کوفه شلوغ بود و معجر نداشت زینب
بردند دور محمل، صد دفعه نیزه ها را
با آستین پاره، پوشاند صورتش را
پیش همه عیان کرد، این درد نخ نما را
#مناجات_با_خدا
#حضرت_زینب✍
#رضا_دین_پرور ✍
👇
1_4221169010.mp3
11.36M
یکبار روزه ام را، بی روضه وا نکردم
پس باز کن به رویم، آغوش کربلا را
#مناجات_با_خدا
#حضرت_زینب
.
#مناجات
کاش یک شب بین دریای تو طوفانی شوم
آمدم در ساحلت غرق پشیمانی شوم
اشکهایم را درآور ... یا بغل کن یا بزن
حاضرم با گریه هایم آبْ درمانی شوم
بر سرم دستی بکش، دستم به جایی بند نیست
تا به کی باید به دست نفس، زندانی شوم
من فقط دلواپس این آبروی رفته ام
کاش من هم پاک، قبل از روز پایانی شوم
از همه آلوده تر، این بنده ی آلوده است
زیر ایوان نجف باید که بارانی شوم
تشنه ی شش گوشه ام، از کربلا جا مانده ام
قسمتم کن زائر شاه خراسانی شوم
جای باب الحطه رفتم توبه کردم با حسین
تا ز باب القبله اش مشغول دربانی شوم
پیش چشم مادر او سر بریدن وقت بُرد
من فدای آن مصیبت های طولانی شوم
دور آن شش گوشه، زهرا گریه کرده با رباب
تا اسیر آنهمه اشک و پریشانی شوم
گفت حلق اصغر و جانش بقربانت حسین
گر نشد من بین گودال تو قربانی شوم
پشت خیمه قبر من را کنده ای یا اصغرت؟
کاش می شد وارد آن قبر، پنهانی شوم
دستهای خالی ام گهواره جنبان علی است
وای اگر در کوفه محو نیزه گردانی شوم
#مناجات_با_خدا
#حضرت_علی_اصغر
#رضا_دین_پرور ✍
.
.
#وداع_با_ماه_رمضان
امتحان بندگی
یارب بیا نیایش ما را قبو ل کن
از بنده ی حقیر تو مولا قبو ل کن
سی روز درحضور تو ماسجده کرده ایم
این سجده های ناقص مارا قبو ل کن
گر میهمان خوب برایت نبوده ایم
عرض ارادت ا ز همه ما قبو ل کن
یک ماه میهمان تو بودیم ای کریم
مارا تو سائلان همین جا قبو ل کن
درامتحان بندگیت سرشکسته ایم
من اعتراف می کنم ، امّا قبو ل کن
مهمانیت تمام شدوسفره جمع شد
مارا هنوز تشنه ی دریا قبو ل کن
شب های قدر ذکر علیٍ علیّ ما
پیچید درعوالم بالا، قبو ل کن
ما که نماز و روزه ی خوبی نداشتیم
امّا به جان حضرت زهرا قبو ل کن
با اشک شرم خویش«وفایی»نوشت وگفت
یک شاخه گل به رسم هدایا قبو ل کن
#سیدهاشم_وفایی✍
.............
#سبک_منتظرت_بودم
شهرالله
ای رمضان ، شهرالله ، خدا نگهدارت
دلم شده پُرحسرت ،چگونه برگردم؟
گرفته با تو الفت، چگونه برگردم؟
من ازحریم رحمت، چگونه برگردم؟
عزیز جانِ ،همه ای، شدم گرفتارت
*
پُراز بلور نوری،تو ماه تقوایی
که با نسیم رحمت،صفای دلهایی
چه روز های خوبی، عجب سحرهایی
ای که دلم، پُر شده از، فروغ وانوارت
**
شور مناجات تو، بانگ نصوحم بود
ذکر دعاهای تو ، صفای روحم بود
میان دریای غم، کشتی نوحم بود
خجل شدم ، زرحمت و،زلطف بسیارت
*
شب وسحرگاه تو، ذکر جلی گفتیم
سخن ز دل با یار، لم یزلی گفتیم
هرشب قدرت ذکر، علی علی گفتیم
محب او، ز رفتن، توگشته بیمارت
#سیدهاشم_وفایی✍
به سبک منتظرت بودم
🌷
.
#میلاد_امام_حسن
#مدح_امام_حسن علیه السلام
#رضا_قاسمی ✍
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
وقتی بساطِ مستیمان جور میشود
نامِ تو سبز میشود انگور میشود
«حا»ی حسن حلاوتِ حلوایی از بهشت
«سین»اش میان سفرهی ما سور میشود
ما بینوا و نان و نوا «نونِ» نام توست
با گفتن از تو نان و نمک نور میشود
نامت ستارهایست که با هر طلوعِ آن
چشم حسودهای دمت، کور میشود
وقتی هجا هجا به تو نزدیک میشویم
بیچارگی قدمبهقدم دور میشود
نام تو را ادامهی کوثر نوشتهاند
از روی «حا»ی حضرت حیدر نوشتهاند
شد آبروی دفترِ ما «حا و سین و نون»
شعرآیهای مُقَطّعه با «حا و سین و نون»
سرمشقهای دَم زده از «عین و لام و یا»
راه سلوکِ ما شده تا «حا و سین و نون»
خواندیم اسمِ اعظمِ پروردگار را
با یا هجا هجای تو؛ «یا حا و سین و نون»
دیدیم بر کلیدِ مفاتیحِ مستجاب
منقوش بود جای دعا «حا و سین و نون»
لکنت نوشتهایم، که با آن صدا زدیم
شعرِ بلندِ نامِ تو را «حا و سین و نون»!
گُنگیم در نوشتن از اوصافِ نامِ تو
این شعرهای لال کجا و مقام تو!
موسی برای بردنِ نامت کلیم شد
با لقمههای علمِ تو لقمان حکیم شد
عیسی برای زندگیِ زیرِ دِین تو
در آسمان، کنارِ ضریحت مقیم شد
جبریل با بهانهی وحی آمد و نشست
از شوق آب و دانهی تو یاکریم شد
حتی گدای خانهات از سفرهدارهاست
از همنشینیات رمضان هم کریم شد
گفتند مرده زنده شدن؟! نه نمیشود
از هویی از دَمت نفسی دم زدیم، شد!
با ذکرِ الدَّخیلُکَ یا ایّهاالکریم
عمریست زیر سقفِ کرمخانه نوکریم
ما سائلانِ دست به دامان گرفتهایم
سخت است زندگی؛ ولی آسان گرفتهایم
ما خاکسارهای تو، در هر تیمّمت
کشکول، زیر نمنمِ باران گرفتهایم
رزقت زیاد و ریزهخوریهای ما کم است
از نانخورانِ خانهی تو نان گرفتهایم
ما از جُذامیان سرِ راهت از قدیم
معنا برای واژهی درمان گرفتهایم
وقتِ سلوک، از نفسِ ذاکران تو
ذکرِ «حسینجان» و «حسنجان» گرفتهایم
وقتی دو نعمت است دَمِ هر نفس زدن
باید حسین دَم شود و بازدم حسن
ای واژهی سکوتِ پُر از حرف؛ امام صبر!
ای آنکه ریختند به کام تو جام صبر!
با پِی کنندهی شترستان چه کردهاند؟!
ای ذوالفقارِ زخمی دامِ نیام صبر!
وقتی نمازِ ذکر علی در قعود بود
برپا نگاهداشتیاش با قیام صبر
حافظ سکوتِ سرخِ تو را یک جگر گریست
تا گفت: «سنگ، لعل شود در مقام صبر»
باید نوشت مقتلی از روضهی سکوت
با نام گریهدارِ «امامی به نام صبر»
ای صبرِ تو تجلّی پیکارِ کربلا
باید تو را نوشت جلودارِ کربلا
.
.
#صلواتی
#میلاد_امام_حسن
آمد قمر ِ اوّل زهرا صلوات
اوّل نوه ی حضرت طاها صلوات
بَه بَه! شده هم حضرت زهرا مادر
هم حضرت حیدر شده بابا صلوات
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.........
.
او آمده کوری حمیرا، هر دم
بر سینه ی ما نام «حسن» حک باشد
همراه ملائکه بگو یا حیدر
کنیه ی «ابالحسن»مبارک باشد
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.
.
#مدح_امام_حسن
#امام_حسن_ها
السلامعلیک یا کریماهل البیت
می نویسم حُسن می خوانم حَسَن
من کویر تشنه ، بارانم حسن
بین ظلمت، ماه تابانم حسن
روز محشر باب رضوانم حسن
با نگاهش می رود نوکر بهشت
با حسن باشد چه حاجت بر بهشت
دست های اوست جنّت آفرین
روی ماهش، نور فردوس برین
دیده اش سرچشمه ی ماء مَعین
سایه اش عرشی ست بر روی زمین
جمع شد در او تمام حُسن ها
خوانده اند او را امام حُسن ها
سفره دار است و دلش باب کرم
ما گدا و اوست ارباب کرم
بحر حق را دُرّ نایاب کرم
اوست هر تصویر در قاب کرم
پهنکرده سفره ای شاه کریم
که در آن پیداست جنّات نعیم
سفره ای از جنس بال جبرئیل
از دلش جوشیده زمزم ،سلسبیل
ریزه خوارش نوح و موسی و خلیل
هر ملک دل را به آن بسته دخیل
پای این سفره فلج ها پا شدند
کور مادرزادها بینا شدند
نان او رزق تمام عمر ماست
گندمش سرمایه ی شاه و گداست
آن چنان او مظهر جود وسخاست
دشمنش هم با عطایش آشناست
بر سر اطعام او کافر نشست
شد به لطف نان او یکتاپرست
او اگر چه در شجاعت حیدراست
یک تنه پیروز بر صد لشکر است
تیغ صلحش، گاه برّنده تر است
مثل صدها فتح جنگ خیبر است
تیغ صلحش ،مصلحت اندیشه بود
ریشه ی تزویر را چون تیشه بود
گاه هم شد پاسخش دندان شکن
رفت میدان در جمل استاد فن
ریخت سرها پای رزمش از بدن
ذکر اهل عرش شد جانم حسن
راه ِ امّ الفتنه را با تیغ بست
شاخ شیطان را به یک ضربه شکست
بَه ! چه رویایی ست باران بقیع
روی گنبد،صحن و ایوان بقیع
وعده ی ما در شبستان بقیع
محفل شعر ِامامان بقیع
می شود ابیات ناب شعر ما
وصف ایوان طلای مجتبی
هست امّید دل ما، منتقم
جان دهد نام حسن را منتقم
محشری برپا شود با منتقم
می دهد وقتی که فتوا منتقم
می شود وقت عمل بر وعده ها
می رسد روز عذاب جَعده ها
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.
.
برادر امام رضا
#سید_جلال_الدین_اشرف
وقتی دلتنگ امام رضا میشم
میرسونم خودمو توو حرمت
میشینم یه گوشه گریه میکنم
ای به قربون مرام و کرمت
سید جلال الدین
برادر شاه خراسانی
امید مردمان گیلانی
برای ما همیشه سلطانی
السلام علی السلطان ...
/////////
همیشه نیمه ماه رمضون
که شب شهادتت میشه میام
توی صحن تو قدم که میزنم
انگاری زائر صحن کربلام
سید. جلال الدین
یه در به روی نوکرا وا کن
حال دل زارو تماشا کن
برگ براتمون و امضا کن
السلام علی السلطان ...
.👇