eitaa logo
امام حسین ع
19.1هزار دنبال‌کننده
399 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
Shab 10 Ramazan 1403 Karimi [Mohjat_Net] (2).mp3
1.58M
دوباره دلم داره امید وقتی که میاد سال جدید حاجتم اینه آدم بشم آرزوم اینه بشم شهید یا مقلب القلوب و الابصار یا مدبر اللیل و النهار یا محول الحول و الاحوال حول حالنا الی احسن الحال قدم بهار شده قرین با نام تویا ام مومنین همگی گدای دخترتیم روی ما رو بانو نزن زمین یا مقلب القلوب و الابصار یا مدبر اللیل و النهار یا محول الحول و الاحوال حول حالنا الی احسن الحال پریشونم و دوام میاد ماه همه ی شبام میاد سالی که نکوست برای من اون ساله که آقام میاد یا مقلب القلوب و الابصار یا مدبر اللیل و النهار یا محول الحول و الاحوال حول حالنا الی احسن الحال 1403 .
Shab 09 Ramazan 1403 Hoseini [Mohjat_Net] (2).mp3
2.27M
. ای صنما جان و تنم آرزوست گرد و غبار وطنم آرزوست خسته ام از دوری تو یا علی درد نجف آمدنم آرزوست ای شور وصال ما ای خواب و خیال ما ای شمس جمال تو شمسی شده سال ما با عالمی و از همه عالم جدا علی غیر از خدا کسی نشناسد تو را علی یا قاهر العدو و یا والی الولی یا مظهر العجائب و یا مرتضی علی **** ساقی مستان دو عالم علی دلبر خوش حُسن و جمالم علی دغدغه ی اول سالم نجف زمزمه ی آخر سالم علی ای طلعت توحیدم ای خانه ی امیدم روزی که نجف باشم آن روز بُوَد عیدم دستان پر توان تو خیبر گشا علی دارد کنیز خانه ی تو کیمیا علی یا قاهر العدو و یا والی الولی یا مظهر العجائب و یا مرتضی علی **** زنده کدام است برِ هوشیار آنکه بمیرد به سر کوی یار عاشق دیوانه ی سرمست را پند خردمند نیاید به کار من مست می عشقم هوشیار نخواهم شد وز خواب خوش مستی بیدار نخواهم شد قبله علی و مروه علی و صفا علی ما را ببر شبی طرف کربلا علی یا قاهر العدو و یا والی الولی یا مظهر العجائب و یا مرتضی علی 1403 .
Shab 10 Ramazan 1403 Hoseini [Mohjat_Net] (4).mp3
2M
کهنه پیراهنتو تو بغلم میگیرم بوی خونت به مشامم میرسه دلگیرم آخرش یه روزی از غمت حسین میمیرم یادمه یه نانجیب با نیزه زد تو پهلوت مرکبا رد میشدن با نعل تازه از روزت دلم جداییمونو هنوز باور نداره همش میگفتم نامرد نزن مادر نداره ببین غریبِ تو قتلگاه یاور نداره آه دار و ندارم شهنشه نیزه سوارم لحظه ای نشد که چشم از سر تو بردارم اشکای چشای تو رو نیزه داد آزارم وقتی دیدی که توی شلوغی بازارم آه دار و ندارم شهنشه نیزه سوارم 1403 .
Shab 09 Ramazan 1403 Arzi [Mohjat_Net].mp3
2.75M
🎤 باید اشک چشم را بر کار بست این دهان را بعد استغفار بست این همه خانه تکانی کرده ایم جلد قرآن ها چرا پس تار بست باز هم آقا ز من راضی نشو باز هم سال گناهم بار بست تا که گفتم یا محول عفو کن زودتر پرونده را غفار بست دید زهرا راه را گم کرده ام پرچمش را بر روی دیوار بست من فراری بودم از مادر ولی در به روی طفل با اصرار بست زخم خوردم از همه رفتم نجف رخم من را حیدر کرار بست یا علی وقت ملاقاتی بده از حرم دورم دلم زنگار بست خواب دیدم دست معمار بقیع میزند صحن حسن را داربست عید من گریه است گریه بر حسین او که تقدیر مرا بسیار بست روضه ی بی دستی آب آورش دست من را موقع افطار بست تا که سقا مشک را بر شانه زد راه او را لشکر اشرار بست بی مهابا تیر بر چشمم زدند غرق خون شد پلک را دشوار بست انقدر از فاطمه شرمنده بود چشم خود را موقع دیدار بست لعنت حق بر کسی که بعد او راه زینب را سرِ بازار بست 1403 .
Shab 12 Ramazan 1403 Bazri [Mohjat_Net] (1).mp3
6.85M
تا ببینم رحمت پروردگار خویش را میشمارم باز جرم بی شمار خویش را روز و شب فرقی ندارد پیش من چون با گناه تیره کردم آسمان روزگار خویش را هر زمستان رفت آمد یک زمستان دگر چون به دست خود خزان کردم بهار خویش را هیچکس مانند تو خیر و صلاحم را نخواست کاش دستت میسپردم اختیار خویش را از همان روز ازل باید خدایی میشدم در حریم یار میجُستم دیار خویش را کاش دست مهربانت سایه بان من شود تا بپوشانم خطای آشکار خویش را صحبت از عفو و بزرگی و کرامت میشود تا به سمت تو می اندازم گذار خویش را تو یقینا میشناسی خوبتر از من مرا من نمیدانم صلاح کار و بار خویش را عهد میبندم نباشم غافل از اعمال خود باز یادم میرود قول و قرار خویش را کاش میفهمیدم این آلوده دل من نیستم حال که عمری کشیدم انتظار خویش را بسکه سر زد از من رسوا خطا و اشتباه عاقبت از دست دادم اعتبار خویش را پیله کرده نفس اماره به جسم و روح من کاش روزی بشکنم قفل حصار خویش را آبرو بخشیدی و من آبرو بردم فقط در میان خلق کم کردم عیار خویش را خواب غفلت آمد و خود را به چشمم عرضه کرد در عوض دادم دل شب زنده دار خویش را چند قطره اشک و دست خالی و چشمان تر با خودم آورده ام دار و ندار خویش را بین زندان گناهم یاد تو افتاده ام تا مگر پیدا کنم راه فرار خویش را یا اله العالمین اغفر ذنوبی بالحسین هر چه باشم روی لب دارم شعار خویش را شعر: 1403 .
Ramazan 1403 Narimani [Mohjat_Net] (4).mp3
2.97M
دلگیرم از دنیایی که واسه خودم ساختم هرچی تو دادی هرچی داشتم هرچی بود باختم رفتم پی کارم حواسم پرت دنیا شد رفتم خودم رو از چش اربابم انداختم به کرمت دلم خوشه فقط تو میدونی که گدا چشه بذار یه کربلا بیام داره فراقت ما رو میکشه گدات اومده عزیز خدا بده صدقه یه کرب و بلا حبیبی حسین **** بین خیالم دیدمت گفتم پر از دردم آروم نگاهم کردی آروم گریه میکردم دستی کشیدی رو دل بی تاب محزونم باز از سرِ لطفت اجازه دادی برگردم آره به جون تو قسم همیشه تو بودی همه کسم نذار ازت جدا بشم بدون تو میگیره نفسم محاله که از تو دل بکنم که سائل تو همیشه منم حبیبی حسین 1403 .
. عمریست گرچه خواندم، با گریه ربنّا را هم توبه را شکستم، هم حرمت خدا را با اینکه جاهلانه مهمانی اش بهم خورد پیش همه نگه داشت، او حرمت گدا را نگذاشت آبرویم پیش کسی بریزد هرچند که گناهم، بد بود و آشکارا بالا نشسته بودم، کبرم مرا زمین زد یکبار هم نبردم، فرمان کبریا را غفار بود و بخشید ... ستار بود و پوشاند جایش چکار کردیم؟ ... بی عفتی ما را! باید بترسم از آن گنجی که یاغی ام کرد از لقمه ای که بلعید، قارون بینوا را تا کی خطا و لغزش؟ تا کی حیا و سازش؟ یکبار هم غضب کن، اینکه نشد مُدارا "در کوی نیکنامان، ما را گذر ندادند گر تو نمی پسندی، تغییر ده قضا را" انگور تو نجف را میخانه کرده ساقی قدری قدح بچرخان، مستان آشنا را دست مرا بکش بر خاک ضریح حیدر یکبار قسمتم کن، دیدار مرتضا را در وادی السلامش من حاضرم بمیرم ختمِ به حیدرش کن پایان ماجرا را یکبار روزه ام را، بی روضه وا نکردم پس باز کن به رویم، آغوش کربلا را رسوا مکن مرا در، نزد "رئوس الاشهاد" یا رب بحق زینب، دفعش کن این بلا را خواهر که در دهانِ ارباب نیزه دیده بر روی نیزه هم دید قاری دلربا را کوفه شلوغ بود و معجر نداشت زینب بردند دور محمل، صد دفعه نیزه ها را با آستین پاره، پوشاند صورتش را پیش همه عیان کرد، این درد نخ نما را ✍ 👇
1_4221169010.mp3
11.36M
یکبار روزه ام را، بی روضه وا نکردم پس باز کن به رویم، آغوش کربلا را
. کاش یک شب بین دریای تو طوفانی شوم آمدم در ساحلت غرق پشیمانی شوم اشکهایم را درآور ... یا بغل کن یا بزن حاضرم با گریه هایم آبْ درمانی شوم بر سرم دستی بکش، دستم به جایی بند نیست تا به کی باید به دست نفس، زندانی شوم من فقط دلواپس این آبروی رفته ام کاش من هم پاک، قبل از روز پایانی شوم از همه آلوده تر، این بنده ی آلوده است زیر ایوان نجف باید که بارانی شوم تشنه ی شش گوشه ام، از کربلا جا مانده ام قسمتم کن زائر شاه خراسانی شوم جای باب الحطه رفتم توبه کردم با حسین تا ز باب القبله اش مشغول دربانی شوم پیش چشم مادر او سر بریدن وقت بُرد من فدای آن مصیبت های طولانی شوم دور آن شش گوشه، زهرا گریه کرده با رباب تا اسیر آنهمه اشک و پریشانی شوم گفت حلق اصغر و جانش بقربانت حسین گر نشد من بین گودال تو قربانی شوم پشت خیمه قبر من را کنده ای یا اصغرت؟ کاش می شد وارد آن قبر، پنهانی شوم دستهای خالی ام گهواره جنبان علی است وای اگر در کوفه محو نیزه گردانی شوم ✍ .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. امتحان بندگی یارب بیا نیایش ما را قبو ل کن از بنده ی حقیر تو مولا قبو ل کن سی روز درحضور تو ماسجده کرده ایم این سجده های ناقص مارا قبو ل کن گر میهمان خوب برایت نبوده ایم عرض ارادت ا ز همه ما قبو ل کن یک ماه میهمان تو بودیم ای کریم مارا تو سائلان همین جا قبو ل کن درامتحان بندگیت سرشکسته ایم من اعتراف می کنم ، امّا قبو ل کن مهمانیت تمام شدوسفره جمع شد مارا هنوز تشنه ی دریا قبو ل کن شب های قدر ذکر علیٍ علیّ ما پیچید درعوالم بالا، قبو ل کن ما که نماز و روزه ی خوبی نداشتیم امّا به جان حضرت زهرا قبو ل کن با اشک شرم خویش«وفایی»نوشت وگفت یک شاخه گل به رسم هدایا قبو ل کن ✍ ............. شهرالله ای رمضان ، شهرالله ، خدا نگهدارت دلم شده پُرحسرت ،چگونه برگردم؟ گرفته با تو الفت، چگونه برگردم؟ من ازحریم رحمت، چگونه برگردم؟ عزیز جانِ ،همه ای، شدم گرفتارت * پُراز بلور نوری،تو ماه تقوایی که با نسیم رحمت،صفای دلهایی چه روز های خوبی، عجب سحرهایی ای که دلم، پُر شده از، فروغ وانوارت ** شور مناجات تو، بانگ نصوحم بود ذکر دعاهای تو ، صفای روحم بود میان دریای غم، کشتی نوحم بود خجل شدم ، زرحمت و،زلطف بسیارت * شب وسحرگاه تو، ذکر جلی گفتیم سخن ز دل با یار، لم یزلی گفتیم هرشب قدرت ذکر، علی علی گفتیم محب او، ز رفتن، توگشته بیمارت ✍ به سبک منتظرت بودم 🌷
. علیه السلام ✍ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ وقتی بساطِ مستی‌مان جور می‌شود نامِ تو سبز می‌شود انگور می‌شود «حا»ی حسن حلاوتِ حلوایی از بهشت «سین»اش میان سفره‌ی ما سور می‌شود ما بی‌نوا و نان و نوا «نونِ» نام توست با گفتن از تو نان و نمک نور می‌شود نامت ستاره‌ای‌ست که با هر طلوعِ آن چشم حسودهای دمت، کور می‌شود وقتی هجا هجا به تو نزدیک می‌شویم بیچارگی قدم‌به‌قدم دور می‌شود نام تو را ادامه‌ی کوثر نوشته‌اند از روی «حا»ی حضرت حیدر نوشته‌اند شد آبروی دفترِ ما «حا و سین‌ و‌ نون» شعرآیه‌‌ای مُقَطّعه با «حا و سین‌ و‌ نون» سرمشق‌های دَم زده از «عین‌ و لام‌ و یا» راه سلوکِ ما شده تا «حا و سین‌ و‌ نون» خواندیم اسمِ اعظمِ پروردگار را با یا هجا هجای تو؛ «یا حا و سین‌ و‌ نون» دیدیم بر کلیدِ مفاتیحِ مستجاب منقوش بود جای دعا «حا و سین‌ و‌ نون» لکنت نوشته‌ایم، که با آن صدا زدیم شعرِ بلندِ نامِ تو را «حا و سین‌ و نون»! گُنگیم در نوشتن از اوصافِ نامِ تو این شعرهای لال کجا و مقام تو! موسی برای بردنِ نامت کلیم شد با لقمه‌های علمِ تو لقمان حکیم شد عیسی برای زندگیِ زیرِ دِین تو در آسمان، کنارِ ضریحت مقیم شد جبریل با بهانه‌ی وحی آمد و نشست از شوق آب و دانه‌ی تو یاکریم شد حتی گدای خانه‌ات از سفره‌دارهاست از همنشینی‌ات رمضان هم کریم شد گفتند مرده زنده شدن؟! نه نمی‌شود از هویی از دَمت نفسی دم زدیم، شد! با ذکرِ الدَّخیلُکَ یا ایّهاالکریم عمری‌ست زیر سقفِ کرم‌خانه نوکریم ما سائلانِ دست به دامان گرفته‌ایم سخت است زندگی؛ ولی آسان گرفته‌ایم ما خاکسارهای تو، در هر تیمّمت کشکول، زیر نم‌نمِ باران گرفته‌ایم رزقت زیاد و ریزه‌خوری‌های ما کم است از نان‌خورانِ خانه‌ی تو نان گرفته‌ایم ما از جُذامیان سرِ راهت از قدیم معنا برای واژه‌ی درمان گرفته‌ایم وقتِ سلوک، از نفسِ ذاکران تو ذکرِ «حسین‌جان» و «حسن‌جان» گرفته‌ایم وقتی دو نعمت است دَمِ هر نفس زدن باید حسین دَم شود و بازدم حسن ای واژه‌ی سکوتِ پُر از حرف؛ امام صبر! ای آنکه ریختند به کام تو جام صبر! با پِی کننده‌ی شترستان چه کرده‌اند؟! ای ذوالفقارِ زخمی دامِ نیام صبر! وقتی نمازِ ذکر علی در قعود بود برپا نگاه‌داشتی‌اش با قیام صبر حافظ سکوتِ سرخِ تو را یک جگر گریست تا گفت: «سنگ، لعل شود در مقام صبر» باید نوشت مقتلی از روضه‌ی سکوت با نام گریه‌دارِ «امامی به نام صبر» ای صبرِ تو تجلّی پیکارِ کربلا باید تو را نوشت جلودارِ کربلا .
. آمد قمر ِ اوّل زهرا صلوات اوّل نوه ی حضرت طاها صلوات بَه بَه! شده هم‌ حضرت زهرا مادر هم حضرت حیدر شده بابا صلوات ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) ......... . او آمده کوری حمیرا، هر دم بر سینه ی ما نام «حسن» حک باشد همراه ملائکه بگو یا حیدر کنیه ی «ابالحسن»مبارک باشد ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .
. السلام‌علیک یا کریم‌اهل البیت می نویسم حُسن می خوانم حَسَن من کویر تشنه ، بارانم حسن بین ظلمت، ماه تابانم حسن روز محشر باب رضوانم حسن با نگاهش می رود نوکر بهشت با حسن باشد چه حاجت بر بهشت دست های اوست جنّت آفرین روی ماهش، نور فردوس برین دیده اش سرچشمه ی ماء مَعین سایه اش عرشی ست بر روی زمین جمع شد در او تمام حُسن ها خوانده اند او را امام حُسن ها سفره دار است و دلش باب کرم ما گدا و اوست ارباب کرم بحر حق را دُرّ نایاب کرم اوست هر تصویر در قاب کرم پهن‌کرده سفره ای شاه کریم که در آن پیداست جنّات نعیم سفره ای از جنس بال جبرئیل از دلش جوشیده زمزم ،سلسبیل ریزه خوارش نوح و موسی و خلیل هر ملک دل را به آن بسته دخیل پای این سفره فلج ها پا شدند کور مادرزادها بینا شدند نان او رزق تمام عمر ماست گندمش سرمایه ی شاه و گداست آن چنان او مظهر جود وسخاست دشمنش هم با عطایش آشناست بر سر اطعام او کافر نشست شد به لطف نان او یکتاپرست او اگر چه در شجاعت حیدراست یک تنه پیروز بر صد لشکر است تیغ صلحش، گاه برّنده تر است مثل صدها فتح جنگ خیبر است تیغ صلحش ،مصلحت اندیشه بود ریشه ی تزویر را چون تیشه بود گاه هم شد پاسخش دندان شکن رفت میدان در جمل استاد فن ریخت سرها پای رزمش از بدن ذکر اهل عرش شد جانم‌ حسن راه ِ امّ الفتنه را با تیغ بست شاخ شیطان را به یک ضربه شکست بَه ! چه رویایی ست باران بقیع روی گنبد،صحن و ایوان بقیع وعده ی ما در شبستان بقیع محفل شعر  ِامامان بقیع می شود ابیات ناب شعر ما وصف ایوان طلای مجتبی هست امّید دل ما، منتقم جان دهد نام حسن را منتقم محشری برپا شود با منتقم می دهد وقتی که فتوا منتقم می شود وقت عمل بر وعده ها می رسد روز عذاب جَعده ها ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .
. برادر امام رضا وقتی دلتنگ امام رضا میشم میرسونم خودمو توو حرمت میشینم یه گوشه گریه میکنم ای به قربون مرام و کرمت سید جلال الدین برادر شاه خراسانی امید مردمان گیلانی برای ما همیشه سلطانی السلام علی السلطان ... ///////// همیشه نیمه ماه رمضون که شب شهادتت میشه میام توی صحن تو قدم که میزنم انگاری زائر صحن کربلام سید. جلال الدین یه در به روی نوکرا وا کن حال دل زارو تماشا کن برگ براتمون و امضا کن السلام علی السلطان ... .👇
علیه السلام رب صل علی محمد ، محمد و آل محمد حسن جانم حسن سفره ی نعمت فکنده ، خالق نعمت در این ماه نیمه ی ماه خدا شد هدیه بر اهل زمین ماه علی و فاطمه رسول موتمن شده افطارشان ز بوسه بر حسن حسن جانم حسن... وقت جنگیدن به میدان ، چون خلیل بت شکن شد بعد از این شور ملائک ، لا فتی الا حسن شد به رزمش وارث علی مرتضاست جمل ، شد خیبرو حسن ، خیبر گشاست حسن جانم حسن.... شمع بزم آفرینش که جهان پروانه ی اوست کعبه ی حاجات مردم تا قیامت خانه ی اوست شود اینجا اسیر ز بند غم رها به تن پوشد فقیر لباس اغنیا حسن جانم حسن ✍ 👇
127.6K
امام حسین ع
. #سرود #میلاد_امام_حسن #سرود_امام_حسن شب شب میلاده دل ز غم آزاده به حضرت زهرا خدا پسر داده دوب
. ز مقدم خورشید مدینه شد زیبا دوم حسن امشب آمده در دنیا حسن رسید از راه مدینه شد گلشن ز دیدن رویش چشم علی روشن یا مولا_(مولانا حسن جان)۳ ماه صیام آمد لطف مدام آمد در نیمه ی این مه ماه تمام آمد بیت شه مردان چو وادی طور است فاطمه ی زهرا در شادی و شور است یا مولا_(مولانا حسن جان)۳ گل به چمن وا شد مرتضی بابا شد گلشن از این خورشید تمام دنیا شد فاطمه ی اطهر نور بصر آورد بهر علی امشب قرص قمر آورد یا مولا_(مولانا حسن جان)٣ نبی جمال آمد حیدر جلال آمد دوم امام ما زهرا خصال آمد پیمبری رویش مرتضوی بویش فاطمه ی اطهر محو گل رویش یا مولا_(مولانا حسن جان)۳ امشب ز لطف تو گردیده مهمانت شرمنده گردیدم ز لطف و احسانت گر روسیاهم من بر تو پناهم من محتاج الطاف و نیم نگاه من یا مولا_(مولانا حسن جان)۳ 👇
. ای قلمِ راز، بِربِ الحسن نامه کن آغاز، بِربِ الحسن قلقله انداز، بِربِ الحسن ثبت کن اعجاز، بِربِ الحسن از یمِ طاها بنویس ای قلم از دُرِ زهرا بنویس ای قلم فاش کن ایدل که قیامت رسید صاحب دریای کرامت رسید حجتِ حق، نورِ زعامت رسید کوثرِ زهرای امامت رسید سبطِ کبیر، آیتِ اکبر حسن جانِ علی، شبهِ پیمبر حسن آینه‌ی جان علی مجتبی ماه درخشان علی مجتبی زینت دامان علی مجتبی عشق محبان علی مجتبی سِرّ خدا، سَرور ما آمده شکر که تاج سر ما آمده فطرت ما با نفَسَش آشناست طاعتِ تکوینیِ اَمرش بجاست تا که حسن بر همه فرمانرواست راه نجات بشر از مجتباست حب حسن تا به ابد دین ما پیروی از او رهِ آئین ما حای حسن، حافظ دین خدا سین حسن، سِرّ همه هَل اَتا نون حسن، نور همه اولیا حُسن حسن، برتری از انبیا یوسف زهراست حسن جان ما شافع فرداست حسن جان ما ای همه‌ی علتِ مِنّا شدن حاکمِ من، سَرور و سلطان‌ من عبد خدا، اُسوی هر مرد و زن ذوالکرم و ذوالنِعم و ذوالمِنَن هر که شود مستِ خدا، مستِ توست دست کریمانۀ حق، دست توست صاحب آفاق تویی یاحسن باعث اِنفاق تویی یاحسن رازقِ اَرزاق تویی یاحسن آخرِ اخلاق تویی یاحسن کیست فرآورده‌ی خُلقِ عظیم غیرِ تو ای یوسفِ آل کریم ای همه‌ی علتِ دین داشتن با تو به توحید یقین داشتن بی تو کجا دینِ مبین داشتن بلکه شیاطین به کمین داشتن ای به همه خَلق ولی، الدخیل سبطِ نبی، یَابنَ علی، الدخیل ای همه عمرت، سر و سامانِ وحی وی ز ازل، ناشرِ قرآنِ وحی تا به ابد، بر سرِ پیمانِ وحی لعلِ لبت، ساغرِ جوشانِ وحی فعلِ تو و قولِ تو در هر زمان وحیِ خدا را به یقین ترجمان زانکه تَوَلّای تو از داور است طاعتِ تو طاعتِ پیغمبر است پیروی اَت، پیروی از حیدر است مَردِ رهَت، هر که ترا یاور است ما که دَم از یاریِ تو می‌زنیم باده‌ی غمخواریِ تو می‌زنیم سیره‌ی تو اُسوه و الگوی ماست یاریِ افتاده ز پا، خوی ماست هر که در این قافله رهپوی ماست از قِبَلِ توست ثناگوی ماست تا که تویی سید و مولا حسن پرچم یارانِ تو بالا حسن صلحِ تو پیوسته فراروی ما جنگِ تو نیز آیتِ ما، خوی ما رزمِ تو شد قوّتِ بازوی ما حمله‌ی صِفّینِ تو الگوی ما گر شترِ سرخِ جمل پِی کنی شیرِ جمل! راهِ علی طی کنی یاحسن ای فاتحِ ایرانِ ما تحفۀ تسخیرِ تو، ایمانِ ما ما حسنی ها و رگ و جانِ ما نذرِ تو و عترت و قرآنِ ما اَمرِ تو هر جا که رود با توئیم جنگ شود، صلح شود، با توئیم تا که به فرمانِ شما می‌رویم راهِ امام و شهدا می‌رویم گر ز بقیع کرب و بلا می‌رویم از حرمِ پاکِ رضا می‌رویم مقصدِ ما، قدسِ شریف است و بس راهِ یمن، سوی قطیف است و بس راه تو امروز، به دین نصرت است نصرتِ دین، در گِروِ عزت است عزتِ ما در گِروِ غیرت است غیرتِ ما در گِروِ عفت است هست پیامِ علیِ انقلاب راه امام است ز حفظ حجاب ✍ .
. |⇦•نزدیک قله ایم... ویژهٔ حمایت از فلسطین اجرا شده۱۴۰۲ به نفسِ حجت الاسلام سید حسین موسوی ●━━━━━━─────── خون دل شد صد مثنوی ما مظلومیم اما قوی هیهات شیعه بشه منزوی آی دنیا داری می‌شنوی این خاک رایحه ای ز فاطمه داره یه عالمه دیالمه داره آقا انی احامی ابدا دینی ادامه داره نسل اوینی مونده یکی دو پله تا فتح دو قبله ممنوعه خستگی نزدیکیم به قله لبیک یا علی جاریه موج مهدوی ما مظلومیم اما قوی در راهه خیبر ثانوی اسرائیل داری می‌شنوی صهیون دیدنیه این روز و این حالش چیزی نموند از بیست و پنج سالش باخته هرکی قمار کرده رو اسرائیل ملک علیه از فرات تا نیل برسونید به کلِّ، منتظران این جمله مونده یکی دو پله ممنوعه خستگی نزدیکیم به قله لبیک یاعلی .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
شور (خون دل شد صدمثنوی).mp3
8.47M
|⇦• نزدیک قلّه ایم... حمایت از فلسطین ۱۴۰۲به نفسِ حجت الاسلام سید حسین موسوی
امام حسین ع
انقده روسیاهمُ و هوا پرستم #مناجات امام_زمان (عج) #حاج_امیر_عباسی انقده روسیاهمُ و هوا پرستم روم نمی
. علیه السلام باز اومدم در خونه ت با آه و زاری زیر لحد آقا من و تنها نذاری جز تو کسی رو ندارم امام رضا خیلی بهت بدهکارم امام رضا دوسِت دارم دوسِت دارم امام رضا امام رضا امام رضا امام رضا... من گدای بی آبرو بودم و هستم خوردم نمک اما نمکدون و شکستم گر چه ز لطفت زنده ام امام رضا از معصیت آکنده ام امام رضا شرمنده ام شرمنده ام امام رضا امام رضا امام رضا امام رضا... تا که تو وادیِ محبتت بمونم بذار یه جمله هم برات روضه بخونم گودالِ قتلگاه پر از بوی سیبه جدّ تو خیلی خیلی خیلی غریبه لباش تَرَک داره و شَیبُ الخضیبه حسین غریب کربلا، یا ثارلله... ✍ مشابه سبک زیر خوانده می‌شود 👇