eitaa logo
امام حسین ع
17هزار دنبال‌کننده
389 عکس
1.9هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
جدم رسول خدا درست می‌گفت، گفت چی می‌گفت جدت؟! حالا همینجور که رو سینه‌ی ابی عبدالله نشسته... به پدرم جدم اینطوری می‌فرمود:« انسانی که شکل سگه، انقدر چهره‌ش زشته یه همچین انسانی منو میکشه. محاسن سیدالشهدا توو دست شمره، ابی عبدالله داره باهاش حرف میزنه. گفت:« منو میگفت»؟! حالا که جدت اینجوری گفته منم بلدم چه جوری سرت و ببرم. میگه با پاش بدن مبارک ابی عبدالله و برگردوند، شروع کرد با شمشیرش، با خنجرش از پشت گردن ضربه بزنه. هرضربه‌ای میزد ابی عبدالله صداش بلند میشد، ضربه‌ی اول و زد:« وا جَدّاه»، ضربه‌ی دوم «وا محمدا»، ضربه سوم « وا ابا قاسما، وا ابتاه، وا علیاه» ضربه‌ی آخر که رسید صدا زد:« وا اماه»... «آی شمر امام است و احترامش کن چقدر پشت و رویش می‌کنی تمامش کن» حالا یه نفرِ داره میبینه، روضه هنوز تموم نشده، یه نفر از بالای تل دست رو سرش گذاشته، حسین از توو گودال میگه وا محمدا؛ زینبم از رو تل داره جواب میده وا محمدا، وا جداه... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .👇
. 📋 چه خوش بود زندگی در هوای تو حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ چه خوش بُوَد زندگیِ در هوای تو بوی بهشت می‌وَزد از کربلای تو چه خوش بُوَد عاقبتِ خیر آن کسی که جان دهد پای تو و روضه‌های تو تا خون‌بهای تو، باشد خدای تو درمان هر غم‌ است، اشکِ عزای تو اشکِ از داغ حسین نزد خدا می‌ماند خانه‌ی دوست تو را سوی خودش می‌خواند خانه‌ی دوست کجاست؟! کربلا کربلا مقصد انبیاء مرد این جاده‌ای؟! ای رفیق پا‌به‌پای شهیدان بیا «کربلا کربلا کربلا، کربلا کربلا کربلا» چه جان فضاست عطر صبا با نسیم تو عالمیان فِتْيه‌ی ذبح عظیم تو اجر هزار عمره و حج در طواف توست قبطه خوردند کون و مکان در حریم تو ای منتهای عشق، قالو بَلیٰ عشق اکسیر تربتت، آدم‌ربای عشق عشق را زائر مَشّایه فقط می‌داند وادیِ عشق تو را سوی نجف می‌خواند وادیِ عشق کجا؟! جز نجف نجف آن شهر مولا علی مبداء عاشقان؟! اربعین از مسیر نجف یا علی « یا علی یا علی یا علی، یا علی یا علی یا علی» *شاعر: ✍ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ‌👇
. 📋 ای وای پر از زخمی حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ای وای پُر از زخمی، ای وای پُر از خونی عطشان اگه بودی، عریان نمی‌مونی نترس اگه غارت شده پیرهنت چادرم و می‌ندازم رو بدنت منم شبیه خیمه‌هات می‌سوختم کاشکی خودم برات کفن می‌دوختم خدای من؛ خدای من، عریانه بچه‌ی باحیای من خدای من؛ خدای من، ببین چقد تنهان بچه‌های من «بُنَیَّ بُنَیَّ، بُنَیَّ بُنَیَّ» دیدم توی مقتل، سینه‌ت پُر از تیره شمر از سنان داره، خنجر رو می‌گیره تیرا رو از سینه‌‌ت بیرون می‌کِشه می‌شینه روی سینه‌ تا آماده شه با خنجرش ضربه‌ی محکم می‌زنه رگای نامرتبت سهم منه خدای من؛ خدای من، کشتن بچه‌م و جلو چشای من خدای من؛ خدای من، به‌ هیچ‌ کسی‌ نمیرسه‌ صدای‌ من «بُنَیَّ بُنَیَّ، بُنَیَّ بُنَیَّ» گودال پُر از خونه، خیمه توو آتیشه رفتید تو و عباس، زینب غریب میشه با اینکه ریختن سرِ تو قبیله‌ای ولی تو فکر خواهرت عقیله‌ای زجر که دخترا رو هر بار می‌زنه سرِ تو روی نیزه‌ها زار می‌زنه خدای من؛ خدای من، سر بریدن بچه‌م و روی‌ پای‌ من خدای من؛ خدای من، قهقهه می‌زنن به ناله‌های من خدای من؛ خدای من، عریانه بچه‌ی باحیای من خدای من؛ خدای من، ببین چقد تنهان بچه‌های من «بُنَیَّ بُنَیَّ، بُنَیَّ بُنَیَّ» *شاعر: ✍ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .👇
. 📋 ساربون اومده حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ساربون، اومده گودال خواهرت، داره می‌بینه چشمای، تو چقد تاره سینه‌ی، تو چه سنگینه می‌زنند، تو رو با نیزه پیکرت، دیگه بی‌حاله از تنت، یه چیزی برده هر کسی، توی گوداله «سَیِّدی، ابی عبدالله» نیزه‌ها، که میان پایین نفست، نمیاد بالا سر تو، به روی نیزه پیکرت، میون صحرا پاشو که، علم افتاده حَرَمت، شده آواره تو بگو، چه کنه زینب با غم، گلوی پاره «سَیِّدی، ابی عبدالله» مرکبا، رسیدن از راه تنت و، به زمین دوختن می‌دیدی، از توی گودال خیمه‌هات، چجوری سوختن نکنه، توی این صحرا بسوزه، چادرِ زینب پاشو که، پیش جسم تو کعب نی، نخوره زینب «سَیِّدی، ابی عبدالله» *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .👇
. 📋 تو رو که تنها دیدن حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ تو رو که تنها دیدن، همه باهم دویدن هنوز تو زنده بودی، سرِ تو رو بُریدن هجوم آودن به تنت سه ساعته می‌زننت نمی‌دونم چی کار کنم؟! نیزه شکوندن توو تنت برا خدا می‌کُشتنت نمی‌دونم چی کار کنم؟! آخه چقدر نیزه و تیر، لازمه واسه کُشتنت هزار و نهصد جای زخم، چیزی نذاشته از تنت نمی‌بُره سرت رو، تابونده تنت رو نمی‌بوسیدم ای کاش، گلوی اطهرت رو زانو رو بدنت پا نمیشه از رو تنت خودت بگو چی کار کنم؟! مادر و پیش تو ندید خنجرِ کُندش رو کشید خودت بگو چی کار کنم؟! پیش منو و مادرمون، جسمت و چرخونده به پشت دوازده ضربه به تو زد، ما رو دوازده دفعه کُشت «جانم حسین جانم حسین جانم حسین جانم حسین» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ‌👇
. 📋 مائیم و همین حسرت در خون نتپیدن حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مائیم و همین حسرت در خون نتپیدن ماندن وسط راه و به مقصد نرسیدن آنان که دویدند رسیدند به مقصود مائیم و زمین خوردن و دیگر ندویدن بازار غریبی است، ضرر کرده‌ام ای عشق از آمدن و دیدن و یوسف نخریدن شمعی‌ست شهادت که به سوسو زدن افتاد از پیله خوشا! لحظه‌ی پروانه پریدن زنده‌ست شهادت که پیاپی شده کارش در کالبد مُرده‌ی ما روح دمیدن هرجا که شهیدی‌ست همان جا وطن ماست تا کِی سرِ این شاخه و آن شاخه پریدن از شمع و گل و ناله‌ی پروانه بیاموز افروختن و سوختن و جامه دریدن آزادگیِ بی‌تنِ بر نیزه چگونه است؟! برخیز که حیف است چنین قد نکشیدن قد قامتِ ظهرِ عطش از پا نَفِتاده‌ست ای سرو! خوشا پا شدن و قد نَخَمیدن مائیم و همین دست توسل به شهیدان محتاج شهیدیم به وَاللّٰه، شدیداً مائیم و قراری که قرار است بیاید مائیم و همین حسرت دلدار ندیدن *شاعر: ✍ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .👇
. 📋 ما نباشیم بقیه هستند حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ما نباشیم بقیه هستند کارِ تو لَنگ نمی‌مونه همه کربلا رو می‌بینند هیچکی دلتنگ نمی‌مونه دور و برت شلوغه/ همیشه/ ماشاءالله دور و برِ تو خلوت/ نمیشه/ ماشاءالله ماشاءالله ابا عبدالله راه ابا عبدالله ماه ابا عبدالله شاه ابا عبدالله «ابی عبدالله، ابی عبدالله ابی عبدالله حسین، ابی عبدالله» صد هزار سالِ دیگه بازم روضه‌هات تازه‌ترین داغه صد هزار جای دیگه‌م باشم باز حرم وعده‌ی عُشاقه قول و قرارمون با/ رفیقا/ ان‌شاءالله همدیگه رو ببینیم/ کربلا/ ان‌شاءالله ان‌شاءالله درِ این خونه نوکرت می‌مونه قلبِ من مجنونه به عشقِ آقامونه ماشاءالله ابا عبدالله راه ابا عبدالله ماه ابا عبدالله شاه ابا عبدالله «ابی عبدالله، ابی عبدالله ابی عبدالله حسین، ابی عبدالله» *شاعر: ✍ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .👇
. 📋 پرچمدار اومد حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ پرچمدار اومد به نظر که حیدر کرّار اومد یه نفر که نمیشه تکرار اومد اون که زیرِ دستِ حیدر بار اومد چقدر با جگر میره/ با هنر میره دشمن از مقابلش/ داره در میره زمین پیش پاش برخاست/ پرچمش بالاست میرسه سر میزنه/ از چپ و از راست میگه یاعلی/ میره با غضب مجموعه‌ای از/ غیرت و ادب تا جلو میره/ هی قدم قدم دشمنش میره/ هی عقب عقب «ابوفاضل ابوفاضل، ابوفاضل ابوفاضل» نام‌آور عباس اون که رو کعبه میره منبر عباس یه سپاهن با علی‌اکبر عباس یه کلام ختم کلام، حیدر عباس تاکه، قد عَلَم می‌کرد/ قلع و قمع می‌کرد با یه ضربه شر چند/ تا رو کم می‌کرد چقدر، صف‌شکن میزد/ سر و تن میزد ضربه‌هاش و مثل/ امام حسن میزد هم سمت یمین/ هم سمت یسار شد همهمه‌ی/ شد گرد و غبار سردارِِ بنی/ هاشم اومده اخماش و ببین/ تیغش به کنار «ابوفاضل ابوفاضل، ابوفاضل ابوفاضل» *شاعر: ✍ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 👇
. 📋 دلی که با تو نیست، بمیره بهتره حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دلی که با تو نیست، بمیره بهتره دستِ تو دستم و، بگیره بهتره دل رو چی کار کنه؟!/ از کی فرار کنه؟!/ اون که اسیر تو شد می‌رسه کربلا/ هرکی از هرکجا/ وقف مسیر تو شد هرکسی وقف شما نباشه اسیر بازیه روزگاره اما کسی که بمونه با تو آقاییِ روزگار و داره «حسین، ای جانم، ای جانم، ای جانم» مسیر عاشقی، راهی مشخصه رفتن از این مسیر، کاری مقدسه آی اگه سادگی/ جاده‌ی عاشقی/ خونت و می‌طلبه حد و حدود تو/ شرط و ورود تو/ معرفت و ادبه اگه دَم از معرفت زدیم ما یه نمونه‌ش مادر وهب بود یه تنه زد لشکر و بهم ریخت سلاح دستش سر‌ِ وهب بود «حسین، ای جانم، ای جانم، ای جانم» موندنِ با حسین، دعامه شب به شب راه نجاتمه، دست ابا الادب ساقیِ کربلا/ از دل هر بلا/ ما رو بیرون میاره هرکی مؤدبه/ نوکرِ زینبه/ سقا هواش و داره ادبِ مرده که چاره‌سازه با ادبی، عاقبت بخیری از ادبت میشه این و فهمید که تو زبیر هستی یا زهیری «حسین، ای جانم، ای جانم، ای جانم» شاعران: ، ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .👇
. 📋 گمنام یعنی شیدا باشی حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ گمنام یعنی، شیدا باشی دور از هیاهو مجنونِ لیلا باشی بمونی بی‌نام و پلاک هیچ جور نخوای وابسته‌ی دنیا باشی گمنام یعنی، که بی‌نشون دل ببری با همین چندتا استخون باشی غریب روی زمین اما بشناسنت توی هفت آسمون « السلام، شهید گمنام السلام» گمنام یعنی، این عاشقا این مردای بی‌ادعا و بی‌ریا که حتی مادرِ سادات مادری کرده برای این شهدا گمنام بودن، یه هنره آخه میگن فاطمه گمنام می‌خره شهیدی که گمنام باشه قبرش پایینه پای قبرِ مادره «شهید گمنام السلام، شهید گمنام السلام» گمنام یعنی، با چشم تَر یه مادری چشم انتظار مونده به در یعنی که پیر شده پدر از پسرش یکی بیاره یه خبر آه از دلی که غم داره چندین و چند سال میشه که بی‌قراره مادری که نمیدونه روی کدوم قبری باید سر بزاره «شهید گمنام السلام، شهید گمنام السلام» *شاعر: ✍ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .👇
. 📋 سر نخواهم کرد خم پیش کسی الا حسین حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ سر نخواهم کرد خم، پیش کسی اِلا حسین قلب من خورده به نامِ، نامیِ مولا حسین در رَهَش امروز هرکس یک قدم برداشته خوب می‌داند تلافی می‌کند فردا حسین آه از آن روزی که خلوت می‌شود دورِ مزار بعد می‌بینی که مانده پیش تو تنها حسین بندگان شیخ و شاه و مال و دنیا نیستیم از همه عالم کفایت می‌کند ما را حسین شک ندارم نوکران را، از صف یوم الحساب می‌کشد بیرون ملک، می‌گوید: اینها با حسین ابر و باد و ماه و خورشید و فلک در مشت اوست لحظه‌ای ابرو بیاندازد اگر بالا حسین کوله‌باری از گناه آورده‌ام، چون گفته‌اند با دو قطره اشک، پاکش می‌کند یکجا حسین رمز و راز کاف و ها و یا و عین و صاد، اوست کَلْمَهُ الحُسنیٰ حسین و عُرْوَة الْوُثْقَی حسین بس که بخشیده‌ست می‌ترسم میان قتلگاه شمر را بخشیده باشد روز عاشورا حسین مادرم می‌گفت اگر شوق حرم داری بگو بعد تسبیحات بی‌بی حضرت زهرا …حسین هر که دلتنگ است بسم الله، هموار است راه خرج چندانی ندارد کربلا، یک یا حسین! *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .👇
. 📋 روضه‌خوان‌ها شب به شب غمگین به منبر می‌رسند روضه خوان ها شب به شب غمگین به منبر می رسند با همان یک یا حسین از سر به آخر می‌رسند روضه‌ها را از پسر تحویل بابا داده و از سرِ بر نیزه‌ی بابا به دختر می‌رسند گاه مابین مقاتل پابه‌پای بیت‌ها سمت سقا می‌روند اما به اکبر می‌رسند ارباً اربا روضه‌ی سختی است اما غالباً روضه سنگین می‌شود وقتی به اصغر می‌رسند گوش تا گوش علی را تیر از هر سو بُرید روضه‌خوان‌ها در همین مقتل به حنجر می‌رسند شمر می‌آید به گودال و به دستش خنجر است روضه‌ها از روی تل اینجا به خواهر می‌رسند من گُلی گم کرده‌ام می‌جویم او را، روضه ها از میان نیزه و خنجر به پیکر می‌رسند روضه ای سرتاسر گودال را پُر کرده است یا بنُیَّ ناله‌ها از سمت مادر می‌رسند عصر عاشوراست اما خیمه‌ها در آتشند دشمنان دارند از هرگوشه‌ای سر می‌رسند زینب از هر سو یتیمی را بغل وا می‌کند دختران فکر حجابند و به معجر می‌رسند شام در راه است و بر هر بام مردم منتظر نیزه داران یک به یک دارند با سر می‌رسند 📋 خدای من خدای من عریانه بچه‌ی باحیای من شاید همچین که همه رفتند بی‌بی اومد کنار این بدن، چادرش و کشید رو این بدن «خدای من؛ خدای من، عریانه بچه ی باحیای من خدای من؛ خدای من، کشتند بچمو روی پای من فرمود صبح و شب برای جد غریبم گریه کنید. - آقا برای کدوم روضه‌ست خیلی گریه می‌کنید؟! -نکنه روضه‌ی گوداله؟! نه -روضه‌ی علی‌اکبره؟! نه -روضه‌ی عموتون عباسه؟! نه روضه‌ی علی‌اصغره؟! نه پس چرا صبح و شب براش گریه می‌کنید فرمودند آخه شهادت که توو خونواده‌ی ما رسمه؛ می‌دونید اشک من برای چیه؟! برای اون لحظه‌ای که دستای عمه‌م و با طناب بستند یکی یکی همه رو سوار بر ناقه کرد، حالا خودش می‌خواست سوار بر ناقه بشه؛ یه نگاه کرد سمت گودال! باشو برای زینبت رکاب بگیر. یه نگاه کرد سمت علقمه عباس! غیرت الله! پاشو نگاه کن، یه عده نامحرم دور زینب و گرفتن 📋 گودال قتلگاه از کدوم طرفه وقت وقتِ غارت کردن شد هرکسی داره یه چیزی می‌بره. پیراهن ابی عبدالله و یه نفر درآورد، عمامه رو یکی برداشت، کفشا رو یکی برداشت، زره امام و عمر سعد ملعون برداشت، شمشیرش و یه نفر برداشت؛ اما اونی که همه رو می‌کشه اینه، یه نفر اومد دید هیچی بهش نرسیده. نگاهش به انگشتر افتاد، با خنجرش انگشت و برید انگشتر و درآورد. عمر سعد فریاد زد:« چه کسی حاضره بر سینه و بر پشت حسین اسب بتازونه؟! - ده نفر سوار بر مرکب شدند، انقدر بر سینه و پشت حسین تازوندن روضه رو فاطمه دختر ابی عبدالله داره می‌خونه، اوباش وارد خیمه‌ی ما شدند، من دختری خردسال بودم، دوتا خلخال توو پام داشتم؛ دیدم این خلخال و از پای من میکشه گریه می‌کنه. گفتم چرا گریه می‌کنی؟! گفت:« چرا گریه نکنم، در حالی که دارم دختر پیغمبر خدا رو غارت می‌کنم» گفتم بهش خوب این کار و نکن، مگه مجبوری خلخال منو ببری؟! گفت:« اگه من برندارم یه نفر دیگه میاد برمیداره»... کاش به همین خلخال و گهواره و لباس کهنه بودند، یکی یکی بچه‌ها رو دنبال می‌کردند. یکی یکی دخترای حسین و دنبال می‌کردند، با کعب نی و تازیانه هرکدوم و می‌گرفتند گوشواره‌ش و می‌کشیدند. این گوش پاره می‌شد، خون جاری می‌شد. یکی از این دخترا رو دنبال کردم، ترسیده بود تا گرفتنش مثل بید می‌لرزید، همچین که گرفتمش گفتم چرا می‌لرزی؟! کاری باهات ندارم، دامنت آتیش گرفته می‌خوام خاموشش کنم. تا دید دل من به رحم اومده، گفت:« آقا شنیدم آب آزاد شده» -گفتم:« آری آب آزاد شده» گفتم حتما تشنه‌شه رفتم یه ظرف آب آوردم بهش دادم. ظرف آب و گرفت. -آقا! گودال قتلگاه از کدوم طرفه؟! -برای چی می‌خوای بری؟! - آخه می‌دیدم لحظه‌های آخر، بابام همین جور که دست و پا می‌زد صداش و می‌شنیدم هی می‌گفت:«جگرم!»... شمارد بچه‌ها رو بی‌بی، یکی یکی بچه‌ها رو آمار گرفت، هرچی میشمارد می‌دید یکی کمه. گفت:« خواهرم ام کلثوم! میای بریم صحرا بگردیم، آخه روایت میگه یکی دوتا از این بچه‌ها زیر پای اسبا جون دادند. گفت:« شاید این بچه‌ هم جون داده باشه، بریم بگردیم توو این صحرا» این طرف و بگرد، اون طرف و بگرد، پیداش نکردن. یهو ام کلثوم رو کرد به زینب سلام الله علیها، خواهرم! من میدونم این بچه کجا رفته. -کجا رفته؟! آخه می‌دیدمش بابا بابا می‌کرد، شاید رفته سمت گودال. اومدیدم دیدیم آره، این بچه خودش و انداخته رو بدن بابا، هی داره میگه:« ابا»... بچه رو بغل گرفتم، عمه جان! توو این تاریکیا گودال و از کجا پیدا کردی؟! -گفت:« عمه! همین جور که توو این تاریکیا بابا بابا میگفتم، دیدم از یه طرفی هی صدا میاد:« اِلَیه»... اومدم رسیدم به یه بدن که سر نداره... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .
. 📋 ای حبیب خدا ای طبیب دلا از تو من خجلم و حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ای حبیب خدا/ ای طبیب دلا/ از تو من خجلم حرفای دلم و/ عاشقونه میگم /ای عزیز دلم به هیچی جز تو دل ندادم خوشم که مجنونِ تو شدم توو آتیشم باشم می‌خونم دوسِت دارم آقای خودم چشم وا کردم/ اومدی شدی/ تاب و تب من لب وا کردم/ اسم تو نشست/ روی لب من نجوا کردم/ دَمِ یا حسین/ شد یا ر‌َبِّ من «یا ثارالله، یا ثارالله، یا ثارالله» راز و نیازمی/ روح نمازمی/ شاه بنده نواز کربلاییم و/ تربت تو شده/ مُهر من توو نماز نماز به عشقِ تو می‌خوانم سلام میدم قبلش به شما نمازِ بی مُهر تربت یه چیزی کم داره به خدا تحت قبه‌ت/ قبلگاهه/ راز و نیازِ من مُهر تربت/ شده زینته/ جانمازِ من اشک روضه‌م/ توو بیچارگی/ چاره‌ساز من «یا ثارالله، یا ثارالله، یا ثارالله» راه سعادتی/ روح عبادتی/ ای اساس نماز درسِ برای ما/ اینکه جنگ و رها کنی/ واسه نماز تو عشق می‌ورزی به نماز منم میگم مجنون توأم واسه نمازم کم بزارم بدهکار و مدیون توأم کاشکی جونم/ بشه فدای/ دین خدا کاشکی خونم/ بریزه به پای/ راه شما کاشکی باشم/ مثِ شهدا/ فدای شما «یا ثارالله، یا ثارالله، یا ثارالله» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ اجرا .👇