eitaa logo
امام حسین ع
22.2هزار دنبال‌کننده
414 عکس
2.1هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
Untitled 17.mp3
25.46M
#بخش_پایانی #محمدحسین_حدادیان #کربلایی_محمدحسین_حدادیان @emame3vom
امام حسین ع
. 📖 #روضه_متنی #فاطمیه 🔊 #مناجات با #امام_زمان عج و روضه مادر سادات ⚫️ شب شهادت حضرت زهرا س | #بخ
. ادامه 👆 📖 🔊 روضه حضرت زهرا سلام الله علیها ⚫️ شب شهادت حضرت زهرا س | 🔻 * اگه شهادت نبود، بیجا میکردم این حرفارو بزنم، ببخشن منو بزرگترها، روز روزِ غم امام زمانه بی بی جان، ما شنیدیم، که زخمی شده ای در یثرب علت رنگ کبود، همه نیلوفرها یک بیت بخونم و نشستم، بهرمو بردم، شاید تا آخر عمرم بیمه روضه شدم، الحمدلله، چقد اینجا روضش دل نشینه، بی خود نی تا دم در مردم رو پا هم دیگه نشستن، از همینجا به آقات یه سَرسلامتی بده، صدقه بذارید کنار برا اقا، این یک بیتو بگم از جای مردم قم، از جای مردم این بیت، به جانب خانم عرض میکنم کاش همسایه ما میشدی (ببین خانم، چجور دور بچت میگردن مردم، ما یه امام زاده داریم، با ده تا نسل به شما میخوره، تا کجاها عقب عقب میریم میگیم بچه زهراست) کاش، همسایه ما میشدی، ای مادر جان بخدا، میخ ندارد، در اینجا، درها (یا فاطمه یازهرا)5 دلم شکسته، دلم را نمیخری مادر مرا کنار مزارت نمیبری مادر اگر چه غرق گناهم ولی خبر دارم تو آبروی کسی را نمیبری مادر (حالا از بی بی یه چیزی بگیریم و دعا فرجو بخونیم) (مادر قلب منم جلا بده)2 مادر، به خاطر خدا بده مادر، به ما یه کربلا بده مادر، دلم یه کربلا میخواد مادر، یه گنبد طلا میخواد مادر، دلم امام رضا میخواد اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم همه که با هم بخونیم به دل حضرت میشینه ان شاالله، وقتی به دل یه صحبه و نوکرش بشینه به دل اون هم میشینه اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ ... .
امام حسین ع
. 📖 #متن_روضه 🔊 #مناجات با #امام_زمان عج و روضه حضرت زهرا س ⚫️ شب شهادت حضرت زهرا س | #فاطمیه 🔻
. 🔊 روضه حضرت زهرا سلام الله علیها ⚫️ شب شهادت حضرت زهرا س | 🔻 * اگه شهادت نبود، بیجا میکردم این حرفارو بزنم، ببخشن منو بزرگترها، روز روزِ غم امام زمانه بی بی جان، ما شنیدیم، که زخمی شده ای در یثرب علت رنگ کبود، همه نیلوفرها یک بیت بخونم و نشستم، بهرمو بردم، شاید تا آخر عمرم بیمه روضه شدم، الحمدلله، چقد اینجا روضش دل نشینه، بی خود نی تا دم در مردم رو پا هم دیگه نشستن، از همینجا به آقات یه سَرسلامتی بده، صدقه بذارید کنار برا اقا، این یک بیتو بگم از جای مردم قم، از جای مردم این بیت، به جانب خانم عرض میکنم کاش همسایه ما میشدی (ببین خانم، چجور دور بچت میگردن مردم، ما یه امام زاده داریم، با ده تا نسل به شما میخوره، تا کجاها عقب عقب میریم میگیم بچه زهراست) کاش، همسایه ما میشدی، ای مادر جان بخدا، میخ ندارد، در اینجا، درها (یا فاطمه یازهرا)5 دلم شکسته، دلم را نمیخری مادر مرا کنار مزارت نمیبری مادر اگر چه غرق گناهم ولی خبر دارم تو آبروی کسی را نمیبری مادر (حالا از بی بی یه چیزی بگیریم و دعا فرجو بخونیم) (مادر قلب منم جلا بده)2 مادر، به خاطر خدا بده مادر، به ما یه کربلا بده مادر، دلم یه کربلا میخواد مادر، یه گنبد طلا میخواد مادر، دلم امام رضا میخواد اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم همه که با هم بخونیم به دل حضرت میشینه ان شاالله، وقتی به دل یه صحبه و نوکرش بشینه به دل اون هم میشینه اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ ... حاج حيدر خمسه 🏴🏴
👆 📖 ۲ 🔊 شب اول محرم الحرام 🔘 قسمت پایانی **** بانویِ آسیه و ساره و مریم زهرا که کنیزان تو هستند همه دخترها نه فقط ام ابیها به شما باید گفت مادر خلقِ خدا مادرم پیغمبر غلط کرد زده .... زنِ تنها گیر آوردی ای نامرد ... حالا زدی جلو پسر مادرُ نمی زنن ... بیست سالش نشد موهاش سفید شد ... دیگه قدش راست نشد ... همه عالم می دونند دختر باباییِ یعنی پسر مادریِ عمداً مقابلِ پسرِ ارشدت زدن ... من یه دونه دیگش را بگم ببینم روضه کجا میره ،یه خانم الان پا برهنه تو کربلا به سینه می کوبه ... چی میگه ؟ غریبِ مادر ... همچو ارباب سرم را به کفِ پات نهم اومد تو حجره دید هر کی صورت یه جا گذشته ، امام حسن صورت رو صورت ، حضرت زینب صورت رو سینه ، یه نگاه این ور اون ور کرد دوید اومد پایین پا ... این پارچه را زد کنار صورتش را گذاشت کفِ پایِ مادر ... هی صدا میزد یا اماه اماه .... دید صدا نمی آد ... هی نگاه می کرد ببینه چشماش باز میشه یا نه ... صدا نیومد بغضش ترکید ، مادر تا حالا نشده بود حسین صدات بزنه جوابشُ ندی روضۀ من اینجاست ، من میگم کاش این ماجرا همینجا تموم میشد ، اینجا مادر جواب نداد کربلا هلال میگه دیدم صداش میاد سپرشُ آب کرد اومد دم گودال داره بیرون میاد هلال کجا میری آب میبرم براش ... یه لبخندی زد ، دیر اومدی الان سیرابش کردم ... گفتم تو که کارتُ کردی چرا دست و پات میلرزه ... هلال داشتم میبرید صدایی شنیدم بنیَ ...بنیَ ... قتلوک ... ضبحوک ... حسین ... کربلا دریایی از خون آمده شمر از گودال بیرون آمده میخوام یه جوری امشب کار همه را انجام بدی با این ذکرت ، گرفتارا ، حاجت دارا ، یه جوری آقاتُ صدا بزنی گیر همه با این ذکرت باز بشه بریم کربلا ... حسین ... دلم یه کربلا میخواد ... حسین ... یه گنبد طلا میخواد ... حسین ... دلم امام رضا میخواد ... 🎤 حاج حيدر خمسه .
. 📖 🔊 روضه سلام الله علیها ⚫️ شب | 🔻 * اگه شهادت نبود، بیجا میکردم این حرفارو بزنم، ببخشن منو بزرگترها، روز روزِ غم امام زمانه بی بی جان، ما شنیدیم، که زخمی شده ای در یثرب علت رنگ کبود، همه نیلوفرها یک بیت بخونم و نشستم، بهرمو بردم، شاید تا آخر عمرم بیمه روضه شدم، الحمدلله، چقد اینجا روضش دل نشینه، بی خود نی تا دم در مردم رو پا هم دیگه نشستن، از همینجا به آقات یه سَرسلامتی بده، صدقه بذارید کنار برا اقا، این یک بیتو بگم از جای مردم قم، از جای مردم این بیت، به جانب خانم عرض میکنم کاش همسایه ما میشدی (ببین خانم، چجور دور بچت میگردن مردم، ما یه امام زاده داریم، با ده تا نسل به شما میخوره، تا کجاها عقب عقب میریم میگیم بچه زهراست) کاش، همسایه ما میشدی، ای مادر جان بخدا، میخ ندارد، در اینجا، درها (یا فاطمه یازهرا)5 دلم شکسته، دلم را نمیخری مادر مرا کنار مزارت نمیبری مادر اگر چه غرق گناهم ولی خبر دارم تو آبروی کسی را نمیبری مادر (حالا از بی بی یه چیزی بگیریم و دعا فرجو بخونیم) (مادر قلب منم جلا بده)2 مادر، به خاطر خدا بده مادر، به ما یه کربلا بده مادر، دلم یه کربلا میخواد مادر، یه گنبد طلا میخواد مادر، دلم امام رضا میخواد اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم همه که با هم بخونیم به دل حضرت میشینه ان شاالله، وقتی به دل یه صحبه و نوکرش بشینه به دل اون هم میشینه اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ ... 🎤 حاج حيدر خمسه 🏴👇🏴
. 📖 🔊 روضه جانسوز امام حسن و حضرت زهرا سلام الله علیها ⚫️ تخریب قبرستان بقیع | 🔻 ** به هر کسی که به فکرم رسید رو زده ام ولی برایِ وساطت کسی قدم نگذاشت به من نخواسته دادی ، نگفته بخشیدی بزرگواری تو فرصتِ قسمِ نگذاشت ... آقا،قلبِ منم جلا بده آقا،به خاطرِ رضا بده آقا،به ما یه کربلا بده ... کاش آنجا داشت تکه سایبانی لااقل کاش میدادن بر گریه امانی لااقل *همۀ زیارت گاه ها،هی به خودت فشار میاری گریه کنی ، اگه اشکِتم نیاد هی اینور اونور میزنی بابا یه قطره هی به آقا میگی نزار خشک برم ، میمیرم ... یه جایِ این عالم زیارت میری بغض میاد هی میگی نه نه ... هی حواسِتُ پرت میکنی اشکِت نیاد،آخه اشکِت بیاد ردِت می کنن ... به خدا مدینه جرات نداری جلو قبرِ امام حسن گریه کنی ... فقط باید نگاه کنی،هی به خودت بگی گریه نکن بزار بیشتر وایستی ... اما قبل از اینکه بری مدینه روضه خوان ها میگفتن مدینه،قبرستانِ بقیع یه جا میشه خوب گریه کردُ رو روضه خواند ... باید بری ببینی،یه جایِ بقیع اونم بالایِ قبرِ خانوم ام البنینِ ... الا مادر به قربونِ جمالِت ... یه بار یه مادرُ تونستن جسارت کنن،دیگه تموم شد . دیگه ابوالفضل پایِ کاره ... کاشکی می شد بریزی آب بر قبرِ حسن کاش آنجا داشت شبها روضه خوانی لااقل کاشکی میشد کنارِ قبرِ زهرا سینه زد کاش میشد تا سحر آنجا بمانی لااقل کاش در خاکِ بقیع اذنِ زیارت داشتیم کاشکی وقتِ نماز آن هم جماعت داشتیم آخرش آقا به این تقدیر پایان میدهد خاتمه بر غصۀ قلبِ پریشان میدهد مطمئنم او بیاید کارِ عالم دستِ ماست ساختُ سازِ حرم را دستِ ایران میدهد کارفرما مهدیُ ما پا رکابش میشویم اولش نقشه برایِ صحنُ ایوان می دهد گنبدُ گلدستهُ ایوان ، طلایی میشود و طلاییِ این سه را شاه خراسان می دهد هر چه سینه زن بیاید در حرم جا میشود دور تا دورِ رواقُ صحن حرم غوغا میشود حیف اینها آرزوی های قلوبِ مضطر است حیف این ها بغضِ جاریِ دو چشمانِ تر است ای بقیع که پر از درد و غباری خود بگو در کدامین گوشه از خاکِ تو قبر مادر است *مدینه رفته ها میدونن،مدینه آدم دلشوره داره برگرده ، اگه یکی بپرسه قبر زهرا رو رفتی ...؟؟ تو مدینه دورُبَر قبرستان بقیع بچه شیعه ها باحیا پاشونو از پاشون برمیدارن ... میگه نکنه زیرِ پام قبر مادر باشه ... هرجا کبوترها جمع میشن بچه شیعه ها میرن اونجا یه فاتحه میخونند ... هرجا می بینن شلوغیه میگن شاید اینجا باشه ... می دونید این ازکجا برا ما اومده ؟؟ آخه اومد تو گودال نمی شناخت حسین و یه وقت دید یه کبوتر ... آخ نشسته یه بدنی که سر نداره ... بچه ها،بقیع و خراب کردن ، اما قبل از این که خراب کنند مطمئن شدن کسی داخل نباشه ... آره به خاک کشیدن،اما کسی زیر خاک نموند ... این وهابی ها نسل شون ازهمین نسلِ" *سادات ببخشید،گفت علی،بزار من برم در و باز کنم،اینا اومدن تو رو ببرن ... تو بری من میمیرم،بزار من برم،تا حالا رو حرفِ تو حرف نزدم ... من برم ... یکی اینکه من دخترِ پیغمبرشونم ... دوم اینکه من تازه داغ دیدم ... سومُ بگم ؟؟اینا از زن ها شون شنیدن ( آره همونی که تو فکر کردی،من نمیگم،آره درسته اینا فهمیدن زهرا ...) اما یه وقت آقاتون یه صدای شنید،صدای خانومِ ... یا اَبتاه ... چهل نفر ... در شکست ... چهل تا اومدن تو ... اما زهرا رو ندیدن ... بخودشون گفتن ، آلان داشت حرف میزد ... در افتاد ... چهل تا حرومی ... (بگم یا نه ...؟) تا میخواست مادرتون داد بزنه یکی رد میشد ... آخری که رد شد داد زد، فضه خُذینی ... (نگین روضه باز خوند ، نه این روضه کوچه هست ) همه روضه ها باید ختمِ به کربلا بشه ... اینجا چهل نفر ... کربلا ده تا اسب ... هر اسب چارتا نعل داره ... کار بجایی رسید : اسبها سهم زیادی ز تنت را بردند ... لذا اربعین،زینب اومد کربلا هنوز به قبرا نرسیده بود با صورت اومد زمین ... دویدا ... خانم ، خانم ، اینجا که قبری نیست؟ قبرا جلوست گفت برو کنار ... کجا بودی ، صبح یازدهم یا عصر عاشورا تمامِ صحرا ... ببین این تکه پیراهنِشِ ... همۀ صحرا بویِ حسین رو گرفت ... حسین ... 🎤 حاج حيدر خمسه 🏴
. 📖 🔊 روضه ورود به کربلا و حضرت رباب سلام الله علیها 🔘 روضه شب دوم محرم *** رسیدند کربلا ، گفت وایسید اینجا یه خبرهایی است، علی اکبر "جانم بابا ؛ برو ببین این دورو بر کسی هست، با پسر عموها سوار مرکب شدند ، دور تا دور کربلا یه چادر یه پیرمرد حال و احوال ، پیرمرد بلدی این اطراف رو؟.. آره من مال اینجام، محترم آوردن خدمت سیدالشهداء حال و احوال ، پیرمرد اینجا را بلدی؟.. آره آقا، حالا زینب به گوشِ ، رباب به گوشِ، گفت پیرمرد اسم اینجا چیه؟ گفت قاضریه . دوباره پرسید اسم دیگه داره؟ دونه به دونه حالا گفت، (حرف منه زینب گفت خب پرسیدی برو دنبال چی هستی) دوباره پرسید پیرمرد اسم دیگری هم داره؟ گفت نینوا، یه خورده دلها به تب و تاب افتاد، پیرمرد اینجا نام دیگه ای داره، یه خورده فکر کرد، گفت بله آقا خیلی قدیم ترا به اینجا کرب و بلا .. یهو غم رویِ دل زینب نشست .. آقاتون چشم هاشو بست .. سر گرفت بالا .. "اعوذ بالله من الکرب و بلا" ... حسین .... من یه روضه دارم میترسم وقتم اجازه نده، بذار روضه مو بگم روضۀ شب دوم من اینه بمونِ یادگار، کاروان به محض اینکه رسید ، پردۀ کجاوه رو کنار زد، دید واویلا چه رفت و آمدیِ ... یکی از هاشمی ها رو صدا زد، گفت جانم خانم" چه خبره؟ گفت آقا فرمودن اینجا می مونیم، گفت چرا همه بارا رو دارید زمین میگذارید، گفت فرموند اینجا زیاد می مونیم خیمه ها را بزنید، آخ بند دلش پاره شد ... با بچه اش اومد پایین، اومد جلو کجاوه زینب ، از اینجا به بعد روضه زنونه ست ... اما مردها شما داد بزنید یه وقت صدا جیغ زنها نیاد ... ما خوب نمی دونیم زن جیغ بزنه ... یه بار زنها جیغ زدند، یه بار زنها فریاد زدند ... کی؟ غروب بود، تا رسید به خیمه ها ... اومد جلوی کجاوه عمۀ سادات، گفت خانم، قرار بمونیم؟ گفت آره رباب. گفت خانم اینورا آب هست؟ رباب اینجا فراونی آبِ ، رباب اون دجله ست، رباب اون فراتِ . یه لبخندی زد، گفت خیالم راحت ، میدونه که بچه دارم، اما ده روز گذشت دیدند رباب چادر به کمر بسته، نفس بریده .. بگم یا نه؟.. از این خیمه به اون خیمه.... چیه رباب؟.. کسی آب داره؟.. لباش ترکیده ... چشم هاش وا نمیشه ... حسین ... یه جمله هم اومد به ابی عبدالله گفت . تا با خبر شد چه خبره ناله زد تا زد قدم دیدی چه آمد بر سرم گفت در بینِ حرم دیدی چه آمد بر سرم چیست اینجا غیرِ غَم دیدی چه آمد بر سرم مادرم ای مادرم دیدی چه آمد بر سرم این حرم گهواره دارد جانِ زینب بازگرد مادری بیچاره دارد جانِ زینب بازگرد زینبی آواره دارد جانِ زینب بازگرد درد وقتی چاره دارد جانِ زینب بازگرد حسین ...... 🎤 حاج حيدر خمسه 🏴