eitaa logo
امام حسین ع
17هزار دنبال‌کننده
389 عکس
1.9هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
🎼دختر بگو ملیکهء هفت آسمان.. |⇦• مدح و توسل ویژۀ ایام ولادتِ حضرت رقیه سلام الله علیها به نفسِ حاج حیدر خمسه•✾• ┅═┄⊰༻🌼༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻🌼༺⊱┄═┅ رقیه ، رقیه قلبِ منم جلا بده رقیه ، رقیه به خاطر خدا بده رقیه ، رقیه عیدی یه کربلا بده دختر بگو ملیکهء هفت آسمان بخوان دختر بگو فرشتهء کون و مکان بخوان در مکتب سه سالهء توحید پا گرفت چادر نماز کوچک او را جنان بخوان بنویس دختر از دو‌طرف خط فاصله یعنی برایِ حضرت عباس جان بخوان *برات تولد گرفتن خانم .. اما بی بی جانم ما میخوایم به عالم بگیم برا دختر سه ساله گل میارن .. عروسک میارن .. براش تولد میگیرن .. بگو خانم کادو چشمِ خیس به کارت میاد .. طرف شاید تو خرج زندگیشم مونده باشه ما وقتی صحبت روضه میشه میگه این سهم خانم .. ان شالله فردا قیامت این خانم میاد شفاعتِ ما رو میکنه ، دست ما رو تو دستِ باباش میزاره .. خانم .. بابات حرفِ تو رو زمین نمیزنه .. به بابات بگو ما دلمون برا حرمش تنگ شده ..* داری گره به کار فرو بسته ای اگر هر وقت دل شکسته شدی آن زمان بخوان ما را بر آستان بطلب زائرت شوم *پیر مردامون برا دختربچه ت گریه میکنن ، اما به مشت پیرمرد هم کربلا .. با عصا اومدن ..* ما را بر آستان بطلب زائرت شوم ما را بر آستان تو به پابوستان بخوان از مُلک تا مَلک سر این سفره سائلند او را کریم زادهء گسترده خوان، بخوان او را همیشه فاطمهء کربلا بگو اما همیشه فاطمهء قد کمان بخوان وقتی قدم ‌به ساحت خورشید میزنی خاموش محتشم ولی ای روضه خوان بخوان... کشتی شکست خورده نه ، او خود سفینه است اصلاً دمشق بی بیِ‌مان خود مدینه است جشنی گرفته بود پُر از دلبری براش *هر کی چشماش بارونی شد برا همه دعا کنه .. بی بی جان ، حاجت دارم ، خانم جان ، میدونی ما اجدادمونم کنیز و غلامت بودن .. بی بی جان دلمون گرفته .. الهی دورت بگردم .. پا داری بیای روضه ی ما ؟! نه والله .. * جشنی گرفته بود پُر از دلبری براش جشنِ تولدی که شده محشری براش کیکی که یا رقیه به رویش نوشته بود آماده کرده بود دم آخری براش گیسویِ تاب خوردهء با تور بسته داشت یک‌ بال هم گذاشته عین پری براش نجمه گرفته جای عمویِ بزرگ او یک سینه ریز نقره ای مرمری براش در سومین بهاره ی جشن تولدش هدیه گرفته بود عمو روسری براش آورده بود یک گل سر یک نفر که هست در بین دختران چقدر مشتری براش *چه گل سری .. با مو کشیدن ..* اکبر برای هدیه عروسک گرفته بود از این نداشت تحفه ی زیباتری براش اصلاً حسین موافق با گوشواره نیست اصرارِ عمه بود که یا می خری براش - - یا لا اقل اجازه بده من بیاورم تا خاطرِ خوشی شود این آخری براش ... اما چه حیف شد ز فلک تاج برده اند هر چه گرفته بود به تاراج برده اند شاعر : چون شده حیدری تبار؛ رقیّه هست اعجوبه‌ی وقار؛ رقیّه مثل عمّه شد استوار؛ رقیّه گرچه دیده سه تا بهار؛ رقیّه در کمالات؛ او مثال ندارد غیر راه علی مسیر ندیدم داخل خانه‌اش صغیر ندیدم سر بلندند؛ سر به زیر ندیدم من در این خانه غیر شیر ندیدم شیر بودن که سنّ و سال ندارد دست به دیوار رفت مسخره کردند کوچه هر بار رفت مسخره کردند بین انظار رفت مسخره کردند سر بازار رفت مسخره کردند معجر پاره قیل و قال ندارد .
🍁🍂* روضه و توسل بسیار جانسوز _هشت شوال سالروز تخریب قبور ائمه بقیع صلوات الله علیهم اجمعین_حاج حیدر خمسه*🍁🍂 •┈┈••✾••✾••┈┈• ↶توجه↷: جهت استفاده ، روضه ها حتما به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. •┈┈••✾••✾••┈┈• غمِ فراقِ تو اصلا برام کم نگذاشت لبم که خواست شکایت کند،دلم نگذاشت همیشه دردِ دِلم با تو نیمه کاره گذشت *تا اومدم باهات حرف بزنم بغضم گرفت ... (دیدی میخوای بری یه حرم) وقتی راه می اُفتم میگم اینو میگم ... اینم میگم ... برسم دردِ فلانی رم میگم ... تا برسی هی تمرین می کنی از کجا بگم ، چه جور بگم ... اما میرسی حرم یادت میره همه چی ... سلام آقا ... کربلا بیچارم کرده ، میگم میرم حرمِش حرفامو میزنم ... اما گودالُ می بینم ... بدجور بِهَمم ریختی ... اذیتم نکن ... آقا میبینی دوسِت دارم ... به خدا یه وقتا اخلاقم برمیگرده حرمم دیر شده .... من یه وقتا بد اخلاق میشم نجفم دیر شده ..... دیدی از کربلا میای چه مهربونی ... من هر وقت از کربلا میام مهربون میشم ... انقدر فاصله رو زیاد نکن ... میکشی مرا ... * همیشه دردِ دِلم با تو نیمه کاره گذشت لبم که باز شد این دفعه گریه ام نگذاشت حسین ... دلم یه کربلا می خواد ... حسین ... یه گنبدِ طلا می خواد ... حسین ... دلم امام رضا می خواد ... زمانه باعثِ هجران نشد ، خودم شده ام گناه کاریِ هر روزۀ خودم نگذاشت *این یه بیتُ میگم بعدش میخوام با هم بگیم ...* مرا ببخش که از دوری ات نمی میرم ... *آره ما لافِش رو میزنم ... عاشق کی بود؟؟ دیدن چادر به کمر بست .. گفت بری دنبالِت اومدم ... بعد از وداعِ آخر یه نگاه بهش کرد گفت چی میگی خواهر؟؟ گفت بری ، میام .... من اینجا بمون نیستم .... با تو اومدم با تو برمیگردم ... آقا بغض کرد یه نگا بهش کرد دید اگه بهش حرف بزنه زینب میمیره ... گفت یادتِ مادرم مدینه جون داد؟؟ ... به خاطرِ تو وایسادم ... (اینه عاشق ...) گفت بری میمیرم ... لذا دستِشو گذاشت رو سینه ش ، (امشب یه دست رو سینۀ ما بزار ...) بریدم آقا ... دستُ گذاشت رو سینه ش برداشت گفت برو ... بچه هاتو بر می گردونم ، برو ... اما رسیدی به مادرم ، سلاممُ به مادرم برسون ...* مرا ببخش که از دوری ات نمی میرم ... سرم دوید به سویت ولی پَرم نگذاشت *گفت من هفت هشت سالَم بود ، گفت تو همین بین الحرمینِ حالا بازار بوده گفت بابام یه گاراژی داشت نجاری چوب بُری ، هر سال اربعین اهلِ بصره یه هیئتِ قوی داشتن جا نداشتن ، بابام گاراژُ سه روز میداد به اینا ، خودِشم خادمشون میشد ، می گفت اینجا مالِ امام حسینِ(علیه السلام) یه کارِ خوب به بابام خورد قبلِ اربعین این ور اون ور پول قرض کرد هرچی داشتیم فروخت هشتاد دینارِ اون موقع پول جور کرد رفت چوبُ الوار خرید ریخت تو گاراژ کارُ شروع کنه اربعین شد ، بصره ای ها اومدن ... گفت بزا بعدِ اربعین کارُ شروع می کنم تحویلشون داد گاراژُ ، سیاهی بزنن ، دیگاشونو به پا کنن . فرداش اومد به اینا سر بزنه ، دید همه چوبا نو رو زدن زیرِ دیگا تو آتیش داره میسوزه ، یه نگا به چوبا کرد ، یه نگا به حرم ... اشک تو چشاش اومد ، گفت من چی کار کنم حالا ؟؟؟ خو بدهکارِ مردمم ، چی به اینا بگم ، دیگه سوخته ... الان میام حرم ... گفت بابام رفت دمِ در کفشداری ، اون موقع اینطوری بود کفش میدادی مفاتیح بهت میدادن ، گفت رفت داخِلِ حرم ، دم ضریح مفاتیح رو باز کرد دید الله اکبر ... هشتاد دینار لایِ مفاتیحِ ... آقا کسی پول گم نکرده ؟؟؟ اومد کفشداری کسی پول گم نکرده ؟؟ نه حاجی ... پولَ رو برداشت اومد دفترِ میرزایِ شیرازی رحمه الله علیه تا رفت تو گفت سلام حاجی ، گفت سلام ، برو ... مگه نگرفتی پولِتو ... درِ این خونه دوزار دادی واینَستیا ... بدهی تو دادی .... آقا اینا از زنُ بچه هاشون میزنن برا تو روضه میگیرن ... اینا برا عزیزاشون اینطور مجلِس نمی گیرن ... برا خراب شدنِ قبرِ اجدادِ شما ببین سیاه پوش شدن ... خیلی مدیونِت هستم ، خبر داری ؟ خیلی من دِل به تو بستم ، خبر داری ؟ عمریه نوکرِت هستم ، خبر داری ؟ ۶
🍁🍂* _ روضه و توسل بسیار جانسوز _هشت شوال سالروز تخریب قبور ائمه بقیع صلوات الله علیهم اجمعین_حاج حیدر خمسه*🍁🍂 •┈┈••✾••✾••┈┈• ↶توجه↷: جهت استفاده ، روضه ها حتما به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. •┈┈••✾••✾••┈┈• به هر کسی که به فکرم رسید رو زده ام ولی برایِ وساطت کسی قدم نگذاشت به من نخواسته دادی ، نگفته بخشیدی بزرگواری تو فرصتِ قسمِ نگذاشت ... آقا،قلبِ منم جلا بده آقا،به خاطرِ رضا بده آقا،به ما یه کربلا بده ... کاش آنجا داشت تکه سایبانی لااقل کاش میدادن بر گریه امانی لااقل *همۀ زیارت گاه ها،هی به خودت فشار میاری گریه کنی ، اگه اشکِتم نیاد هی اینور اونور میزنی بابا یه قطره هی به آقا میگی نزار خشک برم ، میمیرم ... یه جایِ این عالم زیارت میری بغض میاد هی میگی نه نه ... هی حواسِتُ پرت میکنی اشکِت نیاد،آخه اشکِت بیاد ردِت می کنن ... به خدا مدینه جرات نداری جلو قبرِ امام حسن گریه کنی ... فقط باید نگاه کنی،هی به خودت بگی گریه نکن بزار بیشتر وایستی ... اما قبل از اینکه بری مدینه روضه خوان ها میگفتن مدینه،قبرستانِ بقیع یه جا میشه خوب گریه کردُ رو روضه خواند ... باید بری ببینی،یه جایِ بقیع اونم بالایِ قبرِ خانوم ام البنینِ ... الا مادر به قربونِ جمالِت ... یه بار یه مادرُ تونستن جسارت کنن،دیگه تموم شد . دیگه ابوالفضل پایِ کاره ... کاشکی می شد بریزی آب بر قبرِ حسن کاش آنجا داشت شبها روضه خوانی لااقل کاشکی میشد کنارِ قبرِ زهرا سینه زد کاش میشد تا سحر آنجا بمانی لااقل کاش در خاکِ بقیع اذنِ زیارت داشتیم کاشکی وقتِ نماز آن هم جماعت داشتیم آخرش آقا به این تقدیر پایان میدهد خاتمه بر غصۀ قلبِ پریشان میدهد مطمئنم او بیاید کارِ عالم دستِ ماست ساختُ سازِ حرم را دستِ ایران میدهد کارفرما مهدیُ ما پا رکابش میشویم اولش نقشه برایِ صحنُ ایوان می دهد گنبدُ گلدستهُ ایوان ، طلایی میشود و طلاییِ این سه را شاه خراسان می دهد هر چه سینه زن بیاید در حرم جا میشود دور تا دورِ رواقُ صحن حرم غوغا میشود حیف اینها آرزوی های قلوبِ مضطر است حیف این ها بغضِ جاریِ دو چشمانِ تر است ای بقیع که پر از درد و غباری خود بگو در کدامین گوشه از خاکِ تو قبر مادر است *مدینه رفته ها میدونن،مدینه آدم دلشوره داره برگرده ، اگه یکی بپرسه قبر زهرا رو رفتی ...؟؟ تو مدینه دورُبَر قبرستان بقیع بچه شیعه ها باحیا پاشونو از پاشون برمیدارن ... میگه نکنه زیرِ پام قبر مادر باشه ... هرجا کبوترها جمع میشن بچه شیعه ها میرن اونجا یه فاتحه میخونند ... هرجا می بینن شلوغیه میگن شاید اینجا باشه ... می دونید این ازکجا برا ما اومده ؟؟ آخه اومد تو گودال نمی شناخت حسین و یه وقت دید یه کبوتر ... آخ نشسته یه بدنی که سر نداره ... بچه ها،بقیع و خراب کردن ، اما قبل از این که خراب کنند مطمئن شدن کسی داخل نباشه ... آره به خاک کشیدن،اما کسی زیر خاک نموند ... این وهابی ها نسل شون ازهمین نسلِ" @emame3vom *سادات ببخشید،گفت علی،بزار من برم در و باز کنم،اینا اومدن تو رو ببرن ... تو بری من میمیرم،بزار من برم،تا حالا رو حرفِ تو حرف نزدم ... من برم ... یکی اینکه من دخترِ پیغمبرشونم ... دوم اینکه من تازه داغ دیدم ... سومُ بگم ؟؟اینا از زن ها شون شنیدن ( آره همونی که تو فکر کردی،من نمیگم،آره درسته اینا فهمیدن زهرا ...) اما یه وقت آقاتون یه صدای شنید،صدای خانومِ ... یا اَبتاه ... چهل نفر ... در شکست ... چهل تا اومدن تو ... اما زهرا رو ندیدن ... بخودشون گفتن ، آلان داشت حرف میزد ... در افتاد ... چهل تا حرومی ... (بگم یا نه ...؟) تا میخواست مادرتون داد بزنه یکی رد میشد ... آخری که رد شد داد زد، فضه خُذینی ... (نگین روضه باز خوند ، نه این روضه کوچه هست) همه روضه ها باید ختمِ به کربلا بشه ... اینجا چهل نفر ... کربلا ده تا اسب ... هر اسب چارتا نعل داره ... کار بجایی رسید : اسبها سهم زیادی ز تنت را بردند ... لذا اربعین،زینب اومد کربلا هنوز به قبرا نرسیده بود با صورت اومد زمین ... دویدا ... خانم ، خانم ، اینجا که قبری نیست؟ قبرا جلوست گفت برو کنار ... کجا بودی ، صبح یازدهم یا عصر عاشورا تمامِ صحرا ... ببین این تکه پیراهنِشِ ... همۀ صحرا بویِ حسین رو گرفت ... حسین ... @emame3vom ۶
. و توسل ویژۀ ایام شهادت حضرت عبدالعظیم الحسنی علیه السلام به نفس حاج حیدر خمسه ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ اینجا دیار گریه کن ها از قدیم است دولت سرایِ حضرت عبدالعظیم است صاحب لوایِ این حرم شاهی کریم است تنها پناه بی پناهان ، این حریم است با لطفِ این آقا گدا عبدِ خدا شد هر سائلی در این حرم حاجت روا شد بوی حسن دارد ضریحِ دل ربایش قربانِ رنگِ سبزِ آن گلدسته هایش اینجا غمی دیرینه دارد گریه هایش این سرزمین خیلی گران باشد بهایش این خاک را وعده به یک نامرد دادند داغِ حسین را بر دل زهرا نهادند شب های جمعه نیمه شب ها تا سپیده بر رویِ اسرارش خدا پرده کشیده از راه می آید زنی قامت خمیده لب میگذارد رویِ حلقوم بریده فریادهای یا بُنّی پا بگیرد حیدر می آید بازوی زهرا بگیرد روضه نمیخواهد تنی که سر ندارد قربانِ آن آقا که انگشتر ندارد *آخر شب گفت برم گودال .. ببینم چی سرش اومده .. نزدیک گودال شد دید از گودال صدا میاد .. یا مادرمِ یا بابامِ .. اومد جلو ، بچه سیدا .. دید ساربانِ .. خنجر رو از قلاف بیرون کشیده .. او میبرید و من میبریدم ..* روضه نمیخواهد تنی که سر ندارد قربانِ آن آقا که انگشتر ندارد یک تکه ای سالم در آن پیکر ندارد جایی برای بوسه ی مادر ندارد بالاسرش در کنج گودال داد میزد او میزد و مادرش فریاد میزد .. از تشنگی لب های عطشانت بهم خورد ترکیب ابروها و چشمانت بهم خورد از شدت ضربه دو دندانت بهم خورد بنشست رویِ سینه سامانت بهم خورد راهِ تو را در گودیِ گودال بستند بر پیکرِ تو نیزه ها را می شکستند 👇
heydarkhamsee-@yaa_hossein.mp3
11.5M
روضه يكشنبه٢٥خرداد١٣٩٩ 📜عمريست زير دين... 🎙 (ع) شهادت (ع)
4_5868530518823274464.mp3
6.18M
#روضه_حضرت_عباس(ع) بخش اول 📜السلام عليك يا سقا... #حاج_حيدر_خمسه ۱۳۹۹ هيئت احرار الحسين(ع)
4_5868530518823274465.mp3
4.89M
(ع) 📜آه بى دست به زمين خوردى... ۱۳۹۹ هيئت احرار الحسين(ع) ما انفجار نور بود
ahraralhosein2249901.mp3
5.94M
📆 يكشنبه٢٢تير١٣٩٩ درد و دل با #امام_زمان(عج) 📜 خوب است كه عاشق.. 🎙#حاج_حیدر_خمسه #هيئت_احرار_الحسين(ع)
ahraralhosein2249903.mp3
5.11M
📆 يكشنبه٢٢تير١٣٩٩ #درد و دل با #امام_زمان (عج) بخش دوم 📜 پرواز من اين است... 🎙#حاج_حیدر_خمسه #هيئت_احرار_الحسين(ع)
ahraralhosein2249905.mp3
4.07M
📆 يكشنبه٢٢تير١٣٩٩ #حرف_دل 📜 غربت حرما... 🎙#حاج_حیدر_خمسه #هيئت_احرار_الحسين(ع)
ahraralhosein2249902.mp3
1.29M
📆 يكشنبه٢٢تير١٣٩٩ #روضه_حضرت_زينب(س) 📜 خانم دَووم نميارى.. 🎙#حاج_حیدر_خمسه #هيئت_احرار_الحسين(ع)
ahraralhosein2249906.mp3
5.99M
📆يكشنبه٢٢تير١٣٩٩ #روضه #حضرت_زهرا_(س) 📜 توى روضه هاى ناموسي.. 🎙#حاج_حیدر_خمسه #هيئت_احرار_الحسين ع
ahraralhosein2249908.mp3
3.73M
📆 يكشنبه٢٢تير١٣٩٩ #سينه_زني #حضرت_زهرا_(س) 📜 من كه ميدانم برايت.. 🎙#حاج_حيدر_خمسه #هيئت_احرار_الحسين(ع)
ahraralhosein2249907.mp3
4.09M
📆 يكشنبه٢٢تير١٣٩٩ #روضه #حضرت_زهرا_(س) 📜ديدم وسط باغچه... 🎙#حاج_حیدر_خمسه #هيئت_احرار_الحسين(ع)
5d07a8c087e0522ec1c0816e_8412249457256866630.mp3
1.34M
روضه و توسل جانسوز ویژۀ ایام شهادت ابن الرضا حضرتِ جوادالائمه علیه السلام به نفس حاج حیدر خمسه خوبیِ پشت بام همین است ای غریب پایِ کسی به سینۀ تو وا نمی شود *آقاتون امام جواد روی زمین بود ، کف می زدند ، اما یا جوادالائمه! باباتون نبود .. حتی شیعیانتون هم ندیدن .. یه مشتِ کنیزک دیدنُ وَالسلام ... آخ بمیرم برای اون آقایی که سراسیمه رسید بالا سر جوانش .. اومد بلندشه دید کمر راست نمیشه ... سر بالا کرد ، دید لشکر اراذلِ کوفه دارن هلهله می کنند ... زن هاشونُ آوردن کف میزنند ... بخونید مقاتل رو ، تاریخ آورده اگر عمۀ سادات نرسیده بود ، حسین رو بدنِ علی اکبر جون میداد .. صدا میزد : عزیزِ مادرم! .. می دوید و می اومد ، صدا رو که شنید برگشت دید زینبِ ، میزد رو کتفِ علی ، خون رو از چشاش پاک کرد ... پاشو ...* خیز و از جا آبرویم را بخر عمه را از بینِ نامحرم ببر ____ ┄┅═✧❁۞══۞❁✧═┅┄
4_5771632646421482176.mp3
21.78M
﷽ ■شهادت حضرت‌زهرا‌(س) تسلیت‌باد■ نوای: | حضرت زهرا (سلام الله علیها) | ■
. و توسل ویژۀ شهادت امیرالمومنین علیه السلام به نَفسِ حاج حیدر خمسه ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ این مرد که در گوشۀ بستر نگران است والله که مظلوم ترین مرد جهان است از زندگی پُر غم خود سیر شد امشب خیبر شکن از قصه زمین گیر شد امشب خورشید دلش خون شدُ ماه زمین خورد سخت است بگویم اسدالله زمین خورد بعضیا میگن کجا زمین خورد ؟!.. میگم الان برات .. زیرِ بغل هاشو پسراش گرفتن، نزدیکایِ خونه رسیدن دست امام حسن و امام حسینُ کنار زد ، عرضه داشتن چه میکنید بابا؟!! فرمود خونُ پاک کنید از سر و روم .. بزارید خودم رو پاهام بیام .. زینب اگه منو اینجور ببینه میمیره .. تا رهاش کردن ، خورد زمین .. این بارِ اول نبود که تو کوچه زمین میخورد .. شاید این روضه صدا گریۀ زن ها رو بلند کنه نزارید صداشون برسه .. اولین بار که کوچه زمین خورد ، بچه ها خبر دادن مادرمون دیگه نفس نمیکشه .. از مسجد تا خونه راهی نبود نوشتن سه بار عبا گرفت زیرِ پاش با صورت زمین میخورد پامیشد صدا میزد فاطمه م ... خورشید دلش خون شدُ ماه زمین خورد سخت است بگویم اسدالله زمین خورد در بستر مظلومیت آقای حنین است این مردِ جگر سوخته بابای حسین است *یه خاطره بگم از یه شهید گریزِ روضه مُ از اینجا باشه .. شهید عباس صابری از شهدای دفاع مقدسِ ، تو عالم رویا امیرالمومنینُ دید حضرت فرموده بودن تو میای پیش ما خیلی زود، عرضه داشت آقا چه جور؟!! زمانِ جنگِ؛ حضرت فرموده بودن میری فلان لشکر پیش فلان مسئول میگه اعزامت کنن؛ الله اکبر .. یعنی میشه امشب یه امضا هم برا ما بزنی آقا .. نمیگم اون که به شهدا دادی به منم بده من به این حرفا نمیام .. امشب اومدم دلمُ آروم کنی .. من گریه نکنم میمیرم .. گفت امضات رو زدیم تو مالِ مایی ، فردا میری پیشِ فلانی میگی منو بابام فرستاده .‌. دیدی وقتی میری نجفم، دم در زبونت به هیچ چی نمیچرخه .. یهو میگی سلام بابا .. فرمانده ش میگه اومد لشکر ما رو پیدا کرد گفت قراره من بیام تو نیروهای شما ، قبولش نکردن گفتن ما اینجور که نیرو جذب نمیکنیم .. گفت منو بابام فرستاده .. دیشب امیرالمومنین نشانی شما رو داد .. میگه یهو بهم ریختم به خودم اومدم ، گویا یه جوری به اونم یه نشانی دادن .. پذیرشش کرد ، اعزام شد ذی الحجه رسید به جبهه ها و خط مقدم ، چله گرفت .. بهش گفتن شب هفتم محرم پیشِ مایی ‌‌، عاشورا تشییع جنازه تِ .. روزِ عاشورا تشییع شد بدنِ این شهید .. جانم به این روزی .. میخوام بگم عباس صابری ، تو عاشورا تشییع شدی اما خبر داری بدنِ آقات سه روز و سه شب رویِ ربگِ بیابان .. بر تاول به روی تنت گریه ام گرفت بز خشکی به رویِ لبت گریه ام گرفت ای حسین ... ــــــــــــــــــ 👇
. ‍ و روضه متنی ویژه ═══✼✼═══ مجنون شدم که راهی صحرا کنی مرا 2 یعنی غبار جاده ی لیلا کنی مرا کوچک همیشه دور زلطف بزرگ نیست *از بالا به پایین می باره ... از ما نوکری میاد،از تو آقایی ... اگه بخوای تو از من توقع داشته باشی،خو من باختم ... اگه میبینی این همه سختی پای کارت میکشیم چون حساب اینه ما زیریم تو بالایی .... از ما چیزی به تو نمی رسه،معطل نکن .... اما : کریم کار خودشو بلده ... دارم یه خورده باهات حرف میزنم ... من زبونم اینه ... من با همین زبون گناه کردم ... جور دیگه بلد نیستم .... آخدا غلط کردم ... ✫ یه گناه رو تو ملاء عام نکردم .... اما هزار بار تو ملاء عام گفتم غلط کردم ... من سربه راهم .... بابا درست میشم .... یکم رو من وقت بزار ..... خوب اگه تو هم ولم کنی با بقیه چه فرقی داری ....* کوچک همیشه دور زلطف بزرگ نیست قطره شدم که راهی دریا کنی مرا .... حسین ....... الهی مادرم برات بمیره .... حسین ....... عشق تو رو ، خدا ازم نگیره .... آقا .... پیش طبیب آمده ام .... همین سه چهار هفته ی آخر سال ، ساده نمیگذرم کار داریم ..... اگه نجنبیم ، چشم رو هم بزاریم سال تموم شده ....... یه سال ما رو بزن .... یه محرم داشتم .... یه ماه صفر .... یه ماه رمضان گفتم حسین ...... ✫ آقا ..... دارم از الان خواهش میکنما .... من سال تحویل یه حرمی برام دست و پا کن .... مردم دارن برنامه ی سفرشونو می چینن .... ما هول و ولای حرم داریم ... یه نجفی .... یه کربلایی .... یه امام رضا ... میگن هرکی دم سال تحویل درگیر هر چی باشه ، تا آخر سال درگیر اوست .... یه کاری کن من درگیر تو باشم ... حسین ، دلم یه کربلا میخواد ... حسین ، یه گنبد طلا میخواهد ... حسین ، دلم امام رضا میخواد ...* پیش طبیب آمده ام درد می کشم ... تو همه جای این عالم هر کسی دردی سراغش میاد میگن برو دکتر،برو طبیب ببینتت" اگه قرار من تو دم و دستگاه تو باشم درد بکشم ..... مردم چی میگن ؟!! هر جا رو رفتی تکلیفتو معلوم کنی ، برو ... اما اینجا هی رفتی ، اومدی یهو نیای بگی میخوای نمیخوای .... ✫ به خدا باخت ، من و تو میدیم .... یه جور باهاش حرف بزن انگار روبه راهی .... اما تو خلوتت باهاش حرف بزن .... بگو تو خیلی آدم داری،من کسی رو ندارم .... تو بازارت داغه ..... نمی دونم دیدی یه جایی میری از لا جمعیت تو شلوغی یهو تا می بیننت ، صدات می کنن میگن فلانی ما رو خیلی دعاکن،تو روضه خوانی تو گریه کنی ... میدونی یاد چی افتادم قیامت تو شلوغی ها ... ارباب حواسِش هست .... یهو جلو همه میگه ... تو بیا .... تو بیا .... یادت شبا دستت رو میزاشتی رو زانوت .... مثه بچه مرده ها برام گریه میکردی ؟؟؟ مردم هم حرفت می زدن .... حالا بیا .... هرکی گفت باکی هستی ؟ بگو با حسین .... پیش طبیب آمده ام درد می کشم شاید قرار نیست مداوا کنی مرا ...... ✫ علیه_السلام .
3. صوتی قصولی ، خمسه.mp3
3.33M
🎤 عمریه سائلم ، به این درگاه حاجت میگیرم از سفرت والله امشب هم برای من دعا کن به حقِ ، ابا عبدالله یا رقیه : شب تولدت مجنونم یا رقیه : همیشه اسمتو میخونم یا رقیه : دوباره با امضات بی بی اربعین توو صحنِ حسین مهمونم ... ( مولاتی مدد ، یا رقیه ) تکرار کریمه ای و کرامت داری به همه ی ما ، عنایت داری بیشتر از تمومی اهل بیت به زهرا ، به زهرا ، به زهرا شباهت داری وقتی که به دیدن عمویش میرفت عباس ، به احترام او پا میشد صد حيف نشد بماند و رشد كند ميماند اگر ، « زينب كبري » مي شد بنتُ الکریم ، اُختُ الکریم وجهُ الکریم ، یا رقیه ... کعبه با اذان خواهد گفت تبریک ، زمین به آسمان خواهد گفت لبهای غمدیده خواهد خندید مهدی به رقیه عمه جان خواهد گفت پیوسته با بی فاصله میگم بینِ شادی و هلهله میگم امشب بعداز لعن زجر ملعون لعنَ الله ، لعنَ الله ، لعنَ الله ، حرمله میگم لعنَ الله : به قاتلین حق مولا لعنَ الله : به همه دشمنان مولا بردار کوله یِ ، آرزوهاتو امشب تو ببر ، بار دنیاتو اومد اونی که ، بابِ حاجاته امشب تو ببین ، کرَمه ساداتو دستای کوچیکش دستِ خالیمو پُر کرد ما کج رفتیم اما باباجونش ما رو ... همیشه توو زندگیمه همیشه حاضرو حی یِ قسمِ شبانه روزم الهی به رقیه ... .
. ‍ 🎤 تحلیل🔰 ✍ 📌گریز 📌زمین خوردن واعظان و روضه‏خوانان، به تناسب بحث و گفتارى كه دارند، مرثيه خاصى از كربلا رامى‏خوانند يا به مصيبت‏خاصى از مصائب چهارده معصوم مى‏پردازند. اين انتقال از موضوع يا حادثه خاص به واقعه كربلا و امام حسين يا يكى ديگراز شهدا«گريز زدن‏»نام دارد. طبیعتاً مهمترین بحث در این قسمت، وجود یک حلقه ارتباطی مناسب بین روضه و گریز است. این حلقه ارتباطی در محافل علما و دانشمندان هر رشته ای اشاره به موردی از تخصصشان و گریز زدن از آن به موضوعی در روضه، در وضوح بیان و القای معانی، خیلی مؤثر خواهد بود. من باب مثال به موارد زیر اشاره می گردد: بین فقها اشاره به احکام ذبح و یا احکام مُثله کردن و گریز زدن به روضه کربلا . بین مورخین اشاره به شواهد تاریخی مثل پایبندی عرب جاهلیت به مسائلی چون امان دادن، وفای به بیعت، عدم تعرض به زنها و... و گریز به کربلا. بین پزشکان اشاره به مسائل پزشکی مثل تأثیر سم درخت ام غیلان که تشنج است و یا تأثیر تشنگی بر انسان و ... و گریز به کربلا. در گريز چند نكته بايستي رعايت گردد: حجم محتوايي گريز بيش از روضه اصلي نباشد. تناسب و ارتباط گريز با روضه اصلي كاملا آشكار باشد. شدت مصيبت محتواي گريز بيش از روضه اصلي باشد. سوز و گداز ، بغض و پرده صداي گريز ، بيشتر و بالاتر از روضه اصلي باشد. در فایل پیوستی حاج آقای خمسه به روضه زمین خوردن مولا علی علیه السلام، اشاره و از آن به روضه حضرت زهرا سلام الله علیها ورود پیدا می کنند. نکاتی که خواندن ایشان را موثر می کند عبارت است از: با جمله «دو تا زمین افتادن شیعه رو سوزوند» آتش غیرت مستمع ولایی را شعله ور می کند. اشاره به نام مبارک«امام حسن علیه السلام» در روضه، که نوعی مستمع نسبت به نام آن حضرت در روضه «زمین خوردن» حساسیت دارد. توصیه می کنیم ذاکرین عزیز این نمونه ها را به خاطر بسپارند، تا خودشان در این زمینه به تبحر لازم برسند و بتوانند چنین گریزهایی را در مداحیشان داشته باشند. متن صوت ارائه شده « پاشیم بریم به کوفه مریض دیدن ثوابه / زینب داره میمیره علی حالش خرابه آی دو تا زمین افتادن شیعه رو سوزوند؛ زیر بغلاشُ گرفتن. بیچاره حسن... رسیدن دم در آقا زد کنار. دستمُ رها کنید. گفت خواهرتون منُ اینطور ببینه میمیره. لذا رهاش کردن آقا رو پا خودش به زور ایستاد. درُ که زینب وا کرد یهو آقا زمین افتاد. امام حسن دوباره یاد یه زمین خوردن افتاد. کوچه ی بنی هاشم...» .👇
1839903.mp3
3.59M
(ع) بند ۶ شعر فوق 📜صحن و سراى تو... 🎙
. ‍ 🎤 تحلیل 👈 (ع) حاج حیدر خمسه : تشویق و ترغیب غیر کلیشه ای 👇 ای جود، خاک پای تو یا حضرت جواد قرآن پر از ثنای تو یا حضرت جواد حاتم کم از گدای تو یا حضرت جواد جانم شود فدای تو یا حضرت جواد روحم به بارگاه تو پرواز می کند مرغ دلم به سمت تو پر باز می کند دست تو موقع کرم اعجاز می کند مسکین تو به پادشهان ناز می کند از کار جن و انس گره باز می کند دست گره گشای تو یا حضرت جواد برخیز ای جوان سر خود را زمین نکش زخمیست بال تو پر خود را زمین نکش ای مادری تر از همه کم دست و پا بزن پهلو شبیه مادر خود بر زمین نکش اسباب رقص و شادی زنها شدی چرا صورت به پیش همسر خود بر زمین نکش کنیزه بلند شد گفت فردا من جواب مادرش رو نمی تونم بدم. صدای نفس نفس هاش به خس خس افتاد. رفت یه کاسه آب آورد. اومد داخل بره گفت الان دل مادرش رو شاد می کنه. یدفعه ام الفضل رسید گفت کجا داری میری؟ ظرف آبُ گرفت. اومد داخل حجره دید دردونه امام رضا تو حجره افتاده. آب رو ریخت رو زمین. صدا زد نمی ذارم یه قطره اش رو بنوشی. اینجا یه امام یه ظرف آب... هلال هم میگه سپرمُ آب کردم گفتم الان دل زهرا رو شاد می کنم. دید شمر از گودال بیرون اومد. کجا میری هلال؟ یه خنده ای کرد. صدا زد دیر اومدی. الان خودم سیرابش کردم. گفتم تو که کار خودت رو کردی چرا دست و پات می لرزه؟ گفت هلال خودم دیدم مادرش صدا نی زد بنی بنی غریب مادر حسین... 🔴تشویق و ترغیب غیر کلیشه ای اگر بهترین مطالب بدون زمینه سازی لازم به مستمع ارائه شود، چندان اثر نمی گذارد، تشویق و ترغیب مستمع و توجه دادن او به فضیلت بکاء و ندبه برای اهل بیت(ع) و حساس نمودن او نسبت به مطلب، زمینه تأثیرپذیری را برای او فراهم می آورد. در جای جای جلسه مورد بحث ما این زمینه سازی با تشویق و ترغیب، صورت می گیرد؛ آن هم خارج از کلیشه هایی که معمولا به کار می رود و تأثیر چندانی ندارد. چند نمونه را در ادامه ذکر می کنیم، تا ذاکرین محترم با یادگیری آن به مرور خود را برای انشاء چنین محتویاتی آماده نمایند . 🔴خواهران و نقش آنها در روضه: «روضه برا جواد الائمه، روضه برا زنهاس، ای کاش می شد بریم بغداد تو صحن جواد الائمه، به زنای بغداد می گفتید: یه جوون داره دست و پا می زنه، کسی کف نمی زنه...» این برداشت لطیف، علاوه بر همراه کردن بیشتر خواهران جلسه، نوعی نوآوری هم محسوب می شود و با اشاره به حرم آقا جوادالائمه(ع) حال و هوای حرم را، به دور از کلیشه های معمول، به جلسه می آورد. 🔴روز محشر: «یه جوری ناله بزن، فردا قیامت بگو خانم اون منم، ببین دارم برا بچه ات چی کار می کنم...» اشاره به روز محشر، با توجه به شناختی که مستمع از هول و هراس آن روز دارد، و اشاره به شفاعت، که همه ما به آن نیازمندیم، با بیانی غیر کلیشه ای، تأثیر کلام را دو چندان می کند. 🔴عکس العمل به ناله مخاطب در مصراع «ای مادری تر از همه کم دست و پا بزن»: «من دست و پا زدن بغداد و دارم می گم، چرا رفتی یه جای دیگه...» این تفسیر نالة مستمع، نوعی شخصیت دادن، ارتباط برقرار کردن و شریک کردن او در جلسه است، که همه اینها عامل افزایش تأثیرپذیری اوست. .👇