eitaa logo
امام حسین ع
27.7هزار دنبال‌کننده
433 عکس
2.3هزار ویدیو
2.2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
‍ ‍ ‍ ‍ . 👆 شب جمعه توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام و روضه وداع 🎤 https://eitaa.com/yaghubianreza/2281 فاطمی حجاب برتر است همچنان در کمین است
. 💥سبک: 🎤مداح: 🏴 سوزناک دختر گرفته با دست پای اسب را در بر گرفته دلشوره دارد زینب برایش ختم یا حیدر گرفته دل خوش به این بود یک بوسه وقت رفتن از حنجر گرفته مولا به خود گفت حتما وصیت نامه از مادر گرفته بابا نرفته محکم سکینه دست بر معجر گرفته افتاد بابا دور و بر خورشید را لشگر گرفته با پا لگد زد دیدم که او بر صورت بابا لگد زد نا مردِ بی شرم چون پشت در حاضر نبود اینجا لگد زد تن بین نیزه بدتر فرو می رفت وقتی با لگد زد دندان آقا با چکمه ای پاشید از هم تیغ ها مانده بود در گودال با سپر می زدند زینب را یک نفر در میان گودال و صد نفر می زدند زینب را خواست گوید به خواهرش که نیا لب او را برید یک نیزه خویش را می کشید سمت حرم عقبش می کشید یک نیزه 💥👇
15. خلج ، شاه تشنه جگر.mp3
زمان: حجم: 5.46M
🎤 چون بهر شاه تشنه جگر ، یاورى نماند عبّاس و قاسمى و على اکبرى نماند اِلّا نشان ناوک اعدا ، تنى نگشت اِلّا براى زیب سِنان ها ، سرى نماند سلطان دین ، برابر دشمن به روزِ رزم بهرش رکاب گیر، به جز خواهرى نماند از بهر حفظ پیکر خود ، کهنه جامه خواست وآخر ز سُمّ اسب خَسان ، پیکرى نماند درداکه از شرارت آن فرقه ی شریر گشتند بانوان حریمِ خدا ،اسیر شاعر: .
. (علیه السلام) (سلام الله علیها ) سپر کردی به تیغ و تیر و نیزه، پیکر خود را گرفتی جای پرچم روی دست خود، سر خود را تمام عمر من با تو، تو با من بوده ای، چون شد که تنها می گذاری بین دشمن خواهر خود را کمی خم شو به زیر پای اسب خود نگاهی کن فرود آ در بغل گیر ای برادر دختر خود را عزیز فاطمه دشمن نبیند تا که تنهایت مرو تنها ببر با خود علیّ اصغر خود را بیا از اشک خود آبی فشانم بر لب خشکت که سقا جای سقا کرده ام چشم تر خود را خروش العطش پر کرده این صحرای سوزان را خبر کن در کنار علقمه، آب آور خود را رقیه، نجمه، لیلا، من، سکینه، همرهت هستیم مکن احساس تنهایی، نگه کن لشگر خود را سر خود را به بالا گیر تا بوسم گلویت را ببوسم باز جای بوسه های مادر خود را اگر باور ندارند این سپه جدت پیمبر را دوباره روی دستت گیر نعش اکبر خود را چنان از شعله های آه زینب پر شدی میثم که جای شعر پُر کردی زآتش دفتر خود را 🎤 👇
. بی گریه کنان پشت سر حسبنش راه افتاده ... اما اشک چشمش اجازه نمیده خوب جمال برادر رو ببینه ... لذا به زبانحال میگه: بگذار تا ببینمش اکنون که می رود ای اشک، از چه راهِ تماشا گرفته ای داداش... ای روشنی دیده ، ببین اشکِ دیده ام تصمیم اگر به دیدن دریا گرفته ای ابی عبدالله وقتی دید خواهر با چشمانی اشکبار و قلبی مضطرب داره دنبالش میاد فرمود: عمه ی مخدراتِ حرم، برگرد صاحبِ عزت و جلال و شرف، برگرد بی بی هم جواب داد: حسین جان میخواهی بری... منو تنها بگذاری... باورم نمیشه برادر... تمام دلخوشی من تویی حسین... وقتی جدم رسول خدا رو از دست دادم... صبر کردم داداش... جلو چشمام مادرم پرپر شد... صبر کردم داداش... فرق شکسته ی بابام امیرالمومنین رو دیدم... صبر کردم... تکه های جگر برادرم حسن رو دیدم صبر کردم... الان تمام دلخوشیم تویی داداش حسین... چطوری منو تنها بگذاری... زینب بدون تو میمیره... 🔸امان از دل زینب 🔸چه خون شد دل زینب ابی عبدالله خواهر رو آروم کردم... چطور؟ اگه دست ولایتی ابی عبدالله نبود ،زینب جان داده بود ... لذا برای اینکه قدری خواهر رو آرام کنه فرمود؛ خواهرم... تا صدای الله اکبر منو میشنوی...بدون که من هنوز زنده ام ... خدایا حسین رفت میدان... زینب کبری... داخل خیمه.. تا صدای تکبیر برادر رو میشنوه... دلش آروم میگیره... حالا میخواهی برا زینب کبری گریه کنی بسم الله... امان... از اون لحظه ای که دیگه صدای تکبیر برادر رو نشنید... داخل خیمه... هی بلند ميشه.... هی میشینه روی زمین.... میگه حسین...برادر... زینب به فدات حسین... چرا صدای تکبیرت نمیاد داداش... یکدفه دید با قدری تاخیر صدای تکبیر اومد ... اما اینبار لشکر دشمن داره تکبیر میگه.... 🔸همه از خیمه ها بیرون دویدند 🔸ولی سالار زینب را ندیدند بی تاب شده زینب.. یاصاحب الزمان... دوان دوان... به سمت گودی قتلگاه رفت... هی صدا میزنه....وای عزیز مادرم حسین... 🔸از حرم تا قتلگه، زینب صدا میزد حسین 🔸دست و پا میزد حسین، زینب صدا میزد حسین اومد بالای تل زینبیه... یه نگاه کرد... دید... 🔸 سری به نیزه بلند است در برابر زینب ... 🔸 حسین روح و روانم 🔸 حسین آرام جانم .
جلسه بیست وچهارم توسل حاج علی پاکدامن4_5798749807208042920.mp3
زمان: حجم: 14.95M
رمضان (خدا کند که گزندی به پیکرت نرسد) روضه خوانی حاج علی پاکدامن🎤 ۴۴۰ خدا کند که گزندی به پیکرت نرسد غبار بر سر و روی مطهرت نرسد مرو عزیز دلم در حرم بمان تا که سپاه دشمن خونخوار،بر سرت نرسد خدا کند که در آن اوج گریه و زاری صدای هلهله بر گوش دخترت نرسد خدا کند که زمان بریدن سر تو برای دیدنت آن لحظه مادرت نرسد به جای فاطمه بوسه زدم گلوی تو را خدا کند نوک نیزه به حنجرت نرسد نگاه تو به من از غارت حرم می گفت که کاش دست کسی سمت معجرت نرسد مرو که بعد تو در کوچه های کوفه و شام کسی به داد دل زار خواهرت نرسد **** .
. (ع) دلشوره دارد این دلم شبهای جمعه پرمیزندسوی حرم شبهای جمعه گریم به یادساقی لب تشنه ی عشق باروضه ی مشک وعلم شبهای جمعه دلتنگی ام هرهفته میگردد مداوا باتربت شاه کرم شبهای جمعه تامینویسم خواهرش درقتله گاه است دردست من گریدقلم شبهای جمعه باناله های یابُنَیَ سوی مقتل زهرارود باقدخم شبهای جمعه (بهار)✍ ..................... .. ‍ ⚫️ " علیه السلام _ استاد حاج مهدی توکلی " ➖➖➖➖➖➖➖ خدا نکنه آقا، خدا نکنه با یه عده اراذل اوباش درگیر شی، زن و بچه هم همرات باشن، بیچاره میشی ، یکی از مشکلات امام حسین این بود که زن و بچه همراش بود، قدیم دیده بودی آدمای مشتی یکی درگیر می شد ،میومدن سوار ماشینش میکردن هولش می دادن میرفت ، یکی می گفت فحش داده،می گفت نه این مادرش همراشه، دخترش همراشه بزار بره، امام گفت آگه برم جلو خیمه ها،این زن و بچه میریزن بیرون ، یکی روسریش کنار میره ، یکی چادرش کنار میره،یکی چادرش می افته،نوامیس من جلو دشمن، خیمه ها رو دور زد اومد پشت خیمه ها که اونجا امن باشد،شاید زن ها هم تعجب میکردن ، چرا صدای حسین از اونجا میاد ، یه وقت صدا زد یا زینب ، یا سکینه ، یا رباب ، "علیکن من السلام" ، یعنی منم رفتم خداحافظ .... هشتاد و چهار زن و بچه اومدن اطراف ذوالجناح رو گرفتن ، یکی صدا میزد حسین جان ما رو به کی می سپری؟ تو این بیابون ما رو به کی ..... یکی می گفت حسین جان کی ما رو مدینه بر میگردونه ؟ یه جمله بگم ، دلاتون بسوزه منو دعا کنید ، دلا آتش بگیره ..." این زن ها قد بلندن ،اومدن اسب ها رو گرفتن ، راوی گفت یه جا دلم برا یه بچه کوچیک سوخت دختر 4 ، 5 ساله از خیمه اومد بیرون هی میگه " یا ابا،انظر الیه" بابا به منم نگاه کن ، بابا زیر پاتم ببین ، منم حرف دارم ، منم میخوام با تو حرف بزنم ، گفت دیدم امام از بالای اسب خم شد گفت چیه دخترم؟!! گفت "انا العطشان" من جگرم از تشنگی می سوزه .... من نمیدونم حسین چه کرد !! اما اگه از من میشنوی ، این زن و بچه آنقدر خودشون رو زدن ، انقد گریه کردن هر کی از یه گوشه افتاد ، امام دید بهترین وقته ، تا زینب نیومده حرکت کنه ...... سلام_الله سلام_الله_علیها
حاج حسین سیب سرخیrozatolabas272404018.mp3
زمان: حجم: 4.04M
| پای برهنه آمده از خیمه بانوای: امشب حواله شد به دلم روضه ی وداع وقتی ز خیمه رفتی آن بار آخری آهسته تر برو همه ی هستی حرم پای برهنه آمده از خیمه خواهری پیراهنی که مادرتان دوخته بپوش عالم فدای آن همه احساس مادری دستور فاطمه است ببوسد گلوت را افتاده این وظیفه سنگین به خواهری بوسه داده گودی زیر گلوت را بوسه زدی به صورتش از زیر روسری نگذشت ساعتی که به نیزه شکاف خورد جای وصال بوسه ی خواهر برادری تقصیر شمر بود گلوی تو پاره شد تقصیر خولی است اگر سوخت معجری با حوصله بریده سرت را به روی خاک احوال ما شده پس از آن خاک بر سری حسین جانم ، حسین جانم . 📜 متن: امشب حواله شد به دلم 🎤حاج‌حسین‌سیـب‌سرخی 🎵 [علیه‌السلام] .