eitaa logo
امام حسین ع
20.1هزار دنبال‌کننده
403 عکس
2هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. |⇦•آمدم با همه پشیمانی.. / و مراسم قرآن به سر گرفتن ویژۀ شب های قدر به نفس استاد حاج منصور ارضی ●━━━━━━─────── اگه با این وضعیت تو قبر برم ..! من هنوز آماده نشدم ..* وَلَمْ اَفْرُشْهُ بِالْعَمَلِ الصّالِحِ لِضَجْعَتي *با عمل صالحم قبرم رو آماده نکردم ..*أَبْكِى لِخُرُوجِ نَفْسِى،*گریه میکنم برا اون ساعتی که نفسِ آخرم رو میکشم .. دیگه کسی کاری ازش بر نمیاد ..* أَبْكِى لِظُلْمَةِ قَبْرِى، * یا نورُ الْمُسْتَوْحِشینَ فِی الظُّلْمِ .. امام علیه السلام می‌فرماید چنان تاریکی قبر وحشت مینداره به دلِ میت .. اصلا زبانش لال میشه .. امام داره گریه میکنه ..!! * أَبْكِى لِضِيقِ لَحْدِى،*خیلی قبرم تنگِ .. حضرت فرمود فشار قبر همه دارن الاّ چند دسته ..* أَبْكِى لِسُؤالِ مُنْكَرٍ وَنَكِيرٍ إِيَّاىَ* آن دو ملک نکیر و منکر میان تا میرسن صداشون یه جوریه خیلی میت میترسه .. تا میگه من ربک؟! کسی نیست جواب بده .. أَبْكِى لِخُرُوجِى مِنْ قَبْرِى عُرْياناً ذَلِيلاً حامِلاً ثِقْلِى عَلَىٰ ظَهْرِى *وقتی منو از قبر بیرون میارن، عریانم .. فقط بالِ اعمالم رو دوشمِ .. الهی العفو ..* کوفه قحطی آب شد حیوانات میمیردن، دیگه آب کم شد همه اومدن درِ خونۀ علی (ع) گفتن آقا دعا کن .. فرمود من دعا میکنم ولی اگر میخواد دعا سریع‌تر مستجاب بشه برید پیشه حسینم .. اومدن خدمت ابی عبدالله، حضرت دعا کرد بارونِ شدید اومد .. همه‌شون گفتن ما تلافی میکنیم .. ای حسین .. بابا مگه بچه چقدر آب میخواست .. بچه شیرخواره دو تا قطره سیرابش میکرد .. چه تلافی کردن .. ای حسین .. قرآن هاتون رو باز کنید اللّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِکِتابِکَ الْمُنْزَلِ وَمَا فِیهِ، وَ فِیهِ اسْمُکَ الاَْکْبَرُ، وَ أَسْماؤُکَ الْحُسْنى، وَ مَا یُخافُ وَ یُرْجى، أَنْ تَجْعَلَنِی مِنْ عُتَقائِکَ مِنَ النّارِ *آقامون رو به ما برسون ما دیگه حاجتی نمیخوایم .. قرآن‌هاتون رو به سر بگذارید* اللَّهُمَّ به حق هَذَا الْقُرْآنِ وَ به حق مَنْ أَرْسَلْتَهُ بِهِ وَ به حق کُلِّ مُؤْمِنٍ مَدَحْتَهُ فِیهِ وَبِحَقِّکَ عَلَیْهِمْ فَلا أَحَدَ أَعْرَفُ بِحَقِّکَ مِنْکَ _ ده مرتبه : بکَ یَا اللّهُ .. جل جلاله و عظم شأنه _ الهی! بمُحَمَّدٍ .. صل الله علیه و آله و سلَّم _ الهی!بعَلِیٍّ .. صلوات الله و سلامه علیه _ الهی بفاطِمَهَ سلام الله علیها ..* بی بی جان برا ما و ملت و رهبرمون دعا کن خانم _ الهی! بالْحَسَنِ بن علیٍ .. صلوات الله و سلامه علیه .. _ الهی! بالْحُسَیْنِ .. صلوات الله و سلامه علیه .. *قربونِ لبِ تشنه‌ت برم من ..* _ الهی بعَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ .. صلوات الله و سلامه علیه _ بمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ .. صلوات الله و سلامه علیه _ الهی! بجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّد .. صلوات الله و سلامه علیه _ الهی بمُوسَى بْنِ جَعْفَر .. صلوات الله و سلامه علیه _ الهی بعَلِیِّ بْنِ مُوسى .. صلوات الله و سلامه علیه _ الهی بمحَمَّدِ بْنِ عَلِی .. صلوات الله و سلامه علیه _ الهی بعَلِیِّ بْنِ مُحَمَّد .. صلوات الله و سلامه علیه .. _ الهی بالْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ .. _ يَا أَبَانَا اِسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا " تو برامون دست به دعا بردار،ای بابایِ مهربون...هر کجا هستی اول آقاتون رو صدا بزنید: یابن الحسن .. ده مرتبه: الهی بالْحُجَّةِ .. صلوات الله وسلامه علیه پدری پیر شده دل نگرانِ زینب همه دلشوره‌ی او اشکِ روانِ زینب خواست با پای خودش وارد خانه بشود تا که بازی نکند با دل و جانه زینب دومین بار علی پیش همه خورد زمین ذکر یا فاطمه را روی لبانِ زینب گریه کردن همه شهر، بزرگ و کوچک به دل سوخته و مرثیه خوانِ زینب گریه میکرد ولی معجر او دست نخورد مثل عباس یکی گشته امانِ زینب دیدن آقا ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. ⇦•مراسم .. توسل و مراسم قرآن به سر گرفتن ویژۀ شب های قدر اجرا شده ماه مبارک رمضان ۱۴۰۰ به نفس سیدرضا نریمانی ●━━━━━━─────── قرآن هاتون رو باز کنید اللّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِکِتابِکَ الْمُنْزَلِ وَمَا فِیهِ، وَ فِیهِ اسْمُکَ الاَْکْبَرُ، وَ أَسْماؤُکَ الْحُسْنى، وَ مَا یُخافُ وَ یُرْجى، أَنْ تَجْعَلَنِی مِنْ عُتَقائِکَ مِنَ النّارِ* قرآن هارو بذارید روی سر، هر کسی تو حالِ خودش باشه*اللَّهُمَّ به حق هَذَا الْقُرْآنِ وَ به حق مَنْ أَرْسَلْتَهُ بِهِ وَ به حق کُلِّ مُؤْمِنٍ مَدَحْتَهُ فِیهِ وَبِحَقِّکَ عَلَیْهِمْ فَلا أَحَدَ أَعْرَفُ بِحَقِّکَ مِنْکَ* ابی عبدالله روایت میکنه، میگه: جدم رسول الله رو می دیدم چه جوری دَرِ خونۀ خدا تضرع میکنه، گریه میکنه، میگه: پیغمبر اینقدر دستش رو بالا می آوُرد، یه جوری ناله میزد، مثل فقیری که برا گرسنگیش داره طلب میکنه... اُم سلمه میگه: اومدم تویِ خونه دیدم پیغمبر نشسته، تویِ دلِ سحر، دستش رو آوُرده بالا، داره ناله میزنه، اشک میریزه به پهنایِ صورت، اومدم توی اتاق منم شروع کردم گریه کردن، پیغمبر صدایِ گریه ی من رو شنید، گفت: اُم السلمه چی شده؟ چرا گریه میکنی؟ گفتم: آقا! شما که پیغمبرِ خدایید اینجوری دارید گریه می کنید، ما چیکار کنیم؟ فرمود: اُم السلمه! چرا گریه نکنم، وقتی میدونم خدا یه لحظه ازم چشم برداره مثل یونس که خدا یه لحظه به خودش واگذارش کرد، رفت تو دلِ ماهی... قرآن ها رو بذارید رویِ سر، خدایا! ببین کی اومده دَرِ خونه ات، یه سال دور بودم ازت، یه سالِ از این قرآنی که رویِ سرم هست دور بودم، حالا پیدام شده...* _ ده مرتبه : بکَ یَا اللّهُ .. _ ده مرتبه:الهی! بمُحَمَّدٍ .. _ میخوام اسمِ مولام رو ببرم، امشب شبِ شهادتشِ، دیگه این لحظه ها رمقی نداشت، دیگه رنگش زرد شده بود، دیگه نمی تونست حرف بزنه، مثلِ روزایِ آخرِ مادر، اما خدارو شکر خیلی ها اومدن عیادتِ علی، بچه های کوفه اومدن شیر آوُردن، بمیرم برا اون خانومی که هیچ کس نیومد عیادتش... چرا یه نفر اومد عیادت، سلمان اومد، گفت: سلمان! تو هم به ما سر نمیزنی؟ باشه...گفت: بی بی جان! حالتون خوب نبود نیومدم، نمیخواستم مزاحم بشم، گفت: سلمان! تو هم انگار مارو یادت رفته... سلمان سئوال کرد: بی بی جان! حالتون چطوره؟ گفت: سلمان! شب ها از دردِ پهلو خوابم نمی بره...یه چیزِ دیگه ای هم گفت، گفت: سلمان! علیم خیلی غریبِ... این آقایی که الان میخواهیم اسمش رو ببریم خیلی غریبه، میگه: دیدم پیغمبر توی مسجد نشسته داره خدارو به علی قسم میده، خدایا! بحقِ علی، بحقِ علی...جلویِ همه، امیرالمؤمنین سئوال کرد: آقا جان! شما پیغمبر خدایید، چرا به اسمِ من خدارو قسم میدید؟ پیغمبر فرمود: علی جان! محبوب تر از تو پیشِ خدا پیدا نمیشه..."محبوبِ خدا بودی اینجوری زدنت؟" الهی!بعَلِیٍّ .. _ الهی بفاطِمَهَ ... _ میخوای اسمِ اون کسی رو ببری که تویِ کوچه ها مادرش رو از رویِ زمین بلند کرد، خاکایِ چادرِ مادرش رو تکوند، می گفت: مادر پاشو، پاشو...بلند شو نامحرما دارن نگاه میکنن... الهی! بالْحَسَنِ بن علیٍ .. _ اسم ارباب رو میخواهیم ببریم، نوکر ادب میکنه وقتی میخواد اسمِ اربابش رو ببره...ابی عبدالله تا اومد بالا سَرِ عباسش، روایت میگه: داد میزد، گریه میکرد، قبلش به همه ی اهلِ خیمه ها گفته بود، بلند بلند گریه نکنید، ولی خودش تا اومد بالا سَرِ عباس داد میزد گریه می کرد، ناله میزد میگفت: عباس!، عباس!... صداش رو زینب شنید، گفت: حسین جان! تو خودت میگی گریه نکنید، حالا بلند بلند داری گریه میکنی؟ گفت: زینب جان! آخه من دیدم دستاش رو قطع کردن، پاهاش رو بریدن، چشمش رو دریدن، قلبش رو زدن، برا همین ناله میزنم... اینجا ابی عبدالله ناله میزد، یه جایی هم مدینه داداشش توی کوچه وقتی تابوتِ مادرشون رو بلند کردن، علی گفت: بچه ها بلند بلند گریه نکنید، اما حسن بلند گریه می کرد، می گفت: مادر! مادر!... حسن جان! چرا گریه میکنی؟ گفت: حسین جان! من چیزی دیدم که تو ندیدی، همین جا دیدم مادرم افتاد، با دست دنبال من میگشت...* الهی! بالْحُسَیْنِ .. _ الهی بعَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ .. _ بمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ .. _ الهی! بجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّد .. ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. توسل و مراسم قرآن به سر گرفتن ویژۀ شب های قدر اجرا شده ماه مبارک رمضان ۱۴۰۰ به نفس سیدرضا نریمانی ●━━━━━━─────── یا باب الحوائج!...خیلی گرفتاری هازیاد شده، خیلی ها نگران دینِ بچه هاشونن، خیلی ها سفارش میکنن دعاشون کنیم، خوب امشب خودت به باب الحوائج بگو... یا باب الحوائج! امشب میشه واسطه ی ما هم بشی؟... الهی بمُوسَى بْنِ جَعْفَر .. _ خدارو شکر یه آقایی داریم پیشِ خودمونِ، کیف میکنیم امام رضا داریم... حرفِ من حرفِ دلایِ بی کَسه یه امام رضا دارم برام بسه میدونم صدام به آقام میرسه یه امام رضا دارم واسم بسه الهی بعَلِیِّ بْنِ مُوسى .. _ الهی بمحَمَّدِ بْنِ عَلِی .. _ الهی بعَلِیِّ بْنِ مُحَمَّد .. _ روایت میگه: قیامت بی بیِ دو عالم، وقتی وارد میشه، ندایی از طرفِ خدا میاد: " اُدْخُلنی جَنَّتي" برو بهشت، بی بی حرکت میکنه به طرفِ بهشت، تو دهنۀ بهشت می ایسته، قدم از قدم بر نمیداره، پشتِ سر رو هی نگاه مینه...خداوند میگه: چی شده حبیبۀ من!؟ تو همه کارۀ محشری، بهشت رو آذین بستن، چرا وارد نمیشی؟ یهو بی بی می فرمایند: خدایا! یه عده ای تو دنیا برا حسینم گریه کردن، برا حسنم اشک ریختن، برا همسرم، برا اولادم گریه کردن، میشه اینهارو قبل از من واردِ بهشت کنی؟... حالا با گریه و حالِ خوشت بگو:...* الهی بالْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ .. _ حالا رسیدیم به اسمِ صاحبمون، آقاجان! کاش می دونستم کجایی.... میخانه دگر جای منه بی سر و پا نیست بگذار به پشت دَرِ میخانه بمیرم ترسم تو بیایی و من آن روز نباشم ای کاش که من خاکِ سر راه تو باشم هر کس به کسی نازد من به تو نازم ای کاش که جان بر سر کوی تو ببازم *امشب امام زمانت داره دعات میکنه، اما ما خیلی به امام زمانمون ظلم کردیم، سید بن طاووس میگه:مشرف شدم سردابِ مقدس، همچین که واردِ سرداب مقدس شدم، صدایی به گوشم رسید آشنا، دیدم داره دعا میکنه، خوب گوش دادم دیدم صدایِ امام زمانِ، گوش دادم ببینم چی داره دعا میکنه، دیدم داره قسم میده: خدایا! بحقِ منِ امام زمان، این شیعیانِ مارو ببخش، خدایا! اینها بواسطه ی محبتِ ما خطاهایی کردن، اینها رو ببخش، اینها کسی به غیر ما ندارن.... یا صاحب الزمان! امشب کجایی؟ کربلایی؟ نجفی؟ هر جا هستید برا ما هم دعا کنید، خدا خودش فرمود: از زبونِ کسی که گناه نکرده دعا کنید دعا مستجاب میشه، چه بهتر اززبان شما برا ما دعا بشه... ده مرتبه: الهی بالْحُجَّةِ .. - "اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن. صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناًحَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا..." - "دعای فرجِ امام زمان رو هم بخونیم، ان شاءالله این بلاها و گرفتاری ها از همه ی شیعیانِ امیرالمؤمنین دفع بشه..."إِلٰهِی عَظُمَ الْبَلاءُ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ، وَانْکَشَفَ الْغِطاءُ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ، وَضاقَتِ الْأَرْضُ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ، وَأَنْتَ الْمُسْتَعانُ، وَ إِلَیْکَ الْمُشْتَکیٰ، وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّةِ وَالرَّخاءِ. اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ أُولِی الْأَمْرِ الَّذِینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ، وَعَرَّفْتَنا بِذَلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ، فَفَرِّجْ عَنّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَرِیباً کَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ. یَا مُحَمَّدُ یَا عَلِیُّ، یَا عَلِیُّ یَا مُحَمَّدُ اکْفِیانِی فَإِنَّکُما کافِیانِ، وَانْصُرانِی فَإِنَّکُما ناصِرانِ. یَا مَوْلانا یَا صاحِبَ الزَّمانِ، الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ، أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی، السَّاعَةَ السَّاعَةَ السّاعَةَ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ، یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرِینَ." ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
• نخواستی بدیمو بیاری به روم.. و ویژه ماه مبارک رمضان به نفس سید رضا نریمانی ●━━━━━━─────── نخواستی بدیمو بیاری به روم نذاشتی که خط دار بشه آبروم میدونم برا اومدن دیر شده نگاه کن چقدر نوکرت پیر شده من اونم که پیشت نمک گیر شده بی پناهم جوابم نکن رو سیاهم‌ خرابم‌ نکن یه وقتایی انقدر خرابم حسین که حتی نمیشه بخوابم حسین همون وقتایی که حرم لازمم همون وقتایی که نمیشه برم باید ساخت با دوری تو لاجرم این صبوری دقم داد دقم بی قرارم آخه عاشقم باز دعام کن که آدم بشم بالحسین الهی العفو ... ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
‍ . با نوای 🎤 🎼 یا رب اسیرم و دل من در پناه توست بی تابم و قرار دلم یک نگاه توست چندان اسیر خواهش نفسم که غافلم از دست رفته را طلب بارگاه توست رو بر متاب از منِ آلوده ، ای کریم گوید دلم که قهر خدا از گناه توست گفتم زبس که توبه شکستم ، شنیده ام در بسته ای و توبه شکن رو سیاه توست گفتی بخوان مرا که شب استجابت است درگاه دوست منتظر یا اله توست گفتم به دل شکسته جوابی نمیرسد گفتی جواب درگه ما سوز و آه توست گفتم سزای جامعه ای پر گناه چیست ؟ گفتی دعای هر شب و اشک پگاه توست گفتم دعا و اشک و مناجاتمان کم است گفتی رضای من به همین گاه گاه توست ای روزی دعا و مناجات نزد تو حالی بده که اهل گنه عذر خواه توست با اشک خویش امر به معروف می کنیم غم دیده ایم و اشک شب ما سپاه توست جزدرد دین بر این دل ما نیست مشکلی بیمار عشق روبروی پیشگاه توست ما دوستان یوسف آل پیمبریم چشم انتظار دل خسته گواه توست ایام فاطمیه به این نغمه دل خوشیم یا فاطمه سلالۀ تو دادخواه توست ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 👇
. |⇦•فرازهایی از دعای ۴۵ صحیفه سجادیه اجرا شده شب ۲۹ رمضان ۱۴۰۰ به نفس استاد حاج منصور ارضی ●━━━━━━─────── ﴿11﴾ ﴿يَوْمَ لَا يُخْزِي اللَّهُ النَّبِيَّ وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ ، نُورُهُمْ يَسْعَى بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ بِأَيْمَانِهِمْ ، يَقُولُونَ رَبَّنَا أَتْمِمْ لَنَا نُورَنَا ، وَ اغْفِرْ لَنَا ، إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْ‌ءٍ قَدِيرٌ﴾. فَمَا عُذْرُ مَنْ أَغْفَلَ دُخُولَ ذَلِكَ الْمَنْزِلِ بَعْدَ فَتْحِ الْبَابِ وَ إِقَامَةِ الدَّلِيلِ﴿12﴾ وَ أَنْتَ الَّذِي زِدْتَ فِي السَّوْمِ عَلَى نَفْسِكَ لِعِبَادِكَ ، تُرِيدُ رِبْحَهُمْ فِي مُتَاجَرَتِهِمْ لَكَ ، وَ فَوْزَهُمْ بِالْوِفَادَةِ عَلَيْكَ ، وَ الزِّيَادَةِ مِنْكَ ، فَقُلْتَ تَبَارَكَ اسْمُكَ وَ تَعَالَيْتَ ﴿مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا ، وَ مَنْ جَاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلَا يُجْزَى إِلَّا مِثْلَهَا﴾. ﴿13﴾ وَ قُلْتَ ﴿مَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِي كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ ، وَ اللَّهُ يُضَاعِفُ لِمَنْ يَشَاءُ﴾ وَ قُلْتَ ﴿مَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَيُضَاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافاً كَثِيرَةً﴾ وَ مَا أَنْزَلْتَ مِنْ نَظَائِرِهِنَّ فِي الْقُرْآنِ مِنْ تَضَاعِيفِ الْحَسَنَاتِ.﴿14﴾ وَ أَنْتَ الَّذِي دَلَلْتَهُمْ بِقَوْلِكَ مِنْ غَيْبِكَ وَ تَرْغِيبِكَ الَّذِي فِيهِ حَظُّهُمْ عَلَى مَا لَوْ سَتَرْتَهُ عَنْهُمْ لَمْ تُدْرِكْهُ أَبْصَارُهُمْ ، وَ لَمْ تَعِهِ أَسْمَاعُهُمْ ، وَ لَمْ تَلْحَقْهُ أَوْهَامُهُمْ ، فَقُلْتَ ﴿اذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ ، وَ اشْكُرُوا لِي وَ لَا تَكْفُرُونِ﴾ وَ قُلْتَ ﴿لئن شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ ، وَ لَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ﴾. ﴿15﴾ وَ قُلْتَ ﴿ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ، إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ﴾، فَسَمَّيْتَ دُعَاءَكَ عِبَادَةً، وَ تَرْكَهُ اسْتِكْبَاراً، وَ تَوَعَّدْتَ عَلَى تََرْكِهِ دُخُولَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ .﴿16﴾ فَذَكَرُوكَ بِمَنِّكَ، وَ شَكَرُوكَ بِفَضْلِكَ، وَ دَعَوْكَ بِأَمْرِكَ، وَ تَصَدَّقُوا لَكَ طَلَباً لِمَزِيدِكَ، وَ فِيهَا كَانَتْ نَجَاتُهُمْ مِنْ غَضَبِكَ، وَ فَوْزُهُمْ بِرِضَاكَ .﴿17﴾ وَ لَوْ دَلَّ مَخْلُوقٌ مَخْلُوقاً مِنْ نَفْسِهِ عَلَى مِثْلِ الَّذِي دَلَلْتَ عَلَيْهِ عِبَادَكَ مِنْكَ كَانَ مَوْصُوفاً بِالْإِحْسَانِ، وَ مَنْعُوتاً بِالِامْتِنَانِ، وَ مَحْمُوداً بِكُلِّ لِسَانٍ، فَلَكَ الْحَمْدُ مَا وُجِدَ فِي حَمْدِكَ مَذْهَبٌ، وَ مَا بَقِيَ لِلْحَمْدِ لَفْظٌ تُحْمَدُ بِهِ، وَ مَعْنًى يَنْصَرِفُ إِلَيْهِ . ﴿18﴾ يَا مَنْ تَحَمَّدَ إِلَى عِبَادِهِ بِالْإِحْسَانِ وَ الْفَضْلِ، وَ غَمَرَهُمْ بِالْمَنِّ وَ الطَّوْلِ، مَا أَفْشَى فِينَا نِعْمَتَكَ، وَ أَسْبَغَ عَلَيْنَا مِنَّتَكَ، وَ أَخَصَّنَا بِبِرِّكَ﴿19﴾ هَدَيْتَنَا لِدِينِكَ الَّذِي اصْطَفَيْتَ، وَ مِلَّتِكَ الَّتِي ارْتَضَيْتَ، وَ سَبِيلِكَ الَّذِي سَهَّلْتَ، وَ بَصَّرْتَنَا الزُّلْفَةَ لَدَيْكَ، وَ الْوُصُولَ إِلَى كَرَامَتِكَ﴿20﴾ اللَّهُمَّ وَ أَنْتَ جَعَلْتَ مِنْ صَفَايَا تِلْكَ الْوَظَائِفِ، وَ خَصَائِصِ تِلْكَ الْفُرُوضِ شَهْرَ رَمَضَانَ الَّذِي اخْتَصَصْتَهُ مِنْ سَائِرِ الشُّهُورِ، وَ تَخَيَّرْتَهُ مِنْ جَمِيعِ الْأَزْمِنَةِ وَ الدُّهُورِ، وَ آثَرْتَهُ عَلَى كُلِّ أَوْقَاتِ السَّنَةِ بِمَا أَنْزَلْتَ فِيهِ مِنَ الْقُرْآنِ وَ النُّورِ، وَ ضَاعَفْتَ فِيهِ مِنَ الْإِيمَانِ، وَ فَرَضْتَ فِيهِ مِنَ الصِّيَامِ، وَ رَغَّبْتَ فِيهِ مِنَ الْقِيَامِ، وَ أَجْلَلْتَ فِيهِ مِنْ لَيْلَةِ الْقَدْرِ الَّتِي هِيَ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ. ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ۲👇
. زین خفته در سحر که صدایی نمی‌رسد... با چشم های بسته به جایی نمی‌رسد خوابم ربود دیده و دل را از آن جهت برگوش خفته هیچ ندایی نمی‌رسد رب کریم پشت در خانه منتظر بنشسته است اگر چه گدایی نمی‌رسد او اسمع است از چه زبانم خموش شد از سنگ بین سینه دعایی نمی‌رسد فهمیده ام که روی ندارد به سمت من زیرا که هیچ گونه بلایی نمی‌رسد دعوت شدند کل خلائق به محضرش بر گوش من چگونه صلایی نمی‌رسد در چاه نفس زار و گرفتار مانده ام یا رب چه شد که زلف دو تایی نمی‌رسد تا تربت الحسین نیاید به یاری ام بر دردهای کهنه دوایی نمی‌رسد من نا امیدم از همه غیر از حسین جان از جانب طبیب شفایی نمی‌رسد وقت حیات و وقت وفات و پس از ممات جز از حسین هیچ وفایی نمی‌رسد . . هر چند در قبولی طاعات خود ردم با روضه های او رمضان را گره زدم . . . آن آتش عطش که سرش را گرفته بود ‌تا آب چشم های ترش را گرفته بود تنها نه نیش نیزه ی شام بلای شوم سنگ جفای کوفه سرش را گرفته بود از این جهت همای خدا روی خاک بود پرهای تیر روی پرش را گرفته بود سنگین نفس کشید دم آخر این غریب سنگ آنچنان که دور برش را گرفته بود زخم زیاد داشت ولی با دو دست خویش پهلو و بازو و کمرش را گرفته بود آماده بود پر بکشد جان نمی‌سپرد انگار غصه ای جگرش را گرفته بود . با یک نگاه جانب گودال قتلگاه زینب اجازه سفرش را گرفته بود ✍ پنجشنبه ۳ فروردین ۱۴۰۲ .
ماه مهمانی خدا آمد ابروی یار در سما آمد تا که راهم دهند بنشینم سوز و آهم دهند بنشینم قدر و یس و نور می‌خوانم از شراب طهور می‌خوانم گریه های زیاد می‌خواهم های های زیاد می‌خواهم اشک من گاه اشک توبه شود اشک من گاه اشک روضه شود بنده اینجا بیاید آزاد است هر که ویران بیاید آباد است در پناه حسین می‌بخشند با نگاه حسین می‌بخشند شمع و پروانه دل است حسین در نهانخانه دل است حسین در توان غریب نایی نیست حاجتی غیر آشنایی نیست از حضورت نیامده گفتیم محنتی بدتر از جدایی نیست چشم و دل سیرها خبر دارند بهتر از ساحت تو جایی نیست پیش لطف کسی به غیر از تو دست من کاسه گدایی نیست در حضور تو ای اجابت محض مسئلت کردن ابتدایی نیست ابتدا گر کنی به جود و کرم میرسد دائم انتهایی نیست پر شکستم که پیش تو باشم این کبوتر دلش هوایی نیست دائما برده ایم در بندت لذتی را که در رهایی نیست حسرت بی حساب خواهد خورد هر که را مهر کربلایی نیست خاک راه توام به سر غیر از جای پای تو رد پایی نیست داد و فریاد میکنم اینجا گریه بر بوریا ریایی نیست بی کفن مانده بود در گودال از وطن مانده بود در گودال ظاهرا یک نفر ولی در اصل پنجتن مانده بود در گودال آتش خیمه ها که جای خودش سوختن مانده بود در گودال از گلوی بریده گفت بیا از سخن مانده بود در گودال مادرش قد خمیده مویه کُنان با حسن مانده بود در گودال از حسین مدینه تنها یک پیرهن مانده بود در گودال گفت زینب زمان رفتن خود جان من مانده بود در گودال پنجشنبه ۳ فروردین ۱۴۰۲ .
374.3K
بند اول یارب یارب یارب من بندهٔ شرمنده تو خالق بخشنده یارب یارب یارب من عبد سرافکنده تو خالق بخشنده دارم به تو امید،ای خالق یکتا با روی سیاهم،از جرم و خطاها (العفو خدایا) بند دوم یارب یارب یارب من عبد پشیمان و تو خالق بخشنده یارب یارب یارب من بندهٔ شیطان و تو خالق بخشنده دارم به تو امید،ای حاکم دنیا با روی سیاهم،از جرم و خطاها (العفو خدایا) بند سوم یارب یارب یارب من عبد گنهکار و تو خالق بخشنده یارب یارب یارب من عبد ستمکار و تو خالق بخشنده دارم به تو امید،ای مالک فردا با روی سیاهم،از جرم و خطاها (العفو خدایا) بند چهارم یارب یارب یارب من بندهٔ مغرور و تو خالق بخشنده یارب یارب یارب من وصلهٔ ناجور و تو خالق بخشنده دارم به تو امید،ای عالیِ اعلا با روی سیاهم،از جرم و خطاها (العفو خدایا) شاعر: 🔊 دانلود سبک 👇 https://emam8.com/upload/sabks/99/2/64115_1399214132531_324304.mp3 .
. امام_حسن علیه_السلام ( سفره ی حق ) اللّهم رب شهر رمضان ... خبر آمد خبری تازه میان راه است سرخوش آن دل که ز مقصود خبر آگاه است سرزده ماه خدا سفره حق باز شده تابش رحمت بی حدِّ حق آغاز شده ساحل دیده ی آلوده ی ما دریا شد موقع بندگی و نوکری و نجوا شد پر فضیلت تر از این ماه ندیدم هرگز با کرامت تر از این شاه ندیدم هرگز در شب پانزدهم وارث مولا آمد حضرت اکرم و اعظم ، شهِ والا آمد پسر فاطمه ی امّ ابیها آمد شرف الشّمس زمین ، قبله ی دلها آمد پسر ارشد مولاست چو قرص قمر است وسط معرکه ی جنگ مثال پدر است یا رب از یُمن قدوم حسن ابن حیدر برسان ناجی و محبوب دل کل بشر ... # امام_حسن_علیه_السلام .
‍ . یکی میخواد صدات کنه میخواد جوابشو بدی بهش بگی: "سلام رفیق" بهش بگی: "خوش‌اومدی" بهش بگی: "هرچی بودی حالا دیگه مال منی خیلی خوبه که جز به من رو به کسی نمی‌زنی" من عار تو بودم خدا ولی تو بودی یارِ من اگه نباشه لطف تو سیاهه روزگار من تمومِ دورامو زدم تا غم روی دلم نشست کارد که به استخون رسید یادم اومد خدایی هست هزار دفه خوردم زمین از بس روتو زمین زدم از بس که قول دادم ولی سرِ قرار نیومدم حالام که اومدم پیشت حقّمه راه ندی منو میخوام که واسطه کنم یه آقای بی‌کفنو حسین منو فرستاده به من نشون داده راهو بخاطرِ آقام ببخش این بنده‌ی روسیاهو از این به بعد بخاطرِ حسین گناه نمی‌کنم با گناهام نوکریمو دیگه تباه نمی‌کنم خدا اجازه هست؟... میخوام برای بخشش گناه دوخطی روضه بخونم از بدنِ تُو قتلگاه تشنه‌تر از حسین کیه؟ غریب‌تر از حسین کجاست؟ پیش چشای خواهرش سرش بریده از قفاست 🎤 . https://kheimegah.com/tahery/voc/%D9%87%D9%81%D8%AA%DA%AF%DB%8C-16-%D8%A7%D8%B1%D8%AF%DB%8C%D8%A8%D9%87%D8%B4%D8%AA-99-%DB%8C%DA%A9%DB%8C-%D9%85%DB%8C%D8%AE%D9%88%D8%A7%D8%AF-%D8%B5%D8%AF%D8%A7%D8%AA-%DA%A9%D9%86%D9%87/60729 ..•┄┅══༻○༺══┅┄• https://www.aparat.com/v/DMJb8/%D8%B2%D9%85%D8%B2%D9%85%D9%87_%28_%DB%8C%DA%A9%DB%8C_%D9%85%DB%8C%D8%AE%D9%88%D8%A7%D8%AF_%D8%B5%D8%AF%D8%A7%D8%AA_%DA%A9%D9%86%D9%87_%29%2F_%DA%A9%D8%B1%D8%A8%D9%84%D8%A7%DB%8C%DB%8C_%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86_%D8%B7%D8%A7%D9%87%D8%B1%DB%8C
. مناجات و حضرت رقیه سلام اللّه علیها سبک شهید گمنام ... بارون گرفته خیسه چِشا آه اِی خدا آه ای خدا زبون گرفته باز این گدا یا رَبَّنا یا ربّنا تصدّقی به ما کن اَیُّهاَالعزیز نمک به کامِمون بریز با مناجات و این گریز به یادِ اون که دست و پا زد وُ صدا زد آی خدا ما رو ببخش به روضه‌یِ... سرِ بریده از قفا العفو بِالحسین (۴) قرارِ قلبِ... عاشق تویی مهمون منم رازق تویی تقاصِ داغِ... اون دختری که می‌کنه هِق‌ْهِق تویی سرِ پدر خاکیه مثلِ دامنش می‌کوبه مُشت به دهنش کی بریده سر از تَنش آه می‌کشه می‌گه بابا نبودی و نیزه‌دارا پایِ سرِ تو و عمو سیلی زدن به بچّه‌ها العفو بالحسین (۴)   سلام_الله_علیها ✍ .👇
. و حضرت عبّاس علیه السلام گنهکارم ولی این شد شعارم اباالفضلی خدا را دوست دارم اباالفضلی امیدم؛ رحمتِ اوست اگر چه مجرم وُ خاطی وُ زارم اباالفضلی شدم دلبسته‌یِ او گرفتارِ نگاهِ لطفِ یارم اباالفضلی خدایم مهربان است به فضل و مغفرت اُمّیدوارم اباالفضلی دو دستم را گرفته به احسانِ حریمِ او دچارم اباالفضلی گرفتارِ حسینم گرفتاریِ دلبر افتخارم اباالفضلی به راهِ یار چشمَم خدا را شکر من چشم‌انتظارم اباالفضلی تو عفوم کُن خدایا که جز عفوِ تو اُمّیدی ندارم   علیه_السلام .
. دست سائل در این خانه اگر پر نشود سنگِ درخواست او جای دگر دُر نشود سالها هست که دستم به در خانه توست روزی ام مرحمت سفره ی شاهانه توست من گدایت که شدم قدر و بهایم دادی سنگِ  دل آینه کردی و جلایم دادی من فقط اشک بصر خون جگر می‌خواهم حال روضه دم افطار و سحر می‌خواهم دوست دارم که گرفتار تر از قبل شوم اشک ماتم شده سرشار تر از قبل شوم از همین رنگ سیاهی که به دیوار زدند در حسینیه ی دل خیمه ی  بسیار زدند من به جز روضه نرفتم به سرای دگری گوش من نیست بدهکار صدای دگری همه زندگی ام روضه ، حسینم دین است گوشه روضه اگر جان بدهم شیرین است دستم از مرثیه ها جام بلا می‌گیرد روضه ی یازدهم جان مرا می‌گیرد . جای دارد که برون آید از پیکر جان محملی نیست که زینب بنشیند بر آن دختران را که خودش برد روی ناقه گذاشت چاره ساز همه آفاق خودش چاره نداشت هر طرف را که نظر کرد یکی یار ندید قاسم و اکبر و عباس علمدار ندید اشک چشمش به روی پوشیه اش راه کشید زیر لب گفت اباالفضل و فقط آه کشید دمی از علقمه ای شیر دلاور برگرد محض آسودگی خاطر خواهر برگرد با کسی غیر تو هم گام نبودم برگرد قبل از این در ملا عام نبودم برگرد ای خدا دست حرامی به نقابی نرسد وای اگر راه بیفتند و رکابی نرسد ✍ شنبه ۱۲ فروردین ۱۴۰۲ ............................................................. .
‍ . |⇦•بالاتر از بالایی و بالا... و توسل به کبری سلام الله علیها اجرا شده ۱۴۰۰ به نفس حاج مهدی سلحشور ●━━━━━━─────── بالاتر از بالایی و بالانشینی هر چند با ما خاکیان روی زمینی شایسته ی وصف زبان کردگاری نه درخورِ توصیف های اینچنینی حُسنِ تو مَحض با پیمبر بودنت نیست قبل از مسلمان بودنت هم بهترینی انگشتر پیروزی دین خدا را تو با بهای جان و اموالت نگینی طرد تو از سمت قریشی های مکه باعث نشد یک لحظه هم از پابشینی نام تو از لب های پیغمبر نیفتاد در هر کجا همراهِ ختم المرسلینی مثل فدک نام تو را هم غصب کردند تو بهترین مصداقِ اُمُّ المُومِنینی این روزهای آخر عمر خودت را هر روز با یک غصه ی تازه قرینی رخساره ی تو رنگِ رفتن را گرفته احساسِ تلخِ لحظه های واپسینی در چشم هایت اشک حرفِ درد دارد انگار از یک قصّه ی دیگر غمینی دلواپسِ غم های بی پایانِ زهرا بعد از فراقِ رحمتُ للِّعالمینی دلواپس یک سینه ی بی تاب هستی دلواپس یک میخ داغ و آتشینی رفتی که زهرا دخترت را در هجومِ چل مرد نامرد و فشار در نبینی ای کاش بودی تا در آغوشش بگیری وقتی که آنجا گفت یا فضّه خذینی از همسرت جای کفن پیراهنش را میخواستی… اما چرا با شرمگینی محمدعلی بیابانی *حضرت خدیجه سلام الله علیها، فرمود: فاطمه جان! من روم نمیشه به پیغمبر بگم، من از مرگ، از قبر می ترسم، میشه پیغمبر اون پیراهنی که باهاش معراج رفته بود رو به تنم کنه؟ بعد پیغمبر رو خواست، عرضه داشت: یارسول الله! من رو حلالم کن، من نتونستم در حق شما سنگِ تمام بذارم، بعد سفارشِ فاطمه اش رو کرد، نکنه کسی به فاطمه ام سیلی بزنه، نکنه کسی به فاطمه ام جسارت کنه، چشماش رو که باز کرد، پیغمبر رو بالایِ سَرِ خودش دید، چقدر دلش آرام گرفت، عرضه داشت: یارسول الله! شما بالا سَرِ من نشستید من راحت جان میدم... دخترش فاطمه هم چشماش رو باز کرد دید علی بالا سَرش نشسته، گفت: علی جان! شما بالا سر من هستید من آرام جان میدم، یه خورده برام قرآن بخوان... حسن چشماش رو باز کرد زینب و حسین رو بالا سَرِ خودش دید، گفت: داداش! بالا سرم هستی راحت جان میدم، اما حسین تویِ گودالِ قتلگاه، یه وقت زینب ببینه:" وَ الشِّمْرُ جَالِسٌ عَلَی صَدْرِه" یه وقت ببینه زینب داره از بالایِ تلِ زینبیه بر سر و سینه زنان به سمت گودال قتلگاه میآد، هی صدا میزنه: "وامحمداه، هَذا حسَینٌ بِالعَراء، مُرَمَّلٌ بالدِّماء، مُقَطَّعُ الأعضَاء، مَسْلُوبُ الْعِمَامَةِ وَ الرِّدَاءِ وَ بَناتُكَ سَبايا"... حسین...* ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .
. چشم تار من اگر تر شد نگاهم میکنی التفاتی به دل و روی سیاهم میکنی سر اگر بر سجده بردم سر به راهم میکنی عاقبت لطفی به سیل اشک و آهم میکنی راضی ام حتی اگر گاهی بلایم میدهی در جوار قرب خود یک روز جایم می‌دهی از حضور رحمتت یک لحظه هم دورم مکن من گدای یک نگاهم لطف کن کورم مکن ظلمتم ، میدانم اما دور از نورم مکن با چنین وضعی که دارم راهی گورم مکن بی پناهی را پناهی مرحمت کن ای خدا گاه گاهی هم نگاهی مرحمت کن ای خدا من خودم میدانم از تو سهم من لبخند نیست من نمی‌ارزم به هیچ و بحث چون و چند نیست حال من خوب آنچنان که خلق میگویند نیست دستگیری کن که دست من به جایی بند نیست من که هستم ای خدا : جانی که بر لب آمدم من به امید امام هشتم امشب آمدم هر کسی از هرکجا درمانده اینجا آمده اشکهایش قطره قطره سوی دریا آمده با هزار امید به پابوس آقا آمده دست من هم بین این زُوّار بالا آمده حضرت همسایه لطفت بر سرم همواره هست تا تو هستی مطمئنم شاهراه چاره هست من بمیرم که عبا را روی سر انداختی چند ساعت با همان سم سوختی و ساختی از کمال جور مامون رنگ از رخ باختی لحظه ی آخر به داغ دیگری پرداختی اشک غم بر خاک ، یاد کربلا میریختی اشک بر زخم تن خون خدا میریختی ✍ یکشنبه ۱۳ فروردین ۱۴۰۲ .
. دست کریم اهل حساب و کتاب نیست چشمش به قدر پلک زدن نیز خواب نیست دستی که آمده است در خانه ی کریم یک لحظه هم معطل حُسن جواب نیست اهل کرم زیاد ، ولی در تمام دهر بخشنده ای چنان پسر بوتراب نیست تو آسمان جودی و بی وقفه رازقی خالی نگاه مرحمتت از سحاب نیست نور از کجا گرفته چنین تابناک ، اگر خاک مسیر  رد شدنت آفتاب نیست دریای لطف اگر که تویی ای کریم محض احسان و جودِ غیرِ تو بیش از حباب نیست بیش از نیاز کل وجود است جود تو دربین سائلان تو اصلا شتاب نیست از هر دری گدا برسد شاه می‌شود در خانه ی تو غیر کرم هیچ باب نیست دستش نمی‌رسد به امارت بدون شک بیچاره است هر که برایت خراب نیست فی الجمله عابران همه از حال می‌روند هر جا که بر جمال جلالت نقاب نیست از عرش تا به فرش رسد صوت یا حسن با جبرئیل  نغمه زند بلبل چمن هر تار زلف حسن تو شخصیتی جداست در حال دلبری ز جهانند تن به تن در کارگاه خلقت زیبایی اش خدا جاری نموده از سر حسن تو فوت و فن قطعا دل بهشت برای تو می‌تپد وقتی که خوانده مادر تو... نَحرِ مِن لَبَن... از خیر مقدمت به همه فیض میرسد حتی علی به آمدنت شد ابوالحسن سبز از سیادت تو شده عرصه ی فدک سرخ از خجالت تو شده خطه ی یمن چیزی کم از ملاحت چشمت نمی‌شود پلکی به هم بزن نظری کن به حال من می‌خواهم از خدا که بمیرم برای تو ای کاش روزی ام شود این دست و پا زدن با همکلامی تو قسم میخورم خوشم حتی اگر که لعل لبت تر شود به لن بختم سفید می‌شود ای خوب اگر بود نام تو بر لبم از قنداق تا کفن ✍ چهارشنبه ۱۶ فروردین ۱۴۰۲ .
. شده است نقش جبینم گدای کوی حسن گذشت عمر جوانم در آرزوی حسن سراغ باده نرفتم چرا که هوشیارم گرفته دست من از دسته سبوی حسن مرا به ماه و به خورشید عرض حاجت نیست چرا که روز و شبم هست روی و موی حسن به وصله دگران دل نمی‌دهم همه عمر نشسته بر دل من رفعت رفوی حسن همیشه مهمان دارد کریم ، تنهایی نمیرود پایین لقمه از گلوی حسن جواب داده به لبخند مرد شامی را چه درسها که گرفتم ز خلق و خوی حسن به این خلایق دلداده معترض نشوید که گشته اند همه شهر را به بوی حسن نمیرود نفسی از وجود من تا حشر تنفری که به دل دارم از عدوی حسن تمام حُسن حسن هست و نیست جای عجب بهشت اگر که بیاید به سر به سوی حسن به خلق ‌کار ندارم که من به روز نُشور ز قبر بیرون آیم به جستجوی حسن ✍ پنجشنبه ۱۷ فروردین ۱۴۰۲ .
. دوعید چشمامُ روی غصه‌ها بستم هردفعه که سجاده واکردم آروم گرفتم هر زمانی که تو خلوتم غوغا به پا کردم ازبچگی یادم دادن، هروقت هیچ‌کی نباشه باز خدارو هست تو روزگار ناامیدی‌ها امیدواری به دعا رو هست من نوجوونم، اما می تونم هر راهی رو رفتم موفق شم شوق عبادت تو وجودم هست پس می تونم یادآور حق شم ای نوجوون! امید آینده آماده‌ی فصل جوونی باش این ماه ماه آسمونی‌هاست پس پر درآر و آسمونی باش عشق و دعا و خلوت و ایمان این نعمتا روزی هرروزه وقتی خدا رو با خودم دارم هرروز واسم عید نوروزه ماه عبادت با بهار اومد حالا دوتا خورشید تابیده عید طبیعت، عید قرآنه امسال پیوند دوتا عیده حس می‌کنم دست خداوندُ خیلی به من انگار نزدیکه این روزا میگم با خودم، شاید روز ظهور یار نزدیکه ای نوجوون! امید آینده آماده‌ی فصل جوونی باش این ماه ماه آسمونی‌هاست پس پر درآر و آسمونی باش امسال روزه اولی هستم فصل بهار و سفره‌ی قرآن یعنی که تو این ماه پیدا شد شان نزول سوره‌ی انسان ماه علی و فاطمه توی ماه خدا کم‌کم رسید از راه وقتی امام مجتبی اومد شد ماه کامل، نیمه‌ی این ماه غرق کرامت میشه این دنیا تا دست احسان حسن بازه کی غیر از این آقا تو این دنیا واسه جذامی سفره می‌ندازه روزی ده شب‌های قدر ما شکر خدا بابای این آقاست روزی امسالم شهادت یا سال ظهور منجی دنیاست ای نوجوون! امید آینده آماده‌ی فصل جوونی باش این ماه ماه آسمونی‌هاست پس پر درآر و آسمونی باش علیه‌السلام 👇
45.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شور قتلگاهی صدا میاد😭😭 کربلاییان نریمان پناهی سیب سرخی پویانفر به قلم چهارشنبه ۲۳ فروردین‌ ۱۴۰۲ روز بیست و یکم رمضان ۱۴۴۴ هجری قمری 🕌امامزاده صالح (ع)
. عجل اللّه تعالی فرجه الشریف و ماه مبارک رمضان فدایِ زمزمه‌ات أیُّهاَ العزیزِ حرم دعایِ عهدِ تو شد نغمه‌یِ شب‌وُسحرم کجاست سفره‌یِ افطاریِ تو پهن که من .... سری بیاورم و لقمهِ نانِ تو بخرم اگر چه ساده‌گیِ سفره‌یِ تو مثلِ علی‌ست در آرزویِ تو و سفره‌یِ تو دربه‌درم‌ بدان که سفره بهانه برایِ دیدار است دلم هوایِ تو کرده اگر چه دردِسرم گناهکار و بد و روسیاه و شرمنده سراغت آمده‌ام مَرحمت کُن و ببرم نگاه کُن به دلم تا زلال و پاک شوم سپس خودِ تو بزن مُهرِ هجرت و سفرم در آرزویِ شهادت در آرزویِ تواَم بیا و غرقِه‌به‌خون راهی‌اَم نَما به حرم ........ حاج سید رضا نریمانی حالا که اومده شبای آخر بیا به حق عاشقات صدام کن خودت می‌دونی خیلی روسیاهم مهمونت و محل بده! نگام کن شرمنده‌ی خوبیاتم خدا جون دستای خالیم و برات آوردم گناهام و ندید بگیر مهربون! من که میدونم آبروت و بُردم سرم پائینه از خجالت ولی ببین چشام ابری و بارونیه دل نگرونم برا اینکه دیگه لحظه‌های آخر مهمونیه چی میشه بیدارشم از این غفلتام باید دیگه خودم رو پیدا کنم بسه دیگه گناه، می‌خوام دلم رو با گریه به حسين، احیا کنم گریه برا منی که کم آوردم مثل دوای درد بی‌درمونه گریه خوبه فقط برای حسین خوش به حال چشمایی که گریونه گریه سلاحه و با چشم گریون می‌خوام برا آقام غلامی کنم می‌خوام اگه بهم اجازه بده به محضرش عرض سلامی کنم سلام آقای مظلوم و غریبم به درد تو نمی‌خورم، میدونم بغض زیارت گلوم و گرفته با گریه رو به حرمت می‌خونم کرب و بلات من و دیونه کرده راه حرم بسته شده کاری کن یه ساله که شیش گوشه‌ت و ندیدم خیلی دلم خسته شده کاری کن این دلی که زدم به نامت سند سراغت و داره می‌گیره هر شب ناخودآگاه دلم میگه داد بزن: " ای امون از دلِ صبور زینب" شب وداعه و غمِ وداعت آتیش به قلب مادرت می‌زنه امون از اون لحظه که خواهرت گفت: لحظه‌ی زیر گلو بوسیدنه اینجا لباش و رو گلوت گذاشت و به جای زهرا، مادرت، بوسه زد زمین نفس نفس می‌زد وقتی که نفس‌زنون به سمت گودال اومد گودی گودالی که از نیزه و شمشیر و تیر و سنگ، شد لبالب رو حنجرت نشسته بعدِ خنجر لرزشِ بوسه‌های گرم زینب یه جای سالم توو تنت نمونده می‌گفت الهی که برات بمیرم مقطع الاعضا! پاشو کاری کن پاشو دارم میرم! ببین اسیرم دارن به گریه‌های خواهر تو شمر و سنان و حرمله می‌خندن طاقت داری بشنوی؟ خوش غیرتم! دستام و با طناب دارن ببندن!
. به سبک: امام رضا خیلی دوست دارم خدا رو شکر که زنده ام دارم میبینم که مهمون ماه تو شد دل حزینم بازم شبا میام توو مجلس مناجات کنار سفره محبتت میشینم من و قبول کن ای خدای من آغوشت و واکن برای من نگا نکن به اون همه عصیان نگا بکن به گریه های من *الهی العفو ای خدای من . . .* یه ساله که منتظر ماه تو هستم به دامن مغفرتت بلنده دستم اومدم اعتراف کنم یه عمره که من خوردم نمک اما نمکدون و شکستم بیا ولی ردم نکن حالا حالا که مهمون توام اینجا خودت من و توبه بده حق اون بازوی شکسته زهرا س *الهی العفو ای خدای من . . .* درد کمر از فاطمه امون گرفته با اشک چشمش دل آسمون گرفته توو بسترش افتاده و با درد پهلو برای غربت علی زبون گرفته روو دست و صورتم حنای تو با پسرم شدم فدای تو تا دست بسته تو رو‌ دیدم همونجا من مردم برای تو *علی علی آقای مظلومم . . . ‌ * شعر: حسین محمدی فام✍ .👇
4_5868280946863639178.mp3
3.73M
چکار کنیم که در مداحی استفاده حداکثری از ادعیه و زیارات را ببریم ❓ 🎤 رایگان
. رحمت حق شد تمام * به پا شده بارِ عام ماه مناجاتيان * اي رمضان السلام الهنا يا كريم سيدنا يا كريم ماهِ خدا آمده * وقت عطا آمده بارِ دگر بندة * بي سر و پا آمده الهنا يا كريم سيدنا يا كريم خداي توبه پذير * آمده ام سر به زير از منِ شرمنده تو * بيا و خُردِه مگير الهنا يا كريم سيدنا يا كريم سفره تماشايي است * به پا چه غوغائي است ماه ضيافت شده *وقت پذيرائي است الهنا يا كريم سيدنا يا كريم شنيده ام دلبري * عاشق چشم تري نيمة شب از كرم *ناز گدا مي خري الهنا يا كريم سيدنا يا كريم ناله و آهم ببين * بار گناهم ببين براي رسوائيم * روي سياهم ببين الهنا يا كريم سيدنا يا كريم آمده ام با علي *پَر بكشم با علي تا كه ببخشي مرا * نعره زنم يا علي علي علي يا علي به سر هوای نجف * منم گدای نجف خانة زهرا بُوَد * صحن و سرای نجف علی علی یا علی بي دل و شيدا شدم * بندة مولا شدم عزت من بس همين * عاشق زهرا شدم علي علي يا علي مكن مرا اي خدا *لحظه اي از خود جدا تو را قسم بر حسين* تشنه لب كربلا تشنه لب عالمين سيدنا يا حسين لشگریان می زدند . خنده کنان می زدند بیشتر از دیگران . شمر و سنان می زدند وای حسینم حسین زینب کبری دوید * داد سر او کشید بی سر و پا خنده کرد رأس حسین را بُرید خرابه گشته حرم.منتظردلبرم کاش ببافد یکی . موی سپید سرم یاابتا یاحسین درد سره قافله . شدم دراین فاصله چشم تو روشن شدم.همسفره حرمله یاابتا یاحسین دختری آواره ام.مرگ شده چاره ام مسخره کردند همه. روسری پاره ام یاابتا یاحسین روزی من غم شده. قامت من خم شده دخترک ناز تو . موی سرش کم شده اشک غریبی نریز.بگو به من ای عزیز بعدتو آیا ببین . شدم شبیه کنیز ✍ .👇
1402122204.mp3
20.55M
| خدارو شکر که زنده ام دارم میبینم مناجات دوشنبه ۲۱ اسفند۱۴۰۲ مداح : حاج محمدرضا طاهری خدا رو شکر که زنده ام دارم میبینم که مهمون ماه تو شد دل حزینم بازم شبا میام توو مجلس مناجات کنار سفره محبتت میشینم من و قبول کن ای خدای من آغوشت و واکن برای من نگا نکن به اون همه عصیان نگا بکن به گریه های من *الهی العفو ای خدای من . . .* یه ساله که منتظر ماه تو هستم به دامن مغفرتت بلنده دستم اومدم اعتراف کنم یه عمره که من خوردم نمک اما نمکدون و شکستم بیا ولی ردم نکن حالا حالا که مهمون توام اینجا خودت من و توبه بده حق اون بازوی شکسته زهرا س *الهی العفو ای خدای من . . .* درد کمر از فاطمه امون گرفته با اشک چشمش دل آسمون گرفته توو بسترش افتاده و با درد پهلو برای غربت علی زبون گرفته روو دست و صورتم حنای تو با پسرم شدم فدای تو تا دست بسته تو رو‌ دیدم همونجا من مردم برای تو *علی علی آقای مظلومم . . . ‌ * شعر: حسین محمدی فام✍
. 🎙سبک زمزمه مناجات به سبک سلام آقا... ----------------------------- خدای من – خدای من خدای من خدای من . گنهکاری پشیمانم نگاهی کن . براین چشمان گریانم بدی هام و . به خوبی تو بَدَل کردی دلم پُر بود . من و آروم بغل کردی خدای من – خدای من خدای من خطاکردم . ولی انگار ندیدی تو روی کارام . همش پرده کشیدی تو قسم میدم . تورو بر چادرِ مادر قسم میدم . تورو بر غربت حیدر خدای من – خدای من خدای من شبه جمعه.بیا مارو ببخش امشب قسم میدم.بحق دلبره زینب حرم غوغا. میشه چون محشری برپا میاد امشب. صدای مادرت زهرا حسین جانم- حسین جانم حسین جانم سلام آقا . هوای کربلا دارم بدم اما . می دونی که دوست دارم سلام آقا . ببین تو اشک نوکرها بخرمارو . بحق مادرت زهرا حسین جانم- حسین جانم حسین جانم براتِ ما . به نام زینب امضا کن اگه میشه .شهادت روزی ما کن شب جمعه . رسیده کربلا مادر زده ناله . کنار پیکری بی سر حسین جانم- حسین جانم حسین جانم لبِ تشنه . سر از پیکر جدا کردند تورو عریان . روی خاکا رها کردند به پهلوهات . یکی نیزه فرو می کرد پیش چشمام . تنت رو زیرو رو می کرد حسین جانم- حسین جانم حسین جانم دیدم مادر . که گیسوهات پریشونه لبای تو لگد خورده پر از خونه شبیه من . زمین خوردی ،گیرافتادی پیش چشمام. تو ذرّه ذرّه جون دادی حسین جانم- حسین جانم حسین جانم ✍ .
ای که با آلوده ای چون من مدارا می کنی دردهایم را به یک ناله مُداوا می کنی تو کریم ِ سفره داری من گدایِ دوره گرد باگدایِ خود همیشه با کرم تا می کنی منکه امروزم همیشه بدتر از دیروز شد راحتم کن پس چرا امروز وفردا می کنی تاجوانی دیده گریان عذر خواهی می کند باملائک مینشینی و تماشا می کنی هرکسی را دوست داری همنشین خود کنی پایِ اورا یک سحر صحنِ نجف وا میکنی لایق لطفت نبودم ، منکه میدانم اگر لطف بر ما می کنی با عشقِ مولا میکنی تاکه می گویم حسین، عرشِ تو میریزد بهم گوئیا درسینه ام شش گوشه بر پا میکنی هرکه بر پیشانی اش بنوشته «زوّارالحسین» در قیامت زود میگردی وپیدا می کنی گریه کن هایِ حسین محشر مُعَطّل نیستند راهشان را جانب باب ُ الحسین وا می کنی شک ندارم هرکسی شد بیشتر خرجِ حسین عاقبت اورا جنان مهمان ِ زهرا می کنی هرکه آمد صحنِ سلطان ، گوشة باب الجواد کربلایش را همان لحظه تو امضا می کنی یعنی امسال اربعین من هم خدائی می شوم؟ از نجف پایِ پیاده کربلایی می شوم ✍ .
آمده برگ دعوتی از عرش ایهاالناس دعوتید همه وقت درهم خریدن آمده است غرق دریای رحمتید همه سرِ شب تا سحر منادی حق هر گنهکار را صدا کرده منِ آلوده هم طمع کردم «دائمَ الفضل»، سفره واکرده باز کرده دو دستِ رحمت خویش تا که شاید من و تو برگردیم طعم آغوش ِ مهربانش را سحر جمعه تجربه کردیم مهربان‌تر ز مادر است خدا ما که هستیم ، عبدِ فَرّاریم با تمام گناهکاری مان در جگر حب مرتضی داریم سینه ام مثل حضرت زهرا میدهد چون بهشت بوی نجف وقت جان دادنم بچرخانید جای قبله مرا به سوی نجف قلب من با غم امام حسین مثل تربت طهارتی دارد بهتر از گریه بر امام حسین چشم من چه عبادتی دارد شب جمعه شب زیارتی است می زنم ناله با دلی بی تاب دست بر سینه رو به کرببلا السلام علیک یا ارباب تا سحر از کنار تربت تو شب جمعه صدای آه آید کوچه وا می کنند تا مادر دم ِ گودال قتلگاه آید می زند ناله ای حسین ِ عزیز گیسوانت کجاست شانه زنم یاد ِ هرضربه ای که خوردی تو درد می گیرد ای حسین ، تنم نیزه ها در قیام و سجده شان اشهد حنجر تو را خواندند عده ای آمدند در گودال صورتت رو به خیمه چرخاندند آتش افتاده بود بر جگرت آسمان را چو دود می دیدی خواهرت را محاصره کردند خواهرت را کبود می دیدی سر اینکه سر تو را نبُرند رو زده خواهر تو بر دشمن هرچه فریاد زد نزن نامرد عمرسعد گفت که شمر بزن دست و پاگیر سر بریدن شد گفت بیرون کنید این زن را با ته نیزه و قلاف زدند بر سر و صورتش چنان زهرا کار از سنگ و چوب و نیزه گذشت پیر مردی عصا زنان آمد شمر و خولی که غارتش کردند نیمه شب تازه ساربان آمد ✍ .
1402122905.mp3
22.36M
زمزمه مناجات با خدا مناسب شب آخر سال ۱۴۰۲ آخر ساله و اومدم که حساب کتاب کنم با خودم من کم آوردم و فهمیدم هیچکی نیست مقصر الا خودم حالا کی جبران میکنه کمی های منو، الا تو منه ورشکسته رو کی میخره، تنها تو ۲ چه خوبه که هستی همیشه کنارم تا تویی خدای من غمی ندارم ۲ *الهی الهی ارحم یا الهی . . . . .* حالا که ماه مهمونیه منِ آلوده‌رم راه دادی بدترین بنده‌تو این شبا میون این خوبا جا دادی میام این شبا صدات میزنم، با حیدر هرکی هستم شعار منه، یا حیدر ۲ چه خوبه که ماه تو ماه علی شد علی گفتم و این دلم منجلی شد *الهی الهی الهی بعلی ...* نیمه شب ذکر من تا سحر واعفُ عَن توبیخی یا الله لا تعذبنی و انا ارجوک اُقسِمُکَ به اباعبدالله به لبای تشنه ی یوسفِ پیغمبر به تنی که زیر سم مرکب شد پرپر ۲ خواهرش، بعد او چقدر دیده آزار با دستای بسته داره میره بازار *حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان ....* محمدی فام✍ ۲۷ اسفند
. شب نوزدهم ماه مبارک رمضان،  شب ضربت خوردن اول مظلوم عالم، امیرالمومنین علیه الصلاه و السلام،  و از طرفی هم مصادف با اولین شب از لیالی باعظمت قدر است... خدای متعال توفیق درک این شبهای با عظمت رو به همه ما عنایت بفرماید به برکت صلواتی بر محمد و آل محمد. ایام و لیالی منسوب است به امام العارفین، قطب السالکین، امام المتقين، یعسوب الدین، اخ الرسول، زوج البتول، ابوالحسن، امیرالمومنین علیه السلام... عنایت کنید هدیه به پیشگاه مقدس و ملکوتی آنحضرت و... تسلای دل داغدار آقامون حجت بن الحسن ارواحنا له الفداء اجماعا صلوات بلندی ختم بفرمایید.  .