eitaa logo
امام حسین ع
18.7هزار دنبال‌کننده
398 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ . مژده آمد بهار نزدیک است روز میلاد یار نزدیک است اول روزگارخوش نزدیک آخر انتظار نزدیک است بهترین روزگار:بودن اوست بهترین روزگار نزدیک است کفتران شوق پر زدن دارند زندگی بی حصارنزدیک است آسمان رنگ روشنی دارد آخر شام تار نزدیک است هاتفی تا سحر ندا می داد: بی قراران،قرار نزدیک است مردی از نسل نور می آید لطف پرودگار نزدیک است به دل خستگان فرج آمد حضرت ثامن الحجج آمد می وزد عاشقانه امشب باد در مهیج ترین شب میلاد جبرئیل آمد و به اهل زمین مژده ی وصل دلبری را داد دلـبری که تبّسم او بود علّت خلق عالم ایجاد قرعه ی:  "مهربان ترین آقا" از همین ابتدا به او افتاد به همین علت است در حرمش هر دل از غصه می شود آزاد همزمان با ورود در هرصحن دل ویرانـه می شود آباد کعبه شد قبله ی مسلمانان قبله ی کعبه: "پنجره فولاد" از هم اینک مدار گردش مـاه روزی یک بار، دور گوهرشاد از همان عهد و روزگار قدیم حرمت بوده "واجب التعظیم" مـنـبـع ومـنـشأ حـیـات منی چشمه ی زمزم وفرات منی زنده ام با تو،بی تو می میرم تو حیات من و ممات منی هشتمین نور و هشتمین هادی هشتمین کشتی نجات منی تو اصول وفروع دین من و مستحبـّات و واجبات مـنـی جامـعه ، ناحـیه ، ابوحـمزه ندبه و وارث و سمات منی نجف وکـربلا وسامرا عتبات من، عالیات منی به تمام مقدّسـات قسم تو تمام مقدّسات منی در قیامت تویی که آن بـرگ رد شدن از پل صراط منی علّـت روشنی ِ خورشیدی تو یکی از شروط توحیدی ای شــفـای دل پـر از دردم روشنی بخش چهره ی زردم با تو امـیـدوارم و بی تو خسته و نا امـید و دلسردم در همه عمر اسم تو تکرار می شود بر لبان من هردم یارضا ، یارضا ، رضا جانم غـیر از اسمت به لب نیاوردم توی دنیا یقین به هر کس که دل بـبـنـدم بـجـز تـو نامـردم من فقیرم تو حج من هستی دور گنبد طـلات می گردم خیر مقدم به محضرت مولا غـزلـی از عـراقـی آوردم غزلی که خلاصه وزیباست بخشی ازاعتقادمن به شماست "شاد کن جان من، که غمگین است رحم کن بر دلم، که مسکین است روز اول که دیدمش گفتم: آنکه روزم سیه کند این است روی بنمای، تا نظاره کنم کارزوی من از جهان این است دل بیچاره را به وصل دمی شادمان کن، که بی‌تو غمگین است بی‌رخت دین من همه کفر است با رخت کفر من همه دین است گه گهی یاد کن به دشنامم سخن تلخ از تو شیرین است بنوازی وپس بیازاری آخر ای دوست این چه آئین است" تو فقط درک می کنی آقا که فراق حرم چه سنگین است امشب از سفره أت بده ببرم: شربت و میوه و برات حرم... مجتبی خرسندی✍ .
. مناجات امام رضا علیه السلام فرشته در حرمت جان نثار می آید نسیم سوی شما بی قرار می آید دلِ شکسته کسی آمده حرم حالا دم ضریح ببین وصله دار می آید نوایِ«آمدم ای شاه..»در حرم جاری ست نوا به گوش همه آشکار می آید علی و حیدر کرار کشور مایی، هزار میثم اگر سمت دار می آید غلام و شاه و غنی و فقیر فرقی نیست بشر به هر سِمت و اعتبار می آید زِ جای جای جهان آمدند پابوست که زائر از همه قشر و تبار می آید گدا به قصد گدایی، مریض قصد شفا یکی نگو که به قصد شکار می آید رسیده آهوی خسته به درگه سلطان رسیده تا که بگوید به کار می آید شب است و ماه شبانه رسیده محضرتان همان که پیش شما شمس وار می آید فدای رأفت شاهی که قول داده خودش زمان سختی زائر سه بار می آید قسم به جان جواد و به پهلوی زهرا، بگو امان تو از شرِ نار می آید به قصد گریه برای حسین آمده ام به چشم های ترم حال زار می آید امان از لحظاتی که زینبش فرمود که لشکر این همه دورت چِکار می آید؟ رسیده حرمله با تیر و شمر با خنجر سَرآخِرش سر تو نیزه دار می آید بیا و پیک سحر بانگ از این حرم سر دِه بگو که جمعه شَهِ تکسوار می آید... .
مناجات امام رضا علیه السلام به دور صحن و سرایت طواف باید کرد وَ چند روز در آن اعتکاف باید کرد برای آنکه مقام تو آشکار شود.. کناره پنجره ات اکتشاف باید کرد سفارش است به زائر، که قبلِ اذن دخول دلِ شکسته، چون آئینه صاف باید کرد برو بیای حریمت زِ بس تماشائیست که ذهن خویش زِ دنیا معاف باید کرد اگر که حج فقیران تویی امام رئوف به حق، ضریحِ شما را مطاف باید کرد به شوقِ دیدنِ صحن رفیع تان گاهی زِ رفتن عتبات انصراف باید کرد ضریح و گنبد و گلدسته ات کم است آقا تمام صحن تو زرینه باف باید کرد دلی که از غم هجرِ تو رشته رشته شده به دست لطف تو آقا کلاف باید کرد كتاب عشق تو را باید از نخست نوشت، سپس به دست طبرسی صحاف باید کرد تو علم کلی و پیش تو، عالمِ بالله زبان بی خِردان را غلاف باید کرد به پشتبانیِ از تو امام، در دنیا گهی صبوری و گاهی مصاف باید کرد تو برترین اقیانوسِ بی کرانی  که.. ..به برتری شما اعتراف باید کرد یک کربلاست تمام نیاز دنیائیم یک کربلا به نیازم مضاف باید کرد .
. علیه السلام ✍ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ وقتی از معجونِ خاک و اشک، انسان خلق شد مثل احوالِ دلِ تنگش پریشان خلق شد روزهای دور، بر انسان و دلتنگی گذشت تا برای گریه‌هایش شامِ هجران خلق شد آسمان از تشنگی‌های بیابان بغض کرد اشک‌هایش ریخت روی خاک، باران خلق شد عشق آمد تا بسوزاند دلِ عشاق را عشق در انسان نه، آتش در نیستان خلق شد نقطه‌ی پرگارِ عالم، کعبه‌ی بیت‌الحرام فاش شد، تا باء بسم‌الله قرآن خلق شد هیچ خلقی هدیه‌ای شایسته‌ی مولا نداشت تا به قربانِ امیرالمومنین، جان خلق شد در ازل وقتی خدا تصویرِ سلمان را کشید از غبار پای حیدر خاکِ ایران خلق شد خونِ حیدر در رگِ خشکِ بیابان‌ها دوید قلبِ ایران زنده شد وقتی خراسان خلق شد تا حدیثی از طلا دور خراسان حلقه زد مأمنی از نور، دور از چنگِ شیطان خلق شد خاک نیشابور وقتی شد قدمگاهِ بهشت باغی از فیروزه در قلبِ بیابان خلق شد پادشاهانِ کذایی را گدایی پیشه شد تا که با شاهِ خراسان، نامِ سلطان خلق شد تا بیفتد از سرِ شاهان کلاهِ اعتبار زیر چترِ گنبد و گلدسته، ایوان خلق شد دردها بیراهه می‌بستند بر دارو دخیل عاقبت در پنجره‌فولاد، درمان خلق شد دعبل و شعر و عبا راه غزل را باز کرد با امامِ شاعران دیوان به دیوان خلق شد .
4_5848289055216766126.mp3
6.54M
📃 الا ای آنکه از بالا به مشتاقان 🎙 🗓 📍 "ع" 🏷 (علیه‌السلام) الا ای آن‌که از بالا به مشتاقان نظر داری مرا بیمار خود کردی و از دردم خبر داری طبیب دردهای جان ما، کس نیست الّا تو فقط تو می‌توانی درد از این بیمار برداری پر از دلتنگی‌ام، چیزی شبیه ساحل خشکم بگو ای موج جان‌افزا به این ساحل گذر داری؟ نه تنها صید خود کردی، دل صیّاد و آهو را جهان صید نگاهت می‌شود ازبس هنر داری فقط یک دانه گندم بهر مرهم از تو می‌خواهم که تو دارالشّفایی از دو عالم خوب‌تر داری بِکِش من را از این بند بلا تا گنبدت بالا که می‌دانم به کار خلق هم، حقّ نظر داری نیازم، یک نوازش بر سر از دستان گرم توست اگرچه یک جهان بهتر ز من در زیر پر داری دلم را غرق نورت کن؛ جدا از هرچه غیر از خود که دانم مثل جدّت، قدرت شق‌القمر داری ضمانت‌نامه از دست تو می‌خواهیم و می‌دانم برای لیلة‌الدفنم، چراغی زیر سر داری .
. سلطان در مسلک ایرانیان سلطان رضاجان است شاهی‌که بی‌لشگرکشی سلطان ایران است آرامِ‌جان ماست آقایی که دامانش تنها توسل‌خانه‌ی آهوی حیران است مهمان‌نواز است آنقدر که زائرش هربار مانند صاحب‌خانه‌ها در صحن، مهمان است هرجای ایران نام او را بر لب آوردیم دیدیم روی هرلبی بعد از رضا، "جان" است وقتی ضریحش را بغل کردم دلم وا شد در وقت دل‌تنگی فقط آغوش درمان است از بس که اینجا آه درهم می‌شود تکرار انگار در صحن و رواق آیینه بندان است انگار سائل پادشاهی می‌کند اینجا انگار در درب ورودی شاه، دربان است از آب سقاخانه می‌نوشند و خوشحال‌اند کمتر کسی اینجا گرفتار غم نان است درماندگان راهی به‌جز مشهد نمی‌بینند تنها پناه بی‌پناهان در خراسان است 📝گروه ادبی یاقوت سرخ .
. (علیه السلام ) ديشب به سرم باز هواي دگر افتاد در خواب مرا سوي خراسان گذر افتاد چشمم به ضريحِ شَهِ والا گهر افتاد اين شعر همان لحظه مرا در نظر افتاد ( با آل علي هر كه در افتاد ور افتاد ) تکرار اين قبرِ غَريبُ الغُربا خسرو طوس است اين قبرِمُغيث الضُّعفا شَمسِ شُموس است خاكِ درِ او، مرجعِ ارواح و نفوس است بايد ز رَهِ صدق ، بر اين خاك درافتاد ( با آل علي هر كه در افتاد ور افتاد ) تکرار اين روضه ي پر نور، به جنّت زده پهلو مغز مَلَك از عطر نسيمش شده خوشبو بشنيد نسيم سحري ،رايحه ي او كز بوي بهشتيش، چنين بي خبر افتاد ( با آل علي هر كه در افتاد ور افتاد ) تکرار حورانِ بهشتي زده اند ، در حرمش صف خِيلِ مَلَك از نور، طَبَق ها همه بر كف شاهان به ادب در حرمش ، گشته مُشرّف اينجاست كه تاج از سر هر تاجوَر افتاد ( با آل علي هر كه در افتاد ور افتاد ) تکرار اولاد علي شافعِ يومً عَرَصاتند داراي مقامات رَفيعُ الدَّ رَجاتند در روز قيامت همه اسباب نجاتند اي واي بر آن كس كه به اين دَرّه در افتاد ( با آل علي هر كه در افتاد ور افتاد ) تکرار کام و دهن از نام علی یافت حَلاوت گل در چمن از نام علی ، یافت طَراوت هر کس که به این سلسله بنمود عَداوت در روز جز ا، جایگهَش ، در سَقَر افتاد ( با آل علي هر كه در افتاد ور افتاد ) تکرار هر کس که به این سلسله ی پاک جفا کرد بد کرد ، نفهمید ، غلط کرد ، خطا کرد دیدی که یزید از ستم و کینه چه ها کرد آخر به دَرَک رفت و به روحش شَرَر افتاد ( با آل علي هر كه در افتاد ور افتاد ) تکرار حَجّاج که شد منکر هر خارقِ عادات می کُشت به هر روز، بسی شیعه و سادات امروز به او لعن کنند اهلِ سعادات آوازه ی ظلمش به همه بحر و بر افتاد ( با آل علي هر كه در افتاد ور افتاد ) تکرار کردند جفاها بنی عبّاسِ ستمگر مسموم شد از ظلم و جفا ، موسِیِ جعفر بر قلب غریب الغربا ، زَهر زد اَخگر ظلم بنی عباس ، به گیتی سَمَر افتاد ( با آل علي هر كه در افتاد ور افتاد ) تکرار بست آب به قبر شهدا چون مُتوکّل در اوج فلک روح مَلَک شد متزلزل دریا به فغان ، موج زنان نعره زد از دل در سطح زمین ، غُلغُله در خشک و تر افتاد ( با آل علي هر كه در افتاد ور افتاد ) تکرار یا رب به حَقِ مَنزلتِ ، شاه شهیدان امسال نما لطف ، به مرد و زنِ ایران ما غرق گناهیم ، تویی غافرِ عصیان این شعر مرا بارِ دگر در نظر افتاد ( با آل علي هر كه در افتاد ور افتاد ) تکرار شاعر : ملقب به نسیم شمال وی روزنامه ای با همین نام در اواسط دهه 20 و 30 خورشیدی با موضوع نقد اجتماعی-سیاسی دوران پهلوی منتشر میکرد. . 👇
1. امشب به سرم 29.6.95.mp3
3.33M
(علیه السلام ) ديشب به سرم باز هواي دگر افتاد 29/6/1395 از کیفیت پایین فایل عذرخواهی میکنم ، با یک موبایل قدیمی ضبط کردم
1. هرچند که در.mp3
3.39M
( علیه السلام ) 🎤 هر چند که درشهر تو بازار زیاد است باید برسم زود خریدار زیاد است من در به درِ پنجره فولادم و دیریست بینِ من و آن پنجره دیوار زیاد است آنقدر کریمی که بدهکار تو کم نیست آنقدر کریمی که طلبکار زیاد است ! با بار گناه آمده ام مثل همیشه با بار گناه آمدم این بار ، زیاد است ! گندم به کبوتر بدهم ؟ شعر بگویم ؟ آخر چه کنم در حرمت کار زیاد است نوروز به نوروز محرم به محرم سرمست زیاد است عزادار زیاد است هرگوشۀ ایران حرم توست ، که با تو همسایه ی دیوار به دیوار زیاد است از دور سلامی و تو از دور جوابی این فاصله انگار نه انگار زیاد است یک شب که به رؤیای من افتاد مسیرَت دیدم چقَدر لذت دیدار زیاد است ... درخواب سرِ سفره ی اطعام ، توگفتی : هر قدر که میخواهی بردار زیاد است ... .
. چه زیباست غرق رهایی شدن رها در حریم خدایی شدن در آغوش پروانه ها پر زدن شبیه کبوتر، هوایی شدن کنار ورودی باب الجواد به لطف رضا، کربلایی شدن زمان تماشای گلدسته ها پریشان شیخ بهایی شدن شده کیمیا خاک طوس و خوش است در ایوان طلایش، طلایی شدن به مشهد سفر کردن و بعد از آن علی بن موسی الرضایی شدن نگاهم به دست کریم رضاست بهشتم همیشه حریم رضاست #### رضا زمزم است و رضا کوثر است رضا عاشق روضه ی مادر است سه جا او می آید به دیدار ما رضا از هر آقایی آقاتر است رضا یار ما در حساب است و قبر رضا شافع عرصه ی محشر است رضا وارث ذوالفقار علی رضا نور چشمان پیغمبر است در امواج دریای درد و بلا رضا کشتی است و رضا لنگر است رضا نور چشمان معصومه است رضا هستی حضرت خواهر است نگاهم به دست کریم رضاست بهشتم همیشه حریم رضاست ###### دلم در حرم از غم آزاد شد وجود پر از غصه ام شاد شد به لطف شهنشاه و مولای طوس چه ویرانه هایی که آباد شد نسیم آمد و گفت در گوش آب که جارو کش صحن او باد شد دل خاک از داغش آتش گرفت دل پنجره سوخت، فولاد شد ببین در حریم پر از نور او بهشتی که سهم گوهرشاد شد رضا آمد و با وجود رضا در ایران شفاخانه ایجاد شد فقط ضامن بچه آهو، که نه رضا ضامن هر چه صیاد شد نگاهم به دست کریم رضاست بهشتم همیشه حریم رضاست #### در اینجا پر از شور و حیرانی ام هم آغوش دریای طوفانی ام به اندازه چشم بر هم زدن گذشته است شب‌های طولانی ام گدایم ولی موقع بازگشت پر از آیه های فراوانی ام قمی هستم و از همان کودکی به دنبال یار خراسانی ام منم آنکه نام امام رئوف شده نقش سربند پیشانی ام به یاد شهیدان نفس می کشم پر از شور قاسم سلیمانی ام نگاهم به دست کریم رضاست بهشتم همیشه حریم رضاست ###### به صحنش رسیدم ، که باران گرفت دل مرده ام لحظه ای جان گرفت غریبانه غرق زیارت شدم لبم بوی آیات قران گرفت گدا بودم و شاهم از لحظه ای که دست مرا دست سلطان گرفت خوشا آن فقیری که بی واسطه بر این سفره سیراب شد، نان گرفت یتیمی که سرمایه اش اشک بود کم آورد اما فراوان گرفت اسیری هم از صحن آزادی اش کلید رهایی ز زندان گرفت نظرکرده بی شک امام زمان به شعری که اینگونه پایان گرفت: نگاهم بدست کریم رضاست بهشتم همیشه حریم رضاست ######## ندارم به جزعشق او مسلکی ندارم جزاین اشکها مدرکی گنهکاری امیدوارم که هست به لطف خدا و رضا متکی چون آتشفشان هستم و میکشم فقط آه از این سینه ی آهکی بهشتی ست لبریز از خاطره کنار حرم عکسهای تکی چه خوشبخت هستم که این بیت شعر به روی لبم بوده ازکودکی: نگاهم بدست کریم رضاست بهشتم همیشه حریم رضاست ###### دلم حسرتی جز زیارت نداشت به شبهای بی نور عادت نداشت اسیر خراسانم و چشم من بدون حرم خواب راحت نداشت بگو موسم حج به مشهد رود مسلمان اگر استطاعت نداشت ببخشید این شعر درمانده را اگر بهره ای از بلاغت نداشت ببخشید اگر شاعر خسته جان برای سرودن بضاعت نداشت ولی غیر از این بیت روی لبش به هنگام عرض ارادت نداشت نگاهم به دست کریم رضاست بهشتم همیشه حریم رضاست ####### در این بحرمواج ساحل کجاست به جز خانه ی دوست منزل کجاست چگونه بفهمیم بی نور او که حق در کجا هست و باطل کجاست سیاه است دلهایمان یارضا خبردارمان کن که مشکل کجاست من از شرح اوصاف تو عاجزم ثناخوان توکیست؟دعبل کجاست؟ نگاهم به دست کریم رضاست بهشتم همیشه حریم رضاست روح اله گایینی _ ذیقعده ۱۴۰۲✍ .
. یا علی بن موسی الرضا(ع) آب سقاخانه ات برتربودازسلسبیل چون بهشت حق بودصحن گوهرشادت جمیل میکشد باشهپرش جارو به صحنت جبرییل زائرانت حضرت موسی وعیسی وخلیل باهزاران شوق دورمضجعت گردد گدا بادوچشم خیس گوید یاعلی موسی الرضا میکنی بایک نگاهت سنگ سلمانی طلا برسربالین اوآیی تو ازصدق و وفا هرکه آمد ازحریمت میکند این ادعا پنجره فولاد داده هرمریضی راشفا هرزیارت کرده ام باحضرتت قول وقرار وقت مرگم توقدم برروی چشمانم گذار هرکه داردحاجتی می آید ازباب الجواد تا که ازدست کریم تو بگیردهرمراد گوشه چشمی گرکنی دلها شود مسرورو شاد ازبرای دردهای مومنان داری ضماد میزنم پرچون کبوتر دور صحن انقلاب دستگیری کن زمن مولا تودر روزحساب طلعت نورانیت آیینه ی پیغمبراست بضعه منی فقط درشان تو باکوثراست درمقام تو هرآن کس شک کندخود ابتراست حصن محکم را که میگفتی ولای حیدراست برزبانم جاری است دروصف حیدراین شعار لافتی الاعلی لاسیف الا ذوالفقار من گنهکارم ولی مولا پناهم داده ای ازکرامت درحریم خویش راهم داده ای خادمت گردیدم وازلطف جاهم داده ای ضامن آهونجات ازقعرچاهم داده ای صورتم را روی خاک پای زوارت نهم آرزویم این بود روزی به صحنت جان دهم ✒ابوذر رییس میرزایی(بهار)✍ .
. 📃 توشه‌اش را گرفت از جبریل 🎙 از 🗓 در 📍 "علیه‌السلام" 🏷 (ع) توشه‌اش را گرفت از جبریل بود خوشحال، نوبتش شده است بعد عمری دعا و سجده و ذکر دیدن شاه، قسمتش شده است توشه‌اش را گرفت از جبریل بود غرق دعا و ذکر و ثنا گفت جبریل: این امانت را می‌رسانی به شاه کرب‌وبلا پر گشود این ملک به‌سوی حسین داشت در ذهن خود سوالاتی که چه چیزی گرفتم از جبریل؟ چه پیامی؟ چه احتجاجاتی؟ تا به کرب‌وبلا رسید ملک قبل رفتن به محضر ارباب رفت تا علقمه، سلام دهد به علمدار لشکر ارباب السّلام علیک یا سقّا السّلام علیک یا ساقی ای فدای دو دست مقطوعت با تو گویم حدیث مشتاقی بعد عرض ادب به حضرت ماه رفت سمت حریم خون خدا باورش هم نبود این‌که شده هم‌نشین و مقیم خون خدا السّلام علیک ثارالله السّلام علیک یا عطشان رحمت‌الله واسعه! سلام السّلام علیک مولا جان با ادب گفت: ای کسی‌که هست سر و جانم به دستتان آقا گفته جبریل این امانت را برسانم به دستتان آقا پر از نامه بود بار ملک نامه‌ها را حسین، وا می‌کرد باز امّا نکرد بعضی را بوسه‌ای می‌زد و سوا می‌کرد با ادب گفت: جان فدای شما چیست این نامه‌ها که می‌بینم گفت ارباب: ای ملک! این‌ها نامه‌هایی است از محبّینم بعضی از نامه‌ها که بوسیدم حاجت شیعیان ایران است برو مشهد؛ بده امام رضا کار ایران به دست سلطان است هرچه دارند از رضا دارند شاه ایرانیان، امام‌ رضاست الحق ایرانیان وفادارند همه‌ی جانشان، امام رضاست ملک از شوق، پر در آورد و بال زد تا حریم حضرت عشق رفت مشهد به خدمت سلطان محضر قدسی ولایت عشق السّلام علیک امام غریب السّلام علیک یا سلطان السّلام علیک امام رئوف السّلام علیک مولا جان نامه‌ها را سپرد دست امام درهم آورد؛ نامه‌ی همه بود درد دل‌های مردم ایران حرف آخر، قسم به فاطمه بود یا رضا! مادرم مریض شده یا رضا! دست همسرم تنگ است پسرم رفته مرز، سربازی همه دلشوره‌ام فقط جنگ است یا رضا! قسط دارم آخر ماه یا رضا! از تو خانه می‌خواهم پسری خواستگاری آمده است از تو آقا، نشانه می‌خواهم در سیاهی سرشلوغی‌ها یا رضا! از تو نور می‌خواهم این‌که مهدی ز یادمان نرود انتظار ظهور می‌خواهم دردی افتاده است در جانم که دوایش فقط به دست شماست سرطانی گرفته‌ام آقا که شفایش فقط به دست شماست یا رضا! شنبه امتحان دارم یا رضا! تیرماه کنکور است یا رضا! ماشینم خراب شده سرکارم به خانه‌ام دور است جرم من غیر عمد بود آقا سند شادی‌ام به دست شماست من که زندانی‌ام؛ امام رئوف! راه آزادی‌ام به دست شماست یا رضا! حاجتی است در دل من که ندارم توان گفتن آن تو خودت از خزانه‌ی غیبت راه حلّ غم مرا برسان یا رضا! مهربانی و خود تو داشتی از ازل هوای مرا دل من تنگ کفّ‌العباس است بزن امضای کربلای مرا نامه‌ها را یکی‌یکی می‌خواند همه را دانه‌دانه امضا کرد به یکی که رسید، گریان شد نامه را بست و نامه را وا کرد یا رضا! زخم لاعالج شده گلوی طفل شیرخواره‌ی من رنگ دیگر نمانده آقا جان به روی طفل شیرخواره‌ی من یا رضا! آب هم نمی‌نوشد آخرسر چه می‌شود طفلم چه جوابی به مادرش بدهم دارد از دست می‌رود طفلم نذر کردم، شفا بگیرد اگر روضه برپا کنم برای حسین شب هفتم شود علی اصغر پسرم را کنم فدای حسین به کسی رو نمی‌زنم چون‌که یار بی‌دستی‌ام امام رضاست من که ایرانی‌ام، چه غم دارم همه‌ی هستی‌ام، امام رضاست .👇
[WWW.FOTROS.IR]ma1402030905.mp3
24.48M
مدح (توشه‌اش را گرفت از جبریل) 🎥 مراسم جشن ولادت (علیه‌السّلام) 🗓 سه‌شنبه ۹ خرداد ۱۴۰۲ 🎙 مداح: 📍 (علیه‌السّلام) 🏷
. بسم الله الرحمن الرحیم ترکیب‌بند مدح‌ومرثیه‌ی رضوی؛ به دست لطف تو روزی کم فراوان است که درحریم تو "دارالکرم" فراوان است زبان گریه‌ی بی‌اختیار می‌گوید؛ "و یَسمَعونَ کَلامی" که غم فراوان است به کیمیای تو هر قطره می‌رسد به کمال کنار آب‌خوری جام جم فراوان است قرار شد که کنار تو بشکند تبعیض اگر که هم عرب و هم عجم فراوان است نمونه‌اند سلیمان و حاتم طائی گدا برای تو از این رقم فراوان است قسم به جان جواد تو می‌دهم گرچه برای عرض نیازم قسم فراوان است به شعر ساده‌ی من هم صله عنایت کن اگر چه دور و برت محتشم فراوان است دو دست خالی و بار گناه آوردم به بارگاه تو آقا پناه آوردم دوباره عرض‌ادب، عرض‌احترام از دور دوباره قسمت ما می‌شود؛ "سلام از دور" "سلام حضرت سلطان، مرا نمی‌طلبی؟" ببین چقدر فرستاده‌ام پیام از دور منی که دست به‌سینه گذاشتم هرصبح، سلام داده‌ام از روی پشت‌بام، از دور...! اویس نیستم، اما نسیم رحمت تو همیشه درد مرا داده التیام از دور نگاه نافذ تو آهوی خیال مرا به یک اشاره‌ی کوتاه کرده رام از دور به‌رغم فاصله، گلدسته‌های تو انداخت کبوتر دل تنگ مرا به دام از دور دلم هوایی دیدار توست از نزدیک... اگرچه لطف تو بوده‌ست مستدام از دور پناه ما کرم توست یا امام رضا زیارت حرم توست یا امام رضا خوشا به حال هرآن‌کس که شد مسافر تو که جنّ و انس و ملک بوده‌اند زائر تو تمام ثروت عالم نصیب آن دل شد که مشهدی شده و آمده مجاور تو دل کبوتر صحن تو شاد خواهد شد دمی که پر بزند در حریم طاهر تو رضای توست رضای خدا امام رضا گذشته است اگر از همه به خاطر تو چقدر در دل خود با تو حرف‌ها دارد که بین قافیه‌ها گم شده‌ست شاعر تو حدیث جابر پیغمبر است مدرک ما به کافری هرآن کس که بوده کافر تو به لطف توست که ما گریه‌کن شدیم آقا هزارشکر که شد رزق ما شعائر تو تو مشرفی به غم کربلا، تو روضه بخوان تو روضه‌خوان حسینی، بیا تو روضه بخوان دلم گرفته از این روزگار یابن‌شبیب چرا که رنگ خزان شد بهار یابن‌شبیب به هوش باش که "ان کنت باکیا لشیء" فقط برای حسینم ببار یابن‌شبیب همان که از اثر تشنگی به چشمانش شد آسمان و زمین چون غبار یابن‌شبیب همان که آب شد از آن زمان که بر نی دید که شد به نیزه سر شیرخوار یابن‌شبیب حجاب عرش خداوند بود عمه‌ی ما که شد به ناقه‌ی عریان سوار یابن‌شبیب از اهل‌بیت اسارت نرفته بود زنی علی‌الخصوص در آن گیرودار یابن‌شبیب ولی بدان پسرم انتقام می‌گیرد کشیده‌ایم اگر انتظار یابن‌شبیب به نیّت فرج عاجل امام زمان دعا کنیم برای دل امام زمان به هر نوشته‌ی دیگر مقدم است هنوز کسی‌که هرچه بگوییم از او کم است هنوز علاج هجر به‌جز صبح بودن او نیست که بزم هر شب ما طالب غم است هنوز خودش وحید و فرید و طرید خوانده شده ولی پناه و امید دوعالم است هنوز به انتقام عزیزان دین می‌آید او که روی گنبد اسلام ‌پرچم است هنوز اگرچه نیست، ولی لحظه‌لحظه با یادش بساط عاشقی ما فراهم است هنوز برای شستن درد فراق کافی نیست که روی گونه‌ی ما اشک نم‌نم است هنوز؟ خدا کند که به او مژده‌ی ربیع دهند که صبح‌وشام برایش محرم است هنوز. دعا کنیم شب هجر را سحر برسد زمان غیبت مولای ما به سر برسد علیه‌السلام .
1. به تو سلام میدم.mp3
4.36M
( علیه السلام ) به تو سلام میدم درمون دردامی به تو سلام میدم تویی که آقامی به تو سلام میدم همیشه باهامی ... به تو سلام میدم بغض دلم واشه به تو سلام میدم میدونم این راشه به تو سلام میدم جواب نده باشه ... (تکلیفمو روشن کن یک کاری واسه من کن) 2 پس کی به گدات میگی از کربلا دیدن کن (ای آقام)4مرتبه (من کربُبلا می خوام)4مرتبه دستتو میگیرم هر چی بگم داری آخه همه میگن دست کرم داری هر چی بخوام ازت بهترشو داری دستمو میگیری هر جا که افتادم پای قرارمون مردونه ایستادم پیاده اربعین نمیره از یادم ... (روضه میام هر هفته آدم با تو خوش بخته) 2 (پیرغلام نشم حیفه با تو جوونیم رفته) 2 (ای آقام)4مرتبه (من کربُبلا می خوام)4مرتبه بیا ما رو آقا از گناه ها دور کن با علی اکبرت ماها رو محشور کن با جوونا میام دستَمونو جور کن یه ساله که همه یه دل و یک رنگیم یه ساله که داریم با دوری می جنگیم یه ساله واسه تو بدجوری دلتنگیم با اسم تو همواره چه شوری لبم داره حاجت میگیرم من از شیش ماهه و گهواره ... (ای آقام)4مرتبه (من کربُبلا می خوام)4مرتبه .
2. هر زمانی در دیارم.mp3
3.81M
( علیه السلام ) هر زمانی در دیارم حس غربت میکنم میروم مشهد سه روزی استراحت میکنم ای علی موسی الرضا هر دفعه میایم حرم تا دو ساعت با کبوتر هات صحبت میکنم جای زائرهای تو بر روی چشمان من است من به عشق تو به زائر ها محبت میکنم من همیشه گوشه ی باب الجوادت ساکنم من به این باب الجوادت دارم عادت میکنم من کلاغم جای من صحن و سرایت نیست که من به کفترهای تو خیلی حسادت میکنم وقت نقاره زدن داد و هوار عاشقی ست یعنی آقا جان ببین دارم صدایت میکنم کربلای من تویی حج ام تویی انگار که کربلا را در خراسانت زیارت میکنم
. حضرت معصومه سلام‌الله‌علیها حضرت احمدبن‌موسی شاه‌چراغ علیه‌السلام عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف چون کویر تشنه‌ای محتاج بارانیم ما همتی ای‌دل که دل‌تنگ خراسانیم ما نیمِ‌دل مشتاق مشهد، نیمِ‌دل مشتاق قم بین این خواهر-برادر مثل سمنانیم ما پادشاهی دوعالم را به دست آورده‌ایم تا گدای کوچکی از خیل سلطانیم ما خلوتی داریم در کنج حرم با یاد او وقتی از چشم تمام خلق پنهانیم ما هر زمان در جمع حرف از آرزوها می‌شود جز زیارت حاجتی دیگر نمی‌دانیم ما از میان خیل القاب و عناوین در جهان آن‌چه سلطان می‌پسندد بی‌گمان آنیم ما تا که فهمیدیم می‌آید به استقبال‌مان از همان آغاز هم مشتاق پایانیم ما گنبد افلاکیان نور است و ما پروانه‌ایم ‌ساکنان آستان قدسی این خانه‌ایم بس که پرکرده فضای صحن را فريادها نيست پيدا در حريمت های‌وهوی بادها کور بينا شد، فلج پا شد، گدا روزی گرفت پشت هم رخ می‌دهد اينجا از اين رخدادها جمله‌ای تکرار شد، هرصحن را پر کرده است؛ "کار من با گوشه‌ی چشم تو راه افتاد"ها می‌شود حس‌کرد از فيروزه‌کاری‌های صحن حسرت ديوارها را در دل شمشادها از شفای درد پشت پنجره فهميده‌ام نرم شد از اشک زائرها دل فولادها ضامن آهوشدی، صياد آهو را رهاند شک نمی‌کردند در خوش‌قولی‌أت صيّادها پايتخت کشور دل‌های عالم مشهد است مانده حسرت در دل تهران‌وعشق‌آبادها از فراق کربلا دیگر چه‌غم داریم ما چون‌که در هرگوشه‌ی ایران حرم داریم ما با همان شوقی که از آغاز روشن مانده است در دل ما حسرت پرواز روشن مانده است " آمدم ای شاه" شد شیرین‌ترین آوای ما تا قیامت شور این آواز روشن مانده است ناامید از جا گرفتن در دل او نیستیم کورسوی کوچک ابراز روشن مانده است فاصله بسیار نزدیک است در دل‌ها به‌هم این معانی نزد اهل راز روشن مانده است کارهای غیر ممکن نیز ممکن می‌شوند پس در اینجا معنی اعجاز روشن مانده است سایه‌ی موسی‌بن‌جعفر بر سر ایران ماست نوری از این خانه در شیراز روشن مانده است بازهم امشب شب این‌شهر بی‌خورشید نیست چل‌چراغ گنبد او باز روشن مانده است در طواف است و مسیرش را نخواهد کرد گم دل کبوتروار بین مشهد و شیراز و قم در کنار خوب‌ها گمراه می‌آيد حرم با تمام زائرانش راه می‌آید حرم هیچ‌فرقی نیست بین زائرانش، چون‌که هم بنده می‌آید حرم، هم شاه می‌آید حرم لحظه‌ای خالی نمی‌ماند اگر دقت کنیم روزها خورشيد و شب‌ها ماه می‌آيد حرم رتبه‌ها برعکس دنیا می‌دهد اینجا جواب کوه از شوق تو مثل کاه می‌آید حرم گرچه در ظاهر بدی قصد زيارت کرده است در حقيقت عارف بالله می‌آيد حرم هرکه می‌خواهد ببیند قطعه‌ای از عرش را راه خود را می‌کند کوتاه؛ می‌آيد حرم خوش‌به‌حال هرکسی که ساکن شهر قم است گاه می‌آيد حرم، بی‌گاه می‌آيد حرم.... ملجأ هر آشنا، غم‌خوار هر بیگانه‌اند سیزده معصوم در این‌خانه صاحب‌خانه‌اند هیچ‌کس از این‌حرم با دست‌خالی برنگشت از جوار لطف او هرگز محالی برنگشت این حرم آرامش محض است و از آغوش او هرکسی برگشت، با آشفته‌حالی برنگشت اولین باری که اینجا آمدم، عاشق شدم از کنار او دلم در خردسالی برنگشت پیش‌ازاین‌ها قم کویر شوره‌زار خشک بود بعد او اما به خاکش خشکسالی برنگشت این حرم خاصیتش علامه‌پروربودن است طالب علم از حریمش بی‌تعالی برنگشت این چه رازی شد که جز با نیت او مرعشی از کنار مرقد مولی‌الموالی برنگشت گرچه ما همسایه‌ی خوبی برایش نیستیم روی او یک‌لحظه هم از این اهالی برنگشت ناگهان دل را به سمت‌وسوی دیگر می‌کشم با نسیمی از حرم تا جمکران پر می‌کشم وقت وصف تو زبانم در دهان می‌ایستد در بیان آن معانی از بیان می‌ایستد صاحب‌العصری و می‌چرخد زمان با اذن تو هر زمان یاد تو می‌افتم، زمان می‌ایستد هم‌نشین درد‌دل‌های زیادش می‌شوی زائرت هر گوشه‌ای از جمکران می‌ایستد بی خبر از وسعت لطف‌وبزرگی‌های توست هرکسی چشم‌انتظار دیگران می‌ایستد از خدا امر ظهورت را تقاضا می‌کند هر زمان دستی به‌سمت آسمان می‌ایستد روح با شوق تو برمی‌خیزد از جسم جهان جسم اگر روزی تو را حس کرد، جان می‌ایستد آن‌زمان‌که می‌رسد بانگ "اناالمهدی" به‌گوش کعبه برمی‌خیزد از جا و اذان می‌ایستد. عمر داغ دوری از تو رو به پایان می‌شود عاقبت یک‌روز این آتش گلستان می‌شود .👇
علیه السلام علیه السلام 📍ترکیب بند ولادت امام رضا علیه السلام روزي كه نام عشق بازان را نوشتند اين قوم را مجنون ، تو را ليلا نوشتند آنگاه مُلكِ عاشقي تقسيم كردند اين سرزمين را مالِ تو آقا نوشتند زهرا به هر سويي ، سفيري را فرستاد نام تو را صد شكر سهم ما نوشتند ايران چه كم دارد ؟ ديار اهل بيت است يك سو علي ، يك سوي آن زهرا نوشتند اين سرزمين را از همان اول خريدند مديون خانوادة موسي نوشتند با حُبِّ تو هر شيعه اي « اثني عشر » شد يعني كنار نامتان « الا » نوشتند از بعد آنكه ضامن آهو شدي تو عشاق را آوارة صحرا نوشتند تا عكس تو در چشمهاي آهو افتاد در زير ابرويش دو تا شهلا نوشتند تو سفره دار عالمي مشكل گشايي آقاي ما سلطان علي موسي الرضايي اشكي چكيد و باب صحبت با تو وا شد ناگاه ديدم صحن تو عرشِ خدا شد آنقدر وا كردي گره از كار مردم تا پنجره فولاد تو دارالشفا شد اصلاً نمي دانم زِ كِيْ بُردي دلم را اصلاً چگونه اين دلم جاي شما شد يك نيمه شب افتاد راهم در حريمت ديگر نمي دانم كه با حالم چه ها شد من اولين باري كه بوسيدم ضريحت از داغي آن بوسه قلبم مبتلا شد تا آمدم لب وا كنم آقا ... آقا آمد ندا برخيز حاجاتت روا شد پاي ضريحت عاشقي با گريه مي گفت در اين حرم امضا برات كربلا شد غير از تو من با هيچ كس كاري ندارم اصلاً بدون تو خريداري ندارم تا روبروي گنبد تو ايستادم دارو ندارم را همه نذر تو دادم با چشم گريان راه افتادم به سويت يك لحظه ديدم بر درِ باب الجوادم اذن دخولم اشكهاي ديده ام شد صورت به خاك گرم صحن تو نهادم احساس كردم بين آغوش تو هستم مانند طفل گم شده از پا فتادم دلشوره هايم را خودت آرام كردي دستان پُر مهر تو تسكين الفؤادم كُلِّ زيارت نامه ام شد عشق بازي گفتم : غلامم ، نوكرم ، من خانه زادم گفتم كه يك دنيا برايت حرف دارم اما ببخشش اين جمله هاي بي سوادم بي قيمتم اما گرفتار تو هستم با دست خالي بر سر راهت نشستم آقا منم من ، مرغ بي بال و پر تو با دست خالي آمدم در محضر تو از دل دعا كردم كه از عزت نيُفتي خالي نباشد از گدا دُورُ و بر تو سلطان گداي ريزه خور بسيار دارد نامم شده جزوِ سياهي لشكر تو روزي ما را از همان اول خدا داد دست تو دست كريمه خواهر تو دلشورة ماه محرم دارم آقا چون قول دادم من به زهرا مادر تو ايران ما زان روز شد واديِّ گريه كه آشنا گرديد با چشم تر تو در سينة ما كوهي از اندوه و غم ريخت « يابن شبيب » تو دلِ مارا بِهَم ريخت در پيشگاهت عشق را ابراز كردم من روضه را با نام تو آغاز كردم هديه به زهرا گريه كردن بر حسين است با تكيه بر گريه به عالم ناز كردم شبهاي جمعه تو خودت هم كربلايي من هم به سوي كربلا پرواز كردم آقا ببخشم روضه اي از تو شنيدم آقا ببخش گر روضه ات را باز كردم آخر چه شد ، جَدِّ غريبت آب دادند؟! يادِ لبانش سوز دل را ساز كردم آقا شنيدم يك نفر فرياد مي زد نيزه نزن بندِ زره را باز كردم با چند ضربه ؛راستي سر بُريدند؟ اين روضه را در سينه مثل راز كردم تا حرمت گيسوي زهرا را شكستند چكمه به پا بر سينة جدت نشستند با حوصله هر استخواني را شكستند نامردها چشمان بازش را نبستند .
. علیه السلام علیه السلام علیه السلام هنگامهٔ ی ظهورِ رئوفیّت خداست امشب شب ِ تجلیِّ یا ایها الرضاست لب وا نکرده حاجتِ یک عمر می دهد بیهوده نیست خنده به روی لبِ گداست در صحن انقلاب؛ نمازم درست شد تعظیم ؛ رو به گنبد سلطان رکوع ماست آقای مهربان به کسی "نه"نگفته است از دور هم صدا بزنم حاجتم رواست بوسیدن ِ ضریح؛ تقرُّب می آورد حتی نگاه کردنِ گنبد گِرِه گشاست مشهد ،کسی که یک شبِ خود را سحرکند او همنشین فاطمه در عرش کبریاست جاروکشان خانه سلطان ملائکند گرد و غبار ِ خانه آقام کیمیاست گرد و غبارِ این حرم از جنس تربت است باب الجواد وقت ِ غروبش چه با صفاست سوگند بر قدم به قدم راه ِ اربعین از خانه امام رضا راهِ کربلاست دربین حجره تاکه زمین خورد ناله زد آتش گرفته این جگرم ، دلبرم کجاست لب تشنه جان سپرد ولی نیزه ای نخورد هنگام دست و پازدنش سینه اش رهاست شب‌های جمعه مادر اگر داد می زند دیده تن ِ بدون ِ سری زیر دست و پاست من یک سوال از عمرِ سعد می کنم جای عزیز فاطمه در بین بوریاست حتی وحوشِ دشت همه آب خورده اند لب تشنه رأس شاه دوعالم به نیزه هاست از آن حسین ؛ قدرِ کفِ دست مانده بود فرمود خواهرش که ذبیحِ قلیلِ ماست ✍ .
02.mp3
8.65M
|⇦•یم توحید گوهر آورده.... علیه السلام اجرا شده۱۴۰۲ به نفسِ سید مجید بنی فاطمه
. السلام علیک یا مولانا الرئوف یا علی ابن موسی الرضا ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ توی این دنیا که مثل قفسه یه امام رضا دارم برام بسه یه امام رضا که معدن سخاس یه امام رضا که خوب و با صفاس یه امام رضا که درمون دله یه امام رضا که حل مشکله تو دلم دنیای دردم که باشه یه گوشه نگاه آقا دواشه به هوای حرمش کبوترم آرزومه بمیرم توی حرم حاجتم یه بوسه از ضریحشه یه نماز تو ایوون طلائیشه تو سرم هوای گوهرشادشه دل خراب پنجره فولادشه تشنه‌ی یه جام سقاخونشم عمریه از کوچیکیم دیوونشم دوست دارم دوباره زائرش بشم کاش بشه تا که مجاورش بشم کاش بشه نوکر زائراش بشم خادم حریم با صفاش بشم کاش بیاد لحظه جون دادن من ساعت آخر و جون کندن من کاش توی خونه قبر من بیاد بابای مهربون امام جواد کاش تو محشر بگیره دست منو نکشه از دستای من دامنو _____________________ .
. علیه السلام السلام علیک یا مولانا الرئوف یا علی ابن موسی الرضا ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ عاشقِ/جرعه آب سقاخونه عاشقِ/غذا حضرتی مهمونخونه مرغ دل/ پی شما سرگردونه کفترم/کاش بِم بدی آب و دونه بالا بالا بالایی تو سلطان دل‌هایی قربون لطف و کرمت ـ قربون صحن و حرمت ـ قربون خوان کرمت مولا مولا منکه غلام این درم ـ از این خونه کجا برم ـ سجیهٌ کُمُ الکرم مولا مولا سلطان علی موسی الرضا (4) __________________ حرف من/ حرف دلای بی کَسه عشق تو / برای دو دنیام بسه میدونم / وقتی قیامت می‌رسه لطف تو/ اونجا به دادم می‌رسه بالا بالا بالایی تو سلطان دل‌هایی تویی شه هدایت و ـ منم به زیر سایه‌تو ـ ببین تو این همسایه‌تو مولا مولا مصدر فتاح و فرج ـ وارث ذوالفقار کج ـ حضرت ثامن الحجج مولا مولا سلطان علی موسی الرضا (4) ______________ با شما/ نوکرت میشه با شرف بی شما/ حسرته و آه و اسف تو حرم/ میشه دلامون پر شعف ایوونت/ دلو می‌بره تا نجف بالا بالا بالایی تو سلطان دل‌هایی بال و پرای کفترات ـ ذکر و نوای ذاکرات ـ حال و هوای زائرات آوارم کرد خوشگلی گلدسته‌هات ـ جلوه‌ی ایوون طلات ـ گنبدتو صحن و سرات بیچارم کرد سلطان علی موسی الرضا (4) ______________ .👇👇👇
. علیه السلام ✍ پناهِ هر چه دل مبتلا امام رضاست تمام دار و ندارِ گدا امام رضاست خوشیم دست به دامان هیچکس نشدیم خوشیم ذکر شب و روز ما امام رضاست کجاست ملجأ ما... غیرِ گوشه‌ی حرمش... کجاست جنت ما... هر کجا امام رضاست... در این حرم به درِ بسته می‌خورم؟حاشا بگو به خلق که مشکل‌گشا امام رضاست دگر چه واهمه‌ای از قیامتت داری اگر حساب و کتاب تو با امام رضاست کنار پنجره فولاد تازه فهمیدم که ضامن سفرِ کربلا امام رضاست دلم خوش است بیایی زمان تلقینم که ذکر آخر عُشاق "یا امام رضاست .
. مناجات با امام رضا علیه السلام ما را گدای حضرت سلطان نوشته اند آوارگانِ وادیِ جانان نوشته اند بسکه به نوکر از کرم تو رسیده است در زیرِ دین شاه خراسان نوشته اند هر چه کرم کنی کرمت کم نمی شود جانا تو را زِ ریشه بی پایان نوشته اند آقا تو ضامنم شدی و همچنین مرا آهوی بی قرار بیابان نوشته اند وقتی که سومین علی خانواده ای ما را به عشق نام تو سلمان نوشته اند اسلام ناب ما همه از برکت شماست ما را زِ دولت تو مسلمان نوشته اند ایرانی هستم و همه فخرم بُوَد همین تو اَمر کردی خاک من ایران نوشته اند خوب است در کنار تو جایی گرفته ام من را برای قصر تو دربان نوشته اند رفتن زِ درگه تو که آسان نمی شود اما برای آمدن آسان نوشته اند ما قطره ایم و حضرت دریا چه خوش تورا در آسمان معرکه باران نوشته اند .👇
. کلامش نور، فعلش خیر، نامش دلنشین باشد دلیل عالم ایجاد باید اینچنین باشد یکی از معجزات حضرت موسی بن جعفر اوست علیِ سوم و دست خدا در آستین باشد هوالاول، هوالاخر، هوالظاهر، هوالباطن رضا آئینه‌ی فضل امیرالمؤمنین باشد "رضی الله عنهم و رضوا عنه است" شأن او به قرآن بهترین مصداق آیات مبین باشد حدیث سلسله پای دلم را قرص و محکم کرد ولای حضرتش تنها مرا حصن حصین باشد شبیه تک تک اجداد خود باب نجاتم شد نخی از ریشه‌ی سجاده‌اش حبل المتین باشد به جز او چه کسی با حُسن رفتار و صمیمیت سر هر سفره با جمع غلامان همنشین باشد؟! کجا رد می‌کند از محضر خود سائلانش را کسی که دامنش باب الحوائج آفرین باشد ادب شرط قدم برداشتن در نزد آقایی‌ست که دربان حریمش حضرت روح الامین باشد شکوه بارگاهش را که دیدم با خودم گفتم بهشتی هم اگر روی زمین باشد همین باشد از اینجا دل به سوی آسمان‌ها راه پیدا کرد حریمش مهبط الوحی و به نوعی مهد دین باشد تلاقی می‌کند اینجا نگاه سائل و سلطان چرا که آستان‌اش نقطه‌ی عطف زمین باشد گره وا می‌شود از کارها با یک "امین الله" به قدر یک سر سوزن اگر در دل یقین باشد اگر مولا سراغم را نگیرد روز وانفسا بدون شک حسابم با کرام الکاتبین باشد منِ بد را ضمانت می‌کند جای تعجب نیست تعجب می‌کنم روزی اگر که غیر از این باشد همیشه وقت پابوسی تمام ترسم از این است مبادا این زیارت... این سلامِ آخرین باشد کسی از عهده‌ی مدح و ثنایش بر نمی‌آید همیشه سهم بیت آخر من نقطه چین باشد... .