eitaa logo
امام حسین ع
27.7هزار دنبال‌کننده
434 عکس
2.3هزار ویدیو
2.2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. من با تو زندگی نکنم؛ پیر می شوم بی تو من از جوانی خود سیر می شوم من در شعاع پرتو شمسُ الشُّموسی ات بی اختیار پیش تو تبخیر می شوم آیینه کاری حرم ات ذرّه پروری ست من در رواق چشم تو تکثیر می شوم در صحن کهنه سوی تو کردم نماز را اینجاست آنکه لایق تکبیر می شوم من گریه ام گرفته کمی هم به من بخند دارم به پای خویش سرازیر می شوم یک شب نشد که بی گُنَه آیم زیارتت اما دوباره پیش تو تقدیر می شوم وقتی که آه می کشم از پرده ی نیاز  بی پرده با تو صاحب تصویر می شوم بیچاره من که نیست قلمدانم از طلا هر چند با نگاه تو اکسیر می شوم نقاره خانه ات ز کجا آب می خورد کز بانگ آن چو سیل سرازیر می شوم آن نامه ام که از سر تعجیل و اضطراب بر بال کفتران تو تحریر می شوم برداشت سیلِ گریه بساط زیارتم نم نم دوباره قابل تعمیر می شوم وقتِ ورود در حرم تو، هوایی ام وقت خروج، تازه زمین گیر می شوم بادا شلوغ دور و برت کعبه ی عزیز من حاجی تو اَم که به تقصیر می شوم 🔸شاعر: _____________________ 🔹 .
حجت الاسلام کریمی4_6025920557457870140.mp3
زمان: حجم: 51.46M
ای که بودی، ای که هستی تا قیامت دستگیر خوب شد حالا می‌آیم دیدن تو دیر دیر بعد یک عمر آمدن رفتن سزاوارش نبود طعنه‌ها خوردم که اربابش خریدارش نبود آی سلطان آنکه بارش بر زمین است آمده آنکه بی‌تو با گناهان همنشین است آمده تو شفاء دادی همیشه قلب بیمار مرا تو گرفتی غالباً دستِ گرفتارِ مرا از سبوی کوثر اشک مستجابم را بده آب و نانت را نمی‌خواهم جوابم را بده رخت سائل از دو سال قبل خاکی‌تر شده مادر از عصیان من امسال شاکی‌تر شده گر سیه بالم، و بالم، دادی آب و دانه‌ام هرکه باشم هرچه باشم جَلد این میخانه‌ام ما گداها بر دری غیر از حرم نَنشَسته‌ایم می‌شود احوال ما را هم بپرسی؟! خسته‌ایم اعتباری نیست بر حال من و اعمال من پس اگر مُردم بیا فوراً بگو:« این مال من» آسمان را به روی تخته‌ی در می‌بُردند تاج سر بود که باید روی سر می‌بردند سرو سامان همه بی‌سر و بی‌سامان بود پا به یک سوی، سر از یک طرف آویزان بود او درست است که یک همدم و غم‌خوار نداشت بدنش روی دری بود که مسمار نداشت جگرش پاره شده، اما به دل تشت نریخت عضو عضو بدنش هر طرف دشت نریخت بود زندانی و در مجلس اغیار نرفت هم‌ره اهل و عیالش سر بازار نرفت کسی از دور به پیشانی او سنگ نزد گرگ درنده به پیرهن او چنگ نزد کنج زندان خبر از بَزم مِی و جام نبود دخترش ثانیه‌ای در ملاء عام نبود سر سجاده و در حال سجودش نزدند هر دو دستش به تنش بود و عمودش نزدند تن او ماند روی خاک ولی چاک نشد تیغ خونین شده با پیرهنش پاک نشد بود مظلوم ولی هفت کفن داشت به تن گریه می‌کرد به جسمی که نشد و غسل و کفن
. یا سریع الرضا دستِ خالی آمدم، دستِ مرا پُر می کنی قلبِ سنگی مرا با یک نظر دُر می کنی گرچه نان از سفره اَت خوردم ندانستم قَدر لیک کِی نان گدای خویش آجر می کنی!؟ من گنه کارم، دلم بوی تنفر می دهد لیک کِی از من، تو ابراز تنفُر می کنی!؟ فخر دارم بر همه عالم که فخر من تویی فخر می ورزم مرا غرقِ تفاخُر می کنی من گنه کارم ولی تو نوری از نسل حسین پس اُمیدم هست این درمانده را حُر می کنی .
. شب هشتم (ع) و روضه ی (ع) بند1️⃣ اونى كه گدايی رو خوب بَلَده به كسى غير شما رُو نزده تا امام رضا دارم ، مشکلمو به کس دیگه بگم خیلی بَده من درسته يه کبوتر نمیشم نوکری شبیه قنبر نمیشم تو بخوای مى تونى آدمم كنى تو نخواى هيچ جورى بهتر نمیشم كاشكى از دست خودم _ ديگه راحتم كنى كاش منم آهو بودم _ تا ضمانتم كنى (یا امام رضا مدد) بند2️⃣ از حرم همیشه رزقم میرسه دردى باشه از تو مرهم میرسه هر کجا گره بیُفته به کارم اسم اعظمت به دادم میرسه همه از دست تو حاجت میگیرن هر چى مى خوان اينجا راحت میگیرن خوش بحال اونايى كه توو حرم از شما رزق شهادت میگیرن داره در بسته ميشه _ نمى خوام جا بمونم به شهيدا برسون _ نذا تنها بمونم (یا امام رضا مدد) بند3️⃣ شب هشتم شده یا امام رضا بگیم از روضه های کرب و بلا یاد هشتمِ محرم حسین دل مون رفته بازم پایین پا همه تا غربت آقا رو دیدن کنار نعش علی کِل کشیدن با سر زانو اومد پیشش نشست همه به اشک چشاش میخندیدن روضه سنگینه خدا _ نفس حسین برید وسط نامحرما _ آخ که زینبش رسید (یا حسین و یا حسین) 🖍️ .👇
حاج سید رضا نریمانیFadaeian-Komeil-14040129 (8).mp3
زمان: حجم: 2.78M
🔊 بخش هشتم حضرت اباعبدالله الحسین (ع) 📋 زبان الکنی دارم، اگر دشوار می‌گویم (ع) با نوای حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ زبان الکنی دارم، اگر دشوار می‌گویم غم بسیار دارم، پس سخن بسیار می‌گویم نمی‌دانم چه باید گفت غیر از دوستت دارم همین یک جمله را اما هزاران بار می‌گویم زیارت‌نامه‌ها را هرچه می‌‌خوانم نمی‌فهمم غم تنهایی‌ام را پس دهاتی‌وار می‌گویم به غیر از تو کسی درد دل من را نمی‌فهمد به هر کس غیر تو انگار با دیوار می‌گویم به سختی هر طرف پس می‌زنم غم‌های دورم را در این جمعیت از دلتنگی‌ام با یار می‌گویم ضریحت را که می‌گیرم زبانم بند می‌آید به جایش با زبان چشم‌های تار می‌گویم غلط کردم اگر رنجیده‌ای از دست اعمالم منِ بی دست و پا این گونه استغفار می‌گویم... *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .