eitaa logo
امام حسین ع
27.7هزار دنبال‌کننده
433 عکس
2.3هزار ویدیو
2.2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. دوباره آمده ام ، بنده ای گنهکارم... تمامِ آبرویم را به تو بدهکارم... قبول کن عملم را ، بضاعتم این است قبول دارم همیشه وبال و سَربارم... ببین نشسته ام حالا کنارِ سفره ی عشق شبیهِ ابر ، برای حسین میبارم... حسین یارِ من است و منم غلامِ حسین خوشا به حالِ منی که حسین شد یارم قسم به خونِ گلوی حسین ، یا اللّٰه! ببخش معصیتم را ، ببخش رفتارم اگر حسین نباشد ، کجا رَوَد دلِ من؟ که بی وجودِ گل فاطمه ، گرفتارم میان روضه دلم میرود همان جا که ، دو دست بر کمرش گفت : «ای علمدارم... بلند شو که سکینه عجیب مضطرب است بلند شو نفسم ، ای همه کس و کارم بلند شو ، کمرم تیر میکشد عباس... ببین که خنده کنان ، میدهند آزارم! صدای خواهرم از خیمه میرسد بَر گوش که ناله میزند: عباس... میر و سردارم» پوریا باقری ..................................... آخر نشد شبیه شهیدان دعا کنم با ناله های خویش دلت را رضا کنم احرام بسته اَت نشدم مثل حاجیان دل را چگونه با آشنا کنم ای کاش مَحرم جَبَل الرحمه اَت شوم تا در رکاب آیم و در خون شنا کنم چیست روز گرفتاری شماست کاش ای غریب درد شما را دوا کنم یک عمر از عطای تو حاجت روا شدم روزی رسد که حاجتتان را روا کنم آخر گدای سامره مَرد خدا شود یعنی به جای غیر ، شما را صدا کنم آقا منم غلام سیاه سپاه تو ناقابل است جان من ، اما فدا کنم آنانکه بر علیه تو شمشیر بسته اَند با اذن تو سر از تن آنها جدا کنم هرگاه تو اجازه دهی می زنم به خط کز مشرکین برائت خود بر ملا کنم عمری است ، من که گریه کنِ بی کفن شدم حیف است بهر خود کفنی دست و پا کنم با روضه های قافله دل های خسته را ارباب اگر اراده کند ، کربلا کنم 🔸شاعر: .................... لب باز می کند غزل این بار با حسین دارد به لب سروده ی زیبای یا حسین با چشم دل به سمت حرم می کند نگاه داده به او اجازه ی تا کربلا حسین می خواهد این سروده شود گرد راه دوست شاید کند به لطف بر آن اعتنا حسین از آب و از عطش ننویسد که دیده است جان داده است بر سر ادرک اخا حسین در این سروده، راه رسیده به روشنی داده به دست شاعرش آیینه را حسین از بیت بعد شعر عطش نوش می شود او را اگر دگر ننماید رها حسین خط می خورد ز مصرع بعدی سروده گو چون می زند تمام بشر را صلا حسین آیینه صحیفه ی زهرا که باز شد با آن صحیفه کرد حرم را بنا حسین از سر گذشته است و به دل ها گرفته جای بوده برای اهل نظر آشنا حسین گاهی نشست بر سر دوش رسول نور گاهی گرفت جا به حریم کسا حسین تنها نه نور عرش برین بود، در زمین شد نور چشم سلسله ی انبیا حسین پیمانه الست به دستش گرفته بود می زد مدام جرعه ی قالوا بلی حسین صلح حسن زمینه ی خوبی به دست داد با مجبتی(ع) رسید به این نینوا حسین ایثار جان و هستی و فرزند عاشقی است عشق است این که کرد خودش را فدا حسبن می برد اکبر از همگی دل که دل برید از این جوان آیت حسن القضا حسین تیغ دعای حضرت سجاد تیز شد وقتی به نیزه داد سر والضحی حسین افشاند ذره های وجودش به خاک تف این گونه کرد حضرت حق را رضا حسین می سوخت شرحه شرحه و از آب می گذشت لب بر نداشت از لب جام بلا حسین سر داد و درس داد و هدف را درست دید بود آشنا به راه خود از ابتدا حسین در عصرگاه روز دهم قطعه قطعه خواند تصنیف عشقبازی و سعی و صفا حسین با واژه های شسته شنیدم یکی نوشت خود می دهد به‌ قبه جواب دعا حسین زینب درست دید جمیل و جمال دوست چون داده بود آینه ها را جلا حسین با این ردیف شعر به باران نشسته است امضا زده به پای همین روضه ها حسین 🔸شاعر: ................... . هواى وصل تو ما را کشانده تا اینجا کریم شهر گدا را کشیده تا اینجا ز بسکه دست گرفتى همین بزرگى تو گداى بى سر و پا را کشیده تا اینجا همینکه گفت گنهکار یا کریم العفو دل شکسته خدا را کشیده تا اینجا شمیم پیرهن یوسف اید از عرفات صداى روضه شما را کشیده تا اینجا یقین کنم که تا دسته ها به راه افتاد نواى ما شهدا را کشیده تا اینجا حسین گفتن ما مسلمیه هر سال نسیم کرب و بلا را کشید تا اینجا صداى پاى محرم به گوش مى آید حسین قافله ها را کشیده تا اینجا بنى گفتن یک مادرى شب جمعه چقدر اهل بکا را کشیده تا اینجا سخن ز موى پریشان زینب کبرى امام صاحب عزا را کشیده تا اینجا به یار نیزه سوارش به گریه زینب گفت کمند زلف تو ما را کشیده تا اینجا ز روى بام کسى ناله زد حسین ببخش که نامه هام شما را کشیده تا اینجا عزیز من نگرانم دلم چه بى تاب است دگر زمانۀ آوارگى ارباب است 🔸شاعر:
4_5927013117102918482.ogg
زمان: حجم: 959.6K
.     ای صفای قلب زارم،مهربان پروردگارم۲ عرفه آمد ،نگاهی کن خدا بر حال زارم منم عبد گدا نظر کن ای خدا۲ هرچه خوبیست میرسد از جانب تو مهربانم۲ بدم اما ای خدا جون از در خانه ات نرانم منم عبد گدا نظر کن ای خدا۲ من اگر رویم سیاهه کوله بارم پر گناهه۲ غیر درگاهت خدایا من ندارم راه چاره 🌹🌹🌹🌹🌹 منم عبد گدا نظر کن ای خدا۲ مالک یوم قیامت مظهر لطف وکرامت۲ روز محشر بی پناهم دارم امید به پناهت منم عبد گدا نظر کن ای خدا ۲ حج من امشب خدایا گشتن دورحسین است۲ چونکه میدانم حسینت تکیه گاه عالمین است بحق اوخدا نظر کن برگدا۲ خسته از جور زمانه ،زخمی ام بی آشیانه هرچه هستم روی قلبم دارم اما یک نشانه کنیز حیدرم مرانی از درم۲ ✍ مریم صالحی مرزیجرانی 🎤 .
. مناجات حالا که غیر گریه مرا راه چاره نیست.. در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست حالا که توشه از رمضان برنداشتم.. جز خانه ی تو خانه دیگر نداشتم امروز داد میزنم از درد بارها.. شاید نظر کنند به من سفره دارها بشکن مرا دوباره دلم را ز نو بساز این روح کهنه را تو خدایا ز نو ساز موی سرم یکی یکی آری سپید شد هی نوبت گناه و گناهی جدید شد من پست و روسیاه.. ولی دوست دارمت! باور کن ای خدای علی دوست دارمت! دست مرا بگیر گرفتارم این غروب حال و هوای صبح نجف دارم این غروب از آن زمان که نام علی را شنیده ام از هرکسی به غیر علی دل بریده ام گر قصدتان مدارج توحید گفتن است. توحید ما فضایل مولا شنفتن است کاری برای خویش نکردم خدای من! چیزی نمانده تا به محرم خدای من! هرچند حال من وسط بزم عالی است جایم چقدر پیش حسینِ تو خالی است! حجش چه شد؟!غریب و پریشان چه میکند؟ حاجیِ ما میان بیابان چه میکند؟! حجِ حسین رنگ هُم الغالبون گرفت صحرا هم از تشرّف او بوی خون گرفت اینقدر با شتاب کجا میرود حسین؟! با زینب و رباب کجا میرود حسین؟! دیدی خلیل؟! خون خدای کریم کیست دیدی خلیل؟! حضرت ذبح عظیم کیست این شاه سرجداست سلام علی الحسین ذبحش من القفاست سلام علی الحسین زیر هزار نیزه به فکر شفاعت است جسمش هزار و نهصد و پنجاه قسمت است! یک عده می‌کِشند از آن تن لباس را نیزه مزاحم است بگوید غیاث را ✍ .
حاج سید رضا نریمانیFadaeian_Arafeh_14040315 (1).mp3
زمان: حجم: 48.63M
🔊  بخش اول | کسی در سن هجده سالگی پهلو نمی گیرد 📋 باز هم آمده‌ام تا کنم اقرار که دستم خالیست ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ باز هم آمده‌ام تا کنم اقرار که دستم خالیست درگذر از منه مِسکین و گرفتار که دستم خالیست دست من پیش همه، رو شده و آبرویم در خطر است ای خدا! آبرویم را نَبر این‌بار که دستم خالیست منه بیچاره و بدحال فقط توبه شکستن بلدم باز تقوام شده مَحرَم اَسرار که دستم خالیست هیزم آتش دوزخ شدم، بس که هوس‌باز شده شدم رحم کن بر منه عاصیِ گنه‌کار که دستم خالیست پسر فاطمه دنبال من و، من پِی سرگرمی خویش ترس دارم من از آن وعده‌ی دیدار که دستم خالیست قیمت یوسف زهرای تو بالاست و من خاک‌نشین من چگونه بروم بر سَرِ بازار که دستم خالیست تو عزیز همه‌ی عالم و من خارترین بنده‌ی تو کار من را به گل فاطمه بسپار که دستم خالیست من به امید عَطای عرفه از رمضان جا ماندم عرفه آمده انگار نه انگار که دستم خالیست عرفه آمده و دست به دامان اباالفضل زدم وا مکن مُشت مرا پیش علمدار که دستم خالیست ..... 📋 سقّای دشت کربلا دلواپسم کردی (ع) سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ سقّای دشت کربلا دلواپسم کردی یک خیمه‌گاه چشم انتظارت بر نمیگردی حالا که آبی نیست پس احساس رو برگردون پاشو علمدارم خودت عباس رو برگردون غصه نخور عیبی نداره زده رقیه قید آب و خودم جوابشون رو میدم نخور تو غصه‌ی رباب و پاشو نذار هر بی‌حیایی به اشک ناموسم بخنده پاشو نذار هرکی بیاد و دست رقیه رو ببنده