eitaa logo
امام حسین ع
22.2هزار دنبال‌کننده
414 عکس
2.1هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. 💢گریه اختیاری وغیراختیاری💢 گریه بر امام حسین ع اختیاری است و وهابیت گریه غیراختیاری راجایز می دانند ✅پاسخ: 1️⃣ اولا گریه ما برامام حسین ع نیز،گریه بی اختیاری است.محبت و عشق ما به امام حسین ع درحدی است.که با تذکرو مرور و تصویرسازی واقعه جانسوزکربلا، بی اختیار اشک می ریزیم. واین حرارت واندوه وداغ ما،به حضرتش بی اختیار و از روی فطرت ومحبت است. (ان للحسین فی قلوب المومنین حراره لاتبرد ابدا) 📚مستدرك الوسائل ج‏10 ص 311 بلکه،از فاضل طینت آنها،خلق شده ایم. 📚إرشاد القلوب إلى الصواب (للديلمي) ج‏2 ص 423 اندوه آنها،اندوه ما وشادی شان،شادی ماست. 📚تحف العقول ص 123 پس اگردرنزدشما،گریه بی اختیار،مُجازاست.گریه ما بر سیدالشهداهم مُجازاست.چون بی اختیارمی باشد. 2️⃣ثانیا مخالفین؛پاسخ دهندکه؛چه فرقی است.بین گریه اختیاری وبی اختیاری؟! چه خصوصیاتی دربی اختیاری است،که در اختیاری نیست؟ اگرحرام است هردو حرام است اگرجایز است،هردو جایز است. 3️⃣ثالثا: درسیره پیامبرص واصحاب پیامبرص-که برای شماحجت هستند-گریه وعزاداری اختیاری وجودداشته ؛ودرکتب شما نقل شده است. ازباب نمونه؛گریه پیامبرص درکنار قبرمادرشان؛که سالها بعد ازوفات ایشان؛انجام شد.وحضرت بعد ازرسالت وهجرت شان به مدینه درسفری که داشتند؛کنارقبرمادرگریستند.واطرافیان راهم گریاندند. (زارالنبی ص قبر امه فبکی وبکی من حوله) 📚مسنداحمدج2ص441 .
. فرموده است حضرت صادق هر آنکسی گریان جدّ ما شده با من برادر است در حج و در عبادت و در سجده‌های شب کن حسین شریک پیمبر است .
. ✍ با یا حسین بندگی آغاز می شود با یا حسین در دلم اعجاز می شود روزی که بر دهان همه، مُهر می زنند هر کس حسین گفت سرافراز می شود دستی که طعم سینه زدن را چشیده است بر دوش صاحبش، پرِ پرواز می شود هر دم که بی پناه و بدون امان شوم کهف الحسین در دلم ابراز می شود صدها گره که کور شد و راه حل نداشت در روضه های خانگی اش، باز می شود فرموده اند رتبه ی ایمان شیعیان با بر مصائبش احراز می شود قطره به قطره، گریه ی ما در غم حسین در دست اهل بیت پس انداز می شود هر کس که رفت یک قدمی سوی کربلا با گوشه چشم ، ممتاز می شود @emame3vom وای از دل و زینب، سر حسین... وقتی نصیب خولی لجباز می شود بعد از عموی خیمه، تمام یتیم ها با تازیانه، صورتشان ناز می شود .
. آن خداوندی که عالم را منظّم ساخته نوکرِ کوی تو را آقای عالم ساخته بنده ای را که خدایش دوستش دارد حسین در دلش والله از جنسِ غمت ، غم ساخته کشته ی اشکی و خالق هم میانِ خیرها گریه کردن در عزایت را مقدّم ساخته بس که آرامش دهد ذکرِ تو بر افلاکیان دستِ حق در عرش با نامِ تو پرچم ساخته نیستم دنبالِ جنت ، با تو من در جنتم روضه های تو بهشتم را فراهم ساخته فخرِ من این است محتاجِ غذای روضه ام سفره ام را نذریِ ماهِ محرِم ساخته هر که اهلِ روضه رفتن نیست ای آقای من زندگی اش را به دستِ‌ خود جهنم ساخته هر چه می خواهد بشر در دست تو باشد حسین پس خسارت دیده آن نوکر که با کم ساخته پر شده دور و برِ تو از رسولِ تُرک ها سفره ی عشقِ شما بسیار آدم ساخته تا که دستم را بگیری با بلاها ساختی دستِ تو با ساربان و زخمِ خاتم ساخته روی نی هم خلق عالم را هدایت کرده ای نایِ حلقومِ تو از آیاتِ حق، دم ساخته هر که گریانِ تو‌ باشد‌ مَحرَمِ اسرارِ توست شکرِ حق ما را خدا بهرِ تو مَحرم ساخته 🖋شاعر: رضا یزدی اصل ۱۴۰۰/۶/۵ .
. دل بیمار را شفا گریه دردمند تو را دوا گریه زندگی میکنیم با روضه... بندگی میکنیم با گریه شیخ پرسید کارتان ...!؟ گفتیم: شب عزادار و روز ها گریه کار ناپختگان راهش را... برده از فرش تا کجا گریه شده معراج هر شبم روضه ربنا ...گریه ، آتنا... گریه... روز گودال ، روزمان شب کرد کی کند حق غم ادا گریه روز خلقت ، غم تو جولان داد کعبه هم شد سیه قبا گریه حال سکان آسمان ، زار است دائما کار انبیا گریه... وقت آن است ، شرح قصه کنم خون ببارم تو را ، چرا گریه؟! نیزه می آمد از یمین و یسار ته گودال از قفا گریه... ایها الناس ، زود تر ببرید مادرش میزند صدا ، گریه بال بال ملائک از بالا خون گرفت آسمان ، هوا ، گریه... سر راهیم ، منتقم ، برگرد که گرفتست کعبه را گریه تا ظهور تو‌ روضه میخوانیم کربلا گریه... کربلا گریه... محمدجواد توحیدی✍ .
. گریه کن گریه، که احیای همه احکام است التیام جگر سوخته‌ی اسلام است گریه کن، سینه بزن، آه بکش، مرگ بخواه نوکر از روضه اگر جان ندهد ناکام است لب دلسوخته ها را همه شب دوخته اند گریه کن، گریه زبان همه ی ایتام است آن قتیل العبراتی که به ما گفت حسین گریه‌ی زینب، در حال عبور از شام است ای که باران به دعای تو می آمد...حالا سنگ می بارد و هر سنگدلی بر بام است نیستی تا که ببینی دم دروازه شام دل بی تاب رباب تو چه ناآرام است چوب میزد به دهانت پسر مرجانه چوب در دستی و در دست دگر یک جام است دختری داشتی ای شاه و کنیزش خواندند چه بگویم...همه روضه همان الشام است مسعود یوسف پور✍ .
. بگذار تا بگویند ما اهل گریه هستیم هم اهل ناله کن ها یا اهل گریه هستیم از ما نفس به سینه با روضه تازه گردد دل زنده از حسینیم تا اهل گریه هستیم هر کس به میل نَفسَش با عده ای بگردد ما یاد کربلا و با اهل گریه هستیم وقتی که چشم مهدی هرروز وشب بگرید پس بی سبب نباشد ما اهل گریه هستیم بگذار تا بگرییم مانند او شب و روز جز این اگر که باشد نا اهل گریه هستیم محسن غلامحسینی✍ ._______________ 🔹محرم تا صفر🔹 از آغاز محرم تا به پایان صفر باران نشسته بر نگاه اشک‌ریز ما عزاداران محرم از سفر آغاز شد با کاروان دل صفر با رفتن خیرالبشر، دل می‌سپارد جان محرم زخم‌های جاودان بر دل مکرر زد صفر پاشید طوفان نمک بر زخم بی‌پایان محرم کاروان زخم‌ها مهمان صحرا شد صفر بار دگر آورد سمت کربلا مهمان محرم هفت‌گردون روضه‌خوان آل طاها شد صفر شد هفت‌دریا غرقِ خون دل در این طوفان محرم با حسین فاطمه ماه شهیدان شد صفر با قلب تنهای حسن شد درد جاویدان محرم سورۀ کهف از لب خونین تلاوت شد صفر شمس‌الشموس عشق شد تفسیر الرحمان محرم تا صفر مشکی‌ست یکسر رنگ شهر ما حسینیه، خیابان، تکیه، مسجد، کوچه و میدان مگر اشک غزل در روز محشر آبرو باشد وگرنه ما کجا و نام پاک آبرومندان 📝 ................... . این روزها اگر که دلم غرق ماتم است دلتنگ روزهای نخست محرم است چشمم هنوز خیره به اشعار پرچم است «باز این چه شورش است که در خلق عالم است» اشک آنقدر که باید و شاید نداشتم شرمنده‌ام برای غمش کم گذاشتم قطره بدون عشق به دریا نمی رود پایی که روضه آمده هر جا نمی رود هر کس پیِ غلامی این خانه می رود «هرگز ز یاد حضرت زهرا نمی رود» چشمان ما همینکه ز گریه نشان گرفت مثل همیشه فاطمه تحویل‌مان گرفت ای وای اگر که ماه محرم نداشتیم والله بی حسین خدا هم نداشتیم داغش نبود اگر دل خرّم نداشتیم «ای کاش غیر غصه او غم نداشتیم» آیا نظیرش آمده در عالمین؟ نه ما را گدا کنید ولی بی حسین نه بعد از وفات کاش محبت به من کنید جسم مرا محافظت از سوختن کنید با اشک روضه شستشوی این بدن کنید «بر من لباس نوکری ام را کفن کنید» یک لحظه هم مباد زمان را هدر دهید پیش از همه امام رضا را خبر دهید تا خواندمش بدون کلامی قبول کرد دادم به هر طریق سلامی قبول کرد طعنه نزد به من تو کدامی؟ قبول کرد «بی امتحان مرا به غلامی قبول کرد» سجده به خاک او عمل واجب من است ایرانی‌ام امام رضا صاحب من است هنگام مرگ سائل سلطان شدن خوش است چشم انتظار شاه خراسان شدن خوش است مثل خودش غریب و پریشان شدن خوش است در خاک غلط خوردن و گریان شدن خوش است از سوز زهر رنگ رخ او سفید شد آقا شبیه مارگزیده شهید شد صد شکر زخم تیر روی پیکرش نبود هنگام دست و پا زدنش خواهرش نبود چشمی به فکر غارت انگشترش نبود دستی پی کشیدن موی سرش نبود این داغ ها برای حسین است والسلام اوج بلا، بلای حسین است والسلام ✍ .