.
جمعه ی آخر ساله نميخوای بيای آقا؟
#امام_زمان
#آخر_سال
وقتی كه ندارمت رو پای كی سر بذارم
تو كدوم جاده بايد گلای نرگس بيارم
همش از وعده ی اومدن شنيدن سخته
همه رو ديدن و روی تو نديدن سخته
جمعه ی آخر ساله نميخوای بيای آقا؟
می زنم دوباره ناله نميخوای بيای آقا؟
وقتی تو نيستی آقا ديگه امیدی ندارم
بدون ديدن تو بهار و عيدی ندارم
گرچه من نامهربونی كردم آقاجون بيا
دلمو خونه تكونی كردم آقاجون بيا
لباس نو خريدم ندارم آروم و قرار
آقاجون خودت بيا كعبه رو از عزا درآر
اگه تو بيای همه دردای ما دوا ميشه
اگه تو بياب ديگه زندگی رو به را ميشه
نمی دونی چه غمی تو حال تنهایی دارم
با (الی متی احار فيكَ) دنيايی دارم
بگو تا كی باشم آواره و سرگردون تو
چند تا سالْ تحويل ديگه رو باشم بدون تو
اگه تو نيای همه جمله هامون سواليه
جای تو تو محراب جمكرون آقا خاليه
بيا آقا شيعه رو دارن تو دنيا می كشن
هر كسی كه ميگه يا حضرت زهرا می كشن
بيا تا كاخ ستم به زير پات خراب بشه
بيا آقا دعای فاطمه مستجاب بشه
آقاجون اومدنت حاجت كل شهداس
سيد خراسونی همه اميدش به شماس
بيا ريشه كن بكن سيطره ی قوم يهود
بيا و زير و رو كن حكومت آل سعود
رو لبم زمزمه ی (اَيْنَ معز الاولياس)
به همه گفتم آقام منتقم كرببلاس
بيا كه صوت عدالت بپيچه تو عالمين
بيا آقا با صدای يا لثارات الحسين
آقاجون راه رسيدن به تو رو خوب می دونم
برای دعوت تو روضه ی عباس می خونم
اون علمداری كه سر ميده و قولش نميره
دستاشو داده تا كه دستای ما رو بگيره
شنيدم كه لب آب لب نزده به نهر آب
دو تا چشماشو داده تا نبينه اشك رباب
مشكشو با تير زدن آسمونو زمين زدن
مثل باباش به سرش عمود آهنين زدن
#رضا_تاجیک ✍
#مناجات_با_امام_زمان عج
#آخرین_جمعه_سال
.
.
#امام_زمان
دل بسته ام مرا ز سر خویش وا مکن
از من مرا جدا کن و از خود جدا مکن
هرگز نگویمت که بیا دست من بگیر
گویم گرفته ای ز عنایت رها مکن
من با تو پیش از آمدنم آشنا شذم
ای آشنا مفارقت از آشنا مکن
تنها بود به دست تو طومار جرم من
این مشت بسته را به بر خلق وا مکن
درمان درد من نبود غیر درد عشق
این درد را ز لطف بیفزا دوا مکن
در من اگر سعادت ترک خطا نبود
در تو کرامت است تو ترک عطا مکن
خواهی اگر ز لطف به من اعتنا کنی
دیگر به کثرت گنهم اعتنا مکن
نزد کریم فرق ندارند خوب و بد
یکجا قبول کن همگان را سوا مکن
عمری به زخم تیر بلا سینه ام بسوز
آنی به هجر خویش مرا مبتلا مکن
«میثم» اگر ترک تن و ترک جان کنی
ترک محبت علی مرتضی مکن
#استاد_سازگار ✍
.
.
#زمزمه
#مناجات_با_خدا
ای مهربون مهربون ، من اومدم دل بی قرار
می خوام بیام آشتی کنم ، گناهام و به روم نیار
روی سیاهم و نبین ، ای همه رحمت و کرم
جز تو کسی رو ندارم ، ردم کنی کجا برم
خدای من خدای من ، خدای من خدای من
من می دونم مهربونی ، حال منو خوب می دونی
با این همه محبتت ، هیچ کسی رو نمی رونی
غرق گناهم ای خدا ، بده پناهم ای خدا
از روی لطف و رحمتت ، کن یه نگاهم ای خدا
خدای من خدای من ، خدای من خدای من
میون این شهر گناه ، تو این دیار بی کسی
خیلی برام سخته اگه ، تو هم به دادم نرسی
لحظه به لحظه با گناه ، دل داره الفت می گیره
من نمی دونم کی می خواد ، رنگ عبادت بگیره
خدای من خدای من ، خدای من خدای من
حال مناجات و دعا ، نداره قلبم بخدا
این دل هر جایی من ، ز تو دیگه شده جدا
عبد فراری شدم و ، از تو همیشه دور دور
اسیر درد غفلتم ، غرق تکبر و غرور
خدای من خدای من ، خدای من خدای من
ساقی کوثرت باید ، جام ولایتم بده
یه گوشه چشمی کنه و ، حال عبادتم بده
تا این که قلب من بشه ، مست ولای علوی
لیله ی قدر من بشه ، ولایت مرتضوی
خدای من خدای من ، خدای من خدای من
نام علی و همسرش ، کعبه ی قلب ما همه ست
عاشقا اینو می دونن ، لیله ی قدر فاطمه ست
فدای نسل فاطمه ، تموم عالمین بشه
خوب شب قدر ماهم ، نذر غم حسین بشه
خدای من خدای من ، خدای من خدای من
✅ #محمد_مبشری
🔹با صدای ذاکر با اخلاص اهل بیت علیهم السلام حاج محسن مرادی
https://eitaa.com/emame3vom/93277
.👇
.
#امام_علی
#مدح_امیرالمؤمنین
نام ما را بنویسید گدایان علی
نوکرو حلقه به گوشان غلامان علی
صاحب کون و مکان است نباشد اغراق
تخت شاهی دوعالم بود از آن علی
نه فقط روز ازل بلکه فراتراز آن
گشته جبریل امین خادم و دربان علی
نسل من ایل و تبارو همه ی اجدادم
لطف زهرا ست شدیم بی سروسامان علی
بهترین منصب عالم بخدا باشد این
بنویسند مرا کلب نگهبان علی
می زنم تا ابدالدهر من ازحیدر دم
همه ی ارض و سما ریزه خور خوان علی
حرمش شد بخداقبله جان ودل من
زین سبب بود که گشتیم مسلمان علی
ظاهرو باطن عالم نبود غیر ازاو
این خدا بود که ظاهر شده در جان علی
#علی_درویشی ✍
.
.
#امام_علی
کار دنیا و قیامت باعلی ،دشوار نیست
بهرِ عاشق،مثل حیدر هم کسی دلدار نیست
گرکه حیدر بهر ما معشوق باشد شک نکن
عاشقش یک لحظه از مولا که دست بردار نیست
درقیامت هرکه بوده رهروش دیگرچه باک
محضر پروردگارش کار او که زار نیست
ذکر زیبای علی الحق که مانند می است
می کندمست نوکرش را که دگر هشیار نیست
حیدر کرار که درب علم پیغمبر بُوَد
او امیرالمومنین است قابل انکار نیست
هر که باشد حامی شخص امیرالمومنین..
پیشمادر حضرت زهرا،س،دگرشرمسار نیست
فاطمه هم بودحامی بهر مولایش علی
بی گمان حق چنین بانو در و دیوار نیست
یک زنی با بار شیشه پشت در باشد خدا
قسمتش ضرب لگد با پنجه ی مسمار نیست
حق زهرا،س، در مدینه اخرش کردند روا
زینب کبری که حقش مجلس اغیار نیست
#سیدامیرمیثم_مرتضوی✍
.
.
#شور
#امام_حسین
#احسان_نرگسی ✍
بیاد گذشتگان شیعه
➖➖➖
نور بیاره به قبر /پدر مادرا که عشقِ
تو رو توی دل ما گذاشتن
چه تقدیری بهتر از این/توی همون عالم زر
اسم ما رو گدا گذاشتن
معلومه که دست رد نمی زنی به سینم
حالا که گرفتار یل ام بنینم
میگن که بهشت درست شبیه کربلاته
من بهشتو بین روضه های تو می بینم
ای جانم حسین جانم حسین جانم حسین جان
........................
وقتی راهی ندارم/میام سرم رو میذارم
رو ضریح شش گوشه ت آقا
وقتی گره هست توو کارم/سلام میدم سمت یارم
حرم توئه عرش اعلی
از من اگه باشه روز و شب از تو میخونم
خوشبختی یعنی اسم توئه ورد زبونم
هر جوری میشه منو نگه دار توی روضت
حیفه زیر دِینِ کسی غیر از تو بمونم
.............................
ای تیکه گاه عالم/نده به هیچکس حوالم
با تو سرم بالاس همیشه
عشق تو برام مِلاکه/خوش به حال اون گدا که
حسین همه ی زندگیشه
می میرم اگه بگی دل ازگدات بریدی
هر جا که زمین خوردم به داد من رسیدی
آقا نکنه زیادی باشم توی روضت
اقا نکنه بگی گدایی مو ندیدی
ای جانم حسین جانم حسین جانم حسین جان
➖➖➖
.👇
.
#مناجات_خدا_با_بنده
#ماه_رمضان
#مناجات
گنه کردی بیا می بخشمت گفتم که غفارم
تو با خود دشمنی کردی ولی من دوستت دارم
اگر من با تو بد بودم تو را دعوت نمیکردم
گشودم در که بر گردی ببینی لطف بسیارم
تو مهمان عزیزی بر من و من میزبان تو
چگونه میهمان نومید برگردد زدربارم
زبستر نیمه شب برخیز و اشکی ریز بر دامن
که با اشک شبت خاموش گردد شعله نارم
تو آن عبدی که در گرداب جرم و معصیت غرقی
من آن ربم که باشد دمبدم لطف و کرم کارم
بجز نومیدی از عفوم ببخشم هر گناهی را
امید آور امید آور که من از یأس بیزام
عذاب و عفو باشد هر دو تحت اختیار من
توان سوزانمت اما به بخشیدن سزاوارم
تو دائم غافل و من آنی از تو نیستم غافل
تو خواب و من زلطف و مرحمت پیوسته بیدارم
به بازار محبت اشک باشد بهترین کالا
که هر یک قطره را با یک یم رحمت خریدارم
اگر فردا بپرسند از تو ای (میثم) چه آوردی
بگو دستم تهی اما محّب آل اطهارم
#استاد_سازگار
.
.
#مناجات
#امام_حسین
رهرو آن است، که هر صبح براتش بدهند
با نسیم سحری، آب حیاتش بدهند
هر شب احیا کند، آنکه بچِشَد طعمِ سحر
هر سحر، از سفرِ هجر نجاتش بدهند
ای خوش آن عمرِ گرانمایه که با یار گذشت
ای خوش آن بنده که از یار صفاتش بدهند
مژده ی وصل، همان اذنِ ملاقاتِ علی است
کز جمال ازلی، جلوهی ذاتش بدهند
چشمِ عاشق، دمِ مرگش به علی باز شود
هر که با اوست، نجات از عرصاتش بدهند
دیده چون بست ز اغیار، به جانان برسد
دیدهی دیگری اندر ظلماتش بدهند
چارده نورِ الهی، همه صف میبندند
یک شبه، پاسخِ کلِ زحماتش بدهند
چون رسد وقتِ سؤالاتِ نکیر و منکر
همه پاسخ به زبانِ کلماتش بدهند
بادهی آب بقا روزی هر کس نشود
ای خوش آن مست که جام حسناتش بدهند
بهترین روزی ما نوکریِ ارباب است
عبد را خوبتر از صوم و صلاتش بدهند
با بلا خو نکند، جز مدد کرب و بلا
هر که را با غمِ دلبر درجاتش بدهند
هر که شد زندگی اَش، وقفِ اباعبدالله
شهد شیرین شهادت به مماتش بدهند
زائرِ کرب و بلا، لال نمیرد هرگز
پاسخِ ذکرِ حسین از نغماتش بدهند
تشنهی بادهی ارباب نمانَد عطشان
خودشان جرعهای، از آب فراتش بدهند
گریه بر بی کفنِ کرب و بلا هر که کند
بِالله از گریهی در حشر نجاتش بدهند
با وجودیکه هزاران صدمه دید حسین
باز با سنگ جواب صدماتش بدهند
لطمه زد زینب کبری بخودش در گودال
از چه با خنده جواب لطماتش بدهند
#محمود_ژولیده ✍
.
.
#مناجات
#امام_زمان
#یا_مولا_ادرکنی
تو طبیبِ دوّاری، کِی کنی دل آزاری
میدهی شفا اما، کشته مرده ها داری
صد هزارها یارِ، جان به کف بفرمانت
ای وصیِ پیغمبر، کِی غریب و بی یاری
یوسفی و کنعانهاست، بیقرارِ دیدارت
با سپاهی از یعقوب، یک قرارِ دیداری
چشمها براهِ تو، مانده بر نگاهِ تو
تا که یوسف زهرا، کی رسد به بازاری
ای دلِ غمین عرشت، خونِ عاشقان فرشت
کو برای جامانده، دلبری خریداری
اشکِ دیدگانِ ما، چشمِ خون فشانِ ما
شاهد و نشانِ ما، از فراقِ دلداری
گرچه خوابِ غفلت هست، گرچه بزمِ عشرت هست
گوشه و کنارِ شهر، مانده چشمِ بیداری
خیلِ روسیه کم نیست، بسترِ گنه کم نیست
با وجود این غمها، هست خیلِ غمخواری
گرچه از گله مندی، گاه دیده میبندی
باز هم ترا هستند، دوستانِ بسیاری
عده ای به یک لبخند، بر رخ تو دل بستند
لحظه ای تبسم کن، محضِ خاطرِ یاری
ما امیدواران را، ناامید کِی سازی
از وصالِ روی خود، با دلِ گرفتاری
خود بگو بپای تو، ما چگونه میمانیم؟
یک اسیرِ هجران یا، یک شهیدِ خونباری؟
تو بپای ما عمری، ما بپای تو گاهی
پس چگونه ما با تو، کرده ایم همکاری
گاه در دلِ روضه، چون تو چشمِ تر داریم
جای شکرِ این باقیست، باز دلخوشی داری
با کدام اشک آرام، میشود دلِ خونت؟
اشک بر رخِ نیلی، یا به زخمِ مسماری؟
بعد از این علی تنهاست، مونسش فقط غمهاست
وای اگر فِتد چشمش، سوی خونِ دیواری
گریۀ حسینش هست، اشکِ زینبنش هست
وای از حسن وقتی، گوشه ای کند زاری
گریه کن خدا را شکر، موسم فرج حتمی است
انتقامِ سختی را، گیری از ستمکاری
#محمود_ژولیده ✍
.
.
#مناجات_با_امام_زمان
هرگز نمیگویم مرا کم دوست داری
دارم یقین آقا، مرا هم دوست داری
خیلی زیاد از تو عنایت دیده ام من
از بس مرا ای باوفایم دوست داری
من تازه فهمیدم چقدر از یار دورم
اما مرا باز ای امامم دوست داری
گاهی ز تو دورم گهی نزدیک، والله
دانم که در وصل و فراقم دوست داری
آخر مرا ای نازنین بهر چه خواهی؟
با اینهمه جرم و گناهم دوست داری
شاید مرا روز مبادا کار داری
با تو قراری را که دارم دوست داری
آیا مرا از یاورانت میشماری؟
آیا مرا خطِ مقدم دوست داری؟
جدّ غریبت با غلامان همنشین بود
آری غلامت را مسلَّم دوست داری
روی سیاهم را مبین، قلبم سفید است
نور حسینی را به قلبم دوست داری
آقا دعا کن تا بمانم پای کارت
تو ماندنَم را زیر پرچم دوست داری
ذکر تو میگویم، ولی در معرکه چون
سازم ظهورت را فراهم دوست داری
خواهم برایت قطعه قطعه گردم آخر
روزیکه میبینی شهیدم دوست داری
حرف از اسیری میکُشد ما را، شنیدم
وقتی ز عمه روضه خوانم دوست داری
این نالهی بانوی غمها کشت ما را
نَحنُ اُسارا آلِ زهرا کشت ما را
#امام_زمان
#محمود_ژولیده ✍
.
.
#مناجات_با_خدا #روضه و توسل شب نزدهم ماه رمضان حاج مهدی رسولی
بندهی رو سیاه دوباره امید به بخشش تو داره
خودت مگه نگفتی برگردد حالا با دل پر غم و درد
دلی که از تو حتی یک دم نمیشه دل سرد
شنیدم این شبا میبخشی به عشق مرتضی میبخشی
هر کی با هر حالی بیاد و یه جا میبخشی
درست شنیدم همه هم میدونن
هر جا برن آخر با این
باید فقط پیش خودت بمونن(الهی العفو)
من اومدم بگم فقط که
یه جوری شرمندهام ازت که
چیزی برا گفتن ندارم
فقط بزار به حال زارم یه کم ببارم
میبینی بی تو کم آوردم هرجا پیشم تو بودی بردم
تو این شلوغیا خودم رو به تو سپردم
کاش کمکم کنی که نیمه جونم
کاش همیشه به یاد تو بمونم
کاش یه نماز پشت سرت بخونم
مسجد کوفه و یه نجوا
میگه خدا به حق زهرا
بیا تموم کن این فراغ رو
میبین این حرم اشتیاق رو
با خون فرقم بیا روشن کن این رواق رو
یه عمره سجره کردم اصلا
به شوق این ضربهی دشمن
ضربهای که فردا میشه عمو آهن
من تازه دست داشتم و خوردم زمین
بمیرم عباس یل ام البنین
زدن حالا که مشک آبو
تا نبینم اشک ربابو
کجایی ای عمود آهن
بیا و بغض تو و دشمن
یه کاری میکنه که دیگه
چیزی نمونه از سر من
بزن نبینم دیگه غم رو زمین افتادن علم رو
لحظهی حمله کردن یه لشکر به سمت حرم رو
.👇
4_5882117269907050578.mp3
31.75M
#مناجات و #روضه
«بندهٔ رو سیاه دوباره...»
بندهی رو سیاه دوباره امید به بخشش تو داره
مداح: #حاج_مهدی_رسولی
#شب_نوزدهم #ماه_رمضان
.
#امام_علی
با چاه بگو محرم رازت منم ای ولی الله بگو
خون دل رو خون دل رو خون دل رو خون دل
قطره قطره با زبون گریه کوتاه بگو
گریه کن مولا
گریه کن شاید کمی موج غمت آروم بشه
گریه کن مولا
گریه کن که آخر این گریه ها آرامشه
گریه کن مولا
گریه کن تا من کنار گریه هات مهمون بشم
گریه کن مولا
گریه کن تو آسمون ناله هات بارون بشم
گریه کن من هم برات گریه کنم
گریه کن تا پا به پات گریه کنم
گریه کن با روضه هات گریه کنم
با چاه بگو از رفیق نیمه راه و سختی راه بگو
از غریبی از غریبی از غریبی یا علی
ذره ذره با زبون غصه و آه بگو
گریه کن مولا
گریه کن درد جهالت درد این اُمت شده
گریه کن مولا
گریه کن که سهم تو تنهایی و غربت شده
گریه کن مولا
گریه کن که جهل مردم بسته دستای تو رو
گریه کن مولا
گریه کن تا بشنوه تاریخ نجوای تو رو
گریه کن من هم برات گریه کنم
گریه کن با روضه هات گریه کنم
گریه کن من هم برات گریه کنم
گریه کن من پا به پات گریه کنم
گریه کن تو روضه هات گریه کنم
با چاه بگو شب به شب مرثیه ای از داغ جانکاه بگو
از فراق و از فراق و از فراق و از فراق
از همون شب که به زیر خاک رفته ماه بگو
گریه کن مولا
گریه کن معلومه حرفای نگفته داری و
گریه کن مولا
گریه کن معلومه که داغ نهفته داری و
گریه کن مولا
گریه کن دنیای بی فاطمه دنیای غمه
گریه کن مولا
گریه کن حالا که هر روز و شب تو ماتمه
گریه کن من هم برات گریه کنم
گریه کن من پا به پات گریه کنم
گریه کن تو روضه هات گریه کنم
#ضربت_خوردن
#سنگین
👇
4_5884369069720735336.mp3
7.53M
#شور #امام_علی
«ای پدر خاک، منو به خاک نجف برسون...»
مداح: #حاج_مهدی_رسولی 🎤
#شب_نوزدهم
ای پدر خاک منو به خاک نجف برسون
گرد و غبارو از دلم بتکون
اسم منوهم یبار بین یارات بیار به زبون
ای پدر خاک منو به خاک نجف برسون
گرد و غبارو از دلم بتکون
اسم منوهم یکبار بین یارات بیار به زبون
اسم منوهم یکبار بین یارات بیار به زبون
باتو زندگیمو میسازم باتو زندگیمو میسازم
باتو زندگیمو سر کردم
باتو زندگیمو میسازم باتو زندگیمو سر کردم
تو گرد و غبار شهر تو به اصل خودم برمیگردم به اصل خودم برمیگردم
با تو زندگیمو میسازم باتو زندگیمو سر کردم
با تو زندگیمو میسازم باتو زندگیمو سر کردم
تو گرد و غبار شهرت به اصل خودم برمیگردم
ای فطرت دنیا علی ای فطرت دنیا علی
.
enc_16869394840346911943580.mp3
7.17M
اگه ممکن هست اگه زحمت نیست
بذار یه بار ببینمت نگو قسمت نیست
خیلیا رفتن زیر خاک ندیدنت با دل پاک
یابن الحسن روحی فداک متی ترانا و نراک
🎙 #حسین_طاهری
#️⃣ #مناجات_با_امام_زمان عج
#️⃣ #زمینه
#️⃣ #جمعه
اگه ممکن هست اگه زحمت نیست
بذار یه بار ببینمت نگو قسمت نیست
خیلیا رفتن زیر خاک ندیدنت با دل پاک
یابن الحسن روحی فداک متی ترانا و نراک
اونا که دیدنت میگن رو لباته ذکر یا حسین
اونا که دیدنت میگن مو نمیزنی تو با حسین
العجل یابن الحسین ...
دوای دردی خدایی مردی
تو غصه ها تو بودی که بغلم کردی
اونایی که تو رو میخواهن
میگن یا صاحب الزمان
آقا الغوث و الامان
ای ساقی لب تشنگان
اونا که دیدنت میگن عکس عباسه تو صورتت
اونا که دیدنت میگن که اباالفضلیه هیبتت
العجل یابن الحسین
#امام_زمان
.
🔊 #شب_دوم_رمضان
🔸مناجات خوانی ماه مبارک رمضان l شب دوم
📆 سه شنبه ۲۲ اسفند ماه ۱۴۰۲
🔷 حاج #سید_رضا_نریمانی
🔊 #مناجات_و_روضه | آمده ماه اجابت کردن هر خواسته
🔊 دعای #ابوحمزه_ثمالی / إِلٰهِى لَاتُؤَدِّبْنِى بِعُقُوبَتِكَ، وَلَا تَمْكُرْ بِى فِى حِيلَتِكَ
🔊 #روضه / از عطش لب روی لب میزد و پرپر میزد
.👇👇👇
4_6019587434906392027.mp3
34.62M
#مناجات_با_خدا
بنده ی بی چشم و رو را بنده پرور خواسته
آمده ماه اجابت کردن هر خواسته
آی صاحبخانه! مهمان آمده..،ردش نکن
حاجتش را سائلت تنها از این در..،خواسته
گرچه بد کردم..،نوازش کن مرا..،تنبیه نه!
عبد خاطی جز محبت چیز دیگر خواسته؟!
یا غیاث المستغیثین! تو به فریادم برس
داد من از دست نفس سرکشم برخاسته
کار من تا بیخ پیدا کرد..،اشک من چکید
اینکه وا گردد گره ها..،دیدهی تر خواسته
داشتم رسوای عالم می شدم..،زهرا رسید
سربلندی مرا همواره مادر خواسته
ذوق افطاری ما خرمای نخل مرتضی است
از همان جنس رطب هایی که قنبر خواسته
وقت دفن بچّهشیعه می رسد بابای او
ما نمی گوئیم..،این را شخص حیدر خواسته
چندسالی قسمت ما کربلارفتن نشد...
مضجع ارباب را آغوشِ نوکر خواسته
▪️
▪️
مقتل آورده است آقای غریبم تشنه بود...
آه!جای جرعه آبی شمر خنجر خواسته
هیچ داغی از همین مرثیه بالاتر نبود:
خواهرش از بی حیایی پست..،معجر خواسته
#ماه_رمضان
#مناجات
#بردیا_محمدی ✍
4_6019587434906392040.mp3
17.56M
از عطش لب روی لب میزد و پرپر میزد
تیر هم بوسه به دندان مطهر میزد
در قفس بود و دگر قدرت پرواز نداشت
سنگ از هر طرفی دور و برش پر میزد
تا که شمشیر به کتف و سر و بازو میخورد
مادری دستِ شکسته شده بر سر میزد
خواهرش از روی تل داشت تماشا میکرد
چه کسی نیزه به پهلوی برادر نیزد
خدای من۲ عریانه بچه باحیای من
خدای من خدای من
ببین چقدر تنهان بچه های من
خدای من خدای من
سر بریدن بچمو رو پاهای من
خدای من خدای من
کشتن بچمو جلو چشای من
خدای من خدای من
به هیچ کسی نمیرسه صدای من
خدای من خدای من
سر بریدن بچمو روی پای من
خدای من خدای من
قهقه میزنن به ناله های من
.
📋دوباره آمدهام گرچه دیر برگشتم
#مناجات_با_خدا
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دوباره آمدهام، گرچه دیر برگشتم
ولی شبیه گدا سربهزیر برگشتم
به صد امید به سوی تو روی آوردم
به سوی خانهی نعم الامیر برگشتم
شدم ذلیل گناهم، خودم پشیمانم
ببین شکسته و زار و حقیر برگشتم
گرفت دست مرا دست مهربانی تو
به دستگیری تو یا مجیر برگشتم
ز باب لطف تو رفتم ولی غلط کردم
پر از گناه صغیر و کبیر برگشتم
گناه بال و پرم را شکسته مولا جان
شدم دوباره زمینگیر، گیر برگشتم
اگرچه پیش تو احساس فقر بیمعناست
ولی دوباره به سویت فقیر برگشتم
عطش دوباره لبم را ترک ترک کرده
به حُرمَتِ لب مثل کویر… برگشتم
به یاد خواهر غمدیدهای که میفرمود
ببین برادر زینب که پیر برگشتم
به کوفه شهر علی بعد بیست سالْ حسین
به لطف حرملهها من اسیر برگشتم
ولی برادر زینب همینکه فهمیدم
کفن شدهست تنت با حصیر… برگشتم
*شاعر : #وحید_محمدی✍
.
.
#مناجات_با_خدا
حاج غلامرضا سازگار✍
بس که به روی شانه ام کوه گنه کشیده ام
شکسته ام شکسته ام خمیده ام خمیده ام
نوید لطف و رحمت و عفو تو را شنیده ام
این من و این عطای تو این تو و این خطای من
خدای من خدای من
اله من! اله من! اله من! اله من!
نگه مکن نگه مکن به نامه سیاه من
دود گنه به سوی تو بسته ره نگاه من
دست عنایت تو گر شود گره گشای من
خدای من خدای من
رفیق من تویی تویی حبیب من تویی تویی
قرار من تویی تویی شکیب من تویی تویی
دوای من تویی تویی طبیب من تویی تویی
ذکر خوشت بود دوا به درد بی دوای من
خدای من خدای من
تو خالقی تو داوری تو اعظمی تو اکبری
تو از همه کریم تر تو از همه فراتری
گمان نمی کنم مرا به سوی دوزخت بری
مگر نه خلق کرده ای بهشت را برای من
خدای من خدای من
به نام تو به ذکر تو همیشه ابتدا کنم
به هر نفس که می کشم خدا خدا خدا کنم
اگر بری به دوزخم باز تو را صدا کنم
رود ز نار قهر تو به آسمان صدای من
خدای من خدای من
اگر به دام معصیت هماره مبتلا شدم
اگر چه با معایبم اسیر صد بلا شدم
با همه روسیاهی ام زائر کربلا شدم
تو خود بگو چه می شود ثواب کربلای من
خدای من خدای من
چه می شود چه می شود مرا ز من جدا کنی
فراری ام فراری ام خودت مرا صدا کنی
مرا به راه کربلا بخوانی و صدا کنی
به درگه اجابتت همین بود دعای من
خدای من خدای من
#استاد_سازگار ✍