eitaa logo
امام حسین ع
19.4هزار دنبال‌کننده
401 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. فاطمه بنت اسد سلام الله علیها مادر حیدر و مادر احمد مولاتی فاطمه یا بنت اسد در عزای تو گرید مرتضی آه و واویلا آه و واویلا بقیع از داغ تو گشته نوحه گر کفنت شد پیراهن پیغمبر کعبه زین ماتم شد نوحه سرا آه و واویلا آه و واویلا خوانده پیغمبر در ، قبر تو تلقین گفت از خدا و امیرالمومنین بر جسمت نماز خوانده مصطفی آه و واویلا آه و واویلا 👇
110.1K
436.1K
ورد و ذکر دادنِ برخی خواهران سخنران
. |⇦•برسانید نگار.... علیه ااسلام اجرا شده به نفسِ حاج عباس واعظی ●━━━━━━─────── برسانید نگار و سر و سامان مرا بگذارید سر راه حرم، جان مرا کعبه یک سنگ نشان است، خدا کم نکند لطف پی در پی سلطان خراسان مرا گر جدا ماندم از آن ماه، ملامت نکنید چه کنم؟ چرخ فلک سرزده فرمان مرا چند وقت است نخورده به ضریحش دستم بفرستید به مشهد، غمِ تهران مرا آی مردم همه آبرویم دست رضاست من گنه کردم و داده همه تاوان مرا گریه ام خنده ندارد، دل من تنگ شده باز کن گوشه ای از خلوت ایوان مرا حال شبهای گدا را چه کسی می داند صبح کن جان جوادت شب هجران مرا از همین فاصله دور، سلام آقا جان مهربان! دست بکش موی پریشان مرا تن بیمار مرا باز در آغوش بگیر اینقدر طول نده مهلت درمان مرا قبرم از شوق وصال تو به هم می ریزد قدمی رنجه کن آن لحظه پایان مرا نمک سفره ما چیست؟ اباعبدالله می دهند از سر این سفره فقط نان مرا گفت گودال برای بدنم تنگ شده با نوک پا نشکن سنگ سلیمان مرا ازلب خشک وترک خورده من دست بکش با ته نیزه نزن اینهمه دندان مرا : ایام .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
4_5990153422731479676.mp3
4.98M
|⇦•برسانید نگار...... و توسل به امام رضا علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج عباس واعظی
. بند اول سر به‌سجاده‌ی شکر می‌ذارم چون که آقا منو باز خریده صدای دعاهامو انگار شنیده بعد چن‌وقت غم دوری حالا انتظار حرم سر رسیده دل من به‌صحن‌وسراتون پریده ببین صحن چشمام پر از انتظاره دوباره تو دستم بلیط قطاره دیگه از دودنیا نه هیچی نمی‌خوام آخه راهی مشهدم با رفیقام "یارضاجان، رضاجان، رضاجان" ۳ بند دوم فکر این که می‌بینم حرم رو خواب‌ُ از چشمای من ربوده ببین زیر چشمام سیاهه کبوده این درسته که گریه ثمر داشت اما این کار اشکام نبوده آقا مطمئنم که لطف تو بوده اگرچه حقیرم اگه پر گناهم ولی دلخوشم که تو دادی پناهم نه کفتر، نه آهو، کلاغ سیاهم ولی باز تو آقا، منو دادی راهم "یارضاجان، رضاجان، رضاجان" ۳ بند سوم وقتی که اولین‌بار به صحن باصفای گهرشاد رسیدم دیگه از بهشت خدا دل بریدم تا چراغونی‌های حرم‌رو با چشای پر از گریه دیدم تو رویا به شهر مدینه رسیدم درسته که مشهد پر از شور و نوره بقیع بی‌چراغه، بقیع سوت‌وکوره چهارتا مزار بدون نشونه با قبرای خاکی دلُ می‌سوزونه "یاحسن‌جان، حسن‌جان ، حسن‌جان" ۳ .👇
حسن عطایی - سر به سجاده ی شکر میذارم.mp3
8.22M
علیه‌السلام سر به‌سجّاده‌ی شکر می‌ذارم کربلایی 🎤
baghiee-o-bayad-mese-arsh.mp3
4.94M
▪️ ▪️بقیعو باید مثل عرش کنن... ▪️کربلایی‌ بقیع و باید مثل عرش کنن خادمات اون حرمو فرش کنن اسم تو رو پرچما نقش کنن پرچم یا حسنو پخش کنن می زنی نفس که بوزن نسیم‌ها قربونت برم ای سید کریم‌ها ای وارث دلیران یک کلمه طوفان حضرت حسن جان ای جان استاد علی اکبر حامی دلاور حیدر در حیدر ای جان حسن مولا تو غرنده به میدانی تو الحق شیر شیرانی علی وقت نبردت گفت حسن جانم چه طوفانی چه طوفانی به پا کردی تو حق مطلب را ادا کردی تو با قاسم با عبدالله چه غوغایی در کربلا کردی حسن مولا ....
4_5814423719124144170.mp3
8.73M
▪️ ▪️ ▪️کربلایی‌ اسم تو نمک سفره پدری ای کریم دو عالم سید بن کریم بدیای منو ندیدی به حسین زائر و حرمت رو بخشیدی به حسین تو حتی خونت رو به مردم بخشیدی به هر قلبی آرامش میدی خلایق روزیشون رو میبردن خونه تو کوچه وقتی میخندیدی مدد ای نور ازل حسن به دستت ماه و زحل حسن شده ذکر حقله ی کرم وصلی الله علی الحسن به فدای تو یا حسن بن علی یا بن فاتح خیبر فاتح جملی حیرت ملکوت صبح کرب و بلا جلوه کرده حسن در سید الشهدا فراری شد دشمن به جونش می ارزه حسن یعنی حیدر با حمزه دو تایی میتازن دو تایی میجنگن زمین هم با اهلش میلرزه مدد سردار جمل حسن حسن شاگرد ابالحسن شده ذکر لبهای حسن و صلی الله علی الحسن
. حسین مظلوم پاشو برادر که زینبت از سفررسیده دل شکسته دوچشم گریان به آه وناله قدخمیده حسین مظلوم ۴ ببین برادرکنارقبرت رسیده ازشام وکوفه مهمان حسین مظلوم حسین تنهاحسین عریان حسین عطشان حسین مظلوم نرفته یادم که پیکرتودراین بیابان بدون سربود دل غمین توازدل خواهرغمینت شکسته تربود حسین مظلوم نرفته یادم که پیکرت را چگونه درخاک وخون کشیدند به پیش چشمان مادرتوبرادرمن سرت بریدند حسین مظلوم نرفته یادم که اصغرتو،به پیش چشم تو دست وپازد نرفته یادم که قاسمت زیرسم مرکب توراصدازد حسین مظلوم سرتوراروی نیزه دیدم دوچشم من شدزخون دل تر به گوشم آمدبپای نیزه صدای واویلتای مادر حسین مظلوم ✍ کربلا۱۴۰۳ .👇
165.7K
‌. گریز به حضرت علی اصغر 🔸در کرم خانه ی حق سفره به نام حسن است 🔸عرش تا فرش خدا، رحمت عام حسن است قربونت برم آقای کریم... عزیز زهرا... یا حسن... 🔸بی حرم شد که بدانند همه مادری است میدونی چرا امام حسن حرم نداره... این تعبیر منه... آخه مادرش زهرا حرم نداره... ای...غریب حسن... ای...غریب حسن... ((اگه قراره مادرم زهرا حرم نداشته باشه... بزار قبر منم با خاک یکسان باشه...)) 🔸بی حرم شد که بدانند همه مادری است 🔸ور نه در زاویه ی عرش مقام حسن است 🔸هرکه آمد به در خانه او آقا شد 🔸ناز عشاق کشیدن ز مرام حسن است آی اونی که گفتی مریض دارم... آی اونی که گفتی گرفتارم... حاجت دارم... خدا ميدونه... سفره امام حسن با بقیه فرق داره... کسی رو بی جواب بر نمیگردونه... امشب اگه از این مجلس دست خالی بری تقصیر خودته... آی اونایی که میخواستید برید کربلا و جا موندید... اگه برات کربلا هم میخواهی... از امام حسن بگیر... 🔸ناز عشاق کشیدن ز مرام حسن است دلت آماده شد... بسم الله... 🔸حرم و نام و وجودش همه شد وقف حسین 🔸هر حسینیه که برپاست خیام حسن است تا به آقا زهر دادند... صدای ناله اش بلند شد... فرمود... بگید برادرم حسین بیاد... ابی عبدالله اومد کنار بالین برادر... یک نگاه کرد... دید رنگ از صورت قشنگ برادر حسن، پریده... صورت قشنگش از شدت زهر زرد شده... طاقت نیاورد... عرضه داشت... آخ برادر خوبم... حسنم... چه بلایی سرت آوردند داداش... همین جا بود... اشک های قشنگ ابی عبدالله جاری شد... یدفعه امام حسن چشمان مبارک رو باز کرد... دید حسینش داره گریه میکنه... صدا زد... حسینم... برادرم... گریه نکن حسین جان... (یا صاحب الزمان منو ببخشید آقا) حسین جان... برادرم... هر کس برا من گریه میکنه... تو ديگه برا من گریه نکن حسین... لا یوم کیومک یا اباعبدالله هیچ روزی مثل روز عاسورای تو نیست.. آقا جان مظلوم گیر آوردنت .... و سند مظلومیت امام حسین، هم طفل شیرخوارشه 🔸شیرخواری با پدر هم‌درد بود 🔸آخرین سرباز و اول‌مرد بود لحظات آخر ابی عبدالله یه نگاه کرد به دوروبرش... دید تنهای تنها مونده... حبیب بن مظاهر رو به شهادت رسوندن... عباسشو به شهادت رسوندن... علی اکبرشو قطعه قطعه کردند... دیگه یاری نداره... 🔸من به باغِ سرخِ خون، یاس توام 🔸با دو دست بسته عباس توام چه خوب خودش رو فدا کرد... ابی عبدالله قنداقه علی اصغرش رو آغوش گرفت... اومد در مقابل دشمن ایستاد... علی اصغرش رو روی دستاش بلند کرد... صدا زد... «یا قَوْمِ، إِنْ لَمْ تَرْحَمُونی فَارْحَمُوا هذَا الطِّفْلَ» ای نانجیبها... شما با من سر جنگ دارید... اگه به من حسین رحم نمیکنید... این طفل شش ماهه که کاری نکرده... یه نگاه به لبهای خشکیدش بندازید... ببینید... اما ترونه کیف یتلّظى ّعطشا اگه بهش آب بدید میمیره... اگه آب هم ندید میمیره... اگه حرف من حسین رو قبول ندارید خودتون ببرید سیرابش کنید... دشمن داره نگاه میکنه... خیلی ها به گریه افتادن... ابی عبدالله داره حرف میزنه... شاید اینها دلشون بسوزه... یکدفعه دیدند... حرمله نانجیب تیر سه شعبه از کمان رها کرد... «فَذُبحَ الطِفل مِنَ الوَرید إلَی الوَرید أو مِنَ الاُذُنِ إلَی الاُذُن» 🔸از شیرخواره ای به همه شیرخوارگان 🔸آغوش گرم مادرتان نوش جانتان مادرها نمیدونم بچه شش ماهه دارید یا نه... اگه بچه شش ماه دارین... الان یه دست زیر گلوش بکشید ببینید آیا طاقت دارید یه زخم روی بدنش ببینید یا نه... فقط همینو بگم ابی عبدالله نگاه کرد... دید تیر سه شعبه... گوش تا گوش علی رو دریده... علی اصغر روی دستها بابا داره جان میده... خدایا... حالا جواب مادرش رو چی بگم... جواب رباب رو چی بگم... خدایا هیچ مردی شرمنده همسرش نشه... دیدند حسین هی چند قدم به سمت خیمه ها میره برمیگرده... 🔸تو رفتی مادرت حیران شد ای وای 🔸تمام خیمه ها ویران شد ای وای 🔸مگر تیرسه شعبه خنجری بود 🔸سرت بر پوست آویزان شد ای وای .
. عزیمت قافله اهلبیت ع از کربلا به سوی مدینه ----------- خیز و ببین یا اَخا می روم از کربلا با غم تو هم‌نوا می روم از کربلا قافله ی خسته را قامت بشکسته را می برم از نینوا می روم از کربلا داده ام اینجا ز کف دُرّ گران با صدف دستِ تهی حالیا می روم از کربلا شام بلا رفته ام از تو جدا رفته ام باز جدا از شما می روم از کربلا گشته ز جور زمان گلشن و باغم خزان با غمشان مبتلا می روم از کربلا خسته و خونین جگر با غمِ جان همسفر با دلِ در خون رها می روم از کربلا داغ تو شد منتشر شهر نبی منتظر من ز غمت در عزا می روم از کربلا می روم از کوی تو بی خبر از روی تو ای همه دَم دلربا می روم از کربلا ** حاج محمود تاری «یاسر» ✍ ‌.
. ص هنوز ای پدرجان تنت بر زمین است میان سقیفه سخن اینچنین است که از قومِ ما رهبرِ مسلمین است نه از خانه ی وحی رهبر گزینیم که خود، جانشینِ پیمبر گزینیم ببین چیست، بعد از تو مزد رسالت ز خودکامگان منحرف شد خلافت رها شد ولایت، رها شد امامت ز خط نفاق اینچنین شیطنت شد بجای عدالت، عیان سلطنت شد پس از تو ز عصمت نمانده نشانی ز قرآن و عترت نمانده نشانی ز احکامِ دینت نمانده نشانی به دلهای امت نمانده ترحم به لبهای زهرا نمانده تبسم نه در غم، خدا را توکل نمایند نه فرمانِ ما را تحمل نمایند به تخریب و آتش توسل نمایند ببین چادر خاکی اَم را پدرجان نگاهی، دلِ شاکی اَم را پدرجان فراق تو از سینه آتش فشانده غمی سخت بر جانِ زهرا نشانده علی را به خانه نشینی کشانده چه داغِ عظیمی به زهرا رسیده چه ارثِ غریبی به مولا رسیده نه تنها به کوچه بمن راه بستند که حرمت ز ناموس حیدر شکستند همه عهد و پیمان پس از تو گسستند در خانه‌ی تو به آتش کشیدید به رخسار زهرای تو خش کشیدند فدک را ز دستانِ زهرا ربودند رهِ دشمنی را به سیلی گشودند هجومِ بدی بر حریمت نمودند ز روی تنِ خسته ام رد شدند و تماشاچیان نیز مرتد شدند و نه مانده سلامت دگر روی زهرا نه دنده، نه سینه، نه پهلوی زهرا نه در عافیت مانده بازوی زهرا چگویم که بارم زمین ماند بابا که ثلثی ز نسلم چنین ماند بابا ترا خواندم آندم به قلب غمینی علی را بخواندم به صوت حزینی زدم ناله از درد، فضه خذینی بیا محسنم را ز مسمار کشتند ترا گوئی آنان، دگر بار کشتند زدم دست و پا من اگر زیر این در حسینم زنَد دست و پا زیر خنجر ز سمِ ستوران شود لِه مکرر سرِ او به نیزه، سوی شام عازم اسیری رود زینبم بی محارم ‌.
تنها نه اینکه زهر جفا قاتل من است آری هزار درد و بلا قاتل من است غربت تمام عمر، مرا در سکوت برد بی یار بودنم بخدا قاتل من است از یک سپاه، یک نفری هم بجا نماند این بی کسی، به روزِ بلا قاتل من است دشمن همه خواصِ سپاهِ مرا خرید جهلِ خواص در همه جا قاتل من است از بی بصیرتی، به دلم نیش میزدند کج فهمیِ سرانِ سِپا قاتل من است تنها نه خنجری که به رانم فرو نشست زخم زبان، عیان و خفا قاتل من است حتی خودی ترین قُرَبا طعنه اَم زدند الفاظِ زشتی از صلحا قاتل من است با اینهمه، گذشتم از این قومِ بی خِرد در اصل داغِ مادرِ ما قاتل من است عمریست مانده صحنه ی سیلی به چشمِ من آنچه ز کوچه مانده مرا قاتل من است با کس نگفتم از دو طرف ضربه خورده است دیوارِ سخت و دستِ جفا قاتل من است آن گوشوارِ پاره غرورِ مرا شکست دستی که خورد ضربه ی پا قاتل من است چون با هجوم، پهلوی مادر شکسته شد فضه بیای خیرُ نسا قاتل من است فریادهای بانوی پهلو شکسته، در... مسجد میانِ قوم دغا قاتل من است کِی انقلابِ مادرمان بی نتیجه ماند صدیقه چون نشست ز پا قاتل من است مادر بپای غربتِ مولا شهیده شد پرواز مادرِ شهدا قاتل من است ✍ ‌.
درونِ سینه اَم، از داغ مادر بسکه غوغا بود دل آشوبم از غصه، پیِ دیدارِ زهرا بود زبانم روزهای آخرم میگفت یازهرا دلم پیوسته یاد روزهای سخت مولا بود نمی شد باورم، که مادرم در کوچه سیلی خورد حقیقت داشت واللهِ که زیر دست اعدا بود ز کوچه تا به مسجد را، خمیده مادرم طی کرد خدا را شکر، آقایم حسن آنروز آنجا بود به روی پوشیه پوشاند مادر، چادرِ خاکی چرا که جای دستِ دشمنش از دور پیدا بود چه شبها خواستم، رویم شبیهِ مادرم گردد چه شبها خونِ دل جاری ز دیده، زین تمنا بود مرا امروز زهر کین کبودم کرد، چون مادر به سرعت چهره اَم تغییر کرد، از بس خطر زا بود عبا بر سر کشیدم، تا نبیند هیچکس رویم که از رنگ پریده، چهره ام را مرگ پیدا بود قدمهایم به سختی، نیمه جان میرفت تا حجره اجل تا خانه چندین بار با این درد همپا بود زمین افتادنم هم شد، شبیهِ مادرم زهرا به زانویم دگر قوت نبود، این قامتم تا بود درونِ حجره افتادم زمین، گودال را دیدم که زیرِ نیزه ها جدم، در آن گودال تنها بود عطش آتش بجانم زد، درونم تا جگر می‌سوخت چنان جدّ غریبم تشنه جان دادم، چه زیبا بود ✍ ‌
. قال المهدی عجل الله فرجه: اکثروا الدعا بتعجیل الفرج با توبه از گناه، فراوان دعا کنید با گریه از نگاه، فراوان دعا کنید باشد چراغ راه به ما « اکثروا الدعا » طبق کلام شاه‌، فراوان دعا کنید هر کس، کنون زیاد برایش دعا کند... او راست در سپاه، فراوان دعا کنید بهر طلوع مِهر سَداد و صلاح و عدل بر درگه الٰه، فراوان دعا کنید بهر خِتام شام سیاهِ نفاق و شرک تا وُصلَتِ پگاه، فراوان دعا کنید بهر ز بینْ رفتنِ شیطان ز روزگار تا او شود تباه، فراوان دعا کنید بهر فرج به امر خودِ صاحب الزمان بهر ظهور ماه، فراوان دعا کنید بهر عمل به متنِ صریح کلام شان ارواحنا فداه، فراوان دعا کنید بعد از شنیدن غم آن رأس که رسید... بر رفعت قناه، فراوان دعا کنید تا که اثر نماید و از هجر کم شود با سوز و صدق و آه، فراوان دعا کنید بحرمة الحسین علیه السلام اللهم عجل لولیک الفرج ۱۴۰۳/۰۶/۰۷ ✍ .
. |⇦•بین تموم اهل بیت... کریم اهل بیت مجتبی علیه السلام اجرا شده به نفسِ کربلایی حسین ●━━━━━━─────── بین تموم اهل بیت غریب ترین به خدا حسینیا گریه کنید، برا امام مجتبی آخر، آقا، صحن و سرای تو رو می سازیم با گنبد و پنجره فولادت، یه عکس یادگاری میندازیم غریب ترین جای جهانه بقیع مهدی صاحب الزمانه بقیع یه روز میشن مدافعان حرم به عشق تو، مهندسان بقیع «جانم، غریب فاطمه حسن جانم» بین تموم اهل بیت از همه مادری تری نشون دادی توی جمل، از همه حیدری تری وقتی، اذن، برات اربعین رو میگیرم با همۀ امام حسینی ها، تو موکب امام حسن میرم کریمی و منم یه سائل حسن دوونه اتم نمیشم عاقل حسن الهی کلِّ نوجوونای ما بشن فدای قاسم ابن الحسن … «جانم، غریب فاطمه حسن جانم» بین تموم اهل بیت، امان امان از دلِ تو یه چادر خاکی و یک کوچه شده قاتل تو ای وای ای وای، یادت نمیره صورتِ نیلی مدینه و غم چهل ساله، مغیره با قلافُ اون سیلی میباره خون برای تو چشم من الهی که برات بمیرم حسن یکی نبود بگه به اون بی حیا یه مادر و جلوی بچه اش نزن «جانم، غریب فاطمه حسن جانم» .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
دانلود-مداحی-بین-تموم-اهل-بیت-غریب_ترینه-به-خدا-maheharam.info_ (1).mp3
6.72M
|⇦•بین تموم اهل بیت... و توسل به کریم اهل بیت امام‌حسن مجتبی علیه السلام اجرا شده به نفسِ کربلایی حسین سیب سرخی •✾• ●━━━━━━───────
Sh 02 Arbaien 1403 Shokri [Mohjat_Net] (2).mp3
1.63M
🎤 صنما کربلا قبله نما کربلا عکس تو سردرِ عرش خدا کربلا اولین باری که گنبدت رو دیدم بهترین تصویر زیبای دنیا بود تو همین ساعت ها که تو صحنت بودم حرمت آغوش حضرت زهرا بود حســـــــین بغل وا کردی برام اجازه دادی بیام و صلی الله علیک حسین علیه السلام **** بهترین کربلا قلب زمین کربلا خونه ی فاطمه و ام البنین کربلا دلبر جانانه می زدم مستانه قبل اسمت میگم مولانه مولانه توی رویای من تو همون آقایی که داری هیبت شاهانه حســـــــین اینو میخوام از خدا بگم تو ایوون طلا و صلی الله علیک شهنشاه کربلا هیئت هفتگی صفر 1403 .
. |⇦•هر جا روی خاک... کریم اهل بیت مجتبی علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج ●━━━━━━─────── هر جا روی خاک میشینم هر جا سنگ قبر می‌بینم گریه ام می‌گیره زیر سایه‌ ابون میشینم گریه ام می‌گیره نه گنبدی، نه چراغ، نه صحن و رواق می میره برات شیعه به خدا بازم نم بارون به گونه امون می زنه دوباره غمت داغ روی قلب منه منی که برام هرجا مشکلی پیش اومد فقط رو لبم ذکرِ یا امام حسنه «آقام آقام یابن الزهرا..» وقتی تو حرم میشینم صحن مشهد و میبینم، گریه ام می‌گیره طاق و گنبد و میبینم، گریه ام میگیره نه صحن و ایوونی، نه روضه خونی میباره قلب رو خاک بقیع یه روز تو مدینه برات حرم می‌سازیم حرم برا تو شاه با کرم می‌سازیم جلوی حرم صحن قاسم ابن الحسن آره می‌سازیم آقا خوبشم می‌سازیم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
aebee731d0916a3a354513fcd0d99aa1ag7g4b3gv28yggc.mp3
4.82M
|⇦•هر جا روی خاک.. و توسل به کریم اهل بیت امام‌حسن مجتبی علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج‌ مهدی رسولی
Sh 02 Arbaien 1403 Shokri [Mohjat_Net] (3).mp3
908.7K
🎤 چرخونده ذوالفقارو لشکرو ترسونده همشون عقب نشینی کردن مرگش حتمیه کسی که مونده کنده گورشو با دست خودش اونی که مقابل شاه میره جوری مرهبو زده رو زمین سرش افتاده تنش راه میره وقتی هفتا نسل دشمنو میبینه میکنه تو میدون ملاحظه حیدر اون شبی که خوابیده جای پیغمبر خوده الله بوده محافظ حیدر **** سلطانی از علی میکنه پشتیبانی کلب آستان علی مُهرش بود که زده به قلب هر ایرانی اگه دائم از علی دم زدی میشه معیار حلالزادگیت همه مُنکراشو لعنت بکن بگیره بوی علی زندگیت اونایی که قلب علی رو خون کردن همشون با سر داخل سَقَر رفتن تو احد وقتی احساس خطر کردن از سر کوها تا مدینه در رفتن 1403
4_5866464605194162349.opus
123.6K
(ع) به سبک یا مولا دلم تنگ اومده پایان صفر دلم شود تنگ حرم مرغی شوم وبسوی مشهد بپرم در سوگ رضا(ع) به سینه وسر بزنم مانند رضا(ع) زغم بسوزد جگرم یامولا غریب الغربا مارا بطلب در حرم معین الضعفا۲ ___ در سوگ رضا دل همه خون بشود هرعاشق او زغصه مجنون بشود کفتر رضا سر به گریبان ببرد آهوی صحرا غمین ومحزون بشود یا مولا غریب الغربا ما را بطلب درحرم معین الضعفا۲ ____ پایان صفر مولاشده مسموم کین در خانه خود تنها فتاده برزمین از درد جگر مولا بود در پیچ وتاب اوج غربت وشرار زهری آتشین یا مولا غریب الغربا، مارا..... __ در غربت خود جوادش آمد یاد او روسوی مدینه می رود فریاد او می زندز طوس جواد خود را اوصدا تا که آید و رسد پسر بر داد او یا مولا غریب الغربا..... شعر:اسماعیل تقوایی
. آشفته تر از من کسی در بین مردم نیست پیداست در اینجا کسی جز من چنین گم نیست دورم نکن از خود بیا آتش بزن جان را این استخوان ها در حد یک مشت هیزم نیست؟ تا مهرتو جا در دلم وا کرد فهمیدم عشق بدون تو به جز سو تفاهم نیست تا دارمت حتی به حاتم رو نخواهم زد آنجا که دریا هست پس جای تیمم نیست جلد حرم بودن دلیل بهتری دارد چشم کبوترهای تو دنبال گندم نیست وقتی که چشم پنجره ابریست یعنی که فولادهم اینجا درونش بی تلاطم نیست بیهوده دنیا رو نمیگردم که درمانم در نسخه ای غیر از بلیط مشهد و قم نیست شیراز،مشهد،قم،مسیر مطلع الشمس است ایران به غیر از خانه خورشید هفتم نیست ✍ .