eitaa logo
امام حسین ع
27.7هزار دنبال‌کننده
435 عکس
2.3هزار ویدیو
2.2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. دارم از پای بساط سفره‌ات پا می‌شوم بعد از این شبها خدایا باز تنها می‌شوم دور بودم از دنیای وانفسا ولی بعد از این سی شب دوباره غرق دنیا می‌شوم دست شیطان بسته بود و دست سلطان باز بود تا ابد ممنون این الطاف مولا می‌شوم میهمانی رو به پایان است و حالم خوب نیست میزبانم که رود من عبد هرجا می‌شوم حال و روزم مثل حال و روز عبدی مذنب است چاره‌ای دیگر نمانده رو به صحرا می‌شوم امشب از درد فراق اشکم به راه افتاده است میل گریه دارم و راهیِ دریا می‌شوم امشب این العفوها بوی جدایی می‌دهد الوداع ای ماه، دلتنگ سحرها می‌شوم چهره‌ام از فرطِ معصیت غبارآلوده شد با چنین وضعیتی عبد تو آیا می‌شوم؟ توبه‌هایم را بخر، اما گناهم را ببر ورنه امشب دست بر دامان زهرا می‌شوم تشنگی این روزها لبهای ما را خشک کرد با لب خشکیده غرق واحسینا می‌شوم رضا باقريان ┄┅┅❅💠❅┅┅┄ های دل شب خالق خود را صدا کن به یارب یاربی هر دم صفا کن به دامانش بزن دست توسل ز صدق دل به درگاهش دعا کن ######## ز جا برخیز تو یاد خدا کن ز غفلت جسم و جانت را رها کن به ذکر و یاد رب قلبت جلا ده به سوی درگه لطفش دعا کن ┄┅┅❅💠❅┅┅┄ بهترین فصل دعا بود نمی‌دانستم مرغ آمین همه جا بود نمی‌دانستم یا كریم دل من سی شب و سی روز تمام در قفس بود و رها بود نمی‌دانستم «ندهد فرصت گفتار به محتاج، کریم» لطف، بی‌چون و چرا بود نمی‌دانستم عابر كوچه دلتنگی و حیرت بودیم خانه‌ی دوست كجا بود؟ نمی‌دانستم و خدا را به علی! باز قسم خواهم داد صحبت از عشق خدا بود نمی‌دانستم یوسف رحیمی ┄┅┅❅💠❅┅┅┄ .
. ماه رمضان می رود و توشه ندارم در مزرعه ی عفو خدا خوشه ندارم با روزه خدایی نشدم، باز امیدی جز گریه‌ی بر صاحب شش گوشه ندارم شاعر: .
. ؛ شاعر: ▶️ می سوزه قلبم این شبا از درد بارونه چشمـام می بـاره نم نم نزدیک شـدیم به روزای آخـر این سُفره داره جمع میشه کم کم توو سرنوشتِ من شبای قدر تقدیرِ سالِ دیگه چی بوده..؟ یعنی نوشتن اهلِ تقوا شم..؟ از دستِ نَفْسم میشم آسوده..؟ کاشکی شهادت قسمتم میشد داشتم یه جو مردونگی، غیرت توو مُصحفِ اعمال من حک بود سـربازِ خـوبِ دوره ی غیبـت یه لحظه ام چِشْم برندار از من می خوام پیشِ لطفت نَرَم از یاد مشهـد، زیـارت، قسمـتِ من کن مهمون کنـم یه روضـه گوهرشاد شبهـای آخـر رو بـه پایانه دارم توو سینه یه غمِ جانکاه میخوام واسه توبه شفیعم شه دستِ منـو دامـانِ ثـاراللّه از من نگیر درکِ مُحرّم رو دور از تو میشم خیلی سر در گُم اذنم بده با روضـه ی اکبـر تا که بمیـرم مـن شـبِ هشتـم یاربّ به عصـرِ روز عاشـورا یاربّ بـه اون اذکـار ِ در گـودال از روی تَل أمَّن یُجیب می خوند یاربّ به زینب که میرفت از حال یه مادری با ناله ای جانسوز میـگه بُنَیّـه کُـشتنـت. مظلـوم لبْ تشنه سر از پیکرت بُردن از جرعه ی آبی شدی محروم .
امام حسین ع
. اللَّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضَانَ* خداحافظ، خداحافظ ... ؛ چقدر با تو به خدا نزدیک تر شده بودم،چقدر بال پرواز پیدا کرده بودم،چقدر زود داری از ما جدا میشی ..."من به خودم امید ندارم،آگه بمیرم ،ماه رمضان سال آینده رو نبینم ... چه کنم ؟کجا برم با رفیقامو علی دوست ها نیمه شب جمع بشم العفو بگم ؟* اللَّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضَان ... ممنونم اگر نروی ... *هم داری با ماه رمضون وداع می کنی،هم دونه دونه روضه های وداع رو داره یادت میاد،وداع علی با زهرا ...* ممنونم اگر نروی ... *حالا ببرمت وداع کربلا ؟* کمی آهسته تر؛زپیش من برو عزیز مادرم مرا همره ببر عزیز مادرم،که من هم خواهرم اللَّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضَان الَّذِي أَنْزَلْتَ فِيهِ الْقُرآنَ وَ افْتَرَضْتَ عَلَى عِبَادِكَ فِيهِ الصِّيَامَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ ارْزُقْنِي حَجَّ بَيْتِكَ الْحَرَامِ "اللَّهُمَّ لَا تَجْعَلْ آخِرَ الْعَهْدِ من الصِّيَامَ" فِی عَامِی هَذَا وَ فِی کُلِّ عَامٍ ... وداع ابی عبدالله از مدینه،اومد کنار قبر پیغمبر ،خوابش برد،پیغمبر فرمود حبیبی حسین ... جایی که پیغمبر به ابی عبدالله بگه حبیبی؛ما دیگه غمی نداریم،شکایت هاشو کرد،حضرت فرمود "أَخْرُجْ إِلَى الْعِرَاقِ"اما حسین "كأني أراك عن قريب مرملا بدمائك" دارم میبینم تو خون داری دست و پا میزنی ..."می کشنت،اما تشنه لب"از قبر پیغمبر اومد کنار قبر مادر پهلو شکستش* میروم مادر که اینک کربلا می خواندم ... عجب خداحافظی کرد" وَاغْفِرْ لي تِلْكَ الذُّنُوبَ الْعِظامَ،فَاِنَّهُ لا يَغْفِرُها غَيْرُكَ يا رَحْمنُ يا عَلاّمُ" دست گداییتو بالا بیار،به وداع این خواهر و برادر؛به وداع فاطمه و علی؛به وداع بچه های زهرا و بدن زهرا ده مرتبه بگو: الهی العفو ... .
. دیدی رمضان رفته و پر باز نکردم تا خیمه گهِ سبز تو پرواز نکردم ماه تو گذشت عاشقی آغاز نکردم من پُست غلامیِ تو احراز نکردم ساقی بده جامی که تو را درک نکردم شاید که دگر میکده را درک نکردم من لایق مهمانی ات ای یار نبودم من قابل الطاف تو ای یار نبودم بودم به حضور تو و انگار نبودم در محضر تو بودم و انگار نبودم من بار دگر خسته و تنها شدم ای وای شرمنده ی تو یوسف زهرا شدم ای وای شب های مناجات و دعا رفت ز دستم فیض سحر ذکر خدا رفت ز دستم یک ماه نه یک عمر صفا رفت ز دستم همسفرگیِ با شهدا رفت ز دستم جامانده ترین رهروِ این جاده منم من از پا و نفس بین ره افتاده منم من افسوس که رفته ز کفم حاصلم ای دوست آلوده نمودم به چه سرعت دلم ای دوست بیمار گناهم چه کنم غافلم ای دوست بنما تو به درک عرفه شاملم ای دوست راضی شو ز من گرچه گنهکار و حقیرم بنگر به «أجِرنا» پیِ احسان مجیرم من جز تو کسی را گل زهرا نستایم شکرانه به جا آورم از این که گدایم با عشق تو می سوزم و می سازم و آیم تا آنکه زنی در حرمت قفل به پایم بگذار سحرها به قنوت تو بمانم مثل تو سحر ناله ی العفو بخوانم شب های زیارت ز دل خسته دلان رفت هم ناله شدن با نفس سینه زنان رفت گریه ز غم قافله ی اهل جنان رفت تا اینکه براتی ز تو گیریم زمان رفت هرکس که از او قلب تو دلدار رضا شد داریم یقین روزیِ او کرب و بلا شد دست کرمت گر ز کسی دست نگیرد بیچاره شود زار و گنهکار بمیرد خوش بخت هر آنکه دلت او را بپذیرد از لوث گنه پاک شده عید بگیرد بر ما که فقیران ره تزکیه هستیم عیدی بده ما مستحق فطریه هستیم ای آن که تو صاحب به زمین و به زمانی هستی به کنار همه و باز نهانی فرزند رضا ضامن عشاق جهانی ای کاش نمازی به صف فطر بخوانی تا آنکه به دست دل تو دل بسپاریم سر بر قدمت یوسف زهرا بگذاریم احسان محسنی فر .
. قدربشناسیدمستان،آخرین پیمانه را ساقی امشب میکندتعطیل،این میخانه را گو به مهمانان که مهمانی به پایانش رسید خورده یا ناخورده باید ترک کرد این خانه را . اعمال عبادی شبهای آخر ماه رمضان امام صادق(ع) فرموده اند در دهه آخر ماه رمضان، هر شب این دعا را بخوانید: اَعُوذُ بِجَلالِ وَجْهِکَ الکَریم، أنْ یَنْقَضِىَ عَنّى شَهْرُ رَمَضان، اَوْ یَطْلُعَ الفَجرُ مِن لَیلَتى هذِه، وَ لَکَ قِبَلى ذَنْبٌ اَو تَبِعَـةٌ تُعَذِّبُنى عَلَیْه پناه میبرم به جلال ذات بزرگوارت، از این که ماه رمضان بر من بگذرد یا سپیده امشب طلوع کند، درحالیکه از من در نزد تو گناهی مانده باشد که بدان عذابم کنی
. ماه رمضان میرود و بار نبستم من توبه بسته به شب قدر شکستم آمدم سحر یا الهی بار من بخر یا الهی یک نیمه ی شب توبه مردانه نکردم سوزی بده ای دوست بر این ناله ی سردم با سوز جگر یا الهی بار من بخر یا الهی ممنونم از این لطف کریمانه خدایا دادی تو رهم باز به میخانه خدایا با دیده تر یا الهی بار من بخر یا الهی بی چاره کسی که دل مغموم بماند ماه رمضان رفته و محروم بماند از من بگذر یا الهی بار من بخر یا الهی برگوهر حب علی(ع) همچون صدفم کن امسال بیا زائر صحن نجفم کن با دست علی(ع) طینت ما را تو سرشتی برصورت ما نام علی(ع) را بنوشتی کن نظر به من یا الهی بار من بخر یا الهی با عشق حسین(ع) حاجت این خسته روا کن عصر عرفه روزی ما کرببلا کن یک حرم ببر یا الهی بار من بخر یا الهی ......................... روضه وداع اهسته تر ای داروندار دل زینب(س) با هر قدم خود بشوی قاتل زینب(س) الوداع اخا یابن زهراء(س) میکشی مرا یابن زهراء(س) بازی مکن این قدر حسین با جگر من من یک زن تنها وسط این همه دشمن می روی کجا یابن زهراء(س) میکشی مرا یابن زهراء(س) داغی گلوی تو زد آتش جگرم را پیش قدمت پهن کنم موی سرم را شاه کربلا یابن زهراء(س) میکشی مرا یابن زهراء(س) با ناز مرو از بر من ای کس و کارم من پیر شدم طاقت ناز تو ندارم با زلف رها یابن زهراء(س) میکشی مرا یابن زهراء(س)
مناجات به سبکِ خداحافظ ای برادر زینب کریم العفو یا الهی الهی خداحافظ ماهِ ذکر و مناجات خداحافظ لحظه هایِ ملاقات خداحافظ ماهِ خوبِ خدا کریم العفو یا الهی الهی خداحافظ افتتاحِ سحرها به ما می شد نیمه شب چه نظرها خداحافظ ماهِ خوبِ خدا کریم العفو یا الهی الهی خداحافظ سفره هایِ ضیافت به ماکردی بارِ دیگرِ عنایت خداحافظ ماهِ خوبِ خدا کریم العفو یا الهی الهی خداحافظ سوز ونالة یارب خداحافظ اشک و روضة هرشب خداحافظ ماهِ خوبِ خدا کریم العفو یا الهی الهی خداحافظ تشنگی دمِ افطار ننوشیدنِ آب، شبیهِ علمدار خداحافظ ماهِ خوبِ خدا کریم العفو یا الهی الهی خداحافظ گریه با دلِ بی تاب جداشد زینب چگونه ز ارباب خدارا از این غم چه چاره کنم؟ حسین جان ای آبروی دوعالم نگینِ سلیمان به حلقة خاتم خدارا از این غم چه چاره کنم؟ خداحافظ ای برادر ِ زینب روی میدان در برابر زینب خدارا از این غم چه چاره کنم به دنبالت خیمه خیمه دویدم قسم بر این گیسوانِ سپیدم مرو میدان ای برادر من ببوسم آهسته زیرِ گلویت مده دست این و آن سرِ مویت قسم بر این دیدةترِ من بگو بر سر من چه خاکی بریزم اگر زیرِ پا بیفتی عزیزم حسین جان ای سایة سر ِمن چه سازم بینم به مویِ پریشان تنت عریان رویِ خاکِ بیابان به گوش آید آهِ مادر من بهم ریزد ذره ذره تنِ تو شود آخر بوریا کفنِ تو سرت بر نیزه برابر من میانِ لشگر بگو منِ تنها چه سازم با بی پناهیِ زن ها شود غارت بی تو معجر من
. 🔰# به سبک اباصالح التماس دعا..... خداحافظ ای بهار دلم، ای دعای سحر، ای ابوحمزه خداحافظ ای رفیق دلم، می‌روی ز بَرَم، با چنین غمزه خداحافظ افتتاح سحر، ای مجیر سحر، گریه ی شب ها خداحافظ جوشن تقوی، مونس دل ها، هدیه ی زهرا همه هستم، رفته از دستم، امید دل را، به تو بستم ای خدا العفو، ای خدا العفو اگر رفتی ای مه رمضان، همره شهدا، محضر داور مبر ای ماه آبروی مرا، جان آل عبا، پیش پیغمبر مَکُن شکوه از معاصیِ من، روح عاصی من، در برِ حیدر مکن شرم و روسیاهی من آشکارا بر دیده ی کوثر نما ای مه آبروداری؛ که داری با من سرِ یاری ای خدا العفو، ای خدا العفو سحرخیزان، کو مه رمضان؟ سایه سرمان، همنشین ما چه شد ای هم سفره ی سحرم؟ سوز آه و دل آتشین ما ندانستم قدر تو را؛ ای عطای خدا، ای مه خوبان مَبَر با خود سوز و دعا، شور و حال مرا، در شب هجران به تاب و تب عادتم دادی؛ به اشک شب عادتم دادی ای خدا العفو، ای خدا العفو کنون که تو می‌روی ز بَرَم؛ ای تو تاج سرم، ای حبیب من نما عهدی بر دل و جگرم، چشم و روی تَرَم، ای طبیب من شب عید و دست خالی من، خسته بالی من، شوق هر عهدی مرا فرما با امام هُدی؛ همچنان شهدا، یاور مهدی من و هجرِ صاحب این ماه، تو و یاری در تمام راه ای خدا العفو، ای خدا العفو. 👇
مناجات شب ۲۹رمضان .شریفی .وروضه.m4a
زمان: حجم: 17.17M
شب۲۹رمضان۱۴۰۰ ۱۴۰۰/۲/۲۱ می سوزه قلبم این شبا از درد بارونه چشمـام می بـاره نم نم نزدیک شـدیم به روزای آخـر این سُفره داره جمع میشه کم کم یا ربنا،الهی العفو توو سرنوشتِ من شبای قدر تقدیرِ سالِ دیگه چی بوده..؟ یعنی نوشتن اهلِ تقوا شم..؟ از دستِ نَفْسم میشم آسوده..؟ یا ربنا،الهی العفو کاشکی شهادت قسمتم میشد داشتم یه جو مردونگی، غیرت توو مُصحفِ اعمال من حک بود سـربازِ خـوبِ دوره ی غیبـت یه لحظه ام چِشْم برندار از من می خوام پیشِ لطفت نَرَم از یاد مشهـد، زیـارت، قسمـتِ من کن مهمون کنـم یه روضـه گوهرشاد شبهـای آخـر رو بـه پایانه دارم توو سینه یه غمِ جانکاه میخوام واسه توبه شفیعم شه دستِ منـو دامـانِ ثـاراللّه از من نگیر درکِ مُحرّم رو دور از تو میشم خیلی سر در گُم اذنم بده با روضـه ی اکبـر تا که بمیـرم مـن شـبِ هشتـم یاربّ به عصـرِ روز عاشـورا یاربّ بـه اون اذکـار ِ در گـودال از روی تَل أمَّن یُجیب می خوند یاربّ به زینب که میرفت از حال یه مادری با ناله ای جانسوز میـگه بُنَیّـه کُـشتنـت. مظلـوم لبْ تشنه سر از پیکرت بُردن از جرعه ی آبی شدی محروم یاربنا یا ربنا العفو .
. آمدیم از سفر دور و دراز رمضان پی نبردیم به زیبایی راز رمضان... سر به آیینهٔ الغوث زدم در شب قدر آب شد زمزمهٔ راز و نیاز رمضان دیدم این قدر همان آینهٔ خلّصناست دیدم آیینه‌ام از سوز و گداز رمضان بیش از این، ناز نخواهیم کشید از دنیا بعد از این، دست من و دامن ناز رمضان نکند چشم ببندم به سحرهای سلوک نکند بسته شود دیدهٔ باز رمضان صبح با بادهٔ شعبان و رجب آمده بود آن که دیروز مرا داد جواز رمضان شام آخر شد و با گریه نشستم به وداع خواب دیدم نرسیدم به نماز رمضان ............. الغرض! فیض خاص گشت تمام سهم ما باز، فیض عام شده‌ست دل ناباورم صدا می‌زد: میهمانی مگر تمام شده‌ست؟ گفته بودند آخر این ماه عاشقش سر به زیر خواهد شد گفته بودند با دلم هر شب توبه کن، توبه! دیر خواهد شد رمضان‌های بی‌شمار رسید همه شب‌ها گذشت پی در پی با خودم گفتم ای دل بی‌درد فرصت توبه می‌رود، پس کی؟ فکر این باش سال دیگر هم رمضان می‌رسد ز راه اما تو مگر می‌شوی عوض؟ هرگز تو مگر توبه می‌کنی؟ اصلا! تو فقط فکر آمدن، رفتن فکر در مسجدِ خدا بودن فکر با اشک خود غریبه شدن با همه شهر آشنا بودن چیست دیگر بگو که قلب تو را به تأمل، به فکر وا دارد؟ تو گمان می‌کنی به راه آیی؟ مرگ باید تو را به راه آرد ای دل، از حال خود مشو غافل چهره با اشک خود معطر کن فرصت گفت‌وگو کمی باقی‌ست خیز و فریاد توبه‌ای سر کن https://eitaa.com/emame3vom/43090 🔹
. وعدهٔ عاشق ِ خسران زدهٔ ماه ِ خدا عصرِ روزِ عرفه؛ صحنِ حسین؛ کرببلا شاعر: .