eitaa logo
امام حسین ع
17هزار دنبال‌کننده
389 عکس
1.9هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. . ‌شب از نیمه گذشته حرکتی کن بیا با دوست بنشین صحبتی کن بیا و با کلامِ استعاذه تو شیطانِ لعین را لعنتی کن بیا زانو بزن در کنجِ محراب طلب از عشق فیضِ لذّتی کن درِ رحمت به رویت باز گردید به اصلاحِ امورت همتی کن تهجٌد کن به درگاهِ خداوند خدا را تا توانی طاعتی کن وجودت را مزیٌن کن به توحید ز یزدانت تقاضا حاجتی کن دلت تا پُر شود از روشنی ها سحر بنشین و با خود خلوتی کن! _______________________ 🍃يَا مَنْ إِلَى ذِكْرِ إِحْسَانِهِ يَفْزَعُ الْمُضْطَرُّونَ اي آن كه درماندگان به ياد كرد احسانِ تو امان جويند🍃 امشب که در نزدیکیِ آن بارگاهم راهم بده آنجا که خیلی بی پناهم بی تابم از دوری شبهای مناجات غمگینم از سنگینی بار گناهم در خود اسیر آرزوهای خودم من عمریست غافل از توام در اشتباهم ای نور و ای قدوس و ای ماهِ شبِ قدر پیدا شد از نورِ مناجات تو راهم گرمِ کراماتِ شب و روزت دلِ من محوِ تماشای صفاتِ تو نگاهم آنقدر دورم از تو که می سوزم از هجر آتش به عالم می زند تاثیرِ آهم آری عیانی من ببینم یا نبینم آرامِ جانی من بخواهم یا نخواهم! .
. آمدیم از سفر دور و دراز رمضان پی نبردیم به زیبایی راز رمضان... سر به آیینهٔ الغوث زدم در شب قدر آب شد زمزمهٔ راز و نیاز رمضان دیدم این قدر همان آینهٔ خلّصناست دیدم آیینه‌ام از سوز و گداز رمضان بیش از این، ناز نخواهیم کشید از دنیا بعد از این، دست من و دامن ناز رمضان نکند چشم ببندم به سحرهای سلوک نکند بسته شود دیدهٔ باز رمضان صبح با بادهٔ شعبان و رجب آمده بود آن که دیروز مرا داد جواز رمضان شام آخر شد و با گریه نشستم به وداع خواب دیدم نرسیدم به نماز رمضان ............. الغرض! فیض خاص گشت تمام سهم ما باز، فیض عام شده‌ست دل ناباورم صدا می‌زد: میهمانی مگر تمام شده‌ست؟ گفته بودند آخر این ماه عاشقش سر به زیر خواهد شد گفته بودند با دلم هر شب توبه کن، توبه! دیر خواهد شد رمضان‌های بی‌شمار رسید همه شب‌ها گذشت پی در پی با خودم گفتم ای دل بی‌درد فرصت توبه می‌رود، پس کی؟ فکر این باش سال دیگر هم رمضان می‌رسد ز راه اما تو مگر می‌شوی عوض؟ هرگز تو مگر توبه می‌کنی؟ اصلا! تو فقط فکر آمدن، رفتن فکر در مسجدِ خدا بودن فکر با اشک خود غریبه شدن با همه شهر آشنا بودن چیست دیگر بگو که قلب تو را به تأمل، به فکر وا دارد؟ تو گمان می‌کنی به راه آیی؟ مرگ باید تو را به راه آرد ای دل، از حال خود مشو غافل چهره با اشک خود معطر کن فرصت گفت‌وگو کمی باقی‌ست خیز و فریاد توبه‌ای سر کن https://eitaa.com/emame3vom/43090 🔹
. . آهسته آهسته ببندم بار خود را من میروم اما ندیدم یار خود را شبهای خوبی بود حیف از دست دادم قدری نشد زیبا کنم رفتار خود را من توبه شبهای قدرم را شکستم پیچیده ام درهم دوباره کار خود را شاهد میاور من گنه کارم قبول است اسباب تخفیفی کنم اقرار خود را زانو بغل ساکت به پشت در نشستم خالی مکن از پشت من دیوار خود را تو آن طبیب مثل مادر مهربانی باور کنم رد می کنی بیمار خود را نور دعا قلب و زبانم شست و شو داد تطهیر کردم هر سحر گفتار خود را یک عمر پای سفره زهرا نشستم با مادرم گفتم کمی اسرار خود را سنخیتی بین من و آقای من نیست تطبیق دادم با علی کردار خود را رو به نجف جان دادن ما کیف دارد وعده به ما داده علی دیدار خود را زهرا رساند یاری ما در قیامت آقای محشر حیدر کرار خود را وقتی دم مغرب عطش آمد سراغم با گریه وا کردم فقط افطار خود را گفتم حسین و آب خوردم گریه کردم یاری نمودم غربت دلدار خود را .
. در آتش فراق می روی ای ماه خوبان اَلْوِداع می روی ای ماه غفران اَلْوِداع می روی ای ماه تَنْزیه وجود می روی ای ماه تابان اَلْوِداع می روی با لَیْلَةُ الْقَدْرِت ز پیش ای طلوع صبح قرآن اَلْوِداع می روی ای جوشش جوشن کبیر می روی چون موج و توفان اَلْوِداع می روی ای ماه غَفّارُالذُّنُوب ای مه غفران و رحمان اَلْوِداع می روی ای با دل زارم رَفیق می روی ای خوب دوران اَلْوِداع ای گلستان مُحِبُّ الًمُحْسِنین ای همه دریای احسان اَلْوِداع یا شَفیق و ، یا رَفیق و ، یا حَفیظ ای حریم اَمن و ایمان اَلْوِداع یا سُرورَ الْعارِفین یادت بخیر آسمان نور و عرفان اَلْوِداع ای نیاز نغمه ی کُلَّ فَقیر ای لباس کُلَّ عریان اَلْوِداع می روی ای صاحب جود و کرم می روی ای دُرِّ غلتان اَلْوِداع بزم گرمی داشتم با یار خود بزم دل را شمع سوزان اَلْوِداع بود دل را اُنس با جانان خود می روی ای جان جانان اَلْوِداع «یاسر»✍ .
. . . . خداحافظ ای بهار دلم، ای دعای سحر، ای ابو حمزه خداحافظ ای رفیق دلم، می روی ز برم، با چنین غمزه خداحافظ افتتاح سحر، ای مجیر سحر، گریۀ شب ها خداحافظ جوشن تقوی، مونس دل ها هدیۀ زهرا همه هستم رفته از دستم امید دل را به تو بستم ای خدا العفو(2) . اگر رفتی ای مه رمضان، همره شهدا، محضر داور مبر ای ماه آبروی مرا، جان آل عبا، پیش پیغمبر مکن شکوه از معاصی من، روح عاصی من در بر حیدر مکن شرم و روسیاهی من آشکارا بر دیدۀ کوثر نما ای مه آبرو داری که داری با من سرِ یاری ای خدا العفو(2) ➖➖➖➖➖➖ سحر خیزان کو مه رمضان سایۀ سرمان همنشین ما چه شد ای هم سفرۀ سحرم سوز آه و دل آتشین ما ندانستم قدر قدر تو را ای عطای خدا ای مه خوبان مبر با خود سوز و آه و دعا، شور و حال مرا در شب هجران به تاب و تب عادتم دادی به اشک شب عادتم دادی ای خدا العفو(2) ➖➖➖➖➖➖ کنون که تو می روی ز برم ای تو تاج سرم ای حبیب من نما عهدی بر دل و جگرم، چشم و روی تَرَم، ای طبیب من شب عید و دست خالی من، خسته بالی من شوق هر عهدی مرا فرما با امام هدی همچنان شهدا یاور مهدی منو هجر صاحب این ماه تو و یاری در تمام راه ای خدا العفو(2) . مرا کردی همنشین خدا، ای مَه شهدا، ای مَه رحمت نشان دادی در میان دعا، جلوۀ سعدا با همه عزت مرا بردی گه به کرب وبلا، گه مدینه و یا کوچۀ نیلی گهی خواندی روضۀ پهلو از غم بازو یا غم سیلی بیا و کار خدایی کن مرا دیگر کربلایی کن نینوایی کن (2) . ✍ .
. من و دعای پیمبر چه ماه خوبی بود کنار سفره ی حیدر چه ماه خوبی بود که دیده بر سر یک سفره نوکر و ارباب و همنشینیِ مادر چه ماه خوبی بود من و غریب مدینه ، چه خلوتی، به به به میزبانیِ کوثر چه ماه خوبی بود به افتتاح و ابوحمزه و کمیل و مجیر شدیم جوشنِ یکسر چه ماه خوبی بود بخاطر شب قدرش گناه ما بخشید و یک تولد دیگر چه ماه خوبی بود چقدر گریه به غمهای کربلا کردیم برای چادر و معجر چه ماه خوبی بود شدیم یاور مظلومه ای به گودالی که بوسه داشت به حنجر چه ماه خوبی بود گریستیم به لبهای خشک سقا تا... گلوی اکبر و اصغر چه ماه خوبی بود شبی خرابه نشینِ سه ساله ای بودیم سر پدر، شب دختر، چه ماه خوبی بود سری زدیم گهی در تنور و گاهی دیر سری زدیم به یک سر، چه ماه خوبی بود ز کوچه های مدینه عبور میکردیم کمک شدیم به مضطر چه ماه خوبی بود برای پاره جگرها چه خوب گرییدیم امان ز گریه ی خواهر چه ماه خوبی بود گهی میان مناجاتهای نخلستان شدیم همدم حیدر چه ماه خوبی بود چه خوب شد که گرفتیم عبرت از کوفه شدیم حامی رهبر چه ماه خوبی بود برای ماه محرم ببند بارم را رسیده ماه به آخر چه ماه خوبی بود و کاش چون پسر مهزیار ميگفتند: بیا به خیمه ی دلبر چه ماه خوبی بود وداع ماه مبارک چه سخت و جانفرساست شبیه روضه سختِ وداعِ کرب و بلاست ✍ .
Shab 23 Ramazan 1403 Sibsorkhi [Mohjat_Net] (1).mp3
2.01M
داره جمع این سفره من عادت کرده بودم من عادت به این احسان و رفاقت کرده بودم تو روضه کاشکی بیشتر با تو صحبت کرده بودم چی رقم زدی برام من تعویض پرچم یعنی کربلام باز میپیچه توی کربلا صدام چی رقم زدی برام چی رقم زدی برام حتی آقا اگه بین مرده هام من مرگمو توی حرمت میخوام چی رقم زدی برام یاد عاشورای سابق میکنم هق هق میکنم اگه کربلا نیام دق میکنم هق هق میکنم آقای کربلا کاری کن که نوکرت برگرده کربلا **** دیدی اشک چشام ریخته روی صفحه ی قرآن تا که دلم شکست گفتم الهی به حسین جان نباشم سال بعد شاید منو ببخشن الآن بگذر از گناه من آغوش تو آخرین پناه من سمت تو گره خورده نگاه من بگذر از گناه من بگذر از گناه من میسوزه دلت اگه به آه من قوربون دلت آقای ماه من بگذر از گناه من من به دست و پات بیفتم کمه باز ای بنده نواز تو بسازی خوبه واسم تو بساز ای بنده نواز **** اصاً میشنوی این صدامو اصاً میبینی گریه هامو بیا دونه به دونه بشمارم غمامو بیا یه کم بشین کنارم پناه دل بی قرارم تو زندگیم بجز تو هیچکی رو ندارم اومدم اعتراف کنم با تو دلم رو صاف کنم من کم آوردم به ابالفضل جون تو نه جون خودم هر موقع از تو دور شدم چوبشو خوردم به ابالفضل حسین وای دهه آخر رمضان 1403
. مناجات وداع با ماه مبارک رمضان ثانیه به ثانیه دل ، بیقراره توی سینه دردای نگفته شو باز ، رو به روی تو می چینه یکی و دو تا... هزار تا ، درد من یکی دو تا نیس تو میخونی دردامو از ، حال و روز چشمای خیس لحظه های آخره باز ، شده دستپاچه دل من مفاتیح ذکر وداع رو ، میذاره مقابل من لحظه ی تلخ وداعه ، دوباره شدم بی طاقت چه جوری دل بکنم از ، شبای ماه ضیافت با همین دو قطره اشکم ، با آه همیشه سردم چه شبا بین خوبای ، تو خودم رو قاطی کردم قربونت که تو دلامون ، بذر مهربونی کاشتی سر سفره ی ضیافت ، آخدا تو کم نذاشتی گذر زمونه بازم ، غم هجرون و رقم زد فال حافظ هم گرفتم ، "گریه بهاری" اومد آخدا نذار که دیگه ، عبد رو سیاه بمونم اجازه بده که بازم ، "بِکَ یا الله" بخونم دو دلم نمیدونم که ، راضی از من هستی حالا؟ آرومم کن و بگو که ، تو رو بخشیدم به مولا شکرت ای خدا تو چشمام ، اشک نم نمِ حسینه دیگه بعد از این امیدم ، به محرم حسینه چه شبا که گریه کردیم ، روضه های کربلا رو اشک روضه ها جلا داد ، این دلای بیقرارو جدایی همیشه سخته ، واسه ی دلای بی تاب یاد من میاد دوباره ، روضه ی وداع ارباب روضه ی دل شکسته ، جونمو میاره بر لب که حسین میره، می مونه ، توی موج غمها زینب اومده میون گودال ، برای وداع یه خانوم بمیرم گذاشت لباشو ، رو رگ بریده حلقوم https://eitaa.com/emame3vom/95063 .👇 علیه_السلام به سبک یا حسین غریب مادر... از خدا می خوام همیشه وقت مردنم که می شه ببینم آقام حسینو اینه آرزوم همیشه یه سلام بِدم به ارباب خدائیش چه حالی داره وقت جون دادن سرم رو به روی پاهاش بذاره آب غسلم بشه کاشکی اشک چشام توی روضه نکیرین نیان سراغم چونکه می دم بوی روضه لابه لای خیل مردم موقع دفن جنازه ببینم بالا جنازم آقا در حال نمازه موقع گفتن تلقین آقا تلقینُ بخونه بگه به نکیر و منکر که اینم از خودمونه .
. یا سریع الرضا آمده سر به زیر . دست ِ خالی گدا غرقِ آلودگی .با امیدِ عطا اِعطِنی یا رئوف . مهربان ای خدا یا سریع الرضا آمدم نیمه شب . تا گِره واکنی نامهٔ بخششم . را تو امضا کنی بوده در خانه ات . ناله ام آشنا یا سریع الرضا بسکه بخشیدی ام . من بدعادت شدم زندگی کردم و ‌. با سعادت شدم لحظه ای هم مکن دست من را رها یا سریع الرضا آخرِ سفره را . با کرم چیده ای یک شبه قدرِ یک . ماه تو بخشیده ای دیدنی گشته این . لطف ِ بی انتها یا سریع الرضا دارد این سینه ام . گوهری در صدف بر دلم حک شده . بیتِ شاهِ نجف مستِ انگورم از ‌. دستِ شیرِ خدا یا سریع الرضا هر که نامِ علی . از جگر می بَرَد بارِ اورا خودِ . فاطمه می خَرد فاطمه حاجی و .کعبه اش مرتضی یا سریع الرضا شک‌نکن ای رفیق . روی این حرف من کار مارا خدا . داده دستِ حسن می‌رسد رِزقم از . سفرهٔ مجتبی یا سریع الرضا رحمتِ واسعه . شاهِ کرببلاست تا قیامت حسین . مالکِ قلب ِ ماست جمع ِ ما را رسان . اربعین کربلا یا سریع الرضا رو به باب الجواد . خم نمودم سرم از همان کودکی . شد بهشتم حرم جایِ یارب شده . ذکر من یا رضا یا سریع الرضا گریه کرد و نمود . رو به ابنِ شبیب ‌ ناله زد دیده ای؟ . شاهِ شیب الخصیب تا محاسن گرفت .مادرم زد صدا یا بنی حسین . کشتهٔ سر جدا یا بنی حسین ... روی سینه نشست . پیش من بی حیا با نوک چکمه زد . بر دهانت چرا زیرو رو شد تنت . با نوک نیزه ها یا بنی حسین ✍ .👇
265.6K
وداع با ماه مبارک رمضان خداحافظ ای سوز و آه شبانه خداحافظ ای گریه ی بی بهانه خداحافظ ای ماه دلدادگی ها خداحافظ ای دلبر بی نشانه ✧ خداحافظ ماه چشمان بیدار خداحافظ ای فرصت ناب دیدار خداحافظ ای دیده های سحرخیز خداحافظ ای سفره ی پاک افطار ✧ خداحافظ ای چشمه ی جاری عشق خداحافظ ای اشک دلداری عشق خداحافظ ای ماه مهمانی مهر خداحافظ ای فرصت یاری عشق ✧ خدا حافظ ای ماه شبهای روشن خداحافظ ای ذکر وتسبیح وجوشن خداحافظ ای توبه ی لیله القدر خداحافظ ای فرصت پرکشیدن خداحافظ ای جلوه ی نور ایمان خداحافظ ای فصل تجدید پیمان خداحافظ ای ماه شب زنده داری خداحافظ ای سفره داری قرآن خداحافظ ای لحظه ی بی قراری خداحافظ ای روضه و روزه داری خدا حافظ ای قصه ی تشنه کامی خداحافظ ای اشک از دیده جاری
فیش وداع با ماه‌رمضان.pdf
579.1K
مخصوص روضه‌خوان‌های عزیز ـــــــــ ــــــــــ ــــــــــ ــــــــــ ــــــــــ ــــــــــ 📜فیش 📜 | (عج) به همراه روضه و مرثیه متناسب ـــــــــ ــــــــــ ــــــــــ ــــــــــ ــــــــــ ــــــــــ ✍مـؤلــف و نویسنده :
. مناجات با خدا بند💔 سخته وداعه با تو ای بهترین ماه سخته وداعه با تو زیباترین ماه سخته وداعه با تو ای شهر الله سخته وداعه با تو حاصلشه آه ای رمضان ای شهر قرآن ای رمضان ای شهر غفران ای رمضان ای شهر رحمت ای رمضان شهر ضیافت ماه کریم الوداع ما میرویم الوداع بند💔💔 سخته وداعه با تو ای ماه توبه سخته وداعه با تو ای ماه ندبه سخته وداعه با تو ماه کرامات سخته وداعه با تو ماه مناجات ای رمضان ای عید امت ای رمضان ای شهر برکت ای رمضان ای نور ایمان ای رمضان زندان شیطان ماه کریم الوداع ما میرویم الوداع بند💔💔💔 نمیدونم شبای قدر بخشیدی من رو از آتیشت نجات دادی تو این بدن رو نمیدونم تا سال بعد زنده میمونم تقدیر تو چیه برام من نمیدونم اهل نجاتم کن خدایا روزی من کن کربلا را کاری برای نوکرا کن رزق محرم را عطا کن ماه کریم الوداع ما میرویم الوداع 🙏التماس دعای خیر ✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی 👇
. ✍ چشم های به در خداحافظ لحظات سحر خداحافظ روزهای مقدس رمضان لحظات غریب تا به اذان حال و احوال قبل افطاری قدرهای بلند بیداری چه قدر مانده است تا ساحل رمضان رفت ای دل غافل رمضان رفت کوله بارت چیست؟ نکند جز گناه در آن نیست؟ شب بیست و نهم بخوان و بسوز به خودت آمدی در این سی روز؟ کاری اصلا برای دل کردی؟ باید امشب به خویش برگردی روزها را مرور کن آری حاصلت چیست از چه بیزاری؟ از گناه و دروغ و صد رنگی؟ ای بمیری که مایهء ننگی ای بمیری من دروغ و ریا شب آخر شده به خویش بیا دست بردار از دغل بازی به چه چیزت هنوز می نازی؟ به گناهان بیشتر ز حدت؟ به فریب و به کارهای بدت؟ راه را اشتباه برگشتی باز هم با گناه برگشتی داشتی سوی دوست میرفتی آه با یک نگاه برگشتی نفس، بیچاره کرده ست تو را شب آخر شده به خویش بیا راه باز است تو نمی بینی میوه ی بغض را نمی چینی خویشتن را بشوی پس با اشک دست بر دامن توام یا اشک اشک تنها چراغ این راه است از مسیر درست آگاه است دست خود را بده به دست چراغ تا کبوتر شود دوباره کلاغ تا پر و بال در حرم بزند توی باب الرضا قدم بزند شب بیست و نهم چه مایوسی تو که مثل کبوتر طوسی گاه در پشت پنجره فولاد گاه در کنج صحن گوهرشاد دل تو سنگ مرمر حرم است تا به اذن دخول یک قدم است السلام علیک که دلتنگم ای بمیرم که مایه ی ننگم ای بمیرم که زائرت نشدم بیست و نه روز شاعرت نشدم به من خسته هم نگاهی کن دل من را دوباره راهی کن ⏹ .
. دیدی رمضان رفته و پر باز نکردم ماه تو گذشت عاشقی آغاز نکردم من پست غلامی تو احراز نکردم تا خیمه گَهِ سبز تو پرواز نکردم ساقی بده جامی که تو را درک نکردم شاید که دگر میکده را درک نکردم من لایق مهمانی ات ای یار نبودم من قابل الطاف تو ای یار نبودم بودم به حضور تو و انگار نبودم در محضر تو بودم و ای یار نبودم من بار دگر خسته و تنها شدم ای وای شرمنده ی تو یوسف زهرا شدم ای وای شبهای مناجات و دعا رفت ز دستم فیض سحرِ ذکر خدا رفت ز دست یک ماه نه یک عمر صفا رفت ز دستم هم سفرگی با شهدا رفت ز دستم جا مانده ترین رهرو این جاده منم من از پا و نفس بین ره افتاده منم من راضی شو ز من گرچه گنه کار و حقیرم بنگر به اَجِرناییِ احسانِ مجیرم بیمار گناهم چه کنم غافلم ای دوست بنما تو به در که عرفه شاملم ای دوست من جز تو کسی را گل زهرا نَسِتایَم شکرانه به جا آورم از این که گدایم با عشق تو میسوزم و میسازم و آیم تا آنکه زنی در حرمت قفل به پایم بر ما که فقیرانِ رهِ تزکیه هستیم عیدی بده ما مستحق فطریه هستیم ای آنکه تو صاحب به زمین و به زمانی هستی به کنار همه و باز نهانی فرزند رضا ضامن عشاق جهانی ای کاش نمازی به صف فطر بخوانی هرکس که از او قلب تو دلدار رضا شد داریم یقین روزیِ او کرب و بلا شد یادش بخیر لحظه ی افطار تشنگی نام حسین گفتنِ ما التزام شد دست ادب به سینه نهادم به سوی او اشکم روانم و ذکر لبم السلام شد وای از دمی که خنده ی کوفی جماعتان بر زخم بی شمار تنش التیام شد هرکس به نوبه ی خودش از او بها گرفت وقتی میان قتلگهش ازدحام شد وداع با ماه رمضان
4_5810015742648652244.mp3
15.33M
به نفسِ سید رضا نریمانی حالا که اومده شبای آخر بیا به حقِّ عاشقات صدام کن خودت میدونی خیلی رو سیاهم مهمونتو‌ مَحل بده نگاه کن شرمنده ی خوبیاتم، خدا جون دستای خالیمو‌ برات آوردم گناهامو ندید بگیر مهربون من که میدونم آبروتو بردم سرم پایینه از خجالت ولی ببین چشام ابری و بارونیه دل نگرونم برا این که دیگه لحظه های آخره مهمونیه چی میشه بیدار شم از این غفلتام باید دیگه خودم‌ رو‌ پیدا کنم بسه دیگه گناه، میخوام‌ دلم رو با گریه به حسین احیا کنم گریه برا منی که کم آوردم مثل دوای درد بی درمونه گریه خوبه فقط برای حسین خوش به حال چشمایی که گریونه گریه صلاحه و با چشم‌ گریون میخوام‌ برا آقام‌ غلامی کنم میخوام اگه بهم اجازه بده به محضرش عرض سلامی کنم سلام آقای مظلوم‌ و غریبم به درد تو‌ نمیخورم میدونم بغضِ زیارت گلومو‌ گرفته با گریه رو به حرمت میخونم کرب و بلات من و دیوونه کرده خیلی دلم خسته شده کاری کن این دلی که زدم به نامت سند سراغتو داره میگیره هرشب ناخود آگاه دلم میگه داد بزن ای امون‌از دل صبور زینب... .