. #امام_زمان_عج #مناجات لطفی کن و بیا شب هجران سحر شود چشمم به شوق دیدن چشم تو تر شود از بس که انتظار مرا پیر کرده است اصلا عجیب نیست کمانی کمر شود خو کرده ام به گریه درین کوی بی کسی جا دارد از تنم همه جانم به در شود زانو گرفته ام به بغل چون یتیم ها آرامِ هر یتیم کنار پدر شود اما خوشم در آتش عشقتو سوختم بلکه دلت بسوزد و وقت گذر شود بر سینه میزنم که نشد محرمت شوم کی سینه ام برای امامم سپر شود داری دلی به عشق تو آگاه میکنم این دیده را به پات قدمگاه می کنم.... ✍محمد حبیب زاده ۴۰۱/۱/۱۲ #امام_زمان https://eitaa.com/emame3vom/59644 .

. #ماه_رمضان #مناجات رمضان آمده و روی سیاه آوردم به سر دوش فقط بار گناه آوردم شنوا هستی و کل سخنم جز این نیست اشک از دیده به لب ناله و آه آوردم @emame3vom دل من جای حسین است قبولش بنما این دلِ سوخته را این همه راه آوردم زده ام قید خودم را به خودت رو زده ام در مبندی تو به رویم که پناه آوردم آمدم توبه کنم بنده ی خوبی باشم همه ام را به تمنای نگاه آوردم روزه ی اشک گرفتم که فقط گریه کنم به در خانه ی تو روی سیاه آوردم بندگی یاد بده خوب شود بندگی ام رمضان آمده برکت بده بر زندگی ام... ✍محمد حبیب زاده ۴۰۱/۱/۱۴ #مناجات_با_خدا .

. #شب_سوم_رمضان #ماه_رمضان #مناجات دومین روز روزه داری را یاد آلاله های در راهم یاد پاهای خار رفته و زخم می رود تا به آسمان آهم یاد حلقوم زخم خورشید و یاد زخم دو دیده ی ماهم یاد چشمانشان که بارانیست گریه بوده همیشه دلخواهم اشک من را به عرش خواهد برد چشم بی اشک را نمیخواهم با خودم هیچکس نیاوردم فقط این اشک بوده همراهم من ازین معجزات گریه عجیب وسط روضه خوب آگاهم دم افطار روضه می چسبد تشنه هر بار روضه می چسبد ✍محمد حبیب زاده ۴۰۱/۱/۱۵ .

. #حضرت_زهرا ما گرفتار شمائیم مدد یا زهرا عاشق کرببلاییم مدد یا زهرا دست بردامن پاک علی و آل زدیم که مددکار ولائیم مدد یا زهرا هر زمان مثل تو دلتنگ علی میگردیم با علی عقده گشائیم مدد یا زهرا انبیاء ریزه خور سفره احسان تواَند ما همه اینگونه گدائیم مدد یا زهرا هر دَم و بازدم از نام تو دَم میگوئیم زنده از آل عبائیم مدد یا زهرا دست بوس تو شده خاتم پیغمبرها خاک بوسان تو مائیم مدد یا زهرا عمر اولاد پیمبر ثمره عمرم کم ما هم اولاد شمائیم مدد یا زهرا شهدا عبد و غلام کرم زهرایند ما غلام شهدائیم مدد یا زهرا تا قیامت بخدا پرچم زهرا بالاست زیر این سایه بیائیم مدد یا زهرا روزی نیاید که تو با حیدر نباشی میترسم از آن لحظه ای که دیگر نباشی تو یاس من هستی ومن هم باغبانت ای کاش که پژمرده و پر پر نباشی وقتی صدای در شکستن را شنیدم خیلی دعا کردم که پشت در نباشی حاضر شدی آتش به گیسویت بیوفتد اما میان کوچه بی معجر نباشی من حاضرم جان دهم اما به جایش حتی تو یک لحظه در این بستر نباشی مردم نمیدانند قدر بودنت را اصلا برو اصلا همان بهتر نباشی روضه: با اینکه پیکرِ پسرش بوریا شود عریان به روی خاک بیابان رها شود با اینکه از قضیّه خبر داشت فاطمه با اینکه دردِ دست و کمر داشت فاطمه پا شد برای امرِ مهمی وضو گرفت آهی کشید و بغضِ بدی در گلو گرفت صندوقچه ی لباس و کفن را که باز کرد نفرین به اهل کوفه و شام و حجاز کرد میدید فاطمه شده پنجاه سال بعد در قتلگاه آمده سرباز اِبن سعد با نیزه اش به روی تن شاه میکشد نقشه برای پیروهن شاه میکشد زهرا که دید واقعه را سوخت عاقبت با آه و گریه پیروهنی دوخت عاقبت با بازوی شکسته ی خود... روزِ آخری با چشم نیم بسته ی خود... روزِ آخری پیراهن حسین خودش را قواره کرد گریه برای آن بدن پاره پاره کرد هر سوزنی که رفت به دستش دلش شکست میدید نیزه ای وسط سینه اش نشست پیراهنش همینکه به زیر گلو رسید در قتلگاه پنجه ی قاتل به مو رسید تا روی پیکر پسرش یک سپاه رفت خولی رسید و فاطمه چشمش سیاه رفت #بقچه .

روضه « با اینکه پیکر پسرش » شب اول #ماه_رمضان سال ۱۴۰۰ با مداحی حاج محمود کریمی حرم امام رضا علیه السلام

. #زمزمه #مناجات_با_خدا دل خسته از گناه من بنده ی عاصی و گنهکار تو هستم من خوارترین شاخه ی گلزار تو هستم در ماه صیام آمده ام با دل خسته مهمان سر سفره ی افطار تو هستم تو معبودی تو مولا تو بالایی تو والا تو هستی در تجلا تو نور مهر و ماهی الهی یا الهی .... ای آن که به عالم تو امید همگانی لطفی بنما بنده ی بیمار تو هستم ای درگه تو ، درگه درمانده ترین ها من بنده ی بیچاره ی دربار تو هستم من آن غرق گناهم گدای رو سیاهم بده یارب پناهم به سویم کن نگاهی الهی یا الهی با آن که ندارم سر و سامان ولی ای دوست عمری ست که در سایه ی دیوار تو هستم ای آن که تو سلطانی و من عبد ذلیلم من عبد خطاکارم و سربار تو هستم منم لبریز عصیان تویی لبریز احسان منم آلوده دامان تو بر بنده پناهی الهی یا الهی همواره گنه کردم و همواره ندیدی من بنده ی شرمنده ز رفتار تو هستم می دانی و می دانم ازین در نروم من با جُرم و خطا عبد وفادار تو هستم به کویت آمدم من اگر زار و بدم من به مولا رو زدم من تو بر حالم گواهی الهی یا الهی گویند تو را اهل نظر جمله ببینند مشتاق تو و لحظه ی دیدار تو هستم چون «یاسر» اگر زارم و دل خسته ولیکن در پرتو روحانی انوار تو هستم منم درمانده یارب که رخ گردانده یارب تو را می خوانده یارب به اشک روسیاهی الهی یا الهی ** #ماه_رمضان محمود تاری «یاسر»✍ https://eitaa.com/emame3vom/59651 👇

. #امام_زمان #ماه_رمضان #حاج_محمود_تاری #عطش_وصال ما غرق مناجاتیم ای اصل دعا بازآ چون اشک سحرخیزان بر دیده ی ما بازآ هر جا که گذر کردم پنهان ز نظر بودی تا آن که ببینم من رخسار تو را بازآ مولا نفسی ما را دریاب درین وادی ما تشنه لبیم اینجا ای آب بقا بازآ بی روی دل انگیزت ، وز هجر جگر سوزت هستیم درین محفل بی قدر و بها بازآ از تیر فراق تو خونین شده قلب ما خونین جگریم از غم ذکر تو شفا بازآ از هجر تو بیماریم افتاده ز پا ماییم تنها بود ای مولا نام تو دوا بازآ سائل من بیچاره در کوی تو آواره بنگر که تهیدستم ای بحر عطا بازآ ای صاحب ما بازآ غیر از تو امیدی نیست ما جمله فقیرانیم ای گنج سخا بازآ تو نور خداوندی تابیده و می تابی در جمع خدا جویان از بهر خدا بازآ بر منتظران بنگر ای صبح سپید ما خورشید هدایتگر معنای وفا بازآ هر شب دل یارانت با یاد تو می جوشد می جوشد و می گوید ای منجی ما بازآ «یاسر» شده سر گردان در کوی ولای تو او دیده به ره مانده ای کنز هُدا بازآ ** محمود تاری «یاسر»✍ ........................................... .

🕌 زیارت عاشورا 🎙 با نوای حاج مهدی رسولی