eitaa logo
امام حسین ع
27.7هزار دنبال‌کننده
435 عکس
2.3هزار ویدیو
2.2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
طبيبا وا مكن زخم سرم را مسوزان قلب زينب دخترم را طبيبا كارم از درمان گذشته كه آتش آب كرده پيكرم را طبيب.. نسخه ننويس كه بايد.. عجل برچيند امشب بسترم را... ............ طبیبا وا مکن زخم سرم را مسوزان قلب زینب دخترم را طبیبا کارم از درمان گذشته که آتش آب کرده پیکرم را طبیبا نسخه ننویسی که باید اجل بر چیند امشب بسترم را ببند آنگونه فرقم را که در قبر نبیند فاطمه زخم سرم را در و دیوار مسجد بود شاهد که من گفتم اذان آخرم را من آن یارم که شستم در دل شب تن خونین تنها یاورم را درود زندگی را گفتم آنروز که زد در کوچه قنفذ همسرم را شکاف زخم و ضعف تن به من داد نوید وصل حی داورم را از آن سوزم که امشب گوید آن پیر کجا برده فلک نان آورم را به (میثم) داده ام سوزی که گوید سخن های دل غم پرورم را
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. |⇦•راوی کرب و بلا دارد روایت می کند... و توسل به سلام الله علیها اجرا شده ۱۴۰۰ به نفس حاج مهدی رسولی ●━━━━━━─────── راوی کرب و بلا دارد روایت می کند از جدایی سر و تن ها حکایت می کند شد سکینه معنی اش آرامش قلب حسین بشنو از دریا زمانی که شکایت می کند چون روایت می کند از کربلا یک روضه اش تا همیشه مجلس مارا کفایت می کند نام زیبایش برای بردن قلب حسین با رقیه با علی اصغر رقابت می کند تا رقیه می رسد محو سکینه می شود هرچه می گوید حسین،عباس اطاعت می کند آه "اَیْنَ عمِّیَ الْعباسِ" او هم نکته ای ست که خیال بچه‌ها را آه راحت می کند درتمام راه هم بر ضرب و شتم بچه‌ها شمر فرمان می دهد خولی اطاعت می کند مهدی رحیمی زمستان من دختر حسین و ربابم سکینه ام اندر فراقش به فغان در مدینه ام دیدم گلان فاطمه یک یک فدا شدند سرها زپیکران شهیدان جدا شدند گفتم عمو تشنه ام، آبی رسان حرم رفت و دگرنیامد علمدارِ محترم دیدم سه شعبه تیرو گلوی برادرم در انتظار که سیراب کنندش، مادرم آه از وداع آخر بابا و دخترش گریان نشسته زار وغمین در برابرش فقط یه نفر میتونه حسین رو از بالای اسب پایین بیاره، اونم سکینه است، یه جوری پاهای اسب رو گرفته، هر چی ابی عبدالله ذوالجناح رو خواست حرکت بده، دید حرکت نمیکنه، خم شد حسین از بالایِ اسب، یهو دید نازدانه دورِ پاهایِ اسب رو بغل گرفته، بابا رو از اسب پایین آوُرد، صدا زد: بابا! " یَا اَبَتَاهُ! رُدَّنَا إلَی حَرَمِ جَدِّنِا " باباجان! مارو برگردون مدینه...* گفتم کجا می روی ای جان من مرو رحمی نما به دیده گریان من مرو آه از دمی که شیهه زد وآمد،آه آه اسبی به یال خونی وبی شاه، خیمه گاه گفتم که ذوالجناح سوارت چه کرده ای آن تشنه کام دار وندارت چه کرده ای بابای من تشنه بود،خورد آب یا که نه درآخرین دمش شده سیراب یا که نه اسماعیل تقوایی ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
@babolharam_net14000128-rasoli-roze.mp3
زمان: حجم: 2.14M
|⇦•راوی کرب و بلا دارد روایت می کند... و توسل به حضرت سکینه سلام الله علیها اجرا شده ماه مبارک رمضان ۱۴۰۰ به نفس حاج مهدی رسولی
. |⇦•دوباره آمده ام .. و اجرا شده ۱۴۰۱ به نفس سید مهدی حسینی ●━━━━━━─────── اللهم صل علی محمد و آل محمد لَاحَوْلَ وَ لَاقُوَّةَ إِلّا بِاللّٰهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ حسبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ نِعْمَ الْمَوْلَى‏ وَنِعْمَ النَّصِیرُ» «أَسْتَغْفِرُ اللّٰه ربی و اتوب الیه .. منی که هیچ کسی را ندارم الا تو دوباره آمده ام درد دل کنم با تو همین که با تو کمی درد دل کنم خوب است فقط برای تو ‌خود را خجل کنم خوب است کنار سفرۀ خود خلوتى به من دادى چه خوب فرصت هم صحبتى به من دادى چقدر حرف نگفته برای گفتن هست تو هم همیشه حواست به گریۀ من هست پناه بر تو از این خشکسالی آوردم برایِ عرض ادب دست خالی آوردم دلم گرفته، برایم نشانه ای بفرست برایِ بغض گلویم بهانه ای بفرست دوباره آمده ام سر به زیر گریه کنم نشسته ام بگذارید سیر گریه کنم دوباره مثل همیشه مرا بغل کردی همیشه مشکل من را فقط تو حل کردی اگرچه خسته ای و گرچه دلخوری از من همیشه مطمئنم دل نمی بُرى از من مرا ببخش اگر نامه ام سیاه شده بیا بگو به ملائک که اشتباه شده گدا رسیده بیا و کرم فروشی کن برای بندۀ خود باز پرده پوشی کن مرا ببخش اگر سمت معصیت رفتم بلد نبودم اگر راه را غلط رفتم «اَللّـهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضانَ الَّذي اَنْزَلْتَ فيهِ الْقُرْآنَ، وَافْتَرَضْتَ على عِبادِكَ فيهِ الصِّيامَ، صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَارْزُقْني حَجَّ بَيْتِكَ الْحَرامِ في عامي هذا وَفي كُلِّ عام، وَاغْفِرْ لي تِلْكَ الذُّنُوبَ الْعِظامَ، فَاِنَّهُ لا يَغْفِرُها غَيْرُكَ يا رَحْمنُ یاعَلاّم» الهی العفو ... اَللَّهُمَّ هَذَا شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أَنْزَلْتَ فِيهِ الْقُرْآنَ هُدًى لِلنَّاسِ وَ بَيِّنَاتٍ مِنَ الْهُدَى وَ الْفُرْقَانِ‏ وَ هَذَا شَهْرُ الصِّيَامِ وَ هَذَا شَهْرُ الْقِيَامِ وَ هَذَا شَهْرُ الْإِنَابَةِ وَ هَذَا شَهْرُ التَّوْبَةِ وَ هَذَا شَهْرُ الْمَغْفِرَةِ وَ الرَّحْمَةِ وَ هَذَا شَهْرُ الْعِتْقِ مِنَ النَّارِ وَ الْفَوْزِ بِالْجَنَّةِ وَ هَذَا شَهْرٌ فِيهِ لَيْلَةُ الْقَدْرِ الَّتِي هِيَ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَعِنِّي عَلَى صِيَامِهِ وَ قِيَامِهِ وَ سَلِّمْهُ لِي وَ سَلِّمْنِي فِيهِ‏ وَ أَعِنِّي عَلَيْهِ بِأَفْضَلِ عَوْنِكَ وَ وَفِّقْنِي فِيهِ لِطَاعَتِكَ وَ طَاعَةِ رَسُولِكَ وَ أَوْلِيَائِكَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِمْ‏ وَ فَرِّغْنِي فِيهِ لِعِبَادَتِكَ وَ دُعَائِكَ وَ تِلاَوَةِ كِتَابِكَ وَ أَعْظِمْ لِي فِيهِ الْبَرَكَةَ وَ أَحْسِنْ لِي فِيهِ الْعَافِيَةَ وَ أَصِحَّ فِيهِ بَدَنِي وَ أَوْسِعْ فِيهِ رِزْقِي وَ اكْفِنِي فِيهِ مَا أَهَمَّنِي وَ اسْتَجِبْ فِيهِ دُعَائِي وَ بَلِّغْنِي فِيهِ رَجَائِي‏ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَذْهِبْ عَنِّي فِيهِ النُّعَاسَ وَ الْكَسَلَ وَ السَّأْمَةَ وَ الْفَتْرَةَ وَ الْقَسْوَةَ وَ الْغَفْلَةَ وَ الْغِرَّةَ وَ جَنِّبْنِي فِيهِ الْعِلَلَ وَ الْأَسْقَامَ وَ الْهُمُومَ وَ الْأَحْزَانَ وَ الْأَعْرَاضَ وَ الْأَمْرَاضَ وَ الْخَطَايَا وَ الذُّنُوبَ‏ وَ اصْرِفْ عَنِّي فِيهِ السُّوءَ وَ الْفَحْشَاءَ وَ الْجَهْدَ وَ الْبَلاَءَ وَ التَّعَبَ وَ الْعَنَاءَ إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعَاءِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَعِذْنِي فِيهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ وَ هَمْزِهِ وَ لَمْزِهِ‏ وَ نَفْثِهِ وَ نَفْخِهِ وَ وَسْوَسَتِهِ وَ تَثْبِيطِهِ وَ كَيْدِهِ وَ مَكْرِهِ‏ وَ حَبَائِلِهِ وَ خُدَعِهِ وَ أَمَانِيِّهِ وَ غُرُورِهِ وَ فِتْنَتِهِ وَ شَرَكِهِ وَ أَحْزَابِهِ‏ وَ أَتْبَاعِهِ وَ أَشْيَاعِهِ وَ أَوْلِيَائِهِ وَ شُرَكَائِهِ وَ جَمِيعِ مَكَايِدِهِ‏ هنوز نیستم از کردۀ خودم راضی قبول کن اجلم را عقب بیندازی اگر که توبه نکرده اجل فرا برسد خدا کند که به دادم امام رضا برسد اگر بناست بمیرم چه حسرتى دارم هنوز من دو سه تا کربلا طلبکارم منى که لحظۀ افطارها نوا کردم دم غروب همش یاد کربلا کردم همیشه خواسته ام زیر پرچمش باشم غروب اول ماه محرمش باشم غروب اول ماه و غروب روز دهم بمیرم‌ از غم آن ضربۀ دوازدهم شاعر: محمدجواد پرچمی ــــــــــــــــــ .
@babolharam_netSh 2 Ramezan - Masjed Beheshti [1]-Segment 1.mp3
زمان: حجم: 21.66M
|⇦•دوباره آمده ام .. و مناجات با خدا اجرا شده شب دوم ماه مبارک رمضان ۱۴۰۱ به نفس سید مهدی حسینی
. رفتند که این نام سرافراز بماند بر مأذنه‌ها نام علی باز بماند رفتند که در این قفس تنگ، در این شهر یک پنجرۀ رو به خدا باز بماند رفتند که در دل، دلِ ما عشق نمیرد رفتند که زیبایی این راز بماند... هر کس به دلش شوق خطر هست بیاید هر کس که ندارد دل پرواز، بماند گفتند که اعجاز حسین است شهادت رفتند که این راهِ پُر اعجاز بماند 📝 .
. شعر اثر حاج مجتبی صمدی شهاب هرجوری بود خدایا به مهمونیت رسیدم با همه روسیاهی ماه رمضونو دیدم دادی اجازه تا که صدات کنم دوباره بنده تو جز گناه ره توشه ای نداره پیش تو از خجالت ببین که سر بزیرم اگه منو نبخشی باید برم بمیرم خدا چقدر کریمی گناهامو پوشوندی با همه نالایقی م به مهمونیت رسوندی دوستت دارم خدایا با فطرت و غریزی وای آگه این ماه بره گناهامو نریزی من تو رو می خونم با شرار آه سردم عمرم تموم شد و من بندگی ت نکردم کجا برم از اینجا هیچ کسی رام نمیده جز در خونه تو هیچ کسی جام نمیده خوب میدونم دلم رو به غیر تو سپردم شرمنده ام هزار بار من آبروت بردم صدبار میون دنیا تا که شدم گرفتار با بی مرامی محض کردم خدا رو انکار شدم تو امتحان معرفتت رفوزه حقشه بنده ت اگه توی آتیش بسوزه خوب میدونم هزار بار توبه هامو شکستم هرچی باشه دوباره در خونت نشستم اگه چه تو مسیرت پاهامو کج گذاشتم خودت میدونی با تو من دشمنی نداشتم فناشده جوونیم اینو خودم میدونم یه کاری کن همیشه بنده تو بمونم با یاد قبر تاریک در هول و در هراسم وای اگه این زودی ها کفن بشه لباسم دل شکسته من ساده و کاگلیه برگ برنده من محبت علیه .
امام حسین ع
🔰 بیانیه جامعه ایمانی مشعر خراسان رضوی در خصوص حمله به طلاب جهادگر و شهادت حجت الاسلام در حرم مطهر رضوی 🔸️بسم الله الرحمن الرحیم الَّذِينَ آمَنُوا وَ هَاجَرُوا وَ جَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللهِ وَ أُولَٰٓئِكَ هُمُ الْفَآئِزُونَ آنان‌كه ایمان آوردند و هجرت كردند و با اموال و جان‌هایشان در راه خدا به جهاد برخاستند، منزلتشان در پیشگاه خدا بزرگ‌تر و برتر است و فقط اینان‌اند كه كامیاب‌اند. توبه - ۲۰ قرآن کریم 🔸️ دست فتنه‌گران و خناسان از آستین جهالت و شقاوت بیرون آمد و مردی از تبار علم‌وعمل و روحانیت‌وجهاد به تیغ کینه به خون غلتید. حجت‌الاسلام محمد اصلانی که از خانواده مبارزه و شهادت و خود نیز مفتخر به شرف رزمندگی و جانبازی بود، با زبان روزه، در ماه میهمانی خدا و در حرم امام رئوف حضرت علی‌بن‌موسی‌الرضا علیه‌السلام، شهادت را در آغوش کشید. این شخصیت خدوم پس از سال‌ها تلاش خالصانه در عرصه‌های گوناگون، مردم‌داری و مستضعف‌نوازی و پیگیری مستمر برای مطالبه حقوق محرومان و رسیدگی به ولی‌نعمتان انقلاب اسلامی و مبارزه با فرقه‌های نفاق و انحراف، اکنون با شهادت مظلومانه به اوج شرافت رسیده است. 🔸️ بی‌شک او غرق در رحمت و رضوان الهی است و این خانواده و دوستان و همراهان او و همچنین جامعه مذهبی و انقلابی هستند که در حسرت فقدان او اندوهگین‌اند. جامعه ایمانی مشعر ضمن محکومیت این جنایت وحشیانه، شهادت این طلبه مکتب امام صادق علیه‌السلام را به ساحت مقدس حضرت ولی‌عصر ارواحنا له الفدا و همچنین محضر رهبر معظم انقلاب، علمای اسلام و جامعه متدین و مسلمان و خانواده و دوستان و همراهان ایشان تبریک و تسلیت می‌گوید و برای دو مجروح دیگر این حادثه طلب شفای عاجل می‌کند. 🔸️ بدون تردید این اقدام رذیلانه، تنها با هدف حذف یک یا چند شخصیت خدمتگزار نبوده است و اندیشه‌های خبیث پشت‌صحنه این جنایت، برافروختن آتش کینه‌های مذهبی و قومیتی را در نظر گرفته‌اند. اخبار و تحرکات رسانه‌ای موازی این حادثه و برخی وقایع دیگر هر ذهن هوشیاری را متوجه این نکته خواهد ساخت که این حادثه تلخ و غمبار، جزئی از یک طراحی بزرگ و پیچیده برای برهم‌زدن وحدت و آرامش و امنیت امت اسلامی و ایران است. ضمن تأکید بر ضرورت پیگیری این جنایت و مجازات سخت عاملان آن، لازم است همه مردم، به‌ویژه متدینان و غیرتمندان ملی و دینی به طراحی پیچیده دشمنان دین و کشور توجه داشته باشند و از هر رفتار و گفتاری که تکمیل‌کننده موفقیت این طراحی خبیثانه باشد پرهیز کنند. 🔹️وَ سَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوٓا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ 💠 جامعه ایمانی مشعر .
. برای در خیالم شد مجسم عالم شیرین تو روزگار سادۀ‌ تو، حجرۀ رنگین تو چشم بستم تا هجوم اشک را مخفی کنم چشم وا کردم بیاموزم کمی از دین تو درد دین داری و عمری خون دل قوتت شده داغ‌ها جاریست بر پیشانی پرچین تو بی‌تعلق، بی‌ریا، در خاک و خون افتاده‌ای سادگی، آزادگی، افتادگی آیین تو با خودم می‌گویم از این دو چه چیزی برتر است؟ خونِ بر عمامه یا عمامۀ خونین تو؟ می‌رود از سینه‌ات رنج تمام سال‌ها آن زمانی که می‌آید عشق بر بالین تو ✍ .