eitaa logo
امام حسین ع
17هزار دنبال‌کننده
389 عکس
1.9هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. توبه ای با نام زهرا میکنم این لحظه با شرمندگی گرچه میدانم نبودم مرد این میدان نکردم بندگی خسته ام از بس که کردم توبه و پشتش خطا،بازم گناه کوچه های این دلم را پشت هم مسدود کرد این زندگی میشود زندانی دستان پر مهرت کنی این بنده را؟؟؟ خیر من در بندگی باشد ندیدم خیر از این آزادگی گفته ای هر بار،آری توبه کن میبخشمت،گیرم که شد با چه رویی من ببینم روی تو با این همه شرمندگی مثل عطاری که بر دستان او مانده حناهایش منم میکنم توبه ولی سویم نمی آید چرا آسودگی بین روضه در میان کوچه ی سینه زنی وقت دعا فکر اینم کی رهایم میکنی از دست این دل مردگی https://eitaa.com/emame3vom/59966
‍ . |⇦•جان دهی یا جان ستانی... و توسل به علیه السلام اجرا شده ماه مبارک رمضان ۱۴۰۰ به نفس حاج محمود کریمی ●━━━━━━─────── *آقا قمر بنی هاشم، شبِ دهم، شبِ عاشورا، به همه ی اقوام، خواهرزاده ها، برادرزاده ها، گفتند: چه می کنید؟ آقا علی اکبر فرمودن: عموجان! شما امیر لشکر هستید، فرمود: تا ما زنده ایم از اصحاب نباید به میدان برن... آه از اون ساعتی که جوانِ امام حسین اومد تویِ خیمه وداع کنه، دلِ عمه ها پاره پاره شد، وقتی میخواست به میدان بره، بابا گفت: علی جان!...* جان دهی یا جان ستانی، از پدر با هر قدم این خرامان راه رفتن را، به زهرا رفته ای اینقدر شبیه به رسولِ خدا و مادرش فاطمه بود، وقتی به میدان آمد، پیرمردها عقب نشینی کردن، دشنام دادن به اِبن سعد، گفتن: به ما نگفته بودی داری به جنگ پیغمبر میای، اینقدر شبیه بود، اسبِ رسولِ خدا به کسی سواری نداد به غیر از علی اکبر...* جان دهی یا جان ستانی، از پدر با هر قدم این خرامان راه رفتن را، به زهرا رفته ای *جانِ حسینِ این پسر، گفت: بابا میخوای بری برو، خداحافظی هم کردی، اما چند قدم جلو چشمِ بابا راه برو، من سیر قد و بالات رو ببینم، علی رو در آغوش گرفت، علی رفت، آقا ابی عبدالله جمله ای فرمود:" اَللّهُمَّ اشْهَدْ عَلى هؤُلاءِ الْقَوْمِ، فَقَدْ بَرَزَ إِلَيـْهِمْ غُلامٌ اَشْبَهُ النّاسِ خَلْقاً وَ خُلْقاً وَ مَنْطِقاً بِرَسُولِكَ، كُنّا إِذَا اشْتَقْنا إِلى نَبِيِّكَ نَظَرْنا إِلى وَجْهِه" خدایا! تو شاهد باش، جوانی به سمت این قوم رفت، خَلقاٌ و خُلقاً و منطقاٌ شبیه به رسولت بود، هر موقع دلمون برا رسولِ خدا تنگ میشد، بهش نگاه می کردیم، می گفتیم: علی جان! بخند، علی جان! حرف بزن، علی جان راه برو...* در خیمه بود دست پدر سوی آسمان ناگه ز رزمگه صدایِ علی شنید *یه وقت شنید صدایِ علی اکبرش داره میاد"يا أَبَتاهُ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ، هذا جَدِّي رَسُولُ اللهِ قَدْ سَقانِي بِكَأْسِهِ الاَْوْفى..." باباجان! الان جدم رسول الله با یه کاسه ی آب من رو سیراب کرد که دیگه تشنه نمیشم، جدم می فرماید: حسین جان! تو هم بیا، برای تو هم آماده کردیم...حسین آمد سوار بر مرکب بشه...* پدر آمد به یاریش برود من بمیرم رکاب را گم کرد *چشمایِ اربابمون سیاهی رفت...* پسر بوتراب بین تراب نوه ی بوتراب را گم کرد جلد قرآن خویش پیدا کرد برگه های کتاب را گم کرد *چرا بدن اینقدر پاره پاره شد؟ علی اکبر، سرش رو گذاشت رویِ گردن اسب، چشماش رو بست، خون سر علی اکبر رویِ چشمایِ اسب رو گرفت، یه نانجیبی اومد مهار اسب رو گرفت، عوضِ اینکه اسب به خیمه برگرده، بُرد آخرِ لشکر که دستِ عباس بهشون نرسه، هرکی عقده داشت یه ضربه زد، تا رسید علی اکبر به انتهای لشکر، همین طوری تیکه تیکه می افتاد ازش...یک دشت پر از علی اکبر شد...* خیز بابا تا از این صحرا رویم اینک به سوی خیمه ی لیلا رویم این بیابان جای خواب ناز نیست ایمن از صیاد تیر انداز نیست *به آبرویِ علی اکبر الهی العفو...* ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
140002131eheyat-karmi-roze.mp3
2.95M
|⇦•جان دهی یا جان ستانی... و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده ماه مبارک رمضان ۱۴۰۰ به نفس حاج محمود کریمی
. عجل_الله چه مبارک سحریست آن سحری که شما فیض مدامم بدهی گره از کار دلم وا شدنیست گر جوابی به سلامم بدهی گریه کن بر غم تنهایی خود اَحدی مونس و غمخوار تو نیست کسی از این همه عاشق آقا همنشین دمِ افطار تو نیست به مناجات سحرگاهیِ خود به جهان چشمه ی نورت بطلب ما دعامان که ندارد اثری تو خودت امرظهورت بطلب منِ دلخسته به دنبال شما مانده ام در غم بی یار و کسی خجل از روی توام تا به ابد توبه ام می شکند با هوسی به منم مزه ی وصلت بچشان که ز هجران تو سوزد دل من بی تو آواره ی شهرم بخدا عشق تو گشته همه حاصل من آرزویم شده در دارِ جهان بشنوم صوت دل آرای تو را گر نشد در دل تاریکی قبر من ببینم رخ زیبای تو را ✍ .
. 🔸سی شب مناجات ماه مبارک رمضان ۱۴۴۳ _ شب پنجم 📆 زمان: 👈 چهارشنبه ١٧ فروردین ماه ۱۴۰۱ 🔷 با مداحی: 👈 کربلایی 👈 کربلایی علیرضا شریفی 🔊 بخش اول |ز همه خسته شدم، خستگی ام را در کن 🔊 بخش دوم دعای l فَوَعِزَّتِكَ لَوِ انْتَهَرْتَني ما بَرِحْتُ مِنْ بابِكَ 🔊 بخش سوم l حسین آقام، همه میرن تو میمونی برام 🔊 بخش چهارم l به روی شانه تو چند موی سوخته بود .
. 📋 از همه خسته شدم خستگی ام را در کن کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ از همه خسته شدم، خستگی‌ام را در کن مضطرم، لطف کن و فکرِ من مضطر کن بی‌پناهم، به جز این خانه پناهم ندهند من پناهنده شدم بر تو، مرا در بر کن گرچه رویم سیه و دامنم آلوده شده از خطایم بگذر، حال مرا بهتر کن حال اشکی بده من را که دلم بشکسته‌ست بعد از آن رحم بر این حال و به چشمِ تَر کن یارئوف از سر رأفت مددی کن بر من یاکریم از کرمت شامل این نوکر کن بر سر سفره‌ی تو آمده‌ام سفره گشا بین خوبانِ درت جای مرا گستر کن آمدم توبه کنم، قول دهم خوب شوم توبه‌ام را بپذیر حرف مرا باور کن کوچکم محضر تو ای تو بزرگ همگان من نه، اصلا نظرم حق یل خیبر کن به بزرگیِ علی دست منِ کوچک گیر قلب من را حرم فاطمه و حیدر کن علی و فاطمه بر روی حسین حساس‌اند نظری بر من نوکر به شه بی‌سر کن زخمی افتاده به گودال و تَنَش در خون است شِمر! صرف‌نظر از دِشنه و از خنجر کن خواهرش آمده از تل نَبُرد شه سر را رحم بر قلب پُر از خون چنین خواهر کن ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ .
. محمد علی بیابانی   قرار من چه کسی بعد تو قرار علیست پس از تو بانوی خانه! که خانه دار علیست   تو جسم و جان منی بین قبر خوابیدی و این مزار، مزار تو نه مزار علیست   دلیل خیسی این خاک، اشک نیست فقط کمی هم از عرق روی شرمسار علیست   تو یاس بودی و در باغ، پرپرت کردند عجیب نیست اسیر خزان، بهار علیست   پس از تو آنچه سپید است گیسوی حسن است پس از تو آنچه سیاه است روزگار علیست   غذای دیشبمان دستپخت زینب بود چنان تو و پدرت، دخترت کنار علیست   دری که سوخته، دارد هنوز می سوزد چرا که مستمع روضه های یار علیست   منم که ماندم و لبخند و طعنه ی یک شهر وگرنه خانه ی تو نزد کردگار علیست   به روی شانه ی تو چند موی سوخته بود نه موی سوخته بلکه طناب دار علیست محمد علی بیابانی .
4_5947013169187654278.mp3
1.53M
■■■◆■■■ تموم حاجتام / میون دستمه خدا خودت که میدونی /جدایی سختمه خدا شبای روضه و / شبای گریه و عزاس شبای غربته / مهدی فاطمه کجاس شاید که زائره / میون صحن کربلا شاید که اومده / نشسته در کنار ما به سینه میزنه / برا حسین سر جدا بیا بیا بیا عزیز فاطمه بیا _____________ بیا آقای من / همین شده دعای من رسیده آسمون / صدای ناله های من بیا بیا ببین / میباره اشکم از دوعین میگم تو ندبه ها / این الحسن این الحسین برای غربتت / میکشم آهی از جگر عزیز فاطمه / پس کی میای تو از سفر تو رو قسم میدم/ منو به نوکری بخر ◈◈◈◈▣◈◈◈◈ ●شاعر: مرتضی کربلایی✍ .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. آ خدا سنگینه بار گناهم چه کنم آ خدا اومدم تو این شبا توبه کنم آ خدا بدتر از منم مگه بنده ای هست آ خدا مثل من بندهء شرمنده ای هست؟؟ آ خدا کرم تو بیشتر از گناهمه آ خدا قسمت میدم تو رو به فاطمه آ خدا واسطه آوردم این شبا برات آ خدا یا حسین میگم و میزنم صدات آخدا سرم و رو مهر تربت میزارم آخدا من امام حسین خیلی دوست دارم آخدا عاشقم عاشق بین الحرمین آخدا گریه میکنم برا امام حسین سنگینه بار گناهم چه کنم آ خدا اومدم تو این شبا توبه کنم https://eitaa.com/emame3vom/59981 .👇
. ✍ ای مرا دلبر و دلدار! اَجِرنا مِنْ نار آمده عبد خطاکار! اَجِرنا مِنْ نار تا که گردیم سبک بال، الهی العفو تا که باشیم سبک بار! اَجِرنا مِنْ نار مُذعناً معترفا آمده ام! در وا کن بدم و می کنم اقرار! اَجِرنا مِنْ نار با بدی ها شده ام طرد! اغثنا یارب با گناهان شده ام خار! اَجِرنا مِنْ نار با کلاف دل بی طاقت و بی سامانم آمدم بر سر بازار! اَجِرنا مِنْ نار راه کج گرچه مرا دور ز درگاهت کرد حال برگشته ام ای یار! اَجِرنا مِنْ نار شد شب سیزدهم(چهاردهم، پانزدهم) یاد نجف افتادم به علی حیدر کرار! اَجِرنا مِنْ نار به سحرهای حرم اُنس گرفتم یعنی: به دم قدسی زوار! اَجِرنا مِنْ نار به همان مادر مظلومه و تنهایی که ماند بین در و دیوار! اَجِرنا مِنْ نار به سرشکی که روان گشت ز چشمانم با روضه ی داغی مسمار! اَجِرنا مِنْ نار به غم شام غریبان اباعبدالله که حرم گشت شرر بار! اَجِرنا مِنْ نار به همان طفل سه ساله که پس از غارت شد وسط شعله گرفتار! اَجِرنا مِنْ نار پیشمهاد ...................................................... .
. به مناسبت ۲۱ فروردین شهادت صیّاد شیرازی با پرستوها هم آوا میشوم راهی هفت آسمانها میشوم میکشم پر از زمین و از زمان رخت میبندم از این خاکیان کوچ باید کرد از روی زمین اوج باید داد دل را با یقین باید از بند و قفس آزاد شد صید گیسوی خمِ صیّاد شد هر که شد بند و گرفتار خدا میشود خود اُسوهء صیّادها یاد آن صیاد شیرازی بخیر یاد آن الگوی جانبازی بخیر یاد آن مرد دلاور میکنم یاد آن سردار لشکر میکنم چهره اش دیباچه ای از نور بود نبض جاویدان او پر شور بود موج میزد در صدایش اقتدار کوه از او یافت جانی استوار جامهء او جامهء ایثار بود یک تنه یک ارتش بیدار بود مردِ حقّ و عشقِ در تکرار بود خُلق و خوی او بسیجی وار بود با امام خویش در دلدادگی سر سپرده بود در آزادگی روح او خاکی تر از هر خاکریز بین میدان غُرشّی دشمن ستیز پیرو مولا ز اصل و ریشه بود او علی نام و علی اندیشه بود از خروشش خصم تار و مار بود نام او در چشم دشمن خار بود دل به مولا داد و خود صیّاد شد خیبر او تنگهء مرصاد شد بعد جبهه آمد از میدان و دشت مرد حق ، پیروز جنگ نفس گشت لحظه ای دلداهء دنیا نشد قطره امّا دور از دریا نشد رنگ دنیا پیش او زیبا نبود رفتنش دست منافق ها نبود نبض رفتن را میان سینه داشت با شهادت اُلفتی دیرینه داشت تا که لب زد بر شراب عاشقی زد ورق آخر کتاب عاشقی عاقبت اسباب وصلش جور شد رفت و از دنیا پرستان دور شد بین عصر زرق و برق و پول و زر بار خود را بست بهر یک سفر پیکرش افتاد در محراب خون عاقبت صیاد شد صید جنون یاد آن تشییع و آن پیکر بخیر یاد آن گلبوسهء رهبر بخیر پیش پای پیکرش آقا رسید خم شد و بوسید آن سرو رشید بوسه باید داد بر جسم شهید گل بباید ریخت از سرخ و سفید الغرض این دل هوایی میشود بازهم کرب و بلائی میشود وای از نعش جوانمرگ حسین اکبر آن شمشاد ضد برگ حسین وای از آن دم که آمد بر سرش دید تکه تکه جسم اکبرش هر طرف جسم علی را پاره دید خویش را در آن میان بیچاره دید مجتبی صمدی شهاب✍ .
. محروم از وصال چه شبهایی که بر من بگذرد ، از یار محرومم دل از کف میدهم از دیدن دلدار محرومم چه شبهایی که خواندم اَستَجب را با هزار امید ولی باز از اجابت در حریم یار محرومم چه شبهایی که طی می گردد و او را نمی بینم چرا رویش نمی بینم - وَ از دیدار محرومم حضور یار مثل عطر می ماند ، چرا یارب چنین از فیض عطر گلشن و گلزار محرومم نشسته بُغض سنگینی به روی سینه ی زارم غمی دارم به دل اما من از غمخوار محرومم اگر شب زنده داری می کنم افسوس و صد افسوس نمی دانم چرا از دیده ی بیدار محرومم دو دست مهربانش باعث آرامش است اما من از لطفی که دارد او به هر بیمار محرومم به بازار وصالش می رسانم خویش را یارب من از دیدار او حتی در این بازار محرومم گناه و غفلت و جرم و خطا و حال بُحرانی چه کردم با خودم کز دیدنش بسیار محرومم به عالم می رسد نور رخ ماهت ، چرا پس من ز ماه روی تو مولا ، به شام تار محرومم نه هستم لایق و نی قابل با تو سخن گفتن من از این که کنم با حضرتت گفتار محرومم شما از داغ جَد خویش خون می باری از چشمت من از چشمی که باشد در غمش خونبار محرومم به هر کس می رسد «یاسر» شمیمی از وجود او من از عطر وصال حجت دادار محرومم ** «یاسر» https://eitaa.com/emame3vom/59985 .......................................................... .
. الا ای تیرگی های شب ای خاموشی صحرا زمین ها آسمانها کهکشان ها گوش سر تا پا ببینید از دل بشکسته آوای که می آید که نزدیک است بنیاد فلک را بر کند از جا کدام افتاده از پائی به خاک تیره افتاد که گوئی خاک ، معشوق است و او چون عاشقی شیدا به پای نخل های کوفه اشک کیست میبارد ؟ که آب از چشمه چشمش بنوشد نخله خرما به گرد نخل ها در ظلمت شب گشتم و دیدم امیر المومنین را محوذات خالق یکتا نه خوش از حجیم و نی هوای جنتش بر سر نه در افسوس دیروز و نه در اندیشه فردا ز خشم افکنده بر اعضای دنیا لرزه و گوید که ای دنیا چه خواهی از علی عالی اعلا منه پوسیده دامت را به زیر پنجه شاهین میفشان دانه های پوچ خود را جانب عنقا تو و این خط و خال و عاشقان سینه چاک تو من و این اشک و آه و ناله و بیداری شب ها من از آغاز عمر خود طلاق دائمت گفتم ز چشم دورتر شو دور ، غری غیری ای دنیا نه سیراب از تو می گردند بلکه تشنه تر گردند اگر ریزی به کام تشنگان خود و صد دریا خدا داند ز کل گنج هایت دوست تر دارم که طفلی بی پدر لب وا کند گوید به من بابا بگرد ای آسمان دیگر نیابی رهبری چون من که با اشک فقیری شهریاری کند سودا به روز از تیغه شمشیر او خون عدو ریزد به شب از چشم گریانش ببارد اشک در صحرا ندارم بیم خیزد گر همه عالم به جنگ من ولی از گریه طفل یتیمی لرزدم اعضا اگر با حلقه های آهنینم سخت بر بسته کشانندم به اوج کوه ها بر سخره صما و گر از سیم و زر پر گردد این گردون و گویندم که از آن تو دنیا و تمام هست آن یکجا به مزد اینکه گیرم دانه ای را از دم موری به حق حق نیازارم ز خود مور ضعیفی را امیر مومنان و ظلم بر افتادگان هرگز علی مرتضی و رنج بر بیچارگان حاشا با مهر و وفا مردم زمن دیدند بی وقفه بی در پاسخم جور و جفا کردند بی پروا میان دوستان خود چنان تنهای تنهایم که شب با چاه ، دور از چشم یاران میکنم نجوا از آن کودک که دارد شوق بر پستان مام خود علی را مرگ خوشتر با چنین غم های جان فرسا چه شب هائی که نان دادم به سائل ها و بشنیدم که می گفتند یا رب از علی برگیر داد ما نه آن سائل مرا بشناخت در دامان تاریکی نه من در نزد او کردم برایش نام خود افشا تو هم دنیا چو آن سائل مرا نشناختی هرگز که خون کردی دل زار مرا پیوسته بی پروا تو ، بین دشمنان ، دست توانای مرا بستی تو حقم را گرفتی و نهادی در کف اعدا تو فرزند مرا در بین آن دیوار و در کشتی تو پیش چشم من سیلی زدی بر صورت زهرا تو دست ظلم بگشودی زدی برخانه ام آتش تو تنها حامیم را پشت در انداختی از پا ز من مخفی مکن ای چرخ دون پرور که می دانم همین شب ها به خون سر شود مظلومیم امضا همین شب ها به محراب دعا در مسجد کوفه به خاموشی گراید مشعل تابنده تقوی مکن مخفی زمن دنیا که خود آگاهم و دانم شود فرقم دو تا در راه ذات خالق یکتا همین شب ها چو شب های سیاه مسجد کوفه شود در ماتمم نیلی لباس زینب کبری علی از شدت عدل و مروت کشته شد (میثم) که جاوید است تا صبح قیامت عدل آن مولا حفظه الله✍ https://eitaa.com/emame3vom/59986 ....................................................... .
. ✅ شرح دعای روز هفتم 👇👇👇 اولين خواسته‌ ما در دعاي اين روز، ياري خداوند براي روزه گرفتن است؛ در باب فضيلت روزه گرفتن و به ويژه روزه ماه مبارك رمضان و اجر و پاداش آن، صحبت بسيار است. در اينجا به ذکر مطالب کوتاهی بسنده می کنيم: بايد به ياد داشته باشيم كه نتيجه روزه گرفتن "تقوا" است. قرآن كريم در آيه ۱۸۳ سوره مباركه بقره مي‌فرمايد: "يا اَيُهاالَّذينَ امَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمْ الصيام كَمَا كُتِبَ عَلَيَ الَّذينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُون". اين آيه به طور صريح بيان مي‌فرمايد كه مانند "امت‌هاي پيشين روزه بگيريد؛ شايد كه پرهيزگار شويد". پس نتيجه روزه در ماه مبارك رمضان، براساس مفاد اين آيه شريفه پرهيزگاري و تقواي الهي است. نکته دوم اينکه خداوند بالاترين پاداش را در بين اعمال عبادي، براي روزه مقرر فرموده است؛ چنانكه امام صادق (ع) فرمود كه خداوند فرموده است: "روزه براي من است و خودم پاداش آن را مي‌دهم". (وسائل الشيعه، ج۱۰، ص۴۰۳) بديهی است که، تمام پاداش‌هاي اعمال عبادي از طرف خداوند به ما مي‌رسد، اما اين بيان نوراني، حکايت از اجر بالاي روزه دارد كه خداوند مستقيما خودش را جزادهنده روزه‌دار معرفي مي‌كند؛ در ادامه همين روايت مي‌فرمايد: "روزه سپر بنده در روز قيامت است". (همان، ج۱۰، ص۴۰۳) همچنين امام صادق (ع) از اجداد بزرگوارش نقل فرمود: "براي هر چيزي زكاتي است و زكات بدن‌ها روزه است". (همان، ج ۴، ص۱۶۲) دومين حاجت ما در اين دعاي نوراني، توفيق قيام و شب‌زنده‌داري است. اگر چه قيام و بيداري شب از توصيه‌هاي اكيد اسلام، براي ارتقای درجه تقرب بندگان به سوي خداست، اما در ماه مبارك رمضان، شب زنده‌داري از اهميت ويژه ای برخوردار است. امام جعفر صادق (ع) دربارة عبادت در دل شب می فرمايد: "شرف مؤمن، قيام او در شب است". (همان، ج ۲، ص ۵۴) آن حضرت در سفارشي به يكي از اصحاب خويش فرمود: "قيام در شب براي عبادت را ترك مكن، زيرا خسارت زده كسي است كه از عبادت شب محروم بماند". (تهذيب ،ج ۲، ص۱۲۲) رسول مكرم اسلام (ص) نيز در بياني نوراني فرمودند: "بر شما باد به قيام در شب [براي عبادت] زيرا آن روش نيكان قبل از شما بوده است و همانا قيام در شب، وسيله تقرب به سوي خداوند، مايه آمرزش گناهان، دور كننده انسان از گناه و طرد كننده بدن از بيماري‌هاست". (بحارالانوار، ج ۸۴، ص۱۵۵) درخواست بعدي ما در دعاي اين روز، دوري از بيهودگي‌ها و گناهان است. اغلب انسان‌هايي كه تمايلات ديني و مذهبي دارند، تلاش مي‌كنند تا از گناهان و محرمات الهي اجتناب كنند، اما گاهي اوقات مشغول سخنان و يا حتي كارهاي بيهوده می شوند كه شايد در ظاهر گناه محسوب نشوند، اما در فرهنگ ديني ما مذموم و ناپسندند. قرآن كريم يکی از خصوصيات بهشت را دور بودن از سخنان بيهوده معرفي مي‌كند؛ آنجا كه مي فرمايد: "لا يَسْمَعُونَ فيها لَغْواً وَ لا كِذّاباً ؛ در آنجا نه بيهوده‌اي شنوند و نه تكذيبي" (سوره مبارکه نباء، آيه ۳۵) پيامبر اكرم (ص) در دعايشان از خدا مي‌خواستند و اين گونه می فرمودند: "به من رحم فرما تا در كارهاي بيهوده خود را به تكلّف نيندازم". (ميزان الحکمه، ج ۱۰، ص۱۸۰) و حضرت امير(ع) نيز درباره پرهيز از امور بيهوده هشدار داده و فرمودند: "بزرگ‌ترين تكلّف آن است كه به چيزهاي بيهوده بپردازي". (همان، ج ۱۰، ص۱۸۱) مسأله بيهوده سخن گفتن نيز از مناهی است بطوريکه پيامبر اكرم (ص) درباره بيهوده‌گويي فرموده اند: "نشانه فهميدگي مرد، اين است كه كمتر سخن بيهوده مي‌گويد". (ميزان الحکمه، ج ۱۰، ص۱۸۹) در روايت ديگري از همان حضرت نقل شده است: "بيشترين گناه را در روز قيامت آن مردمي دارند كه بيشتر سخنان بيهوه بگويند". (همان، ج ۱۰، ص۱۸۹) خواسته بعدي ما در اين روز دوام ياد خداست. در مورد ذكر و ياد پروردگار در شرح ادعيه روزهاي گذشته مطالبی ارايه شد. آنچه در فراز پايانی دعاي روز هفتم مورد توجه قرار گرفته است، دوام و ياد هميشگی خداست. به قول اين بيت معروف "رهرو آن نيست كه گه تند و گهي خسته رود / رهرو آن است كه آهسته و پيوسته رود". اين نگاه در اعمال عبادي نيز مصداق دارد و ديدگاه شريعت مبين اسلام، مداومت بر اعمال و اذكار الهي است تا بر پايه اين تداوم، اثري حاصل شود. رسول مكرم اسلام (ص) در اين خصوص تأکيد فرمودند: "محبوب‌ترين عمل در پيشگاه خداوند، مداوم‌ترين آنهاست؛ گرچه اندك باشد". (کنز الأعمال، ح ۵۳۰۹) مرحوم آيت‌الله كشميري(ره) از اساتيد بنام اخلاق و عرفان اسلامي معتقد بود اثر اذكار، هنگامي آشكار مي‌شود كه يك حول كامل، يعني يك سال از مداومت بر آنها گذشته باشد. (روح و ريحان) 📚 برگرفته از کتاب "تا آسمان" اثر دکتر حسین محمدی فام ۱۴۴۳ .
. جمعه و ماه مبارک ، تو کجایی آقا ؟ کاش می شد که همین جمعه بیایی آقا جمعه ها می رسد و میگذرد اما حیف چشم بر روی تو نائل نشود اما حیف بی تو در این رمضان کار دلم لنگ شود بر سر سفره ی افطار دلم تنگ شود سیزده قرن گذشت و نشد از تو خبری کاش من لایق دیدار تو گردم سحری تو بیا بهر ظهور و فرجت کاری کن بهر احیای فرج نیز مرا یاری کن تو ببین ذکر و دعایم که به جایی نرسد با نگاه تو دل من به صفایی برسد نکند آرزویِ دیدن تو دیر شود با فِراقت به خدا عاشق تو پیر شود جمعه ای رفت و دلم باز به یارش نرسید وای بر چشم و دلی که به نگارش نرسید به نبی و به حسن ، هم به علی و زهرا حضرت عشق بیا و قدمی رنجه نما . به تن غرقه به خون و به شهِ کرببلا جان به لب آمده ِای حضرت دلدار بیا ✍ .
خدیجه س افتخار اهلبت ع.خانواده پیامبر .رحلت ام المومنین حضرت خدیجه 1401.pdf
499.6K
⚫️ خدیجه س افتخار اهلبیت ع⚫️ ✅ شناخت خانواده پیامبر ص ✅ رحلت حضرت ام المؤمنین خدیجه س ۱۴۰۱ ♦️نگارنده : حجه الاسلام بیگدلو ✅ با نشر مطالب، اهلبیت ع را یاری کنیم. ✅ منبر: ۳۳۲ ۱۴۰۱/۱/۲۰ .
کانال تخصصی هروله_۲۰۲۲_۰۴_۰۹_۱۳_۰۲_۱۹_۲۸۱.mp3
1.51M
•دستامو بگیر آقای دلم.‌.. حاج مهدی رسولی دستامو بگیر آقای دلم اینبار اومدم با پای دلم با تو خودمو پیدا میکنم چشمامو برات دریا میکنم زیر علمت من قرصه دلم اما شب و روز میپرسه دلم کی میشه بازم پیش تو بیام حتی یه نفس حتی یه سلام ... خودمو نوکر در خونت شمردم تموم خونوادمو به تو سپردم آقا گه یه وقتایی جوونی کردم تو دستمو گرفتی من زمین نخوردم حسین آقام
490.6K
👆 ✅بند اول یَا صَاحِبَ مَنْ لا صَاحِبَ لَهُ یا دایم من لا دائم له نفسی بفداک یا نعم الامیر یَا رَاحِمَ مَنْ لا رَاحِمَ لَه دستامو بگیر سلطان کرم این دیوونه تو راهی کن حرم ✅بند دوم تو دین من و دنیای منی مجنون تو ام لیلای منی از کودکی ام من عبد توام تا زیر لحد آقای منی هر کس به کسی می‌نازد و من نازم به تو که مولای منی ...................................... اباعبدالله الحسین(ع) سینه می زنم، پای علمت خواب شبمه، صحن حرمت لطف تو منو، زنده می کنه روی سرمه، دست کرمت ای شاه کرم ای صاحب حرم آقا جان حسین قربونت برم ..... مظهر بقا، معنی حیات زندگی من، آقا به فدات تو زمونه ی، فتنه و ریا هیئته شماس، کشتی نجات دستامو بگیر یا نعم الامیر دستام خالیه یا نعم النصیر ..... هر کی که برات، سینه می زنه هر کی که برات، گریه می کنه می تونه بگه، مادر حسن مادر حسین، مادر منه عبدم نوکرم خاکِ قنبرم بابامه علی زهراس مادرم