eitaa logo
امام حسین ع
19.3هزار دنبال‌کننده
401 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
|⇦• روضه و توسل ویژۀ ایام شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شبِ سوم ماهِ محرم سال 1398 به نفسِ حاج سید مجید بنی فاطمه✨ •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• @emame3vom •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• برید کنار میخوام سَرُ ببینم زخمایِ روزِ آخر رو ببینم جلو چشامُ نگیرید که میخوام پارگی هایِ حنجرُ ببینم "مَن الَّذی ایتَمنی "بابایی دیگه تو آغوشِ منی بابایی این همه جا رفتی دلت نیومد به دخترت سر نزنی بابایی لبای غرق خون با تو چه کرده چوب خیزرون زده چه ضربه ای شکسته دندونِ تو از همون حالا که اومدی کنار من بمون جایِ طناب رو تنمِ بابایی زخمیِ دور گردنم بابایی محلۀ یهودیا شلوغ بود کاشکی فقط میزدنم بابایی میون نامسلمونا حَرم رفت اِنقده اونجا داد زدن سرم رفت کاشکی فقط میزدنم بابایی یه دسته موهام با گُل سَرم رفت شبی که گُم شدم ، صدا زدم نزن میام خودم سوخت بابا چادری که خریدی برا تولدم کبودِ چشمم از شبی که گم شدم *تو شام چی گذشت که گریه می کرد هی می فرمود : الشام .. الشام .. بابا شامیا خواستن غرورِ مارو بشکنن .. نانجیب گفت از بدترین محله ردشون کنید محلۀ یهودیا .. یه جوری دف میزدن ، پایکوبی میکردن همه بچه ها ترسیده بودن .. (به امام حسین اوج روضه همینه .. ) دامنِ عمه رو گرفت گفت عمه .. کاش عمو عباسم بود .. کاش علی اکبر بود عمه .. عمه اگه بابامُ ببینم میگم پاهام درد میکنه .. اگه بابامُ ببینم میگم از ناقه افتادم .. عمه اول گله گی زجر رو میکنم .. آخه نصف شب وقتی تو بیابون افتادم نگفت این بچه اس .. نگفت این دخترِ .. تا اومد جلو اول یه سیلی تو صورتم زد ... بابا گوشم درد میکنه ...* . ┄┅═✧❁۞══۞❁✧═┅┄ ✅ @emame3vom
Babolharam banifateme-98-3-1.mp3
8.65M
|⇦• روضه و توسل ویژۀ ایام شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شبِ سوم ماهِ محرم سال 1398 به نفسِ حاج سید مجید بنی فاطمه✨ @emame3vom •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
|⇦• روضه و توسل ویژۀ ایام شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شبِ سوم ماهِ محرم سال 1398 به نفسِ کربلایی سید مجید بنی فاطمه✨ •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• @emame3vom •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• به جرم اینکه ندارم پدر زدن مرا شبیه مادرِ در پشتِ در زدن مرا خبر نداشتم این ها چقدر نامردند خبر نداشتم و بی خبر زدند مرا خدا كند كه عمویم ندیده باشد، چون پدر درست همین دور و بر زدند مرا پدر، وقت غذا تازیانه می آمد نه ظهر و شام كه حتی سحر زدند مرا سرم سلامت از این كوچه ها عبور نكرد چقدر مثلِ تو ای همسفر زدند مرا چه بینِ طشت، چه بر نیزه ها زدند تو را چه در خرابه، چه در رهگذر زدند مرا چه چشم زخم، چه زخمِ زبان، چه زخمِ سنان اگر نظر كنی از هر نظر زدند مرا فقط نه كعبِ نِیّ و تازیانه و سیلی سپر نداشتم و با سپر زدند مرا پدر من از سرِ حرفم نیامدم پائین پدر پدر گفتم هر قَدر زدند مرا مگر به یادِ كه افتاده اند دشمن ها كه بینِ این همه زن بیشتر زدند مرا؟ زدند مادرتان را چهل نفر یكبار ولی چهل منزل صد نفر زدند مرا شاعر : . ┄┅═✧❁۞══۞❁✧═┅┄ ✅ @emame3vom
Babolharam banifateme-98-3-2.mp3
3.98M
|⇦• #قسمت_دوم روضه و توسل ویژۀ ایام شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شبِ سوم ماهِ محرم سال 1398 به نفسِ حاج سید مجید بنی فاطمه✨ @emame3vom •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
. |⇦• روضه و توسل ویژۀ ایام شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شبِ سوم ماهِ محرم سال 1398 به نفس حاج سید مجید بنی فاطمه✨ •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• @emame3vom •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• خوش اومدی تو از سفر بابا تو رو خدا منو ببر کجا یهو تو بی خبر بابا گذاشتی رفتی ... دیگه تمومه گریه و زاری تمومه این شبایِ بیداری آخه نگفتی دختری داری گذاشتی رفتی ... نذار بازم بهم جسارت شه همین لباسِ پاره غارت شه منو ببر که عمه راحت شه بابا .. بابایی .. *هی میگفت عمه دلم برا بابام تنگ شده .. عاقبت اومدن جلو خرابه گفتن چرا سر صداس .. گفتن برید کنار .. کی بود باباشُ میخواست .. یه طشتی رو جلو بچه گذاشتن .. بچه ترسیده .. ناخنها شکسته .. میگفت عمه من غذا نمیخوام .. آخه تقصیر نداره .. سری که توی تنورِ بویِ نون گرفته .. گفتن مگه باباتُ نمیخوای .. این روپوش کنار بزن .. تا روپوشُ کنار زد .. یه مرتبه بچه بغض کرد ... عمه این بابای منه ..!! بابا همیشه دخترت رو بغل میگرفتی ، حالا باید من بغلت کنم .. بابا ببخش دستام توان نداره ..آخه از رو ناقه افتادم .. شروع کرد موهای بابا رو با پنجه هاش شونه کردن .. نگاه به لب و دندون بابا کرد .. ارباب مقاتل میگه اینقدر با مشت به دهنش زد .‌. دختری که از کربلا تا شام بهانۀ بابا رو گرفته .. یه وقت دیدن دیگه صداش نمیآد .. سر یه طرف .. این دختر یه طرف .. هر چی زینب سلام الله علیها میگفت : رقیه ..!! بابات اومده ... مگه نمیگفتی دلم برای بابا تنگ شده .. همچین که دستشُ آورد بالا دید جون نداره .. دید دستهاش سرد شده .. گفت زن ها بیایید .. باباش اومد بردش ...* . ┄┅═✧❁۞══۞❁✧═┅┄ ✅ @emame3vom .
Babolharam banifateme-98-3-3.mp3
4.36M
|⇦• روضه و توسل ویژۀ ایام شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شبِ سوم ماهِ محرم سال 1398 به نفسِ حاج سید مجید بنی فاطمه✨ •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
👈🏼👈🏼 خطبه‌ی امام سجاد علیه‌السلام در شام: "ای مردم! خداوند به ما شش خصلت عطا فرموده و ما را به هفت ویژگی بر دیگران فضیلت بخشیده است: به ما ارزانی داشت علم، بردباری، سخاوت، فصاحت، شجاعت و محبت در قلوب مؤمنین را. 🔸و ما را بر دیگران برتری داد به اینکه پیامبر بزرگ اسلام، صدیق، جعفر طیار، شیر خدا و شیر رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، و امام حسن و حسین (علیهماالسلام) دو فرزند بزرگوار رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) را از ما قرار داد. 🔸(با این معرفی کوتاه) هر کس مرا شناخت که شناخت، و برای آنان که مرا نشناختند با معرفی پدران و خاندانم خود را به آنان می‌شناسانم. 🔸ای مردم! من فرزند مکه و منایم. من فرزند زمزم و صفایم. من فرزند کسی هستم که حجرالاسود را با ردای خود حمل و در جای خود نصب فرمود. من فرزند بهترین طواف و سعی کنندگانم. من فرزند بهترین حج گزاران و تلبیه گویان هستم. من فرزند آنم که بر براق سوار شد. من فرزند پیامبری هستم که در یک شب از مسجد الحرام به مسجد الاقصی سیر کرد. من فرزند آنم که جبرئیل او را به سدرة المنتهی برد و به مقام قرب الهی و نزدیکترین جایگاه‏ مقام باری تعالی رسید. 🔸من فرزند آنم که با ملائکه آسمان نماز گزارد. من فرزند آن پیامبرم که پروردگار بزرگ به او وحی کرد. من فرزند محمد مصطفی و علی مرتضایم. من فرزند کسی هستم که بینی گردنکشان را به خاک مالید تا به کلمه توحید اقرار کردند. من پسر آن کسی هستم که برابر پیامبر با دو شمشیر و با دو نیزه می‌‏رزمید. و دو بار هجرت و دو بار بیعت کرد، و در بدر و حنین با کافران جنگید، و به اندازه چشم بر هم زدنی به خدا کفر نورزید. 🔸من فرزند صالح مؤمنان و وارث انبیا و از بین برنده مشرکان و امیر مسلمانان و فروغ جهادگران و زینت عبادت کنندگان و افتخار گریه کنندگانم. 🔸من فرزند بردبارترین بردباران و افضل نمازگزاران از اهل بیت پیامبر هستم. من پسر آنم که جبرئیل او را تأیید و میکائیل او را یاری کرد. من فرزند آنم که از حریم مسلمانان حمایت فرمود و با مارقین و ناکثین و قاسطین جنگید و با دشمنانش مبارزه کرد. من فرزند بهترین قریشم. 🔸من پسر اولین کسی هستم از مؤمنین که دعوت خدا و پیامبر را پذیرفت. من پسر اول سبقت گیرنده‏ای در ایمان و شکننده کمر متجاوزان و از میان برنده مشرکانم. من فرزند آنم که به مثابه تیری از تیرهای خدا برای منافقان و زبان حکمت عباد خداوند و یاری کننده دین خدا و ولی امر او، و بوستان حکمت خدا و حامل علم الهی بود. او جوانمرد، سخاوتمند، نیکوچهره، جامع خیرها، سید، بزرگوار، ابطحی، راضی به خواست خدا، پیشگام در مشکلات، شکیبا، دائما روزه‏دار، پاکیزه از هر آلودگی و بسیار نماز می‌خواند. 🔸 او رشته نسل دشمنان خود را از هم گسیخت و شیرازه گروه‌های کفر را از هم پاشید. او دارای قلبی ثابت و قوی و اراده‏ای محکم و استوار و عزمی راسخ بود وهمانند شیری شجاع که وقتی نیزه‏‌ها در جنگ به هم در می‏‌آمیخت آن‌ها را همانند آسیا خرد و نرم و بسان باد آن‌ها را پراکنده می‏ساخت. او شیر حجاز و آقا و بزرگ عراق است که مکی و مدنی و خیفی و عقبی و بدری و احدی و شجری و مهاجری است، که در همه این صحنه‏‌ها حضور داشت. 🔸 او سید عرب است و شیر میدان نبرد و وارث دو مشعر، و پدر دو فرزند: حسن و حسین. آری او، همان او (که این صفات و ویژگی‌های ارزنده مختص اوست) جدم علی بن ابی طالب است. 🔸 آنگاه گفت: من فرزند فاطمه زهرا بانوی بانوان جهانم. من فرزند حسین شهید کربلایم. @emame3vom من فرزند علی مرتضی و فرزند محمد مصطفی و پسر فاطمه زهرایم. و فرزند خدیجه کبرایم. من فرزند سدرة المنتهی و شجره طوبایم. من فرزند آنم که در خون آغشته شد، و پسر آنم که پریان در ماتم او گریستند. و من فرزند آنم که پرندگان در ماتم او شیون کردند. و آنقدر به این حماسه مفاخره آمیز ادامه داد که شیون مردم به گریه بلند شد! 🔸 یزید نگران شد و برای آنکه مبادا انقلابی صورت پذیرد به مؤذن دستور داد تا اذان گوید تا بلکه امام سجاد علیه‌السلام را به این نیرنگ ساکت کند!! مؤذن برخاست و اذان را آغاز کرد. همین که گفت: الله اکبر، امام سجاد علیه السلام فرمود: چیزی بزرگتر از خداوند وجود ندارد. و چون گفت: اشهد ان لا اله الا الله، امام علیه‌السلام فرمود: موی و پوست و گوشت و خونم به یکتایی خدا گواهی می‌‏دهد. و هنگامی که گفت: اشهد ان محمدا رسول الله، امام علیه‌السلام بجانب یزید روی کرد وفرمود: این محمد که نامش برده شد، آیا جد من است و یا جد تو؟! اگر ادعا کنی که جد توست پس دروغ گفتی وکافر شدی، و اگر جد من است چرا خاندان اورا کشتی وآنان را از دم شمشیر گذراندی؟! سپس مؤذن بقیه اذان را گفت ویزید پیش آمد ونمازظهر را خواند. 📚بحارالأنوار،ج۴۵ص۱۳۸ 🆔 @emame3vom
6992056_591.mp3
3.26M
❤️ #مداحی #اربعین #کربلا 🎤 سید مجید بنی فاطمه 💠 نوحه شور دلتنگی یعنی حال من متن نوحه وقتی دلتنگم نمیشه برم مجید بنی فاطمه ───┤ ♩♬♫♪♭ ├─── وقتی دلتنگم نمیشه برم؛ من آروم میشم با عکس حرم ●♪♫ قلبم محتاجه یه جرعه نفس؛ من باشم با تو ●♪♫ همین، منو بس… ●♪♫ دلتنگی یعنی حالِ من؛ دلتنگی شد وبالِ من ●♪♫ دلتنگی سخته؛ واسه اون که هوایی میشه ●♪♫ بیتابی یعنی گریه هام؛ بیتابی بغض تو صدام ●♪♫ بیتابی؛ یعنی نوکرت کربلایی میشه ●♪♫ حرم حرم حرم… من و اشک و آه! ●♪♫ حرم حرم حرم… من و خیمه گاه… ●♪♫ حرم حرم حرم… من و قتلگاه… ●♪♫ وقتی دلتنگم نمیشه برم؛ من آروم میشم با عکس حرم ●♪♫ قلبم محتاجه یه جرعه نفس؛ من باشم با تو ●♪♫ همین، منو بس… ●♪♫ دلتنگی یعنی حالِ من؛ دلتنگی شد وبالِ من ●♪♫ دلتنگی سخته؛ واسه اون که هوایی میشه ●♪♫ بیتابی یعنی گریه هام؛ بیتابی بغض تو صدام ●♪♫ بیتابی؛ یعنی نوکرت کربلایی میشه ●♪♫ حرم حرم حرم… من و اشک و آه! ●♪♫ حرم حرم حرم… من و خیمه گاه… ●♪♫ حرم حرم حرم… من و قتلگاه… ●♪♫ ───┤ ♩♬♫♪♭ ├─── @emame3vom
✅ دل که می‌گیرد دو چشم‌ تر ... ▶️ سبک گریزبه حضرت رقیه ۱۳۹۸ کربلایی مجتبی رمضانی دل که می‌گیرد دو چشم تر به دادم می‌رسد در زمان فقر این گوهر به دادم می‌رسد وسع کم هرگز برای ما فقیران ننگ‌ نیست دست من خالی که باشد سر به دادم می‌رسد دست بردارید مردم از سر من چون که من دلبری دارم که او بهتر به دادم می‌رسد من سراغ هر کسی رفتم دلم را زد شکست غالبا این وقت‌ها مادر به دادم می‌رسد فاطمه میلش که باشد وضع بر میگردد و مرتضی با ظرفی از کوثر به دادم می‌رسد حتم دارم قبل حتی حضرت خیر النساء دختری دردانه در محشر به دادم می‌رسد .
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام الله علیها زود می پیچد به هر سو بوی موی سوخته بر مشامم میرسد هر لحظه بوی سوخته @emame3vom ردی از سیلی نمی ماند به روی آفتاب محو میگردد کبودی‌های روی سوخته آبله سر وا کند میسوزد از هر قطره آب کار آتش میکند آب وضوی سوخته سعی بیجا میکند وضع گره را کورتر دست شانه میکند از ریشه موی سوخته جامه ی آتش گرفته سخت می چسبد به تن دردسر ساز است دفن و شستشوی سوخته سوخت لب‌هایت شبیه موی و رویت نیمه شب تا گرفتی بوسه ای از آن گلوی سوخته 🔹 🔹
سلام الله علیها اینجا بهانه ها خودشان جور می شوند کافی ست زیر لب پدرت را صدا کنی کافی ست یک دو بار بگویی گرسنه ام یا ناله ای به خاطر زنجیر پا کنی -- اصلا نه، بی بهانه زدن عادت همه ست حرف گرسنگی نزدم باز هم زدند دیدم که بر لبان تو می خورد پشت هم چوب تری که قبل لبت بر سرم زدند -- آن قدر پیش طفل تو خیرات ریختند نان های خشک خانه یشان هم تمام شد امروز هم به نیت تفریح آمدند عمه کجاست چادر من؟ ازدحام شد -- صبح و غروب و شام که فرقی نمی کند ما را خلاصه غالب اوقات می زنند یک در میان به روی من و عمه می خورد سنگی که سمت خیمه ی سادات می زنند -- @emame3vom از آن شبی که زجر مرا دست عمه داد لکنت زبان من، نه، مداوا نمی شود پیر زنی که موی مرا می کشید گفت زلفی که سوخته گرهش وا نمی شود -- دستی بکش به زبری رویم که حق دهی نامرد های شام چه مردانه می زنند سنگین شده ست گوشم و بهتر که نشنوم بر روی قیمت اسرا چانه می زنند 🔹 🔹 @emame3vom
🛑 گفت: راستی جبهه چطور بود؟ گفتم : تا منظورت چه باشد .🙃 گفت: مثل حالا رقابت بود؟🤔 گفتم : آری. گفت : در چی؟ 😳 گفتم :در خواندن نماز شب.😊 گفت: حسادت بود؟ گفتم: آری. گفت: در چی؟ 😮 گفتم: در توفیق شهادت.😇 گفت: جرزنی بود؟ 😳 گفتم: آری. گفت: برا چی؟ گفتم: برای شرکت در عملیات .😭 گفت: بخور بخور بود؟😏 گفتم: آری .☺ گفت: چی میخوردید؟ 😏 گفتم: تیر و ترکش 🔫 گفت: پنهان کاری بود ؟ گفتم: آری . گفت: در چی ؟ گفتم: نصف شب واکس زدن کفش بچه ها .👞 گفت: دعوا سر پست هم بود؟ گفتم: آری . گفت: چه پستی؟؟ 🤔 گفتم: پست نگهبانی سنگر کمین .💂 گفت: آوازم می خوندید؟ 🎙 گفتم: آری . گفت: چه آوازی؟ گفتم:شبهای جمعه دعای کمیل . گفت: اهل دود و دم هم بودید؟؟ 🌫 گفتم: آری . گفت: صنعتی یا سنتی؟؟ 😏 گفتم: صنعتی ، خردل ، تاول زا ، اعصاب💀☠ گفت: استخر هم می رفتید؟ 💧 گفتم: آری ... گفت: کجا؟ گفتم: اروند، کانال ماهی ، مجنون .🌊 گفت: سونا خشک هم داشتید ؟ گفتم: آری . گفت: کجا؟ گفتم:تابستون سنگرهای کمین ،شلمچه، فکه ،طلائیه. گفت: زیر ابرو هم برمی داشتید؟ 🙄 گفتم: آری گفت: کی براتون برمی داشت؟😏 گفتم: تک تیرانداز دشمن با تیر قناصه .😞 گفت: پس بفرمایید رژ لبم میزدید؟؟😏😏 گفتم: آری خندید و گفت: با چی؟ گفتم: هنگام بوسه بر پیشونی خونین دوستان شهیدمان😭😔 سکوت کرد و چیزی نگفت... 🌹ياد و خاطره بسیجیان بی نام و بی ادعای دفاع مقدس گرامي باد
|⇦• سینه زنی زمینه زیبا ویژۀ ایام شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شبِ سوم ماهِ محرم سال 1397 به نفسِ حاج سید محمد جوادی✨ •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈ @emame3vom •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• بابا ، یتیمی سخته خدایی نبودت عذابِ امشب ، خرابه سرد و حالِ رقیه خرابِ عزیزِ دلم ، الهی بمیرم برایِ سرت شبیه ت شدم ، شکسته سر من فدایِ سرت بابایی حسین .. بابایی بابایی بابایی حسین .. _______ اینجا ، همه شکستن و از غمِ هجرِ تو خسته ن رفتی ، اومدن و دو تا دستایِ عمه رو بستن نبودی بابا ، نبودی چه زجری کشیدیم بابا نبودی بابا ، چه حرفایی که ما شنیدیم بابا عزیزِ دلم ، الهی بمیرم برایِ سرت شبیه ت شدم ، شکسته سر من فدایِ سرت بابایی حسین .. بابایی بابایی بابایی حسین .. ______ بابا ، یتیمی سخته خدایی نبودت عذابِ امشب ، خرابه سرد و حالِ رقیه خرابِ عزیزِ دلم ، الهی بمیرم برایِ سرت شبیه ت شدم ، شکسته سر من فدایِ سرت بابایی حسین .. بابایی بابایی بابایی حسین .. ابتا یا حسین .. ابتا یا حسین .. ┄┅═✧❁۞══۞❁✧═┅┄ ✅
Babolharam Javadi.mp3
6.51M
|⇦• سینه زنی زمینه زیبا ویژۀ ایام شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شبِ سوم ماهِ محرم سال 1398 به نفسِ حاج سید محمد جوادی @emame3vom •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
8797252_571.mp3
5.67M
🎧🔻🎧 🎧 #سبک_زمینه👆 🎤کربلایی حنیف #طاهری👌 (دیر اومدی پیر شدم) #حضرت_رقیه س🏴 #ماه_صفر🏴 ♻️ #پیشنهاد_دانلود 💯 ╭┅───────┅╮ 🎤 @emame3vom 🎤 ╰┅───────┅╯
8619026_267.mp3
10.62M
@emame3vom 🎧 #سبک_زمینه 👆 🎤حاج سیدمجید #بنی_فاطمه👌 📝 #متن_نوحه 💯 با همین صورت تب دارم با تن خسته و بیمارم تاخود صبح کنارت بابا بیدارم باید که انتقامتو بگیرم ولی نمیتونم اخه اسیرم میخام مثل عمو واست بمیرم چی شد مگه دین ندارن دنیامو ازم گرفتن خوش بود روزگارم اما #بابامو_ازم_گرفتن ـــــــــــــــــ🔸ــــــــــــــــ راس خونین تو تو طشته جسم صد پارتم رو دشته عمه جونم بیا بابایی برگشته عجب بساط روضه ای علم شد ویرونه  با سر تو محترم شد تو اومدی خرابه هم حرم شد با معجر پاره بستم زخمای زیر گلوتو با اشک چشام میشورم خاکستر روی موتو ـــــــــــــــــ🔸ـــــــــــــــــ هر چقدر که زمین افتادم یا اگه صد دفعه جون دادم زیر و رو کردم این شهر رو با فریادم اگه الی الابد بسوزه گوشم لباس پاره پاره هم بپوشم علم رو میبرم به روی دوشم از هر سفری که رفتی داری رو سرت نشونه این ها اثر تنوره این بوسه خیزرونه #بابامو_ازم_گرفتن ــــــــــــــــــــــــــــــــ #حضرت_رقیه س🏴 #ماه_صفر🏴 ╭┅───────┅╮ 🎤 @emame3vom 🎤 ╰┅───────┅╯
. @emame3vom به پای تو جوونی دادم حسین زِ کرده ی خودم چه شادم حسین اجازه دادی که فدات شَم آقا محبتت نمیره یادم حسین آقا تورو قسم به مادرت دستم نذار جداشه از درت جز تو کسی نداره نوکرت فدای ناله ی غریب مادرت ... آقام آقام آقام آقام ثارالله ، ابی عبدالله ... رو فرش روضه هات قدم میزنم دل از دو دنیا به خدا میکَنم روزیِ هر هفته شده یا حسین شمارو تو عرش خدا دیدنم آقا منم گدای روضه هات هستم شفا گرفته ی چشات حتماً همیشه پشتمه دعات دلم میخواد بشم فدای بچه هات ... آقام آقام آقام آقام ثارالله ، ابی عبدالله ... من از شما آبرو دارم حسین نگاهی کن به قلب زارم حسین حرم ندیده تو نذار جون بدم جوونم و آرزو دارم حسین آقا من که یه عمره نوکرم بد نیست حتی واسه یه بار برم اونجا که خونه داره دلبرم نذار که عقده شِه زیارت حرم ... آقام آقام آقام آقام ثارالله ، ابی عبدالله ... .
Moghadam-13920419[04].mp3
8.97M
▪️به پای تو جوونی دادم حسین▪️ 🎤 سبـک : شــور 🗓مراسم : جلسه هفتگی
ShabArbaein1393[03](2).mp3
8.5M
#نوحـه_خوانـے #اربعین کنار قدم هاے جابر سوے نینوا رهسپاریم ستون هاے این جاده را ما بہ شوق حرم میسپاریمـ 🎤 #‌میثـم_‌مطیعی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
5cfe70e8afd43015164eea90_4789023958905999327.mp3
3.96M
🏴 یا حسین غریب مادر ... 😢 🎤 کربلایی سید جواد ذاکر 💚 الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَـ الْفَرَج 💚 🔻
─┅═ೋ❅🥀❅ೋ═┅─ ❤️ امام (عليه السلام) فرمود: 🔰« همه دنيا همانند يك گردو در برابر امام، است و چيزى از آن بر او نيست. 🔶از هر طرف بخواهد در آن تصرف مى كند، آن چنان كه يكى از شما در سفره اى كه در برابرتان گسترده است، از هر طرف بخواهد دست مى برد و از آن بهره مى گيرد. » 🔘 و در حديث ديگرى مى فرمايد: امام هنگامى كه در شكم مادر است مى شنود... و چون به امامت رسيد، خداوند براى او عمودى از نور بر مى افرازد كه به وسيله ى آن، اعمال مردم هر شهرى را مى بيند. ♦️ و درباره ى علم حضرت (عليه السلام) مى فرمايد: 💠« هنگامى كه امور به دست حضرت صاحب الامر عليه السلام برسد، خداى تبارك و تعالى، هر زمين پستى را براى او بالا مى برد، و هر زمين بلندى را پايين مى آورد تا اين كه همه ى جهان همانند كف دست او، برايش آشكار شود. » 💠 از مجموع اين روايات، پى به عظمت حضرت عليه السلام و علم و دانش او مى بريم. 📚 الفبای مهدویت؛ مجتبی تونه ای ─┅═ೋ❅🥀❅ೋ═┅─
✨بانوای: حاج سید مهدی میرداماد •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• سَلامٌ عَلى قَلبِ زَینَبَ الصَّبور وَ لِسانَها الشَّكور   جمع صفات پنج تن یکجاست زینب   تنها اسمی که یه ذره میتونه آرومت کنه همینِ، گرچه امشب، شب طوفان و هیجان و ناله و ضجه است. اما یه ذره باید آروم شی بعد دوباره گُر بگیری، دوباره فریاد بزنی. حالمون امشب حال عمه ی ساداته. امشب بی بی زینب هم گُر می گرفت،داد میزد،ابا عبدالله آرومش می کرد،دو ساعت آروم بود دوباره گریه می کرد...*   جمع صفات پنج تن یکجاست زینب اثبات ذات مادرش زهراست زینب  نور حقیقت در شب ظلمت فقط اوست "اِنا هَدیناهُ السَبیلِ" ماست زینب  اورا صداکردم" وَ ما ادراک" گفتند از بس مقام و رتبه اش بالاست زینب  کیه این خانم؟  زنجیره ی وصل امامت بر امامت در امتدادِ روز عاشوراست زینب دارد گره وا میکند از کار عالم وقت نماز شب اگر تنهاست زینب   اصلاً امشب شبِ ساکت بودن نیست، فردا شب مثل این ساعت همه چی تمومِ. سادات ببخشن، فردا شب مثل امشب،ابی عبدالله لباسشم بُردن، عمامه شو بُردن، کفشاشو بردن، چی بگم دیگه؟ انگشترشو بردن....*   وقتی حسین انا الیه راجعون گفت مرگ خودش را از خدا مى خواست زینب   از کنار خیمه رد شد دید داداشش داره نجوا می کنه. " یَا دَهْرُ أُفٍّ لَكَ مِنْ خَلِیلٍ"  دید صدا، صدای همیشگی نیست. لحن، لحن همیشگی نیست. این ناله ها ناله های همیشگی نیست. فهمید شب آخره. دید داداشش زیر لب داره از مرگ حرف می زنه. رفت تنهایی تو خیمه. مقتل میگه نشست هی زد تو صورت خودش. هنوز هیچ خبری نشده، عاشورا نیومده، آنقدر خودشو زد بیهوش شد. الله اکبر. چندین بار ابا عبدالله اومد خواهر رو به هوش آورد. صدا زد: خواهر دیگه از فردا قافله سالار تویی...*   محکم گره زد معجر خود را از امشب یعنی علمدار حرم فرداست زینب   من میخوام آروم امشب برات روضه بخونم اما شبِ عاشورا، شبِ آرامش نیست،شبِ اشکِ. سعی کنید امشب اشک داشته باشید. ضجه و ناله همش سر جاش، اما امشب چشم پر اشک بخواهید... امشب شب قدره، شب احیاست. امشب رو ابی عبدالله وقت گرفت بیشتر گریه کنه. امشبُ ابی عبدالله تا صبح تو خیمه ها سجده کرد و دعا کرد.*   عاشقا چشم به هم زدیم شب دهم بازم رسید مضطرب فردائیم و غصه به دل شرر کشید سهم همه اشک و غمِ، سهم همه تاب و تبِ هر نوکری خون به دل و هر عاشقی جون به لبِ  چرا؟...  این آخرین شبیِ که حسین کنار زینبِ  امشب چشا بارونی و تموم دلها مُضطَرِّ مصیبتا منتظرِ این خواهر و برادرِ  عمه سادات امشبُ سایه روی سر داره نمی تونه که از حسین دمی نگاشو برداره   صدا زد: داداش! جایی نرو بشین تو خیمه تا من تا صبح تورو نگاه کنم. "وای یاد مدینه افتادم" یه روزی امیرالمومنین صدا زد پیغمبر رو، یا رسول الله! زهرا نگرانه. پیغمبر وارد خانه شد. دخترم نبینم نگرانی، بی بی فرمود: یا رسول الله !یه صحنه ای دیدم از صبح حالم منقلبِ. پیامبر فرمود: چه صحنه ای فاطمه جان؟ بی بی فرمود: بیا بابا خودت از روزنه ی در نگاه کن. پیغمبر نگاه کرد دید حسین یه طرف، زینب یه طرف، هر دو کوچکند، خواهر و برادر دو زانو روبروی هم نشستن فقط تو چشمای هم خیره خیره نگاه می کنند. هیچ کاری نمی کنند. فقط نگاه می کنند. پیغمبر فرمود: دخترم! خُب خواهر و برادرن به هم علاقه دارن این صحنه تو رو چرا اذیت می کنه؟ صدا زد: بابا! این کار هر روز این خواهر و برادرِ. ساعتها می شینن به هم خیره خیره نگاه می کنند. کافیِ حسینم از در بِره بیرون، پشت در منتظرش می مونه زینب. بابا غصه ام مال الان نیست. برا اون روزی نگرانم كه حسینم رو میخوان ازش جدا کنن.حسین...."نگه ندار این صدارو تو سینه ات،صدای سالم نبری خونه امشب.." *   امشب باید شب تا سحر بشینه و دعا کنه توی قنوت عاشقی همش خدا خدا کنه فردا باید که مقتل رو از روی تل نگاه کنه  چی می بینه؟  چجوری من از اونا که با نیزه اومدن بگم؟ چجوری من از قتلگاه از دست و پا زدن بگم؟  او می دوید و "چیزی نمونده چند ساعت دیگه... "من می دویدم،او می نشستُ.... سخته برای روضه خون که روضه رو شروع کنه چه محشری به پا میشه این صبح اگه طلوع کنه  چه خبر میشه فردا؟*  سهم همه اهل حرم میشه فغان و اشک و آه یه مادری با قد خم میرسه بین قتلگاه  فردا چی می بینه؟  می بینه نور عینشُ به روی خاکا بی پناه  می بینه با سنگ می زنن به سر شاه بی کفن می بینه خنجر رو روی حنجر شاه بی کفن  او می بریدُ... حسین... ای تشنه لب... حسین،حسین،حسین...عشقِ زینب،حسین.... ای بی کفن،حسین،... عریان بدن، حسین،...ببرمت روضه ی وداع، امشب حرف از گودال نزنم....*  •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•