eitaa logo
امام حسین ع
20.6هزار دنبال‌کننده
405 عکس
2.1هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. هدیه به حضرت نجمه ام قاسم سلام الله علیهما عروس حضرت زهراست نجمه حسن را یار بی همتاست نجمه کمک کار بزرگ این قبیله ست عصای زینب کبری ست نجمه غبار معجرش خورشید پرور وقار چادرش غوغاست نجمه کجا میترسد از موج خطرها بلا در منظرش زیباست نجمه اسارت رفتنش هم باشکوه است به طوفان ها چنان طوباست نجمه نگو محتاج نان شامیان بود خودش روزی ده دنیاست نجمه حسن این فیض را بخشیده بر ما اگر باب المراد ماست نجمه * همین که دید جسم قاسمش را فقط مرگ از خدا میخواست نجمه یکی میگفت چشمت باد روشن که قاسم هم قد سقاست نجمه ✍ ......................... . تو ای و همسر موسی بن جعفری ۹۰۲ بانو سلام ای که خدایی‌ست باورت شد باورت خدا که خدا هست یاورت عشق علی به سینه‌ی بی کینه‌ی تو بود تا که رسید هدیه‌ای از سوی داورت تو نجمه‌ای و همسر موسی بن جعفری جانها فدای طینت پاک و منوّرت در بحر معرفت صدفی، گوهرت رضا بانو چه دیدنی‌ست تماشای گوهرت ای مادر امام رئوفم، نگاه کن سائل رسیده بهر گدایی به محضرت مادر چه مادری که ملک بر تو فخر کرد با احترام خیل ملائک برابرت مادر چه مادری که خدا از تو راضی است از جانب خدا صلوات مکررت ما زائر رضای تو هستیم و، لطف کن ما را مران قسم به خداوند از درت دریایی از نجابت و تقوا و عفتی یک آسمان حیاست نهان زیر معجرت باشد مسیح عاشق و دلداده‌ی رضا باشد کلیم بر در این خانه چاکرت مریم برای عرض ارادت رسیده است حوا به دستبوسی و تکریم در برت بِالَّه رواست تا که غلامت شود خلیل بَه چه بجا کنیز شود همچو هاجرت ما عبد روسیاه، به ما اذن می‌دهی تا از مسیر روضه بیاییم بر درت بانو قسم به پهلوی مجروح فاطمه دیگر لگد نخورد به پهلوی اطهرت شکر خدا که چادرتان پا نخورده است دیگر نبود جای کبودی به پیکرت بانو میان کوچه که سیلی نخورده‌ای شکر خدا که کم نشده مویی از سرت موی رقیه سوخت ولی بین شعله ها ای کاشکی بمیرد از این غصه نوکرت من کیستم که شعر بگویم برای تو باید که جبرییل شود مدح گسترت شائق به شوق دیدن روی علی خوش است بانو بیا و واسطه شو بهر شاعرت* *به مناسبت بزرگداشتی که در شهر مقدس مشهد برای علیه السلام برگزار شد .
. ولدی علی.. نگاهت کردم اما درهمی تو میان لخته خونها مبهمی تو تورا قطعه به قطعه چیدم‌ اما چرا هرجور میچینم کمی تو سرت را ابن‌ ملجم ها شکستند و‌ پهلوی تو را با پا شکستند جوانم مرد و پیشم کل کشیدند سر پیری غرورم‌ را شکستند مشو راضی که با خجلت بگردم دراین صحرا به صد زحمت بگردم زمان بردنت دلشوره دارم نیوفتی از عبا دورت بگردم کنارت عمر من سرآمد اکبر ز خیمه عمه مضطر آمد اکبر ز جا برخیز تا برخیزم از جا دوباره حرف معجر آمد اکبر .
. آه یا زینب ای تشنه ای که شرح غمت در بیان نبود مارا به سخت جانی خود این گمان نبود ناراحتم زیاد نماندم کنار تو شمر آمد و برای نشستن زمان نبود هر ناقه ای به غربت من گریه کرده است مانند من غریب دراین‌ کاروان نبود ای کاش در رکوع عقیق از تو میگرفت ای کاش بین قافله ای ساربان نبود ماندم چرا به زور کشیدند از تنت آخر لباس کهنه ی تو که گران نبود گفتم به آفتاب نتابد روی تنت شرمنده ام که روی تنت سایبان نبود با لشگری برای سرت جنگ کرده ام پس حق بده اگر که به جسمم توان نبود دیروز شش برادر کرار داشتم امروز دور خواهر تو جز سنان نبود آغوش من که هست چرا مانده ای به خاک جای تن تو برروی ریگ‌ روان نبود لعنت به این سفر که بدون تو میروم تنها شدن که حق من نیمه جان نبود باد صبا ببر به نجف روضه مرا روضه بخوان که دخت علی در امان نبود ما رسممان شهادت و از جان گذشتن است اما دگر اسیر شدن رسممان نبود ✍ .
. تنور خولی از روی پراز خون تو پیداست درراه جنگ عجیبی باسرتو درگرفته بین تنور نیمه روشن رفتی انگار خورشید من روی تو خاکستر گرفته من به زن خولی چه شبها غبطه خوردم جای من و مادر تو را در بر گرفته من هم شبیه تو تمام صورتم سوخت داغ برادر را رخ خواهر گرفته آسان نیاوردم بدستت عشق زینب زینب تورا از چنگ یک لشگر گرفته ۱۴۰۱ سید پوریا هاشمی . . ‍ زن خولی میگه دیدم از تنور خانه نور به آسمان بلند ...." وارد مطبخ شدم ، دیدم چهار زن مجلله، دور تنور نشستن،سر حسین تو تنوره ...." یکی میگه حسین جان ، مادرت حوا به فدای تو،یکی میگه حسین .... هاجر فدای تو،یکی میگه مریم فدای تو ... یکی میگه آسیه فدای تو" همه داشتن گریه می کردن" یه وقت دیدم یه هودجی از آسمان پایین آمد،پایین آمد،پایین آمد" این چهار بانوی بهشتی بلند شدن،رفتن کمک کردن از این هودج یه خانم قد خمیده ای را آوردن ...." خمیده خمیده این بانو آمد کنار تنور ..." نشست ؛ سر در تنور کرد " هی صدا میزد مادرت برات بمیره حسین ..... '" این بازدید اون دیدار هایی که نیمه شب حسین میرفت سر قبر مادرش ...." مادرم شبا بازدیدشو پس میداد ..." اولین بازدید شب یازدهم محرم بود" خانم زینب کنار بدن پاره پاره ....." زبان گرفته ...." مجلس عزا گرفته ..... یه وقت دیدن هم نوا و هم ناله پیدا شد ...." خوب که دقت کرد دید صدای ناله ی مادرش فاطمه ست ...." هی صدا میزد، غریب مادر حسین ........... ‍ و .
. ▪️▪️▪️▪️▪️ شد شب هفت سالار خوبان زینب محزون از دیده گریان نالد چو نی در این عزا آه و واویلا گوید بمیرم یا اخا. آه و وا ویلا شد هفتم مولا حسین. آه و وا ویلا هر شیعه دارد شور و شین آه و واویلا ▪️▪️▪️▪️ سر بروی نی چون مه تابان ناله کن ایدل با غم و افغان آیات قرآن بر لبش آه و وا ویلا آه از غمهای زینبش. آه و وا ویلا شد هفتم مولا حسین. آه و وا ویلا هر شیعه دارد شور و شین آه و واویلا ▪️▪️▪️▪️ جسم پاک او کربلا بی سر رأس او بر نی الله و اکبر یک تن نکرد احترام. آه و واویلا بر پور سید انام آه و واویلا شد هفتم مولا حسین. آه و وا ویلا هر شیعه دارد شور و شین آه و واویلا ▪️▪️▪️▪️ کی چنین ظلمی دیده در دوران. در تنور گردد. شاه دین مهمان ای وای و از ظلم و جفا. آه و اویلا سر رفته در طشت طلا. آه و واویلا شد هفتم مولا حسین. آه و وا ویلا هر شیعه دارد شور و شین آه و واویلا ▪️▪️▪️▪️ شاعر حاج قاسم جناتیان قادیکلایی
◾نوحه سینه زنی ◾شب هفت امام و بازار کوفه ◾بنداول شام هفت امام است عرش حق شد سیه پوش بانگ الله و اکبر میرسد چونکه بر گوش راس خونین به نیزه بین کوفه چو ماهی پیش چشمان زینب مینماید نگاهی کوفه محشر به پا شد گوئیا کربلا شد(۲) یاحسین یاحسین جان(۳) ◾بنددوم خطبه‌خوانی نماید همچو حیدر به کوفه با تن خسته زینب مثل کوثر به کوفه بر سنان دیده خونین راس شاه شهیدان با رسن بسته گشته روی ناقه یتیمان لاله‌ها غرق در خون بین صحرا چو مجنون(۲) یاحسین یاحسین‌جان(۳) .
◾شب هفت امام ◾نوحه سینه‌زنی ◾بنداول رفته بر روی نیزه راس شاه شهیدان روی نیزه درخشان همچو خورشید تابان کوفه در شور و آشوب تا اسیران رسیدند طعنه از سوی کوفی بین کوفه شنیدند پای مجروح و خسته بین کوچه نشسته(۲) واغریبا غریبا(۳) ◾بنددوم سوی بازار کوفه ازدحام عجیبی است بر مشامم ز نیزه این چنین بوی سیبی است خطبه خوان گشته زینب بین کوفه چو حیدر پیش راس بریده بر سر نیزه‌ها سر راس عباس و اکبر طفل ششماهه اصغر واغریبا غریبا(۳) .
PTT-20220814-WA0032.opus
365.4K
آبروی من حسین السلام ای آبروی من حسین اشک تو آب وضوی من حسین السلام ای روضه های آتشین السلام ای صاحب حُزن حَزین السلام ای نور چشمان رسول السلام ای عشق زهرای بتول السلام ای حیدر کرب و بلا السلام ای قاری سر تن جدا السلام ای سید و شاه حرم تو حسینی یا حسن باب کرم السلام ای کشته ی ذبح القفا بر لب دریا شدی تشنه فدا السلام ای عشق بانوی دمشق کربلایت مخزن انوار عشق ختم هر روضه رِسَد بر کربلا روضه با نام شریفت هر کجا یا حبیبی یا حبیبی یا حسین تو غریبی تو غریبی یا حسین کشتۂ شیب الخضیبی یا حسین بر دل ما تو طبیبی یا حسین ای که نام تو بود بر ما دوا خاک پایت می دهد ما را شفا خاک تو مهر نمازم شد حسین ذکر تو راز و نیازم شد حسین هر شب جمعه دلم در کربلاست شب جمعه حرمت غرق نواست رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
. شبای روضه هات شبای عشق عالمه هوای مجلسات ،هوای خوب حالمه برا غمت حسین ، اگه بمیرمم کمه بجون مادرت ، آقامنو رهام نکن ، یه لحظه هم منو، از این خونه جدام نکن قاطی این خوبام، تو روخدا سوام نکن حسین آقام آقام.... میام تو روضه هات ، که قلبمو جلا بدی میام که این دل، سیاهمو شفا بدی برای اربعین بهم یه کربلا بدی بهم نگو برو ، بدون تو کجا برم دلم میخواد باشه، روی ضریح تو سرم دوای درد من ، یه شب جمعه یک حرم حسین آقام آقام... نمی ره یاد من ، غروب روز کربلا تو گودی افتادی،هی میزدی تو دست و پا روی تنت پر از ، شمشیر و تیر و نیزه ها یکی با سنگ میزد، به روی زخم پیکرت یکی نشسته بود بود، رو سینه ی مطهرت یکی برید سرت، جلو چشای مادرت حسین اقام آقام آقام حسین کریمی نیا✍ .
. عصر سرگردان تمام می شود این عصر، عصر سرگردان تمام می شود این دوره ، دوره هجران تمام می شود این شام سرد یلدایی تمام می شود این صبر، این شکیبایی ولی چگونه، کجا ، او چه وقت می آید؟ امید ضامن آهو چه وقت می آید؟ حدیث آمدنش را گذشتگان گفتند به انتظار نشستند عاقبت خفتند خدا کند که زمان ظهور او باشیم ودر کنار مسیر عبور او باشیم ...... ترانه انتظار پاییز زرد وغریبی پرزده توکوچه باغا از غم وغصه واندوه پر آواز کلاغا نه صدای آشنایی نه نسیم جانفزایی حضرت مهدی موعود آقا جون پس کی میایی؟ همه جا سرد وسیاهه تودلا ماتم گرفته دل شیعه هات آقا جون درد ورنج وغم گرفته بیامهدی بیا مهدی بیا مهدی بیا مهدی روزای جمعه که میشه نگامون به آسمونه میگن از مکه میایی مکه ای که قبلمونه سر سجاده غربت دعای فرج میخونیم تا نفس باقیه آقا چشم براه تو میمونیم بسکه انتظار کشیدیم دیگه از دنیا بریدیم تو چه مهربونیو ما روسیاه موسپیدیم بیا مهدی بیا مهدی بیا مهدی بیا مهدی طاووس اهل بهشتی اینچنین فرموده احمد جان عالمی فدایت گل خوشبوی محمد دم بدم ذکر تو گویم همه جا در جستجویم به امیدی که زمانی گل رخسار تو بویم دلم از زندگی خونه میگیره همش بهونه بی کس وغریب وخسته دیگه از دست زمونه بیا مهدی بیا مهدی بیا مهدی بیا مهدی .