eitaa logo
امام حسین ع
17هزار دنبال‌کننده
389 عکس
1.9هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 🎤 🇮🇷 . . همه ز جا برخیزید به پای او گل ریزید 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 همه ز جا برخیزید به پای او گل ریزید بعثت احمد آمد عید محمد(ص) آمد.... عرش معلّا گشته خاک سرای احمد ارض و سما میگوید جان به فدای احمد بعثت احمد آمد عید محمد(ص) آمد همه ز جا برخیزید به پای او گل ریزید بعثت احمد آمد عید محمد(ص) آمد.... قلب فلک سر شار از شور محبت گشته غار حرا مشکات نور محبت گشته بعثت احمد آمد عید محمد(ص) آمد همه ز جا برخیزید به پای او گل ریزید بعثت احمد آمد عید محمد(ص) آمد.... ندا رسید از بالا بخوان به نام خالق ای همه ی ما فیها بر تو و راهت عاشق بعثت احمد آمد عید محمد(ص) آمد همه ز جا برخیزید به پای او گل ریزید بعثت احمد آمد عید محمد(ص) آمد.... ز اهل عالم سری تو سیّد و سَروَری به تن نما یا احمد ردای پیغمبری بعثت احمد آمد عید محمد(ص) آمد همه ز جا برخیزید به پای او گل ریزید بعثت احمد آمد عید محمد(ص) آمد.... خُلق خدا خوی تو عطر خدا ، بوی تو قبله دل سوی تو کعبه جان ، کوی تو بعثت احمد آمد عید محمد(ص) آمد همه ز جا برخیزید به پای او گل ریزید بعثت احمد آمد عید محمد(ص) آمد.... .
. چرا هستی غرق تاب و تب حسین جونمو میرسونی به لب حسین یه سؤال ازت دارم، فقط بگو چرا داری میری نیمه شب حسین حالا که داریم میریم سفر داداش بیا از این کوچه کن حذر داداش یاد خنده ی مغیره افتادم که میزد مادرو بی خبر داداش یادته که توی کوچه شد سپر یادته میزدنش چهل نفر بیا تا باهم براش گریه کنیم برا اینکه زدنش از پشت سر مثل مادر تورو خیلی میزنن گل یاسو رنگ نیلی می زنن اونا که دس رو مادر کردن بلند توی گودال منو سیلی می زنن کاشکی کعبه حجرالاسود نشه کاشکی راه حنجر تو سد نشه کاشکی بین ازدحام توو قتلگاه مرکب از روی تن تو رد نشه کاشکی قلبتو نسوزونن حسین کاش تنت رو برنگردونن حسین منو از قتلگا بیرون میکنن وحشیا دورتو میمونن حسین کاشکی ناموس تو آواره نشه کاشکی ناموس تو بیچاره نشه چادر فاطمه روی سرمه کاشکی این یادگاری پاره نشه .
. شعر حدیث کسا این حدیث آمد ز زهرای بتول ، فاطمه صدیقه بنت الرسول ، روزی آمد خانه ما مصطفی ، گفت با حالی شبیه التجا ، ضعف دارم جان بابا دخترم ، پهن کن بابا عبایی بر سرم ، آن عبایی را که دارم از یمن ، آن عبا بر من بکش ای ممتحن ، گفتمش بابا بلا دور از شما ، در پناه مهر و الطاف خدا ، من کشیدم آن عبا بر روی او ، یک نظر کردم به ماه روی او ، صورتی زیبا تر از قرص قمر ، روشن و زیبا نکو تر از سحر ، ساعتی بگذشت و آمد مجتبی ، گفت ای مادر سلام و صد دعا ، گفتمش مادر سلامم بر شما ، نور چشمم ای عزیز با وفا ، گفت مادر خانه دارد عطر گل ، هست بوی جد ما ختم رسل ، گفتمش ای نور چشمم بوی او ، آمده در خانه با گیسوی او ، رفت نزد حضرت خاتم حسن ، گفت بابا جان فدایت جان و تن ، گفت بابا صد سلام و صد درود ، بر شما ای خاتم رب ودود ، با اجازه رفت در تحت کسا ، در کنار مصطفی شد مجتبی ، بعد از آن آمد حسین و با سلام ، گفت بوی جدم آید بر مشام ، گفتمش ای نور چشمانم حسین ، ای عزیز فاطمه ای نور عین ، جدتان در خانه در زیر کسا ، آمده امروز شد مهمان ما ، با اجازه رفت در زیر کسا ، در کنار مصطفی شد با حیا ، بعد از آن آمد علی مرتضا ، گفت زهرا جان سلامم بر شما ، بوی یار مهربان آید همی ، بوی جوی مولیان آید همی ، گفتم او را یار ختمی مرتبت ، صاحب خُلقِ عظیم و مرتبت ، آمده مهمان ما بابای من ، آمده مانند جان در جسم و تن ، رفت نزد احمد و گفت این سوال ، چیست رمز و راز این وقت و مجال ، با اجازه رفت در زیر کسا ، در کنار مصطفی شد مرتضا ، بعد از آن رفتم کنار اهل خود ، تا بجویم با عزیزان وصل خود ، ما همه بودیم در زیر کسا ، دست خود برداشت بابا بر دعا ، گفت یارب اهلبیتم را ببین ، بهترین خلق خدا روی زمین ، خونشان با خون پاک من قرین ، جسم و جان دارند از من با یقین ، جسمشان را از بدیها دور کن ، قلبشان را خانه ای از نور کن ، لطف کن بر خاندانم با کرم ، تا ابد آباد گردان این حرم ، دشمن آنها مرا هم دشمن است ، پیش چشمم جلوه اهریمن است ، هر که در دل حُبِّشان دارد به جان ، می شود محبوب من در دو جهان ، بانگ حق برخاست از عرش برین ، کای ملائک بشنوید این با یقین ، هر چه را من آفریدم در جهان ، این زمین و جمله هفت آسمان ، کوه و دریا را اگر من ساختم ، نه فلک را اینچنین پرداختم ، هر چه زیبائیست در شمس و قمر ، ظلمتِ شبها و نور در سحر ، ساختم اینها به عشق مصطفی ، ساختم با مهر این اهل کسا ، بانگ زد جبریل مَن تَحت الکسا ، صاحب کرسیُّ و مجد و کبریا ، بانگ حق برخاست زهرا س و پدر ، معدن ایمان و کان هر گوهر ، حیدر و فرزند پاکش مجتبی ، هم حسینِ بنِ علی در کربلا ، گفت جبرائیل ای رب جلی میروم من نزد زهرا و علی ، با اجازه نزد ما زیر کسا آمد و می خواند ، پیغام خدا گفت ای پیغمبر عالی مقام ، می رساند حق به درگاهت سلام ، هر چه که در کل عالم خلق شد ، از برای اهل زیر دلق شد ، گفت از این خانواده تا ابد دور شد ناپاکی و هر فعل بد ، جسم و روح خاندانت پاک شد ، نامشان بر تارک افلاک شد ، گفت حیدر چیست رمز جمع ما ، چیست مزد راوی این وضع ما گفت هر کس نقل کرد این ماجرا ، در میان دوستان مرتضا هر غمی دارد خدا شادی کند ، بر اسیران بانگ آزادی کند مشکلات جمعشان حل می شود ، سحر درد و غصه باطل می شود ، گفت مولا رستگارانیم ما همچنان گل در بهارانیم ما ، شیعه با این نقل می گردد سعید بهتر از این مژدگانی کس ندید حدیث کسا بصورت شعر .
مدینه امامت کجا میرود.mp3
1.3M
نوحه خروج قافله ی سیدالشهدا علیه السلام از مدینة النبي مدینه امامت کجا میرود گمانم سوی کربلا میرود شبانه به همراه اهل و عیال به انجام اعمالِ حجّ وصال به اشک و به سوز و نوا می رود گمانم سوی کربلا می رود مدینه امامت کجا میرود گمانم سوی کربلا میرود... رخش همچنان مِهر و مَهپاره است علی اصغرش بین گهواره است به همراه او تا مِنا میرود گمانم سوی کربلا می رود مدینه امامت کجا میرود گمانم سوی کربلا میرود رود سوی وعده گهش با خدا سرش میرود بر روی نیزه ها به اِحیای امرِ خدا میرود گمانم سوی کربلا می رود مدینه امامت کجا میرود گمانم سوی کربلا میرود ✍🎤
نیمه شب رفت از شهر پیغمبر.mp3
864.3K
نوحه خروج قافله ی سیدالشهدا علیه السلام از مدینة النبي در اوج غربت؛ با سوز سینه قافله عشق؛ رفت از مدینه نیمه شب رفت از شهر پیغمبر آنکه در گودال میشود بی سر آه و واویلا آه و واویلا... امشب دلم شد غوغای محشر آه از وداع حسین و مادر مرثیه خواند با دو چشم تر الوداع مادر الوداع مادر آه و واویلا آه و واویلا... چه سرنوشتی در انتظار است راهی به عزم دیدارِ یار است با لبِ تشنه میدهد او جان غرق خاک و خون بی سر و عریان آه و واویلا آه و واویلا... ✍🎤
نور عین من.mp3
522K
نوحه خروج قافله ی سیدالشهدا علیه السلام از مدینة النبي(زبانحال حضرت زهرا سلام الله علیها با امام حسین علیه السلام) قافله رفت از شهر پیغمبر ناله خیزد از مرقد مادر نور عین من ای حسین من... می روی مادر سوی قربانگاه می کشم من از غربت تو آه نور عین من ای حسین من... حق نگهدارت ای گل زهرا وعده ی ما در عصر عاشورا نور عین من ای حسین من... بین آن گودال ای همه هستم غم مخور آنجا پیش تو هستم نور عین من ای حسین من... میشوی بی سر ای حسین من بشکند دست شمرِ ذی الجوشن نور عین من ای حسین من... ✍🎤
حسین رود از شهر پیمبر.mp3
666.6K
حسین رود از شهر پیمبر به عزم دیدار حیّ داور؛ با دیده ی تر آه؛ رود به ناله؛ با یک سه ساله؛ به کرببلا آه؛ آه و واویلا... آخر چرا رفته در دل شب با اهل بیت و رباب و زینب، در آن دل شب با عباس و اکبر؛ قاسم و جعفر؛ رود نینوا آه؛ آه و واویلا... کرده وداع با یاس شهیده زهرای دلخونِ قد خمیده؛ آن نور دیده آه؛ مادر غمخوار؛ خدا نگهدار؛ تا به عاشورا آه؛ آه و واویلا... ✍🎤
. ♻️♻️♻️♻️ ✅بنداول اومده دردونه ی حیدر گل های یاسمن وا شد مدینه غوغاییه امشب دردای کهنه مداوا شد از یُمن قدوم ثارالله عشق و عاشقی چه زیباشد ارباب ارباب ارباب 🦋 امشب شبه امّیده عطره یارم پیچیده با نیت آرزو کن مادرش عیدی میده ....... سیدی یاحسین مولا سیدی ابی عبدالله (ع) ➿➿➿➿➿➿➿ ✅بنددوم موسم شادی رسیداز راه آسمونا غرق در نوره اوج عرش عالم بالا لبریزه عشقه پرازشوره از یُمن قدوم اربابم بساط عاشقی مون جوره ارباب ارباب ارباب 🦋 دلها مست و مجنونن لبریزه از پیمونن نوکرا گرم ذکره حا و سین ، یا و نونن ...... سیدی یاحسین مولا سیدی ابی عبدالله (ع) ➿➿➿➿➿➿➿➿ ✅بندسوم خونِ توو رگای من آقا از عشق توعه که میجوشه از دستای پر ز مهر تو حالا نوکرت میخواد تووشه مزد هیئت اومدن هامو امضاکن برات شیش گوشه ارباب ارباب ارباب 🦋 می دونی چی کم دارم شوقی تو سرم دارم هر جور شده راهیم کن حسرتِ حرم دارم ...... سیدی یاحسین مولا سیدی ابی عبدالله (ع) .👇
. ♻️♻️ ✅بنداول شب شبه شوره نور علی نوره هفت آسمونا اومده از راه ماه دل آرایِ علی و زهرا(س) پُر از شوروشینم یه عمر زیر دِینم آهای اهل عالم غلا م حسینم شاهه: بی بدل و همتا ، ارباب نوکرها اومد دنیا ماهه: ارض و سماواته ، قبله ی حاجاته جانم آقا ..... تویی تو بهشتم تموم سرنوشتم روی سَر در دل ذکر تو نوشتم حسین جانم جانم (جانم حسین جان) ♻️::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::♻️ ✅بنددوم دین و ایمونم دوا و درمونم ای جونه جونم پره پروازم ای قبله ی رازم ای مهربونم تو خو ن خدایی به در دام دوایی تویی شاه عالم شه کربلایی جونم: فدای تو ای یار تویی دل و دلدار گل زهرا ذکرت؛ رولبامه هردم ضربان قلبم گل زهرا آقا مبتلاتم من جزو نوکراتم میدونی یه عمره اسیره کربلاتم حسین جانم جانم (جانم حسین جان) ♻️::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::♻️ ✅بندسوم آذری پای وئریب الله حضرت زهرایه بیر نازلی دلبر خرم اولوبدی ختم نبوت و حضرت حیدر گوزون آشدی مولا گولوب تا که آقا جهان جلوه تاپدی گوزل اولدی دنیا گلدی/ معدن کرامت/مالک قیامت شاه رحمت گلدی/ ستاره تقوا/دلداده زهرا روح غیرت قاپیواگدایم/مقدمیوه فدایم من اوشالیقیمنان،عشقیوه مبتلایم حسین جانم جانم( جانم حسین جان) ✅بندچهارم لری مه چنی شادِم اِز غما آزادِم قسم بوالله وِگل روی گل پسر زهرا س میگِم ماشالله چّنی مه جبینه ماه رو زمینه دِلِم غش مِره سیش آقام بهترینه کُر زیبا روی حیدر شاه کرببلا عشق دلها بُرده اَ سر مهِ هوشِم ،ماه دل آرا و گل زهرا (س) جون مه آقا جو فِدای توس آقاجو دِل مه یه عمره گِدای توس آقا جو حسین جونم جونم (جونم حسین جون) ♻️::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::♻️ 🎼 سبک و بنددوم .👇
. به دلخواه نادیده ام شهید مصطفی نوروزی۱ . . ننه سرما به حرف آمده است چای دم کن که برف آمده است قصّه ها _غصّه های‌_ دیرینه شب طوفان کنار شومینه گریه دارم، بیا در آغوشم نکند باز هم فراموشم...؟ سوز مرگ است در زمانه ی مان گرچه سردی گرفته خانه ی مان_ _باز هم لقمه ای بهاری هست نان داغی سر بخاری هست گرچه کولاک می کشد شلّاق دل من گرم آش روی اجاق خانه ی ما بهاری است اگر چادری گل گلی نشانده به سر شب برف است و خاطرات کهن ننه جان! کو عبای پشمی من؟ خبری باز هم در آن بالاست مهر و سجّاده کو؟ شب یلداست خون به دل از غم بهار شدن شب یلدا شب انار شدن شب دیدار مرگ، _راز حیات_ شب عاشق شدن، شب صلوات برف ها دانه های تسبیح اند در زبان خدا تواشیح اند «إنّه‌و خیرُ ناصرٍ وَ مُعین» باغ را در پناه برف ببین به دل لاله ها سپیدی داد برف آمد به دشت عیدی داد برف از سوگ ما خبر دارد؟ که چنین شهر را به بر دارد شهر ما داستان رنجوری ست بی نوایان در به در دارد خاک گل های پرپر است این شهر چقدَر داغ بر جگر دارد! سر هر کوچه روضه ای برپاست سر ولی روضه بیشتر دارد! صد نفر رفته اند در گودال در همان حال یک نفر دارد... قمر از پا فتاده است مگر؟ خیمه را شام گریه بردارد باز هم یک شهید آوردند مادری دست بر کمر دارد با چه رویی سپید می بارد؟ برف از سوگ ما خبر دارد؟ برف را رنگی از جنون می زد آسمان داشت حرف خون می زد باز رخت عزا به تن کرده برف شهر مرا کفن کرده شهر جز حسرتی بهاری نیست جز غمش در هوای ساری نیست همچنان هر اذان دچار کسی ست مسجد شهر بی قرار کسی ست گَرد خاک از خودش زدوده چقدر زندگی را شهید بوده چقدر مثل احمد مگر خدا گونه ست؟ مصطفایی که مصطفی گونه ست منِ خاکی اگر ندیده امش از لب چشمه ها شنیده امش که پر از سوز مانده اسفندم شب عید است و رفته لبخندم جاری ام مثل اشک در حرمش از خزر تا خلیج فارس غمش... موج در موج سینه زن دریاست باز بی تاب ماه من دریاست غم بزرگ است و کوچک است دلم تکّه ای از کنارک است دلم گریه دارم، دلم پر از درد است کو زمستانی ام؟ هوا سرد است گفت: «پاینده اند، می شنوی؟ شهدا زنده اند، می شنوی؟» ننه سرما به حرف آمده باز چای دم کن که برف آمده باز باز هم جان به شهر برگشته مصطفی مان به شهر برگشته شک ندارم که پیک نوروزی ست برف، این بار برف پیروزی ست انقلابی تر از من است این برف سوز شب های بهمن است این برف برف آمد که آفتی نرسد باغ را دست غارتی نرسد غرب جنگل به فتنه سر نکند شرق را زخمی تبر نکند سخنی نیست، حرف معلوم است ردّ پا روی برف معلوم است گفت: «صبح زمانه نزدیک است قدس آنجاست، خانه نزدیک است کو زمستانی ات؟ بیا برویم شب طوفان به کربلا برویم» شب دراز و هوا اگرچه بد است مصطفی راه امن را بلد است . . بهمن ۱۴۰۱ . ۱) شهید عزیز ما ‌‌_مصطفی نوروزی‌_ که شکر خدا به چشمش آمده ام، در دفاع از امنیت سرزمین مان در اسفند ۱۳۹۹ در آب های ساحل کنارک بندر چابهار توانست خدا را با شهادت در آغوش بگیرد. پس از چند روزی که پیکر پاکش مهمان آب بود، به لطف مادرش بی بی زهرا (سلام الله علیها) به شهرش ساری برگشت و با بدرقه ی اشک های مردم شریف آن دیار در گلزار شهدا به خاک سپرده شد. . راستی دلم گرفته شهید! حرف های زیادی با تو دارم اما شاید بغضم را این دوبیتی قیصر بهتر بیان کند‌: نه از مهر و نه از کین می نویسم نه از کفر و نه از دین می نویسم دلم خون است، می دانی برادر؟ دلم خون است، از این می نویسم انشاءالله روزی با شهادت می بینمت و در آغوشت دلتنگی هایم را اشک می شوم. هو یا علی مدد. ✍ .
. تو را به قصد تقرّب، به نام دین زده‌اند تمام روضه همین است، با یقین زده‌اند تو را زدند همان پیرمردهایی که به نام سجده فقط مُهر بر جبین زده‌اند به نامه‌های فراوانشان امیدی نیست جماعتی که فقط تیر از کمین زده‌اند عجیب نیست که حالا زمین زدند تو را از این قبیله که روی تو را زمین زده‌اند ببین امانت روح‌الامین به یغما رفت که دستبرد به گنجینه‌ی امین زده‌اند بگو تقاص ستمگر صدا نخواهد داشت همیشه چوب خداوند را چنین زده‌اند .
. بکشان به سوی نجف مرا، به اشارتی، به علامتی تو بخوان مرا که از آن سرا، نرود کسی به ندامتی تو زلالِ رودی و من کفم، به هوای عشق مشرّفم نکند رَود غمت از کفم، که تو انتهای کرامتی به مذاقم اخم تو چون شکر، همه مهربانی است پدر که نوازشی‌ است مختصر، بکنی اگر که ملامتی همه غرق حیرت و زمزمه، به هوای کیست همهمه؟ نظر تو برده دل از همه، تو که بی قیام قیامتی بگشا به گفتنِ خطبه لب، به حلاوت است چون رطب که نبوده غیرِ کلام رب به چنین شکوه و فخامتی چه بگویم از وَجنات تو، جَلوات تو، سَکنات تو همه خیره مانده و مات تو.. که چه صولتی! که چه قامتی! همه جان شدم تو که آمدی، منِ رو سیاهِ به این بدی صلوات ناب محمدی، به چنین امیر و امامتی... .
. مبعث رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) آهنگ تازه ای به وجودم دمیده جان یا رنگ تازه ای شده پی رنگ آسمان اقرأ بنام ربّک پیغمبرا بخوان مژده بده پیمبری‌ات را به انس وجان جبریل شد معلّم و غار حِرا کلاس حق کرده خاصِ خاص، پیمبر تو را به ناس موسی نهال مبعث او را نشانده است عیسی نگاه عالمیان راکشانده است وقتی چهل بهار به گل سبز مانده است جبریل شاخه اش به رسالت رسانده است تورات وعده اش به تحقق رسیده است انجیل هم كه ميوۀ این روز دیده است انسان کمال و معنی از او رخت بسته بود ازخلق و خوی پاک و الهی گسسته بود ازظلم و جور و زور و ستم زار و خسته بود پشتش زکفر و طاغی و طغیان شکسته بود می‌خواست تاکه لایق محبوب و جان شود اذنی گرفته مأذنه خوان ِ اذان شود ازغار تا به عرصۀ هستی قدم گذاشت برکفر و شرک تا به همیشه عدم گذاشت بر اوج حق پرستی عالم، عَلَم گذاشت توحید را به کام همه بیش وکم گذاشت انسان به حُسن قرب خدا سرفرازشد او مفتخر به فیض عظیم نمازشد درخانه بانویش که تمنّای یارداشت یا انتظار وقت حضور بهارداشت دین خدا و رونق آن انتظارداشت ریزد به پاش هر چه که داروندارداشت در انتظار دیدن شوهر نشسته است از اشتیاق روی پیمبر نشسته است اوآن پیمبر است که عالم خطاب اوست اوآن پیمبر است که قرآن کتاب اوست اوآن پیمبر است که با حق ثواب اوست اوآن پیمبر است علی انتخاب اوست یارش بُود علی و به علمش علی دَر است برکوثرش علی ست که ساقی کوثر است هركس كه با محمّــد وآلش حيات يافت در سايۀ ولایتشان هم وفـــات يافت در بين جاده ها اگر او اين صراط يافت حقّاً كه از تلاطم دنيا نجات يافت "طاهر"به سجده ها و به اخلاق احمدي دل خوش!كه يار ِمهدي آل محمّدي ✍️مجیدطاهری 🎤 👇
. 🌸💐سرود عید مبعث تو بزرگ انبیایی یا محمّد تو بشر را رهنمایی یا محمّد از چه در غار حرایی یا محمّد تو سراجی تو مُنیری تو بشیری تو نظیری یا محمّد یا محمّد یا محمّد بر خلایق رهبری کن از حرا بیرون بیا پیغمبری کن آفتابا تا ابد روشنگری کن تیرگی آمد به پایان نور قرآن شد نمایان یا محمّد یا محمّد ای تمام انبیا چشم انتظارت قلب مظلومان عالم بی‌قرارت این بود فرمودۀ پروردگارت یا محمّد «قم فأنذِر» ذات یکتا را «فَکَبِّر» یا محمّد یا محمّد مکتبت در پرتو انوار داور پرورد مقداد و سلمان و ابوذر تربیت کن حیدر و زهرا بپرور تو به جان و دل حیاتی تا ابد فُلک نجاتی یا محمّد یا محمّد مکّه از تو پرتو ایمان گرفته دست حق روی سرت قرآن گرفته دورۀ ظلم و ستم پایان گرفته ای دمت روح عدالت بر تو زیبد این رسالت یا محمّد یا محمّد تو به کل آفرینش رهبر استی اولین نور، آخرین پیغمبر استی از تمام انبیا بالاتر استی درد جان‌ها را دوایی ختم کلِّ انبیایی یا محمّد یا محمّد آفتابا جلوه کن بر کلّ هستی طی شده دور غرور و کبر و مستی تا به کی انسان اسیر بت‌پرستی؟ ای جهان زیر لوایت پاسخ نفرین، دعایت یا محمّد یا محمّد (استادسازگار)✍ 🎤 .👇
156.6K
🌸💐سرود عید مبعث دوباره بانگ علق  – میاد ز غار حرا فرشته ها می خونن – بخون به نام خدا یا مصطفی یا رسول * با صد شعف می کنم – پر از امید دلمو از فاطمه می گیرم – عیدی مبعثمو یا مصطفی یا رسول * همه می گن که رخش – یه ماه منجلیه امشبو ختم رسل – تو دامن علیه یا مصطفی یا رسول *** خدا می گه که توئی – رسول آخر من سلاممو برسون – امشب به حیدر من یا مصطفی یا رسول 🎤
. ــــــــــــــ شادم که حسین‌بن‌علی آمده به به سرچشمهٔ عشق ازلی آمده به به زد بوسه علی تا به لب لعل حسینش فرمود چه شیرین عسلی آمده به به عالم شده چون باغ جنان از گل رویش به به چه گل بی‌بَدلی آمده به به در عشق و فداکاری و ایثار و شهامت الحق که چه ضرب‌المثلی آمده به به از آذریان پرسی اگر مدحت او را گویند: گوزللر گوزلی آمده به به همراه حَسن تحت لوای پدر خویش فرماندهٔ جنگ جَمَلی آمده به به او میگذرد از سر و جان، در رَهِ جانان زهرا و علی را چه یَلی آمده به به عامل به فرامین خداوند جلیل است بی‌واهمه مَرد عَملی آمده به به خورشید بُوَد محو تماشای جمالش سرمنشأ انوار جَلی آمده به به از کُلّ جهان، پیر و جوان عاشق اویند شاهنشهِ بین‌المللی آمده به به در مدح و ثنای پسر حضرت زهرا بر دفتر شعرم غزلی آمده به به (فیضی) چه دل‌انگیز بُوَد سوّم شعبان شادم که حسین‌بن‌علی آمده به به .
. 🦋🦋 ✅بنداول امام حسین(ع) امشب قلبم آروم نداره چشما محو روی نگاره زیباتر از چهره ی یارم عمرا دنیا دیگه بیاره 🦋 اومده به زهرا نور دو عین شهنشاه شهیر عالمین آسمون ثارالله بهش میگن زمینی ها بهش میگن حسین(ع) 🦋 تو ارباب بی نظیری حسین امیری 🔸➿➿➿➿➿➿🔸 ✅بنددوم حسینی سفینه النجاته عالم ای ناجی حضرت آدم مصباح الهدایی و رهبر دُر دونه ی حضرته خاتم 🦋 فرزنده فاطمه وحیدری ناز دیوونه ها رو میخری عیدی میخوام امشب خودت بگو کی ما رو به کربلا می بری 🦋 گنبد طلات قشنگه کربلات قشنگه(2) تو ارباب بی نظیری حسین امیری حسین امیری 🔸➿➿➿➿➿➿🔸 ✅بندسوم عباسی تو سلطانی منم یه سائل شکر حق دادم به شما دل جون میگیرم توون میگیرم وقتی میگم یا ابوفاضل شهنشاه بی مثل و بدلی هستی آقاجون بین المللی پهلوون جنگاور یکه یلی مرد افکنی مثل بابات علی علمدار کربلایی خیلی اقای خیلی اقایی 🔸➿➿➿➿➿➿🔸 ✅بندچهارم عباسی خوش آمدی خدای احساس داری عطر و بوی گل یاس ماه زیبای هاشمیون یا قمرالعشیره عباس سایه ت یه عمره روی سرمه نام تو برا من محترمه ورد لبهای من همینه که عشق من تویی بی مقدمه ادرکنی خدای احساس یا حضرت عباس یا حضرت عباس(ع) 🔸➿➿➿➿➿➿🔸 .👇
. ❤️❤️❤️ ✅بنداول عشق ازلی اومد نورمنجلی اومد شاه هر دوعالمین فرزند علی اومد 🍀 عشق عالمینه، نور هر دوعینه ولادته اربابه خوبم حسینه 🍀 نورچشمامی فڪر و رویامی نوڪرت هستم تا تو آقامی آقام حسین آقام حسین (ع) ؁؁؁؁؁؁؁؁ ✅بنددوم عشقم خیلی شیداتم خاڪه ڪف پاهاتم می دونی خودت ڪه من بدجوری خاطر خواتم 🍀 مِیِ ناب منی رگ خواب منی منم نوڪر تو تو ارباب منی 🍀 شده عادتم مست باده تم بدجوری آقا ڪشته مُر ده تم 🍀 آقام حسین آقام حسین (ع) ؁؁؁؁؁؁؁؁ ✅بند سوم عشقم تو مِیَ نابی تو شبهای مهتابی ڪاشڪی من بشم واست مثل علی گندابی 🍀 بیفتم پای تو توڪربلای تو مثل رسول ترڪ بشم فدای تو 🍀 ایُهاالْأمیر شاه بی نظیر تو روزای سخت دستمو بگیر 🍀 آقام حسین آقام حسین (ع) ✍ .👇