Mohammad Hossein Pouyanfar - Hossein Jan.mp3
5.31M
#زمزمه
#زبانحال_حضرت_زینب
خداحافظ ای برادر زینب
به خون غلطان در برابر زینب
خداحافظ ای جوانی زینب
سلام ای قد کمانی زینب
بیاد لبت دیگر آب و ننوشم
برادر جان بی تو خانه به دوشم
سرت رفته نوک نیزه عدوان
تنت گشته طعمه سم اسبان
به درد و غم و ابتلا می روم
دریغا که از کربلا می روم
در اینجا مرا خون دل توشه بود
نگاهم بر این قبر شش گوشه بود
خداحافظ ای خاک پاکِ حسین
انیسِ تن چاکُ و چاک حسین
خداحافظ ای قرار و شکیبم
خداحافظ ای حسین غریبم
خداحافظ ای وادی علقمه
خداحافظ ای گریه فاطمه
خداحافظ ای سرو خونین بدن
خداحافظ ای قاسم ابن الحسن
خداحافظ ای تشنه در موج یَم
خداحافظ ای دست و مشک و عَلَم
خداحافظ ای ناله ی آه و آب
خداحافظ ای شیر خوار رباب
خداحافظ ای خیمه پر ز دود
خداحافظ ای یاسهای کبود
خداحافظ ای دامن سوخته
به صحرا روان با تن سوخته
خداحافظ ای کودکِ اشکبار
غریبانه جان داده در زیر خار
خداحافظ ای برادر زینب
به خون غلطان در برابر زینب
#عبور_از_قتلگاه
#بعد_از_شهادت_امام_حسین
.
#نوحه_سنتی
#امام_حسین
#بصیرتی
حسین سیِّد شهیدان بُوَد
حسین احیا گر قرآن بُوَد
عزیز زهرا = سبط پیمبر
جان را فدا کرد= دررۀ داور
حسین حسین جان = حسین حسین جان2
حسین کشته شد که دین بماند
قرآن واسلام مبین بماند
حسین فدا شد = دررۀ داور
بوده شعارش = الله اکبر
حسین حسین جان = حسین حسین جان2
حسین فدا شد که بماندکتاب
شهید شد بهر عفاف وحجاب
امرِ به معروف = بوده شعارش
خواهر او بود = همیشه یارش
حسین حسین جان = حسین حسین جان2
پیروی از راه حسین کارماست
بیانگرِ ایده ورفتارماست
ما پیروان =خط حسینیم
از رهروان = آن نورعینیم
حسین حسین جان = حسین حسین جان2
دوستی حسین حمایت ازاوست
رهروی از حسین اطاعت از اوست
امرِ به معروف= بُوَدهمیشه
حسینیان را= نماد وریشه
حسین حسین جان = حسین حسین جان2
پیرو عباس وعلی اکبریم
جان به کفان نهضت ورهبریم
مدافعان= دین وکتابیم
ما پاسدار= حفظ حجابیم
حسین حسین جان = حسین حسین جان2
حسین ،نوردیدۀ بوتراب
خواهر توست پاسدار حجاب
حجاب وقرآن =شد سنگراو
سرت به نیزه= شدیاوراو
حسين حسین جان = حسین حسین جان2
ای خواهران حجاب حکم دین است
امررسول رب العالمین است
این سخن از پو= رِ بوتراب است
وظیفۀ زن= حفظ #حجاب است
حسين حسين جان=حسين حسين جان2
#محسن_زاده✍
.👇
.
( زبانحال حضرت ولیعصر عجل الله تعالی فرجه الشریف)
مجلس ناخلف و عمه ی غم پرور من
سوت و کف، هلهله و عمه ی بی یاور من
مجلس اهل ستم ، شیون اطفال حسین
طشت زر ،بزم طرب ، قاریشان سرور من
خیزران فخر کند بوسه زده لعلِ لبش
من فدای لبت ای غنچه ی پیغمبر من
اُمرا را ز حقارت به برش خوانده یزید
تا که تحقیر کند عمّهی دانشور من
مست قدرت شده جولان بدهد از سر جهل
نزد اطفال حرم ؛ سوخت ز غم پیکر من
تیغ کین بوسه زده حنجر خونین حسین
سر بر نیزه بُود تکیه گه و باور من
طشت زر را به مقابل بگذارد از کین
تا بسوزد دل اطفال حزین در بر من
لب ببند (عامری) از واقعهی بزم یزید
خون مکن بیشتر از این به دل مادر من
#ابوالفضل_عامری • قم
#امام_زمان
.
.
#امام_زمان
گریز به کاروان اسرا
#بعد_از_شهادت_امام_حسین
#مناجات_انتظار
عاقبت می رسد آن روز که مولا برسد
منجی کلّ جهان ،یوسف طاها برسد
وارث کلّ مناقب، صاحب خُلق نکو
مظهر هر صفت خالق یکتا برسد
سیزده نور ِخلاصه شده در یک خورشید
سحر ِ خاتمه بر هر شب یلدا برسد
ناخدای دل ما می رسد از راه و سپس
کشتی گمشده بر ساحل دریا برسد
با معزّالمؤمنین،یک سو شود شیعه عزیز
سوی دیگر موسم خواری اعدا برسد
او چو آید بکشد تیغ علی را ز نیام
وقت آتش زدن قاتل زهرا برسد
مادرش بین شرار در و دیوار هنوز
منتظر مانده که از جانب صحرا برسد
منتظر مانده حسین بن علی در یم خون
منتقم ، با عَلَم حضرت سقا برسد
تازه مانده ست هزار و نهصد وپنجاه زخم
بر تنش تا سحری اصل مداوا برسد
زمزمه شد به لب رأس بریده، سر ِ نی
عاقبت منتقم ِ زینب کبری' برسد
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#اسارت
.
.
ما رَأَيْتُ إِلاّ جَميلا
#مجلس_ابن_زیاد
*قطع کردی شاخه ی عمر مرا ابن زیاد
تو چه می خواهی دگر از جان ما ابن زیاد
ریختی خون تمام مردهامان را بس است
رحم کن بر وارث خون خدا ابن زیاد
من ندیدم غیر زیبایی در آن شهر بلا
گرچه قدّم خم شده از داغ ها ابن زیاد
از چه ناموس علی را تو نمودی همسفر
با سنان و ابن سعد بی حیا ابن زیاد
دست بسته برده ای ما را میان کوچه ها
سایه بان ما شده رأس جدا ابن زیاد
چوب دستی میزنی بر روی دندان حسین
روبه روی دیدگان ما چرا ابن زیاد
گر شده پیر و تمام گیسوان او سپید
دیده جسم ارباً اربا بر عبا ابن زیاد
بر روی لب های او آهسته تر ضربه بزن
تازه گردد زخم شمشیر و عصا ابن زیاد
بر کبودی رخ زیبای او کمتر بخند
مثل مادر خورده سیلی بی هوا ابن زیاد
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
*ابن زياد (كه درماندگى خود را احساس كرد) ادامه داد: «خداوند قلبم را با كشتن حسين و خاندانت تشفّى داد!».
زينب كبرى(عليها السلام) فرمود: «لَعَمْري لَقَدْ قَتَلْتَ كَهْلي، وَ قَطَعْتَ فَرْعي، وَ اجْتَثَثْتَ أَصْلي، فَإنْ كانَ هذا شِفاؤَكَ فَقَدِ اشْتَفَيْتَ»؛ (به جانم سوگند، بزرگ مرا كشتى و شاخه عمرم را قطع كردى و ريشه مرا از جا درآوردى، اگر اين كار مايه تشفّى قلب توست، به خواسته ات رسيدى)
.
.
#تنور_خولی
#یا_اخا_الغریب
خاکستری شده ست سرت یا اخا الغریب
از چه تنور شد به تو مأوا اخا الغريب
از بس منقش است سرت از عصا و سنگ
زخمی تر است از همه سرها اخا الغریب
با روضه ی مجسم شیب الخضیب تو
شد چشم اهل بیت تو دریا اخا الغریب
تا نشنوی اهانت و زخم زبانشان
قرآن بخوان به وقت تماشا اخا الغریب
چشمان خود ببند نبین با غلاف تیغ
پاسخ دهند ناله ی ما را اخا الغریب
چشمان خود ببند که در کوچه های شام
شد سنگ بام جای تسلّی' اخا الغریب
اما ببین که سرو قد همسرت رباب
شد زیر بار داغ علی تا اخا الغریب
هم بازی رقیه که پنهان ز دیده بود
رأسش به روی نی شده پیدا اخا الغریب
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
....................
#محرم
#تنور_خولی
نشسته مادری و دست بر کمر دارد
کمک کنید در از این تنور بردارد
هنوز آه کشیدن برایِ او سخت است
هنوز پهلویِ او دردِ مختصر دارد
چکید اشکی و آمد صدایی و فهمید
تنورِ سرد کمی خاکِ شعلهور دارد
کشید شانهای و گفت شانه هم مادر
برای زُلفِ گره خورده دردسر دارد
تو را به معجرِ خود پاک میکنم امّا
چقدر کُنجِ لبت لختهیِ جگر دارد
هنوز جایِ تَرَکهای تشنگی پیداست
هنوز رویِ لبت زخمهایِ تر دارد
از این به بعد گلویت نمیچکد از نِی
به بند آمدنش شعله هم اثر دارد
به رویِ دامن من تا به صبح مهمان باش
که میزبانِ تو امروز طَشتِ زَر دارد
#حسن_لطفی✍
.
.
#زمینه حضرت عباس ع
#شب_نهم_محرم
شب تاسوعا، محرم ۱۴۴۵ ه.ق
دستی برات نمونده، تا دستتو بگیرم
پشت و پناه من ای، سردار بی نظیرم
عباس چشاتو واکن، پاشو دارم می میرم
چه کنم با رنگ پریده
چه کنم با قد خمیده
چه کنم با مشک دریده و دست بریده
ــــــــــــــــــ
باور نمی کنم این، پیکر که رو زمینه
این جسم قطعه قطعه، ماه ام بنینه
خوبه که زینبم نیس، وضع تو رو ببینه
چه کنم با ماه مدینه
چه کنم با داغ رو سینه
چه کنم با حال ربابم و اشک سکینه
ــــــــــــــــــ
مبهم شدی عزیزم، این تن شبیه رازه
با هر نفس میاد از، چشم تو خون تازه
واسه رسوندنت تا، خیمه عبا نیازه
چه کنم با تیر توو چشما
چه کنم با گریه ی زهرا
چه کنم با اشک رقیه و غربت زن ها
ــــــــــــــــــ
بعد از تو ای علمدار، خیلی سرم شلوغه
دور و برت شلوغه، دور و برم شلوغه
می بینی غیرت الله، دور حرم شلوغه
چه کنم با غربت خیمه
چه کنم با حرمت خیمه
چه کنم با سیلیِ دشمن و غارت خیمه
#وحید_محمدی✍
#زمینه
#حضرت_عباس
#شب_تاسوعا
#تاسوعا
.👇
4_5913488471246246732.mp3
16.66M
دستی برام نمونده..
شب تاسوعای محرم ۱۴۴۵ ه.ق
به نفس حاج سیدرضا نریمانی
شاعر: وحید محمدی
.
#نوحه
#واحد و #واحد_سنگین
#امام_سجاد (ع)
تو غرقِ ، اشکی وُ گریه میباری
چِقَدَر ، روضه ی نگفته داری
با ما بگو تو از ، نامَردمان شام
از چشم هرزه و ، شادی و اِزدحام
آه ، دادِ بیداد ، ای امان از ، دل سجاد
آه ، واویلتا ، واویلتا ، واویلتا (۲)
واویلا ، تو یه روز خوش ندیدی
شبیهِ ، عمه زینب قد خمیدی
بر خواهر امام ، خون گریه می کنی
از کربلا به شام خون گریه می کنی
آه ، شیرخواره ، دیده ای تو ، گوشِ پاره
آه ، واویلتا ، واویلتا ، واویلتا
واویلا ، شنیدی طعنه و دُشنام
میخوردی ، سنگ کینه از روی بام
در کوچه های شام ، بال و پر تو سوخت
از تازیانه ها ، پا تا سرِ تو سوخت
آه ، تیر و شمشیر ، گردن تو ، غل و زنجیر
آه ، واویلتا ، واویلتا ، واویلتا
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی✍
#شهادت_امام_سجاد
👇