eitaa logo
امام حسین ع
20.9هزار دنبال‌کننده
413 عکس
2.1هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
4_6030454324935529470.mp3
36.9M
از خواب ناز، کودک من پا نمی‌شود می‌خواستم که پا شود اما نمی‌شود هاجر اگر دوید به زمزم رسید، آه سعی رباب، ختم به دریا نمی‌شود چسبیده حلق کودکم از تشنگی به هم با تیر هم گلوی علی وا نمی‌شود چشم امید من به ابالفضل بود آه! عباسِ روی نیزه که سقّا نمی‌شود بی فایده است سعی شما نیزه‌دارها سر، کوچک است بر سر نی جا نمی‌شود من رو زدم به نیزه، علی را به من نداد این نی چه محکم است چرا تا نمی‌شود خم شو برای خاطرم ای چوب! رحم کن از پای نیزه خوب تماشا نمی‌شود ✍ .
. حمد شایسته ی ربّی است که نامحدود است او که هر جا که بر آن می نگری موجود است گرچه دیر آمدم و عمر هدر شد اما بخشش صاحب این خانه، همیشه زود است آخر کبر، تباهی است، گواهش این بس پشه ای قاتل خودکامگیِ نمرود است دل اگر نشکند و اشک مهیا نشود توبه و ذکر و دعا بی ثمر و بی سود است آخر سال، همه خانه تکانی کردند دل من مانده که بدجور غبارآلود است برسانید مرا زود به ایوان نجف طفلِ آواره کنار پدرش خشنود است بارها با مددش پا شدم از روی زمین در همه زندگی ام لطف علی مشهود است کاش تا هست زمان، کرب و بلایی بشوم که اجل پشت سرم هست و زمان محدود است روزه و ذکر و مناجات بهانه است رفیق گریه بر تشنه لبِ کرب و بلا مقصود است دید زینب بدن زخمی و بی جان حسین... ته گودالِ بلا، بین سنان مفقود است تشنه لب رفت به گودال و یقین دارم که خونِ جاری ز تنش بر عطشش افزوده است گیسویش هست معطر به شمیم مادر شمر بس کن، مبر آخر سوی آن گیسو دست ✍ .
4_6035351489596100721.mp3
34.5M
حمد شایسته ربّی است که نامحدود است
4_6035351489596100723.mp3
27.67M
خواهم اگر به آن قد و بالا ببینمت باید تو را به وسعت صحرا ببینمت تکه به تکه جسم تو را جمع کردم و می چینمت به روی عبا تا ببینمت حالا که نیزه خورده و پهلو گرفته ای پیغمبرم... به کسوت زهرا ببینمت خوبست این که حداقل مادر تو نیست ور نه چگونه در بر لیلا ببینمت جان کندن مرا به تمسخر گرفته اند پیش بساط خنده این ها ببینمت ترسم ز عمه بود بیاید... که آمده حالا من عمه را ببرم ... یا ببینمت؟! تشنه نرفته است ز خون تو دشنه ای باید به نیزه ها نگرم تا ببینمت (محمد علی بیابانی)✍ .
4_6035351489596100724.mp3
15.88M
زندگی قبل از زندگیم حسینه از قدیما قلبم و زدم به نامش جز خدا که راز هر دل و می‌دونه هیچ کسی نمی‌دونه چقدر می‌خوامش توو عالم ذَر با خطِ زَر اسمِ حسین و روی دل زَنگاری نوشتم و طلا شد خوش به حال هرکس که از اون اول خلقت به عشقش مبتلا شد، به عشقش مبتلا شد دیوونه‌شم از روزِ قَالُواْ بَلَى دیوونه کار نداره با عاقلا واسه همینه صبح تا شب می‌خونم اللّٰهُمَّ ارْزُقنٰا کَربَلاء «اللّٰهُمَّ ارْزُقنٰا کَربَلاء، اللّٰهُمَّ ارْزُقنٰا کَربَلاء اللّٰهُمَّ ارْزُقنٰا کَربَلاء، اللّٰهُمَّ ارْزُقنٰا کَربَلاء» زندگیه حینِ زندگیم حسینه از روز تولدم باهاش عَجینم تُربت و یه جرعه آبِ سقاخونه‌ش شد دلیلِ عشقِ بی‌حدش توو سینه‌م از روزی که گلدوزیِ اسمش و نوشتن روی پَرِ قنداقم شده تمومِ دنیام تا الان که سینه‌زنِ هیئتم به وَاللّٰه فقط حسینه آقام، فقط حسینه آقام مَحَبَتِش قلبم و داده جَلا دلم رو کرده مثِ گنبد طلا به شوقِ دیدنش توو دنیا میگم اللّٰهُمَّ ارْزُقنٰا کَربَلاء «اللّٰهُمَّ ارْزُقنٰا کَربَلاء زندگیه بعد از زندگیم حسینه وقتی می‌میرم چِشای من به راشِه تنها نمی‌ذاره منو دستِ لطفه اون که تا قیامت فکرِ نوکراشه دلشوره ندارم من از احوال قیامت دلشوره‌ی من ندیدن روی حسینه با من از بهشت حرف نزنید بهشتِ نوکر فقط کوی حسینه، فقط کوی حسینه حسین بهشته واسه اهل دِلا بهشت بی حسین چیه جز بَلا بهشت من خونه‌ی اربابمه اللّٰهُمَّ ارْزُقنٰا کَربَلاء «اللّٰهُمَّ ارْزُقنٰا کَربَلاء، اللّٰهُمَّ ارْزُقنٰا کَربَلاء اللّٰهُمَّ ارْزُقنٰا کَربَلاء، اللّٰهُمَّ ارْزُقنٰا کَربَلاء»
12-fosooli-emamhasan-11.mp3
3.08M
حاج محمد فصولی نیمه ماه قرآن ماه علی امشب شده پیدا تبارک و بخونید به لطف حق مادر شده زهرا آی گداها بیایید 2 امشب میخواد عیدی بده مولا ( خنده تو برای علی فصل بهاره کرامت داره مثل بارون میباره) 2 ذکر حسین به لب من شیرین آقا اما کسی شیرینی تو رو نداره حسن بن علی مولا 🔃🔃🔃 علی داره میخونه اللّهُمَّ لَكَ صُمنا بوسید حسنشُ گفت رب عَلى رِزقِكَ افطرنا نبی میگه با زهرا 2 علیک يارب توکلنا توکلم همه با مهر حسن شد توسلم همه با ذکر تا حسن شد سجود من به درگاه خدا شد اما قنوت من زمزمه شعر حسن شد حسن بن علی یا مولا .
. اِلهي قَلْبي مَحْجُوبٌ وَ نَفْسي مَعْيُوبٌ وَ عَقْلي مَغْلُوبٌ وَ هَوائي غالِبٌ وَ طاعَتي قَليلٌ وَ مَعْصِيَتي كَثيرٌ وَ لِساني مُقِرٌّ بِالذُّنُوبِ فَكَيْفَ حيلَتي يا سَتّارَ الْعُيِوبِ وَ يا عَلّامَ الْغُيُوبِ وَ يا كاشِفَ الْكُروُبِ اِغْفِرْ ذُنُوبي كُلَّها بِحُرْمَةِ مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ يا غَفّارُ يا غَفّارُ يا غَفّارُ بِرَحْمَتِكَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ . .
. ✅بند اول توی ذهن من پره از شعر و غزل شیرینه لبم مثه کندوی عسل مسته مستم از باده های کوثر و آخه اومده پسره شیره جمل خنده ش به دل میشینه مثل عسل شیرینه بی همتا چون عباس و زیبا رو مه جبینه جانم جانم جانم به قدو بالای رشید حضرت قاسم «ع» به جلالش، سکناتش و به هیبت قاسم «ع» وجناتش،به مثال اسدالله العلی به پدر رفته چنان کوه ابهت قاسم«ع» یا قاسم یا قاسم «ع» ✅بند دوم حماسی در میرن لشکر همه بی مُعَطّلی میگن الفرار که اومد عجب یلی آنی ازرق رو با تمومه پسراش به درک واصل کرده با یه یا علی«ع» تا میزنه به میدون یک تنه مثل یه لشکر کوچیکه اما دلیره مثل باباشه دلاور ضربه های دستش مداوم و توفنده میزنه با تیغش به دشمنا کوبنده همه میگن الفرار این قاسم ابن الحسنه نوه ی آقایی که خیبر از جا کنده یا قاسم یا قاسم «ع» 💠💠1⃣4⃣4⃣5⃣💠💠 ✍ .👇
. رفته بودم  سوی قبرستان شهر هر که را دیدم سوا خوابیده بود در کنار یکدگر  ریز و درشت هر کسی در زیر پا خوابیده بود خاک بر سر بود در گل هر کسی بی غذا و بی هوا خوابیده بود دلبر از عاشق جدا خوابیده و عاشق از دلبر جدا خوابیده بود پهلوانی با همه کوپال و یال بی توان و ادعا خوابیده بود آنکه دورش بود ده ها پاچه خوار زیر گل در انزوا خوابیده بود قلدری که حق ما را خورده بود مرده با نفرین ما خوابیده بود آنکه جر می داد خود را با صداش زیر سنگی بی صدا خوابیده بود یا فقیری مرده بود از گشنگی در کنار اغنیا خوابیده بود آنکه می چربید نازش در جهان بی لحاف و متکا خوابیده بود سوختم وقتی که دیدم تاجری در کنار یک گدا خوابیده بود با همه مال و منالش طفلکی مثل آن یک لا قبا خوابیده بود ظالم و مظلوم هم در یک ردیف رعیتی با کدخدا خوابیده بود زور می زد آنکه عمری در معاش ساکت و بی اشتها خوابیده بود دوست با دشمن همه در زیر خاک با غریبی آشنا خوابیده بود حاکمی که امر دایم می نمود زیر گل بی اعتنا خوابیده بود دختری که از همه دل می ربود در کنار مورها خوابیده بود آنکه عمری حق و ناحق می گرفت رشوه و مال ربا خوابیده بود سارقی که مال مردم می ربود دست خالی در عزا خوابیده بود پس دو دستی بر سر خود کوفتم چونکه دیدم هر که را خوابیده بود گوشه ای دیدم فهندژ هم غریب توی قبری بی نوا خوابیده بود اسداله فهندژ سعدی (بلبل شیرازی ) .
. حقیرآمدم سربه زیر آمدم خریدی مرا گرچه دیر آمدم عذابم کن اما جوابم نکن گریزان شدم ناگزیر آمدم ببین که از آتش فراری شدم اجیرم، کنار مجیر آمده ام بجز گریه کاری بلد نیستم شده اشک من چشمگیر آمدم به زهرا پس از آبرو ریزی ام به دنبال خیر کثیر آمدم پناهم بده، بی پناهم علی! به عشق تو نعم الامیر آمدم شب و نیمه شب گفته ام یاحسن ببخش و کرم کن فقیر آمدم حسین ای دوا و شفای همه سراغ مرا هم بگیر آمدم به سجاد و باقر، به صادق قسم چو سائل علیل و عبیر آمدم به موسی بن جعفر گرفتارم و در این قفل و زنجیر اسیر آمدم رضاجان بیا و به دادم برس شنیدم تویی دستگیر آمدم جواد ای کس و کار بیچاره ها شدم از همه جز تو سیر آمدم درآن تشنگی ها صدا زد حسین شدم پای داغ تو پیر آمدم نشد خاک نرم زمین پیکرم ز هر پله گر در مسیر آمدم روی پشت بامم سه روز و سه شب ولی کی به روی حصیر آمدم ✍ .
. آمدم سوی تو راهی وا کنم تا وقت هست آمدم شاید تو را پیدا کنم تا وقت هست هر شب جمعه فقط کارم توسل کردن است قصد دارم خویش را احیا کنم تا وقت هست نامه ی اعمال من را می دهی در دست راست زود باید برگه را امضاء کنم تا وقت هست من امان می خواهم از«یومَ یَعَضُّ الظّالم»ت تا سحر مولای یا مولا کنم تا وقت هست آرزوهای دراز عمر مرا بر باد داد می نشینم با خودم دعوا کنم تا وقت هست ای «رفیق لا رفیق له» شدم من بی رفیق با تو حالا آمدم نجوا کنم تا وقت هست من نه آنم که «یُصِرُّونَ علی الحِنثِ العظیم» آمدم که خوب با تو تا کنم تا وقت هست کاشکی با یا کریم العفو های نیمه شب بین خوبانت، خودم را جا کنم تا وقت هست عاشقی بی دست و پایم، دست داده در دعا  روضه ای جانکاه دست و پا کنم تا وقت هست * دست من زیر عبا و پیکرت روی عبا  چاره ای باید بر این اعضا کنم تا وقت هست عمه ات را می برم از حلقه ی نامحرمان تا مراعات دل زهرا کنم تا وقت هست ای علی این خنده ها در کوفه بدتر می شود کاش فکر معجر زن ها کنم تا وقت هست ✍ 👇