eitaa logo
حوزه علمیه امام صادق علیه‌السلام
1.1هزار دنبال‌کننده
18.3هزار عکس
12.4هزار ویدیو
667 فایل
🔹کانال حوزهٔ علمیهٔ امام صادق (ع) گرگان مدرسهٔ علمیهٔ امام صادق علیه‌السلام گرگان (محمدتقی خان سابق) در سال ۱۳۵۴ه.ش توسط مرحوم آیت‌الله حاج سید حبیب‌الله طاهری گرگانی تجدید بنا شد 🔹سایت : www.emamsadegh.ir 🔹ارتباط با ادمین @HD57_65
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از شبکه خبری سفیر
📍 پیشنهاد اندیشکده آمریکایی به تصمیم‌گیران غربی: از امام دوازدهم شیعیان غافل نشوید. 📡 اندیشکده آمریکایی هادسون در تحلیلی پیرامون چگونگی مقابله با روند اقتدارآفرین جمهوری اسلامی ایران آورده است: 🔻 در هنگام ارزیابی سناریوی بعدی در مقابله با ایران و روند اقتدار آفرین این کشور نباید از ایدئولوژی آخرالزمانی آن غافل شد. 🔻 سیاست‌گذاران در غرب باید دیدگاه آخرالزمانی جمهوری اسلامی ایران را جدی بگیرند، دیدگاهی که در آن معتقد به ظهور امام دوازدهم (ع) شیعیان هستند و این دیدگاه نقش مهم و راهبردی را در سیاست‌های این کشور ایفا می‌کند. زیرا این چیزی است که فرآیند تصمیم‌گیری تهران را شکل می‌دهد. آماده‌سازی زمینه برای ظهور امام زمان (ع)، فلسفه وجودی جمهوری اسلامی است. ✅ eitaa.com/safir_channel ایتا ✅ sapp.ir/safir_channel سروش
♨️ بی خبری از پنج قرن تمدن اسلامی 🔰 شهید آیت الله مطهری (ره) 💠 آنچه قطعي و مسلّم است اين است که پس از ظهور اسلام و تشکيل حکومت اسلامي و گرد آمدن ملل گوناگون در زير يک پرچم به نام پرچم اسلام تمدني عظيم و شکوهمند و بسيار کم نظير به وجود آمد که جامعه شناسي و تاريخ، آن را به نام مي‌‌‌‌‌شناسد. در اين تمدن ملتهاي گوناگون از آسيا و آفريقا و حتي اروپا شرکت داشتند و سهيم بودند. ايرانيان جزء مللي هستند که در اين تمدن شريک و سهيم‌‌‌‌‌اند و به اتفاق همه صاحبنظران، سهم عمده از آنِ ايرانيان است. 💠 همان‌‌‌‌‌طور که نام آن حکايت مي‌‌‌‌‌کند واقعاً است، يعني واقعاً اسلام عامل اصلي و محرک اساسي و به وجودآورنده شرايط اين تمدن و فرهنگ بوده و روح حاکم بر آن روح اسلامي است. (خدمات متقابل ص130) 💠 ايران در پرتو گرايش به اسلام در همان وقت که کشورهاي گرونده به مسيحيت در تاريکي قرون وسطي فرو رفته بودند، همدوش با ساير ملل اسلامي و پيشاپيش همه آنها مشعلدار يک تمدن عظيم و شکوهمند به نام شد. اينجا اين پرسش به ذهن مي‌‌‌‌‌آيد که اگر خاصيت مسيحيت آن است و خاصيت اسلام اين، پس چرا امروز کار برعکس است؟ جوابش روشن است: آنها از هفت هشت قرن پيش مسيحيت را رها کردند و ما از همان وقت اسلام را. (خدمات متقابل ص 308) 💠 علما راجع به علل پيدايش و گسترش   خيلي بحث کرده و دو علت اساسي برايش ذکر نموده‌‌‌‌‌اند: اولين علت، تشويق بي حدي است که اسلام به تفکر و تعليم و تعلّم کرده است و اين تشويق در متن قرآن است. علت دومي که براي پيدايش و گسترش  ذکر کرده‌‌‌‌‌اند که چطور شد اسلام توانست از ملتهاي مختلف نامتجانس که قبلا از يکديگر کمال تنفر را داشتند چنين وحدتي به وجود آورد، احترامي است که اسلام به عقايد ملتها گذاشت، به قول خودشان تسامح و تساهلي که اسلام و مسلمين راجع به عقايد ملتهاي مختلف قائل بودند. (آینده انقلاب اسلامی ص 320) 💠 به اعتراف محققان تاريخ فرهنگ و تمدن، تمدن اسلامي در رديف بزرگ‌‌‌‌‌ترين فرهنگها و تمدنهاي بشري است. (منطق ص18) 💠 اسلام پنج قرن تمدني را در سه مرکز بزرگ (اندلس، مصر، و بغداد و ايران) به وجود آورد که مجموع اينها را مي‌‌‌‌‌نامند. شما از قول جامعه‌‌‌‌‌شناسان غرب در نظر بگيريد. مثلا توين بي که يک مورخ جامعه شناس است تمدنهاي عالم را تقسيم بندي کرده است. سي و چند تمدن در دنيا تشخيص داده، بعد بعضي را کنار زده و بعضي را درجه اول در نظر گرفته تا به پنج تمدن رسيده است. باز برخي از آنها را کنار زده و به سه تمدن رسانده است. در ميان آن سه تمدن بزرگ جهاني يکي را   مي‌‌‌‌‌شناسد. دنيا تمدني به نام - نه تمدن عربي، نه تمدن ايراني، نه تمدن هندي، نه تمدن ترکي- مي‌‌‌‌‌شناسد. 💠 تمدني که در دوره اسلام شروع شد با يک روح مخصوص شروع شد. اين تمدن مثل هر تمدن ديگري از تمدنهاي ديگر جهان استفاده کرد اما به صورت تغذيه نه به صورت التقاط، مثل هر جاندار جواني که پيدا مي‌‌‌‌‌شود و از محيط خودش تغذيه مي‌‌‌‌‌کند، ولي معني تغذيه اين است که او را هضم مي‌‌‌‌‌برد و به شکل خودش در مي‌‌‌‌‌آورد و روح خودش را به او مي‌‌‌‌‌دهد. اما کاري کردند که ملت ما از تاريخ خودش بي‌‌‌‌‌خبر و به آن بي‌‌‌‌‌اعتقاد و بي‌‌‌‌‌اعتماد باشد. 💠 اسلام در طول تاريخ و در بدو ظهور خود تا زماني که انحراف پيدا نشده بود- که ريشه اين انحراف مسيحيت است- تمدني ايجاد کرد و پنج قرن بر دنيا سيادت فرهنگي و علمي داشت‌. تمدن امروز اروپا در کمال صراحت خودش را مديون  مي‌‌‌‌‌داند. کتاب‌‌‌‌‌ تمدن اسلام و عرب‌‌‌‌‌ گوستاولوبون را بخوانيد کافي است. کتاب‌‌‌‌‌ کارنامه اسلام‌‌‌‌‌ اثر يکي از اساتيد دانشگاه تهران را بخوانيد، روي مدارک ثابت مي‌‌‌‌‌کند که تمدن امروز دنيا و تمدن اروپا تا چه حد مديون تمدن اسلام است! ولي ما از تاريخ خودمان بي‌‌‌‌‌خبريم. (آینده انقلاب اسلامی ص142) 🌐 المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد @almorsalat
♨️ معنایی متفاوت از در نظام اندیشه اسلامی / لازمه رسیدن به امت عظیم اسلامی 🔰 رهبر معظم انقلاب ┄┅┅═❅❅❄❅❅═┅┅┄ 🌐 مسئله در دنباله بحث نبوت است، يك چيز جدای از بحث نبوت نیست. مسئله ، در حقیقت تتمه و ذیل و خاتمه بحث نبوت است. اگر نباشد، نبوت، هم ناقص می ماند. 🌐 پیغمبر خدا برای چه می آید؟ می آید برای به تکامل رساندن انسان، می آید برای تخلق دادن انسانها به اخلاق الله، می آید برای کامل کردن و به اتمام رساندن مکارم اخلاق. 🌐 از چه راهی و از چه وسیله ای پیغمبر استفاده می کند برای ساختن انسان؟ پیغمبر برای ساختن انسان، درست می کند. پیغمبر ترجیح می دهد که ده سال، بیست سال، دیرتر موفق بشود؛ اما آنچه می سازد، يك انسان و دو انسان و بیست تا انسان نباشد؛ کارخانه انسان سازی درست کند که به طور خودکار انسان کامل پیغمبر پسند تحویل بدهد. 🌐 کارخانه انسان سازی چیست؟ کارخانه انسان سازی، جامعه و نظام اسلامی است. یعنی آن جامعه ای، آن تمدنی است که در رأس آن جامعه خدا حکومت می کند، قوانین آن جامعه، قوانین خدایی است، حدود الهی در آن جامعه جاری می شود، عزل و نصب را خدا می کند، در مخروط اجتماعی، رأس مخروط خداست و پایین تر از خدا، همه انسانیت و همه انسانها. تشکیلات را دین خدا به وجود می آورد. قانون صلح و جنگ را مقررات الهی ایجاد می کند، روابط اجتماعی را، اقتصاد را، حکومت را، حقوق را، همه و همه و همه را دین خدا تعیین می کند و دین خدا اجرا می کند و دین خدا دنبال این قانون می ایستد؛ این ست. مثل مدینه. همچنانی که پیغمبر آمد در مدینه يك جامعه ای تشکیل داد. 🌐 پیغمبرها می آیند يك چنین جامعه ای درست کنند. در این جامعه هر که بیاید، انسان می شود. اگر هم نشود، مجبور می شود به رفتار انسانها حرکت کند. هر که بخواهد خوب باشد، در جامعه پیغمبر می تواند خوب باشد؛ در جامعه های غیر الهی این جوری نیست. در جامعه های غیر اسلامی و غیر الهی، آدمها می خواهند خوب باشند، نمی توانند؛ شما دلت می خواهد متدین باشی، نمی توانی. دلت می خواهد ربا ندهی و ربا نخوری، می بینی نمی شود. زن دلش می خواهد از عفت اسلامی خارج نشود، محیط، او را در فشار می گذارد. همه عوامل و انگیزه ها انسان را از یاد خدا دور می کند. عکس و نمایش و تفصیلات و رفت و آمدها و معاملات و گفتگوها، همه انسان را از خدا دور می کند و ذکر خدا را از دل انسان بیگانه می کند. در جامعه اسلامی عکس قضیه است. در ، بازارش، مسجدش، دار الحكومه اش، رفیقش، خویشاوندش، پدر خانواده، جوان خانواده، همه و همه انسان را به یاد خدا می اندازند، به طرف خدا می کشانند، با خدا آشتی می دهند، با خدا رابطه ایجاد می کنند، بنده خدا می سازند و از بندگی غیر خدا دور می کنند. @almorsalat 🌐 اگر جامعه اسلامی زمان پیغمبر، پنجاه سال ادامه پیدا می کرد، همان رهبری بر سر کار می ماند، یا بعد از پیغمبر، علی بن ابی طالب علیه اسلام با همان رهبری ای که پیغمبر معین کرده بود، جای پیغمبر مینشست، شما این را مطمئن باشید، بعد از پنجاه سال، همه آن منافقین تبدیل می شدند به مؤمنین واقعی. اگر می گذاشتند که حکومت نبوی و علوی دنبال یکدیگر ادامه پیدا بکند، آن جامعه انسان ساز، به طور قهری، همه آدمهای غش دار را هم بی غش می کرد، همه دل های منافق را هم مؤمن می ساخت، همه کسانی که روحشان با ایمان آشنا نبود نیز آشنا با خدا و با ایمان می شدند، این طبع قضیه مربوط به ست. 🌐 پیغمبر وقتی که می آید، برای اینکه بتواند جامعه مورد نظر را که همان است، تشکیل بدهد؛ برای این کار احتیاج دارد به يك جمع به هم پیوسته متحد، دارای ایمان راسخ، از اعماق قلب مؤمن و معتقد به این مکتب، با گام استوار، پویا و جویای آن هدف. يك چنین جمعی را پیغمبر اول کار لازم دارد. لذا پیغمبر بنا می کند این جمع را فراهم آوردن و درست کردن. 🌐 يك عده و يك جبهه را پیغمبر به وجود می آورد اینها در میان چه جامعه ای دارند زندگی می کنند؟ در میان جامعه جاهلی. مثلا مسلمانان صدر اسلام در میان جامعه جاهلی مکه، اینها آنجا دارند زندگی می کنند. اگر بخواهند این جریان باریك، که به نام اسلام و مسلمین به وجود آمده، در میان آن جامعه جاهلی پر تعارض و پرزحمت باقی بماند، اگر بخواهد همین جمعیت و همین صف و همین جبهه نابود نشود، از بین نرود، هضم نشود، حل نشود، بایستی این عده مسلمان را مثل پولاد آبدیده به همدیگر بتابند. این مسلمانها را باید آن چنان به هم و کنند که هیچ عاملی نتواند اینها را از یکدیگر جدا کند. به قول امروزی ها و فرهنگ های امروزی، يك بسیار شدید و سختی را، باید در میان این افراد مسلمان برقرار کنند. باید اینها را هر چه بیشتر به هم بچسبانند، هر چه بیشتر به هم بجوشانند و گره بدهند، و هر چه بیشتر از جبهه های دیگر، از جریانهای دیگر، از انگیزه های مخالف، دور نگه دارند؛ چون اینها در اقلیتند. 🌐 جمعیتی که در اقلیتند، فکرشان تحت الشعاع فکر اکثریت، ممکن است قرار گیرد. عملشان، حیثیتشان، شخصیتشان، ممکن است در لابه لای حیثیت ها و شخصیتها و عمل های بقیه مردم، که احیانا مخالف با آنها هستند گم بشود، نابود بشود، هضم بشود، از بین برود. برای اینکه اینها هضم نشوند، برای اینکه اینها نابود نشوند، برای اینکه اینها بتوانند به عنوان يك جمعی باقی بمانند، تا در آینده، جامعه اسلامی با دست های استوار اینها بنا بشود و اداره بشود و ادامه پیدا بکند و اینها یاوران پیغمبر باشند، برای اینکه اینها بتوانند بمانند، اینها را هر چه بیشتر به همدیگر متصل می کنند و هر چه بیشتر از سایر جبهه ها جدا می کنند. این به هم بستگی يك اسمی دارد یا نه؟ این پیوستگی مسلمانان جبهه آغاز دین، که به همدیگر جوشیدند، به همدیگر گره خوردند، از هم جدایی پذیر نیستند، با دیگر جبهه ها به کلی منقطعند، با خودشان هر چه بیشتر چنگ در چنگ و دست در دستند، آیا در قرآن و حدیث نامی دارد یا نه؟ بله؛ این نام، است، . البته بعدها که جامعه اسلامی به يك امت عظیمی تبدیل می شود، بازهم لازم است. 🌐 همین جای مطلب بیاییم به ولایتی که می گوید، دقت کنیم. ما گفتيم يك جمع كوچك در میان يك دنیای ظلمانی، در میان يك دنیای جاهلی، باید به همدیگر متصل و مرتبط باشند تا بتوانند بمانند. اگر باهم چسبیده و جوشیده نباشند، ماندن و ادامه حیاتشان ممكن نیست. مثال زدیم به جمع مسلمان آغاز اسلام در میان جامعه جاهلی مکه، یا در اولی که به مدینه آمده بودند. مثال دیگری هم دارد یا نه؟ بله. جمع کوچك در زمان خلافت های ضدشیعی و ضد اسلامی در تاریخ آغاز اسلام. 🌐 شما خیال می کنید که شیعه به آسانی می توانست بماند؟ شما خیال می کنید که حربه های تبلیغاتی از طرفی، خفقان و اختناق از طرفی، زندانها و شکنجه ها و کشتن ها از طرفی، ممکن بود اجازه بدهد که يك جمعی بماند؟ يك جمع فکری مثل شیعه، که این قدر با قدرت های زمان خودش معارض و موجب دردسر آنها بود، چطور شد که ماند؟ برای خاطر ماند. ائمه يك به هم پیوستگی و هم جبهگی عجیبی میان شیعه زمان خلافت های اسمی ایجاد کرده بودند تا در سایه این ، بتواند این جریان تشیع در میان جریانهای گوناگون دیگر محفوظ بماند. 🌐 چه چیزی توانسته عامل بقای این جریان شیعی بشود؟ وجود آن ولی ای که ولایت را در میان مردم و در میان پیروان خود توصیه می کند، آنها را به همدیگر می بندد، آنها را باهم مهربان می کند، را ترویج می کند، این هم به همان ولایت معنای زمان پیغمبر. ، آن ولایتی که این همه روی آن تأکید شده، يك بعدش این است، بعدهای دیگر هم دارد. 📚 طرح کلی اندیشه اسلامی، ص 502-510 با تلخیص 🌐 المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد @almorsalat
هدایت شده از مدرسه انقلاب ۱
🚩 مشی سیاسی علامه مجلسی 🔹 علامه مجلسی از سال ۱۰۹۸ در زمان شاه سلیمان صفوی و در حالی که ۶۱ ساله بود به منصب رسید. بعد از مرگ این پادشاه و جانشینی سلطان حسین، مجلسی از سوی پادشاه جدید بر منصب شیخ الاسلامی ابقا شد. 🔹 شیخ الاسلام در دوران صفویان علاوه بر دریافت وجوهات شرعی به نظارت بر اجرای احکام شرعی و دستگاه قضاوت، اداره امور مدارس و مساجد و زیارتگاه‌ها و تعیین و سایر مسائل مذهبی کشور می‌پرداخت. 🔹 مهم ترین اثرسیاسی علامه مجلسی، کتاب «آداب سلوک حاکم بارعیت» است. نگاه ایشان در این کتاب که ترجمه است، فقط به مباحث و مسائل است. 🔹 علامه مجلسی در معرفی این رساله و انگیزه تالیف آن می گوید: «این رساله ای است درترجمه بعضی از احادیث شریفه که در کیفیت سلوک ولات عدل با کافه عباد که ودایع رب الاربابند وارده شده. برای تنبیه ارباب غفلت و اصلاح اصحاب دولت که هم گنان منوط به صلاح ایشان است، و فساد ایشان، مورث اخلال نظام بنی نوع انسان که زبده مکنونات و اشرف مخلوقاتند.» 🔹 علامه مجلسی بعد از محقق کرکی از با نفوذترین علمای دوران صفوی بود. از فعالیت‌ها و اقدامات مهم سیاسی وی در دوران تصدی شیخ الاسلامی که در تاریخ این دوران از آن‌ها سخن به میان آمده است: 1️⃣ شکستن بت کفار هند در شهر اصفهان 2️⃣ بستن شمشیر سلطنت به کمر شاه و انشا خطبه مراسم تاج‌گذاری 3️⃣ به نگارش رساله «آداب سلوک حاکم با رعیت» 🗓 به مناسبت 30 مرداد سالروز بزرگداشت علامه مجلسی 🆔 @asbaat_ir
💢برخورد شدید شهید سیدمصطفی خمینی با نفوذی غرب‌زده 🔹« در تاريخ خردادماه 1349 آقاى صادق قطب‏زاده براى نخستين بار به آمد و در شب يكشنبه 31 خرداد ماه در منزل برادر به سر برد. بايد تأكيد كنم، شناختى را كه ملت عزيز ايران امروز از آقاى ‏زاده پيدا كرده است، برادر شهيد در همان يك شب از او به دست آورد و براستى دريافت كه او چه عنصر خطرناكى براى انقلاب ايران خواهد بود. 🔸گويا وضع امروز و سوءاستفاده‏هايى را كه آقاى قطب‏زاده و باند او، از و رهبر آن به عمل آورده و سپس توطئه‏هايى را كه عليه انقلاب و به كار گرفت با چشم دل مى‏ديد، و از اين رو به شدت رنج مى‏برد. بارها به من و ديگر برادران روحانى توصيه مى‏كرد كه از هرگونه همكارى و حتى ديدار با قطب‏زاده بپرهيزيم و خود نيز از آن شب كه قطب‏زاده در منزلش بود تا روزى كه به شهادت رسيد ديگر حاضر نشد كه با او روبه‏رو شود و تلاش‏هاى همه جانبۀ آقاى قطب‏زاده براى تنها يك ساعت ديدار و گفتگو با آن شهيد آگاه با شكست روبه‏رو شد ◀️و جالب آنكه آقاى قطب‏زاده در سال 1350 ـ كه بار ديگر راهى نجف شده بود ـ پس از ورود، ساك دستى خود را به دست يكى از افرادى كه در منزل امام كار مى‏كرد ـ به‏نام غلامرضا ـ داد تا به منزل شهيد سيدمصطفى خمينى ببرد و به او خبر دهد كه آقاى قطب‏زاده به آنجا وارد خواهد شد! در حضور شهيد حاج سيد مصطفى بودم كه غلامرضا ساك او را آورد و پيام او را به آن شهيد رسانيد؛ ليكن او با عصبانيت ساك را به بيرون افكند و به غلامرضا گفت: از قول من به او بگو كه حق آمدن به منزل مرا ندارد! 🔹فرداى آن روز آقا سيدمصطفى در بيرونى منزل نشسته بود، آقاى قطب‏زاده وارد شد و به او سلام كرد، شهيد سلام او را پاسخ داد و روى خود را از او برگردانيد و پس از لحظه‏اى از جا برخاست و از مجلس بيرون رفت. اين برخورد قاطع و انعطاف‏ناپذير آن شهيد با آقاى قطب‏زاده براى بسيارى از افراد كه از ماهيت او آگاهى نداشتند شگفت‏آور بود و برخى نيز به حاج سيد مصطفى اعتراض مى‏كردند كه شما چگونه افراد را به حضور مى‏پذيريد و با آنان به گفتگو مى‏نشينيد، ليكن از پذيرش و گفتگو با آقاى قطب‏زاده سر باز مى‏زنيد؟ 🔸او پاسخ مى‏داد كه فرق يك ماركسيست با صادق قطب‏زاده، فرق و است. وقتى كه با يك ماركسيست روبه‏رو مى‏شوم مى‏دانم كه طرف حساب چكاره است اما در برخورد با افرادى مثل قطب‏زاده نمى‏دانم طرف حساب من كيست و چكاره است و از اين آمد و رفت چه نقشه‏اى در سر دارد، آنچه برايم مسلم است اين است كه قطب‏زاده و قطب‏زاده‏ها در راه نيستند و به روحانيت ايمان ندارند و خلاصه آدم‏هاى مرموزى به نظر مى‏آيند و لذا ترجيح مى‏دهم كه اصلاً از هرگونه تماس و مذاكرات با اينگونه افراد پرهيز كنم تا از شرّشان درامان باشم.»(نهضت امام خمینی ج2 ص591-590) ✳️پی‌نوشت: حوزه علمیه به عنوان مرکز تصمیم‌سازی و فرماندهی عمومی همواره مورد توجه بوده و هست. گرچه امروز نیز قطب‌زاده‌ها و در حوزه مقدسه قم حضور دارند اما نیز زنده‌اند و قطعا نخواهند گذاشت اهداف شوم لیبرال‌مسلک‌های منافق در قم و نظام اسلامی محقق شود و تاشناسایی و محاکمه و کوتاه کردن دست همه نفوذی‌ها به روشنگری‌های خود ادامه خواهند داد. @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
هدایت شده از بیداری طلاب
@rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔻: مدرسی ۲۵ آذر ۱۳۵۹ در قم متولد شد. او در رشته ارتباطات تحصیل کرده و حوزه تخصصی او در روزنامه‌نگاری حوزه‌های علمیه و روحانیون شیعی است؛ اگرچه پیش از آن خبرنگار سیاسی روزنامه شرق، اعتماد و هم‌میهن بوده است. او همچنین مدتی عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت و عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی بوده‌است. 🔻: مدرسی در سال ۱۳۸۱ در جریان اعتراض‌های دانشجویی بازداشت شد که در بند ۲۰۹ زندان اوین بسر برد. همچنین در آذر ماه ۱۳۸۳ به اتهام وبلاگ‌نویسی توسط نهادهای امنیتی قم بازداشت شد که پس از آزادی، در سال ۱۳۸۴ به جرم توهین به رئیس جمهور وقت و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در دادگاه عمومی تبرئه شد اما شعبه اول دادگاه انقلاب قم او را به یک سال حبس محکوم کرد. این حکم به اتهام توهین به رهبری و تبلیغ علیه نظام صادر شد. 🔻: فرید جوان خبرنگاری است که زیر دست بزرگ شده است. مربی کسی است که به وی لقب سلطان تعطیلی روزنامه ها را داده اند. تا کنون در کارنامه خود سابقه انتشار روزنامه هایی را داشته است که بارها به اتهام توهین به مقدسات دینی یا ارکان نظام اسلامی تعطیل شده است. حال چگونه چنین مدرسه ای از حوزه علمیه سر درآورده است و دلسوز حوزویان شده است؟؟؟ 🔹شیفتگان امروز در حوزه کباده دفاع از شیعه می کشند و حال آنکه اربابان ایشان تیشه به ریشه زدند. مرجعیت شیعه که همواره یک بوده است، امروز از سوی جریان خزنده و خطرناکی در حال است. 🔻 چهارم: فرید مدرسی در کارنامه خود فهرستی بلند از اقدامات در راستای اهداف جریان دارد. او گویی کارویژه خود را بزرگان حوزه و چهره های انقلابی می داند. در این مسیر از و یا ابایی ندارد. 🔹فرید مدرسی کسی بود که برای تخریب آیت الله میرباقری خبر انتصاب ایشان به امامت جمعه تهران را منتشر کرد. فرید مدرسی از این دست اخبار بی پایه و اساس کم ندارد. 🔻: اما امروز آخرین سکانس از این در قم است. 🔸شاید فرید وقتی خبر دیدار آیت یزدی را به صورت جهت دار تنظیم می کرد، هیچ گاه گمان نمی کرد آن آتش چنین دامن خودش را بگیرد. اما او با تنظیم جهت دار یک خبر، به گونه ای محتوا را در کشور منتشر کرد که واکنش های مشخصی را در راستای تخریب آیت الله یزدی در پی داشته باشد. 🔸او باید بداند دامن خود را از و پاک می دارد؛ هر چند دروغ و رذالت از اجزای لاینفک است. 🔹خبرنگار شهرت طلب اصلاح‌طلبان امروز در پایان خط قرار گرفته و باید پاسخگوی هایش در فضای حوزه و جامعه باشد. اینجا ایستگاه آخر است... سید طاها یزدانی @rozaneebefarda
[شهید بهشتی درباره انتخاب اعضای مرکزی حزب به ما گفتند:]«کسانی را که انتخاب می‌کنید یک خصوصیت را حتماً در آن‌ها ملاحظه کنید و آن خصوصیت این باشد که این‌ها حاضر باشند سلیقه‌ها و هوس‌ها و خلاصه منیّت‌های را قربانیِ کنند؛ که آن جمع ناگزیر هدف‌گرا‌تر و آرمان‌گرا‌تر است. یعنی این خصوصیات را در آن کسانی که انتخاب می‌کنید ملاحظه کنید.» 📰 روزنامه جمهوری اسلامی - ۱۳۶۰/۱۱/۲۹ 💠 مضمار ؛ تشکیلات اسلامی 🆔 eitaa.com/joinchat/466485249C9adacb35a5
💠 باید باری بر زمین مانده باشد 👈 بیانات رهبر انقلاب، پیرامون سنت در حوزه های علمیه و سیره و امام خمینی و رهبرانقلاب در منتشر نکردن ┄┅┅═❅❅❄❅❅═┅┅┄ ✴️ من امروز مطلبی را میخواهم عرض کنم که یک نقطه‌ روشن و یک امید است. این مطلب عبارت است از موضع ملّت ایران در مقابل تبلیغات دشمن و حضور در مواضع حسّاس. این ملّت در مواقع حسّاس، از خود عظمت نشان میدهد. مقصود من، قضایای مربوط به رحلت ربّانی الهی، مرحوم آیةاللَّه‌العظمی اراکی است. ✴️ برای این‌که عظمت کارهای بزرگی که ملّت ایران در رحلت مرحوم آیةاللَّه‌العظمی اراکی کرد، درست معلوم و روشن شود، دو، سه نکته عرض میکنم. از اوایل بیماری مرحوم آیةاللَّه‌العظمی اراکی، دشمنان چند مطلب را در تبلیغات خودشان دنبال می کردند. اینها میخواستند با این تبلیغات و حرفهایشان، یک فضای ذهنی در این کشور به‌وجود آورند. ... میخواستند چند مطلب را به مردم بگویند. 1⃣ یک مطلب این بود که وانمود کنند مرجعیّت دیگر آن شأن و مکان همیشگی را ندارد. در گوشه و کنار دنیا چند نفر از آخوندهای بیسواد یا فراری و بدنام و روسیاه را هم پیدا کرده‌اند و اسمشان را «آیةاللَّه» گذاشته‌اند. میکروفونها را جلو دهن آنها میبرند، پولی هم در مشتشان میگذارند؛ میپرسند: «آقا! مرجعیّت مثل سابق در ایران اهمیّت دارد؟» آنها هم میگویند: «نه آقا، مرجعیّت دیگر تمام شده است و مردم به مرجعیّت چندان اهمیّت نمیدهند». قصدشان این بود که موقعیّتِ مرجعیّت را که یک موقعیّت عالی و الهی است و در اعماق جان مسلمین دارای تأثیر و نفوذ است، پایین بیاورند. چون از مرجعیّت چوب و تودهنی خورده‌اند، خواستند از مرجعیّت انتقام بگیرند، نه از یک مرجع خاص. 2⃣ مطلب دومی که میخواستند در ذهن مردم جا بیندازند، این بود که «در سطح کشور ایران، دیگر کسی نیست تا مقام مرجعیّت را در دست گیرد؛ آن علمای بزرگ و آن ریشه‌های قوی دیگر تمام شدند؛ آیةاللَّه‌العظمی اراکی آخریشان بود و تمام شد.» این مطلب را میخواستند جا بیندازند و در این باره مفصّلاً حرف زدند. 3⃣ سومین مطلب این بود که خواستند وانمود کنند ملّت ایران از روحانیّت زده شده است و علاقه‌ای به روحانیّت ندارد. ✴️ روز وفات آن بزرگوار، تهران منقلب شد؛ ایران منقلب شد. واقعیت، بسیار عظیم بود. علّت این است که مردم ایران همچنان مقام والا و عظیمی را برای معتقدند. مردم ایران روحانیّت را از ته دل دوست دارند. البتّه نه هر روحانی نمایی؛ روحانی واقعی و عالم دین را. نه آن روحانینمایی را که دشمن میخواهد به‌جای روحانی در میان مردم جا بزند. مردم از او متنفّرند. مردم علمای واقعىِ دین را دوست دارند. هر وقت در این مملکت یک نغمه‌ی آزادىِ واقعی بوده است، رهبرش روحانیون بوده‌اند. در مراسم تشییع و عزای مرحوم آیةاللَّه العظمی اراکی این را مردم نشان دادند. بنابراین تبلیغات دشمن نقش بر آب شد. ✴️ تبلیغ کردند که در جامعه‌ی ایران، دیگر کسی وجود ندارد که شایسته‌ باشد. مردم در مقابل چشم خودشان دیدند که ناگهان فهرستی از علمای شایسته‌ از طرف خُبره‌های فن منتشر شد. کسانی که میتوانند بشناسند و حوزه‌ها دست آنهاست و قوام حوزه‌ها به آنهاست؛ میتوانند بگویند که چه کسی شایسته‌ است. البتّه آقایان فقط پنج، شش نفر را معیّن و معرّفی کردند. چنین مصلحت دانستند که پنج، شش نفر را بگویند؛ دیگر صد نفر را که نمیشود گفت. امّا من به شما عرض کنم، امروز اگر بخواهیم در حوزه‌ علمیّه‌ی قم کسانی را که لایق اند، بشماریم، از صد نفر هم بیشترند؛ فقط در همین حوزه‌ علمیّه‌ قم. ✴️ مطلب دیگر این‌که شروع کردند کسان خاصّی را به اسم معرفی کردن که فلان کس از همه بالاتر است. بنا کردند برای مردم مسلمان حکم دادن و فتوا صادر کردن! مردم در امر ، از همه جا سختگیرترند. حقّش هم همین است. من هم به شما عرض میکنم: عزیزان من! در امر مرجعیّت سختگیر باشید. مبادا احساسات، شما را به سمتی بکشاند. سختگیر به همان طرق شرعی که وجود دارد، باشید. ✴️ باید از آقایان قم و تهران هم واقعاً تشکّر کرد که فهرست از کسانی درست کردند که مردم میتوانند از آنها تقلید کنند و آن فهرست را به مردم دادند. این آقایان، این‌جا به وظیفه‌ خودشان عمل کردند. البتّه نمیشود گفت آنهایی که اسمشان در آن فهرست نیست، از کسانی که نامشان در فهرست، ذکر شده است، کمترند. عرض کردم اگر شما امروز به قم بروید، حداقل صدنفر را میتوانید پیدا کنید که میشود اسمشان را فهرست کرد و گفت این آقایان جایزالتّقلیدند. ✴️ در باب مرجعیّت، کسانی هستند که با وجود شایستگی، یک کلمه از خودشان اسم نمی‌آورند تا سی، چهل سال میگذرد. بعد از این مدّت به فکر آنها می افتند، پیششان میروند و اصرار میکنند؛ بعد از اصرار، میدهند. ما مثل مرحوم آیةاللَّه‌العظمی اراکی زیاد داریم. امروز در قم کسانی از همین عدّه هستند که شایسته‌ ؛ اما اگر هزاران نفر بروند و بخواهند اینها را به میدان بکشانند، میگویند ما نمیآییم! بحمداللَّه چنین کسانی امروز هستند. کسانی هستند که خودشان را اعلم از همه میدانند، اما بر زبان هم جاری نمیکنند. غالباً مجتهدین خودشان را اعلم از دیگران میدانند اما با وجود این‌که خود را اعلم از دیگران میدانند، حتّی بر زبان جاری نمیکنند. اینها این‌گونه‌اند. حاضر نیستند خودشان را مطرح کنند. حاضر نیستند به میدان بیایند. ✴️ بعد از رحلت مرحوم آیةاللَّه‌العظمی بروجردی، همین بزرگواری که دیدید دنیایی را متوجّه خود کرد و مشت او آن چنان گنجایش داشت که میتوانست بشریّت را در مشت بگیرد، نداد و رفت در خانه نشست. هر چه اصرار کردند، نداد. بنده خودم جزو کسانی بودم که به ایشان عرض کردم. ایشان آن وقت جواب نمیداد و فقط میفرمود: آقایان هستند. تا این‌که بالاخره یک عدّه رفتند و ایشان را وادار کردند. فتاوی ایشان معلوم بود؛ رساله‌ ایشان را تنظیم کردند و بیرون دادند. از این قبیل فراوان است. ✴️ امروز در گوشه و کنارِ حوزه‌ها کسانی از بزرگان هستند که سی یا بیست سال پیش، شایسته بودند که اسمشان آورده شود. اما نه خودشان اسم خودشان را آوردند و نه به آنهایی که میشناختند اجازه‌ این کار را دادند. دیگران هم که نمیشناختند. کسانی که اطراف شبهه‌ اند، بیشترین کاری که ممکن است انجام دهند این است که تعدادی خودشان را چاپ کنند و در خانه‌شان بگذارند، تا اگر کسی مراجعه کرد، بگویند: آقا، این هم ما؛ بگیر و برو. ✴️ یک نکته را لازم است عرض کنم. از برادران و خواهران عزیز خواهش میکنم این مطلب را بدون احساسات گوش کنند. آن روزی که در مجلس خبرگان، بعد از رحلت (ره) بحث کردند چه کسی را انتخاب کنیم و بالاخره اسم این بنده‌ حقیر به میان آمد و اتّفاق کردند بر این‌که این موجود حقیر ضعیف را به این منصب خطیر انتخاب کنند، من مخالفت کردم؛ مخالفت جدّی کردم. نه این‌که میخواستم تعارف کنم؛ من قاطع بودم که قبول نکنم؛ ولی بعد دیدم چاره‌ای نیست. زیرا به گفته‌ افرادی که من به آنها اطمینان دارم، این در من شده است. یعنی اگر من این بار را برندارم، این بار بر زمین خواهد ماند. این‌جا بود که گفتم قبول میکنم. چون دیدم بار بر زمین میماند. برای این‌که بار بر زمین نماند، آن را برداشتم. اگر کس دیگری آن‌جا بود، یا من میشناختم که ممکن بود این بار را بردارد و دیگران هم او را قبول میکردند، یقیناً من قبول نمیکردم. ✴️ در قضیه‌ ، موضوع این‌گونه نیست. بار بر زمین نمی‌ماند. این قضیه متوقّف به فرد نیست. آری؛ آقایان فهرست دادند و اسم این حقیر را هم در آن فهرست آوردند. امّا اگر از من سؤال میکردند، میگفتم این کار را نکنید. بدون اطّلاعِ من این کار را کردند. بعد از آن‌که اعلامیه‌شان صادر شده بود، من خبردار شدم؛ والّا نمیگذاشتم. حتّی من به تلویزیون اطّلاع دادم و گفتم اگر آقایان ناراضی نمیشوند، اعلامیه‌ آنها را که میخوانید، اسم مرا نخوانید. بعد گفتند که نمیشود؛ تحریفِ اعلامیه است. آقایان نشسته‌اند، چند ساعت جلسه کرده‌اند؛ نمیشود. ✴️ من اکنون به شما عرض میکنم: ملّت عزیز! عزیزان من! آقایان محترم و بزرگانی که از گوشه و کنار گاهی به بنده پیغام میدهید که بدهم! بار فعلی من بسیار سنگین است. بار رهبری نظام جمهوری اسلامی و مسؤولیتهای عظیم دنیایی، مثل بار چند است. این را شما بدانید. اگر چند را روی همدیگر بگذارند، ممکن است بارش به این سنگینی شود؛ ممکن است. فعلاً ضرورتی نیست. آری؛ اگر العیاذ باللَّه وضع به جایی میرسید که میدیدم چاره‌ای نیست، میگفتم عیبی ندارد. اما فعلاً آن‌گونه نیست. فعلاً نیازی نیست. بحمداللَّه این همه مجتهدین هستند. البتّه، خارج از ایران حکم دیگری دارد. بارِ آنها را من قبول میکنم. برای خاطر این‌که آن بار را اگر من بر ندارم، ضایع خواهد شد. آن روزی که احساس کنم آقایانی که امروز هستند، میتوانند بارِ خارج را هم تحمّل کنند، آن‌جا باز من کنار میکشم. 📚 بیانات 73.09.23 با تلخیص 🌐 المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد @almorsalat
✅ از کودکی با خودم عهده کرده‌ام که نماز نخوانم مگر... 🔻شیخ محمد رضا نعمانی: خیلی روزها من سعی می‌کردم کارهایم را طوری تنظیم کنم که در خانه و پشت سر شهید صدر نماز را به جماعت اقامه کنم. ایشان بسیاری اوقات در محل نماز خودش می‌نشست و من هم پشت سرش می‌نشستم تا او نمازش را آغاز کند و من اقتدا کنم. گاهی می‌شد که وقت نماز می‌رسید و حتی بیشتر از نیم ساعت از آن هم می‌گذشت و شهید صدر هم‌چنان در محل نماز خود نشسته و سرش را پایین انداخته بود و فکر می‌کرد. بعد ناگهان از جا برمی‌خاست و نماز را به جا می‌آورد. این قبیل مسائل باعث شد یک روز از ایشان بپرسم دلیل این کار چیست. شهید صدر جواب داد: «من از کودکی با خودم عهده کرده‌ام که فقط با حضور قلب و خشوع نماز بخوانم، برای همین بعضی وقت‌ها مجبورم آن‌قدر منتظر بمانم که بتوانم افکار داخل ذهنم را بیرون بریزم و خلوص و خشوع برایم ایجاد شود و بعد نماز را اقامه کنم». 🔸 نگاه کنید به: قصص و خواطر من حیاة الشهید الصدر و أخته الفاضلة بنت الهدی، ص ۱٨٠. 🆔 @shahidsadr
هدایت شده از شبکه خبری سفیر
⭕️۴ مرز کشور برای پذیرایی از مسافران اربعین آماده شد/ پیش بینی سفر ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار زائر ایرانی در اربعین امسال 🔸حسن‌نیا معاون وزیر راه و شهرسازی : 🔹مرز خسروی، مهران، چذابه و شلمچه برای تمامی زائران ایرانی آماده شده است و زائران ایرانی و سایر کشور‌ها می‌توانند از این مرزها امسال استفاده کنند. 🔹پیش‌بینی شده بین ۲ میلیون تا ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار زائر امسال از این ۴ مرز جهت تردد استفاده کنند وآمار‌ها نشان می‌دهد که بیشترین تردد زائران از مرز مهران و خسروی است. 🔹هنوز به جمع‌بندی نهایی جهت افزایش بلیت اتوبوس نرسیده‌ایم و مقرر شده در هفته آینده جلسه‌ای با شرکت‌های حمل و نقل مسافری برگزار کنیم. امیدواریم اتفاق خاصی جهت گرانی قیمت بلیت اتوبوس رخ ندهد. ✅ eitaa.com/safir_channel ایتا ✅ sapp.ir/safir_channel سروش
✊ زندگی تشکیلاتی، زمینه ساز ظهور 🚨 در ارتباط با معارف مهدوی، باید به چه موضوعی بیشتر فکر کنیم؟ امت حضرت چگونه باید باشند؟ استاد پناهیان: موضوع اصلی در معارف مهدوی، مختصات خاص خود حضرت به عنوان «امام» نیست؛ اطلاعات در این‌باره آن‌قدر کم است که ما خودبه‌خود وادار می‌شویم دربارۀ «امت» فکر کنیم. به بیان دیگر، آن چیزی که ما در ارتباط با امام زمان(ع) خیلی نیاز داریم بدانیم، حضرت است و اینکه «این امت چگونه باید باشند؟» و الا مثلاً اینکه «حضرت الان کجا زندگی می‌کنند؟ چه ویژگی‌هایی دارند؟»، اینها اگرچه موضوعات خوبی هستند، ولی مشکل اصلی این است که ما بیشتر باید در اندیشۀ این باشیم که آیا آن امتِ لازم برای این امام، شکل پیدا کرده است یا نه؟ باید بیشتر در این‌باره فکر کنیم، نه دربارۀ شخصِ خود حضرت. پیامبر گرامی اسلام(ص) نیز همان اول در جریان دعوت از خویشان، فرمودند: «چه کسی می‌آید به من کمک کند؟» یعنی پیامبر خدا(ص) هم که باشد، بالاخره کمک می‌خواهد و مسألۀ امت مطرح است. ما وقتی می‌خواهیم دربارۀ امام زمان(ع) صحبت کنیم، در واقع باید دربارۀ خودمان صحبت کنیم؛ این ما هستیم که به دوران غیبت، پایان خواهیم داد. 💠 مضمار ؛ تشکیلات اسلامی 🆔 eitaa.com/joinchat/466485249C9adacb35a5
هدایت شده از شبکه خبری سفیر
✅تحلیل انتخاباتی از نتایج عصرجدید نتایج آرای مردم در فینال عصرجدید را تامل بیشتری فرمائید. ترکیب و جهت آرا به جهات شناخت مردم بسیار حائز اهمیت است و می تواند درسی بزرگی برای اهل سیاست باشد. این نتایج برای کسانی که تصور می کنند سبک انتخاب مردم ما از سر هوی و هوس و یا خدای نکرده جاهلانه است بسیار کلیدی است. نتایج عصرجدید به این فهم، گوشه ای از یک مردم سالاری معنادار بود؛ توضیح خواهم داد. هر 5 نامزد تلاش جدی داشتند و دارای ویژگی های ممتاز بودند، اما سبک انتخاب مردم از حیث گرایش و اراده شان عالمانه ترین و هوشمندانه ترین ترکیب را از منتخبین رقم زد و شاید هر ترکیب دیگری این زیبایی از درایت اجتماعی را نداشت. انتخاب مردم از بین چند هنرمند با ویژگی های متنوع صورت گرفت. از انتها شروع کنیم. مردم به کدام هنرمند کمتر رای دادند؟ اگر هنرنمایی دختران نینجا با آقای زارع را نزدیک هم بدانیم، رای مردم به هنری تعلق گرفت که دارای خلاقیت بیشتر و محتوای غنی تری (باتاکید بر اجرای نهایی) بود. مضاف بر اینکه خود هنرمند را نیز احتمالا صادق تر و با ویژگی های شخصیتی برتری فهم کردند. آقای فتحی نیز نزدیک به آخر قرار گرفت و دلیل ادبار مردم نیز مرموزی و ناشناخته بودن این هنر بود. این موضوع از این جهت اهمیت دارد که مردم نسبت به فرد یا جریانی که جهل دارند اقبال نشان نمی دهند. پارسا خائف نازنین و خانم فاطمه عبادی را هم شاید بتوان در یک گروه قرار داد؛ با یک تفاوت کلیدی؛ پارسا خائف بروز یک هنر اصیل بود. اما هنر فاطمه عبادی در نسبت با هنر پارساخائف یک امتیاز جدی داشت و آن اینکه هنر خانم عبادی دارای یک محتوای دردمندانه و دغدغه مند بود. مردم ذهن و قلب مسئولانه خانم عبادی را از آثارش فهم کردند. با این توضیح رای مردم فراتر از هنر بلکه به جهتگیری این هنر تعلق داشت. هنر برای هنر نبود؛ هنری که در خدمت آلودگی خوزستان و آسیب کودکان کار و حرمت و شان مادرانه قرار گرفت. شعری که خانم عبادی ذیل امضای شان گذاشتند نشان از همین جهت گیری فاخر داشت. مازنده برآنیم که آرام نگیریم/ موجیم که آسودگی ما عدم ماست. فینال عصرجدید را دوست داشتم چون فراتر از هنر قهرمانان برنامه، نمایشی از گرایش و بلوغ مردم داشت. مردم سالاری برآمده از ایمان مردم، جهتش همواره عمیق و انسانی است. اگر انتخابات توسط اهل سیاست به دوقطبی های کاذب و رهزن و تدلیس گونه منحرف نشود، انتخاب مردم از سر شناخت و دارای عقلانیت و جهات آرمانی است.    محسن مهدیان ✅ eitaa.com/safir_channel ایتا ✅ sapp.ir/safir_channel سروش