eitaa logo
حوزه علمیه امام صادق علیه‌السلام
1.3هزار دنبال‌کننده
27.1هزار عکس
20هزار ویدیو
765 فایل
🔹کانال حوزهٔ علمیهٔ امام صادق (ع) گرگان مدرسهٔ علمیهٔ امام صادق علیه‌السلام گرگان (محمدتقی خان سابق) در سال ۱۳۵۴ه.ش توسط مرحوم آیت‌الله حاج سید حبیب‌الله طاهری گرگانی تجدید بنا شد 🔹سایت : www.emamsadegh.ir 🔹ارتباط با ادمین @Treasure1
مشاهده در ایتا
دانلود
💢برخورد شدید شهید سیدمصطفی خمینی با نفوذی غرب‌زده 🔹« در تاريخ خردادماه 1349 آقاى صادق قطب‏زاده براى نخستين بار به آمد و در شب يكشنبه 31 خرداد ماه در منزل برادر به سر برد. بايد تأكيد كنم، شناختى را كه ملت عزيز ايران امروز از آقاى ‏زاده پيدا كرده است، برادر شهيد در همان يك شب از او به دست آورد و براستى دريافت كه او چه عنصر خطرناكى براى انقلاب ايران خواهد بود. 🔸گويا وضع امروز و سوءاستفاده‏هايى را كه آقاى قطب‏زاده و باند او، از و رهبر آن به عمل آورده و سپس توطئه‏هايى را كه عليه انقلاب و به كار گرفت با چشم دل مى‏ديد، و از اين رو به شدت رنج مى‏برد. بارها به من و ديگر برادران روحانى توصيه مى‏كرد كه از هرگونه همكارى و حتى ديدار با قطب‏زاده بپرهيزيم و خود نيز از آن شب كه قطب‏زاده در منزلش بود تا روزى كه به شهادت رسيد ديگر حاضر نشد كه با او روبه‏رو شود و تلاش‏هاى همه جانبۀ آقاى قطب‏زاده براى تنها يك ساعت ديدار و گفتگو با آن شهيد آگاه با شكست روبه‏رو شد ◀️و جالب آنكه آقاى قطب‏زاده در سال 1350 ـ كه بار ديگر راهى نجف شده بود ـ پس از ورود، ساك دستى خود را به دست يكى از افرادى كه در منزل امام كار مى‏كرد ـ به‏نام غلامرضا ـ داد تا به منزل شهيد سيدمصطفى خمينى ببرد و به او خبر دهد كه آقاى قطب‏زاده به آنجا وارد خواهد شد! در حضور شهيد حاج سيد مصطفى بودم كه غلامرضا ساك او را آورد و پيام او را به آن شهيد رسانيد؛ ليكن او با عصبانيت ساك را به بيرون افكند و به غلامرضا گفت: از قول من به او بگو كه حق آمدن به منزل مرا ندارد! 🔹فرداى آن روز آقا سيدمصطفى در بيرونى منزل نشسته بود، آقاى قطب‏زاده وارد شد و به او سلام كرد، شهيد سلام او را پاسخ داد و روى خود را از او برگردانيد و پس از لحظه‏اى از جا برخاست و از مجلس بيرون رفت. اين برخورد قاطع و انعطاف‏ناپذير آن شهيد با آقاى قطب‏زاده براى بسيارى از افراد كه از ماهيت او آگاهى نداشتند شگفت‏آور بود و برخى نيز به حاج سيد مصطفى اعتراض مى‏كردند كه شما چگونه افراد را به حضور مى‏پذيريد و با آنان به گفتگو مى‏نشينيد، ليكن از پذيرش و گفتگو با آقاى قطب‏زاده سر باز مى‏زنيد؟ 🔸او پاسخ مى‏داد كه فرق يك ماركسيست با صادق قطب‏زاده، فرق و است. وقتى كه با يك ماركسيست روبه‏رو مى‏شوم مى‏دانم كه طرف حساب چكاره است اما در برخورد با افرادى مثل قطب‏زاده نمى‏دانم طرف حساب من كيست و چكاره است و از اين آمد و رفت چه نقشه‏اى در سر دارد، آنچه برايم مسلم است اين است كه قطب‏زاده و قطب‏زاده‏ها در راه نيستند و به روحانيت ايمان ندارند و خلاصه آدم‏هاى مرموزى به نظر مى‏آيند و لذا ترجيح مى‏دهم كه اصلاً از هرگونه تماس و مذاكرات با اينگونه افراد پرهيز كنم تا از شرّشان درامان باشم.»(نهضت امام خمینی ج2 ص591-590) ✳️پی‌نوشت: حوزه علمیه به عنوان مرکز تصمیم‌سازی و فرماندهی عمومی همواره مورد توجه بوده و هست. گرچه امروز نیز قطب‌زاده‌ها و در حوزه مقدسه قم حضور دارند اما نیز زنده‌اند و قطعا نخواهند گذاشت اهداف شوم لیبرال‌مسلک‌های منافق در قم و نظام اسلامی محقق شود و تاشناسایی و محاکمه و کوتاه کردن دست همه نفوذی‌ها به روشنگری‌های خود ادامه خواهند داد. @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
🌕 منشأِ قدرت و توانِ أنصار الله [۱۴] ⚡️«عِبادًا لَنا أُولي بَأْسٍ شَديدٍ» [اسراء ۵] ✍️... در پستِ قبل از سه موضوع مهم در راستای مهدویت و أنصاراللهی صحبت کردیم که چگونه می‌شود شد و از قوایِ عظیمِ وَلایَةُ علیّ یا نورِ ضمیرِ «نا» در صحنه‌های سختِ آخرالزمان استفاده گرفت؛ که آن سه موضوع به ترتیب عبارت است از: 1️⃣ اهل‌بیت (ع) مثلِ خورشید پشتِ ابر هستند که نورشان همه‌جا منتشر است؛ لذا می‌شود از پشتِ ابر، از نور وجودِ ایشان بهرمند شد. 2️⃣ اما ما باید از وجهِ أسماءُ الحُسناییِ اهل‌بیت (ع) که نوری منتشر است و دارد عالم و آدم را بسوی سرزمینِ ظهور یا بهشتِ الحُسنیٰ سوق می‌دهد؛ مستقیماً بهره ببریم. 3️⃣ چراکه برای یاورِ مهدی شدن، برای خاصیت داشتن و أنصارالله شدن، برای امنیت داشتن در خلالِ فتنِ آخرالزمان، طبق سوره صفّ باید حجاب‌ها، یا به تعبیر احادیثِ انتفاع، باید اعتقادی و صفاتیِ میانِ خورشید و خود را کنار بزنیم تا با استفاده مستقیم از نورِ أسماءُ الحُسناییِ ضمیرِ «نا»، در مهدویت کارآمد باشیم. ❌اکنون در ادامه بحث می‌خواهیم اهمیتِ و به وجهِ أسماءُ الحُسناییِ ضمیرِ «نا» را از درونِ آیاتِ سوره نور بیان کنیم؛ در پستِ قبل گفتیم که طبقِ آیاتِ ۳۹و۴۰: «الَّذينَ کَفَرُوا أعمالُهُم کَسَراب» کافران اعمال‌شان مثلِ سراب است؛ «أَو کَظُلُماتٍ في بَحرٍ لُجِّيٍّ يَغشاهُ مَوجٌ مِن فَوقِهِ مَوجٌ مِن فَوقِهِ سَحابٌ» یا گویی در یک دریای مواج هستند که بالای سرشان پُر از است! یعنی نمود برزخیِ اعمالِ مثلِ موجی است که بر خودشان فرود می‌آید؛ یا مثلِ ابرهایی است که بالای سرشان ایجاد شده و مانع از نور می‌شود. وقتی سیاقِ آیه ۴۰ یعنی از آیه ۳۴ تا ۴۰ را نگاه می‌کنیم؛ صحبت درباره گروه خاصی از مسلمین است؛ به عبارت دیگر سوره نور از همان ابتدا درباره وعظ و اندرز به مؤمنین است که یک جاهایی خطا و خلاف دارد؛ خدا مدام خط‌کش می‌گذارد و تذکر می‌دهد! چرا؟ چون در آیه اول این سوره می‌فرماید: «سُورَةٌ أَنزَلنَاهَا وَ فَرَضنَاهَا وَ أَنزَلنَا فِيهَا آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ لَعَلَّكُم تَذَكَّرُون» ضمیرِ «نا» می‌فرماید: ما این سوره را نازل کردیم و آن را بر شما واجب قرار دادیم و در آن آياتِ روشن‌کننده را هم نازل كرديم تا اهلِ ذکر و محضر شويد. 🔹پس سوره نور برای اهلِ کتاب نیست، برای مسلمین است؛ اما وقتی در سوره دقت می‌کنیم؛ خدا بواسطه‌ی ضمیرِ «نا»، در این سوره مدام با مؤمنین صحبت می‌کند نه مسلمین، پس باز تخصیص دارد؛ درباره مؤمنین هم یک تخصیصِ دیگر دارد؛ کجا؟ وقتی در آیه ۳۵ از معرفتِ «اللهُ نُور» صحبت می‌کند؛ بلافاصله در آیه ۳۶ می‌فرماید: «فِي بُيُوتٍ أذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرفَعَ وَ يُذكَرَ فِيهَا إسْمُه» این فقط درونِ آن خانه‌های معین قرار دارد؛ که طبقِ حدیث (ع) هستند؛ و اگر کسی وارد این خانه‌ها شود؛ اولاً إذنِ خدا بر رفعت دادن او تعلق گرفته؛ دوماً «يُذكَرَ فِيهَا إسْمُه» او به محضرِ أسمائیِ خدا راه داده می‌شود. هدفِ این سوره که واجب هم هست؛ چه بود؟! در آیه اول فرمود: «لَعَلَّكُم تَذَكَّرُون» شاید به محضرِ خدا راه داده شوید؛ چه محضری؟! در آیه ۳۵و۳۶ جنسِ این محضر که است را توضیح می‌دهد؛ سپس در آیه ۳۷و۳۸ از اهلِ این محضر و جزای آن‌ها صحبت می‌کند و در آیه ۳۹و۴۰ از کافران سخن می‌گوید! کدام کافران؟! اهلِ کتاب؟ نه، سوره برای مسلمانان نازل و واجب شده؛ همه مسلمانان؟! نه، عمومِ آن‌ها اهل‌بیت (ع) را قبول نکردند؛ مؤمنین؟ بله، روی کلام با مؤمنانِ به اهل‌بیت (ع) است! ‼️خدا در این آیات با شیعیانِ اهل‌بیت (ع) کار دارد نه با همه مسلمانان، اما بسیاری از شیعیان هم اصلاً و ابداً با وجوهِ أسمائی و أسماءُ الحُسناییِ اهل‌بیت (ع) نیستند! چرا آشنا نیستند؟! مگر خدا در قرآن نیاورد؟ مگر خودِ اهل‌بیت (ع) بار‌ها و بار‌ها در روایات، از این وجوهِ عوالمی خودشان صحبت نکردند؟! پس چرا شما هنوز به این معرفت هستید؟! چرا کم‌کاری کردید؟! چرا سراغ فضائلِ عوالمی و محضرهای أسمائیِ ایشان نرفتید؟! از اینجا به بعد آیاتِ ۳۹و۴۰ جایگاه پیدا می‌کند؛ و خدا می‌فرماید: ای کافرانِ نسبت به محضرِ أسمائیِ من، توسطِ ضمیرِ «نا»، چون در آیه اول خدا بواسطه ضمیرِ «نا» فرمود: ما سوره را نازل و واجب کردیم تا شما به این محضر بیایید؛ اگر کافر شوید؛ همه‌ی اعمالِ خوبتان، مثلِ و است؛ و قطورِ این کفر، نمی‌گذارد از نورِ أسماءُ الله بهره ببرید؛ الله، نور است؛ نه، بلکه إسمِ الله نور است؛ و محضرِ أسمائیِ الله هم همه‌جا و همیشه برپاست؛ اما شما شیعیان بخاطر به این نوع محضر محروم هستید! بیایید کفر به این محضرِ أسمائی را کنار بزنید و وارد این خانه‌ها شوید تا رفعتتان بدهند. ... 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
🌕 منشأِ قدرت و توانِ أنصار الله [۱۵] ⚡️«عِبادًا لَنا أُولي بَأْسٍ شَديدٍ» [اسراء ۵] ✍️... وقتی می‌گوییم که در صورتِ کفر به محضرِ أسمائیِ خدا، اعمال خوب یک مؤمن مثلِ و است؛ به این معنا نیست که دیگر کار ما تمام شد؛ لکن این از ایمان خیلی برای خدا مهم است؛ مثلاً در آیه ۱۸۰ اعراف می‌فرماید: «وَ لِلَّهِ الأَسمَاءُ الحُسنَىٰ فَادعُوهُ بِهَا» أسماءُ الحُسنیٰ برای خداست؛ پس بواسطه‌ی این‌ها سراغ خدا بیایید و از او درخواست کنید! ❌خودمان قضاوت کنیم؛ کدام یک از ما تاکنون این‌طور رفتار کردیم و وارد محضرِ أسماءُ الحُسناییِ خدا شده و به این وسیله از خدا درخواست کردیم؟ ما سراغ وِرد، ذکر، ادعیه و این قبیل مقولات رفتیم؛ حرم اهل‌بیت (ع) رفتیم؛ ضریح بی‌جان را محکم چسبیدیم؛ صدا را به آسمان بلند کردیم؛ اما هیچ وقت از طریقِ وجهِ أسماءُ الحُسناییِ ضمیرِ «نا» که نوری منتشر در همه‌جای عالم است؛ سراغ خدا نرفتیم؛ اصلاً با این معرفت آشنا نبودیم؛ لذا مدام به چپ و راست کشیده شدیم؛ این یعنی چه؟ یعنی ، خیلی رفتار بدی است؛ خدا خیلی از الحاد متنفر است؛ لذا در همین آیه ۱۸۰ اعراف به رسول‌الله می‌فرماید: «وَ ذَرُوا الَّذِينَ يُلحِدُونَ فِي أَسْمَائِه» این‌هایی که با وجهِ أسماءُ الحُسناییِ اهل‌بیت (ع) کاری ندارند؛ و بجای رفتن به محضرِ أسمائیِ خدا، مدام به چپ و راست کشیده می‌شوند؛ یا رسول‌الله! این‌ها را دیگر رها کن، این‌ها نسبت به محضرِ أسمائیِ من هستند! خیلی خطرناک است؛ شبیهِ این بحث را کجا داریم؟ سوره نور، آیاتِ ۳۵تا۴۰، خدا ابتدا از وجهِ أسمائی و نوریِ اهل‌بیت (ع) در آیه ۳۵ صحبت می‌کند؛ سپس در آیه ۳۶ محضرِ أسمائیِ خودش بواسطه‌ی ، یعنی اهل‌بیت (ع) را توضیح می‌دهد؛ سپس از خوبان و جزای آن‌ها در قبالِ این محضر صحبت کرده و در نهایت به آن دسته از مؤمنین که به این نوع محضر ندارند؛ می‌گوید: ! کلّی هم برایشان عقوبت قرار می‌دهد! ببینید خدا چه غیرتی به وجهِ أسمائیِ اهل‌بیت (ع) دارد! 🟠 بقدری این درجه از برای خدا مهم است که در آیه ۱۸۰ اعراف، به کسی که واجدِ آن نباشد؛ می‌گوید: ! و در آیه ۳۹ نور می‌فرماید: ! و هر دوی این‌ها یعنی هم مؤمنینِ ملِحد و هم مؤمنینِ کافر به وجهِ أسمائیِ اهل‌بیت (ع) عقوبت می‌شوند. در آیه ۱۸۰ اعراف به رسول‌الله (ص) می‌فرماید: این‌ها را رها کن؛ و در آیه ۴۰ نور می‌فرماید: «مَنْ لَم يَجعَلِ اللَّهُ لَهُ نُورًا فَمَا لَهُ مِنْ نُور» کسی که خدا برایش قرار ندهد؛ هرگز نوری نخواهد داشت! ببینید چقدر حساس است! کسی که خدا برایش نور قرار ندهد؛ هرگز نمی‌شود! چرا؟! چون در سوره نور از «اللهُ نُور» و «إِسْمُهُ» صحبت کرد؛ بعد فرمود کسی که به این محضرِ نوری باشد؛ برایش قرار نمی‌دهم؛ در سوره صفّ هم که درباره نورُالله و است؛ در آیه ۸ می‌فرماید: «يُرِيدُونَ لِيُطفِئُوا نُورَ اللهِ بِأَفوَاهِهِم وَ اللهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَو كَرِهَ الكَافِرُونَ» یک مشت می‌خواهند نورُالله را با خاموش کنند؛ درحالی که خدا نورش را با وجود کراهتِ تامّ می‌کند؛ کدام کافران؟ طبقِ احادیثِ ذیل همین آیه، کافرانِ به (ع)، لذا این قبیل کافران، از نورُالله و به تبع، از أنصارالله شدن محروم خواهند بود. ⁉️خب، چاره چیست؟ کار را فهمیدیم؛ حالا چکار کنیم که در زمره‌ی و نسبت به وجهِ أسماءُ الحُسناییِ اهل‌بیت (ع) نباشیم؟ بلکه با ایشان یار باشیم! 1️⃣ طبقِ سوره صف و سوره نور، باید به این فضیلتِ اهل‌بیت (ع) بیاوریم که تراب‌باش دارد این قسمت را از درونِ قرآن در اختیار شما قرار می‌دهد. 2️⃣ طبقِ آیه ۳۵ نور درونِ این خانه‌های نورانی بیاییم و مدام خودمان را در نور اهل‌بیت (ع) ببینیم تا رفعت داده شویم. 3️⃣ طبقِ آیه ۳۷ نور، «رِجالٌ لَا تُلهِيهِم تِجارَةٌ و لَا بَيعٌ عَن ذِكْرِ الله» مردانی مرد باشیم بر این ، همه ارزش‌های إلهی یک طرف، محضرِ أسمائیِ اهل‌بیت (ع) یک طرف، اصلاً این یک چیز دیگری است؛ با و التزامِ عملی به این محضریّت، شما أنصارالله می‌شوید؛ «رَجُل» در این آیه، به معنای فردِ مذکر نیست؛ بلکه منظور مردِ میدان عمل است؛ کسی که هیچ معامله، شراکت و او را از محضرِ أسمائیِ خدا غافل نکند؛ «رِجَالٌ» یعنی آن مردانِ مردی که «لا تُلهِيهِم تِجارَةٌ وَ لا بَيْعٌ» هیچ کسب و کار و تجارتی آن‌ها به رفتارهای بی‌خود نمی‌کشاند؛ از چه چیزی؟ «عَن ذِكْرِ الله» از محضرِ خدا، و چون در آیه ۳۶ فرمود: «إسْمُه» پس «ذِكْرِ الله» می‌شود محضرِ خدا بواسطه‌ی وجهِ أسمائیِ اهل‌بیت (ع) حالا «إِقَامِ الصَّلَاة و إِيتَاءِ الزَّكَاة» درونِ این محضر، نماز برپا دارید و دیگر اعمال را انجام دهید. ... 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir