هدایت شده از بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی
💢برخورد شدید شهید سیدمصطفی خمینی با نفوذی غربزده
🔹« در تاريخ خردادماه 1349 آقاى صادق قطبزاده براى نخستين بار به #نجف آمد و در شب يكشنبه 31 خرداد ماه در منزل برادر #سيدمصطفى به سر برد. بايد تأكيد كنم، شناختى را كه ملت عزيز ايران امروز از آقاى #قطبزاده پيدا كرده است، برادر شهيد در همان يك شب از او به دست آورد و براستى دريافت كه او چه عنصر خطرناكى براى انقلاب ايران خواهد بود.
🔸گويا وضع امروز و سوءاستفادههايى را كه آقاى قطبزاده و باند او، از #انقلاب و رهبر آن به عمل آورده و سپس توطئههايى را كه عليه انقلاب و #جمهورى_اسلامى به كار گرفت با چشم دل مىديد، و از اين رو به شدت رنج مىبرد. بارها به من و ديگر برادران روحانى توصيه مىكرد كه از هرگونه همكارى و حتى ديدار با قطبزاده بپرهيزيم و خود نيز از آن شب كه قطبزاده در منزلش بود تا روزى كه به شهادت رسيد ديگر حاضر نشد كه با او روبهرو شود و تلاشهاى همه جانبۀ آقاى قطبزاده براى تنها يك ساعت ديدار و گفتگو با آن شهيد آگاه با شكست روبهرو شد
◀️و جالب آنكه آقاى قطبزاده در سال 1350 ـ كه بار ديگر راهى نجف شده بود ـ پس از ورود، ساك دستى خود را به دست يكى از افرادى كه در منزل امام كار مىكرد ـ بهنام غلامرضا ـ داد تا به منزل شهيد سيدمصطفى خمينى ببرد و به او خبر دهد كه آقاى قطبزاده به آنجا وارد خواهد شد! در حضور شهيد حاج سيد مصطفى بودم كه غلامرضا ساك او را آورد و پيام او را به آن شهيد رسانيد؛ ليكن او با عصبانيت ساك را به بيرون افكند و به غلامرضا گفت: از قول من به او بگو كه حق آمدن به منزل مرا ندارد!
🔹فرداى آن روز آقا سيدمصطفى در بيرونى منزل #امام نشسته بود، آقاى قطبزاده وارد شد و به او سلام كرد، شهيد سلام او را پاسخ داد و روى خود را از او برگردانيد و پس از لحظهاى از جا برخاست و از مجلس بيرون رفت.
اين برخورد قاطع و انعطافناپذير آن شهيد با آقاى قطبزاده براى بسيارى از افراد كه از ماهيت او آگاهى نداشتند شگفتآور بود و برخى نيز به حاج سيد مصطفى اعتراض مىكردند كه شما چگونه افراد #ماركسيست را به حضور مىپذيريد و با آنان به گفتگو مىنشينيد، ليكن از پذيرش و گفتگو با آقاى قطبزاده سر باز مىزنيد؟
🔸او پاسخ مىداد كه فرق يك ماركسيست با صادق قطبزاده، فرق #كافر و #منافق است. وقتى كه با يك ماركسيست روبهرو مىشوم مىدانم كه طرف حساب چكاره است اما در برخورد با افرادى مثل قطبزاده نمىدانم طرف حساب من كيست و چكاره است و از اين آمد و رفت چه نقشهاى در سر دارد، آنچه برايم مسلم است اين است كه قطبزاده و قطبزادهها در راه #خمينى نيستند و به روحانيت ايمان ندارند و خلاصه آدمهاى مرموزى به نظر مىآيند و لذا ترجيح مىدهم كه اصلاً از هرگونه تماس و مذاكرات با اينگونه افراد پرهيز كنم تا از شرّشان درامان باشم.»(نهضت امام خمینی ج2 ص591-590)
✳️پینوشت:
حوزه علمیه به عنوان مرکز تصمیمسازی و فرماندهی عمومی همواره مورد توجه #نفوذیهای_منافق بوده و هست. گرچه امروز نیز قطبزادهها و #پادوهای_میدانیشان در حوزه مقدسه قم حضور دارند اما #سیدمصطفیها نیز زندهاند و قطعا نخواهند گذاشت اهداف شوم لیبرالمسلکهای منافق در قم و نظام اسلامی محقق شود و تاشناسایی و محاکمه و کوتاه کردن دست همه نفوذیها به روشنگریهای خود ادامه خواهند داد.
@Bonyadtarikh
بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
🌕 منشأِ قدرت و توانِ أنصار الله [۱۴]
⚡️«عِبادًا لَنا أُولي بَأْسٍ شَديدٍ» [اسراء ۵]
✍️... در پستِ قبل از سه موضوع مهم در راستای مهدویت و أنصاراللهی صحبت کردیم که چگونه میشود #أنصارالله شد و از قوایِ عظیمِ وَلایَةُ علیّ یا نورِ ضمیرِ «نا» در صحنههای سختِ آخرالزمان استفاده گرفت؛ که آن سه موضوع به ترتیب عبارت است از:
1️⃣ اهلبیت (ع) مثلِ خورشید پشتِ ابر هستند که نورشان همهجا منتشر است؛ لذا میشود از پشتِ ابر، از نور وجودِ ایشان بهرمند شد.
2️⃣ اما ما باید از وجهِ أسماءُ الحُسناییِ اهلبیت (ع) که نوری منتشر است و دارد عالم و آدم را بسوی سرزمینِ ظهور یا بهشتِ الحُسنیٰ سوق میدهد؛ مستقیماً بهره ببریم.
3️⃣ چراکه برای یاورِ مهدی شدن، برای خاصیت داشتن و أنصارالله شدن، برای امنیت داشتن در خلالِ فتنِ آخرالزمان، طبق سوره صفّ باید حجابها، یا به تعبیر احادیثِ انتفاع، باید #ابرهای اعتقادی و صفاتیِ میانِ خورشید و خود را کنار بزنیم تا با استفاده مستقیم از نورِ أسماءُ الحُسناییِ ضمیرِ «نا»، در مهدویت کارآمد باشیم.
❌اکنون در ادامه بحث میخواهیم اهمیتِ #ایمان و #کفر به وجهِ أسماءُ الحُسناییِ ضمیرِ «نا» را از درونِ آیاتِ سوره نور بیان کنیم؛ در پستِ قبل گفتیم که طبقِ آیاتِ ۳۹و۴۰: «الَّذينَ کَفَرُوا أعمالُهُم کَسَراب» کافران اعمالشان مثلِ سراب است؛ «أَو کَظُلُماتٍ في بَحرٍ لُجِّيٍّ يَغشاهُ مَوجٌ مِن فَوقِهِ مَوجٌ مِن فَوقِهِ سَحابٌ» یا گویی در یک دریای مواج هستند که بالای سرشان پُر از #ابرهای_قطور است! یعنی نمود برزخیِ اعمالِ #کافران مثلِ موجی است که بر خودشان فرود میآید؛ یا مثلِ ابرهایی است که بالای سرشان ایجاد شده و مانع از نور میشود. وقتی سیاقِ آیه ۴۰ یعنی از آیه ۳۴ تا ۴۰ را نگاه میکنیم؛ صحبت درباره گروه خاصی از مسلمین است؛ به عبارت دیگر سوره نور از همان ابتدا درباره وعظ و اندرز به مؤمنین است که یک جاهایی خطا و خلاف دارد؛ خدا مدام خطکش میگذارد و تذکر میدهد! چرا؟ چون در آیه اول این سوره میفرماید: «سُورَةٌ أَنزَلنَاهَا وَ فَرَضنَاهَا وَ أَنزَلنَا فِيهَا آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ لَعَلَّكُم تَذَكَّرُون» ضمیرِ «نا» میفرماید: ما این سوره را نازل کردیم و آن را بر شما واجب قرار دادیم و در آن آياتِ روشنکننده را هم نازل كرديم تا اهلِ ذکر و محضر شويد.
🔹پس سوره نور برای اهلِ کتاب نیست، برای مسلمین است؛ اما وقتی در سوره دقت میکنیم؛ خدا بواسطهی ضمیرِ «نا»، در این سوره مدام با مؤمنین صحبت میکند نه مسلمین، پس باز تخصیص دارد؛ درباره مؤمنین هم یک تخصیصِ دیگر دارد؛ کجا؟ وقتی در آیه ۳۵ از معرفتِ «اللهُ نُور» صحبت میکند؛ بلافاصله در آیه ۳۶ میفرماید: «فِي بُيُوتٍ أذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرفَعَ وَ يُذكَرَ فِيهَا إسْمُه» این #نورانیّت فقط درونِ آن خانههای معین قرار دارد؛ که طبقِ حدیث #اهلبیت (ع) هستند؛ و اگر کسی وارد این خانهها شود؛ اولاً إذنِ خدا بر رفعت دادن او تعلق گرفته؛ دوماً «يُذكَرَ فِيهَا إسْمُه» او به محضرِ أسمائیِ خدا راه داده میشود. هدفِ این سوره که واجب هم هست؛ چه بود؟! در آیه اول فرمود: «لَعَلَّكُم تَذَكَّرُون» شاید به محضرِ خدا راه داده شوید؛ چه محضری؟! در آیه ۳۵و۳۶ جنسِ این محضر که #أسمائی است را توضیح میدهد؛ سپس در آیه ۳۷و۳۸ از اهلِ این محضر و جزای آنها صحبت میکند و در آیه ۳۹و۴۰ از کافران سخن میگوید! کدام کافران؟! اهلِ کتاب؟ نه، سوره برای مسلمانان نازل و واجب شده؛ همه مسلمانان؟! نه، عمومِ آنها اهلبیت (ع) را قبول نکردند؛ مؤمنین؟ بله، روی کلام با مؤمنانِ به اهلبیت (ع) است!
‼️خدا در این آیات با شیعیانِ اهلبیت (ع) کار دارد نه با همه مسلمانان، اما بسیاری از شیعیان هم اصلاً و ابداً با وجوهِ أسمائی و أسماءُ الحُسناییِ اهلبیت (ع) #آشنا نیستند! چرا آشنا نیستند؟! مگر خدا در قرآن نیاورد؟ مگر خودِ اهلبیت (ع) بارها و بارها در روایات، از این وجوهِ عوالمی خودشان صحبت نکردند؟! پس چرا شما هنوز به این معرفت #کافر هستید؟! چرا کمکاری کردید؟! چرا سراغ فضائلِ عوالمی و محضرهای أسمائیِ ایشان نرفتید؟! از اینجا به بعد آیاتِ ۳۹و۴۰ جایگاه پیدا میکند؛ و خدا میفرماید: ای کافرانِ نسبت به محضرِ أسمائیِ من، توسطِ ضمیرِ «نا»، چون در آیه اول خدا بواسطه ضمیرِ «نا» فرمود: ما سوره را نازل و واجب کردیم تا شما به این محضر بیایید؛ اگر کافر شوید؛ همهی اعمالِ خوبتان، مثلِ #سراب و #سحاب است؛ و #ابرِ قطورِ این کفر، نمیگذارد از نورِ أسماءُ الله بهره ببرید؛ الله، نور است؛ #ذاتِ_الله نه، بلکه إسمِ الله نور است؛ و محضرِ أسمائیِ الله هم همهجا و همیشه برپاست؛ اما شما شیعیان بخاطر #کفر به این نوع محضر محروم هستید! بیایید #ابرهای کفر به این محضرِ أسمائی را کنار بزنید و وارد این خانهها شوید تا رفعتتان بدهند. #ادامه_دارد...
🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
🌕 منشأِ قدرت و توانِ أنصار الله [۱۵]
⚡️«عِبادًا لَنا أُولي بَأْسٍ شَديدٍ» [اسراء ۵]
✍️... وقتی میگوییم که در صورتِ کفر به محضرِ أسمائیِ خدا، اعمال خوب یک مؤمن مثلِ #سراب و #سحاب است؛ به این معنا نیست که دیگر کار ما تمام شد؛ لکن این #درجه از ایمان خیلی برای خدا مهم است؛ مثلاً در آیه ۱۸۰ اعراف میفرماید: «وَ لِلَّهِ الأَسمَاءُ الحُسنَىٰ فَادعُوهُ بِهَا» أسماءُ الحُسنیٰ برای خداست؛ پس بواسطهی اینها سراغ خدا بیایید و از او درخواست کنید!
❌خودمان قضاوت کنیم؛ کدام یک از ما تاکنون اینطور رفتار کردیم و وارد محضرِ أسماءُ الحُسناییِ خدا شده و به این وسیله از خدا درخواست کردیم؟ ما سراغ وِرد، ذکر، ادعیه و این قبیل مقولات رفتیم؛ حرم اهلبیت (ع) رفتیم؛ ضریح بیجان را محکم چسبیدیم؛ صدا را به آسمان بلند کردیم؛ اما هیچ وقت از طریقِ وجهِ أسماءُ الحُسناییِ ضمیرِ «نا» که نوری منتشر در همهجای عالم است؛ سراغ خدا نرفتیم؛ اصلاً با این معرفت آشنا نبودیم؛ لذا مدام به چپ و راست کشیده شدیم؛ این یعنی چه؟ یعنی #الحاد، خیلی رفتار بدی است؛ خدا خیلی از الحاد متنفر است؛ لذا در همین آیه ۱۸۰ اعراف به رسولالله میفرماید: «وَ ذَرُوا الَّذِينَ يُلحِدُونَ فِي أَسْمَائِه» اینهایی که با وجهِ أسماءُ الحُسناییِ اهلبیت (ع) کاری ندارند؛ و بجای رفتن به محضرِ أسمائیِ خدا، مدام به چپ و راست کشیده میشوند؛ یا رسولالله! اینها را دیگر رها کن، اینها نسبت به محضرِ أسمائیِ من #ملحد هستند! خیلی خطرناک است؛ شبیهِ این بحث را کجا داریم؟ سوره نور، آیاتِ ۳۵تا۴۰، خدا ابتدا از وجهِ أسمائی و نوریِ اهلبیت (ع) در آیه ۳۵ صحبت میکند؛ سپس در آیه ۳۶ محضرِ أسمائیِ خودش بواسطهی #بیوت، یعنی اهلبیت (ع) را توضیح میدهد؛ سپس از خوبان و جزای آنها در قبالِ این محضر صحبت کرده و در نهایت به آن دسته از مؤمنین که به این نوع محضر #اعتقاد ندارند؛ میگوید: #کافر! کلّی هم برایشان عقوبت قرار میدهد! ببینید خدا چه غیرتی به وجهِ أسمائیِ اهلبیت (ع) دارد!
🟠 بقدری این درجه از #ایمانِ برای خدا مهم است که در آیه ۱۸۰ اعراف، به کسی که واجدِ آن نباشد؛ میگوید: #مُلحِد! و در آیه ۳۹ نور میفرماید: #کافر! و هر دوی اینها یعنی هم مؤمنینِ ملِحد و هم مؤمنینِ کافر به وجهِ أسمائیِ اهلبیت (ع) عقوبت میشوند. در آیه ۱۸۰ اعراف به رسولالله (ص) میفرماید: اینها را رها کن؛ و در آیه ۴۰ نور میفرماید: «مَنْ لَم يَجعَلِ اللَّهُ لَهُ نُورًا فَمَا لَهُ مِنْ نُور» کسی که خدا برایش #نور قرار ندهد؛ هرگز نوری نخواهد داشت! ببینید چقدر حساس است! کسی که خدا برایش نور قرار ندهد؛ هرگز #أنصارالله نمیشود! چرا؟! چون در سوره نور از «اللهُ نُور» و «إِسْمُهُ» صحبت کرد؛ بعد فرمود کسی که به این محضرِ نوری #کافر باشد؛ برایش #نورُالله قرار نمیدهم؛ در سوره صفّ هم که درباره نورُالله و #أنصارالله است؛ در آیه ۸ میفرماید: «يُرِيدُونَ لِيُطفِئُوا نُورَ اللهِ بِأَفوَاهِهِم وَ اللهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَو كَرِهَ الكَافِرُونَ» یک مشت #ابله میخواهند نورُالله را با #دهان خاموش کنند؛ درحالی که خدا نورش را با وجود کراهتِ #کافران تامّ میکند؛ کدام کافران؟ طبقِ احادیثِ ذیل همین آیه، کافرانِ به #ولایتِ_علیّ (ع)، لذا این قبیل کافران، از نورُالله و به تبع، از أنصارالله شدن محروم خواهند بود.
⁉️خب، چاره چیست؟ #اشکالِ کار را فهمیدیم؛ حالا چکار کنیم که در زمرهی #ملحدین و #کافرین نسبت به وجهِ أسماءُ الحُسناییِ اهلبیت (ع) نباشیم؟ بلکه با ایشان یار باشیم!
1️⃣ طبقِ سوره صف و سوره نور، باید به این فضیلتِ اهلبیت (ع) #ایمانِ_قرآنی بیاوریم که ترابباش دارد این قسمت را از درونِ قرآن در اختیار شما قرار میدهد.
2️⃣ طبقِ آیه ۳۵ نور درونِ این خانههای نورانی بیاییم و مدام خودمان را در نور اهلبیت (ع) ببینیم تا رفعت داده شویم.
3️⃣ طبقِ آیه ۳۷ نور، «رِجالٌ لَا تُلهِيهِم تِجارَةٌ و لَا بَيعٌ عَن ذِكْرِ الله» مردانی مرد باشیم بر این #ارزش، همه ارزشهای إلهی یک طرف، محضرِ أسمائیِ اهلبیت (ع) یک طرف، اصلاً این یک چیز دیگری است؛ با #ایمان و التزامِ عملی به این محضریّت، شما أنصارالله میشوید؛ «رَجُل» در این آیه، به معنای فردِ مذکر نیست؛ بلکه منظور مردِ میدان عمل است؛ کسی که هیچ معامله، شراکت و #تجارتی او را از محضرِ أسمائیِ خدا غافل نکند؛ «رِجَالٌ» یعنی آن مردانِ مردی که «لا تُلهِيهِم تِجارَةٌ وَ لا بَيْعٌ» هیچ کسب و کار و تجارتی آنها به رفتارهای بیخود نمیکشاند؛ از چه چیزی؟ «عَن ذِكْرِ الله» از محضرِ خدا، و چون در آیه ۳۶ فرمود: «إسْمُه» پس «ذِكْرِ الله» میشود محضرِ خدا بواسطهی وجهِ أسمائیِ اهلبیت (ع) حالا «إِقَامِ الصَّلَاة و إِيتَاءِ الزَّكَاة» درونِ این محضر، نماز برپا دارید و دیگر اعمال را انجام دهید. #ادامه_دارد...
🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir