eitaa logo
زندگی برای ❞ علوم انسانی ❝
1.8هزار دنبال‌کننده
838 عکس
199 ویدیو
10 فایل
❞ فلسفه، علوم اجتماعی، شعر ❝ « یک نیمه من شعور افلاطون است یک نیمه دیگرم دل مجنون است» • گروه #شعر و هنر ما : https://eitaa.com/joinchat/1530200446C77195466fb 👥 ارتباط: @taha_mojahed https://virasty.com/Taha_mojahed
مشاهده در ایتا
دانلود
اسلامی سازی علوم انسانی سی سال است که به نتیجه نرسیده است، به نتیجه هم نخواهد رسید این بحث چنانکه توجه دارید سی سال است که به نتیجه نرسیده است و به نظر نمی رسد که در آینده نیز به نتیجه ای برسد. وقتی مطلب سیاسی با مسئله علمی خلط می شود، هر چه بکوشند به نتیجه نمی رسند. علم ماهیتی متفاوت با دین دارد و به این جهت آن را به صفت دینی نمی توان متصف کرد. به عبارت دیگر وصف دینی نمی‌تواند صفت ذاتی علم باشد، البته وجود علوم دینی محرز است و این علوم در همه جا و به خصوص در کشور ما جایگاه ممتاز دارند اما آنها علومی هستند که مسائلشان مسائل دینی است. علوم فقه و اصول فقه و حدیث و تفسیر و کلام و حتی فلسفه اسلامی در زمره علوم اسلامیند. علم‌های دیگر هر یک مسائل خاص خود دارند و با روش خاص به تحقیق و پژوهش در مسائل می پردازند و ملاک درستی و نادرستیشان رعایت روش است. هیچ علمی را با ملاک بیرون از آن نمی توان سنجید. چنانکه حکم در باب فقه و حدیث با ملاک و میزان علم جدید اعتبار و وجهی ندارد، البته دین و دینداران می توانند نسبت به مسائل همه علوم و بخصوص علوم معروف به و اجتماعی نظر انتقادی داشته باشند و پس از مطالعه و آشنایی کافی که البته به آسانی حاصل نمی شود، در مباحث آن علوم چون و چرا کنند اما این چون و چرا در نقد علم است نه اینکه علم تازه باشد. ما هنوز به این مرحله نرسیده ایم. توجه داشته باشید که علم اجتماعی علم نظم جامعه مدرن است. در سیصد سال اخیر در غرب علوم اقتصاد و تاریخ و حقوق و جامعه شناسی و مردم شناسی و ... به وجود آمده و تحقیقات عظیمی در مسائل آن علوم صورت گرفته است که بی‌اطلاع وسیع و دقیق از آنها و بدون نقد و تحقیق نمی توان درباره آنها حکم کرد و مثلاً تصمیم گرفت که علم دیگری جانشین آنها شود. جدید با نظم تجدد تناسب دارد. ما اگر نظم دیگری جز نظم تجدد در نظر داریم و به چگونگی قوام و به راه تحقق آن می‌اندیشیم و برای رسیدن به آن می کوشیم شاید در راه علمی متناسب با نظم تازه قرار بگیریم. در این مورد هم توجه داشته باشیم که علم و جامعه با هم قوام می یابند. جامعه کنونی ما جامعه توسعه نیافته است. این جامعه همه نیازهای جامعه مدرن را دارد، بی‌آنکه از توانایی‌های آن برخوردار باشد. اگر می‌توانستیم خود را از این وابستگی نجات دهیم و راه رسیدن به جامعه ای را بیابیم که در آن روح دینی یعنی اعتقاد به توحید و عالم غیب و معاد حاکم باشد و مردمانش از سودای مصرف آخرین تکنولوژی های ساخته جهان توسعه یافته آزاد باشند و با همدلی و هماهنگی برای معاش توأم با اخلاق بکوشند، شاید افقی پیش رویمان گشوده می شد. توجه داشته باشیم که علم یک طرح مهندسی ساختنی نیست، یافتنی است. من حرف دیگری ندارم و چیز دیگری نمی توانم بگویم، جز اینکه خوبست که اگر می توانیم به جای بحث درباره علوم اجتماعی اسلامی، در باب شرایط امکان تجدید عهد دینی و بنای یک جامعه اسلامی بیندیشیم و در این راه به لطف پروردگار علیم امیدوار باشیم. _ 💠 @ensani_islami | زندگی برای علوم انسانی
زندگی برای ❞ علوم انسانی ❝
#در_مسیر_علوم_انسانی 🔹 یکی از عوامل اصلی که حتی افرادی که با مسئله علوم انسانی مواجه میشن به سمتش م
فضای آموزشی حوزه تقریباً هیچ مواجه ای برای پژوهشگران با علوم انسانی ایجاد نمیکنه. اکثر اساتید رویکرد فلسفی متناسب برای مواجه و تحلیل موضوعات اجتماعی رو دارا نیستن و حتی اساتیدی که رویکرد فلسفی دارن نتونستن فلسفه رو امتداد اجتماعی بدن‌. این مسئله باعث شده طلبه هایی که توی این نظام آموزشی درس میخونن در کل این سیر علمی و آموزشی بر اساس نیاز اجتماعی امروز درس نخونن و عملا بعد از مدتی حس سرخوردگی بهشون دست میده. متون موجود در حوزه ظرفیت بسیار زیادی برای استفاده و تحول در حوزه علوم انسانی داره و این نهاد همچنان غنی ترین منبع ایرانی اسلامی برای تحول فرهنگی ایران هست اما رویکرد غلط موجود در نظام آموزشی و نبود انگیزه برای تحول توی این زمینه باعث شده حوزه علمیه نسبت به تحول اجتماعی حرف برای گفتن نداشته باشه... اگرم کسی این بین برنامه و رویکردی برای علوم انسانی مطرح میکنه صرفا یک برنامه شخصی هست و از ساختار آموزشی نمیشه چنین انتظاری داشت‌. ___ _ 💠 @ensani_islami
زندگی برای ❞ علوم انسانی ❝
#در_مسیر_علوم_انسانی فضای آموزشی حوزه تقریباً هیچ مواجه ای برای پژوهشگران با علوم انسانی ایجاد نمی
یکی از اصلی ترین مسائلی که آموختن علوم انسانی داره اینکه این علوم خروجی مبانی فلسفی هستن. چه مدل غربی اون چه مدل اسلامی اون هرکدوم برگرفته از یک منابع معرفتی ای هست که توی علمی به اسم فلسفه بهش پرداخت شده. برای همین وارد شدن به عرصه علوم انسانی چه برای اسلامی سازی چه حتی خوندن مدل غربی این علوم بدون فلسفه غیر ممکن هست. افرادی هم که بدون خوندن فلسفه به مطالعه این علوم پرداختن یا خودشون تحت تاثیر این علوم واقع شدن یا هم اصلا عمق حرف هارو درک نکردن. این مسئله باعث شده افراد حوصله کافی توی کسب مبانی فلسفی علوم انسانی به خرج ندن و زودتر از اونچه که باید وارد بحث های نهایی بشن و این به شدت برای یک دانش پژوه خطرناک هست. افرادی که اینطور عمل کردن شاید دکور خوبی برای حرف زدن داشته باشن اما هیچ‌وقت قادر نیستن نه علوم انسانی غرب و نه اسلامی رو تحلیل یا تولید کنن... برای همین دور شدن از مدلای آموزشی بدون نگاه به مبانی فلسفی برای پژوهشگر عرصه علوم انسانی واجب هست. _ _ 💠 @ensani_islami | زندگی برای علوم انسانی