🏷 #عرفان_حماسی
💬 امام خمینی(رحمةاللهعلیه):
🔹 قال الله تعالی: «قُلْ انَّما اعِظُکُم بِواحِدَهٍ انْ تَقُومُوا لِلّهِ مَثنی وَ فُرادی»!
🔹 خدای تعالی در این کلام شریف، از سرمنزلِ تاریک طبیعت تا منتهای سیر انسانیت را بیان کرده، و بهترین موعظههایی است که خدای عالم از میانۀ تمام مواعظ انتخاب فرموده و این یک کلمه را پیشنهاد بشر فرموده. این کلمه، تنها راه اصلاح دو جهان است.
🔹 قیامِ برای خداست که ابراهیم خلیلالرحمن را به منزل خُلّت رسانده و از جلوههای گوناگون عالم طبیعت رهانده!
خلیلآسا درِ علم الیقین زَن
ندای «لا اُحبّ الآفلین» زَن
🔹 قیامِ للَّه است که موسی کلیم را با یک عصا به فرعونیان چیره کرد و تمام تخت و تاج آنها را به باد فنا داد و نیز او را به میقات محبوب رساند و به مقام صَعْق و صَحْو کشاند.
🔹 قیامِ برای خداست که خاتم النبیین -صلی الله علیه و آله- را یکتنه بر تمام عادات و عقاید جاهلیت غلبه داد و بتها را از خانۀ خدا برانداخت و به جای آن، توحید و تقوا را گذاشت و نیز آن ذات مقدس را به مقام قابَ قوسیْن أو أدنی رساند.
📌 پیام به ملت ایران (دعوت به قیام برای خدا) [۱۳۲۳/۰۲/۱۵]
📚 صحیفه امام خمینی، ج۱، ص۲۱ تا ۲۳
🌐 پیوند مشاهدۀ منبع
┈═══ ✧؛❁؛✧ ═══┈
🗂 ارجاعات مکتب فقهالخمینی
🆔 https://eitaa.com/erjaat_f
زندگینامه علامه.pdf
حجم:
244.8K
🏷 #علامه_طباطبایی
📝 زندگینامه خودنوشت علامه سید محمدحسین طباطبایی(رحمةاللهعلیه)
📌 کتاب مرزبان وحی و خرد
🌐 پیوند مطالعه منبع
┈═══ ✧؛❁؛✧ ═══┈
🗂 ارجاعات مکتب فقهالخمینی
🆔 https://eitaa.com/erjaat_f
🏷 #تفسیر_المیزان
💬 محمدتقی انصاریان خوانساری (از ملازمان مرحوم علامه طباطبایی):
🔹 فراموش نمیکنم که مرحوم علامه مغنیه میفرمود:
از وقتی که «تفسیر المیزان» بدستم رسید، کتابخانهام را تعطیل کرده و دائماً روی میز مطالعهام المیزان بود و هست!
📌 کتاب آشنای آسمان، ص۲۲
🌐 پیوند مشاهدۀ منبع
┈═══ ✧؛❁؛✧ ═══┈
🗂 ارجاعات مکتب فقهالخمینی
🆔 https://eitaa.com/erjaat_f
20.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏷 #عرفان_حماسی
💬 آیتاللهالعظمی خامنهای:
🔹 شهدا یکی از خصوصیاتشون اینه [که] حتی اون کسانی که تا اواسطی که رفتن جبهه، شخصیتهاشون شخصیتهای معمولیای بوده؛ اون حالت روحیِ جهاد و اون معرفت و...، تا اواسطی هم که در جبهه بودن، در آنها نبوده؛ اما نزدیک به شهادت که میرسه، اینا منقلب میشن!
این حرفی که رایج شده بود میگفتن فلانی نور بالا میزنه، این یه واقعیته؛ حقیقتاً همین جوره!
یه سرگردی بود توی اون تشکیلاتی که ما بودیم با مرحوم چمران، جزو کسانی بود که ایشون آورده بود اون جا؛ سرگرد ارتشی بود؛ با بنده هم هیچ ارتباط گرمی نداشت؛ ما اونجا بودیم، ایشون هم اونجا بود...؛ نشسته بودیم یه شب...، داشتیم راجع به عملیات فردا صحبت میکردیم، در این بین این سرگرد وارد شد، من دیدم لباساش، گِل و خاک و اینهاست؛ ایشون در یه نقطۀ مثلاً حساسی مشغول بوده، گِل بوده، خاک بوده، لباساش [خاکی] شده بود؛ آمده بود گزارش بده؛ وقتی وارد شد من نگاه کردم دیدم این اصلا آدم همیشگی نیست، واقعا نورانی شده؛ من مجذوب این شدم، اصلا مجذوب شدم [که] این چه قیافه [و] چهرهایه! و شروع کرد یه چیزایی گفتن؛ ... مرحوم چمران هم گفت که خب این کارو بکن و پاشد رفت؛ فرداش شهید شد!
حالا بعضی که در طول دوران حیاتشون هم چه در جبهه [و] چه در قبل از جبهه، معنویاتی داشتند؛ اما اونایی که این رو هم نداشتن، نزدیک شهادت یک چنین حالتی [پیدا میکردند].
🎥 مستند غیر رسمی [قسمت اول]
📌 بیانات در دیدار خصوصی با جمعی از راویان دفاع مقدس [۱۳۹۸/۰۸/۳۰]
🌐 پیوند مشاهدۀ منبع
┈═══ ✧؛❁؛✧ ═══┈
🗂 ارجاعات مکتب فقهالخمینی
🆔 https://eitaa.com/erjaat_f
🔰 #حضرت_فاطمه (سلاماللهعلیها)
┄┄┄┄┄┄┄┅•✧؛❁؛✧•┅┄┄┄┄┄┄
💬 امام خمینی(قدّس سرّه):
🔹 من راجع به حضرت صدّیقه -سلام الله علیها- خودم را قاصر میدانم که ذکری بکنم؛ فقط اکتفا میکنم به یک روایت که در کافی شریفه است و با سند معتبر نقل شده است و آن روایت این است که حضرت صادق -سلام الله علیه- میفرماید:
«فاطمه -سلام الله علیها- بعد از پدرش ۷۵ روز زنده بودند در این دنیا؛ بودند و حزن و شدت برایشان غلبه داشت و جبرئیل امین میآمد خدمت ایشان و به ایشان تعزیت عرض میکرد و مسائلی از آینده نقل میکرد.»
ظاهر روایت این است که در این ۷۵ روز، مراودهای بوده است؛ یعنی رفت و آمدِ جبرئیل زیاد بوده است و گمان ندارم که غیر از طبقۀ اول از انبیای عظام، دربارۀ کسی این طور وارد شده باشد که در ظرف ۷۵ روز جبرئیلِ امین رفت و آمد داشته است و مسائل را در آتیهای که واقع میشده است، مسائل را ذکر کرده است و آنچه که به ذرّیۀ او میرسیده است در آتیه، ذکر کرده است و حضرت امیر هم آنها را نوشته است؛ کاتب وحی بوده است حضرت امیر؛ همان طوری که کاتبِ وحیِ رسول خدا بوده است -و البته آن وحی به معنای آوردن احکام، تمام شد به رفتن رسول اکرم-؛ کاتب وحیِ حضرت صدّیقه در این ۷۵ روز بوده است.
🔸مسئلۀ آمدن جبرئیل برای کسی، یک مسئلۀ ساده نیست؛ خیال نشود که جبرئیل برای هر کسی میآید و امکان دارد بیاید؛ این [را] یک تناسب لازم است بین روحِ آن کسی که جبرئیل [بر او] میخواهد بیاید و مقام جبرئیل که روح اعظم است. چه ما قائل بشویم به اینکه قضیۀ تنزیل، [یعنی] تنزُّل جبرئیل، بهواسطۀ روح اعظمِ خود این ولیّ است یا پیغمبر است؛ [یعنی] او (ولیّ یا پیغمبر) تنزیل میدهد او (جبرئیل) را و وارد میکند تا مرتبۀ پایین؛ یا بگوییم که خیر، حق تعالی او (جبرائیل) را مامور میکند که برو و این مسائل را بگو. چه آن قِسم بگوییم که بعض اهل نظر میگویند و چه این قسم بگوییم که بعض اهل ظاهر میگویند.
تا تناسبِ مابینِ روحِ این کسی که جبرئیل میآید پیش او و بین جبرئیل که روح اعظم است نباشد، امکان ندارد این معنا؛ و این تناسب، بین جبرئیل -که روح اعظم است- و انبیای درجه اول بوده است، مثل رسول خدا و موسی و عیسی و ابراهیم و امثال اینها؛ بین همه کس نبوده است؛ بعد از این هم بین کسی دیگر نشده است؛ حتی دربارۀ ائمه هم من ندیدهام که وارد شده باشد این طور که جبرئیل بر آنها نازل شده باشد؛ فقط این است که برای حضرت زهرا -سلام الله علیها- است که آنکه من دیدهام که جبرئیل به طور مکرر در این ۷۵ روز وارد میشده و مسائلِ آتیهای که بر ذرّیۀ او میگذشته است، آن مسائل را میگفته است و حضرت امیر هم ثبت میکرده است.
و شاید یکی از مسائلی که گفته است، راجع به مسائلی است که در عهد ذرّیۀ بلندپایۀ او حضرت صاحب -سلام الله علیه- است، برای او ذکر کرده است، که مسائل ایران جزو آن مسائل باشد، ما نمیدانیم، ممکن است.
🔹 در هر صورت، من این شرافت و فضیلت را از همۀ فضایلی که برای حضرت زهرا ذکر کردهاند -با اینکه آنها هم فضایل بزرگی است-، این فضیلت را من بالاتر از همه میدانم که برای غیر انبیاء -علیهم السلام-، آن هم نه همۀ انبیاء، برای طبقۀ بالای انبیاء -علیهم السلام- و بعض از اولیایی که در رتبه آنها هست، برای کسِ دیگر حاصل نشده؛ و با این تعبیری که مراوده داشته است جبرئیل در این هفتاد و چند روز، برای هیچ کس تا کنون واقع نشده و این از فضایلی است که از مختصات حضرت صدیقه -سلام الله علیها- است.
📌 سخنرانی در جمع بانوان جامعه الزهراء [۱۳۶۴/۱۲/۱۱]
📚 صحیفه امام خمینی، ج۲۰، ص۴ تا ۶
┄┄┄┄┄┄┅•✧؛❁؛✧•┅┄┄┄┄┄┄
🗂 ارجاعات مکتب «فقهالخمینی»
🆔 https://eitaa.com/erjaat_f
🏷 #عرفان_نظری
🏷 #عرفان_عملی
🏷 #امام_خمینی
💬 آیتاللهالعظمی خامنهای:
بنده هیچ دشمنی و مخالفتی با «عرفان نظری» ندارم؛ گفته میشود: «الانسان عدوّ لما جهله»؛ بنده هیچ ورودی در عرفان نظری ندارم، اما هیچ عداوتی هم ندارم؛ منتها اعتقادم این است که ما نباید عرفان را به معنای الفاظ و تعبیرات و فرمولهای ذهنی مثل بقیهی علوم ببینیم. عرفان، همان مرحوم قاضی است؛ مرحوم ملا حسینقلی همدانی است؛ مرحوم سید احمد کربلائی است؛ عرفان واقعی اینهاست. مرحوم آقای طباطبایی خودش فیلسوف بود؛ اهل فلسفه بود؛ بلاشک در عرفان هم وارد بود؛ منتها آنچه که در عرفان از ایشان معهود است، عرفان عملی است؛ یعنی سلوک، دستور، تربیت شاگرد؛ شاگرد به معنای سالک.
عرفان نظری باید به سلوک بینجامد.
خب! موضوع عرفان، ذات مقدس پروردگار است؛ موضوع عرفان، خداست؛ از این جهت، برتر از همۀ علوم است. خب! این خدا باید در زندگی کسی که اهل عرفان است، تجلی پیدا کند. ما کسانی را دیدیم که گفته میشد در عرفان نظری از همه بهترند، اما در عرفان عملی یک قدم برنداشته بودند؛ ما افراد اینجوری را دیدیم و درک کردیم که اصلاً مسائل سلوکی و اینها را مس نکرده بودند.
آنچه که من به آن تکیه دارم، این است که واقعاً یک حرکت عملی دیده شود؛ که این در مورد اهل معقول، به طور عام مطلوب است. آن کسانی هم که به عنوان اهل حکمت و اهل معقول شناخته شدند، غالباً کسانیاند که این جنبۀ معنوی در آنها وجود داشته.
حالا شما از قول مرحوم آقای فاضل، از امام (رضوان الله علیه) خاطرهای نقل کردید؛ خود من هم یک خاطرهای دارم که آن را هم بگویم. من از ایشان پرسیدم که شما درس مرحوم حاج میرزا جواد آقا را درک کردید یا نه؟ ایشان گفتند که نه! افسوس، افسوس، نشد. البته در برخی کتابها مینویسند که امام جزو شاگردهای آ میرزا جواد آقا بودند؛ در حالی که نخیر! قطعاً ایشان نبودند. ایشان (امام) گفتند که آقای آ شیخ محمدعلی اراکی آمد من را دو جلسه برد درس ایشان؛ ظاهراً شبهای جمعه جلسه داشتند. ایشان (امام) گفتند دو جلسه رفتم، اما نپسندیدم؛ میگفتند آن وقتها ذهن ما پر بود از آن حرفها؛ یعنی همان حرفهای عرفان نظری.
امام در سن هشتاد و چند سالگی افسوس میخورد که درس آ میرزا جواد آقا نرفته؛ با اینکه ایشان شاگرد و مرید و عاشق مرحوم شاهآبادی بوده.
یک خاطرۀ دیگر هم به مناسبت عرفان نقل کنم. گفتند اوّلی که ایشان (امام) مرحوم آقای شاهآبادی را در قم دیده بودند، یک کسی گفته بود آن که شما دنبالش میگردید، این (مرحوم شاهآبادی) است.
مرحوم شاهآبادی چند سالی هم در قم مانده بودند. ایشان (امام) گفتند که من و فلانی -یک کس دیگری را اسم آوردند که من حالا یادم نیست- دو نفری رفتیم پیش ایشان و گفتیم یک درسی برای ما شروع کنید؛ ایشان (مرحوم شاهآبادی) اول امتناع میکرد؛ اما بعد با اصرار زیادِ ما گفت: خب، حالا چه میخواهید؟ منظومه، اسفار، فلان؟ گفتیم نه! ما از این چیزها گذشتهایم؛ «مصباح الانس» میخواهیم. ایشان گفت: اِ، «مصباح الانس»!؟ خانۀ ایشان ظاهراً گذر جدّا بود. امام میگفتند از مدرسۀ دارالشفاء یا فیضیه تا گذر جدّا با ایشان همین طور رفتیم تا اینکه بالاخره ایشان را وادار کردیم که برای ما «مصباح الانس» بگوید.
امام از اول هم از «مصباح الانس» شروع کرده. ایشان خیلی هم به عرفان علاقهمند بودند. میدانید تبحّر امام بیشتر در عرفان بود، بیش از فلسفه؛ یعنی امام، متبحّر و منغمر در عرفان بودند؛ خب، در فلسفه هم که ایشان بلاشک استاد بودند؛ لیکن حالا بعد از سن هشتاد سالگی به بالا که یادم نیست چه سالی بود، ایشان به من اینجوری میگفتند: افسوس! نه، ذهن ما آن وقتها پر بود از آن حرفها.
خب! حرفهای عرفان نظری، حرفهای پُر زرق و برقی هم هست؛ اما آن (عرفان عملی) چیز دیگری است؛ راه دیگری است؛ حرف دیگری است.
من حرفم این است؛ و إلّا نخیر! بنده هیچ مخالفتی به این معنا با این مسئله ندارم.
📌 بیانات در دیدار اعضای مجمع عالی حکمت اسلامی [۱۳۹۱/۱۱/۲۳]
┈═══ ✧؛❁؛✧ ═══┈
🗂 ارجاعات مکتب فقهالخمینی
🆔 https://eitaa.com/erjaat_f
🏷 #فلسفه
💬 آیتاللهالعظمی خامنهای:
بنده معتقدم که ما یک پایگاه اساسی در قم لازم داریم که اگر چنانچه یک کسی وارد قم شد، گفت مرکز فلسفۀ اینجا کجاست، ما او را به آنجا ببریم.
به نظر من، ما یک جای آبرومند خوبی، یک مدرسۀ خوبی در قم برای این کار لازم داریم.
📌 بیانات در دیدار اعضای مجمع عالی حکمت اسلامی [۱۳۹۱/۱۱/۲۳]
┈═══ ✧؛❁؛✧ ═══┈
🗂 ارجاعات مکتب فقهالخمینی
🆔 https://eitaa.com/erjaat_f
🏷 #فلسفه
🏷 #کلام
🏷 #اسلامیّت_فلسفه
💬 آیتاللهالعظمی خامنهای:
اگر چنانچه فلسفه حساب خودش را از حوزه جدا نکند -یعنی همان دعوای قدیمی و سنتىِ علوم عقلی و علوم نقلی تشخص پیدا نکند- بهتر است؛ مثلاً امام (رضواناللهتعالیعلیه) صبح و عصر به مسجد سلماسی میآمد و درس میگفت؛صبح فقه میگفت؛ عصر هم اصول میگف؛ مرحوم آقای طباطبایی هم پیش از ظهر در همان مسجد فلسفه میگفت؛ فقط تفاوتش این بود که امام آنجا مینشست، آقای طباطبایی اینجا مینشست؛ جایشان فرق داشت؛ هر دو، روی زمین مینشستند -هم امام روی زمین مینشست، هم آقای طباطبایی- و درس میگفتند؛ آن هم در «مسجد».
واقعاً چه اشکالی دارد که ما درس فلسفه را در مسجد آقای بروجردی بگوئیم؟ بزرگان فلسفۀ ما -آقای جوادی، آقای مصباح، آقایان دیگ- آنجا فلسفه بگویند؟
فلسفه را باید به عنوان یک علم دینىِ محض به حساب آورد. خب، جایش کجاست؟ جایش در مسجد است.
گذشتگان ما هم همین جور بودند. خب، شما ملاحظه کنید مرحوم فخرالمحققین، «اجازۀ روایتی» میگیرد از سید حیدر آملی و به او اجازۀ روایتی میدهد، با چه تجلیلی. سید حیدر یکی از آن قلندرهای درجۀ یک عرفان است؛ لیکن فخرالمحققین آنجور از او تجلیل میکند.
مرحوم علامۀ حلّی (رضواناللهعلیه)، شرح «حکمتالعین» دارد؛ خود ایشان هم شاگرد کاتبی است، شرح «حکمتالعین» هم دارد.
به نظر من باید برگردیم به همین مبنا و همین معنا. اینکه ما بگوییم فقه، مجرد از فلسفه، یک قداستی دارد، فلسفه هم دامن خودش را منزه نگه میدارد که داخل وادی فقه و اصول و حدیث و اینها نیفتد، درست نیست؛ اینها همهاش یکی است؛ یک هدف دارد.
یا مثلاً کلام؛ همین طور که آقایان فرمودند، کلام مسئلۀ مهمی است. امروز شبهات کلامی، حرفهای کلامی، مباحث جدید کلامی -که هرگز فکرش نمیشد- آمده وارد ذهنیات جامعۀ ما شده؛ خب، باید روی اینها بحث شود و جایش مسجد است.
📌 بیانات در دیدار اعضای مجمع عالی حکمت اسلامی [۱۳۹۱/۱۱/۲۳]
┈═══ ✧؛❁؛✧ ═══┈
🗂 ارجاعات مکتب فقهالخمینی
🆔 https://eitaa.com/erjaat_f
🏷 #فلسفه
🏷 #تألیف_فلسفی
🏷 #فلسفه_کودک
💬 آیتاللهالعظمی خامنهای:
یک مسئله، مسئلۀ نوشتن کتاب فلسفی برای کودکان است که غربیها دارند این کار را میکنند.
دو سه سال قبل از این، یک کتابی برای من آوردند، من مبالغی نگاه کردم. خب، از همان اوّلی که شروع میکند، واقعاً فلسفه است؛ لیکن باب کودکان است. این کتاب، یک کتاب خیلی قشنگی است در باب فلسفه -حالا اسمش یادم نیست، توی کتابهایم هست- به نظرم یک آمریکایی این را نوشته.
ما به اینجور کتابی احتیاج داریم. بچههای ما ذهنشان دارد فلسفی میشود. خوشبختانه حرکت جامعه و نظام، موجب شده که ذهنها عقلانیت پیدا کند. جوانهای ما واقعاً سؤال میکنند. این سؤالهایی که زیاد شده، این را باید مبارک دانست؛ منتها ما باید جوابگویی داشته باشیم. حس سؤال کنندگی دارد زیاد میشود و این همینطور دارد به نسلهای پایینتر منتقل میشود.
ما یک نوۀ کوچکی داریم، دو سال و نیمش است و هنوز درست حرف هم نمیزند؛ چند روز پیش یک میزی اینجا بود، داشت میانداخت.؛ به او گفتم این میز را نینداز؛ گفت: چرا؟ خوشم آمد از این که گفت چرا، چرا نیندازم؟ دنبال علت میگردد؛ بعد پنجه میزد به یک بچۀ دیگری، گفتم آقاجان نکن گفت: چرا؟ این سؤال کردن از علت، خیلی چیز مهمی است. این حالت دارد به وجود میآید؛ حالا وقتی او ده ساله بشود، سؤالات زیادی برایش مطرح است: چرا؟ چرا؟ چرا؟ وقتی همین بچه، یک جوان هجده نوزده سالهای باشد، سؤالات قویتری در ذهنش ایجاد میشود. ما باید برای این سؤالات جواب داشته باشیم. این کار، کار شماهاست. شما واقعاً میتوانید این کار را انجام دهید.
📌 بیانات در دیدار اعضای مجمع عالی حکمت اسلامی [۱۳۹۱/۱۱/۲۳]
┈═══ ✧؛❁؛✧ ═══┈
🗂 ارجاعات مکتب فقهالخمینی
🆔 https://eitaa.com/erjaat_f
🏷 #فلسفه
🏷 #تألیف_فلسفی
🏷 #فلسفه_با_زبان_هنر
🏷 #فلسفه_تطبیقی
💬 آیتاللهالعظمی خامنهای:
یک کار دیگری هم که به نظر من جایش خالی است، نوشتههایی دربارۀ «فلسفۀ تطبیقی» است؛ شبیه آن کاری که ویل دورانت در «لذات فلسفه» کرده که لابد ملاحظه کردهاید.
«لذات فلسفه» یک کتابی است که با ادبیات خیلی شیوا و شیرینی نوشته شده و مرحوم دکتر عباس زریاب هم ترجمۀ خیلی خوبی کرده؛ انصافاً خیلی خوشقلم ترجمه کرده. این کتاب، مباحثه و مناظرۀ بین فلاسفۀ قدیم و جدید غرب است در یک مسئلۀ خاصی؛ مثل اینکه اینها یک جلسهای تشکیل دادهاند و دارند با هم بحث میکنند؛ هگل یک چیزی میگوید، بعد کانت جواب او را میدهد، بعد دکارت حرف خودش را میزند؛ همین طور دانه دانه اینها شروع میکنند با همدیگر بحث کردن.
اگر یک چنین کار شیرین و شیوایی انجام بگیرد، چقدر خوب است. فرض کنید این کار دربارۀ موضوع «أصالةالوجود» انجام بگیرد؛ ملاصدرا یک حرف دارد، همین مرحوم آقا علی حکیم یک حرف دارد، مرحوم جلوه یک حرف دارد؛ بعد، از قدما، شیخ اشراق یک حرف دارد که منکر این معناست، میرداماد یک حرف دارد؛ اگر فرضاً اینها با همدیگر بحث کنند، چقدر چیز قشنگی از آب در میآید.
اینها حکمت را ترویج میکند و ما امروز به این ترویج احتیاج داریم.
📌 بیانات در دیدار اعضای مجمع عالی حکمت اسلامی [۱۳۹۱/۱۱/۲۳]
┈═══ ✧؛❁؛✧ ═══┈
🗂 ارجاعات مکتب فقهالخمینی
🆔 https://eitaa.com/erjaat_f
🏷 #فلسفه
🏷 #تألیف_فلسفی
💬 آیتاللهالعظمی خامنهای:
به نظر من در بخشهای مختلف، مسائل گوناگون فلسفی، قابل تبیین است.
ما امروز در همین فلسفۀ خودمان مسائل گوناگونی داریم که اینها را باید تبیین کرد؛ یک مسئلهای است که باید این را بیان و روشن کرد؛ گذشتگان ما هم داشتهاند؛ یعنی هم در قدیم و هم در دوران معاصر، دربارۀ یک مسئلۀ خاصی از مسائل فلسفه، کتاب مینوشتند؛ خود ملاصدرا در کنار کتاب عظیم «اسفار»، شما میبینید مثلاً «مشاعر» را دارد، تقریباً مخصوص مسائل وجود؛ یا مثلاً «مبدأ و معاد» را دارد، دربارۀ مسائل مبدأ و معاد؛ همین مرحوم آقا علی زنوزی که شما اسم آوردید، ایشان دربارۀ «وجود رابطی» رسالهای نوشته است؛ البته چهل پنجاه سال پیش، من آن را دیدم؛ رسالۀ کوچکی بود به نام «رسالة فی الوجود الرّابطی».
حالا تعیین این که کدام مسئله اولویت دارد که انسان آن را مورد توجه قرار دهد، یک بحث دیگر است؛ اینکه واقعاً وجود رابطی اینقدر اهمیت دارد که انسان دربارهاش رسالهای بنویسد یا نه؛ اما خب، خیلی مهم است که انسان مسائل گوناگونی را انتخاب کند و ذکر کند.
📌 بیانات در دیدار اعضای مجمع عالی حکمت اسلامی [۱۳۹۱/۱۱/۲۳]
┈═══ ✧؛❁؛✧ ═══┈
🗂 ارجاعات مکتب فقهالخمینی
🆔 https://eitaa.com/erjaat_f
🏷 #فلسفه
🏷 #تألیف_فلسفی
💬 آیتاللهالعظمی خامنهای:
ما در مورد کتاب واقعاً مشکل داریم.
حالا مثلاً آقایان فرمودند که ما میخواهیم فلسفۀ مشّاء یا فلسفۀ اشراق را برای طلبهها تبیین کنیم؛ طلبههای ما از فلسفهی مشّاء خبری ندارند؛ خب، چگونه تبیین میکنید؟ حتماً «شرح اشارات» بخوانیم؟ یا فرض کنید که «شفاء» بخوانیم؟ باید حتماً این متن طولانىِ مفصلِ محتاج به تبیینِ «کان یکون» را خواند؟ راهش این است؟ یا نه، راه دیگری هم وجود دارد.
امروز خواندن تفکراتِ مثلاً فرض کنید مارکسیستی، حتماً متوقف به این نیست که انسان بردارد کتاب «سرمایه» را تدریس کند، یا بردارد متن کتابهای کانت یا هگل را بخواند؛ چه لزومی دارد که حتماً متن مطرح شود؟ متن باید در اختیار باشد؛ هر کس میخواهد، مراجعه کند.
من قبلاً در جمع آقایان راجع به فلسفۀ ملاصدرا مطالبی گفتم و خب، یکی دو تا کارِ خوب شد. جناب آقای مصباح هم یکی از کتابهایی را که یکی از آقایان نوشتند -آقای عبودیت- که خلاصۀ آراء ملاصدرا در مسائل گوناگون فلسفی است، برای من آوردند. اینها خوب است، اما کم است؛ به یک کتاب اکتفاء نشود؛ از نگاههای مختلف نوشته شود. در خود فلسفۀ ملاصدرا، در بخشهای مختلف میتواند یک منظومهسازیهایی بشود. عین همین قضیه، در مورد فلسفۀ اشراق است؛ عین همین قضیه، در مورد فلسفۀ مشّاء است. ما باید منظومهسازی کنیم؛ بالاخره مجموعۀ تفکرات فلسفی و عرفانیِ ابنسینا با همدیگر همراه است، غیر قابل انفکاک است؛ اینها چیست؟ کسی بخواهد اینها را بداند، حتماً لازم نباشد که برود بنشیند مثلاً «شفاء» را بخواند؛ این خیلی لازم نیست.
گاهی اوقات خواندن کتابی که در هزار سال پیش نوشته شده است، با ادبیات آن روز، با مشکلاتی که فهم این کلمات دارد، اصلاً خودش تضییع وقت محسوب میشود؛ ممکن است افرادی را از فلسفه دور کند؛ در حالی که اگر شما بنشینید مثلاً یک کتابی دربارۀ آراء فلسفی ابنسینا تبیین کنید، از آراء او منظومهسازی کنید، این مسلّماً جاذبۀ زیادی خواهد داشت. این جزو کارهای لازم است؛ اما این کار در حوزه انجام نمیگیرد. خب، مرحوم آقای طباطبایی این کار را در «بدایة» و «نهایة» به یک شکلی انجام دادند؛ منتها این کارِ آقای طباطبایی است، این که کار نهایی نیست، کار یکی از بزرگانِ این قضیه است؛ و تازه، آراء خودِ آقای طباطبایی است، آراء ملاصدرا نیست؛ یعنی در کتاب «بدایة» و «نهایة»، برای آراء ملاصدرا منظومهسازی نشده، بلکه خود ایشان نظراتی دارند، نظرات ابتکاری هم دارند، حرفهای خاصی هم دارند، چیزهایی هم اضافه کردند، اینها را ایشان بیان کردند؛ فرق میکند که انسان خودش در فلسفه تألیفی بکند، یا اینکه یک فلسفۀ معروفی را تبیین و ارائه کند؛ این دومی جایش خالی است.
📌 بیانات در دیدار اعضای مجمع عالی حکمت اسلامی [۱۳۹۱/۱۱/۲۳]
┈═══ ✧؛❁؛✧ ═══┈
🗂 ارجاعات مکتب فقهالخمینی
🆔 https://eitaa.com/erjaat_f