🏷 #عرفان_نظری
🏷 #عرفان_عملی
🏷 #امام_خمینی
💬 آیتاللهالعظمی خامنهای:
بنده هیچ دشمنی و مخالفتی با «عرفان نظری» ندارم؛ گفته میشود: «الانسان عدوّ لما جهله»؛ بنده هیچ ورودی در عرفان نظری ندارم، اما هیچ عداوتی هم ندارم؛ منتها اعتقادم این است که ما نباید عرفان را به معنای الفاظ و تعبیرات و فرمولهای ذهنی مثل بقیهی علوم ببینیم. عرفان، همان مرحوم قاضی است؛ مرحوم ملا حسینقلی همدانی است؛ مرحوم سید احمد کربلائی است؛ عرفان واقعی اینهاست. مرحوم آقای طباطبایی خودش فیلسوف بود؛ اهل فلسفه بود؛ بلاشک در عرفان هم وارد بود؛ منتها آنچه که در عرفان از ایشان معهود است، عرفان عملی است؛ یعنی سلوک، دستور، تربیت شاگرد؛ شاگرد به معنای سالک.
عرفان نظری باید به سلوک بینجامد.
خب! موضوع عرفان، ذات مقدس پروردگار است؛ موضوع عرفان، خداست؛ از این جهت، برتر از همۀ علوم است. خب! این خدا باید در زندگی کسی که اهل عرفان است، تجلی پیدا کند. ما کسانی را دیدیم که گفته میشد در عرفان نظری از همه بهترند، اما در عرفان عملی یک قدم برنداشته بودند؛ ما افراد اینجوری را دیدیم و درک کردیم که اصلاً مسائل سلوکی و اینها را مس نکرده بودند.
آنچه که من به آن تکیه دارم، این است که واقعاً یک حرکت عملی دیده شود؛ که این در مورد اهل معقول، به طور عام مطلوب است. آن کسانی هم که به عنوان اهل حکمت و اهل معقول شناخته شدند، غالباً کسانیاند که این جنبۀ معنوی در آنها وجود داشته.
حالا شما از قول مرحوم آقای فاضل، از امام (رضوان الله علیه) خاطرهای نقل کردید؛ خود من هم یک خاطرهای دارم که آن را هم بگویم. من از ایشان پرسیدم که شما درس مرحوم حاج میرزا جواد آقا را درک کردید یا نه؟ ایشان گفتند که نه! افسوس، افسوس، نشد. البته در برخی کتابها مینویسند که امام جزو شاگردهای آ میرزا جواد آقا بودند؛ در حالی که نخیر! قطعاً ایشان نبودند. ایشان (امام) گفتند که آقای آ شیخ محمدعلی اراکی آمد من را دو جلسه برد درس ایشان؛ ظاهراً شبهای جمعه جلسه داشتند. ایشان (امام) گفتند دو جلسه رفتم، اما نپسندیدم؛ میگفتند آن وقتها ذهن ما پر بود از آن حرفها؛ یعنی همان حرفهای عرفان نظری.
امام در سن هشتاد و چند سالگی افسوس میخورد که درس آ میرزا جواد آقا نرفته؛ با اینکه ایشان شاگرد و مرید و عاشق مرحوم شاهآبادی بوده.
یک خاطرۀ دیگر هم به مناسبت عرفان نقل کنم. گفتند اوّلی که ایشان (امام) مرحوم آقای شاهآبادی را در قم دیده بودند، یک کسی گفته بود آن که شما دنبالش میگردید، این (مرحوم شاهآبادی) است.
مرحوم شاهآبادی چند سالی هم در قم مانده بودند. ایشان (امام) گفتند که من و فلانی -یک کس دیگری را اسم آوردند که من حالا یادم نیست- دو نفری رفتیم پیش ایشان و گفتیم یک درسی برای ما شروع کنید؛ ایشان (مرحوم شاهآبادی) اول امتناع میکرد؛ اما بعد با اصرار زیادِ ما گفت: خب، حالا چه میخواهید؟ منظومه، اسفار، فلان؟ گفتیم نه! ما از این چیزها گذشتهایم؛ «مصباح الانس» میخواهیم. ایشان گفت: اِ، «مصباح الانس»!؟ خانۀ ایشان ظاهراً گذر جدّا بود. امام میگفتند از مدرسۀ دارالشفاء یا فیضیه تا گذر جدّا با ایشان همین طور رفتیم تا اینکه بالاخره ایشان را وادار کردیم که برای ما «مصباح الانس» بگوید.
امام از اول هم از «مصباح الانس» شروع کرده. ایشان خیلی هم به عرفان علاقهمند بودند. میدانید تبحّر امام بیشتر در عرفان بود، بیش از فلسفه؛ یعنی امام، متبحّر و منغمر در عرفان بودند؛ خب، در فلسفه هم که ایشان بلاشک استاد بودند؛ لیکن حالا بعد از سن هشتاد سالگی به بالا که یادم نیست چه سالی بود، ایشان به من اینجوری میگفتند: افسوس! نه، ذهن ما آن وقتها پر بود از آن حرفها.
خب! حرفهای عرفان نظری، حرفهای پُر زرق و برقی هم هست؛ اما آن (عرفان عملی) چیز دیگری است؛ راه دیگری است؛ حرف دیگری است.
من حرفم این است؛ و إلّا نخیر! بنده هیچ مخالفتی به این معنا با این مسئله ندارم.
📌 بیانات در دیدار اعضای مجمع عالی حکمت اسلامی [۱۳۹۱/۱۱/۲۳]
┈═══ ✧؛❁؛✧ ═══┈
🗂 ارجاعات مکتب فقهالخمینی
🆔 https://eitaa.com/erjaat_f
🏷 #امام_خمینی
🏷 #عرفان_عملی
┈══ ✧؛❁؛✧ ══┈
💬 آیتاللهالعظمی خامنهای:
✥ در ماجرای درگذشت فرزندش، یک بُعد دیگر از ابعاد این شخصیت عظیم آشکار شد. خیلیها بزرگند، عالمند، شجاعند؛ اما آن کسانی که این عظمتها در درون عواطف و در زوایا و اعماق دل آنها امتداد داشته باشد، خیلی زیاد نیستند.
✥ مرد مسنّی در سنین نزدیک به هشتاد سال در آن زمان، وقتی که فرزند فاضل و برجستهاش از دنیا رفت -که در واقع پسر او هم یک پسر برجسته و یک فاضل و یک عالم ممتاز و یک امید آینده بود- جملهای که از او نقل شد و شنیده شد، این بود که:
«مرگ مصطفی، از الطاف خفیۀ الهی است»!
او این را مهربانیِ الهی و لطف پنهانیِ خدا تلقّی کرد؛ اینطور فهمید که خدا به او لطف کرده است؛ آن هم لطفی پنهانی!
ببینید چقدر عظمت میخواهد در یک انسان!
✥ این مصیبتها و این سختیها و این شدّتهایی که در دوران انقلاب بر این مرد بزرگ وارد آمد و او مثل کوهِ استواری آنها را تحمّل کرد، ریشهاش در همین عظمت روحی است که در مقابل مرگ عزیزی اینچنین، چنین برخوردی پیدا میکند.
📌 خطبههای نمازجمعه در دهمین سالگرد رحلت امام خمینی(رحمهالله) [۱۳۷۸/۰۳/۱۴]
┈═════ ✧؛❁؛✧ ═════┈
🗂 ارجاعات مکتب فقهالخمینی
🆔 https://eitaa.com/erjaat_f
🏷 #امام_خمینی
🏷 #عرفان_عملی
🏷 #عرفان_حماسی
┈══ ✧؛❁؛✧ ══┈
💬 آیتاللهالعظمی خامنهای:
✥ در این دوران(دورۀ بعد از تشکیل نظاماسلامی)، امام -این شخصیت برجسته و ممتاز- در دو بُعد و دو چهره مشاهده میشود:
۱. در دوران حکومت، یک چهره، چهره رهبر و زمامدار است؛
۲. یک چهره، چهره یک زاهد و عارف.
✥ ترکیب این دو با هم، از آن کارهایی است که جز در پیامبران، جز در مثل داود و سلیمان، جز در پیامبری مثل پیامبر خاتم (صلّیاللَّهعلیهوآلهوسلّم)، انسان نمیتواند دیگر پیدا کند. اینها حقایقی است که ملت ایران در طول سالهای متمادی آنها را لمس کرده؛ ما هم که از نزدیک شاهدش بودیم و دیدیم
📌 خطبههای نمازجمعه در دهمین سالگرد رحلت امام خمینی(رحمهالله) [۱۳۷۸/۰۳/۱۴]
┈═════ ✧؛❁؛✧ ═════┈
🗂 ارجاعات مکتب فقهالخمینی
🆔 https://eitaa.com/erjaat_f
🏷 #امام_خمینی
🏷 #عرفان_عملی
┈══ ✧؛❁؛✧ ══┈
💬 آیتاللهالعظمی خامنهای:
✥ من یقین دارم، آن پیرمرد نورانی، معنوی، عالم، زاهد و عارف که این انقلاب با دست توانای او بنا، غرس، آبیاری و میوهچینی شد، اگر در جوانی، آن راز و نیازها و آن عبادتها، تفکّرها و توسّلها را نداشت و آن دل مؤمن و نورانی در او پدید نمیآمد، این کارهای بزرگ از او صادر نمیشد.
✥ مرحوم آقای حاج میرزا جواد آقای تهرانی که از علمای بسیار مؤمن، زاهد و خالص بود و در مشهد، بسیاری ایشان را میشناختند، نزدیک سی سال پیش از این، به بنده گفت: «من در جوانی برای تحصیل به قم رفتم و آن زمان، امام را در حرم مطهّر دیدم؛ نمیشناختم ایشان کیست؛ دیدم که یک سیّد طلبه جوان و نورانی در حرم ایستاده، تحت الحنک را انداخته، نماز میخواند و اشک میریزد و تضرّع میکند.» حاج میرزا جواد آقای تهرانی میگفت: «من او را نشناخته مجذوبش شدم و از بعضی پرسیدم این آقای نورانی کیست؟ گفتند این آقا روحاللَّه خمینی است. وقتی آقا روحاللَّه، در دوره جوانی، آن سرمایه و ذخیره را پدید میآورند، آن وقت در سنّ هشتاد سالگی، امام و بنیانگذار حکومت جمهوری اسلامی میشوند.»
✥ معمولاً پیرمردها، در زودتر از این سن بازنشسته می.شوند و حال ادارۀ زندگی شخصی خودشان را هم ندارند؛ اما امام در آن سن، چنین بنای عظیم و توصیف ناپذیری را به وجود آوردند و در مقابل دشمن، آنطور ایستادند که انسان از شجاعت و پایداری ایشان در مقابل حوادث و مصائب، مبهوت میماند.
✥ در همین قم، اوایل انقلاب، به مناسبتی ما خدمت ایشان رسیده بودیم؛ صحبتی شد و ایشان درباره سیّد احمد آقا مطلبی را فرمودند که درست و دقیق، یادم نیست؛ اما مضمون آن این بود که «اگر این احمد را بگیرند یا شکنجه کنند و یا بُکشند، من در باطن قلبم هم متزلزل نخواهم شد؛ نه اینکه بخواهم خودم را نگه دارم، تظاهر و تصبّر کنم.» این، تعبیر ایشان بود. مفهوم «لا تحّرکه العواصف و قور عند الحزائز»، این است.
📌 بیانات در دیدار جمعی از روحانیون [۱۳۷۴/۰۹/۱۶]
┈═════ ✧؛❁؛✧ ═════┈
🗂 ارجاعات مکتب فقهالخمینی
🆔 https://eitaa.com/erjaat_f