eitaa logo
ارتباط موثر
1.5هزار دنبال‌کننده
906 عکس
328 ویدیو
7 فایل
مسیری برای یادآوری و تداوم مطالعه و آموختن مهارت‌های توسعه فردی به خصوص مهارت‌های ارتباطی مربوط به دوره‌های ارتباط موثرِ حجة الاسلام مخدوم این‌کانال با هدف تامل و به کارگیری مهارت‌ها، در هفته به طور متوسط با سه مطلب کاربردی به روز رسانی می‌شود.
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚 چند سطر از یک کتاب: -‍ بهت یک نصیحت می‌کنم؛ شایدم یک وصیّت! + آن چیست؟ - روزشماری مکن! حتّی اگر فکر می‌‌کنی در مهلکه افتاده‌‌ای روزشماری مکن! حالا هم لحظه‌‌شماری مکن! شب نمی‌تواند تمام نشود. طبیعت شب آن است که برود رو به صبح. نمی‌تواند یک‌جا بماند. مجبور است بگذرد؛ اما وقتی تو ذهنت را اسیر گذر لحظه‌ها کنی، خودت گذر لحظه‌ها را سنگین و سنگین‌تر می‌کنی؛ بگذار شب هم راه خودش را برود. از کتاب طریقه‌ی بسمل شدن | نوشته‌ی محمود دولت‌آبادی @ertebatmoaserdini .
هرانسانی می تواند در استعدادهایش، یک نابغه باشد. فقط به خاطر داشته باشید: اگر یک ماهی را از روی توانایی‌اش در بالا رفتن از درخت قضاوت کنید، همان ماهی تمام عمرش را با این‌باور زندگی خواهد کرد که موجودی ناتوان و شاید بی خاصیت است! استعدادهای خود را کشف کنید و برای آنها برنامه داشته باشید. @ertebatmoaserdini .
📌 لازم نیست همه نواقص خود را یک جا رفع کنید.(احتمال موفقیت اندک است.) در عوض سعی کنید: برای رفع این نواقص برنامه ریزی و اولویت‌بندی داشته باشید. @ertebatmoaserdini .
خانواده‌ای با ۲۳ شهید شبی مانند این شب‌ها همه باهم پر کشیدند... https://b2n.ir/k94200 @ertebatmoaserdini
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از ارتباط موثر
📄یک داستان طرز فکر مثبت در یک مادر نظافتچی ساختمان یک زن جوان است که هر هفته همراه دخترک پنج ساله‌‌ش می‌آید. امروز درست جلوی واحد ما صدای تی کشیدنش قاطی شده بود با گپ زدنش با بچه... پاورچین، بی‌صدا، کاملا فضول! رفتم پشت چشمیِ در. بچه را نشانده بود روی یک تکه موکت روی اولین پله‌. بچه گفت: بعد از اینجا کجا میریم... مامان: امروز دیگه هیچ‌جا. شنبه‌ها روز خاله‌بازیه... کمی بعد بچه می‌پرسد: فردا کجا میریم؟ مامان با ذوق جواب می‌دهد: فردا صبح می‌ریم اون‌جا که یه بار من رو پله‌هاش سُر خوردم... بچه از خنده ریسه می‌رود. مامان می‌گوید: دیدی یهو ولو شدم؟ بچه: دستتو نگرفته بودی به نرده میفتادیا... مامان همان‌طور که تی می‌کشد و نفس‌نفس می‌زند می‌گوید: خب من قوی‌ام. بچه: اوهوم... یه روز بریم ساختمون بستنی... مامان می‌گوید که این هفته نوبت ساختمون بستنی نیست. نمیدانم ساختمان بستنی چیست. ولی در ادامه از ساختمان پاستیل و چوب‌شور هم حرف می‌زنند. بعد بچه یک مورچه پیدا میکند... دوتایی مورچه را هدایت می‌کنند روی یک تکه کاغذ و توی یک گلدان توی راه‌پله پیاده‌اش میکنند که "بره پیش بچه‌هاش... بگه منو یه دختر مهربون نجات داد تا زیر پا نمونم" نظافت طبقه ما تمام میشود... دست هم راه میگیرند و همین‌طور که می‌روند طبقه پایین درباره آن‌دفعه حرف می‌زنند که توی آسانسور ساختمان بادام‌زمینی گیر افتاده بودند. مزه‌ی این مادرانگی کامم را شیرین می‌کند. مادرانگی‌ای که به مهدکودک دو زبانه، لباس مارک، کتاب ضدآب و برشتوکِ عسل و بادام نیست. [حتی به دستور و امر و نهی و جدیت هم نیست... ساختن دنیای زیبا وسط سختی‌ها از مادر، مادر می‌سازد. و نگاه مثبت اوست که تربیت و شخصیت فرزندش را شکل می دهد.] ✍️سودابه فرضی پور @ertebatmoaserdini .
مولای غائب از نظر ما، مرا و یاد تو بگذار و کنج تنهایی که هر که با تو به خلوت بود نه تنهایی‌ست به اختیار شکیبایی از تو نتوان بود به اضطرار توان بود اگر شکیبایی‌ست نظر به روی تو هر بامداد نوروزی‌ست شب فراق تو هر شب که هست یلدایی‌ست... شعر: جناب سعدی @ertebatmoaserdini .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چرا از کار و زندگی‌مان لذت نمی‌بریم.mp3
1.32M
🎙یک فایل صوتی با پرسش‌هایی تامل برانگیز: چرا از کار و زندگی‌مان لذت نمی‌بریم؟ چرا بسیاری از انسان‌ها با انجام وظایف خود، رنج می برند؟ برای افزایش انگیزه چه باید کرد؟ چگونه با عشق وظایف خود را پیش ببریم؟ حرف و موضع‌گیری دیگران تا چه حدی در انجام وظایف، موثر است؟ @ertebatmoaserdini .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مادر است دیگر... هر چه عاشق پیرتر عشقش جوانتر،ای عجب دل دهد تاوان اگر تن ناتوان است ای پری شعر: شهریار یادمان هست که ما مدیونیم؟ @ertebatmoaserdini .