۹
#چله_واژه
#واژه۹
#استرجاع
بسم الله الرحمان الرحیم
به اسم الله همیشه و بسیار نزدیک
استرجاع ؛ از ریشه ( ر ج ع )
آنچه داده بود پس گرفت
استرجاع یعنی گفتن ؛ « إِنَّا لِلهِ وَ إِنَّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ »
که مطابق مبارکه ی ۱۵۶ بقره در هنگام مصیبت شایسته است ادا گردد. خواه این مصیبت مرگ باشد خواه کمتر از آن.
« الذین إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِیبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلهِ وَ إِنَّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ » ﴿بقره ۱۵۶﴾
[همان] کسانی که چون مصیبتی به آنان برسد، میگویند: «ما از آنِ الله هستیم، و به سوی او باز میگردیم.»[۲]
بخش اول؛ انا لله ؛ اشاره به قبول مالکیت الله و ابتدای اصول دین دارد و در مقام توحید است.
بخش دوم ؛ و انا الیه راجعون ؛ اشاره به برگشت و انتهای اصول دین دارد و در مقام معاد است. (معاد از عود به معنی بازگشتن)
یعنی با گفتن استرجاع محیط دایره « الله به الله » از ابتدا که الله باشد تا انتها که الله است ( رجعت و معاد ) طی می شود.
بخش اول ؛ انا لله ؛ ما از آن الله هستیم صحیح است و ما از الله هستیم غلط. در ترجمه ها و در افواه مردم دیده شده که می گویند ؛ « همه از خداییم » از خدا به معنی جزیی از خداست که ایراد دارد.
اما « ما از آنِ الله هستیم یعنی ؛ « ما برای الله هستیم » که اشاره به مالکیت « او » دارد.
بخش دوم ؛ و انا الیه راجعون ؛ الیه ؛ به سوی او
اشاره واضح دارد به اینکه به سوی الله برمی گردیم و نگفنه است ؛ « فیه » در واقع هیچگاه فنای فی الله در معنای لغوی آن اتفاق نمی افتد و درک حقیقت ذات الله کلا و اصولا غیر ممکن است. سالک در سلوک خویش می تواند در صفات الله فانی شود و نه در ذات الله. معنای استرجاع نیز به معنی « آنچه داده بود پس گرفت » اشاره به همین دارد زیرا که صفات را داده بود و نه ذات را پس صفات را پس گرفت و نه ذات. مقام فنا ( فنای فی الله ) همین است.
#امام_خمینی مقام فنا را فنای سالک از قدرت و نیز فنای سالک از صفات و سپس فنای سالک از هویت می داند که با توجه به بخش اول یعنی ؛ « انا لله » مطابقت دارد.
از همینجا می توان نتیجه گرفت که « عرفان قدرت » به هر طریق و با هر نیت باطل است و چنانچه سالک در سلوک خویش و در طی مراحل الله به الله به قدرتی دست یافت حق استفاده از آن را ندارد مگر با اذن الله.
&
ما ز بالاییم و بالا می رویم
ما ز دریاییم و دریا می رویم
ما از آن جا و از این جا نیستیم
ما ز بیجاییم و بیجا می رویم...
کشتی نوحیم در طوفان روح
لاجرم بیدست و بیپا می رویم...
خواندهای انا الیه راجعون
تا بدانی که کجاها می رویم...
همت عالی است در سرهای ما
از علی تا رب اعلا می رویم...
ای کُهِ هستی ما ره را مبند
ما به کوه قاف و عنقا می رویم
#مولانا
&
اشهد ان لا اله غیر تو
که گرفتار آمدم در سیر تو
چیست معنای شهادت جز وصال
« یک » نفر را برگزیدن در مثال
آدم پیدا و پنهان توام
از کسی نه، بلکه از آن توام
که بریدم خویش را بی واهمه
از همه، از از همه، از از همه
کو همه؟ کو واهمه؟ هیچ است، هیچ
ساقی و هوشیار و میر و مست؛ هیچ
نه منی و نه تویی در کار نیست
غیر ما ما گفتن ما چاره چیست
اینکه می گویی منم؛ یعنی وجود
بی وجودی، بی وجودی، بی وجود
بی گمان وقتی که می گویی؛ تویی
می کنی اذعان به آئین دویی
گفت پیر ما، به ما؛ ما بهتر است
وقت استرجاع، انا بهتر است
گفت در قرآن، خدا با مومنون
آیه ی انا الیه راجعون
ما نه از الله، بلکه ما برا_
_ی خداونیم. از باشد خطا
از بگویی جز جز اش کرده ای
عمدا و سهوا غل و غش کرده ای
زانکه اجزایی ندارد ذات کل
جز باشد ناقص اثبات کل
نه مرکب، نه مجزا، نه عدد
پس بگو یا قل هوالله احد
دل به سوی کشف معنی عازم است
لاجرم تجدید مطلع لازم است؛
اشهد ان لا اله غیر ما
لیس للانسان الی ما سعی...
✍️ ؛ #علیرضا_قربان_خان
#واژه_شناسی
#قرآن
https://eitaa.com/eshare
گفتم به مرد آینه ی روبروی خویش
تدبیر چیست؟ گفت همین پیرتر شدن...
#علیرضا_قربان_خان
امروز با هزار کدورت مقابلیم
رفت آن صفا که آینه با ما حساب داشت...
#بیدل
در اتاق آینه چشمان یوسف بسته شد
آینه از چشم های بسته ی او خسته شد...
#علیرضا_قربان_خان
آینهت دانی چرا غماز نیست
زآن که زنگار از رخش ممتاز نیست
#مولانا
نظیر دوست ندیدم اگر چه از مه و مهر
نهادم آینه ها در مقابل رخ دوست
#حافظ
طریق آینه را پیش گیر و ساکت باش
به خوب و زشت میاندیش بی صدا هستند
#علیرضا_قربان_خان
آیینه را ببخش که با راست گویی اش
آزرده کرده خاطر عالی جناب را
#فاضل_نظری
چگونه با دگران بینمت که عکسِ رُخَت
اگر در آیِنه افتد، زِ غیرت آب شَوَم
#قدسی_مشهدی
چونک قبح خویش دیدی ای حسن
اندر آیینه بر آیینه مزن
#مولانا
آینه چون نقش تو بنمود راست
خود شکن آیینه شکستن خطاست
#نظامی
مپرس مذهب آئینه را، فضول مباش
که نیست آینه را هیچ مذهب و مکتب
#علیرضا_قربان_خان
#تک_بیت
#آینه
#آئینه
@eshare
۳۰
#چله_واژه
#واژه۳۰
#جن
جن ؛ پوشیده، مستور، پنهان
مشتق از فعل متعدی « جَنَّ » به معنای پنهان کردن و استتار کردن آمده است و اصطلاحاً در مقابل « اِنس» بر موجوداتی نامرئی اطلاق می شود که دارای عقل و فهم اند و می توانند به اشکال و صور مختلف در آیند.
با توجه به معنای استتار دلایل نامگذاری بعضی از مشتقات کلمه جن بدین شرح است؛
#جنت ؛ از آن جهت که با درختان پوشیده شده است به آن جنت می گویند.
#مجنون ؛ از آن جهت که عقلش پوشیده شده است و پنهان است مجنون گویند.
#جنون ؛ از آن جهت که عقل پنهان است.
#جانی ؛ از آن جهت که در هنگام جنایت عقل او پوشیده می گردد و نیز از آن جهت که جنایتکار و جانی مخفی و پوشیده است.
#جنین ؛ در رحم مادر قرار دارد و پوشیده است.
#جنان ؛ به قلب که در درون سینه پوشانده شده است
#جنه ؛ سپر که انسان را از ضربات دشمن میپوشاند.
جن؛ هر موجود و یا مفهومی که از نظر انسان پنهان باشد. شمول و فراوانی جن بسیار است از جمله ؛
امواج رادیویی، تلفنی، تلوزیونی، ماهواره ای، و...
کلا هر چیزی که انسان نمی بیند حتی افکار نیمه رها شده که به مرحله ی عینیت نرسیده است و ...
در ادبیات عرب جن به عنوان اسم عام به کار رفته و واژگانی همچون شیطان ، مارِد ، امرد ، عفریت و غول گاه مترادف کلمه جن یا از انواع جن شمرده شده است
جن از لحاظ جنس گاه مذکر است که به آن امرد گویند و گاه مونث که غول نامیده می شود.
&
در ۲۲ آیه از قرآن از جن یاد شده است و هفتاد و دومین سوره آن نیز جن نام دارد.
&
« وما خلقت الجن والانس الا لیعبدون»
جن و انسان را نیافریدم مگر برای عبادت
#ذاریات۵۶
و در راستای همین معنا از #حافظ در مطلع غزلی زیبا می خوانیم که؛
طفیل هستی عشقند آدمی و پری
ارادتی بنما تا سعادتی ببری
&
« وَ يَقُولُونَ أَئِنَّا لَتَارِكُو آلِهَتِنَا لِشَاعِرٍ مَجْنُونٍ»
و میگفتند: آیا باید به خاطر شاعری دیوانه معبودان خود را رها کنیم؟!
مشرکان درباره حضرت محمد(ص) تعبیراتی مانند «شاعر مجنون» (شاعری که از جنّیان الهام میگیرد) به کار میبردند و تأکید قرآن مبنی بر آنکه پیامبر(ص) «مجنون» یا دارای «جنّه» نیست گواه بر دیدگاه مردم عصر جاهلی درباره جنّ است.
مردم عصر جاهلی اعتقاد داشتند که شاعران با جنیان در ارتباط هستند و اشعارشان را از ایشان الهام می گیرند.
&
جن؛ هفتاد و دومین سوره ی قران کریم و از سورههای مکی است که در جزء ۲۹ قرآن جای دارد.
به دلیل وجود واژه جن در نخستین آیه و وجود مطالبی درباره جن، به این واژه نامگذاری شده است.
سوره جن بعضی از عقاید خرافی مردم درباره جن را مطرح کرده و به آنها پاسخ میدهد و بر اساس آیات آن دعوت پیامبر اسلام(ص) برای جن و انس عمومیت دارد؛
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
« قُلْ أُوحِيَ إِلَيَّ أَنَّهُ اسْتَمَعَ نَفَرٌ مِنَ الْجِنِّ فَقَالُوا إِنَّا سَمِعْنَا قُرْآنًا عَجَبًا »
بگو به من وحي شده است كه جمعي از «جن» به سخنانم گوش فرا داده اند، سپس گفته اند: ما قرآن عجيبي شنيده ايم!
&
گر به ظاهر آن پری پنهان بوَد
آدمی پنهانتر از پریان بوَد
نزد عاقل زان پری که مُضمرست
آدمی صد بار خود پنهانترست
در این ابیات از مثنوی معنوی #مولانا اشاره به پنهان بودن ضمیر انسان ها دارد و در مقایسه با #پری که نوعی جن است عنوان می دارد که؛
اگرچه معروف است که پری پنهان است اما آدمی پنهان تر از اوست.
✍️ ؛ #علیرضا_قربان_خان
#واژه_شناسی
#قرآن
@eshare
2.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا